مد و مدگرایی
چکیده :
با توجه به هجوم همه جانبه مدهای مختلف در تمامی زمان ها و ایجاد بحران مد پرستی و گرایش های افراطی به سمت مدهای وارداتی ،جهت تنویر افکار عمومی، به خصوص قشرهای جوان و نوجوان که در معرض این، آسیب ها قرار دارند و تبیین اهداف کسانی که در تولید مد منافع کلانی را جستجو می کنند تا هم به نتایج مادی و هم تفکرات شوم فرهنگی خود نایل شوند. بر آن شدم تا در این نوشتار نکاتی را بیان نمایم تا شاید از سقوط اقشار مختلف به ویژه جوانان و نوجوانان به دام چاله های فریب و زینت ظاهری مدها، دستگیری شود.
در این نوشتار ابتدا مد را تعریف خواهیم کرد سپس به تاریخ ظهور مدها پرداخته ، آنگاه دلایل گرایش به مدها را مورد مداقّّه قرار داده و در پایان راه های پیشگیری و کنترل آن را بررسی خواهیم نمود.
مقدمه :
انسان ذاتاً تنوع طلب می باشد، گاهی این ذات و غریزه در مسیر سالم و صحیح پیش می رود و موازی با هنجارهای اجتماعی در بسترخود حرکت می کند. وزمانی نیز ساز مخالف زده، خلاف عادات جامعه حرکت می کند.
تنوع طلبی انسان، راه را بر روی بروز سلایق گوناگون گشوده و از همین مسیر است که برخی سلیقه ها بر اذهان دیگر افراد تاثیر گذاشته و درجامعه شیوع می یابد. به واقع مد، همه گیر شدن یک فکر وسلیقه در قالب تقلید است .(معیار-1384)
در طول تاریخ بشری مد هماره وجود داشته و منحصر به عصر حاضر نمی باشد. مد همیشه در چارچوب های تفکرات فرهنگی ظهور نموده ودر جوامعی که دارای اندیشه های عمیق و استوار تر بوده اند کمتر رسوخ یافته اما در جامعه هایی که دارای اعتقادات و تفکرات اصیل و معنوی نبوده اند بیشتر رخنه کرده است. البته مد همیشه آسیب زا نیست و موجب پیدایش نارسایی های فرهنگی و اجتماعی نمی گردد، بلکه گاهی به عنوان تجارب و دستاورد های بشری موجب پر باری و توسعه فرهنگ وتمدن جوامع مختلف گردیده، باعث زینت صوری و ظاهری زندگی مردمان خواهد بود.
شاید در ازمنه دور مدها موجب پیدایش تمدن هایی که اکنون ما وارث آنها هستیم شده است؛ اما امروزه به عنوان معضل و گره ای پیچیده درآمده است. ایرانیان هم همانند دیگر جوامع در معرض این آسیب قرار دارند و به همین علت است که مردم به خصوص جوانان و نوجوانان بایستی بیشتر از پیش هوشیاری به خرج دهند.
مدچیست ؟
واژه مد واژه ای فرانسوی است و در زبان فرانسه به معنی طرز ، اسلوب ، عادت ، شیوه ، سلیقه ، روش ، رسم و باب روز آمده است .
Mode از ریشه لاتین modus گرفته شده است . این واژه پس از جنگ جهانی اول ، به دنبال نفوذ تمدن غرب ، وارد زبان فارسی شد. و در اصطلاح ، عبارت است از روش و طریقه ای موقتی که بر اساس ذوق و سلیقه افراد یک جامعه و سبک زندگی از جمله شکل لباس پوشیدن و... را تنظیم می نماید .
نکته قابل تأمل در این تعریف ، موقتی بودن رفتار است ، بنابراین می توان گفت مد به تغییر سلیقه ناگهانی و مکرر همه یا بعضی از افراد یک جامعه اطلاق می شود. ( محمد نژاد ـ 1383 )
فرهنگ دهخدا مد را اینگونه تعریف می کند : لغتی فرانسوی به معنی روش و طریقه موقت که طبق ذوق و سلیقه اهل زمان ، طرز زندگی و لباس پوشیدن و غیره را تنظیم می کند .
شیوه متداول و باب زمان در شئون زندگی اجتماعی را مد گویند .
در زبان انگلیسی اصطلاح fashion برای مد به کار می رود و تقریباً همان تعاریفی که برای مد در زبان فارسی و فرانسه آورده شد در ذیل واژه fashion نیز به کار می رود . روشی برای لباس پوشیدن ، رفتار کردن ، دکوراسیون یا یک علاقه که مد نظر قرار می گیرد .
دایرة المعارف تطبیقی علوم اجتماعی هم مد را اینگونه تعریف می کند :
شیوه های نسبتاً زود گذر کنش در آرایش شخصی یا طرز گفتار و بسیاری دیگر از رفتار ها ، تفاوت مد با رسم در آن است که خلاف رسم که دوام و دیرپایی ویژگی آن است . تازه تر محسوب می شود و تبعیت از آن بیشتر به خاطر تازگی آن است ، در جامعه شناسی ، به رفتار جمعی نوظهوری که به قدر رسم اجتماعی تثبیت نشده باشد ، مد اجتماعی می گویند .
" مد " ها الگوهای فرهنگی ای هستند که توسط بخشی از جامعه ، پذیرفته می شوند و دارای یک دوره زمانی نسبتاً کوتاه اند سپس فراموش می شوند . (1) بنابراین ، « مدگرایی » آن است که فرد، سبک لباس پوشیدن و طرز زندگی و رفتار خود را طبق آخرین الگوها تنظیم کند و به محض آنکه الگوی جدیدی در جامعه رواج یافت ، از آن یکی پیروی نماید . (2)
سیر تاریخی مد گرایی :
از نظر تاریخی ، این پدیده از جنبش دانشجویی دهه 60 فرانسه و جنبش های ضد جنگ ایالات متحده در دهه 60 تا 80 میلادی ، مدل لباس ، مدل موسیقی ، سر و وضع وآرایشی را به ارمغان آورد که حاصل جمع این مدها به مرور در جهان انعکاس پیدا کرد و حال که عصر ارتباطات است سرعت انتقال و کپی برداری از این مدها و مدلها بیش از پیش است . در دهه 70 میلادی جنبش هیپی ها و هیپیزم ، در دهه ی 80 میلادی مقوله پانک و پانکیزم و در دهه ی 90 میلادی رپ ها و ریپزم و حالا هم نوبت هوی و متال و متا لیکا و سپ یاراس است .
