یادداشتی بر فیلم "Mr. Magorium's Wonder Emporium"

کوچک‌ترین چیز ناراحت‌کننده‌ای که حتی باعث کمترین شرمساری درباره این فیلم که صرفا برای خانواده‌ها ساخته شده وجود ندارد. در واقع این فیلم را به نوعی می‌توان در ژانر فیلم‌های بابانوئل هم قرار داد. «فروشگاه عجایب آقای ماگوریوم» داستان یک اسباب‌بازی فروشی شگفت‌انگیز و مالک عجیب و غریب آن آقای ماگوریوم (داستین هافمن) است که 243سال از عمرش می‌گذرد. این آقای ماگوریوم 243ساله، علی‌رغم سن بالا و استثنایی‌اش، ظاهر و قیافه‌اش خیلی خوب مانده و از دو قرن پیش تا به حال مالک و مدیر این فروشگاه اسباب‌بازی فروشی بوده است. این فروشگاه پر از انواع اسباب‌بازی‌های عجیب و غریب است، از اسباب‌بازی‌های جادویی جاندار تا اسباب‌بازی‌های به ظاهر معمولی. آقای ماگوریوم انسان بسیار خوش قلب، مهربان و شوخ طبعی ست که هر روز باید با بچه‌ها سر و کله بزند. هجوم هر روزه بچه‌ها به فروشگاه روزهایی هیجان‌انگیز و جالب را برای او رقم می‌زند. اما آقای ماگوریوم بعد از دو قرن کار و تلاش و فعالیت، تصمیم به ترک جهان فانی گرفته. او مرگ را تجربه‌ای باشکوه می‌داند اما در عین حال نگران وضعیت فروشگاه قدیمی‌اش است. او به این نتیجه قطعی رسیده که تنها فردی که می‌تواند فروشگاه را بعد از مرگ او همچنان سر پا نگه دارد، مولی ماهونی (ناتالی پورتمن) است. مولی دختر جوانی ست که از دوره نوجوانی‌اش تا به حال در فروشگاه در حال فعالیت است و در حال حاضر نیز مدیر موفق و تاثیرگذاری برای فروشگاه محسوب می‌شود. مولی با آن موهای کوتاهش و تنها با 23سال سن آدم کم تجربه‌ای در امر مدیریت محسوب نمی‌شود اما احساس می‌کند که آمادگی پذیرفتن مسئولیت‌های بزرگ‌تر را ندارد. در واقع او در مرحله بحران جوانی به سر می‌برد اما چاره‌ای جز پذیرفتن آنچه رئیس‌اش از او می‌خواهد ندارد. اقای ماگوریوم علاوه بر پست مدیریت فروشگاه اصرار دارد تا مولی تنها وارث او باشد و تمامی مسئولیت‌های فروشگاه را یک‌جا بپذیرد. مولی در مقابل پذیرش یک‌باره آن همه مسئولیت اعتماد به نفس‌اش را ازدست داده و حال و روز خوشی ندارد. او در دوره نوجوانی پیانونواز موفقی بوده که بعد از حادثه‌ای که روی صحنه برایش رخ داد نواختن پیانو را کنار گذاشته و به همین کار فعلی‌اش روی آورده است. در ادامه داستان سر و کله یک حسابدار بدجنس (جیسون بیتمن) در فروشگاه پیدا می‌شود. این آقای حسابدار از سوی آقای ماگوریوم استخدام شده تا به حساب و کتاب‌های نامرتب فروشگاه در طول دو قرن گذشته رسیدگی کند و به نوعی عصای دست ماهونی باشد. اما بزودی مشخص می‌شود که حساب و کتاب‌های فروشگاه چندان مرتب نبوده و حتی خطر ورشکستگی فروشگاه را هم تهدید می‌کند. حتی در صورت حل مسائل مالی فروشگاه، مشکل نداشتن اعتماد به نفس مولی و چگونگی پذیرش مسئولیت‌های جدید از سوی وی مشکل دیگر آقای ماگوریوم و فروشگاه‌اش به شمار می‌روند که باید به نوعی حل شوند.


راوی و شاهد ماجراها و حوادثی که در فروشگاه اسباب‌بازی فروشی آقای ماگوریوم رخ می‌دهد پسربچه نه ساله‌ای ست به اسم اریک (زاک میلر). در واقع اریک با روایت‌هایش سعی دارد به بزرگترها یادآوری کند که آن‌ها کودک درون‌شان را به دست فراموشی سپرده‌اند. اما مشکل این‌جاست که اریک آن‌چنان که مدنظر فیلمساز بوده با فیلم چفت و بست نشده و زیاد به دل نمی‌نشیند. علاوه بر این، قصه اصلی فیلم تا حدودی تکراری ست که پیش از این در فیلم‌های دیگر هم دیده‌ایم. در واقع فیلم تهی از چیزی ست که در داستان‌های دراماتیک این چنینی به چشم می‌خورد ، مثل فعل و انفعالات و بده بستان‌های احساسی. البته با تماشای فیلم یک احساس خوب و مطبوعی به ما دست می‌دهد اما برای رسیدن به اهداف مورد نظر فیلمساز و برای تبدیل شدن به یک فیلم موفق به چیزی بیشتر از این‌ها احتیاج دارد مثل 20دقیقه ابتدایی فیلم. چگونگی استقبال تماشاگران از این فیلم نشان می‌دهد که «فروشگاه عجایب آقای ماگوریوم»فیلمی ست در قلمرو بچه‌ها که آن‌ها می‌توانند با خیالی آسوده و با لذت تمام همراه پدر و مادرهای‌شان یا عمو، خاله، عمه یا دایی به تماشای آن بنشینند.


