یادمانهای مرمتی ( قطعنامه ها و منشورها )
مقدمه :
مساله آثار و ابنیه تاریخی و چگونگی رویارویی و برخورد با آنها ، چه به عنوان یادمان تاریخی و چه به عنوان مجموعه ها و بافت های تاریخی معنا دهنده یادمان ها ، از سالها پیش و بویژه یک قرن اخیر از اهمیت ویژه و روز افزونی برخوردار شده است .این مساله نه به دلیل مدت زمان یا طول عمر و تاریخ آنها ، که به سبب ممتاز و برجسته بودن شان از دید توانایی رسانش اندیشه ، از شخصی به شخص دیگر ، به سبب زیبا بودن ، به واسطه وابسته بودن به جریان زندگی و روش اندیشیدن مردمش ، به خاطر داشتن توانایی های ذاتی در بیدار کردن انگیزه های انسانی و معنوی و به سبب تنیده بودن ادبیات مردمی در تاروپود آثار و ابنیه تاریخی و به همراه داشتن نماد های آیینی – اعتقادی که در اندیشه های همان مردمان نهفته است ، در لحظات و موقعیت های گوناگون از زندگی ایشان در سرزمین مورد بحث ، مساله ای بسیار مهم به نظر می رسد .از آنجا که دو عامل فرهنگ عامه و مبانی حقوقی هر کشور ، تعیین کننده مسیر گسترش اندیشه و شیوه های عملی حفاظت و مرمت آثار باستانی و تاریخی بویژه شهر ها و محوطه های تاریخی می باشد ، از این رو می توان برخوردهای گوناگون حفاظتی و مرمتی را ، از کشوری تا کشور دیگر و از سرزمین تا سرزمینی دیگر ، انتظار داشت . در اینجا اشاره ای کوتاه به دیدگاه ها و نظریه های مرمتی ، از اواخر قرن نوزدهم میلادی تا پیش از شکل گیری قطعنامه آتن ، خواهد شددر سال های پایانی قر ن نوزدهم و اوائل قرن بیستم اروپا ، فضا و جو مرمتی– معماری حاکم بر اکثر کشور های اروپایی ، متاثر از نظریات و عقاید نظریه پردازانی همچون
« اوژون ویوله لودو»[1][1][1] ، « جان راسکین »[2][2][2] و« لوکابلترامی»[3][3][3] بود . نظریاتی که با وجود تفاوت ها و تقابل ها یی که در بسیاری از موارد با هم داشتند ، خواسته یا نا خواسته ، هر یک به گونه ای با بی توجهی به بافتهای تاریخی شهرها ( به استثنای «کامیلوسیت»[4][4][4] )، موجبات روند نابودی و از بین رفتن این فضا ها و در پی آن بنا های یادمانی را فراهم آوردند . لودو که بر اثر حداکثر مداخله در بنا های تاریخی و بازگرداندن ویژگی های سبکی و شکلی دوره ساخت آنها معتقد بود ، از شیوه های مرمتی پیشنهادی خود ، یعنی بازسازی سبکی وپاکسازی سبکی برای دخالت در بنا های تاریخی بهره می جست . او اعتقاد داشت که بناهای تاریخی در صورت جدا شدن از بافت اطراف خود ، با تخریب بنا ها و فضا های پیرامونی آنها ، ارزش و اهمیت خود را باز می یابند .در برابر نظریهای لودو ، نظریه پرداز دیگری به نام جان راسکین برای مرمت های افراطی و بی حد و مرز این دوره ، نظریاتی را در رد مرمت ها و. دخالت های بیش از اندازه و افراطی بناهای تاریخی عنوان کرد .اما او نیز به گونه ای افراطی با بی توجهی کردن به مقوله مرمت ، تعمیر و یا باززنده سازی بناهای تاریخی ، به گونه ای دیگر سبب از بین رفتن آنها و در نتیجه بافت تاریخی شهر می شد .از تقابل نظریه ها ، آرار و عقاید مرمتی موجود در آن زمان ، به تدریج دکترین های مرمت بوجود آمد و به رشد خود ادامه داد .«کامیلو بویی تو»[5][5][5] موضوع جایگزینی مفاهیم معماری بجای ویژگی های شکلی و سبکی در مرمت بنا را ، برای اولین بار مطرح کرد .او خواستار ایجاد عملکرد و کاربری نو ، در بنا های تاریخی ، به جهت باززنده سازی آنها و ادامه حیاتشان شد .
نظریه هایی در باب رابطه ارزشی بنا های تاریخی و محیط یا بافت پیرامون آنها ، توسط کامیلو سیت مطرح گردید : الزام استفاده از مدارک و نقشه های مستند در مرمت جز به جز توسط لوکابلترامی و طرح دو نوع مرمت علمی و هنری در مورد منومان مرده و زنده توسط
« گوستاو جووانونی»[6][6][6] . همگی در روند تکوین نظریه های مرمتی بود .
(بحث)
گذری تحلیلی بر شکل گیری و روند تحول ، اهداف و مفاد قطعنامه های مرمتی از آتن تا قطعنامه آمستردام :
در این بخش اهداف و مفاد قطعنامه آتن و همچنین برخی قطعنامه هایی پس از آن تا قطعنامه 1975 آمستردام مورد بررسی قرار می گیرد .
آتن : این قطعنامه در زمان اوج گیری نهضت معماری مدرن ، که بحث اساسی آن ارتباط منطقی میان شکل و کارکرد ساختمان بود ، توسط «لوکوربوزیه» [7][7][7] که خود از سردمداران این نهضت بود ، در چهارمین کنگره بین المللی معماران مدرن سیام در شهر آتن تدوین شد .
قطعنامه آتن منعکس کننده بسیاری از افکار بویی تو است
این قطعنامه خواستار همکاری گسترده و همیشگی دولت ها در ترویج حفاظت از یادمان های هنری و تاریخی با یکدیگر می شود .
در اینجا به برخی از مهمترین نکات مورد توجه در قطعنامه آتن و اهداف آن می پردازیم :
- اعتقاد بر ، بکارگیری نهادها و گروه های دارای مهارت در امر مرمت بدون وارد شدن خدشه بر حقوق عام بین المللی .
- نجات شاهکار ها
- راه و روش های دخالت در ابنیه تاریخی
- اصولی کردن و دکترین هایی جهت حفاظت از بنا های تاریخی و یادمانها
- راه حل های ویژه حفاظت و نمادی کردن نگهداشت منظم و مستمر برای حفاظت بنا ها
- احترام به دوره های تاریخی و سبک های بکار رفته در بنای تاریخی
- استمرار بر بنای تاریخی با دادن کاربری مناسب به آن
- قانون گذاری جهت حفاظت از بنا های دارای ارزش تاریخی ، هنری یا علمی ، قانون گذاری خاص متناسب با شرایط محلی و وضعیت افکار عمومی .