نکته جالب این است که این موج ها عمدتاً از ایالات متحده آمریکا به تمام جهان بویژه کشور های جهان سوم فرستاده می شود . در کشور ما هم مد گرایی در تمام سطوح اجتماعی رسوخ پیدا کرد و اگر روزی کسی را با موهای بلند سر ، سر می تراشیدند ، حال بسیاری مو های بلند دارند و این خاصیت مد است که همه چیز را بر می گیرد . ( جلالی فراهانی ـ1382 )
برخی رضا خان را بنیان گذار مد گرایی در ایران و تقلید از غرب می دانند و عده ای نیز معتقدند اولین محصلان ایرانی که در دوره قاجار برای تحصیل به اروپا سفر کردند ، مد را به ایران آوردند .
تاریخچه مد در ایران به دربار قاجارها می رسد . البته در آن زمان مدهای اروپا به خصوص فرانسه فقط در دربار مشاهده می شد اما در دوره رضاخان تجدد و مدگرایی به مردم عادی هم تسری پیدا کرد و با ایجاد مغازه های خیابان جمهوری و شکل گیری طبقه متوسط ایرانی بحث مد داغ تر شد و هیپی گری اولین مدی بود که جوانان ایرانی از غرب اقتباس کردند . بر اساس اطلاعات موجود در ایران ، آقایان پیشگامان مدگرایی بوده اند ، آنها که در دوران قاجار و سال های اولیه حکومت رضاخان مجال بیشتری برای استفاده از مدل های غربی و آراستن ظاهر خود داشتند ، در سال های بعد کم کم عرصه را به خانم ها واگذار کردند . در یک نگاه کلی و جامعه نگر ، مدگرایی را می توان ناشی از عوامل و زیر ساخت های تاریخی ، اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و روانی شناختی دانست .
ریشه های تاریخی مدگرایی به سال های بسیار دور بر می گردد . با نگاهی به تاریخ ایران ، در عصر سلطنت فتحعلی شاه و ناصر الدین شاه که پای ایرانیان به فرنگ باز شد، تا عصر رضاشاه که دوره حساسی را در تاریخ ایران رقم زد ، فصل متفاوتی در مدگرایی ایرانیان گشوده شد . از آن زمان که رضا شاه با سلطه ی سیاسی بر کشور ، نحوه و شکل لباس پوشیدن مردم ایران را تغییر داد ، تا کنون ، مد های مختلف در ایران ( و بخصوص در بین قشر جوان )، رایج گردیده است .
گرچه مد گرایی و غرب گرایی دو مفهوم جدا از هم و دارای تعاریف متمایز از یکدیگرند . اما سیر تحولات تاریخی ـ اجتماعی در ایران به گونه ای سرنوشت این دو مفهوم را با هم گره زده است که هر گاه سخن از مدگرایی به میان می آید ، مفهوم غرب گرایی نیز به ذهن ، تبادر می کند . زیرا پس از رشد تکنولوژی در اروپا ، سنت ها مورد انتقاد قرار گرفت و جامعه به تدریج ، اندیشه ها ، طرز زندگی و نوع لباس را تغییر داد . همین طور در ایران و کشورهایی نظیر آن ، رشد صنعت در رأس شعارها قرار گرفت و خیلی زود تر از آن ، نوع تفکر ، طرز زندگی و آداب لباس پوشیدن ، دستخوش تغییر شد . میل به اروپایی شدن در جامعه ی ایرانی باعث شد که جای باز سازی و نو سازی چار چوب اقتصادی ـ اجتماعی جامعه خود ، به نماها و نمادها و ظواهر صنعتی شدن توجه کنند که مهم ترین نمای اروپایی شدن ، پوشیدن لباس های اروپایی و ترویج مد های غربی به شمار می رفت . ایرانیان بر این باور شدند که باید خود و فرهنگشان را اروپایی کنند ، تا بدین ترتیب از ضعف و عقب ماندگی رهایی یافته ، در ردیف کشورهای پیشرفته قرار گیرند . بنابراین " مد گرایی " و " غرب گرایی " در ایران ، در یک بستر فکری و دوشادوش هم رشد کرده اند ، در حال حاضر نیز بیشترین مدهایی که در جامعه و بخصوص در بین جوانان رایج می شود ، بر گرفته از الگوهای غربی با همان انگیزه است .
حقیقت و مد گرایی :
در دنیای امروز معیارها کاملاً صوری و ظاهری است ، نه باطنی و معنوی . چون انسان تجربه تمام پدیده های لذت گرا را بدست می آورد ، بعد از مدتی ، زندگی اش به یک مدار بسته تسلسل و تکرار تبدیل می شود و بنای زندگی اش بر این قرار می گیرد که باید نوگرا باشد و تنوعاتی دست بزند که او را از این تکرار بیرون ببرد و نجاتش دهد . زیرا که جهانی که همه چیزش در حا ل تکرار است دلزدگی و ملا لت را در روح انسان پدید می آورد و بنابراین انسان امروز انسانی است کم حوصله تر ، خسته تر ، پژمرده تر ، افسرده تر و دلزده تر . ( جلالی فراهانی ـ 1382 )
مد و مد گرایی از مسائل روز و مهم جامعه است . این موضوع از جنبه های گوناگون اعتقادی ، اجتماعی ، سیاسی ، فرهنگی و روانی بررسی و دید گاه های متفاوتی درباره آن بیان شده است . افرادی ، آن را نشانه رشد و تمدن بالا می دانند. در مقابل نیز افرادی به شدت با آ ن مخالفت می کنند و آ ن را نوعی خود باختگی و بی هویتی می دانند . در این میان ، افرادی می کوشند با جدا سازی مدهای خوب و بد و یافتن اشتراک میان این دو گروه ، آنها را آشتی دهند ، ولی خود به سر در گمی در تعریف "مد خوب " و "مد بد " دچار شده اند .
