جزوه درسی بیماریهای دانه های روغنی

بيماري هاي گياهي

بيماري گياهي (Plant disase) :

هرگونه پروسه (Process) غير عادي در گياه را كه در اثر تحريك مداوم به وجود آيد و منجر به تغييرات در فعاليت متابوليكي و سبب ظهور علائم گردد را مي توان بيماري ناميد.

پاتو‍ژن ( Pathogen) :

عوامل بيماري زا در گياهان را پاتوژن مي گويند. پاتوژن به دو گروه زنده و غير زنده تقسيم مي شوند.

پاتوژن هاي زنده: شامل قارچ ها، ويروس ها، باكتري ها، غاتودها، فيتو پلاسما ها، ويروئيدها، پروتوزوآها، ريكتزيا و گياهان عالي انگل گلدار مي باشند.

پاتوژن هاي غيرزنده: پاتوژن هايي هستند كه سبب بيماري غير مسري در گياهان مي شوند و شامل كمبود عناصر غذايي، سرما يا گرمازدگي، آلودگي هوا، كمبود رطوبت يا زيادي آن، كمبود اكسيژن محيط، مسموميت ناشي از عناصر معدني، مسموميت ناشي از حشره كش ها، عدم رعايت اصول زراعي، PH نامناسب خاك، كمبود و ازدياد نور و غيره مي باشند.

اپيدمي بيماري: زماني كه يك عامل بيماري به توده هاي گياه ميزبان در منطقه وسيعي حمله مي كند و آن را در زمان كوتاهي آلوده مي سازد پديده اي به نام همه گيري (Epidemic) اتفاق مي افتد.

بنابراين اپيدميولوژي علم شناخت اثر توده هاي بيماري زا بر توده هاي مبزبان است و بيماري حاصل بدون شك تحت تأثير آب و هواي منطقه بر اين دو عامل و نيز دخالت هاي بي مورد انسان در طبيعت قرار دارد. به عبارت بهتر، اپيدميولوژي، علم گسترش بيماري در موقعيت هاي طبيعي، در طول زمان و هر مكان مناسب است.

عوامل زيادي در ايجاد اپيدمي ها مؤثرند، ولي مهمترين آن عوامل عبارت اند از:

1.      مزارع بزرگ و نزديك به هم كه از نظر ژنتيكي داراي شرايط مشابه باشند.

2.      وجود يا پيدايش يك عامل بيماري زاي مخرب با سرعت رشد و قدرت توليدمثل بالا.

3.      تركيب مناسبي از شرايط آب و هوا.

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

پيش آگاهي از بيماري هاي گياهي:

براي پيش آگاهي از بيماري هاي گياهي تعاريف مختلفي عرضه گرديده است.

"ميلر" چنين بيان مي كند: در تمام فعاليت هايي كه به کشاورزان توجه مي دهد و آن ها را مطمئن مي سازد كه شرايط براي ايجاد بيماري مشخصي آن قدر آماده است كه به كارگيري روش هاي مبارزه سودآور است، و يا آن شرايط چنان بي اهميت است كه براي مبارزه با آن بيماري نبايد وقت، انرژي و پول مصرف گردد.

"مالوي" پيش آگاهي را چنين تعريف نموده است: پيش آگاهي برآورد شدت وقوع، و وسعت گرفتن يك بيماري (به صورت همه گير) قبل از به واقعيت پيوستن آن است.

چنين پيش بيني هايي كه روزها، هفته ها و حتي ماهها قبل از وقوع بيماري اتفاق مي افتد به كشاورزان اجازه مي دهد كه با انتخاب استراتژي مشخص بتوانند با داشتن وقت كافي و روشي مطمئن به مبارزه با بيماري بپردازند.

كشاورزان بايد با توجه به جمع جبري "هزينه و درآمد" خطرپذيري نموده و يكي از روشهاي مبارزه را براي مديريت بيماري هاي مهم بپردازند.

به عنوان مثال: بهاي بعضي از بروز مقاوم به بيماري، بسيار بالا است، كشاورز بايد بين بذرو حساس (با قيمت پايين تر) و مقاوم (با قيمت بالاتر) به گونه اي عمل نمايد كه در صورت انتخاب بذر حساس و وقوع بيماري، نوع سم، چگونگي مبارزه و ميزان هزينه هاي ناشي از انتخاب ها را با مديريت از از طريق به كارگيري بذر مقاوم مقايسه نموده و نوع مناسب تر را انتخاب نمايد.

حذف عوامل بيماري زاي گياهي:

به معناي ازبين برده عامل بيماري در يك منطقه، يك مزرعه، و يا حتي از ورود عامل بيماري زا به منطقه صورت مي پذيرد و با يكي از سه روش زير امكان پذير است:

1.   حذف مستقيم: در اين حالت تمام گياه بيمار، بخشي از آن، و يا بقاياي آلوده گياهي شناسايي گرديده و معدوم مي گردد. به عنوان مثال نهال هايي كه براي بارگيري به مقصد آماده است بازرسي شده و هركدام كه علائمي از آلودگي به سرطان طوقه نشان دهند حذف و منهدم مي گردند.

2.   حذف غيرمستقيم: در اين حالت روش هايي اعمال مي گردد كه عامل بيماري قادر به انتقال به ساير ميزبان ها يا اتمام دوره زندگي خود نبوده و از تكثير و توليدمثل آن جلوگيري به عمل مي آيد. مثل حذف علف هاي هرز دائمي، حذف ميزبان هاي تناوبي، گردش زراعي، تقويت دشمنان طبيعي ( كنترل بيولوژيك) و حذف منابع آلودگي.

3.   نابود سازي: شامل روشهايي است كه براي كشتن عامل بيماري زا در داخل ميزبان زنده اعمال مي شوند. اين روش ها از طريق ميزبان و يا تغييرات اقليمي به كار گرفته مي شوند كه از جمله ضدعفوني نمودن و يا زدودن عامل بيماري از سوح آلوده به وسيله حرارت يا سموم شيميايي و يا هروسيله مفيد ديگر را مي توان نام برد.

