سد جيرفت بلای جان رودبارزمين

آيا ميدانيد سد جيرفت بلاي جان رودبار زمين ، كشاورزان و دامداران و مردم كهنوج و جيرفت شده و مردم هميشه نالانند و همه ميگويند قهر خدا و بلا در آن سرزمين روي آورده! چرا؟

آيا تاكنون يكنفر پيدا شده بگويد عزيزانم به همان خدايي كه شما ميپرستيد خدا بندگانش را دوست دارد و خدا الرحم الراحمين است و شما مخلوقات دوست داشتني خداوند هستيد! قهر خدا دامان شما و سرزمين شما را نگرفته و خشكسالي را خدا به سرزمين شما روانه نكرده بلكه قهر انسان هاي نادان و ناآگاه و ناكارشناس و قهر كساني كه احساس مسئوليت ندارند و قهر كساني كه ميخواهند با اول بسم الله شروع به كارشان را شروع كنند اولين تمرين كارشناسيشان به روي منطقه شما تمرين كنند تا دست به كارهاي پيشرفته تر بزنند و به اوج ترقي براي خود برسند و ناداني و عدم كارشناسي مسئولاني كه ميبينند و از بركت وجود شما كسي شده اند و خود را مسئولين شما مي دانند و بادي به غب غب خود مي اندازند كه رئيس و مرئوس در جامعه شده اند و ادعاي رياست دارند اما نمي دانند چه كسي بوده اند و از صدقه سر شما و بركت وجود شما به جايي كه فكر نميكردند برسند . آنان نميدانند رئيس چه كسي شده اند و چه كسي به آنان رياست تنفيذ كرده؟ البته كه شما مردم آنان را جزو انسان هاي شناخته شده و داراي آبرو قرار داده ايد! اما چه بگويم براي نادان هر كاري انجام بدهي يا ميگويد وظيفه است يا خود را مستحق آن كار مي داند!

مردم ميگويند : باران هاي در مشكي و گشم و باران هاي سيل آسا در كهنوج و جيرفت نيست!

مردم ميگويند : سياه بادهايي كه آن چنان وزش ميكردند كه توان كندن درختان و بوته ها و جابه جا يي اجسام با وزن هاي بالا را داشتند ديگر نيست!

ميگويند ملا مكتبي هاي سنتي كه رو به طرف باد مي ايستادند و وردي ميخواندند و با خلوص نيتي كه داشتند با يك آيت الكرسي و فوت كردن به سمت باد با صداقتي كه داشتند باعث ميشدند مردم فكر كنند به ظاهر سمت و سوي باد را تغيير كرده! چرا ديگر خبري از آن دوران نيست و چنين مواردي ديگر وجود ندارد!

ميگويند آن زمان ملامكتبي ها تغيير جهت باد ميدادند ولي حالا اين همه تحصيل كرده دانشگاهي و دانشجو و استاد و دكتر هيچكدام نميتوانند كار آن ملامكتبي هاي صادق و پاك دامن و ساده لوح را انجام دهند!

چرا بعضي از مردم ميگويند ملا بودند ملا هاي قديم نه دانشجويان و دانشگاهيان فعلي!؟

چرا مردم ميگويند ديگر چندين سال تگرگ و باران هاي سيل آسا و رعد و برق هاي وحشتناك كه با غرش آنان بدن انسان ها و گوش زمين و زمان را تكان ميداد ديگر وجود ندارد!؟

چرا ميگويند شلك و سمسيل در دك چكري و جاهاي ديگر رودبار زمين نميرويد ؟ دلمان ميخواهد شهم و شلك و سمسيل بخوريم و دلي از عزا در بياوريم!؟

چرا مردم ميگويند آب هاي رودخانه ها حيوانات بزرگي همانند گاو و گوسفند و درختان تنومند را جابه جا ميكردند ؟ چرا ميگويند رودخانه كجا بود ديگر رودخانه اي نيست تمام گزهاي رودخانه خشك شده اند !؟

چرا هنوز بعضي از مردم ميگويند جازموريان اژدها داشت كه گاو و گوسفند و انسان را ميبلعيد!(تمساح هاي پوزه كوتاه)

چرا مردم ميگويند هزاران گونه گياهي و جانوري و دارويي همانند بابونه لاله دشتها را در فصل بهار زرد و لاله هاي وحشي به رنگ هاي گوناگون با عطرهاي حيرت انگيز كوير ها را گوئي نقاشي كرده بودند!