مد گرایی را به طور مطلق نمی توان رد کرد و از سویی ، پذیرش کامل و بی چون و چرا آن نیز عاقلانه نیست ، بلکه میانه روی در مد گرایی و مراقبت داشتن بر هماهنگی آن با فرهنگ و مذهب و ملیت خویش ، مناسبت ترین راه برخورد با مد و مدگرایی است .
گستره مد به اندازه گستره ی زندگی انسان است و تمامی شئونات آن را در بر می گیرد . تغییرات مد گونه ، در علوم و فنون نظریه ها، گرایش به جنبه های مختلف علمی ، ا لگوهای ترتیبی ، سبک منش و رفتار ، پوشش ، آرایش ، محیط آرایی و... قابل تسری است . با وجود آنکه مد و مد گرایی کل گستره ی زندگی اجتماعی را در بر می گیرد ، پوشاک و سبک و شیوه آرا یش ، شاخص ترین کالای مد شونده محسوب می شوند.
مد و مدگرایی را می توان از جهتی مولود مدرنیسم دانست ؛ زیرا مدرنیسم ، نگاه نو به عالم و آدم است ؛ نگاه و شناختی که بر خاسته از زیستن در( اکنون ) گسستن از ( گذشته ) است و صریحاً با مفهوم ( tradition ) در تقابل می افتد. « مدرنیته » که شکل عینیت یافته فرهنگ مدرن است همراه وهمزاد با گذر از گذشته به حال ، نواوری ، تجدد و سلیقه ومد است . از این رو مدرنیته همراه خود را در ستیز و چا لش با کهنه گی ، رکود ، قدمت وسنت و پیروی از هنجارهای پایدار قرار می دهد و کشش و تمایل آن به سوی تجدد و نوآوری در فرهنگ و ارزش های اجتماعی است . بنابراین مدگرایی و نوآوری در تفکر و رفتار( به معنای رایج آن ) به عنوان نماد و اندیشه ی مدرنیسم قلمداد می شود(3) و ازآنجا که جوامع غربی موطن و مظهرمدرنیته ومدرنیسم بودند فرایند مدرنیزاسیون ( مدرن سازی ) و اشاعه ی طرح ها و مدهای نو ، در واقع با غربی سازی و غرب گرایی کاملاً هم افق و بلکه معادل خواهد بود ، و این ، خود می توانند از زاویه ای دیگر رابطه ی مد گرایی و غرب گرایی را نشان دهد .
مد به عنوان پدیده ای اجتماعی مختص جامعه و فرهنگ خاصی نیست و پیدایش و افول مد ، پنج مرحله شامل آفرینش ، معرفی مد ، تبلیغ مد ، تولید انبوه و تقاضای مد جدید را طی می کند . بهره برداری نظام سرمایه داری از رواج مد ، منجر به تغییرات فرهنگی ـ اجتماعی در کشورهای مخاطب می گردد .
مد یک نهاد اجتماعی است یعنی شبکه ای از روابط اجتماعی که متضمن ارزش ها و هنجارها ست و نیازی را بر آورده می کند ، مد گرایی حاصل زندگی انسان معاصر نیست . بلکه در تمام دوران زندگی بشر بوده و هست و خواهد بود ، اما جوانان ونوجوانان بنا به مقتضیات سنی و نیازهای گوناگونی که دارند در برخی از قلمروها هم چون لباس و آرایش ظاهری بیشتر از دیگران در معرض جریان مد گرایی قرار می گیرند .
ریشه ها وعلل گرایش به مد ومدگرایی :
آفرینش انسان به گونه ای است که همواره او از حالت یک نواختی گریزان بوده و در مقابل ، همیشه از تحول و نوآوری و تنوع در شکل و شیوه زندگی استقبال می کند . این تمایل در حالت عادی و در صورتی که پذیرش تحول و نوآوری از روی آگاهی و به صورت تدریجی آرام صورت پذیرد، ظاهر زندگی آدمی را خوشایند و دلپذیر می سازد . بنابراین ، می توان گفت میل به خود آرایی و زیبا سازی محیط زندگی امری فطری است که به برکت آن هم زمینه آراستگی صورت ظاهری محیط زندگی انسان فراهم می گردد و انگیزه تعالی و تداوم زندگی اجتماعی و روابط صحیح انسانی تقویت می شود. و بدین سان عواملی که موجب ایجاد نفرت و انزجار افراد از یکدیگر و یا موجب یک نواختی زندگی بشر می شوند ازمحیط حیات اجتماعی دور شده و جنبه های مثبت کمال خواهی وزیبایی دوستی فطری انسان روز به روز شکوفاتر می گردد.
البته از این نکته نیز نباید غافل شد که گرچه یکی از جلوه های کمال جویی و زیبایی دوستی انسان به ویژه در دوره جوانی توجه به زیبایی ظاهر است اما باید مراقب بود که این فرایند ، از حالت طبیعی خود خارج نشود .زیرا همه استعداد های فطری اگر از حالت طبیعی و معقول خود خارج شود ، جنبه انحرافی پیدا کرده ،آ ثار سویی به بار می آورد . به عنوان مثال میل به خود آرایی ، که ریشه در کمال جویی و زیبا پسندی فطری انسان دارد ، اگر از روی غفلت و یا در نتیجه افراط و تفریط یا تحت تأثیر القائات غلط عوامل جانبی از مسیر طبیعی و درست خود خارج شود ، سر از اموری چون خود نمایی ، فخر فروشی ، خود پسندی و مد پرستی و ... در می آورد .
عواملی که هر یک از آنها به نوبه خود ، موجب پیدایش انواع نارسایی ها و هوس بازی ها و رقابت های غلط و اسراف و تبذیرها خواهد شد و انسان را به حیوانی پست تبدیل خواهد کرد. بنابراین در تبیین ریشه مد گرایی می توان گفت که پیروی از مد و زیبایی خواهی و تنوع پسندی ریشه در نهاد انسان دارد که نیاز هایی چون تنوع و زیبا خواهی و کمال جویی فطری منشأ اصلی آن محسوب می شود . اما صورت های افراطی رایج این گرایش ، که تحت عنوان مد پرستی شناخته می شود ، در نتیجه جهل و نا آگاهی و ضعف ارزش های معنوی و تبلیغات وسیع دشمنان و خود باختگی و تقلید کورکورانه از دیگران و یا آلوده شدن به رذایلی چون خود نمایی ، فخر فروشی ، احساس حقارت و خود کم بینی و . . . پیش می آید که برای افراد جامعه بسیار خطر ساز است و باید از آن پرهیز نمود .