- تاکید بر برخوردار بودن مقامات عمومی ( دولتی ) از قدرت ویژه ، برای حفاظت ابنیه در موارد عاجل
- توجه به شیوه آناستیلوز ( در مکان اولیه قرار دادن عناصر اصلی بازیافت شده )و استفاده از مواد و مصالح جدیدی که در این عملیات به کار گرفته می شود و قابل بازشناسی بودن انها .
- آنجا که پس اتمام کاوش باستان شناختی ، حفاظت از یافته ها ممکن نباشد ، آنچه مانده است دوباره به زیر خاک برده می شود.
- توجه به رولووه یا برداشت از بنای تاریخی
- کاربرد مواد و مصالح مدرن برای استحکام بخشی بنای تاریخی
- همکاری بین مرمت کنندگان و حفاظت کنندگان آثار تاریخی و فیزکدان ها ، شیمی دان ها و کارشنا سان علوم طبیعی و .... برای تداوم بخشیدن و کاراکردن بنای تاریخی
- خارج نکردن مجسمه های یادمانی از محل اصلی آنها ( حفاظت مدل های اصلی )
- در نظر گرفتن ریخت کالبدی شهر ، بویژه در مجاورت بناهای تاریخی ( تدا بیر برای محیط به جهت یادما نها)
- زیبا سازی محیط و ایجاد فضای سبز هماهنگ با مجموعه ها تاریخی در مجاورت آنها
- منع الصاق هر گونه اعلامیه یا پوستر تبلیغاتی ، نصب هر گونه تیر برق و تلفن ، هر گونه کارگاه صنعتی تولید کننده سرو صدا و تحمیل شده بر محیط ، در نزدیکی یادمان های هنری و تاریخی
- ضرورت انتشار فهرستی از یادمانهای ملی ، در کشور های مختلف توسط نهاد ها یا سازمانهای مربوطه
- اقدام به گرد آوری و بایگانی اسناد مربوط به بناهای تاریخی توسط ادراه مربوطه و پخش و بهره گیری از اطلاعات مربوط به بنا توسط این اداره
- بهترین تضمین برای حفاظت یادمان ها و آثار هنری ، ریشه در عطوفت و احترام مردم تواند داشت ، آموزش به خردسالان و جوانان توسط مقامات دولتی جهت دوری جستن آنها از اعمال منجر به فرسودگی بناها و یادمان های تاریخی
برانگیختن و تشویق خردسالان و جوانان برای دریافتن معنا و مفهوم یادمان های تاریخی و علاقه مند کردن آنها به حفاظت و حمایت از این شواهد تمدن
حتی در ماده 68 هم که به تغییر مسیر دادن خطوط حیاتی رفت و آمد و جابه جا کردن مراکز ، دربافت تاریخی اشاره دارد ، این اقدامات را نیز با نگاه به تک بنا های تاریخی
( ارزش های معماری ) پیشنهاد می شود و هدف ان حفظ و حراست معماری های ارزشمند تاریخی یا یادمان های تاریخی است .
در ماده 69 به تخریب زاغه های گرداگرد بناهای تاریخی اشاره می کند
و در ماده 70 این منشور اشاره به عدم به کارگیری سبک های گذشته در ساختمان های تازه ساز دارد .
و در ماده 82 چنین می آورد که : شهر سازی علمی دو بعدی نبوده بلکه سه بعدی است . با بهرگیری از « عنصر» ارتفاع ، راه حلی برای ترافیک مدرن خواهد جست و حتی با به کارگرفتن فضا های آزادی که بدین صورت به دست می آیند ، برای فعالیت های تفریح و تفرج راه حلی یافته می شود .
به طور کل در مباحث و مواد مطرح شده در قطعنامه آتن به غیر از دو ماده ی 70 و 82 تقریبا همه مواد مصوب آن در ارتباط با چگونگی برخورد با تک بنا یا یادمان تاریخی است که موضوع اصلی این قطعنامه می باشد
معاهده لاهه (1954)
این معاهده در سال 1954 توسط یونسکو ( پس از جنگ جهانی دوم به منظور حفظ اموال فرهنگی ، به خصوص در شرایط برخورد مسلحانه در کنفرانس لاهه به تصویب رسید ) و پس از آن در سال 1962 توصیه هایی برای حفاظت از زیبایی و ویژیگی های بنا ها و چشم انداز ها ارائه شد . نکات مورد توجه این معاهده شامل موارد زیر است :
1. « هدف: حفظ اموال فرهنگی در شرایط برخورد مسلحانه ( جنگ )
2. . کاربری پیشنهادی : موزه ای در شرایط خاص
3. حوزه مداخله : شهر و روستا و چشم اندازه ای پیرامونی و محوطه های طبیعی .
4. شیوه اقدام : بهسازی و نوسازی .
5. روش مداخله : حفاظتی – تزیینی
این معاهده که پس از یک شرایط خاص یعنی جنگ جهانی دوم توسط یونسکو تدوین گردید ، طبیعتا در رابطه و تاثیر پذیرفته از همان شرایط بوده ، و به همین دلیل با توجه به ویرانی های وسیع صورت گرفته در شهر های در گیر جنگ در اروپا و آسیب دیدن یا به خطر افتادن یادمان های تاریخی می باید راهکاری اضطراری جهت حفظ و حراست آنها در نظر می گرفتند . به همین دلیل به ظاهر در چنین شرایطی می باید از طریق بهسازی و نوسازی یادمان ها ، با توجه به شهروندان و مقامات مسئول را جهت بازشناسی و اهمیت دوباره به ارزش های آنها ، جلب کرد. بنابراین روش مداخله در اکثر یادمان ها در این دوره روش حفاظتی ـ تزیینی و شیوه اقدام مرمت به صورت بهسازی و نوسازی به کاربری ای در بیشتر موارد به عنوان موزه می باشد .
پس از این ویرانی ها و تخریب ها ی فراوان (ویرانی ها ، تخریب ها بجا مانده از جنگ جهانی دوم) در اکثر بافتهای تاریخی و شش سال پس از تصویب معاهده لاهه یعنی در سا ل 1960در نتیجه دومین کنگره سیام در شهر گوبینوی ایتالیا ، کنگره گوبینو شکل گرفت . [8][8][8]
طبیعتاً با توجه به شرایط پیش گفته شده (ویرانی های جنگ دوم جهانی) و نیاز به اسکان دادن سریع جمعیت بی خانمان و جوابگو نبودن کمیت ساختمان سازی های جدید به اسکان این جمعیت ، از یک سو و حفظ خاطره های تاریخی و فرهنگ کشورها به عنوان ثروت های فرهنگی از سوی دیگر استفاده مجدد و بهینه از بناهای موجود در بافت تاریخی فکری درست و منطقی به نظر می رسد .
