استغفار معجزه آسا

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ

به نام خداوند بخشنده بخشايشگر

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ مِنْ كُلَّ ذَنْبٍ قَوِىَ عَلَيْهِ بَدَنى
پروردگارا ! طلب بخشش مى‏كنم از هرگناهى كه در اثر سلامتى كه به من دادى بر آن
بِعافِيَتِكَ، اَوْ نالَتْهُ قُدْرَتى بِفَضْلِ نِعْمَتِكَ، اَوْ بَسَطْتُ
گناه نيرو گرفتم و بوسيله نعمتهاى تو بر آن  گناه، توانمند شدم و يا در اثر فراوانى
اِلَيْهِ يَدى بِسابِغِ رِزْقِكَ، اَوْ اِتَّكَلْتُ فيهِ عِنْدَ خَوْفى
روزى به گناهان جرأت يافتم و به هنگام ترس از گناه به مهلتى كه به من داده بودى
مِنْهُ عَلى اَناتِكَ اَوْ اِحْتَجَبْتُ فيهِ مِنَ النّاسِ بِسِتْرِكَ،
تكيه زدم و يا در سايه پرده پوشى تو، گناهم را از مردم مخفى كردم
اَوْ وَثِقْتُ مِنْ سَطْوَتِكَ عَلَىَّ فيهِ بِحِلْمِكَ، اَوْ عَوَّلْتُ
و از قهر و غضب تو، به حلم و بردبارى تو خاطرجمع شدم و بر كرم و بخشش تو
فيهِ عَلى'كَرَمِ عَفْوِكَ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ مِنْ كُلِّ ذَنْبٍ
دل بستم. پروردگارا ! طلب بخشش مى‏كنم از هر گناهى كه در امانت خويش
خُنْتُ فيهِ اَمانَتى، اَوْ بَخَّسْتُ بِفِعْلِهِ نَفْسى، اَوْ
خيانت كردم و يا خود را در برابر گناه به اندك لذت نفسانى فروختم
اِحْتَطَبْتُ بِهِ عَلى بَدَنى، اَوْ قَدَّمْتُ فيهِ لَذَّتى، اَوْ
و يا بدن  خود را هيزم آتش دوزخ ساختم و يا لذتهاى نفسانى خود را بر اوامر مقدّم
اثَرْتُ فيهِ شَهْوَتى، اَوْ سَعَيْتُ فيهِ لِغَيْرى، اَوْ
داشتم يا شهوت خود را بر رضاى تو ترجيح دادم و يا بخاطر ديگران كوشيدم
اِسْتَغْوَيْتُ‏اِلَيْهِ مَنْ تَبَعَنى اَوْ كايَدْتُ فيهِ مَنْ مَنَعَنى،
و يا دنباله روندگان خود را گمراه ساختم يا آن  ممانعت كنندگان خود را فريب دادم
اَوْ قَهَرْتُ عَلَيْهِ مَنْ عادانى، اَوْ غَلَبْتُ عَلَيْهِ بِفَضْلِ
و يا خوار كردم آنكه با من دشمنى كرد و با انواع مكر و حيله به دشمنانم چيره شدم
حيلَتى، اَوْ اَحَلْتُ عَلَيْكَ مَوْلاىَ، فَلَمْ تَغْلِبْنى عَلى
و با تو نيز از در مكر و حيله بر آمدم ولى مرا دچار غضب خود نساختى
فِعْلى، اِذْ كُنْتَ كارِهالِمَعْصِيَتى فَحَلُمْتَ عَنّى، لكِنْ
آنگاه كه از گناهانم ناراحت بودى، بردبارى نمودى. آرى!
سَبَقَ عِلْمُكَ فِىَّ بِفِعْلى ذلِكَ، لَمْ‏تُدْخِلْنى يارَبِّ فيهِ
از روز ازل از گناهانم آگاه بودى و اين آگاهى تو مرا به گناه مجبور نساخت
جبْرا، وَلَمْ‏تَحْمِلْنى عَلَيْهِ قَهْرا، وَلَمْ‏تَظْلِمْنى فيهِ شَيْئا
و به زور بر من اين گناهان را تحميل نكرد و بر من ستم روا نداشتى
فَاَستَغْفِرُكَ لَهُ وَلِجَميعِ ذُنُوبى اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ
از آن گناه و تمام گناهانم، طلب مغفرت مى‏كنم. پروردگارا ! استغفار مى‏كنم