مهم ترین علت ، فطرت و ذات انسانها و آن هم حس کمال جویی و زیبا دوستی آنها ست ولیکن صورت های افراطی آن یعنی مد پرستی نتیجه جهل و نا آگاهی و ضعف ارزش های معنوی و تبلیغات وسیع نظام های سرمایه داری و سود جو و یا آلوده شدن به رذایلی چون خود نمایی ، فخر فروشی به وجود می آید . ( محمد نژاد ـ 1383 ) تبلیغات فریبنده کشورهای غربی جهت تضعیف نظام اعتقادی و ارزش های سایر جوامع بخصوص جوامع اسلامی ، عدم برنامه ریزی مناسب جهت اوقات فراغت و هم نشینی با دوستان ناباب . در دنیای امروز ، اصل بر ارضای غرایز نیست بلکه اصل بر تنوع در ارضای غرایزاست و در این راستا برخی شبکه های ماهواره ای که به شبکه نیوشون معروف است 24 ساعته کارشان تولید و عرضه مدهای جدید است . ( همان منابع )
رواج مد گرایی در کشورهای جهان سوم به دلیل اهداف سیاسی ، جان گرفتن فاشیسم اقتصادی یکی از راههایی که برای رشد و نمو در جهان پی گرفته شد ، بهم ریختن مسیر پاسخگویی به نیازهای مردم و تحمیل مد پرستی و مد جویی به عنوان یک نیاز بود و درکشور ایران و جهان سوم مد گرایی برای اهداف سیاسی بکار برده شد . ( شفیعی ـ 1383 ) عملکرد نا صحیح آموزش های رسمی مدرسه و رسانه های جمعی و اعمال دلالهای بین المللی بازرگانی و احساس خلاء با مد پرستی . عدم پذیرش ، عدم تحلیل صحیح و منطقی و عدم برخورد حساب شده فضا های جدید توسط دیدگاه های نسبتی ( معیار های جدید ابزارهای مختص خود را می طلبد ) لذا نوجوانان و جوانان که با فضای خالی و مستعد برای پذبرش الگو های جهانی که با قدرت و عزم جدی رسانه های غربی مواجه است به سراغ الگو های جهانی و غیر بومی می روند . وجود فیلم هایی هم چون ، هری پاتر که به محض ورود به کشور ما ، به سرعت در سراسر کشور پخش می شود و در دسترس نوجوانان و جوانان قرار می گیرد . برای جوان و نوجوان کرد ، بلوچ ، ترک ، لر، عرب و فارس ما ، هری پاتر پدیده قرن 21 است که تمام آرمان های یک نوجوان را برای یک زندگی متعالی در خود دارد . آن هم با جادو و جادوگری که در فرهنگ ما امری قبیح است در این ماجرا به وضوح می بینیم که این الگو دادنها با تمام مبانی روانشناسی مدرن منطبق است و مبتنی بر کشفیات باطن انسان و روان اوست .ا لگو دهنده راههای نفوذ را دقیقاً می شناسد و به این ترتیب ، بر تمام جهان تأثیر می گذارد این در حالی است که این قدرت تأثیرگذاری در کنار کاهش قدرت مراجع سنتی ما قرار می گیرد ونتیجه این می شود که گرایش بیش از پیش به سمت مدهای وادراتی است .(جلالی فراهانی ـ 1383)
زمینه های تاریخی بحران هویت به عنوان عامل تسهیل کننده مدگرایی افراطی و شیوه برخورد ما با تمدن غرب در حدود 2000 سال پیش در مقابل پیشرفت های علمی غرب که عمدتاً بردو رویکرد متکی بود : 1ـ طرد ، نفی و انکار 2ـ مرعوب شدن ، خود باختگی و تسلیم و رویکرد که مبتنی بر اخذ و اقتباس آگاهانه از پیشرفت های علمی و صنعتی غرب همراه با حفظ ارزش ها ، اصالتها و فرهنگ و تمدن خود می باشد ، چندان مورد توجه واقع نشد ، که ایرانیان برای پر کردن فاصله طولانی علمی با غرب ، به غرب گرایی و غرب باوری و جدا شدن و دست کشیدن از هویت و فرهنگ خودی خود پرداختند و این باور در اذهان عده ای بوجود آمد که بر قطع پیوند با ریشه های فرهنگ و تمدن اسلامی و ایرانی و نفس خویشتن راه چاره نیست . ( زنگنه ـ 1385 )
علل گرایش به مد به ویژه در زنان از رویکرد های مختلفی قابل تبیین است . در دیدگاه روانشناسی نیاز انسانها به خود نمایی و زیبایی زمینه مدگرایی را فراهم می سازد . بر مبنای دیدگاه جامعه شناختی ، مقولاتی چون ا لگو و فرهنگ مصرف ، سبک زندگی ، رهبران مد و بدن آگاهی ، در تبیین گرایش به مد مطرح می شود . بی تردید پدیده مد با طبقه اقتصادی ـ اجتماعی افراد ، نقش رسانه های جمعی ، فرایند جهانی سازی و نظام سرمایه داری مرتبط است . برجستگی مد در هویت بخشی به زنان و پارادوکس توجه به جسم و روح ، زنان را با چالش های هویتی در ابعاد مختلف مواجه می سازد .