بنابراین در کنگره گوبینو ، بهبود کارکردهای اجتماعی شهر ، بویژه در بافت کهن از طرفی و پاسخ نیازهای معاصر شهروندان و ساکنان بافت و شهر کهن از سوی دیگر ، دو نکته مورد توجه بود .
دادن کاربری پیشنهادی برای پاسخگویی به نیاز های معاصر شهروندان ، معاصر سازی بناهاو بافت کهن نیز دادن کاربری متناسب با فعالیتهای اجتماعی و زندگی ساکنین بافت کهن بیان شد .[9][9][9]
روش مداخله تصویب شده در این کنگره نیز حفاظتی ـ بهداشتی و شیوه اقدام در مداخلات ، بازسازی بود.
همچنین اصول پیشنهادی آن عبارت بود از :
«1. توجه به وضع اجتماعی شهرها
2. رفع نابسامانی های شهری» [10][10][10]
توصیه نامه یونسکو
در سال 1962 یونسکو توصیه نامه ای را انتشار دا د که هدف از آن ، حفاظت از زیبایی و ویژگی های مجموعه و چشم انداز های محیط شهری و روستایی بود ، کاربری پیشنهادی در این توصیه نامه ، معاصر سازی با توجه به بعد زیبایی شناختی بناها بود و حوزه مداخله در مقیاس شهر و روستا ست و روش مداخله موضعی – موضوعی پیشنهاد شد .[11][11][11]
کنگره ونیز :
«کنگره ونیز در سال 1964 در شهر ونیز به منظور اصلاح مفاد کنگره اتن شکل گرفته واز آن پس اساس تمامی مصوبات ایکوموس قرار گرفته و به گونه ای پویا و منعطف تکمیل و بسط داده شده است .»[12][12][12] مصوبات این کنگره مشتمل بر 16 ماده بود .
مواد 1 و 2 مربوط به تعریف مفهوم اثر تاریخی و حفظ و مرمت ابنیه تاریخی است .
ماده 3 بیان کننده هدف کنگره می باشد .
ماده 9 بیانگر مفاد و هدف مرمت می باشد .
مواد 4 تا 8 در خصوص نگهداری (حفاظت ) از ابنیه تاریخی بود .
ماده 14 بیانگر مرمت (تعمیر) بنای تاریخی و با ارزش است .
ماده 15و 16 – از نحوه عملیات حفاری و کاوش باستان شناسی بحث می کند .
ماده یک : اشاره و توجه به فضای شهری به عنوان یک اثر تاریخی دارد (علاوه بر توجه به یادمان های تاریخی)
ماده دو:استفاده از تمام علوم وفنون روز مفید در نگهداشت میراث یادمانی را بیان می کند .
ماده سه : در این ماده هدف از حفاظت و مرمت را احیا اثر هنری و حفظ شواهد تاریخی بیان داشته می شود .
ماده چهار : مطرح کردن بحث نگهداشت مستمردر مرمت یادمان ها و وجود برنامه حساب شده جهت نگهداری و حفاظت
ماده پنج : حفظ سیمای اصلی بنا و شیوه کارکرد آن مورد توجه است ( دادن کاربری مناسب به یادمان تاریخی و احترام به سیمای کالبدی یا ریخت عمومی بنا )
ماده شش : این ماده به حفاظت محیط اطراف بنای تاریخی ( بافت شهری یا منظر ) تاکید کرده و بیان می دارد که : برای از میان برداشتن هر گونه ساختمان نو ، تخریب ها و استفاده هایی که رابطه میان حجم ها و رنگ ها را در یک بافت تاریخی دگرگون کنند ، اقدام شود .
ماده هفت : در این ماده ، وابسته بودن بنای تاریخی به تاریخ و محیط پیرامونی آن مورد توجه است و جابجا کردن یک بخش یا تمام بنای تاریخی ممنوع می شود .، مگر جهت حفاظت و برخورداری از منافع ملی و بین المللی .
ماده هشت : جدا نکردن عناصری مانند مجسمه ها ، نقاشی ها و دیگر تزیینات (به عنوان بخش تکمیلی بنا) از پیکره آن ، مگر تنها شیوه تضمین حفاظت و مرمت دانسته شود .
ماده نه : دارای ویژگی استثنایی بودن مرمت یا به عبارتی شخصیت داشتن شیوه مرمت (مشخص کردن قسمت مرمت شده) هدف مرمت، نگهداشت و بیش جلوه دادن ارزش های شکلی و تاریخی است .
ماده ده : کمک گرفتن از وسایل و فنون مدرن برای عملیات استحکام بخشی هنگامی که روش اصیل جوابگو نباشد .
ماده یازده : احترام به تمام دوره های تاریخی بکار رفته در بنای تاریخی و عدم وحدت سبکی
ماده دوازده : متمایز بودن قسمت های مرمت شده در عین متناسب بودن آنها با بنای تاریخی
ماده سیزده : ضابطه برای قسمت های الحاقی بنای تاریخی
ماده چهارده : توجه به مرمت محیط های در بر گیرنده آثار و ابنیه ارزشمند تاریخی ( دقت در نگهداری بافت ) و نیز در نظر گرفتن ارزش حقیقی این محیط ها مورد بحث است . همچنین نظارت و حفاظت پایدار از جامعیت آنها و تضمین بهسازی شان را بیان می کند
ماده پانزده : صحبت از نحوه عملیات حفاری حفاظت از آثار و خرابه ها و .... و تضمین استفاده از آنها ست و در این مورد تنها روش آناستیلوز ی را پیشنهاد می کندیعنی به نحوی
نظارت و حفاظت پایدار از جامعیت آنها و تضمین بهسازی شان را مطرح سازد .
ماده شانزده : در این ماده به تهیه مدارک دقیق ، گزارش های تحلیلی و توجیهی و عکس -برداری از کارهای حفاظت و مرمت و کار های باستان شناختی تاکید می شود .[13][13][13]
همانطور که گفته شد قطعنامه ونیز برای اصلاح مفاد کنگره آتن تصویب شده است اما با توجه به رویداد های سیاسی ، اجتماعی و تغییر اندیشه های حفاظتی و حراست بناها که در فاصله زمانی میان این دو قطعنامه ( آتن و ونیز ) علاوه بر اصلاح نکات مورد توجه در قطعنامه آتن ، که روی اصلی بحث آن بنا ها و یادمان های تاریخی بود ، توجه به بافت شهری و محیط اطراف بنای تاریخی نیز به عنوان یک اصل مورد توجه قرار میگیرد .