4.   سوزانيدن نهال هاي آلوده به شانكر باكتريايي مركبات در نهالستان ها يا باغات كه موجب نابودي باكتري عامل بيماري خواهد شد، از جمله اين روش هاست.

حذف فيزيكي عامل بيماري زا از اهداف اوليه گياه پزشكان بوده است، ولي به دليل عدم موفقيت (جز در موارد معدود) در حذف كامل اين گونه عوامل، شيوه كاهش جمعيت عوامل بيماري زا تا زير سطوح اقتصادي، مورد توجه قرارمي گيرد.

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

روش هاي مبارزه با بيماري هاي گياهي

روش هاي مبارزه با بيماري هاي گياهي بسيار متنوع است و بستگي به عامل بيماري، نوع ميزبان و انفعالات اين دو دارد. هدف از مبارزه با بيماري هاي گياهي، نجات تك تك گياهان بيمار نيست، بلكه نجات جمعيت آن ها مورد نظر است.

روش هايي كه در مبارزه با بيماري هاي گياهي مورد استفاده قرار مي گيرند عبارتند از:

1.      روش هاي زراعي:

الف) ريشه كني ميزبان: وقتي پاتوژن وارد منطقه اي شد و گياهاني را آلوده كرد، بايد براي جلوگيري از شيوع و گسترش آن، ميزبان ها را از زمين در آورد و نابود كرد. چنين مبارزه اي در فلوريد اعليه بيماري شانكر باكتريايي مركبات انجام شده است.

بسياري از گياهان و يا علف هاي هرز وجود دارند كه ويروس ها يا پاتوژن هاي ديگر در روي آن ها زمستان گذراني مي كنند و يا بعضي از گياهان مثل زرشك ميزبان واسط زنگ سياه گندم است. ريشه كني و ازبين بردن اين گونه ميزبان ها در مبارزه با بيماري هاي گياهي مؤثرند.

ب) تناوب زراعي: اجراي تناوب زراعي صحيح در كم كردن و مبارزه با پاتوژن هاي خاكزي بسيار مؤثر است. در نيل به اين هدف معمولا پس از كشت يك گونه گياهي حساس به پاتوژن خاكزي، مبادرت به كشت گونه اي غير حساس در زمين به مدت 3 تا 4 سال مي كنند.

ج) اقدامات بهداشتي: جمع آوري اندام هاي آلوده گياهي و ازبين بردن آن ها، ضدعفوني قيچي و ادوات باغباني و غيره در تقليل بيماري ها بسيار مؤثرند.

د) مساعد كردن شرايط رشد گياه: استفاده از كود مناسب، آبياري به موقع، دفع علف هاي هرز، كاشت گياهان با فاصله كافي، سبب مي شود تا گياه در شرايط بهتري رشد كرده، مقاومت بيشتري در مقابل حمله پاتوژن به دست آورد.

ه) ايجاد شرايط نامناسب براي رشد پاتوژن: خشك كردن سطح محصولاتي كه انبار مي شوند، همچنين ايجاد تهويه مرتب در انبار و استفاده از كودهاي مناسب براي تقويت خاك و غيره، سبب ايجاد شرايط نامناسب براي رشد پاتوژن ها
مي شوند. غرقاب كردن زمين براي مدت طولاني سبب دفع پاتوژن ها در اثر فقدان اكسيژن مي گردد.

و) كشت بافت مريستم: در پرورش گياهان زينتي به خاطر تهيه پايه هاي عاري از بيماري هاي آوندي مثل بيماري هاي ناشي از فوزاريوم، ورتيسيليوم و همچنين بيماري هاي ويروسي مبادرت به كشت بافت مريستم انتهايي مي كنند. چون بافت مريستم انتهايي، آلوده به اين امراض نمي شود و يا كشت آن پايه هاي جديد و كاملاً عاري از قارچ هاي فوق و ويروس بدست مي آيد.

2.      روش هاي قرنطينه (مبارزه قانوني):

قرنطينه مجموعه اقداماتي است كه براي جلوگيري از ورود يك عامل بيماري و نيز آفت و يا علف هرز به يك كشور، منطقه، و يا مزرعه صورت مي گيرد. اين اقدامات ممكن است دولتي (رسمي) و يا غير دولتي(خصوصي) باشد.

در اين روش با ايجاد پستهاي قرنطينه و بازرسي بين مرز دو كشور و يا استان ها، مطابق مقررات وضع شده، مانع ورود پاتوژن هاي غير بومي در منطقه مي شوند.

حساسيت گياهان نسبت به پاتوژن هاي غيربومي بسيار زياد است. چون در مقابل حمله آن ها كاملاً بي دفاعند و فرصت ايجاد مقاومت در مقابل آن پاتوژن را به دست نياورده اند.

3.      روش هاي فيزيكي:

الف) مبارزه از طريق گرما دادن: از اين طريقه براي استريل كردن خاك و يا اندام هاي تكثير شونده گياهي استفاده مي شود. در استريل كردن خاك از دستگاه ضدعفوني كننده به كمك بخار استفاده مي گرد و موقعي استريل كردن خاك كامل است كه گرماي خاك حداقل 30 دقيقه در دماي بيش از 82 درجه سانتيگراد قرار داده شود.

از آب داغ براي استريل كردن بذور، پياز و نهالها استفاده مي شود. اندام هاي گياهي در مواقع خواب مي توانند حرارتي را بالاتر از حرارتي كه پاتوژن مي تواند زنده بماند تحمل كنند.

براي سالم سازي گياهان از بعضي ويروس هاي گياهي، آن ها را به مدت 2 تا 4 هفته و گاهي 2 تا 8 ماه در شرايط 35 تا 40 درجه سانتيگراد در گلخانه يا اطاق كشت قرار مي دهند.