شبکه های تلویزیونی ، مطبوعات و پایگاه های فعال اینترنتی ، انواع مدهای جدید را تبلیغ می کنند و از این طریق ، زمینه را برای گرایش خانواده ها و به خصوص جوانان به سوی مدهای نو محیا می سازند . رونق گرفتن تجارت فرا مرزی ، افزایش تولید و خدمات ، افزایش تقاضای مصرف کنندگان ، به وجود آمدن رفاه نسبی در زندگی طبقه متوسط ، انسان ها را به سوی ظاهر آراسته و توجه بیشتر به ظواهر زندگی سوق داد . در عصر ارتباطات و رسانه های برون مرزی ، دنیای بی انتهای تبلیغات ، چرخه تولید و مصرف را چنان گسترش داده است که به دنبال آن خیابان های تهران پر می شود از لباس های زرد ، سبز ، نارنجی و قرمز ، کفش های هری پاتری ، شلوارهای کوتاه ، کرکره ای ، گت ، مانتو های آستین کوتاه ، بلوز های تنگ ، موی تن تنی و تیفوسی ، رنگ مو های فانتزی . علاوه بر زیر ساخت های تاریخی و اجتماعی ، مدگرایی در بین جوانان از یک سری اصول و سازه های روان شناختی نیز تبعیت می کند و با انگیزه ها و نیازهای چندی در ارتباط است .
1ـ تنوع طلبی و نوع گرایی : جوانی ، فصل تازه ای درزندگی و سرآغاز ورود انسان به جهان پر شور و رنگارنگ است که غرایز طبیعی در شکل دهی آن ، نقش اصلی را بر عهده دارند . استقلال طلبی ،تنوع دوستی ، هیجان خواهی ، نقد گذشته و نوگرایی از جمله ویژگی های دوران جوانی است که به شد ت ، تمایل به امروزی شدن و نوگرایی به درجات مختلف در هر نوجوان وجود دارد و گواه نیاز وی به شکستن قالب های موجود ، فاصله گرفتن از هنجارهای پیشین و رسیدن به هویتی متمایز از کسانی که پیش از او بوده اند و همچنین گرایش به فاصله گرفتن از والدین است . این نیاز ، زمانی که نمود بیرونی به خود می گیرد و در رفتار جوان منعکس می شود ، به صورت مدگرایی ظاهر می گردد .
2ـ مد گرایی و همانند سازی : همانند سازی در مکتب روان تحلیل گری به فرایندی ناهشیار اطلاق می شود که فرد ، طی آن ، ویژگی ها ( نگرش ها و الگو های رفتاری ) ی فرد دیگری را برای خود سر مشق قرار می دهد و با تقلید از نگرش ها و ویژگی رفتاری وی احساس می کند که مقداری از قدرت و کفایت او را نیز بدست آورده است .(4) منبع اصلی همانند سازی در دوران کودکی والدین هستند ؛ زیرا کودک ، اولین و بیشترین برخورد را در زندگی با والدین خود دارد ؛ اما در دوران نوجوانی که فرد از والدینش فاصله می گیرد ، الگوهایی را که با آنها شبیه کرده است ، از دست الگوهای دیگر ، یعنی از طریق همانند سازی های جدید با دیگری ،پر می شود. به اعتقاد روانشناسان ، همین خلاء و احساس ناامنی و ناشی از آن باعث می شود که نوجوان در مسیر خود به راه حل هایی متوسل شود که این راه حل ها از طریق همانند سازی با شخصیت هایی است که الگوی نوجوان قرار می گیرند این شخصیت ها می توانند شخصیت های معرف گذشته ، هنرپیشه سینما ، نوازندگان و آوازخوانان ، و یا گروه های مختلفی مانند "هیپی " ها باشند و فرد ، خود را از نظر ظاهری شبیه آنها ساخته ، در شیوه لباس پوشیدن طرز رفتار با آنها همانند سازی کند . به محض اینکه هنرمند یا ورزشکار لباسی را بپوشد و در صحنه ای ظاهر شود ، جوانان با وی همانند سازی نموده ، سعی می کنند به عنوان مد آن را در جامعه طرح کنند.
3ـ رقابت و چشم و هم چشمی با دیگران : انگیزه رقابت و هم چشمی با دیگران ، از دیگر عوامل پیروی از مد در بین جوانان و نوجوانان محسوب می شود . این انگیزه در همه ی افراد وجود دارد و به گونه های مختلف بروز می کند . رقابت اگر در زمینه های مثبت جهت داده شود ، باعث پیشرفت و تکامل معنوی فردی می شود ؛ اما اگر جهت گیری آن به سوی امور مادی و مدپرستی باشد و فرد ، سعی کند از لحاظ ظاهری ( مثلاً در سبک و شیوه ی لباس پوشیدن ) از دیگران عقب نماند ، سرانجام خوبی نخواهد داشت . (5)
4ـ مدگرایی و التزام ناشی از دوستی : یکی از عوامل پیروی از مد در بین جوانان و نوجوانان ، ترس و نگرانی از مجازات های خصوصاً غیر رسمی از دوستان است . لذا تحقیر و تمسخر ، پوزخند زدن و متلک گفتن اطرافیان و ترس از آن ، باعث می شود که جوانان و نوجوانان از مدهای رایج پیروی کنند .
5 ـ مدگرایی و جلب توجه دیگران : افرادی هستند که با تعویض و تغییر هر روزه ی لباس و آرایش خود و خریدن لباس های گران قیمت و مد روز ، در صدد جلب توجه ی دیگران بر می آیند . استفاده از لباس های چسبناک و براق و رنگارنگ ، جوراب هایی شبیه تورماهیگیری ، کفش های با پا شنه های خیلی بلند ، آرایش تندی با رنگ های غیرطبیعی و . . . ( که بیش از همه در بین جوانان و بخصوص در دختران رایج است ) ، باعث جلب توجه دیگران شده ، نگاه هایی را به خود معطوف می دارد .
6 ـ مدگرایی و تشخیص طلبی : برتری جویی و تشخیص طلبی از دیگر عوامل پیدایش مد در بین جوانان است . افرادی که خود را برتر از دیگران و مربوط به قشر مرفه جامعه می دانند ، سعی می کنند این برتری را در گویش ، لباس پوشیدن ، محیط آرایی و سبک آرایش و زیورالات خود نشان دهند و لذا مدهای جدید را مطرح می کنند . توراشتاین ویلن (Veblen Thrstein ) مد را وسیله ای برای این که افراد ، نشان دهند ثروتمند و با شخصیت و یا دارای اندیشه ای خاص هستند ، می داند ؛ (6) لذا به محض اینکه مدی در جامعه گسترده شد ، اشراف زادگان و ثروتمندان به سراغ این مد جدید می روند ؛ زیرا مد قدیمی دیگر آنها را از طبقات دیگر جامعه متمایز نمی کند .