لِكُلِّ ذَنْبٍ تُبْتُ اِلَيْكَ مِنْهُ وَاَقْدَمْتُ عَلى فِعْلِهِ
از هر گناهى كه از آن توبه نمودم ولى دوباره مرتكب آن شدم
فَاسْتَحْيَيْتُ مِنْكَ وَاَنَا عَلَيْهِ، وَرَهِبْتُكَ وَاَنَا فيهِ
واز تو حيا نمودم ولى آلوده شدم واز تو مى‏ترسيدم، ولى اجتناب نمى‏كردم
تَعاطَيْتُهُ وَعُدْتُ اِلَيْهِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ
و به تو قول ترك گناه دادم ولى دوباره برگشتم. پروردگارا ! استغفار مى‏كنم براى هر
كَتَبْتَهُ عَلَىَّ بِسَبَبِ خَيْرٍ اَرَدْتُ بِهِ وَجْهَكَ فَخالَطَنى
گناهى‏كه بر من نوشته‏اى به سبب كار نيكى كه بخاطر تو آغاز كردم ولى با نيت غير تو
فيهِ سِواكَ وَشارَكَ فِعْلى ما لا يَخْلُصُ لَكَ اَوْ وَجَبَ
مخلوط گرديد و آميخته شد كار من با چيزى خالص براى تو نبود و يا با عملى كه بر من
عَلَىَّ ما اَرَدْتُ بِهِ سِواكَ، وَكَثيرٌ مِنْ فِعْلى مايَكُونُ
واجب  بود،  غير  تو را    اراده   نمودم    و اكثر   كارهاى   من    اين    چنين      است.
كَذلِكَ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ تَوَرَّكَ عَلَىَّ
پروردگارا ! طلب مغفرت مى‏كنم بر هر گناهى كه بر من تحميل شده
بِسَبَبِ عَهْدٍ عاهَدْتُكَ عَلَيْهِ اَوْ عَقْدٍ عَقَدْتُهُ لَكَ، اَوْ
به سبب عهدى كه با تو بستم و يا قولى كه به تو دادم و يا
ذِمَّةٍ واثَقْتُ بِها مِنْ اَجْلِكَ لاَِحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ، ثُمَّ
پيمانى كه بخاطر تو با يكى از مخلوقات تو بستم ولى
نَقَضْتُ ذلِكَ مِنْ غَيْرِ ضَرُورَةٍ لَزِمْتَنى فيهِ، بَلْ
تمامى اين عهد و پيمانها را شكستم بدون آنكه مجبور بشوم بلكه
اِسْتَزَلَّنى اِلَيْهِ عَنِ الْوَفاءِ بِهِ الاَْشَرُ وَمَنَعَنى عَنْ
طغيان من باعث لغزش و بى‏وفايى من شد و كور دلى من مانع
رِعايَتِهِ الْبَصَرُ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ رَهِبْتُ
وفادارى من شد. پروردگارا ! من طلب مغفرت و بخشش مى‏كنم براى هر گناهى كه از
فيهِ مِنْ عِبادِكَ وَخِفْتُ فيهِ غَيْرَكَ وَاسْتَحَيَيْتُ فيهِ مِنْ
بندگان تو واهمه داشتم و از غير تو مى‏ترسيدم و از مخلوقات تو حيا مى‏كردم
خَلْقِكَ ثَمَّ اَفْضَيْتُ بِهِ فِعْلى اِلَيْكَ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ
ولى تمام آن كارها را در برابر تو مرتكب مى‏شدم، خداوندا ! طلب مغفرت مى‏كنم
لِكُلِّ ذَنْبٍ اَقْدَمْتُ عَلَيْهِ وَاَنَا مُسْتَيْقِنٌ اَنَّكَ تُعاقِبُ
از هر گناهى كه به آن اقدام كردم  با اينكه  يقين داشتم  كه تو مرتكب آن گناه را
عَلَى ارْتِكابِهِ فَارْتَكَبْتُهُ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ
كيفر خواهى داد ولى مرتكب شدم. پروردگارا ! استغفار مى كنم براى هر گناهى كه
ذَنْبٍ قَدَّمْتُ فيهِ شَهْوَتى عَلى طاعَتِكَ وَ اثَرْتُ
شهوت و خواسته‏هاى نفسانى خود را بر اطاعت تو مقدم داشتم و محبت