فیلم تا زمانی‌که در فروشگاه عجایب می‌گذرد برای تماشاگران خسته کننده نیست. مقادیر زیادی جلوه‌های ویژه صوتی و تصویری در فیلم وجود دارد اما هیچکدام از اسباب‌بازی‌ها با وجود جلوه، رنگ و لعاب و سحرآمیزی‌شان برای بزرگترها چنگی به دل نمی‌زند. اسباب‌بازی‌ها و موجودات سحرآمیز داخل فروشگاه بیشتر یادآور «جومانجی» و «شبی در موزه» است. در واقع «فروشگاه عجایب آقای ماگوریوم» آن‌قدر که بر روی اسباب‌بازی‌های موجود در فروشگاه و فضای سحرآمیز و اتفاقات عجیب و غریب آن‌جا تاکید کرده به همان میزان از کاراکترها و شخصیت‌های اصلی داستان غافل مانده است. اما همین شگفتی‌ها و عجایب داخل فروشگاه باعث به چشم نیامدن ضعف‌های داستان فیلم در نظر تماشاگران شده است که حتی همین مساله کمک کرده تا شخصیت‌های دو بعدی و فاقد انگیزه هم آزاردهنده به نظر نرسند. خوش‌شانسی فیلمساز در این بوده که توانسته به طور همزمان از بهترین طراح صحنه (براندت گوردون)، بهترین طراح دکور (کلایو توماسون) و بهترین مدیر تولید (ترز پرس) استفاده کند. بازی بی‌عیب و نقص داستین هافمن در نقش آقای ماگوریوم یکی از مزیت‌های انکارناپذیر فیلم است. هرچند این نقش برای هافمن در نقش آقای ماگوریوم اسکاری در بر نداشت اما یکی از زیباترین و جذاب‌ترین کاراکترهایی ست که او موفق به خلق آن شده است. نقش او یادآور «ویلی وانکا» در «چارلی و کارخانه شکلات‌سازی» تیم برتون است، با نوعی تی زبانی حرف زدن، لکنت زبان و ادا اطوار خاص. در واقع کسی از بازیگر باتجربه و ماهری مثل هافمن انتظاری غیر از این ندارد. اما اگر ضعف‌های فیلمنامه برطرف می‌شد هنرنمایی هافمن هم بیشتر به چشم می‌آمد و می‌توانست نظر اعضای آکادمی اسکار را به خود جلب کند. ناتالی پورتمن هم با آن اشتیاق و انگیزه‌ای که از خود نشان می‌دهد بار دیگر خود را به عنوان یک بازیگر خوش آتیه معرفی کرده است.


«فروشگاه عجایب اقای ماگوریوم» نخستین تجربه زاک هلم در مقام کارگردان به شمار می‌رود که پیش از این به عنوان فیلمنامه‌نویس فعالیت می‌کرده است. معروف‌ترین کار زاک هلم در مقام فیلمنامه‌نویس، فیلم «عجیب تر از خیال» (مارک فارستر) است؛ یکی از بهترین فیلم‌های سال گذشته. فیلمنامه «عجیب تر از خیال» نام زاک هلم را برسر زبان‌ها انداخت و به عنوان یکی از اورژینال‌ترین و مبتکرانه‌ترین فیلمنامه سال‌های اخیر مورد ستایش قرار گرفت. «فروشگاه عجایب آقای ماگوریوم» علی‌رغم داستان تقریبا ضعیف و کاراکترهای دوبعدی‌اش، در مجموع فیلم جذاب، گرم و دلنشینی ست. آن‌چه که در داخل فروشگاه می‌گذرد آن‌قدر جذاب از کار درآمده که می‌توان ضعف‌های آن را نادیده گرفت و با لذت به تماشای آن نشست.


مطالب مشابه :


جذب نیروی کار نوجوان آقا و فروشنده خانم در اسباب بازی فروشی در رشت

به نیروهای زیر جهت همکاری در اسباب بازی فروشی نیازمندیم. 1 ) یک نفر نیروی کارگر ساده و نوجوان




یادداشتی بر فیلم "Mr. Magorium's Wonder Emporium"

یک اسباببازی فروشی شگفت استخدام شده تا که در فروشگاه اسباببازی فروشی




تکنیک ویترین مغازه

تاثیر استخدام بازی فروشی وجو دارد اما در طبقه زیر زمین آن یک اسباب بازی فروشی




نکات مهم در تجارت الکترونیکی (EB)

این کار استخدام فروش گل و اسباب بازی گرفته شود تا یک اسباب بازی فروشی .




صلاحیت 8 نفر در انتخابات ریاست جمهوری احراز شد

صلاحیت 8 نفر در انتخابات غرب برای استخدام کودکان» در اسباب بازی فروشی




برچسب :