چرا مردم ميگويند رودخانه رودبار و پل بهادر آباد و جازموريان و هامون كه ني زار هاي آن كاميون را ناپديد ميكرد ديگر وجود ندارد!

چرا مردم ميگويند قبل از رژيم جمهوري اسلامي با زير 40 متر گود زدن آب چاه هاي زراعي فوران ميكردند ولي قهر خدا در جمهوري اسلامي گرفته و چاه ها به عمق بالاي يكصد متري به آب درستي نميرسند !؟

چرا مردم ميگويند چاه ها به عمق بالاي يكصد متر و وارد كردن لوله ها به درون چاه ها با اين حال كه تمام پمپ ها برقي است موقعي كه آب پمپاژ ميشود شور و نمك دار است!؟

چرا ميبينيم و مردم ميگويند آسفالت آنچنان زده شده ، كه از اين طرف كهنوج به آن طرف رودبار ميشود از روي آسفالت رفت و آمد كرد! و رودخانه اي ديگر وجود ندارد و اسلام آباد و كهنوج بعلت نبود رودخانه بهم چسبيده شده اند؟

و خلاصه چرا مردم ميگويند خشكسالي و بدبختي دامن كشاورزان و دامداران منطقه را گرفته و آنان به علت بيچارگي و اينكه مردم رودبار زمين از قديم الايام مردماني بسيار با حجب و منش بزرگي بوده اند اگر با مرگ هم دست و پنجه نرم كنند براي سير كردن زن و بچه هايشان حاضرند جان خود را فدا كنند !

وچرا ميگويند؟ ...! وچرا ميگويند؟ ...! وچرا ميگويند؟ ...!

آيا تا كنون كسي فكر كرده كه اين همه مصائب و مسائل از كجا پديد آمده؟ آيا واقعا قهر خداست يا اينكه خداوند بزرگ عادل و او هيچ بلايي به سر مردم نداده فقط عدم كارشناسي و ناداني افراد بي مسئوليتي كه مردم خودشان به آنان پست و مقام داده اند اين بلايا را به سر آنان داده اند و حال هم كسي نيست كه حداقل فريادي بخاطر مردم بزند!

آقايان يا ميدانيد و خودتان را به آن راه زده ايد! يا نميدانيد و كارشناس نيستيد و هميشه كلاه سر مردم بيچاره ميگذاريد تا به اهداف شوم و منصب ها و ميز و صندلي هاي گردون خودتان را برسانيد!

در هر صورت شما پيش خدا و در برابر اين مردم محروم مسئوليد... و مسئول!!

اگر اين مردم به خاطر فقر دست به هر كاري بزنند كه لقمه ناني براي زن و بچه هايشان تامين كنند خدا هم در اين دنيا و هم در آن دنيا آنچنان روزگاري براي شما و زن و بچه هايتان در برابر چشمانتان به وجود آورد كه رعشه به وجود خودتان و فرزندانتان تا قيام قيامت افتاده باشد و تنتان بخاطر حق مردم بلرزد!

اي مردم پاسخ همه مسائلي كه گفتم بخوانيد و خودتان قضاوت كنيد!

اي مردم آيا ميدانيد !؟

سد جيرفت بلاي جان كشاورزي و دامداري شما و بازار كساد و بدبختي مردم رودبار زمين و خود جيرفت شده ؟

1-در خود جيرفت ديگر خبري از چاه هاي آرتيزن و خود جوش نيست حتما جيرفتي ها چمنو دوبنه و ... را به ياد دارند اما نميدانم چرا تن به واقعيت نميدهند؟ نميدانم چرا؟

2-جيرفتي ها در روياي استان هستند و در خواب استان ميبينند و دروغ افراد بي مسئوليت مردم ساده لوح آنجا را ديوانه كرده ! آيا مسئولين جيرفت و افرادي كه تحصيل كرده و منطقي در جيرفت خود را قلمداد ميكنند اشل بودن يك استان را نميدانيد؟ آيا جيرفت به آن نقطه اي رسيده كه استان شود؟ نميدانم چرا با اين بازي ها مردم بدبخت را ديوانه كرده اند؟!