گاهي دهواي اطاقي را كه سيب زميني يا برگ هاي توتون و غيره در آن ذخيره مي شوند به اندازه 28 تا 32 درجه سانتيگراد بالا مي برند. دادن هواي گرم سبب مي شود رطوبت اضافي سطح آن ها كم شود و زخم هاي روي آن ها زودتر التيام يابد.

ب) كنترل بيماري با خنك سازي: خنك سازي بهترين طريقه براي مبارزه با بيماري گياهان يا محصولات نرم و آبدار است. روي همين اصل بيشتر ميوه ها و سبزي هاي فاسد شدني را پس از برداشت خنك كرده، به وسيله كاميون هاي يخچال دار منتقل مي نمايند.

ج) كنترل با اشعه: بعضي از اشعه ها مثل اشعه ماوراي بنفش، ايكس، گاما، آلفا و اشعه بتا، براي كشتن پاتوژن هاي سطح محصولات و يا پاتوژن هاي اندام هاي گياهي مورد استفاده قرار مي گيرند. اما استفاده از اين طريقه خالي از خطر نيست.

از اشعه گاما براي ازبين بردن عوامل بيماري زاي قارچي كه موجبات آلودگي بعد از برداشت هلو، توت فرنگي و گوجه فرنگي مي گردند، استفاده شده و نتايج حاصله نيز رضايت بخش بوده است. متأسفانه مقاديري از اين اشعه كه موجب مرگ عوامل بيماري زا مي گردد، باعث ازبين رفتن بافت هاي گياهي نيز مي شود.

4.      روشهاي شيميايي:

قارچ كش ها براساس تركيبات ساختماني، چگونگي تاًثير بر عوامل بيماري زا و گياهان ميزبان، تقسيم بندي مي شوند.

غالب قارچ كش ها قبل از ورود عامل بيماري به بافت هاي گياه ميزبان، و از طريق متوقف نمودن فعاليت هاي آن (جلوگيري از رشد و پراكنش عامل بيماري) از آلوده شدن ميزبان جلوگيري نموده و بدينوسيله از گياه ميزبان محافظت مي نمايند.

فقط تعداد كمي از مواد قادر به معالجه و يا شفاي گياه بيمار(بعد از وقوع آلودگي) هستند. بنابراين براساس اينكه قارچكش ها ميزبان خود را در قبال حملات عامل بيماري زا محافظت نموده و يا آن را بعد از آلوده شدن معالجه مي نمايند به دو گروه محافظت كننده (Protectant) و معالجه كننده (Curative) تقسيم مي گردند.
محافظت از طريق جلوگيري از توليدمثل و افزايش جمعيت عامل بيماري زا و قبل از آلوده شدن ميزبان انجام مي گيرد.
معالجه از طزيق تاًثير سم بر اندام هاي رويشي و توليدمثل و نيز مرحله زمستان گذراني آن در داخل بافت هاي ميزبان صورت مي گيرد.

سموم از نظر چگونگي عمل به دو گروه تقسيم مي شوند:

در مورد اول سم فقط در تماس با سطح گياه بوده و از طريق تماس مستقيم با عامل بيماري عمل مي نمايد. اصطلاحاً به اين گروه از سموم، تماسي گفته مي شود و غالب قارچكش ها در اين گروه قرار گرفته اند. از اين گروه مي توان به تركيبات گوگرددار، تركيبات مسي و مشتقات دي تيوكاربامات اشاره نمود.

سموم تماسي ممكن است به صورت موضعي در بافت ميزبان نفوذ عميقي نموده و موجب نابودي عوامل بيماري زايي كه در عمق پوسته بذر هستند گردد
(مانند تيرام).

پايداري سموم تماسي، به مدت زماني كه اين سموم در سطح ميزبان به صورت فعال باقي مي مانند اطلاق مي گردد كه پايداري آن قوياً تابع شرايط اقليمي است.

انواع قارچكش ها از نظر ماده مؤثره:

تاكنون سه گروه قارچكش با منشا فلزي، گوگردي و كربني ساخته شده است.

1.   قارچكش هاي مسي: مصرف سموم مسي به علت ايجاد سوختگي در برگ هاي گياهان و بالا رفتن قيمت مس در بازار جهاني، كاهش يافته است.

 معروف ترين قارچكش هاي مسي عبارتند از:

الف) محلول برودو: محلول برودو يكي از پر مصرف ترين قارچكش هاي دنياست كه از سولفات مس يا كات كبود، آهك و آب تهيه مي شود.

اين قارچكش لكه برگي ها، آنتراكنوز، پيچيدگي برگ هلو، سفيدك داخلي، بلايت، بيماري غربالي، و شانكر ناشي از حمله قارچ ها را كنترل مي كند.

اگر در هواي خنك و مرطوب استفاده شود و نسبت آهك به سولفات مس كم باشد سبب سوختگي در برگ ها و قهوه اي شدن ميوه ها مي گردد.

در سمپاشي معمولاً نسبت 100:1:1 استفاده مي شود يعني براي تهيه 100 ليتر محلول برودو، يك كيلو سولفات مس و يك كيلو آهك بكار مي رود.

ب) تركيبات مسي غير محلول: در بعضي از قارچكش هاي مسي، يون مس به مقدار كم محلول است. بنابراين خاصيت سوختگي آن كمتر از محلول برودو
مي باشد ، از اين گروه مي توان قارچكش هاي كوسيد، كوپروايت و كوپراسيد را نام برد.

2.      قارچكش هاي گوگردي: اين قارچكش ها به دو گروه تقسيم مي شوند:

الف) گوگرد: گوگرد به صورت گرد يا پودر قابل مصرف شده، غالباً براي مبارزه با سفيدك هاي سطحياستفاده مي گردد. همچنين تركيبات معدني گوگرد مثل الوزال و... براي مبارزه با بيماري هاي زنگ، پوسيدگي ميوه ها و بلايت برگ مؤثر مي باشند.

در تحت شرايط خشك و در گرماي بالاتر از 30 درجه سانتيگراد مصرف اين مواد سبب سوختگي در گياهان مي شود.