این توجه به بافت تاریخی شهر را می توان در مواد 1، 6 ، 7 ، 14 این قطعنامه مشاهده کرد که نشان دهنده توجه بیشتر به این مقوله در ونیز نسبت به قطعنامه های پیشین می باشد توجه به محیط در بر گیرنده بنای تاریخی یعنی بافت تاریخی) .
اصول پیشنهادی نیز شامل دو اصل ، پرهیز از تخریب و حفظ منابع محیطی ( انسان ساخت و طبیعی ) می شد .
در این توصیه نامه نیز آثار تاثیر گذاری جنگ دوم جهانی بر تفکر و نگرش مرمتی و رو آوردن و توجه به شهر ها و بافت های تاریخی علاوه بر بنا های تاریخی به وضوح دیده می شود .
معیار های کیوتو ( قاره آمریکا 1967 )
مطلب قابل توجهی که در این قطعنامه به چشم می گیرد ، عنوان کردن میراث فرهنگی به عنوان سند افتخار ملی و گفت وگوی تمدن ها می باشد و شاید به دلیل مطرح کردن همین گفت وگوی تمدن ها، و افزایش ارتباطات فرهنگی به بعد اقتصادی میراث فرهنگی، و صنعت گردشگری به منظور بازیافت سرمایه و منابع مالی توجه می کند و معاصر سازی هم در اینجا با تکیه بر بعد اقتصادی گردشگری می باشد .(بر خلاف قطعنامه های پیشین که بیشتر به منظور تداوم زندگی در بناها و بافت های تاریخی بود) در این قطعنامه همچون قطعنامه های مرمتی بعد از سال 1960 حوزه مداخله های مرمتی شهر می باشداما علاوه بر شهر به محیط اطراف آن به انضمام محیط طبیعی نیز توجه ویژ ه نشان می دهد که این خود به دلیل دیدگاه گردشگری داشتن این قطعنامه می باشد [14][14][14]
اصول پیشنهادی معیار های کیوتو نیز ، منطبق با همان دیدگاه گردشگریش در نظر گرفته می شود ، که در زیر به آنها اشاره می شود :
- «احداث بنا بدون تخریب آثار گذشته به منظور بهبود معیارها
- سوق دادن منافع فردی به سوی منافع جمعی
- بالا بردن سطح آموزش های عمومی و تشویق افراد به حفاظت از میراث فرهنگی
- پرهیز از تخریب
- بالا بردن میزان جاذبه در دارایی های فرهنگی برای صنعت گردشگری
- تاکید بر دلایل فرهنگی ، آموزشی و اجتماعی منابع تاریخی
- حفظ و بهره برداری بهینه از نقاط جاذب گردشگری
- تهیه طرح های گردشگری در کشور های دارای میراث غنی باستانی ، تاریخی و هنری»[15][15][15]
این قطعنامه را به دو دلیل نباید در مسیر تکاملی – تسلسلی مباحث مرمتی ، با همان نگاه به قطعنامه های پیشین و نیز پس از آن تا آمستردام قرار دهیم زیرا ناخواسته این تسلسل دچار گسستگی خواهد شد ، اول اینکه مکان و موقعیت جغرافیایی و نیز نوع و سبک و مواد بکار رفته در میراث های فرهنگی متفاوت از نمونه های ذکر شده پیشین بوده و در ثانی با توجه به قابلیت های طبیعی و تاریخی و تفکر درآمدزایی و جذب گردشگر در اینجا مبحث اصلی مساله گردشگری و جذب سرمایه می باشد که خود باعث تفاوتی آشکار در مصوبات این قطعنامه نسبت به دیگر قطعنامه ها شده است .
اجلاس پاریس :
این اجلاس یازدهمین اجلاس یونسکو بود که در سال 1968 میلادی در حفاظت از ثروت های فرهنگی در کشور فرانسه برگزار گردید .
اجلاس پاریس در شرایطی برگزار شد که بسیاری از میراث های فرهنگی با اقدامات بخش خصوصی و دولتی مورد تهدید قرار گرفته بودند. اجلاس بر وظیفه دولت در حفاظت از اموال فرهنگی و تاریخی علاوه بر تامین توسعه اقتصادی – اجتماعی ، تاکید داشت .
هدف از این اجلاس ، حفظ ثروت های فرهنگی – تاریخی در کنار توسعه اقتصادی – اجتماعی بود .
کاربری پیشنهادی اجلاس برای بنا های تاریخی کارکرد تاریخی آنها و حوزه مداخله اقدام به مرمت ، شهر بود و شیوه مداخله بهسازی و نوسازی ( برای بنا و بافت ) و روش مداخله ، حفاظتی – تزیینی بود .[16][16][16]
اصول پیشنهادی این اجلاس عبارتند از :
1. «تشویق مالکان برای حفظ و نگهداری بناها ی تاریخی از سه طریق - اتخاذ نرخ مناسب مالیات - اعطای کمک های مالی . – تدوین قوانین و مقررات خاص
2. پرهیز از تخریب »[17][17][17]
کنگره رم
از کنگره های ادواری سیام (CIAM) بود که در سال 1972 میلادی در شهر رم پایتخت ایتالیا برگزار شد و به دنبال معاصر سازی با توجه به پایگاه های فرهنگی شهر و جامعه بود .
هدف کنگره ، بهبود فضا و کالبد بافت کهن، جهت تداوم کاربری بافت بود .
حوزه مداخله کل شهر بوده و شیوه اقدام ، بازسازی ، نوسازی و بهسازی می باشد و روش مداخله ، حفاظتی – تزیینی است .
در کل اصول پیشنهادی کنگره شامل دو. اصل است :
1. حفظ اصالت و شخصیت کلی ( سازمند )0شهر کهن
2 حفظ اندام ها و استخوان بندی شهر[18][18][18]
معاهده پاریس
معاهده پاریس در سال 1972 میلادی توسط یونسکو به منظور حفاظت از میراث فرهنگی و طبیعی جهان ، به تصویب رسید . این معاهده همکاری های بین المللی را به منظور حفاظت طبیعی و مقابله با آلودگی های محیطی مورد توجه قرار می دهد .
