هنر مفهومی بر فراز بام موزه متروپالیتن
هنر مفهومی بر فراز بام موزه متروپالیتن
بهنام ناطقی
هنرمند آمریکائی "راکسی پت"
چیدمان عظیم فولادی هنرمند آمریکائی "راکسی پت" شبیه درختان فروافتاده و در هم پیچیده، که به تمامی از فولاد ضدزنگ ساخته شده و جنگلی بعد از توفان یا سلسله عصبی یا شریانها و مویرگها را تداعی می کند و با فضای باغ بام موزه، که پارک عظیم وسط شهر و آسمانخراشهای دور آن را در پسرزمینه دارد در ارتباط قرار می گیرد.
موزه متروپالیتن مثل موزه های لوور پاریس و موزه بریتانیا، یک موزه انسیکلوپدیک است یعنی دائره المعارفی است که می خواهد از تمام دوره ها و فرهنگها، نمونه داشته باشد، و هنر مدرن هم جزو آن می شود. اما کمتر به آثار معاصر می پردازد.
این موزه کنار پارک مرکزی شهر نیویورک قرار گرفته و بام آن را تابستانها در اختیار یک هنرمند معاصر می گذارند، سال 2008 جف کونز Jeff Koons و امسال-2009- راکسی پین Roxy Paine است که اثری مخصوص آنجا خلق کرده است. اثری از ده هزار لوله فولادی به وزن هفت تن، در اندازه ده متر ارتفاع و 45 متر طول.که سه هفته، کارگرهای متخصص با جرالثغیل، روی بام موزه زیر نظر خودش مسئول نصب آن بودند. این اثر را راکسی پین در کارگاه خودش در شمال ایالت نیویورک ساخته و با چندین کامیون 18 چرخ به موزه آورده اند.
******************
چیدمان هنری بر روی بام موزه، جدیدترین و عظیم ترین کار هنرمند 42 ساله راکسی پین آمریکائیاست که نزدیک به بیست سال است به خلق سازه های صنعتی نیرومندی در ستایش رازهای طبیعت مشغول است. راکسی پین می گوید برخورد این دو قلمرو ظاهرا ناهمگن، یعنی صنعت و طبیعت، برای او جالب است و او درکارش می خواهد ببیند از این تقابل، چه حاصل می شود، بدون اینکه قصد موعظه در باره اش داشته باشد.
نام این اثر «توفان» است. اما این شاخه ها و تنه های براق فولادی شبیه درخت یا سلسله اعصاب یا رگهای بدن، که در ده هزار بند به هم جوش خورده اند، به طور سمبولیک، یا نمادین، از طریق این شیرفلکه ها، به سیستم لوله کشی داخل موزه متصل شده اند، انگار دارد شیره موزه را بالا می کشد، یا شاید دستگاه مرموزی است که آسمان را ذوب می کند و به داخل رگهای موزه می ریزد.
بانی و متولی این چیدمان عظیم، کارشناس هنر قرن معاصر موزه متروپالیتن، خانم "ان استراوس" است. وی می گوید راکسی پین یک هنرمند مفهومی است و بسیار جوان، که در 42 سالگی به خصوص با این کار، که بلند پروازانه ترین کار اوست، خود را در جهان هنر مفهومی تثبیت کرده است. او این کار را بلند پروازانه، و بسیار پیچیده، توصیف می کند.
خانم استراوس می گوید راکسی به خصوص با تمایل بشر به کنترل طبیعیت سروکار دارد و بی اعتنائی مطلق طبیعت به تقلای بشر، و برای همین است که از او برای چیدمانی در ارتباط با پارک مرکزی نیویورک و ساختمانهای اطراف آن، دعوت کردیم چون در اینجا ما هم طبیعت داریم و هم جهان صنعتی، و تعامل اینها و اینکه چطور با هم کنار می آیند، موضوعی است که راکسی پین در این مجسمه خارق العاده با آن سرو کار دارد که مفاهم متعدد آن فرصت فکر کردن به بازدیدکنندگان موزه خواهد داد. هر چند که لوله ها به تنه و شاخه درخت شبیه هستند، اما برگ ندارند، و از این نظر، در تضاد با پارکی که موزه را احاصه کرده است قرار دارند که پر از برگ است. و این هم یک جنبه دیگری از معنا در این اثر است. او یادآور می شود که وقتی راکسی پین مجموعه فولادین درخت مانند را آغاز کرد، کارهایش به فرم درخت در طبیعت بیشتر نزدیک بود.