استعمارو سرمایه داری و ترویج مدگرایی :
آنچه که امروزه به عنوان مد و بصورت افراطی آن در جوامع مختلف رواج می یابد، شکل مذموم و نا پسند آن است که عموماً از سوی کشور های سرمایه داری غربی به سایر کشورها رواج می یابد . هدف از ترویج این نوع از مد، تضعیف ارزش ها ، هنجارها، الگوهای فرهنگی و در ادامه تضعیف اقتصاد، فرهنگ و سلطه سیاسی برسایر جوامع است .( محمد نژاد ـ 1383 ) متأسفانه سود جویان در عرصه های فرهنگی، سیاسی واقتصادی برای رسیدن به این اهداف به دنبال نوجوانان و جوانانی هستند که در عرصه تجلی شکل گیری هویتی منسجم یا از هم پاشیدگی هویتی با مهم ترین جوانب رشد روانی ـ اجتماعی خود ( انتخاب ارزش ها ، باورها و اهداف زندگی ) دست و پنجه نرم می کنند تا شاید در حفظ تعادل میان « وحدت با خود » و «حضور در تجربه باطنی دیگران » به احراز هویت برسند و اگر این تعادل بهم بخورد دچار اختلال یا بحران هویتی می شوند ( زنگنه ـ 1385 )
گرچه استعمار به عنوان یکی از دستاوردهای منفی عملکرد بشر وانحراف از اصول عقلانی و فضائل اخلاقی در طول تاریخ مطرح می باشد ، اما اهداف و شیوه های آن در دوره های مختلف ، کم و بیش متفاوت بوده است. پس ازدوره رنسانس ، به ویژه مقارن با وقوع انقلاب صنعتی در جهان ، زمانی که نیروی ماشینی جانشین قدرت بازوی انسان شد و در نتیجه ، تولید انبوه کالاهای صنعتی جهان ، وارد بازارهای داخلی بسیاری از کشورها گردید ، استعمارگران در صدد برآمدند تا اولاً ، بازارهای مصرف جدیدی برای محصولات خود به دست آورند و ثانیاً ، کمبود مواد خام صنایع خود را از طریق دستیابی به منابع و امکانات بالقوه کشورهای دیگر جبران نمایند. در فرایند جدید ، شکل جدیدی از استعمار پدید آمد که مشخصه مهم آن ، تولید بیشتر برای مصرف بیشتر، با هدف تحصیل سود بیشتر بود. در شرایط جدید، اهداف استعماری از طریق شیوه هایی چون جنگ و سلطه نظامی و تهدید های سیاسی دیگر کار ساز نبود ، لذا استعمار گران این بار، استعمار فرهنگی را در رأس برنامه های خود قرار دادند ، تا از این طریق ، زمینه را برای سلطه سیاسی و اقتصادی خود فراهم سازند . (7) بدین منظور برنامه های زیر را به اجرا در آوردند :
1ـ جلوگیری از رشد آگاهی مردم : از آنجا که مهم ترین عامل نفوذ و موفقیت استعمارگران در طول تاریخ ، جهل و ناآگاهی مردم است ، در دوره جدید نیزاستعمارگران با استفاده از شیوه های مختلف و ابزارهای پیشرفته تلاش نمودند تا از راه مشغول ساختن مردم به کارهای غیر مفید و سرگرمی های غفلت زا آنان را از توجه به مسائل اساسی و منافع اصلی خود باز دارند . برای تحقق این هدف به ساختن فیلم هایی با اهداف و پیام خاص و همین طور گسترش فساد و بی بندوباری و اعتیاد به مواد مخدر و . . . روی آوردند .
برای مثال ، اگر فرهنگی مبتنی بر اصول و عناصر مثبتی همچون ظلم ستیزی ، شجاعت ، قناعت ، عزت نفس ، ساده زیستی ، عفت و پاک دامنی و . . . باشد هرگز با عناصر فرهنگی ای همچون تجمل گرایی و مدپرستی ، اسراف ، تبذیر ، بی بندوباری ، و فحشا و تسلیم در برابر بیگانگان و . . . سازگار نخواهد بود . بنابراین استعمار با تغییر عناصر فرهنگی مثبت و جایگزینی عناصر منفی به تحذیر و استحاله فرهنگ های بومی همت می گمارد .
2ـ تحمیل فرهنگ و ارزش های واردادتی : وقتی پایه های فرهنگ بومی جامعه ای ، در اثر تبلیغات گسترده و شیطنت استعمارگران سست شود ، اموری چون خود کم بینی ، احساس حقارت و در نهایت ، خودباختگی فرهنگی پدید می آید ، اموری که در نهایت ، زمینه ساز پذیرش سوغات و عناصر منفی فرهنگ بیگانه را فراهم می آورد .
با پذیرش فرهنگ بیگانه ، طبعاً بازار فروش کالاهای فرهنگی و مصرفی بیگانه در داخل اشباع می شود . بدین سان ، نیروی ابتکار ، خلاقیت و مهم تر از همه هویت فرهنگی کشورها مورد هجوم قرار گرفته ، دچار بحران می شود و اعتماد مردم به ویژه قشر جوان ، نسبت به اصول فرهنگ بومی از بین می رود و زمینه پذیرش فرهنگ بیگانه فراهم می گردد .
استعمار با تبلیغات گسترده خود پذیرش ارزش های فرهنگی بیگانه را تنها راه پیشرفت و سعادت می داند . در چنین شرایطی ،به طور طبیعی ، پای بندی به اصول اخلاقی و باورهای دینی جامعه ، نماد انحطاط و جمود فکری ، و پذیرش فرهنگ بیگانه نشانه پیشرفت تمدن تلقی می شود . وقتی زمینه پیروی از الگوهای جدید در میان قشر جوان فراهم شد ، مدگرایی وتقلید از نوع پوشش و برخی هنجارهای بیگانه رواج پیدا می کند . ترویج این امر ، علاوه بر تشدید روحیه مصرف گرایی و تجمل پرستی ، منجر به تغییر ارزشها و انهدام نظام فکری نسل جوان می شود ، انهدام چیزی که از سرمایه های اصلی هر جامعه ای است .