در معاهده پاریس دو اصل مورد توحه ویژه است :
«اصل اول . حفاظت کامل و همه جانبه از اموال و میراث جهانی موجود توسط دولت های عضو
اصل دوم . تضمین همکاری میان دولت های عضو به منظور حفاظت از میراث جهانی »[19][19][19]
در این معاهده اصلی ترین هدف برقراری همکاری بین المللی دولت ها برای حفاظت از میراث طبیعی و فرهنگی جهان می باشد . معاهده بر تداوم کاربردی های گذشته با بهسازی و نوسازی برای کشورهای عضو تأکید دارد .
اصول پیشنهادی این معاهده عبارتند از : الف ـ حفاظت همه جانبه از میراث های جهانی
ب ـ تضمین همکاری میان کشورهای عضو [20][20][20]
چنین به نظر می رسد که از حدود سال های عقد معاهده پاریس است که موضوع میراث جهانی و توجه ویژه به آن بیش از زمان های گذشته مورد توجه و عنایت قرار می گیرد، بطوری که آشکارا تأکید معاهده را به مقوله میراث جهانی را می توان شاهد بود .
دو نکته شایان توجه که در این معاهده به چشم می آید و در قطعنامه های پیشین که کشور های اروپایی تصویب شده است ، کمتر دیده می شود ، اول ، توجه ویژه به میراث جهانی و ترغیب همکاری های بین المللی و دوم توجه به میراث طبیعی می باشد که این خود می تواند علاوه بر شرایط خاص دارا بودن ثروت های طبیعی و وضعیت آلودگی محیط در کشور فرانسه ، در پی توجه ویژه به این مورد ، در اجلاس معیار های کیوتو که پنج سال پیش از این معاهده اعلام شده بود ، باشد که محیط طبیعی و بهره گیری و حفاظت از آن را مورد تأکید قرار داده بود .
در این معاهده به همکاری بین المللی دولت ها برای حفاظت از میراث طبیعی و فرهنگی جهان ، تأکید می شود و تداوم کاربری های گذشته را با بهسازی و نوسازی آنها پیشنهاد می کند .
روش مداخله
اصول پیشنهادی معاهده پاریس عبارتند از : الف ـ حفاظت همه جانبه از میراث های جهانی
ب ـ تضمین همکاری میان کشورهای عضو [21][21][21]
بیانیه بوداپست
بیانیه بوداپست در سال 1972 در سومین اجلاس ایکوموس در بوداپست مجارستان ارائه شد . «در این بیانیه آمده است که به علت کاهش توجه به ارزش های جمعی در وضعیت فعلی به واسطه توسعه فناوری ، تمدن و .... ، اکنون لازم است که به مجموعه های تاریخی و قدیمی به صورت بخشی اساسی از محیط انسانی نگرسیته شود زیرا گذشته ، حال و آینده به صورت یک کل می باشد و لازم است هماهنگی میان هر سه زمان حفظ گردد .»[22][22][22]
این بیانیه ، دو هدف را دنبال می کند :
الف- معماری معاصر در مجموعه های ساختمانی قدیمی
ب – باززنده سازی ابنیه و یا بافت با عملکرد مناسب
بیانیه، معاصرسازی بنا و بافت تاریخی و همچنین مطرح ساختن بافت یا مجموعه تاریخی در طرح های شهری به منظور تدوین چهارچوبی برای توسعه آن ، پیشنهاد می کند . [23][23][23]
بهسازی و نوسازی به عنوان شیوه اقدام مرمتی یا حفاظتی را مد نظر داشته و اصول پیشنهادی خود را چنین بیان می کند :
الف ـ قائل شدن ارزش خاص و ذاتی به مجموعه های تاریخی
ب ـ اجتناب از هر گونه تقلید از مجموعه ها و ابنیه تاریخی گذشته [24][24][24]
كنگره ي بولونيا ( 1975)
كنگره ي بولونيا با توجه به مستندات كنگره هاي ونيز و رم ، با شباهت ديدگاه به اين كنگره ها ( به دليل يكي بودن كشور و محل برگزاري شان ) ، همچنان از ديدگاهي موزه اي نسبت به ابنيه و بافت تاريخي برخوردار است ، در اينجا نيز هدف ازمرمت ،بهبود و كالبد ابنيه تاريخي و تداوم كاربري تاريخي آنهاست و اين هدف با بهسازي و نوسازي محتاطانه بناي تاريخي ، با حفاظت كامل و پرهيز از هرگونه مداخله در گونه شناسي بنا صورت مي گيرد. [25][25][25]
بيانيه ي روتنبرگ
بيانيه ي روتنبرگ در چهارمين اجلاس ايكوموس در سال 1975 ، در شهر روتنبرگ تدوين شد . در اين بيانيه از محدود كردن اغلب شهرهاي كوچك در محدوده ي كشاورزي ، مسأله مهاجرت ساكنين بافت هاي كهن به دلايل اقتصادي و در نتيجه ي آن تشديد فعاليت هاي ناسازگار در بافت تاريخي و درپي آن نيز ، تخريب و اضمحلال بافت و مجموعه هاي تاريخي بحث مي شود . همچنين بر استفاده از مصالح و اشكال بومي محلي در مرمت ابنيه و بافت تاريخي اشاره مي شود. [26][26][26]
در كل نكات ياد شده در اين بيانيه ، نمايانگر توجه بيش از پيش به ارائه ي راهكارهاي مؤثرتر براي مرمت ابنيه و بافت و پيشرفت مباني نظري مرمت تا زمان خود مي باشد .
تأكيد بر جنبه ها و كيفيت هاي مثبت شهرهاي قديمي – تاريخي و محيط هاي روستايي و محوطه ها و مجمو عه هاي قديمي – تاريخي ،از نكات ديگر اين بيانيه است .
سياست هاي مثبتي كه در اين بيانيه ارائه مي گردد عبارتند از : ارائه ي راهبردها ومعيارهاي لازم به منظور تقويت حس افتخار و مباهات در بين شهرندان شهرهاي تاريخي ، افزايش حس مسئوليت در مسئولان دولتي و ساكنان بافت كهن براي حفظ جنبه هاي مثبت و ارزش هاي بافت قديمي ، بالا بردن ميزان نوآوري هاي علمي در رابطه با تقويت ارزشهاي بافت كهن و ارائه ي قوانين و مقررات كارا به منظور حفاظت از ارزش هاي تاريخي شهرهاي قديمي – تاريخي[27][27][27] همگي سياست هاي پيش گفته ،برخلاف ، سياست هاي مرمتي پيشين بويژه سياستهاي پيش از دهه ي 70 ، كه همگي داراي نگاه مرمتي به تك بناها و شيوه هاي فني مداخله در آنها بودند ، بوده و زاويه ديد آن بيشتر متوجه بافت هاي تاريخي و چگونگي مديريت ، براي حفظ سلامت و ادامه حيات آن است .
