خلاصه قسمت هايآخر تقدير1 فرشته
خوان در قسمت 63 وی ویانا رو هیپنوتیزم می کنه و وی
ویانا جریان رو تا جایی که با مرده رابط داشته می گه که خوان عصبی می شه و
دادوبیداد می کنه که روشیو واونلیا می یان بالا و خوان همه چیز رو بهشون می گه بعد
از چند قسمت در 69 وی ویانا توسط ایوت تو درگیری که تو خونه خوان پیش می یاد کشته
می شه و خوان باهاش درگیر می شه که می فهمه ایوت همون بلانکا است پلیس خوان رو می
گیره ولی از اتهام قتل نجات پیدا می کنه تو قسمت 76 ماریچی به خوان زنگ می زنه با
هم حرف می زنن خوان بهش می گه دوستت دارم ماریچی هم همین رو می گه تا قسمت82 که
ماریچی می فهمه زن خوان مرده و برمیگرده به میکزیکو سیتی قسمت83 ماریچی می یاد
خونه خوان که استیفانیا رو میبینه که بهش می گه خوان با بلانکا نامزد کرده و
ماریچی میره تا توی قسمت87 همدیگر رو تو خیابان می بینن اما ماریچی میره از اونور
هم لئو پاترا می یاد خونه خوان که دنبال ماریچی بگرده که اسمش رو گذاشته لیرو تو
قسمت 95 خوان با لئوپاترا می رن خونه ماریچی خوان خشگش می زنه وقتی می فهمه اون
همون ماریچی(این قسمتش رو از دست ندهید خیلی قشنگه)خوان هیچ حرفی نمی زنه فقط نگاه
می کنه اما بعدش برمی گرده که با ماریچی حرف بزنه در قسمت97 بچه اش رو می بینه اما
ماریچی به خاطر این که خوان بچه رو ازش نگیره می گه مال امادور است خوان تو قسمت
100 می ره پیش پدر که اون بهش می گه بچه مال تو نه امادور خوان می یاد از ماریچی
می پرسه چرا بهش دروغ گفته اما هنوز لئو چیزی نمی دونه تا 103 که بچه ماریچی مریض
می شه ماریچی سر برنامه است کندی زنگ می زنه به خوان و خوان می ره اونجا و لئوهم
می ره و همه چیز رو می فهمه دیگه از این قسمت تا قسمت 130 که ما ریچی کور می شه هر
وقت می خواهد رابطشون خوب شه یک اتفاقی می افته که نمی شه وقتی هم ماریچی کور می شه
به خوان نمی گه که اون بره سراغ زندگیش لئو هم می ره با بلانکا ازدواج می کنه تو
134 بچه ماریچی گم می شه و ماریچی مجبور می شه می ره خونه مادر و پدرش زندگی می
کنه 137 خوان بچه رو پیدا می کنه می یاره اماهنوز نمی دونه که ماریچی کور خوان
تصمیم می گیره برای همیشه بره می یاد از ماریچی خداحافظی می کنه و می ره( تو قسمت
143 )چون فکر می کنه ماریچی دوستش نداره خوان از اون شهر می ره
ماری چی تو روز نامه می خونه که ویویانا له دست ایوت
(بلانکا) کشته شده پس تصمیم میگیره برگرده پیش خوان اما خوان اونو تو کلیسا می
بینه و اذیتش میکنه .(نمی دونم دلیلشو)
بعد ماری چی تصمیم میگیره بره پیش آمادور و بازیگری رو
ادامه بده . که ماجرای کور شدنش پیش میاد . بعد خوان میره آمریکا و بهترین چشم
پزشک و جراح مکزیک میشه که سرو کله یآنا خولیا تو امریکا پیذا میشه . از اون طرف
آمادور و ویسنته دست به یکی میکنن تا بچه ای به اسم رافائل (از آقای قاضی خواهش
میکنم بگه اون کیه و چی کاره است) رو بدزدند که بعد خوان میره و اونو پیدا میکنه
خلاصه ویسنته به دست آمادور کشته میشه و آمادور زندانی
میشه استفانیا هم قصد کشتن ماریچی رو میکنه
که موفق نمیشه و و و و.....