ب) تركيبات آلي گوگرد:

تيرام: بيشتر براي ضد عفوني بذور سبزي ها، پيازها و ضد عفوني خاك عليه بوته ميري بكار مي رود.

فربام: عليه بيماري لكه سياه سيب و گلابي، بلايت گوجه فرنگي و سيب زميني بكار مي رود.

زيرام: عليه زنگها، بيماري هاي گوجه فرنگي و سيب زميني، انواع سفيدك ها بكار مي رود.

زينب: عليه بيماري هاي قارچي بجز سفيدك هاي سطحي و زنگها بكار مي رود. همچنين براي مبارزه با كنه ها و سفيدك هاي دروني استفاده مي شود.

مانب: عليه بيماري هاي قارچي بجز سفيدك هاي سطحي و سياهك ها بكار مي رود.

قارچكش هاي كربن دار:

1.      تتراكلرو نيترو بنزن: اين سم جهت حفاظت سيب زميني در انبار بكار مي رود.

2.      پنتاكلرو دي نيترو بنزن: براي ضد عفوني خاك و بذر عليه سياهك پنهان گندم بكار مي رود.

3.      دينو كارپ: عليه سفيدك هاي سطحي سيب و گلابي و خيار بكار مي رود. خاصيت كنه كشي هم دارد.

4.      پنتاپاكرايل: عليه سفيدك ها و كنه قرمز سيب استفاده مي شود.

5.   كاپتان: براي ضد عفوني بذر سبزي ها، پنبه و گندم و سفيدك هاي داخلي و سفيدك هاي سطحي گل سرخ و ضد عفوني خاك مؤثر است.

6.      كاپتافول: عليه بيماريهاي لكه سياه سيب و گلابي و بيماريهاي شاخ و برگ گوجه فرنگي استفاده مي شود.

قارچكش هاي سيستميك:

از اين نظر با اهميت هستند كه وقتي با خاك مخلوط مي شوند و يا براي ضد عفوني به كار مي روند، مي توانند از طريق ريشه گياه يا گياهچه جذب شده، به وسيله شيره گياه به قسمت هاي مختلف گياه پخش گردند و در نتيجه گياه را در طول رشد عليه بيماري ها محافظت نمايند.

از اين گروه قارچكش ها:

1.   كربوكسين با نام تجارتي ويتا واكس:‌ جهت ضد عفوني بذر عليه سياهك هاي آشكار و پنهان گندم و بيماري هاي ديگر گياهان مانند برگ گياهچه و همچنين براي سمپاشي درختان عليه بيماريهاي لكه سياه سيب و گلابي بكار مي رود.

2.   بوميل با نام تجارتي بنليت: اثر پيشگيري و معالجه كنندگي در روي قارچ هاي مولد بيماري سفيدك هاي سطحي درختان، لكه سياه سيب و گلابي، فوزاريوم، سپتوريا، ريزوكتونيا، و پوسيدگي قهوه اي موميايي ميوه ها مي باشد. همچنين براي پيشگيري از پوسيدگي ميوه هاي سيب، موز و پرتقال در انبار مصرف مي شود.

3.   تيا بندازول با نام تجارتي تكتو: به منظور پيشگيري از پوسيدگي ميوه هاي سيب، مركبات و غيره در انبار استفاده مي شود.

آنتي بيوتيك ها:

موادي دهستند كه بوسيله ميكروارگانيسم ها ترشح مي شوند و روي بعضي از ميكروارگانيسم هاي ديگر اثر سمي دارند. بيشتر آنتي بيوتيك هايي كه تاكنون كشف شده اند از باكتري اكيتنومايست و بعضي از قارچ ها نظير پني سيليوم
 مي باشند كه براي باكتري ها و برخي از قارچ ها سمي هستند.

آنتي بيوتيك هايي كه براي مبارزه عليه بيماري هاي گياهي استفاده مي شوند عموماً بوسيله گياه جذب مي شوند و به صورت سيستميك در گياه اثر مي كنند.

از بين آنتي بيوتيك ها، استرپتوماسين، تتراسيكلين ها، سيكلو هگزيميدها بيش از همه براي مبارزه عليه بيماري هاي گياهي استفاده مي شوند.

ژنتيك مقاومت و اصطلاحات مربوط به آن:‌

گياهان عالي، حداقل داراي دو سري كروموزوم مي باشند كه از اتحاد دو سلول جنسي نر و ماده بوجود آمده اند. ژن ها واحد توارث به شمار مي روند و به صورت رديفي روي كروموزوم ها قرار گرفته اند.

بروز يك صفت، معمولاً تحت تأثير متقابل يك ژن با ساير ژن ها و يا تأثير متقابل يك ژن با شرايط محيطي امكان پذير مي گردد. هر ژن معين، حداقل به دو صورت متفاوت ديده مي شود كه به آن ها ژن هاي متقابل (Alleles) مي گويند. ژن هاي متقابل در ميوز از يكديگر جدا شده و در هنگام باروري با يكديگر تركيب مي گردند.

ژن ها ممكن است غالب يا مغلوب باشند. ژن غالب مي تواند صفت مربوط به خويش را به نمايش بگذارد، ولي ژن مغلوب فاقد قدرت لازم جهت بروز صفت مربوط به خويش است.

·       تبادل قطعات متشابه از كروموزوم هاي نظير هم را "كراسينگ آور" گويند.

·   وقتي چندين ژن كه يك صفت خاص را بروز مي دهند روي يك كروموزوم قرار گرفته باشند به آن ها ژن هاي پيوسته مي گويند.

گاهي جدا كردن دو ژن پيوسته از يكديگر بسيار مفيد خواهد بود. زيرا با اين كار مي توان يكي از آن ژن ها را كه مورد نظر است در يك ميزبان جديد مستقر نمود. اين عمل توسط كراسينگ آور يعني جابجايي قطعات كروموزومي، صورت
مي گيرد.

در طبيعت جدا شدن ژن هاي پيوسته تصادفي بوده و به ندرت اتفاق مي افتد.