معاهده ي حفظ ميراث و فرهنگ جهاني
اين معاهده كه در سال 1973 ميلادي برگزار شد به نكات جالبي در مورد عوامل مخرب و تهديد كننده ميراث فرهنگي و ميراث جهاني اشاره مي كند . معاهده ي ياد شده ، تحول زندگي اجتماعي و اقتصادي را ، علاوه بر عوامل مادي به عنوان عامل ديگر تخريب و تهديد كننده ميراث فرهنگي و ميراث طبيعي ، مي شناسد. [28][28][28]
همچنين از نظر حوزه ي مداخله ،گسترش اين حوزه در معاهده به روشني پيداست ، زيرا كه
موارد مطروحه در قطعنامه های پیشین، محوطه هاي فرهنگي و طبيعي را نيز ، در مقياس جهاني در برمي گيرد. معاهده با ديدگاه موزه اي و مداخله ي حفاظتي – تزييني ،بر تداوم كاربري تاريخي ابنيه تأكيد داشته و كوچكترين مداخله در بافت تاريخي را تحت هيچ شرايطي پذيرا نيست .
اين شايد آغاز جدي حركتي جهت حفاظت كامل ( به سمت پايدار ) از بافت تاريخي بوده كه هنوز ايرادات بسياري در آن به چشم مي خورد.
شوراي اروپا ( 1975) :
«دهه ي هشتم قرن بيستم ، دهه اي است كه در آن آخرين بازسازيهاي پس از جنگ دوم جهاني صورت مي پذيرد . آخرين بازسازي ، بازسازي ورشواست كه در اين دهه به اتمام مي رسد . »[29][29][29]
در اين دهه همانطور كه پيشتر آورده شد ، معاهده حفظ ميراث و فرهنگ جهاني گامي فراتر از باز سازي هاي جنگي برداشته بود .
شوراي اروپا براي كشورهاي اروپايي اصولي را تحت عنوان « اصول مرمت شهري و مرمت بافت » مطرح مي كند كه از طرف شورا به كشورهاي عضو پيشنهاد مي شود.
تأكيد شورا بر معاصرسازي ابنيه ،بافت و مجموعه هاي تاريخي ، به شرط حفظ ارزش هاي كالبدي ، فضايي ، تاريخي و فرهنگي است .
از نكات ارائه شده در اين قطعنامه مي توان به مشاركت دادن مردم در امر مرمت شهر ، محله و ابنيه ، آموزش افكار عمومي براي درك بهتر از ارزشمند هاي بناها و بافت هاي تاريخي شهرها و همچنين طرح سياست هاي تشويقي و تنبيهي براي شهروندان بافت هاي كهن ، اشاره كرد. كه همه ي موارد ياد شده ، برنامه هاي مديريتي جهت حفاظت بناها و بافت هاي تاريخي شهرها مي باشند و نه برنامه هاي حفاظت كالبدي ، لازم به ياد آوري است كه اين سياست هاي برخودر با مسأله ي حفاظت و مرمت ، تا پيش از اين قطعنامه به ندرت كانون توجه قرار گرفته بود.
قطعنامه آمستردام
در سال 1975 پس از آنکه بحث های بسیاری ، در مورد حفاظت و حراست از مجموعه ها و بافت های تاریخی در اروپا آغاز گردید ( شورای اروپا ، کنگره بولونیا ، بیانه روتنبرگ و...)و در همه آنها بر تدوین اصول مرمت شهری و مرمت بافت ، سعی شده بود ، اندیشه همگان آماده پذیرش مدون چنین اصولی شده بود . از طرفی این سال، سال اروپایی ثروت معماری یا سا ل ثروت معماری اروپایی نامیده شده بود ، بهانه و فرصت مناسبی را به دوستداران و دولتمردان میراث فرهنگی می داد که به بیان و بازشناخت ارزش های معماری و بافت های تاریخی کشور های اروپایی بیش از پیش بپردازند .[30][30][30]
در این میان دولتمردان کشور هلند ، در شهر آمستردام ، کنگره ای را ترتیب دادند که در بزرگداشت سال ثروت معماری اروپایی و با هدف احترام به بنا و بافت تاریخی باززنده -سازی آنها به معنای واقعی کلمه ، یعنی زندگی دوباره بخشیدن به آنها تشکیل شد ، طبیعتا این کار نیز جز با توجه به نیاز های معاصر شهروندان و اقدام در جهت رفع نیاز ها که خود مستلزم یک سری قوانین حقوقی بود ، ممکن نمی شد . بنابراین تدوین و تصویب اصول مرمت شهری و بافت های تاریخی ، معرف اصلی قطعنامه آتن به حساب می آمد .
در اینجا به تحلیل و بررسی مواد و محتوای این قطعنامه می پردازیم .
در بخشی از قطعنامه چنین آمده است : « این ثروت ( ثروت معماری ) نه تنها در بر گیرنده ساختمان های جدا از یکدیگری است که دارای ارزشی استثنایی اند و نیز فراگیر فضایی که آنها را فرا می گیرد ، بل مجتمع های معماری ، محله های شهر و روستا هایی را نیز شامل
می شود که دارای جذابیت و ارزش تاریخی یا فر هنگی دارند»[31][31][31] .
با توجه به این بند ، روشن می شود که در آمستردام دیگر یادمان تاریخی و در بر گیرنده آن ، مجتمع های معماری و محله های شهری و روستایی می باشد ، مطرح می شود .
کنگره به وضوح عنوان می دارد که نگهداشت ثروت معماری باید نه به عنوان یک مساله حاشیه یی بل به مثابه هدف اصلی برنامه ریزی شهری و منطقه ای ، در نظر گرفته می شود .[32][32][32]
مساله برنامه ریزی شهری و منطقه ای ، مساله مهمی است که به فراخور عنوان شدن این بحث به ناچار باید به بسیاری از مسایل مربوط به آن ، از جمله مساله زیر ساخت های شهری رفت و آمد پیاده و سواره و به تبع آن گذرگاه ها ، مسایل مربوط به تراکم جمعیت ، فضای سبز ، اقتصاد شهر و ... توجه نشان داد ، که این ها همه مسایل پیچیده و بزرگی هستند که جز با یک برنامه ریزی و مدیریت دقیق و حساب شده میسر نخواهد بود .
بنابراین کنگره آمستردام که در پی زندگی دوباره بخشیدن به بافت های تاریخی شهری و نگهداشت آنها می باشدو.می باید مسائل یاد شده را بطور جدی در دستور کار خود قرار
می داد .