پلیس هم از استفانیا بازجویی میکنه ولی استفانیا همه چیز
رو انکار میکنه ولی ایزابل با فشارهای پلیس استفانیا رو لو میده و پلیس دستگیرش
میکنه و استفانیا میفته زندان بعدش قاضی بیلارد میفهمه که استفانیا دختر واقعیش
نیست و دختر واقعیش کسی نیست جز ماریچی به خاطر همین سکته قلبی میکنه ودر
بیمارستان بستری میشه تا اینکه ماریچی پدرش رو میبخشه وکم کم رابطشون با هم خوب
میشه از اون طرف هم که ماریچی کور شده چیزی به خوان نمیگه و خوان هم فکر میکنه که
ماریچی دوستش نداره و میخواد از مکزیک بره که اونلیا بهش میگه که ماریچی کور شده
ماریچی رو جلو کلیسا میبینه و میفهمه که ماریچی کور شده و تصمیم میگیره جراح چشم
بشه تا ماریا رو عمل کنه و ماریچی چشماش بعد از عمل خوب میشه که در اینجا با
خانومی به اسم انا جولیا که دوست ماریچی هست وخیلی به ماریچی حسودی میکرد اشنا
میشه عاشق خوان میشه و وقتی میبینه که خوان بهش علاقه نداره به خوان دارو میده تا
بگه که باهاش رابطه داره و بچه ای که بارداره مال خوانه ولی بعدش لو میره که اون
بچه مال امادوره و وقتی ماریچی میفهمه بچه مال خوان نیست تصمیم میگرن تا با هم
ازدواج کنن ولی انا جولیا روز عروسی ماریچی رو میدوزده وبهش دارو میده بعدشم به
ماریچی میگی اگه خوان میگل مال اون نشه مال ماریچی هم نمیشه و انا جولیا که بچه
اشم که به دنیا اومده بود با خودش اورده بود تا سه تا شون اتش بگیرن از اون طرف
خوان میگل با پلیس واتش نشانی میاد ولی وقتی میاد که اون مکان کاملا اتیش گرفته
انا جولیا پشیمون میشه و از ماریچی میخواد که ببخشش ولی انا جولیا بدلیل دود زیاد
که توی ریه هاش میمیره خوان که نا امید میشه و فکر میکنه که ماریچی مرده یکدفعه
ماریچی به همراه بچه ی انا جولیا بیرون میاد بعدشم پوریتا و ادریان بچه ی انا
جولیا رو به فرزندی قبول میکنند و امادور هم که دریه حادثه ای ویسنته رو کشته بود
به زندان میفته و ماریچی و خوان باهم ازدواج میکنند و صحنه اخرم ماریچی وخوان میگل
و بچه هاشون کنار ساحل هستنند رو نشون میده و پایان
مطالب مشابه :
ماریچی و خوان میگل
کلبه - ماریچی و خوان میگل - بجای لعنت به تاریکی یک شمع روشن کن.
عکس های زیبای ماریچی
عکس های خوان میگل - عکس های زیبای ماریچی - عکس های بازیگران تقدیر یک فرشته.
خلاصه قسمت هايآخر تقدير1 فرشته
خلاصه ویسنته به دست آمادور کشته میشه و آمادور زندانی میشه استفانیا هم قصد کشتن ماریچی رو میکنه که موفق نمیشه و و و و..... پلیس هم از استفانیا بازجویی میکنه ولی
عکس های زیبا و خنده دار
این عکس خیلی باحاله -خیلی این شکلین باحال خنده دار وقتی میبینیشون یاده سیب زمینی میوفتین. برای دیدن بقیه عکس های خنده دار به ادامه ی مطلب برید. جامعه ما این
تصاویر متحرک خنده دار
ماریچی @@@. تصاویر متحرک خنده دار · Nutcracker (Tchaikovsky). Ride of the Valkyries (R. Wagner) The Barber of Seville (Rossini) Bach, Tocatta and Fugue in
دانلود اهنگ تقدیر یک فرشته با صدای ماریچی
دانلود آهنگ, عکس,فیلم,بازی,نرم,افزار,اند - دانلود اهنگ تقدیر یک فرشته با صدای ماریچی - دانلود آهنگ, عکس,فیلم,بازی,نرم,افزار,اندروید.
::دختران در مدرسه::
تفریح سالم در کوچکترین فرصت حاصله تفریح با ناظمین زحمتکش مدرسه اظهار محبت و دوستی به بعضی از عابرین محترمی که شانس عبور از زیر پنجره کلاس ما رو
تقدیر یک فرشته
ماریچی و هوان میگوئل با هم ازدواج میکنند. شب عروسی ماریا تو خواب میبینه مردی که تو کابوسش بوده هوآن میگوئله .بد پا میشه ترکش میکنه .ولی دوباره ازدواج.
عکس های دیدنی آزار و اذیت یک دختر توسط گوره خر
ماریچی @@@ - عکس های دیدنی آزار و اذیت یک دختر توسط گوره خر -
برچسب :
ماریچی