مَحَبَّتى عَلى اَمْرِكْ، وَاَرْضَيْتُ فيهِ نَفْسى بِسَخَطِكَ
خود را بر دستور تو ترجيح دادم و نفس خويش را با غضب تو راضى كردم
وَقَدْ نَهَيْتَنى عَنْهُ بِنَهْيِكَ، وَتَقَدَّمْتَ اِلَىَّ فيهِ بِاِعْذارِكَ
و حال آنكه از همه اينها مرا نهى نموده بودى و راه  هرگونه عذر را بر من بسته بودى
وَاحْتَجَجْتَ عَلَىَّ فيهِ بِوَعيدِكَ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ
و با تهديدهاى خود، حجّت را بر من تمام كرده بودى، خدايا ! استغفار مى‏كنم
لِكُلِّ ذَنْبٍ عَلِمْتُهُ مِنْ نَفْسى، اَوْ ذَهَلْتُهُ اَوْ نَسيتُهُ اَوْ
از هر گناهى كه آگانه و يا ناخود آگاه و يا از روى فراموشى،
تَعَمَّدْتُهُ اَوْ اَخْطَأْتُهُ، مِمّا لا اَشُكُّ اَنَّكَ سائِلى عَنْهُ،
و يا عمدى و يا اشتباهى،  مرتكب شدم و هيج شكى ندارم كه تو بازخواست مى‏كنى
وَاَنَّ نَفْسى مُرْتَهَنَةٌ بِهِ لَدَيْكَ، وَاِنْ كُنْتُ قَدْ نَسيتُهُ اَوْ
و جان من، در گرو اين گناهان است، اگرچه فراموش كرده‏ام و يا
غَفَلْتْ نَفْسى عَنْهُ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ
غفلت نموده‏ام. پروردگارا ! طلب بخشش مى‏كنم از هر گناهى كه
واجَهْتُكَ بِهِ وَقَدْ اَيْقَنْتُ اَنَّكَ تَرانى، وَاَغْفَلْتُ اَنْ
در برابر تو انجام داده‏ام و يقين دارم كه تو در حال گناه، مرا مى‏ديدى و غفلت كردم
اَتُوبَ اِلَيْكَ مِنْهُ، اَوْ نَسيتُ اَنْ اَتُوبَ اِلَيْكَ مِنْهُ، اَوْ
از اينكه توبه كنم و يا فراموش نمودم از آن گناه برگردم يا
نَسيتُ اَنْ اَسْتَغْفِرَكَ لَهُ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ
فراموش كردم كه از آن گناه استغفار نمايم. پروردگارا! استغفار مى‏كنم از هر گناهى
دَخَلْتُ فيهِ، وَاَحْسَنْتُ ظَنّى بِكَ اَنْ لاتُعَذِّبَنى عَلَيْهِ
كه داخل آن شدم و به تو خوش بين بودم كه مرا بخاطر آن،  عذاب نخواهى كرد
وَاَنَّكَ تَكْفينى مِنْهُ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ
و مرا مورد عنايت خويش قرار خواهى داد. پروردگارا ! استغفار مى كنم از هرگناهى
اسْتَوْجَبْتُ بِهِ مِنْكَ رَدَّ الدُّعاءِ، وَحِرْمانَ الاِْجابِةِ،
كه بخاطر آن، مستحق شدم دعاهايم قبول نشود و از اجابت محروم گردم
وَخَيْبَةَ الطَّمَعِ، وَانْفِساخَ الرَّجاءِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ
و به آرزوهايم نرسم و اميدهايم گسسته شود. پروردگارا ! طلب بخشش مى‏كنم
لِكُلِّ ذَنْبٍ يُعَقِّبُ الْحَسْرَةَ، وَيُورِثُ النَّدامَةَ،
از هر گناهى كه باعث حسرت  وافسوسى من شود و موجب پشيمانى‏ام گردد
وَيَحْبِسُ الرِّزْقَ، وَيَرُدُّ الدُّعاءَ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ
وروزى مرا باز دارد و دعاهاى مرا ردّ كند. پروردگارا ! طلب مغفرت  مى‏كنم
لِكُلِّ ذَنْبٍ يُورِثُ الاَْسْقامَ وَيُعَقِّبُ الضَّناءَ وَيُوجِبُ