برای رسیدن به هدف فوق ، در قطعنامه چنین عنوان شد که :« مقامات مدیریتی و یا قدرتهای محلی ، که بخش اعظم تصمیم گیری های مهم در باب برنامه ریزی بر شانه آنها سنگینی
می کند ، همگی به شکل خاص مسئول حفاظت از ثروت های معماری اند و باید در امر تبادل افکار در این زمینه به یکدیگر کمک می کنند .»[33][33][33]
در این بند ، کلمات مقامات مدیریتی ، مقامات محلی ، برنامه ریزی ، تبادل افکار ، همگی کلماتی هستند که در این قطعنامه به کرات تکرار شده اند که در ادامه مورد بحث قرار خواهند گرفت .
در بندهای بعدی صحبت از کیفیت دوباره بخشیدن به محله های کهن در هر زمان بدون دگرگونی اساسی در ترکیب اجتماعی ساکنان آنها و مساعدت مالی با ساکنین این بافت هااز طریق اقدامات قانون گذاری و اداری و یا نافذ بودن این اقدامات ، اهداکمک مالی متناسب در اختیار قدرت های اداری محلی و مالکان بخش خصوصی ، و قرار دادن تسهیلات در زمینه عوارض ( شهری ) برای مالکان بخش خصوصی ، در بافت های تاریخی ، می باشد . که در هیچکدام صحبتی از مرمت یا چگونگی آن نیست ، بلکه در همگی آنها تلاش بر ، بخشیدن زندگی دوباره به بافت کهن وزنده نگهداشتن آن به عنوان یک محدوده شهری پویا ، با همه امکانات لازم و ممکن ، می باشد.[34][34][34]
در بخش دیگر قطعنامه سخن از ، قدر نهادن به زندگی میراث معماری از سوی عامه مردم و بویژه از سوی نسل های جدید ، از طریق برنامه های آموزشی در تمام سطوح است که این نیز
نگاهی متوجه برنامه ریزی بلند مدت در جهت حفظ و نگهداری بنا و بافت کهن دارد .
تثبیت قاعده هایی ویژه برای هماهنگی و انطباق دادن مشخصه های کالبدی ( برای بنا های نوساز مجاور بنا های تاریخی کهن ) در طراحی شهری و سرزمینی و برای این کارتهیه ی
فهرست از بنا ها ، مجتمع های معماری و محوطه ها و در اختیار مقامات منطقه ای و محلی و مسئولان طراحی شهری و سرزمینی قرار دادن آنها ، نیز از دیگر برنامه های تعیین شده در این قطعنامه بود.
تمرکز زدایی و توجه به فرهنگ های محلی و تکیه بر افکار عمومی در بافت های کهن ، از دیگر سیاست های آمستردام است که باید به طور مستمر اجرا شده و مورد توجه قرار گیرد .[35][35][35]
نکته دیگر این که کنگره بیان می دارد که حفاظت از میراث معمارانه ، در دورنمایی جدید و در پی بازشناخت شاخص های مربوط به کیفیت و معطوف به ارزیابی ، قرار می گیرد
( اشاره به معاصر سازی )
فراخوان مشارکت شهروندان و مسئولیت مقامات محلی جهت حفاظت فراگیر و تداوم واقعیت های اجتماعی و کالبدی موجود در حوزه ی مدیریت روستایی و شهری ، همچنین توجه به بعد اقتصاد در بافت کهن ، همه مسائلی بودند که بر خلاف قطعنامه های پیشین ، در آمستردام از موضوعات اصلی مطروحه در نگهداشت بنا و بافت کهن ، به شمار می آمدند.[36][36][36]
در قطعنامه آمستردام دیگر سخن از کاربری موزه ای یادمان ها و جدا کردن آن از زندگی روزمره بدین صورت نیست ، بلکه واگذاری کاربری های نو ، به جهت پاسخ گویی مناسب شان به شرایط زندگی ، و استمرار حیات شان ( با احترام به ویژگی های آنها ) می باشد . از این رو اقدامات و تصمیماتی قانونی ، همچون ، تخصیص دادن ، بخش متناسبی از بودجه دولت به این منظور ، و ترغیب مقامات محلی دولت ها برای کمک های دوره ای نقدی و
آن هم به جهت ترغیب روحیه و تعهد اخلاقی و مالی ساکنان بافت کهن ، را نیازمند می باشد .
انتصاب ، ایجاد پیوند ( بین استفاده کنند گان بالقوه از نیاز های تاریخی و مالکان ) ، ایجاد تسهیلات ، ایجاد سیستم های مشاوره ( برای طرح های حفاظتی – مرمتی ) ، آگاه سازی مردم بیان روشن اقدامات ، ایجاد شناخت در مردم ( برای پی بردن بیشتر به ارزش ها ) ، توانا کردن مردم بوسیله شناخت برای تبادل نظر کردن، و در نهایت قدروارج نهادن (به تصمیم گیری ها ) و ایجاد ( مکان هایی برای ملاقات ها و گفت و. شنود ها ) ، همه و همه کلماتی هستند که بیشتر نمایاننده مباحث برنامه ریزی شهری و شهر سازی بوده اند و نه مباحث مرمتی و حفاظتی .[37][37][37]
در این قطعنامه ، نظر سنجی ها و گرد هم آیی مردم ساکن در بافت تاریخی ، به عنوان یک کار اجرایی روزمره ، ( جهت شناخت نیاز های روزمره شهروندان ) به صورت امری عملی و جاری تلقی شده است که هیچ از این مسایل پیش از دهه 70 مورد توجه جدی قرار نگرفته بود و در قطعنامه های پیش از آمستردام در این دهه هم به این حد و جدیت به آن پرداخته نشده بود.
قطعنامه آمستردام بیان می دارد که ، پیشنهادی های مکمل یا بدیل عنوان شده از سوی گروه ها یا بخش خصوصی باید به عنوان یک کمک در امر طرح ریزی مورد تقدیر قرار گیرد .در اینجا دو نکته استقبال از پیشنهاد ها و تقدیر کردن ( و نه بکار گیری مصالح یا شیوه مرمت ) به عنوان درمان هایی جهت داشتن بافت زنده و پویا مطرح می شود .
پایه تبادل اطلاعات و اندیشه ها به صورت مستمر و بهره گیری از تمام ابزاری ممکن برای این منظور ، سیاستگذاری برای حفاظت و مستلزم ادغام کردن میراث معمارانه در زندگی اجتماعی است .