خانم استراوس، شیرهای سمبولیکی که لوله های درهم پییچیده این اثر را به دیوار موزه مربوط می کنند را اشاره به آب می داند، همچنانکه اسم اثر هم می تواند به گرداب تعبیر شود. او می گوید وجود این شیرفلکه ها، هم اشاره دارد به نیروی خارق العاده طبیعت که می توان آن را باز کرد یا بست، و همچنین اشاره به مواد خام این اثر دارد، یعنی لوله های فولادی، که اساسا برای انتقال آب به کار می روند، در لوله کشی های ساختمانها، یا کارخانه ها، و حتی شاخه ها و تنه درختان که این اثر به آنها شبیه است هم معبر آب هستند. خانم اشتراوس می گوید فرم های راکسی پین، هر چند شکل ارگانیک و زنده دارند، ولی از دستمایه های صنعتی ساخته شده اند.
برخلاف خیلی از هنرمندان مفهومی، که از ساختن عملی کارهای خود فاصله می گیرند، راکسی پین در تمام مراحل خلق اثر حضور دارد. راکسی پین می گوید هر چند مقیاس کارهایش به طور فزاینده گسترش پیدا کرده، اما هنوز هم کارهایش را در کارگاهی، در شمال ایالت نیویورک می سازد. می گوید برای این طرح، شش نفر دستیار به او کمک کردند ولی برایش مهم است که در همه مراحل کار حضور داشته باشد و کار او این طور نیست که یک طرح یا ماکت آن را به کارگاهی بفرستد که از روی آن تولید کنند، چون اتفاقات کوچکی که هنگام ساختن یک کار پیش می َآید، به شکل دادن کار بعدی کمک می کند و بنابراین، روند خلق اثر برای او خیلی مهم است. وی می گوید ابتدا نمونه کوچکی از این اثر را ساخت تا نحوه تولید آن را بررسی کند. این اثر را اختصاصا برای بام موزه متروپالیتن خلق کرده است ولی کار به موزه تعلق ندارد و بعدا باید به جای دیگری منتقل شود.و البته هنگام انتقال اثر، به ناچار تغییراتی در آن می دهد چون هیچ دو زمین مسطحی عین هم نیستند. او می گوید کارهایش را همیشه در ارتباط با معماری و در واکنش به معماری طرح می کند.
منتقدها اشاره کرده اند که بعد از دیدن توده درهم شاخه های راکسی پین بالای بام موزه، نگاه کردن به درختان و مناظرپارک شهر نیویورک، معنی تازه ای پیدا می کنند.
راکسی پین تاکید دارد که نخواسته طبیعت صنعتی کارش را پنهان کند. می گوید عریان بودن جای جوشکاری به این علت است که می خواسته روش صنعتی تولید این اثر عریان باشد، و نه تنها جنبه صنعتی آن را نخواسته پنهان کند، بلکه آن را بزرگ می کند.
از دید این هنرمند، خالص مطلق وجود ندارد. می گوید اعتمادی به خلوص ندارد و اساسا فکر می کند که خالص نمی تواند وجود خارجی داشته باشد و تلاش برای دست یافتن به خلوص کامل گمراه کننده است برای اینکه معمولا کارهای ما ترکیب مقاصد مختلف است و ترکیب عواطف و ماده، و او دوست دارد این را در کارش منعکس کند.
شاخه های درهم و براق و فولادی راکسی پین، با آنکه تاکید بر عقلانیت و صنعت و معماری دارد و می کوشد کارش را از بیان عاطفی بپیراید، اما از راه دیگر باز به زیبائی می رسد.او می گوید زیبائی از دید او چیزی است که ما نتوانیم کنترلش کنیم، و نتوانیم کاملا درکش کنیم.