ايجاد ارقام مقاوم ممكن است توسط جايگزين نمودن آن ژن در ميزبان اتفاق بيفتد.

براي ايجاد ارقام مقاوم، ابتدا بايد به دنبال گياهي كه نسبت به عامل بيماري زا كاملاً مقاوم باشد بگردند؛ كه اين كار از طريق جمع آوري كليه ارقام اهلي و وحشي گياه مورد نظر صورت مي گيرد.

سپس ارقام مقاوم را در شرايط كنترل شده در معرض عوامل بيماري زا قرار مي دهند، با اين كار مي توانند گياهان مقاوم تر را پيدا كنند. در مرحله بعد آن را با گياهي كه داراي صفات كمي و كيفي خوبي مي باشد، تلاقي (Cross) مي دهند. مجدداً گياه را تحت تهاجم عامل بيماري زا قرار مي دهند. ارقام مقاوم را انتخاب نموده و مجدداً با گياه مورد نظر تلاقي مي دهند.

رقم جديد پس از اطمينان از موفقيت در انتقال صفت مورد نظر به عنوان يك رقم مقاوم و مطلوب معرفي مي گردد.

انواع مقاومت:‌

دو اصطلاح مقاومت عمودي و مقاومت افقي در سال 1963 ميلادي براي اولين با توسط آقاي واندرپلانك بكار گرفته شد و در سال 1968 ميلادي، كالدول آن را به ترتيب به دو اصطلاح؛ "مقاومت اختصاصي" و "مقاومت عمومي" تغيير عنوان داد.  

مقصود از مقاومت عمودي (اختصاصي) مقاومت كامل ميزبان در مقابل يك نژاد خاص از (مجموعه نژادهاي) يك عامل بيماري زا است. اين نوع مقاومت معمولاً بوسيله يك ژن به توارث مي رسد. در چنين حالتي به كارگيري اين ژن در تهيه ارقام دو رگ جديد آسان است و يك نوع مقاومت قوي در مقابل عامل بيماري به وجود مي آيد كه قادر است از توليدمثل آن عامل بيماري در ميزبان جلوگيري نمايد.

مقاومت افقي (عمومي) مقاومت يكنواخت هر ميزبان در مقابل تمام نژادهاي يك عامل بيماري زاست. مقاومت افقي (عمومي) معمولاً توسط چندين ژن به توارث مي رسد و زماني كه مقاومت توسط چندين ژن مختلف اداره مي گردد، جايگزين نمودن تمامي آن ژن ها در يك رقم از ميزبان بسيار دشوار است. اين نوع مقاومت يك نوع مقاومت كمي است و هر چه ژن هاي بيشتري در ايجاد مقاومت مؤثر باشد، ميزبان مقاومت بالاتر است.

مقاومت عمومي معمولاً يك مقاومت متوسط به حساب مي آيد و ممكن است درجه حرارت و يا ساير شرايط محيطي اين نوع مقاومت را به درجات مختلف تحت الشعاع قرار دهد.

به عنوان مثال: مقاومتي كه در دماي پايين خوب عمل مي كند ممكن است در هواي گرم كارآيي نداشته يا به كلي در هم شكسته شود.

مقاومت افقي در كشاورزي سودمند است، زيرا حتي اگر گياهي با دارا بودن مقاومت افقي عليه تمام نژادهاي يك عامل بيماري زا مقاوم نباشد حداقل در برابر غالب نژادهاي آن مقاومت نشان خواهد داد.

مقاومت افقي (عمومي) معمولاً ديرپا و ثابت است، زيرا عامل بيماري مجبور است در مجموعه ژن هاي بيماري زاي خود تغيير ايجاد نمايد تا بر مقاومت ميزبان غلبه كند.

مقاومت عمودي (اختصاصي) معمولاً تحت تأثير درجه حرارت يا ديگر عوامل محيطي شكسته نمي شود، نقطه ضعف اصلي اين ارقام ، حساسيت شديد آن ها در مقابل ظهور نژادهاي جديد عامل بيماري است.

 -------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

 بيماري هاي سويا :

۱- سفيدك داخلي manshurica  Peronospora :

علائم بيماري:

ابتدا به صورت نقاط زرد رنگ به قطر 5-2 ميلي متر در برگ مشاهده مي شود. اين نقاط به تدريج توسعه پيدا مي كنند و موجب خشك شدن برگ ها مي گردند. در پشت برگ ها و درست در زير لكه ها توده قارچ به رنگ خاكستري مايل به قهوه اي ظاهر مي شود. اندام هاي قارچ به صورت كرك هاي خاكستري رنگ در روي آن ها ظاهر مي گردند.

downy1_big.jpg&ei=wkrZS53jEsvi-Qaj6pHHDQ

KCDownysoy6.jpg&ei=IkvZS4fgCsOC-gbA9Li7D

زيست شناسي:

زمستان گذراني عامل بيماري در داخل بذر يا بقاياي آلوده مي باشد. از كشت بذر آلوده بوته بيمار بوجود مي آيد و روي هر بوته اندام هاي قارچ به فراواني ديده مي شود كه توسط باد منتقل شده و سبب اشاعه بيماري مي گردد.
بهترين شرايط براي رشد و فعاليت قارچ وجود رطوبت بالا و حرارت بين 22-20 درجه سانتي گراد ميباشد.

آلودگي در برگ هاي جوان است ، برگ هاي مسن كمتر يا آلوده نمي گردند. در دماي پايين تر از 10 درجه سانتي گراد و بالاتر از 20 درجه سانتي گراد اسپور قارچ تشكيل نمي شود.

مبارزه:

كشت ارقام مقاوم، ضد عفوني بذر، رعايت تناوب زراعي و جمع آوري و سوزانيدن بقاياي گياهان آلوده در كنترل بيماري و كاهش خسارت مؤثر است.