نکته مهم دیگری که در این قطعنامه طرح شده است ، بحث ارزش مصرفی بنا و بافت تاریخی است که جدا از ارزش فرهنگی ، مورد بحث قرار می گیرد . و با مطرح کردن این بحث ، سخن از مقرون به صرفه تر بودن وکیفیت بخشیدن دوباره به یک محیط یا بافت تاریخی
( به عنوان میراث معماری ) خواهد بود . پس قطعنامه خواستار ، ملحوظ داشتن این نکته در سنجش هزینه ها می شود .[38][38][38]
بکار بستن قوانین بازار ، در محله های مرمت شده ،موضوع دیگری از پیشنهادات کنگره آمستردام می باشد .اعمال مداخله های مالی به عنوان درون دستگاه های اقتصادی ، از طریق واگذار کردن کارهای مرمتی به مالکان ، صورت می گیرد . در اینجا بحث چگونگی مرمت نبوده و تنها واگذاری این امر به مالکان مورد بحث است . موضوع مرمت در آمستردام عبارت است از : کیفیت دوباره بخشیدن به محله های مسکونی به شکل کامل ، که این امر بر خلاف قطعنامه های پیشین ، از طریق حساس کردن مردم نسبت به فرهنگ ، صورت می گیرد که خود یک بهره وری اجتماعی قابل توجه به شمار می آید .کنگره بیان می دارد که :« حفاظت جامع یا فراگیر ، نیاز مند به هماهنگی، متناسب کردن مقررات و اقدامات قانون گذاری و مدیریتی – اداری است ...مفهوم میراث معمارانه ، به گونه ای تدریجی ، هم از معنای یک بنای تاریخی جدا دانسته شده ، هم از مفهوم مجموعه های معماری شهری و روستایی و همچنین از کمک هایی که به آنها شده و دگرگونی هایی که در دوران تاریخی نزدیک تر به ما دارا شده اند ، دور شده و شکلی گسترده یافته است. »[39][39][39]
کنگره آمستردام شرط اولیه برای دستیابی به عملیاتی کاراو نافذ در زمینه حفاظت و مرمت بنا و بافت تاریخی در شرایط کنونی را ، انجام اصلاحات ژرف در قانون گذاری و تقویت کردن ابزار های مدیریتی و اداری می داند .[40][40][40]
مورد بازنگری و بررسی قرار دادن شالوده اداری موجود و سازماندهی بخش های خدماتی مسئول میراث معمارانه در رده ها و سطوح لازمه آنها ، برخورداری از پرسنل دارای مهارت کافی ، و هم مجهز کردن آنها به ابزار ها و وسایل علمی ، فنی و مالی مورد نیاز ، همه در راستای هدف قطعنامه و منطبق با روش کلی پیشنهادی آمستردام ( قانون گذاری ، مدیریتی – اداری و ... می باشد .) این هدف قطعنامه آمستردام به عنوان " حفاظت فراگیر " مطرح است ، که فراگیر بودن آن به دلیل حفاظت کل ( بافت ) و در نتیجه محفوظ نگهداشته شدن جز( یادمان ها ) و از طرف دیگر مرتبط بودن تقریبا همه جامعه ، از سیاست گذاران ومرمت گران گرفته تا مردم عادی ساکن در بافت تاریخی می باشد .
در قسمت دیگری از قطعنامه باز هم از قانون گذاری صحبت شده و آن قانون گذاری خاصی در مورد ایجاد محدودیت هایی برای ساختمان های جدید ، که به حجم ( ارتفاع بنا ها ، ضابطه سطح اشغال زمین ) می نگرد و خواستار مکان یابی بنا ها به شکلی برخوردار از هماهنگی می باشد .
برای رسیدن به تعادل اجتماعی ، بار دیگر کاهش عوارض یا مالیاتها به عنوان یک اصل، پیشنهاد می شود.
نتیجه گیری
بازنگری به مقوله حفاظت و مرمت ثروت های فرهنگی ، با نگاه به چگونگی مطرح شدن آن از ابتدای قرن بیستم تا کنون ، و همچنین روند تغییرات در نگاه به این موضوع و به فراخور آن نغییر موضوع مورد بحث حفاظت ، همگی نمایانگر پیدایش اهمیتی روز افزون بافت های تاریخی دارای خط سیر تاریخی می باشد .
این اهمیت پرداختن به بافت های تاریخی شهر ها ( افزون بر یادمان های تاریخی ) ، ومزیت های منتج از حفاظت آن ، از چند نظر مورد توجه و بحث می باشد که در ذیل از منظرهای گوناگونی به آن اشاره ای مختصر شده است :
اول – حفظ هویت بنا یا یادمان تاریخی قرار گرفته در با
مطالب مشابه :
خلاصه مباحث کتاب شهرسازی معاصر از نخستین سرچشمه ها تا منشور آتن
* بیست و پنجمین سالگرد کنگره سیام * کنگره ی چهارم در سال 1933 در یک کشتی مسافری بین مارسی و
اتحادیه های بین المللی معماری، کنگره های سیام CIAM و UIA
Adi Memar - اتحادیه های بین المللی معماری، کنگره های سیام CIAM و UIA - وبلاگی برای تمام هنر دوستان - Adi
میراث معماری مدرن
کنگره های سیام. کنگره بین المللی معماری مدرن: اولین تجمع معماران مدرن اروپایی; سیام از دید
کیشو کوروکاوا(بزرگان معماری)
« سال 1959 بود، درست بعد از فروپاشی کنگره سیام، من اعلام کردم که دنیا از عصر ماشین به عصر زندگی
نقش دیدگاه مارکسیستی بر برنامه ریزی شهری
این توجه در کنگره سیام هم قابل مشاهده بود زیرا بسیاری از شرکت کنندگان از طرح های شهرسازی و
معماری پست مدرن 2
مدرن بود و بسیاری از اصول طراحی آن، منطبق با اصول مطرح شده در کنگره های سیام (clam) بود.
برنامه های توسعه شهری در جهان و ایران (قسمت اول)
به همین دلیل کنگره چهارم معماری مدرن (سیام)
کیشو کورو کاوا
« سال 1959 بود، درست بعد از فروپاشی کنگره سیام، من اعلام کردم که دنیا از عصر ماشین به عصر زندگی
لوکوربوزیه
منشور آتن ، این کنگره مهمترین کنگره سیام بود زندگی ، کار ، تفریح ، عبور و مرور .
یادمانهای مرمتی ( قطعنامه ها و منشورها )
از کنگره های ادواری سیام (ciam) بود که در سال 1972 میلادی در شهر رم پایتخت ایتالیا برگزار شد و
برچسب :
کنگره سیام