از هر گناهى كه باعث بيمارى  و مريضى طولانى من شود و موجب
النِّقَمَ وَيَكُونُ آخِرُهُ حَسْرَةً وَنِدامَةً اَللّهُمَّ اِنّى
مكافات من و عاقبت جز افسوس و پشيمانى نداشته باشد.  پروردگارا !
اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ مَدَحْتُهُ بِلِسانى، اَوْهَشَّتْ اِلَيْهِ
طلب بخشش مى‏كنم از هر گناهى كه زبانم آن را ستود و نفسم از آن خوشنود
نَفْسى، اَوْ اِكْتَسَبْتُهُ بِيَدى وَهُوَ عِنْدَكَ قَبيحٌ تُعاقِبُ
گرديد و به دست خود آن را مرتكب شدم و حال آنكه آن گناه، نزد تو  زشت بود و بر
عَلى مِثْلِهِ وَتَمْقُتُ مَنْ عَمِلَِهُ‏اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ
همانند آن كيفر مى‏دهى ومرتكب آن را دشمن مى‏دارى. پروردگارا ! استغفار مى‏كنم
ذَنْبٍ خَلَوْتُ بِهِ فى لَيْلٍ اَوْنَهارٍ، حَيْثُ لايَرانى اَحَدٌ
براى هر گناهى كه در شب يا روز ، در خلوت و در جائى كه كسى مرا نمى‏ديد
مِنْ خَلْقِكَ، فَمِلْتُ فيهِ مِنْ تَرْكِهِ بِخَوْفِكَ اِلى اِرْتِكابِهِ
بجاى ترك آن گناه، بسبب ترس از تو، آن را مرتكب شدم واين  بخاطر خوش گمانى
بِحُسْنِ الظَّنِّ بِكَ، فَسَوَّلَتْ لى نَفْسِى الاِْقْدامَ عَلَيْهِ
من به تو بود آرى  نفس من  آن را برايم زينت داد و مرا وادار كرد  به ارتكاب گناه
فَواقَعْتُهُ، وَاَنَا عارِفٌ بِمَعْصِيَتى لَكَ فيهِ اَللّهُمَّ اِنّى
در حاليكه مى‏دانستم آن عصيان، نافرمانى توست. خدايا! از تو
اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ اسْتَقْلَلْتُهُ اَوِاسْتَصْغَرْتُهُ، اَوِ
آمرزش مى‏خواهم    براى    هر   گناهى  كه  آن   را   كوچك  دانستم و يا سبك شمردم
 اسْتَعْظَمْتُهُ وَتَوَرَّطْتُ فيهِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ
يا  بزرگ  انگاشتم ، ولى  مرتكب آن گرديدم، خدايا از تو آمرزش  مى‏خواهم   براى   هر
ذَنْبٍ ما لَئْتُ فيهِ عَلى اَحَدٍ مِنْ بَرِيَّتِكَ، اَوْ زَيَّنْتُهُ
گناهى كه در آن، به يكى از بندگانت يارى كردم ، يا براى خود آن را تزيين دادم،
لِنَفْسى، اوْ اَوْ مَأْتُ بِهِ اِلى غَيْرى، وَدَلَلْتُ عَلَيْهِ
يا آن را به ديگرى اشاره نموده و ديگران را به آن راهنمايى كردم ،
سِواىَ، اَوْ اَصْرَرْتُ عَلَيْهِ بِعَمْدى، اَوْ اَقَمْتُ عَلَيْهِ
يا عمدا بر آن اصرار ورزيدم، يا با حيله ومكر بر انجامش  ادامه
بِحيلَتى اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ اسْتَعَنْتُ عَلَيْهِ
دادم. خدايا! از تو آمرزش مى‏خواهم براى هر گناهى كه با مكر وحيله  يارى جستم
بِحيلَتى بِشَىْ‏ءٍ مِمّا يُرادُ بِهِ وَجْهُكَ، اَوْ يُسْتَظْهَرُ بِمِثْلِهِ
بوسيله كارى كه براى  رضاى بايد انجام مى‏گرفت ، يا به مانند آن بر طاعت تو بايد
عَلى طاعَتِكَ، اَوْ يُتَقَرَّبُ بِمِثْلِهِ اِلَيْكَ، وَوارَيْتُ عَنِ