3-چرا مسئولين با سد بي حاصلي كه به وجود آورده اند پاسخگوي مردم و خشكسالي نيستند و نماز باران ميخوانند؟

4-چرا جلو آب كوه هاي زاگرس را سد كرده اند ، تمام آب باران و برف را در پشت سد خانمان سوز جيرفت تلنبار و مردم رودبار زمين را بيچاره و كشاورزي و دامداري مردم را فلج كرده اند؟ كهآن سد بي بديل نه حاصلي براي مردم دارد و نه به درد مملكت ميخورد. جالب اينجاست به ياد پرورش ماهي مي افتند ، در كنار خليج فارس كه بهترين هاي دنيا را دارد! اندكي نه بلكه يك عالم خجالت دارد ! ولي خجالت كشي وجود ندارد!

آري سد جيرفت بلاي جان مردم رودبار زمين شده است . بلي بلحاظ تداوم جريان آب از رشته كوه هاي زاگرس مسير چند صد كيلومتري رودخانه آب شيرين كه از باران و برف مملو بود در جريان بود تا اينكه منتهي ميشد به ريزش آب در رودخانه جازموريان ، در مسير آب تا جاري شدن آن در جازموريان دماي هواي منطقه در تابستان هميشه از 25 درجه به بالا بوده تا جايي كه بعضي اشخاص شنيده شده ميگويند در فلان جا ما تخم مرغ گذاشتيم رو ماسه ها و تخم مرغ پخته ! آيا فكر ميكني از نظر علمي اتفاق مهمي افتاده؟ خير! زيرا تخم مرغ در دماي كمتر از دماي تير ماه رودبار زمين كه به قول معروف خرما پزان است مي تواند بپزد... بيچاره مردم رودبار زمين ، آفتاب و گرما از يك سو ، محبت هاي مسئولين و ادارات آب و برق با قبض هاي كلان ... از سوي ديگر و زوگويي مسئولين غير بومي بخصوص جيرفتي ها از تمام سوهاي ديگر ...! باري از مطلب دور نشويم ، مسير آب و تجمع آن در جازموريان و تبخير آناز زمين به آسمان و طول رودخانه هليل بسوي رودبار زمين و اطراف جيرفت آن هم آب شيرين و از سوي ديگر به لحاظ هم مرز بودن با بندرعباس و آب شور خليج فارس و تبخير آن از سوي بندرعباس به آسمان هرچند در تبخير آب نمك سنگين گفته ميشود آب نمك دار تبخير چنداني ندارد اما باز هم اگر بررسي شود همان تبخير آب خليج نمك زاي فارس در اوج تبخير نمك اين هديه خداوندي را اندكي در ذرات خود با تبخير به سوي بالا مي برد در زماني كه توده هاي ابر شيرين كه از رودخانه و جازموريان به بالا بلند ميشد و از دريا هم توده بخار آب بسوي آسمان ميرفت جريان باد و تغييرات جوي در يك نقطه اي آنان را به هم مي رساند. توده هاي سنگين و بزرگ جوي ابرها در مكاني كه به هم ميرسيدند و به شدت برخورد ميكردند صداي مهيب و رعد آساي غرش آسمان (همان استوم) و برخورد همان توده هاي ابر رعد و برقي آنچناني بوجود مي آورد كه تاريخ كهنوج بايد آن رعد و برق ها را فراموش نكند و هر نگارنده اي در تاريخي از سينه هاي مردم كه سن و سالي دارند و به ياد دارند بايد در نوشته خود بنويسد!

تجمع تبخير آب ها و سنگين بودن ابرها در آسمان معلق بارش هاي آن چناني كه گشم و در مشكي ميگفتند ميباريد كه در عرض چند لحظه اي سيلابي ببار مي آوردند كه درختان تنومند را از ريشه در مي آورد و با خود به جازموريان ميبرد!