آسیب شناسی مدگرایی جوانان :
مد و مدگرایی پدیده ای است که کما بیش در میان همه اقشار جامعه وجود دارد ، اما در این میان ، جوانان ونوجوانان بیش از دیگران به «مد» اهمیت می دهند و « مدگرا » هستند . امروزه جوانان با گسترش وسایل ارتباط جمعی و فناوریهای جدید رایانه ای ، ارتباطات گسترده ای با جوامع و فرهنگ های گوناگون یافته اند و موقعیت آنها در شناخت و فهم ارزش ها ، باورها و انتخاب هنجارهای مطلوب ، پیچیده تر و مشکل تر شده است و چه بسا زمینه های موجود ، باعث شده تا جوانان ونوجوانان به رفتارها و هنجارهای متضاد با ارزش های جامعه ی خویش رو آورند. یک روز مانتوهای بلند و روز دیگر مانتوهای کوتاه ، یک روز آرایش موی سر به سبک آلمانی وروز دیگر موهای بلند و اصلاح نشده ، زمانی شلوارهای با پاچه ی گشاد که روی زمین کشیده می شود ،و زمانی دیگر ، شلوارهای تنگ و کوتاه ، مد می شوند . اگر از این همه افرادی که عادت کرده اند رفتار و نوع سبک لباسشان را طبق آخرین مد های رایج تنظیم کنند ، بپرسید که به چه علت این کار را کرده اند ، یا مثلا این آرم و کلمه ی روی لباس آنها چه کارکردی دارد ، به سختی بتوا ن پاسخ متقاعد کننده ای شنید ، جز آنکه : « خب ، قشنگه » « برای اینکه مده ! » ، « همه می کنند ! » و . . .
این پاسخ ها گرچه سطحی بنظر می رسند ، اما در یک تحلیل روان شناختی نشان دهنده ی نوعی از « تعلق گروهی » ، « نوجویی » ، « تنوع طلبی » و گرایش جوانان به « امروزی شدن » است و کاملاً یک پدیده ی طبیعی و ناهنجار درجهت ارضای این نیازها محسوب می شود ؛ (8) اما از آنجا که هماره کالای مد شده ، شیوه های رفتاری ، هنجاری و ارزش های خاصی در بین جوانان و نوجوانان رونق و شیوع می یابد و مد ، عاملی می شود برای انتقال هنجار و ارزشی از جامعه ای به جامعه ای دیگر ، بررسی زمینه ها و پیامد های مدگرایی ، یکی از موضاعات مهم در جامعه ی ما محسوب می شود که این نوشتار ، نگاهی است گذرا به همین موضوع . می توان جوانان مدگرا را بر مبنای ، معنای عمل و انگیزه آنان در پیروی از مد به دو دسته مستقل ـ یکی جوانانی که مدگرایی آنان به معنای پیروی از خرده فرهنگ گروههای مطرود و حاشیه ای است و دیگری جوانانی که معنای عمل پیرویشان از مد صرفاً جنبه خود آرایی یا خود نمایی دارد ـ تقسیم کرد ، ارتباط با جنس مخالف یکی از عناصر مهم خرده فرهنگ جوانان مدگرا است و تعلق زیاد به گروه همسالان یکی از مشخصه های دیگر آنان می باشد . شیوه های عمل جوانانی که عضو یا تمایل به عضویت در گروه های مطرود و حاشیه ای دارند درتعارض جدی با هنجارهای استاندار جامعه است .
وقتی بعضی از جوانان به دلیل پوشیدن لباس های غیرمعمول و یا اصلاح و آرایش خاص موی سر و صورت و انجام دادن برخی رفتارهایی که با فرهنگ و رسوم اجتماعی ما همخوانی ندارد مورد اعتراض قرار می گیرند، عمل خود را به عنوان مد و مدگرایی توجیه می کنند. جای شگفتی است که نه تنها برخی افراد به محض شنیدن چنین پاسخی قانع می شوند و از پی گیری موضوع خودداری می کنند، بلکه در مواردی هم مشاهده می شود که عده ای از آنان،
بدون توجه به آثار و پیامد این قبیل رفتارها،درصددند که خود نیز از آن شیوه تبعیت کنند. روشن است که این قبیل تقلیدهای کورکورانه درموارد بسیاری، برای فرد و جامعه گرفتاری ها و مشکلات زیاد فرهنگی و اقتصادی ایجاد می کند. به گونه ای که در نتیجه بی توجهی به این مساله، گاهی اساس نظام اعتقادی و کیان نظام اجتماعی جامعه دچار خطر و انحراف می شود و به موازات سست شدن بنیان های اجتماعی، زمینه تسلط فرهنگی و به دنبال آن، تسلط سیاسی استعمارگران فراهم می شود.
مدگرایی ، گرچه ریشه در نیازهای طبیعی جوانان دارد و برخاسته از روحیه ی نوگرایی جوانان است ، اما به لحاظ آنکه مدها و مدل ها نمایانگر علایق و ارزشهای مسلط یک زمان و یک قشرخاص اند و افزون بر آن ، می بینیم که امروزه جوانان ما از مدهایی ( چون : رپ ، هوی ، متال و . . . ) پیروی می کنند و ناخواسته به هنجارهایی رو می آورند که چه بسا با فرهنگ و ارزش های اجتماعی ما در تضاد هست ، پس می توان گفت که مدگرایی در جامعه تا حدود زیادی کارکرد منفی به خود گرفته است و پیامد های آن ، بشدت ، جوانان ما را تحدید می کند ، لذا بحث از آسیب شناسی مدگرایی ضرورت می یابد .