يارى جسته مى‏شد، يا به مانند آن به تو بايد نزديك مى‏شد، و آن گناه‏را از مردم پنهان
النّاسِ وَلَبَّسْتُ فيهِ، كَاَنّى اُريدُكَ بِحيلَتى، وَالْمُرادُ
داشتم و امر را بر آنان مشتبه گرداندم، گويا با حيله مى‏خواستم بنمايانم كه قصدم
بِهِ مَعْصِيَتُكَ وَاَلهَوى فيهِ مُتَصَرِّفٌ عَلى غَيْرِ طاعَتِكَ
رضاى توست، در حاليكه نافرمانى تو بود، هواى نفس آن كار رابراى نافرمانى‏تو انجام
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ كَتَبْتَهُ عَلَىَّ بِسَبَبِ
مى‏داد. خدايا! از تو آمرزش مى‏خواهم براى هر گناهى كه آنرا برايم نوشته‏اى، به سبب
عُجْبِ كانَ بِنَفْسى اَوْ رِياءٍ اَوْ سُمْعَةٍ، اَوْ خُيَلاءَ اَوْ
خودپسندى نسبت به خود ، يا بخاطر رياء يا به خود نمايى يا تكبّر ،
فَرَحٍ اَوْ مَرَحٍ، اَوْ اَشَرٍ اَوْ بَطَرٍ، اَوْ حِقْدٍ اَوْ حَمِيَّةٍ، اَوْ
يا ناسپاسى، يا شادمانى بى مورد، يا طغيان در نعمت يا كينه ، يا تعصّب
غَضَبٍ اَوْ رِضًى، اَوْ شُحٍّ اَوْ بُخْلٍ، اَوْ ظُلْمٍ اَوْ خِيانَةٍ،
يا غضب ، يا از خود راضى شدن، ياتنگ نظرى، يا بخل ،يا ظلم ، يا خيانت،
اَوْ سِرْقَةٍ اَوْ كِذْبٍ، اَوْ لَهْوٍ اَوْ لَعْبٍ ، اَوْ نَوْعٍ مِنْ اَنْواعِ
يا دزدى ، يا دروغ، يا كارهاى بيهوده ، يا هوسرانى، يا به نوع از انواعى  كه بمانند
ما يُكْتَسَبُ بِمِثْلِهِ الذُّنُوبُ، وَيَكُونُ بِاجْتِراحِهِ
آن گناه انجام مى‏گيرد و با ارتكاب آن، انسان به هلاكت مى‏رسد
الْعَطَبُ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ سَبَقَ فى
خدايا! از تو آمرزش مى‏خواهم براى هر گناهى كه در علمت مقدّر شده
عِلْمِكَ اَنّى فاعِلُهُ فَدَخَلْتُ فيهِ بِشَهْوَتى وَاجْتَرَحْتُهُ
كه من آن را مرتكب مى‏گردم، و با ميل نفسانى خودم بر آن گناه وارد شده و به اراده
بِاِرادَتى، وَقارَفْتُهُ بِمَحَبَّتى وَلَذَّتى وَمَشِيَّتى، وَشِئْتُهُ
خود آنرا مرتكب گرديدم، و با محبت و لذت  آنرا انجام داده، و آن گناه را خواستم
اِذْ شِئْتَ اَنْ اَشاءَهُ، وَاَرَدْتُهُ اِذْ اَرَدْتَ اَنْ اُريدَهُ،
زيرا تو خواستى كه آنرا بخواهم، و اراده نمودم آنگاه كه اراده نمودى تا آنرا اراده
فَعَمِلْتُهُ اِذْ كانَ فى قَديمِ تَقْديرِكَ وَنافِذِ عِلْمِكَ اَنّى
نمايم، و آنرا مرتكب گرديدم زيرا در تقدير ازلى و علم نافذ تو  مقدّر شده بود كه آنرا
فاعِلُهُ، لَمْ تُدْخِلْنى فيهِ جَبْرا، وَلَمْ تَحْمِلْنى عَلَيْهِ
انجام دهم، به اجبار مرا در آن گناه وارد نساختى، و به زور بر من تحميل ننمودى،
قَهْرا، وَلَمْ تَظْلِمْنى فيهِ شَيْئا، فَاَسْتَغْفِرُكَ لَهُ وَلِكُلِّ
و در ارتكار آن گناه بمن ستم روا نداشتى، پس براى آن گناه و  هر گناهى كه علم تو به
ذَنْبٍ جَرى بِهِ عِلْمُكَ عَلَىَّ وَفِىَّ اِلى آخِرِ عُمْرى
آن تعلق گرفته كه  تا   آخر   عمر آنرا مرتكب مى‏شوم از تو استغفار و طلب آمرزش دارم