بادهاي سياه و تند كه وزيدن ميگرفت و نخل ها را از جا ميكند و خرابيهاي آن چناني به بار مي آورد. بعلت جا به جايي تغييرات جوي در تبخير آب كه در قسمت بالا عرض كردم باعث ميشد آن بادهاي سهمگين وزش گيرد و ملاهاي باد گردان را بيكار نگذارد (براستي هر چه هم ديديم مش محمد باد ها را به سوي جيرفت مثل سليمان ميفرستاد برعكس بادها بسوي ما بيشتر مي آمدند و مش محمد خودش زودتر به درون آلونكش از ترس كه باد بلندش نكند ميخيزيد. البته جيرفتيها سوء استفاده نكنند . كار مش محمد گاهي اوقات تمام خيابان ها را با تگرگ خداوندي و كاكتوس هاي جيرفت را همانند سنگهاي مرغان ابابيل برسر جيرفتيها خراب ميكرد )

بلحاظ بارش ها و رودخانه ها و رودخانه هليل و جازموريان و بارشهاي تبخيري تمام اين آب ها به درون زمين تشنه و زميني كه در طول سال آب آن را موتورهاي بلاكستون و زنجيري و ليستر مكيده بودند و به خورد كشاورزي و دامداري كرده بودند فرو ميرفت. همانگونه كه كره زمين و اقيانوس ها و درياها و خليج ها را برابر قانون طبيعت و مطابق تحقيقات علمي واضح و روشن به هم متصل ميكند . كره زمين جاي محدوده آب هاست . در جايي كه زمين خشك و كوير است آبها از ارتفاع هاي بسيار پايين به يكديگر وصل مي شوند حتما شنيده ايم ميگويند فلان شهر يا فلان جا يا اگر در هواپيما نشسته ايم خلبان اعلام ميكند فلان قدر از سطح دريا بالا هستيم مثلا ساردوئيه و بافت و رابر و قنات ملك كه عشاير اصيل كهنوجي ، اين عزيزاني كه هم علم و دانشي به ما آموختند و هم وجود آنان نعمت رودبار زمين بود كه ساردوئيه تقريبا دو هزار و اندي از سطح دريا بالاست و همگي هم ميدانيم آب خليج فارس از زيرزمين به سوي درياي سياه در حركت است تا به آن وصل شود. سرزمين رودبار و جيرفت هم مستثني نبوده و نيسن و آبا بايد از خليج فارس بسوي درياي سياه از زيرزمين روانه شود و متصل گردد!

اين سد جيرفت بلاي جان مردم موقعي جلوي آب باران را گرفته و در پشت پنجه هاي ديو گونه خود بسته ديگر آب شيريني در جازموريانو هليلي در جيرفت و رودبار زمين وجود ندارد و تبخير آبي كه با توده هاي آب خليج فارس برخوردي كند و آن چنان عملياتي براي رفع خشكسالي در اكو سيستم پيش آيد تا خشكسالي را برطرف كند . ديگر هرگز ديده نخواهد شد تا زماني كه اين سد همانند بختكي سياه بر روي سرزمين رودبار و كشاورزي و دامداري مردم طنين افكنده.

بدين لحاظ بارش باران و آب هليل رود ديگر رخت بر بسته ، باراني ديگر نيست كه زمين را سيراب كند الزاما عمق چاه ها بيشتر و بايد آنقدر لوله روانه زمين گردد تا به آب خليج فارس كه به سوي درياي سياه در حركت است برسد در نتيجه آب شور دريا توسط پمپ هاي غول پيكر برقي به روي زمين جاري ميشود و با آب نمك كشاورزي ها خشكيده مي شود و پسته به بار مي آورد نه محصولات كشاورزي !چرا؟چرا؟

اگر به ياد آورند دوستان هم سن و سال بنده از دهبكري كه به طرف كرمان ميرفتيم از ابارق به آن طرف بجز پسته چيز ديگري نميديديم ، بلحاظ بسته شدن سد ديو گونه در حال حاضر نه ابارق و نه ماهان بلكه تا كوهپايه كرمان آب شيرين شده اگر كشاورزان و دامداران كهنوج حرف بزنند ميگويند باران دست ما نيست و قهر خداست! و و جيرفتي ها ماهي پرورشي ميخواهند و كانال كشي آب كه آب هدر نرود !