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
۲- پوسيدگي طوقه و ريشه Rhizoctonia  Solani :

علائم بيماري:

بيماري در تمام مراحل رشد گياه بروز مي كند. در مراحل اوليه رشد روي طوقه گياهچه به صورت لكه هاي قرمز مايل به قهوه اي ظاهر مي گردد. در گياهان بالغ، طوقه و ساقه بالاي طوقه دچار آلودگي مي شود. پوست ناحيه آلوده كمي فرورفته و قهوه اي مايل به قرمز مي شود.
ساقه هاي آلوده خشك و سخت مي گردند. اين بيماري در خاك هاي فقير بيشتر اتفاق مي افتد.

زيست شناسي: rhiz39.jpg&ei=7k3ZS_-hJ8v4-QaTlsDKDQ&sa=

دماي بهينه براي رشد قارچ 24-15 درجه سانتي گراد بوده و بيشتر در خاك هاي سنگين شايع است. زمستان گذراني عامل بيماري به صورت "اسكلروت" و يا ميسيليوم هاي در حال خواب مي باشد.

مبارزه:

كشت ارقام مقاوم، كشت بذر سالم يا ضد عفوني شده، زهكشي اراضي، حفظ تعادل غذايي خاك در مبارزه عليه اين بيماري مؤثرند.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

۳- بوته ميري فيتوفترايي Phytophzhora  sojae :

 علائم بيماري:

به صورت مرگ گياهچه، زردي و پژمردگي ريشه و ساقه و در نهايت مرگ بوته ظاهر مي شود.

مبارزه:

شناسايي و كاشت ارقام مقاوم، حفظ رطوبت خاك و حذف بقاياي گياهي آلوده.

۴- بيماري هاي ويروسي سويا:

يكي از شايع ترين بيماري ويروسي سويا، موزاييك (mosaic) مي باشد كه در اكثر مناطق گسترش دارد.
بارزترين علائم بيماري ، ايجاد لكه هاي زرد يا سبز روشن در متن پهنك برگ مي باشد. سه ويروس عامل اين بيماري مي باشند. ويروس موزاييك سويا، ويروس موزاييك بادام زميني و ويروس لكه اي لوبيا، پاتوژن بيماري هستند.

مبارزه:

مبارزه شيميايي عليه ويروس ها امكان پذير نمي باشد. كشت بذور سالم، دفع ناقلين، كشت ارقام مقاوم يا متحمل و همچنين حذف ساير گياهان ميزبان در مبارزه عليه عليه بيماري هاي ويروسي مؤثرند.

 -------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

بيماري هاي آفتابگردان:

۱- سفيدك داخلي Plasmopara  helianti :

علائم بيماري:

بوته هاي آلوده كوتاه شده و برگ ها زرد يا حالت Mottling (سبز و زرد درهم) پيدا مي كنند. برگ ها ضخيم شده و در پشت برگ، كرك هاي سفيد رنگ قارچ ديده مي شوند.
ساقه كلفت، شكننده و فاصله ميان گره ها كم مي شود. طبق ها كوچك و گل ها عقيم مي شوند، در نتيجه گل ها بذر نمي دهند يا چند تا بذرهاي كوچك توليد مي كنند.

زيست شناسي:

اين بيماري در خاك هاي آلوده در شرايط سرد و مطلوب با بارندگي اول فصل ظاهر مي شود. زمستان گذراني قارچ به صورت اُ اُسپور در بقاياي آلوده و داخل بذور آفتابگردان است.
بعضي از اُ اُسپورها مي توانند تا 14 سال بقاء خود را حفظ كنند.

مبارزه:

كشت ارقام مقاوم، ضد عفوني بذر، جمع آوري و سوزاندن بقاياي گياهي، تناوب زراعي. همچنين سمپاشي بوته هاي ؟آلوده با سم متالاكسيل توصيه مي شود.

۲- زنگ آفتابگردان Puccinia  helianthi :

اين بيماري غالباً در تمام مناطق گرم و نيمه معتدل وجود دارد.

علائم بيماري:

نشانه هاي بيماري ابتدا به صورت تاول هاي نارنجي تا قهوه اي تيره در پشت برگ ظاهر مي شود. با شدت بيماري، سطح برگ، دمبرگ، ساقه و اندام هاي گل نيز آلوده مي گردند. در ارقام حساس برگ ها خشك مي شوند.

مبارزه:

كشت ارقام مقاوم، رعايت تناوب سه ساله، از بين بردن بقاياي گياهي با شخم عميق و سمپاشي مزرعه طي 3-2 نوبت با استغاده از مانكوزب يا زينب 2 در هزار.

۳- لكه موجي Alternaria  zinniae

 علائم بيماري:

روي برگ ها وساقه، لكه هاي گرد قهوه اي رنگي ظاهر مي شود. اين علائم بيشتر در زمان گلدهي ظاهر شده، گسترش مي يابد. لكه ها به هم پيوسته سطح وسيعي از برگ را فراگرفته و در آلودگي هاي شديد، برگ ها مي ريزند.
چون اين بيماري بذر زاد مي باشد، اولين علائم آلودگي را مي توان روي لپه ها مشاهده كرد. گياهچه ممكن است در اثر آلودگي از پاي در آيد.

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------

بيماري هاي گلرنگ

بيماري هاي گلرنگ شامل زنگ گلرنگ، پوسيدگي فيتوفترايي، سفيدك داخلي، و سفيدك سطحي و پژمردگي بوته مي باشد.

۱- پژمردگي فوزاريومي بوته Fusarium  oxysporum :

علائم بيماري:

اين بيماري در تمام مراحل رشد گياه ممكن است ديده شود. روي برگ هاي اوليه ريز قهوه اي ايجاد مي كند. روي بوته هاي 8-6 برگه ، شاخه و برگ ها در يك طرف زرد و پژمرده مي شوند و به صورت آويزان روي گياه قرار مي گيرند، آوندهاي چوبي ريشه و ساقه در سمت پژمردگي، قهوه اي رنگ مي شوند.