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ مالَ بِسَخَطى فيهِ عَنْ
خدايا! از تو آمرزش مى‏خواهم براى هر گناهى كه بوسيله غضبم مرا از خشنوديت دور
رِضاكَ، وَمالَتْ نَفْسى اِلى رِضاكَ فَسَخِطْتُهُ، اَوْ
ساخت، و قلبم به خشنوديت مايل گرديد ولى از آن بدم آمد ، يا
رَهِبْتُ فيهِ سِواكَ، اَوْ عادَيْتُ فيهِ‏اَوْلِياءَكَ، اَوْ والَيْتُ
از غير تو در آن هراس داشتم ، يا در آن با اولياى تو به دشمنى پرداخته، يا با دشمنانت
فيهِ اَعْداءَكَ، اَوِ اخْتَرْتُهُمْ عَلى اَصْفِياءِكَ، اَوْ خَذَلْتُ
دوستى برقرار نمودم، يا دشمنانت را بر برگزيدگانت ترجيح دادم، يا دوستانت را خوار
فيهِ اَحِبّاءَكَ اَوْ قَصَّرْتُ فيهِ عَنْ رِضاكَ يا خَيْرَ
گرداندم، يا در آن از بدست آوردن رضايت تو كوتاهى كردم، اى بهترين
الْغافِرينَ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ تُبْتُ اِلَيْكَ
آمرزندگان. خدايا! از تو آمرزش مى‏خواهم براى هر گناهى كه از آن بسويت توبه
مِنْهُ ثُمَّ عُدْتُ فيهِ، وَاَسْتَغْفِرُكَ لِما اَعْطَيْتُكَ مِنْ نَفْسى
نموده ولى دوباره آن را مرتكب شدم، از تو آمرزش مى‏خواهم براى پيمانهائى
ثُمَّ لَمْ اَفِ بِهِ، وَاَسْتَغْفِرُكَ لِلنِّعْمَةِ الَّتى اَنْعَمْتَ بِها
كه با تو بستم ولى وفا ننمودم، و از تو آمرزش مى‏خواهم براى نعمتهائى كه بمن عنايت
عَلَىَّ، فَقَوَّيْتُ بِها عَلى مَعْصِيَتِكَ، وَاَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ
نمودى و به وسيله آن نعمتها بر گناهت يارى جستم، و از تو آمرزش مى‏جويم براى
خَيْرٍ اَرَدْتُ بِهِ وَجْهَكَ فَخالَطَنى ما لَيْسَ لَكَ وَ
كارهاى نيكى كه  قصدم رضاى تو بود ولى غير تو در آن داخل شد.
اَسْتَغْفِرُكَ لِما دَعانى اِلَيْهِ الرُّخَصُ فيَما اشْتَبَهَ عَلَىَّ
و از تو آمرزش مى‏خواهم از آنچه مجوّزات تو در امور مشتبه مرا به كارهايى وا داشت
مِمّا هُوَ عِنْدَكَ حَرامٌ، وَاَسْتَغْفِرُكَ لِلذُّنُوبِ الَّتى
كه نزد تو حرام بود، و از تو آمرزش مى‏خواهم از آن گناهانى كه 
لايَعْلَمُها غَيْرُكَ وَلايَطَّلِعُ عَلَيْها سِواكَ، وَلايَحْتَمِلُها