براي كشاورزي جيرفت سد واجب است! همان سدي كه جيرفتي ها را براي لقمه ناني روانه كهنوج و جيرفت كرده!

آقايان فكر نميكنند كه بدبخت خود كشاورزان و دامداران جيرفتي هستند كه با حلوا حلوا مسئولين دهن آنان شيرين نگه داشته شده تا حرف ميزنند ميگويند كانال كشي برايتان كرده ايم پرورش ماهي ميزنيم ، بچه هايتان را سركار در سد برده ايم و دهن آنان را ميبندند. آيا كشاورزان و دامداران جيرفت پرتغال ها و كشاورزي خود را نديده بودند؟ آيا دو ساعت راه با خليج فارس مردم جيرفت ماهي پرورشي سد جيرفت ميخوردند؟بيكاري فرزندان مردم جيرفت قبلا بيشتر بود يا الان كه سد زده شده؟ زماني كه كانال كشي از سد نبود كشاورزي مردم جيرفت رونق بهتري داشت يا حالا كه كانال كشي شده؟

فقط ميگويم اين سد بلاي جان مردم جيرفت و كهنوج و سرزمين رودبار شده است. قهر خدا سرزمين رودبار و جيرفت را نگرفته بلكه نفهمي غير مسئولانه ي بعضي كارشناسان منطقه ما را به جهنم برحوت و خشكسالي كشانده! چرا مردم را سرگرم ميكنند به مسائل سياسي چپ و راست بخدا مردم ما نه با چپ و نه با راست و نه با كس ديگري مشكلي دارند! مشكل مردم جيرفت سد است و بدبختي كشاورزان ما بي آبي است. آقاياني كه اسم چپ و راست و مسائل سياسي ميبريد چند درصد اساسنامه گروه هايي كه به زبان مي آوريد را خوانده و اطلاعاتي از اساسنامه آنان داريد؟ شما را به خدا ول كنيد ، آنقدري كه شما دوآتشه شده ايد از روي ناداني كساني كه بنيانگذاران گروه ها و دسته هاي سياسي هستند حساس نيستند. مردم ما به نظام جمهوري اسلامي و روح خميني (ره) راي داده اند و ولايت و سخنان رهبري را سرلوحه همه چيز خود ميدانند! چرا آنقدر بلغور ميكنيد به دروغ كه جيرفت استان ميشود و با اين دروغ بزرگ و سرگرم كردن مردم به دنبال منافع و كسب ثروت و مال اندوزي خود هستيد . چرا دروغ ميگوييد ؟ آيا شما نميدانيد كه جيرفت و منطقه جنوب كرمان در حال حاضر دولت و قانون به هيچ عنوان اجازه تشكيل استاني ديگر را نخواهد داد؟ اگر شما هم ادعا داريد پارامترها و اشل هاي استان بودن را بطور قانوني بياييد در حضور مردم اعلام كنيد! من متاسفم از يك دكتري حقوق همانند آقاي اسلام پناه چگونه با علم و دانشي كه دارند در روزنامه ها نويد اينكه جيرفت به زودي استان ميشود را براي كسب راي مردم دادند . مردم! به خداي لايزال سوگند هر كسي به شما ميگويد جيرفت و كهنوج يا رودبار زمين تا يك قرن ديگر استان ميشود دروغ ميگويد و دروغ ميگويد و دروغ! باور نكنيد! شما و فرزندانتان خانواده هاي تحصيل كرده زيادي داريد ، بفرماييد آن عزيزان يك تحقيقات ميداني بعمل آورند و نتيجه واقعي آن را به شما بگويند. مطمئن باشيدهيچكدام از تحصيل كردگاني كه آشنا هستند شرايط استان بودن را هرگز تاييد نخواهند كرد! نميدانم چرا بجاي حل مشكل مردم دروغ تحويل آنان داده ميشود ، شما آقايان به دنبال باز كردن يك دريچه سد جيرفت باشيد تا خشكسالي از منطقه رخت بربندد و مردم بيچاره و كشاورزان و دامداران به زندگيشان ادامه دهند . استان نميخواهند استان پيش كش ، دروغ هاي شما مردم را سر در گم كرده . رودبار زمين تشنه است ، سد جيرفت ، آن غول گلوي كشاورزي و دامداري منطقه را گرفته ! چرا به دنبال باز كردن يك دريچه سد جيرفت نيستيد؟ مردم ما بايد نماز بخوانند كه دريچه سد باز شود نه نماز باران و رحمت الهي ! زيرا رحمت الهي هست شما جلوي آن را سد كرده ايد!