زيست شناسي:

زمستان گذراني قارچ به صورت اسپور در خاك مي باشد. قارچ از طريق زخم ها يا انشعابات ريشه به داخل گياه وارد مي شود و به سمت آوندهاي چوبي پيشروي مي كند. اسپورها توسط جزيان شيره گياهي به سر تا سر گياه رفته و جوانه
 مي زنند و آلودگي را توسعه مي دهند.

مبارزه:

كنترل قارچ فوزاريوم در خاك همانند ساير قارچ هاي خاكزي بسيار مشكل است.

بهترين راه كنترل استفاده از ارقام مقاوم،‌ضد عفوني خاك با سموم تدخيني مثل متيل برومايد، واپام، ... بسيار مؤثر است ولي مقرون به صرفه نيست.

رعايت متناوب زراعي.

۲- پژمردگي ورتيسيليومي بوته Verticillium  albo-atrum :

علائم بيماري:

علائم بيماري به صورت زردي بين رگبرگ ها در برگ هاي پايين بوته ديده مي شود. گاهي نصف پهنك زرد مي شود و به تدريج بيماري پيشروي مي كند. در هواي سرد، بوته ها در هر سني ممكن است به اين بيماري مبتلا شوند ولي ندرتاً مي ميرند.
قارچ ورتيسيليوم مانند فوزاريوم به آوندهاي چوبي حمله مي كند و زيست شناسي آن مشابه با فوزاريوم است.

۳- سفيدك داخلي:

بيماري ابتدا با لكه هاي سبز زرد (كلرونيك) در روي برگ هاي مسن ظاهر
مي شود و سپس روي برگ هاي جوان تر گسترش مي يابد. در پشت لكه هاي سبز زرد، اندام هاي قارچ به صورت كرك هاي سفيد ديده مي شود. بافت نواحي آلوده خشك (نكروتيك) مي گردد.

۴- سفيدك سطحي:

در اين بيماري پوشش سفيد قارچ ابتدا روي برگ هاي مسن و سپس روي برگ هاي جوان تر ظاهر مي شود. حتي اجزاء گل و ساقه هاي جوان نيز آلوده مي شوند.

۵-  بيماري هاي ويروسي گلرنگ:

ويروس موزاييك خيار، ويروس موزاييك كاهو، و ويروس موزاييك توتون به گلرنگ حمله مي كنند.

 --------------------------------------------------------------------------------------------------------------

بيماري هاي كلزا

1. زنگ سفيد (خاجيان)  Albugo  candida:

اين بيماري روي بسياري از گياهان خانواده شب بو (cruci ferae) از جمله كلزا، شاهي، تربچه، ترب، كلم، كيسه كشيش، ديده مي شود. ولي خسارت اقتصادي وارد نمي كند.

علائم بيماري:

علائم بيماري به صورت تاول هاي برجسته و سفيد رنگي در زير برگ، ساقه، ميوه و اندام گل ظاهر مي شود. از هر تاول گرد سفيد رنگي كه همان اسپورهاي قارچ است خارج مي شود. علائم آلودگي گاهي به صورت سيستميك بروز مي كند. آلودگي سيستميك موجب انحنا و پهن شدن ساقه و همچنين تبديل اندام هاي گل به كاسبرگ و عقيم شدن گل ها مي شوند.

2.پوسيدگي سفيد ساقه Sclorotinia  sp:

علائم بيماري غالباً به شكل لكه هاي آب سوخته روي ساقه ديده مي شود كه سپس كرك هاي سفيد رنگ و پنبه اي شكل سطح لكه ها را مي پوشاند. اگر آلودگي دور تا دور ساقه را فرابگيرد، گياه مي ميرد.
از علائم ديگر اين بيماري، تشكيل اسكلروت هاي درشت و سياه به طول 10-3 ميلي متر روي نقاط مبتلا به بيماري مي باشد.

3.پوسيدگي سياه ساقه Alter naria  spp:

علائم بيماري به صورت لكه هاي قهوه اي تيره و سياه روي برگ، ساقه و غلاف ديده مي شود.

كنترل:

جمع آوري بقاياي گياهي و انهدام آن ها، سمپاشي گياهان با زينب به نسبت دو در هزار.

از ديگر بيماري هاي كلزا:

سفيدك داخلي، پژمردگي فوزاريومي بوته، ويروس موزاييك زرد شلغم.

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------

بيماري هاي پنبه

1.ورتيسيليوز پنبه Verticillium  sp. :

علائم بيماري:

پنبه در مراحل مختلف رشدي مورد حمله اين قارچ قرار مي گيرد. اگر قارچ به گياهي حمله كند، گياهچه چند برگه كوتاه مي ماند و برگ هاي آن به رنگ سبز تيره در مي آيند.
علائم پژمردگي در بيماري ورتيسيليوز شبيه علائم پژمردگي آوندي ناشي از قارچ فوزاريوم است.
زردي برگ ها به صورت لكه هاي كلروتيك در فواصل رگبرگ ها مي باشد، حاشيه برگ ها بعداً نكروزه مي شود. برگ ها چروكيده شده و همراه با قوزه از پايين به بالا ريزش مي كنند و فقط چند برگ انتهايي قوزه باقي مي ماند.
اگر از ريشه مقطع تهيه شود، آوند ها به صورت تيره و روشن مشاهده مي گردد. در صورتي كه در بيماري پژمردگي فوزاريومي آوندهاي آلوده به صورت يك حلقه كامل تيره رنگ ديده مي شوند.

زيست شناسي:

زمستان گذراني ميسيليوم ها و اسكلروت هاي قارچ در خاك است.
عامل بيماري از طريق زخم و زيشه هاي فرعي به داخل گياه وارد مي شود و در داخل آوندهاي چوبي توسعه مي يابد. ديواره آوندها در اثر ترشحات آنزيمي و مواد سمي قارچ ريزش كرده و تيلوز تشكيل شده و آوندها مسدود مي گردند.

شيوع بيماري در خاك هاي سنگين و قليايي با ازت بالا بيشتر است.