جز تو بدان آگاه نيست و از آن مطلّع نمى‏باشد، و جز بردبارى تو چيزى آن را تحمّل
اِلاّ حِلْمُكَ وَلايَسَعُها اِلاّ عَفْوُكَ وَاَسْتَغْفِرُكَ وَاَتُوبُ
نمى‏كند، و جز عفو گسترده تو چيزى آن را فرانمى‏گيرد، پروردگارا از تو آمرزش
اِلَيْكَ مِنْ مَظالِمَ كَثيرَةٍ لِعِبادِكَ قِبَلى، يا رَبِّ فَلَمْ
خواسته و به سويت توبه مى‏كنم از ظلمها وحقوق بسيارى كه از بندگانت نزد من هست
اَسْتَطِعْ رَدَّها عَلَيْهِمْ وَتَحْليلَها مِنْهُمْ، اَوْ شَهِدُوا
چون نيستند نمى‏توانم آن حقوق را به آنان بر گردانم و از خود راضى كنم ، يا هستند
فَاسْتَحْيَيْتُ مِنْ اِسْتِحْلالِهِمْ وَالطَّلَبِ اِلَيْهِمْ وَاِعْلامِهِمْ
 ولى خجالت مى‏كشم از آنان حليّت بگيرم و از آنان طلب بخشش نمايم وآ نان را به
ذلِكَ، وَاَنْتَ الْقادِرُ عَلى اَنْ تَسْتَوْهِبَنى مِنْهُمْ
اين حقوق آگاهشان سازم و تو قادرى از آنان بخواهى كه مرا ببخشند
وَتُرْضِيَهُمْ عَنّى كَيْفَ شِئْتَ، وَبِما شِئْتَ يا اَرْحَمَ
از من راضى گردند، بهر گونه كه بخواهى و در مقابل هرچه كه بخواهى، اى
الرّاحِمينَ وَاَحْكَمَ الْحاكِمينَ وَخَيْرَ الْغافِرينَ اَللّهُمَّ
مهربانترين مهربانان ، و بهترين حكم كنندگان ، و بهترين بخشندگان خداوندا!
اِنَّ اسْتِغْفارى اِيّاكَ مَعَ الاِْصْرارِ لَوْمٌ، وَتَرْكِىَ
اين استغفار من با اصرار بر گناه، مايه سرزنش و توبيخ من است، و ترك استغفار
الاِْسْتِغْفارَ مَعَ مَعْرِفَتى بِسَعَةِ جُودِكَ وَرَحْمَتِكَ عَجْزٌ،
با شناختى كه  از گستردگى جود و رحمتت دارم مايه ناتوانى من است، پروردگارا چه بسيار بمن
فَكَمْ تَتَحَبَّبُ اِلَىَّ يا رَبِّ وَاَنْتَ الْغَنِىُّ عَنّى، وَكَمْ
محبت‏ها مى‏نمايى در حاليكه از من بى‏نيازى، و چه بسيار باتو  دشمنى مى ورزم در حاليكه به تو
اَتَبَغَّضُ اِلَيْكَ وَاَنَا الْفَقيرُ اِلَيْكَ وَاِلى رَحْمَتِكَ، فَيامَنْ وَعَدَ فَوَفَي وَاَوْعَدَ فَعَفا،
و به رحمتت نيازمندم، پس اى آنكه وعده نمودى و وفا كردى ، و تهديد نمودى و از آن
اِغْفِرْلى خَطاياىَ  وَاعْفُ  وَارْحَمْ  وَاَنْتَ  خَيْرُ   الرّاحِمينَ
گذشتى،خطاهايم را ببخش و از من در  گذر و مرا مشمول رحمتت قرار ده، و تو بهترين مهربانانى.