ديگر بس است!

اگر راست ميگوييد مردم رودبار زمين كهنوج و جيرفت چيز زيادي نمي خواهند . از سدي كه هيچي از آن تا بحال حاصلشان نشده يك دريچه براي هميشه باز كنيد ببينيد آيا باز هم منطقه ما بي آب و خشكسالي و غضب خدا ما را گرفته يا غضب ناداني شما ؟ خدا مهربان است شما هستيد كه هيچ نميدانيد و سوء استفاده گريد و نا مهربان!

آقايان يك دريچه سد جيرفت را باز كنيد ، كشاورزان و دامداران كهنوج و جيرفت هيچ چيزي از شما نميخواهند و هر زماني شما خواستيد بهره برداري به نفع كشور و ميهن اسلامي ما و به نفع جامعه و مردم ايران بكنيد آن دريچه را ببنديد و آن اهداف كلاني كه ميگوييد دنبال كنيد مردم هم حرفي ندارند ولي حال كه سد هيچ بهره اي ندارد مردم را نكشيد ، كاري نكنيد كه جوانان به جاي كشاورزي دامداري رو به سوي گازوئيل فروشي و قاچاق فروشي بياورند.

در فصل بعد خواهم نوشت چگونه اكوسيستم گياهي و جانوري را با اين وضعيت در رودبار زمين فلج كرده اند و كاري نكنيد دست به افشا گري و رسوائي هايي كه در حق مردم انجام داده ايد بزنم!

ظاهرا دوست دارند با مدرك و دليل هر آنچه كه مردم در جريان نيستند در جريان بگذارم!

در يك فصل رسوايي مرفين فروش هاي جيرفتي و ساخت و سازها و سوء استفاده ها را به مردم خواهم گفت

البته مردم ساردوئيه ، رابر ، بافت ، قنات ملك و عشاير كهنوج ، كهنوجي هستند و ما آنان را كهنوجي ميدانيم و جيرفتي ها بخصوص دوبنه و چمن و سرجاز و ديگران خود را به اين اشخاص صل نكنند و در قالب آن سنگ به سينه براي خود بزنند.

خير ، مرفين فروش هايي كه لقمه ناني نداشتند وقتي از جيرفت آمدند حال مالك مال و مكنت از راه نا مشروع فروش مواد و در حال پول شويي و ساخت و سازهاي آن چناني هستند.

كهنوجي ها ، مردم رودبار زمين ، عشاير و دامداران

من رسوا گري ميكنم فقط شما ياري كنيد.

اي مردم يك مسئول جواب منطقي يا هر جوابي دارد در اين رابطه به من بدهد من روي وبلاگ قرار ميدهم ولي بدانيد هيچكدام پاسخي هم نميتوانند بدهند.