 مبارزه:

استفاده از ارقام مقاوم، رعايت تناوب زراعي، ضد عفوني بذر با ويتا واكس تيرام، ضد عفوني خاك با استفاده از سموم تدخيني و استفاده از اشعه آفتاب در تقليل بيماري مؤثرند.

2.ساق سياه پنبه Xanthamonas  compestris

علائم بيماري:

اين بيماري بيشتر پارانشيم گياه را مورد حمله قرار مي دهد و آوندها از حمله قارچ مصون هستند. علائم بيماري در روي ساقه به صورت لكه هاي كشيده قهوه اي يا سياه ظاهر مي شود. گاهي دور تا دور ساقه را مي گيرد. لكه ها ابتدا مرطوبند، بعد خشك و چروكيده مي گردند. ترشحات محتوي باكتري به صورت قطرات زردي در محل لكه ها ظاهر مي شود.
بخش هوايي گياه آلوده به كلي خشك مي شود و در اثر عدم استحكام ساقه در اثر وزش باد ممكن است ساقه بشكند و در محل لكه، كمر برگردد.
دمبرگ ها و برگ ها سياه شده و روي برگ هاي آلوده ابتدا لكه هاي آب سوخته ظاهر شده و بعد به تدريج اين لكه ها بزرگ و قهوه اي رنگ مي شوند. قوزه هاي جوان ممكن است ريزش كنند.

از ديگر بيماري هاي پنبه:

بوته ميري، لكه برگي آلترناريا، سفيدك سطحي، پوسيدگي قوز، و الياف و نماتود مولد گره در ريشه است.

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------

بيماري هاي كنجد

1.لكه برگي آلترناريايي Alternaria  sesame

علائم بيماري:

بيماري ابتدا به شكل لكه هاي گرد تا نامنظم به قطر 8-1 ميلي متر روي برگ ها ايجاد مي كند. لكه ها به تدريج توسعه يافته، تيره تر شده، متحدالمركز (موج دار) مي گردند.

از به هم پيوستن لكه ها ممكن است سطح وسيعي از برگ خشك گردد. روي ساقه نيز لكه هاي آب سوخته قهوه اي رنگ ايجاد مي شود.

كنترل:

كشت ارقام مقاوم، ضد عفوني بذر، جمع آوري و انهدام بوته هاي بيمار و سمپاشي بوته هاي آلوده با سم زينب به نسبت2-1 در هزار.  

2.بيماري فيتو پلاسمايي گل سبز كنجد = فيلودي كنجد

علائم بيماري:

آلودگي در ابتداي رشد سبب كوتاه شدن ساقه مي گردد. تمام اجزاء گل به استثناي پرچم ، شبيه برگ شده، حالت فيلودي (phyllody) به خود مي گيرند.

در گل ها، پرچم ها سبز و حاوي دانه هاي گرده غير عادي مي گردد. در داخل تخمدان هاي چروكيده، به جاي تخمك اندام هاي دمبرگ مانند تشكيل مي گردد. اين اندام ديواره تخمدان را پاره كرده ، توليد برگ مي كند. گل هاي آلوده عقيم هستند.

ساقه هايي كه دير آلوده شده اند، بذرهايشان پوك است. قوه ناميه بذر از بين رفته و وزن هزار دانه به طول قابل ملاحظه اي تقليل مي يابد.

زيست شناسي:

عامل بيماري phytoplasma است كه در آوند آبكش گياه آلوده وجود دارد.

اين بيماري توسط زنجره ها منتقل مي شود.

مبارزه:

كاشت ارقام مقاوم كه پس از 40 تا 50 روز به گل مي روند سبب كاهش خسارت مي گردد. ضد عفوني كردن خاك در هنگام كاشت بذر و سمپاشي بوته ها با متياسيستوكس عليه زنجره هاي ناقل بيماري در نقصان خسارت مؤثر است.

سمپاشي بوته ها در مرحله ظهور گل با تتراسيكلين نيز توصيه مي شود.

از ديگر بيماري هاي كنجد:

پوسيدگي فيتوفترايي ريشه و طوقه، پژمردگي فوزاريومي بوته مي باشد.

زيست شناسي:

عامل اين بيماري باكتري زانتاموناس است كه در داخل پوسته بذر و بقاياي آلوده گياهي زمستان گذراني مي كند. انتقال باكتري توسط باران و آب و آبياري صورت مي گيرد.

مبارزه:

مؤثرترين راه مبارزه با اين بيماري كشت بذر عالي از باكتري است. براي ضد عفوني كردن بذر مي توان از هيپوكلريت سديم 5% استفاده نمود.

از بين بردن بقاياي گياهي آلوده، كشت ارقام مقاوم و تغيير كشت از كرتي به جوي و پشته در كنترل بيماري مؤثر است.

 


مطالب مشابه :


افزايش 50 درصدي قيمت مصالح ساختماني در سال گذشته

خبر امروز - افزايش 50 درصدي قيمت مصالح ساختماني در سال گذشته - برسی مهمترین خبرهای روز ایران و




نتايج آمارگيري از قيمت مصالح ساختماني در نيمه دوم سال 84

سازه شرقی - نتايج آمارگيري از قيمت مصالح ساختماني در نيمه دوم سال 84 - مهندسی عمران در East structure




انواع كف پوش های ساختمان:

هرچه ابعاد آن بزرگتر باشد قيمت آن نيز گرانتر است . روي موزاييك ساو داده مي شود .




جزوه درسی بیماریهای دانه های روغنی

(با قيمت پايين تر) ويروس موزاييك سويا، ويروس موزاييك بادام زميني و ويروس لكه اي لوبيا




جوک اصفهانی

به اصفهانيه مي گن باموز جمله بساز مي گه كه صبح دادم سرويس ها رو موزاييك شوما که قيمت




خلاصه کتاب "هنر وتمدن اسلامی" - 8

7- اطراف محراب را با طلا و موزاييك مينا كاري تزئين و چوب‌هاي گران قيمت چون آبنوس و




برچسب :