مطالب مشابه :


كرامات حضرت عباس عليه السلام

وقتي تابلوي «بيمه با حضرت ابوالفضل العباس» عليه‏السلام را بر روي كاميونها و غير مي‏ديد




افتضاح نظامی در عاشورا

هيئت حضرت ابوالفضل العباس بيمه آسيا مقتل نیز آمارهایی با مختصر تفاوت ذکر شده




ماسون تعبیر دیگرآنتی کراست یا دجال اسلامی

هيئت حضرت ابوالفضل العباس بيمه آسيا قرآن داستان قربانی حضرت اسماعیل (ع) را با عنوان




حق الناس

هيئت حضرت ابوالفضل العباس گرفتن آن ارتباط مستقیمی با بحث عدالت بيمه آسيا




دعای قنوت امام رضا (علیه السلام) جهت اصلاح امر امام زمان

هيئت حضرت ابوالفضل العباس بيمه آسيا بگمار، و از سوی خویش با «روح القدس» او را




اعتماد به نفس یا به خدا...

هيئت حضرت ابوالفضل العباس(ع) ولی با مراجعه به منابع دینی و کتاب های اخلاقی و تربیتی که بر




استغفار معجزه آسا

هيئت حضرت ابوالفضل العباس(ع) بيمه آسيا و يا خوار كردم آنكه با من دشمنى كرد و با




چند برای منجیتان هزینه کرده اید؟

هيئت حضرت ابوالفضل العباس نظریه‏ هاى مختلفى در رابطه با مکان فعلى بيمه آسيا




الگوی سبک زندگی کیست ؟؟؟

هيئت حضرت ابوالفضل العباس بيمه آسيا زن بیست ساله آمریکایی با تمام مشخصات اندامی




حرف های درمورد حضرت ابوالفضل العباس (عليه السلام)

حرف های درمورد حضرت ابوالفضل العباس حضرت عباس با عزمى سامانه مشاهده سوابق بيمه




برچسب :