ما عشاير و دامداراني از فاميل ها و طوايف متعدد به نام هاي امير شكاري ، سليماني ، علي دادي ، شهرياري سرحدي كه گل سر سبد علم و دانش و معلمين عزيز ما در بين تمامي معلمين بودند امثال شهيد عليناز امير شكاري و علي اكبر سليماني هميشه همانند درخشش ياقوتي و مرواريد نام و خاطره آنان در حال درخشيدن است و رزمندگان و جانبازاني از بين آنان همانند شهيد علي دادي و پاسداراني هم چون سرهنگ پاسدار احمد سليماني و قاسم سليماني كه الگوي ادب و رزمي براي ما بودند هميشه به آنان افتخار ميكنيم اما كجا اي مردم كهنوج و رودبار زمين شما تا كنون عشايري در بين خود داشته ايد به نام سعيدي و جبال بارزي و يا دلفاردي و يا بهرمند و محمد آباد مسكوني و ساير اشخاص و طوايفي كه از فرصت سوء استفاده مي كنند و ميخواهند در اين وادي و در اين لواي عشايري همانگونه كه جيرفت را به روز سياه كشاندند و مردم جيرفت را در به در از ديارشان كردند حال با فرصت طلبي ميخواهند كهنوج و رودبار زمين را به ويراني بكشند و روي به كهنوج آورده اند و خود را عشاير كهنوج جا ميزنند . بايد به آنان گفت زهي خيال باطل ! كهنوج ، كهنوج است و مردم آن تحمل شما سود جويان را ندارند .طوايف عشاير كهنوج مشخص هستند و فرقي ميان عشاير كهنوجي و مردم كهنوج نيست . طوايف اصلي عشاير كهنوج عليدادي ، اميرشكاري ، سليماني ، محمد رضايي و شهرياري هستند و هر طبقه عشايري كه اميد طوايف كهنوجي الاصيل كه نام برده شد در بين آنان بعنوان عشاير كهنوجي تاييد كنند ، مردم كهنوج آنان را كهنوجي ميدانند و قبول دارند. خواهشا بخصوص جبالبارزي ها خودشان را قاطي عشاير ما نكنند چون ما قدوم جبالبارزي ها را در كهنوج مايه ننگ و سياه بختي براي منطقه مان ميدانيم.

عشاير ما معلمين علم ، فرهنگ ، دانش و ادب ما بوده اند.شهيد عليناز امير شكاري و شهيد روحاني عليدادي و دبيران بزرگ و انديشمند و دلسوزي كه حق به گردن يكايك تحصيل كردگان كهنوج دارند ، همانند علي اكبر سليماني كه اگر بخواهيم عشاير كهنوج را در يك نام و وجود علمي خلاصه كنيم ما ميگوييم عشاير كهنوج = شهيد عليناز اميرشكاري كهنوجي = شهيد عليداد كهنوجي و معلم دلاور و عزيزمان علي اكبر سليماني كهنوجي . ما كهنوجي ها همه ميدانيم علي اكبر سليماني با وجودش در شهر ما انديشمند و دانشمند خلق كرد كه هيچ كس نميتواند علي اكبر سليماني دومي خلق كند كه الگوي شايستگي و علم و معرفت و دانش باشد كه بخواهد مردانه و جانانه و دلسوزانه در تربيت فرزندان كهنوج در راه كسب علم و دانش اينگونه از خود گذشتگي نشان دهد.

دكتر عليرضا حبيبي پور


مطالب مشابه :


چندتا عکس از کهنوج

باغ انـــگور در کــــهنوج. دانشــگاه آزاد واحــد کـــهنوج. خـــیابان ولـــیعصر(عج)




کوه شارگی کلمرز (ازسمت راست مسعود وزیری،ابراهیم دهقانی،رضادرویشی)

هيئت كوهنوردي كلمرز كهنوج از دانشگاه آزاد اسلامي واحد كهنوج مي باشم وبه تازگي




"تئاتر كهنوج"

تئاتــــــــــــر کهنوج - "تئاتر كهنوج" - در این وبلاگ از تئاترشهرستان کهنوج با خبر شوید!!!




سد جيرفت بلای جان رودبارزمين

كهنوج ، كهنوج است امر و الحاق شهرستان جاسک به این منطقه علاوه بر راهیابی به آبهای آزاد




"تئاتر کهنوج"

تئاتــــــــــــر کهنوج - "تئاتر کهنوج" - در این وبلاگ از تئاترشهرستان کهنوج با خبر شوید!!!




سازمان تجارت جهانی

آزاد; كهنوج نگين رودبار




برچسب :