پیامد های منفی مدگرایی :
با توجه به اینکه بیشتر مدهای رایج در جوانان و نوجوانان بر گرفته از الگوهای بیگانه و غیر خودی است ، می توان گفت که مدگرایی به معنای جدید آن ، نوعی از خود بیگانگی و تقلید از فرهنگ غربی را القا می کند ، تا آنجا که الان بعضی از جوانان از نوک پا تا فرق سرشان غربی است و حتی وقتی نگاه می کنی ، می بینی کلمات یا جملاتی بر روی لباس یا داشبرد ماشین یا آیینه و کمد شخصی یا در ورودی مغازه شان نوشته شده که کمتر ارتباطی با زندگی شخصی یا آرمانها و علایق فردی آنها دارد و گاه حتی معنای آن را نیز به درستی نمی دانند و شاید اگر بدانند ، موجب شگفتی ، خنده یا ناراحتی شان بشود ، عبارتی مثل : « ما پسران شیطانیم » ، « گروه لجن ! » ، « سفید، اما آشغال » ، « گروه سیاهان بو گندو ! » ،« زیبایی کثیف » ، « عشق نشئه » ، « گناه تا مرگ » ، « بوسه بر صندلی الکتریکی » و . . . این ، چیزی است که از مدگرایی یا مدپرستی جوانان امروز ما به چشم می آید ؛ چیزی که شاید بتوان گفت تا حد زیادی ، ناشی از تقلید کورکورانه و غفلت از خویش است ؛ چرا که کلمات و عبارات بالا ، شعارهای آخرین مدهای شخصیت ای است که غربی ها به جوانان جهان تقدیم کرده اند ، در حالی که جوانان امروز ما ، نگاه خاص خودش ، شخصیت خودش و حتی مشکلات خودش را دارد ! تقلید هر روزه ازآخرین مدهای رایج در جهان غرب ، به چه معنا ست ، جز : ازخود بیگانگی ، بحران هویت ، تزلزل شخصیت ، وابستگی اقتصادی ، احساس حقارت و . . . ؟
از همه دردناک تر ، این است که بسیاری از رفتارها و هنجارهایی که امروزه به عنوان مد در جامعه ی ما مطرح است و ازسوی عده ای تبلیغ هم می شود ، با اصول اخلاقی و ارزش های فرهنگی جامعه ی ما به هیچ وجوه همخوانی ندارد . روابط بی قیدوشرط پسر و دختر ، عدم رعایت پوشش اسلامی ، آرایش مو و صورت صرفاً به ، قصد جلب توجه ( مثلاً به سبک جنس مخالف و یا به سبک های بسیار پیچیده و وقت گیر ). آرایش ما به سبک جوانان منحرف غربی ( مثلاً به سبک همجنس گرایان ) ، به کارگیری وسایل تزیینی غیر متعارف ( مثلاً حلقه ی بینی برای دختران و حلقه ی گوش و انگشتر طلا برای پسران ) و . . . همه به نحوی شخصیت جوان مدگرای امروزی را به نمایش می گذارند؛ مدهایی که به اتلاف وقت و انرژی و قابلیت های فکری و سرمایه های مادی جوانان و خانواده می انجامند و شاید بتوان گفت که هیچ سهم و نقشی در نو شدن و امروزی شدن جوان و جامعه ندارند !
اسلام و مدگرایی :
حال ، این سوال مطرح است که مدگرایی ، تجدد و امروزی شدن ، تا چه اندازه مطلوب است؟ و نظر اسلام در این زمینه چیست ؟ دریک نگاه کلی، اسلام با همه نوع مد ، مخالف نیست . اسلام ، امروزی شدن و نوگرایی در
سبک و شیوه ی لباس پوشیدن را نیز به صورت کلی پذیرفته است . آنچه اسلام با آن مخالف است ، پشت پازدن به ارزش ها ( مثل : پوشش شرعی ، پرهیز از اسراف و . . . ) ، رعایت نکردن اخلاق اجتماعی ، آزادی مطلق در روابط دختر و پسر ، و همانند سازی با بیگانگان است . حال اگر این پدیده های انحرافی در قالب مد به خود جوانان داده شوند و میل فطری « نوگرایی» و نیاز « امروزی شدن » به لجنزار انحرافات سوق یابد . اسلام با آن مخالف است ؟ پس مدهای خوب داریم و مدهای بد ! امروزی شدن نیز همین گونه است . گاه ، امروزی شدن ، رابطه ی انسان را با گذشته اش ( که همان سابقه ی تاریخی و هویت فرهنگی اوست ) ، قطع می کنند و گاه در امتداد دیروز و با حفظ تعلقات انسان به سنت ها و نوع نگرش های پیشین است .اسلام با این نوع تجدد و امروزی شدن که در راستای ارزش ها و با حفظ اصول و مبانی اعتقادی باشد هیچ گاه مخالف نیست .
به یک بیان ، رسالت اسلام به عنوان یک مکتب کامل الهی ، پاسخ گویی صحیح به تمام خواست های فطری و نیازهای اصیل انسانی است . بر این اساس ، در مجموعه تعالیم اسلامی از جمله درآیات قرآنی به مساله زینت و جمال و زیبایی عنایت خاصی مبذول شده است . هر چند اسلام توصیه به خود آرایی دارد، اما هرگز این امر رامنحصر به زینت ظاهر نمی کند بلکه آراستگی به فضایل معنوی و اخلاقی را که زمینه ساز سعادت و کمال روحی او هستند .مهم تر از آراستگی ظاهر می شمارد . گرچه در مجموعه تعالیم اسلامی به خود آرایی توصیه و تأکید فراوان شده است اما به جهت در امان ماندن از عوارض منفی افراط و تفریط در خود آرایی و مدگرایی ، حدود و چارچوب خاصی نیز برای آن تعیین شده است . به عنوان مثال ، تأکید شده است که وسیله خود آرایی یا محیط آرایی اولاً ، باید حلال باشد و از راه مشروع تهیه شود. ثانیاً ، سبب اسراف در سرمایه ها و استعدادها نباشد . ثالثاً ، از هر گونه شائبه تجمل پرستی و جنبه خودنمایی داشتن بری باشد. رابعاً ، به گونه ای نباشد که زمینه تحریک هواهای نفسانی و امیال جنسی دیگران را فراهم کند . خامساً ، به صورت تقلید کورکورانه از دیگران انجام نگیرد و . . . دریک کلام از بررسی تعالیم اسلامی به دست می آید که اسلام نه تنها خودآرایی را منع نمی کند بلکه به شیوه معقول و منطقی بر آن تأکید می کند . در عین حال ، همیشه و در همه حال ، از افراط و تفریط در هر چیزی منع می کند .(9)
مد و روانشناسی :