******************
تماشاگر این اثر، طبعا بلافاصله اشاره آن به درخت و طبیعت را درک می کند، درخت است منتهی از فولاد ضد زنگ و جوشکاری و صنعت. اما هر چند این توده فولاد که مثل سلسله اعصاب یا رگهای بدن، شاخه شاخه، از تنه ها جدا می شوند، مثل ریشه های درخت، مثل شاخه های درخت، زیر آفتاب و آسمان نیمه ابری جلوی منظره زیبای پارک و آسمانخراشهائی که دورش را گرفته اند، زیبا به نظر می رسد، ولی خود هنرمند اصرار دارد که زیبائی هدفش نبوده، یعنی این کار تزئینی نیست. دکور نیست.در بیانیه ای که منتشر کرده، می گوید این اثر می خواهد پنج فکر یا ایده گوناگون را همزمان القا کند:
یک) جنگلی که نیروئی ویرانگر آن را ریشه کن کرده باشد، نیروئی هم طبیعی و هم مصنوع بشر؛ نیروئی پرهرج و مرج و افسارگسیخته، مثل توفان یا گردباد.
دوم) نیروئی توفنده و جوشان و خروشان.
سوم) درختی در روند آبستره، یا انتزاعی شدن، کش و قوس می آید و تغییر شکل می دهد.
چهارم) به عنوان تمثیلی از غوغا و توفان درونی، مثل بیماری صرع، که شباهت اثر به سلسله اعصاب، آن را نشان می دهد.
پنجم)، یک سیستم لوله کشی صنعتی که مجنون شده باشد، مثل کارخانه پتروشیمی، یا پالایشگاه نفت.
به هر حال درونمامه غالب در این اثر هنری، ارتباط فرهنگ بشری است با طبیعت، یعنی چطور فرهنگ انسان، چیزی مستقل از طبیعت نیست بلکه بخشی از آن است.
راکسی پین همیشه روی ارتباط طبیعت و صنعت کار کرده است، از مجموعه آثارش می توان به مجسمه های چدنی از گیاهان عجیب اشاره کرد و یک تعداد چیدمان هائی که شبیه لابراتور تحقیقات گیاهی است، و چند سالی است که درختهای فولادی شکسته شده یا صاعقه زده درست می کند که نمونه اش درخت 10 متری ای عظیمی بود که همزمان با بی ینال ویتنی در پارک شهر نیویورک نصب کرده بود.
From June 23, 1998 to November 1, 1998
"Artificial Fields and Painting Machine"
============================================
با دخل و تصرف برگرفته از:
http://emshabtv.blogspot.com/2009/04/roxy-paine-on-roof-garden.html
مطالب مشابه :
مروری بر کتاب بوطیقای معماری
پیش نیاز یک بحث … مروری بر کتاب بوطیقای معماری. این متن برداشتی خلاصه است از کتاب بوطیقای
کتاب های معماری
ܓܨدنیای معماری World Of که کمابیش متکی بر سودمندی هستند ، شما مروری بر کتاب بوطیقای
شاعرانههايي كه مرثیه انسان امروزند
دریافت کارشناسی نقاشی از دانشکده هنر و معماری مروری بر بوطیقای "پریخوانی ها" مروری بر
هنر مفهومی بر فراز بام موزه متروپالیتن
او می گوید کارهایش را همیشه در ارتباط با معماری و در واکنش به مروری بر بوطیقای ارسطو و
مینی مالیسم در لدبیات داستانی 2
درآمدی بر نقد تکوینی در تحلیل آثار ادبی . ریچارد رورتی: فیلسوف
Judy Chicago جودی شیکاگو
هنر والا در دورهی مدرن، نقاشی، مجسمه و معماری مروری بر بوطیقای ارسطو و
هنر نوگرا – تکامل نوگرایی: پیشدرآمدی بر جنبشهای هنری نوگرا
قرن بیستم و در رابطه با هنر، ادبیات و معماری به وجود مروری بر بوطیقای ارسطو و
هنر انقلاب اسلامی ایران( بخش دوم)
موسیقی و غیر آن را در بر معماری، خط، گرافیک، و مروری بر بوطیقای ارسطو
برچسب :
مروری بر بوطیقای معماری