لغات و اصطلاحات گیلکی در توتونکاری

1 – پاوریز: توتون (در کشت پاپروس گفته می شود)
2 – پاوریز باغ: باغ توتونکاری.
3 – پاوریز دانه: بذر توتون.
4 – پاوریزدانه شانی: پاشیدن بذر توتون در خزانه ای که برای همین کار در قطعه زمین نزدیک به خانه مسکونی هر کس در نظر گرفته شده است.
5 – شیتیل کله: خزانه ای که بذر توتون در آن پاشیده می شود و به شکل مستطیل است که طول آن در حدود 12 متر می رسد و معمولاً نزدیک حیاط خانه که دسترسی به آن آسان باشد قرار دارد.
6 – شیتیل: بالا آمدن بذر از خزانه و رویش آن بصورت دو گلبرگ کوچک قبل از انتقال به باغ توتونکاری.
7 – چرم، بروزن نرم: پهن گاو که در گوشه ای از زمین ریخته شده و کم کم رنگ گل به خود گرفته و به عنوان کود حیوانی برای سرعت بخشیدن به رویش و تقویت بذر توتون در خزانه مورد استفاده قرار می گیرد.
8 – ویجین: زدودن و پاک کردن خزانه نشاء از علفهای ریز و هرزه بعد از سر بیرون آوردن از خاک.
9 – راب: به معنی حلزون است.
10 – رابنا: جمع کردن حلزون از خزانه بذر توتون «نشاء» در شبهای تاریک با در دست داشتن فانوس که معمولاً وسیله زنان انجام می گیرد.
11 – سروه نخ: بر وزن زرورق، پوششی پلاستیکی روی خزانه بذر توتون در شب های یخبندان، برای حفظ بوته های تازه روئیده از خطر یخ زدن.
12 – آبپاش: ظرفی برای آب دادن بذر تازه روئیده توتون در خزانه به گنجایش تقریباً 6 آفتابه معمولی و به شکل خود آفتابه.
13 – شیتیل چینی: کندن بوته های توتون از خزانه برای انتقال آن به باغ توتونکاری که چیدن و انتقال آن وسیله خانم ها انجام می گیرد.
14 – وانیشا: بوته جوان توتون کنده شده و انتقال یافته از خزانه به باغ توتونکاری.
15 – وانیشاچو: چوبی باریک بطول تقریبی 35 سانت که سر آن تیز شده و برای سوراخ کردن زمین و جا دادن ریشه ظریف بوته های توتون بصورت تک تک و یکی یکی در آن سوراخها مورد استفاده قرار می گیرد.
16 – ریه: ایجاد شیارهائی در باغ شخم کرده توتونکاری با طول و عرض یکسان به عنوان بستر بوته های توتون، تقریباً بصورتی که ردیف به ردیف در قطعه زمینی به کشت خیار مبادرت کنند.
17 – ریه کش: کسی که وسیله «بولک» ایجاد شیار می کند. این عمل، کار مردها است.
18 – بولک: تکه آهنی به شکل تقریبی نعل اسب که دم آن را تیز کرده اند و برای شیار کردن و ریز ریز کردن کلوخهای بعد از شخم باغ توتون مورد استفاده قرار می گیرد، در حالیکه به چوب بلندی بنام بولک دمبه میخکوب شده است.
19 – بولک دمبه: چوب نیمه بلندی که به «بولک» متصل است و میخ شده و تقریباً حالت چکش مانند دارد.
20 – شم: شخم
21 – ور: عبارت از ایستادن چند نفر کارگر اعم از افراد صاحب باغ که اهل یک خانه اند یا کارگران روزمزد در یک صف منظم هنگام خرد کردن کلوخهای درشت بعد از شخم، با «بولک» که شرح آن قبلاض آمده است. البته این دسته کوچک کارگری باید به اندازه کافی از هم فاصله داشته باشند که موقع بالا و پائین آوردن «بولکها» با هم برخورد نکنند و جلو پیشروی کارگران دیگر را نگیرند. مقدار زمینی که با پیشروی این دسته از کارگران، خوب کوبیده و همواره می شود در اصطلاح توتونکاری «ور» نامیده می شود که بهمین ترتیب تمام باغ بطور یکدست خرد شده و برای ریه کشیدن آماده می شود.
22 – گرواز: نوعی بیل که برای شخم کردن زمین وسیله کارگران مورد استفاده قرار       می گیرد.
23 – گروازدمبه: دسته چوبی بیل شخم زنی که در حدود 2 متر می شود.
24 – پادوش: کوهانی چوبین که بمنزله اهرمی است که پا را روی آن می گذارند و با فشار نیرو روی آن، تیغه تیز «گرواز» هر چه بیشتر در زمین فرو می رود تا عمل شخم بهتر انجام شود. تلفظ دیگر آن پاتوش است.
25 – وادخ: نشاندن دوباره بوته های توتون در جای بوته های پیشین که بهر جهت در باغ، نتوانسته رشد کند و سوخته است.
26 – جیبین: نوعی کرم که ریشه بوته های توتون را می خورد و مانع نمو آنان می شود و غالباً نامرئی و پیدا نشدنی است.
27 – کون خشک: عدم توانائی بوته های توتونی که به علت محکم نکردن ریشه های موئین خود در زمین نتوانسته اند رشد کنند و خشکیده اند.
28 – پوت: کرمی سیاه و نسبتاً چاق که ریشه بوته های توتون را در زمین  می خورد و اغلب با کاویدن انگشت در زیر بوته ها و کنار گذاشتن خاکها پیدا و کشته می شوند.
29 – کاشتن: زدن علفهای هرزه برای آشکار شدن هر چه بیشتر بوته های کوچک توتون و استفاده از آفتاب و مهتاب «بوسیله بولک».
30 – میان کاشت: زدودن علفهای هرز از بستر توتون در باغ، برای کمک به رشد بیشتر آن.
31 – توپلاق: علفهای هرزه زودرشد و پرشاخ و برگ در بستر توتون که حتماً باید با دقت وسیله «بولک» بریده شود و در آفتاب بسوزد. تقریباً مترادف است با علفهای هرزه ای که همراه بوته های برنج رشد می کنند.
32 – تک بورواش: علفهای هرزی بشکل پیچک که میدان قابل توجهی از زمین توتونکاری را در اختیار می گیرند.
33- فاکش: تمیز کردن اطراف بوته های توتون با دقت در سر تا سر باغ.
34 – گیل دخی: ریختن خاک زیر بوته های توتون برای رشد سریعتر آنان.
35 – کون گیل: خاک ریزی و جمع کردن خاک در اطراف ساقه های باریک بوته ها.
36 – دس گیل: ریختن خاک زیر بوته های توتون در زمانی که حدود 15 سانتی متر از زمین بالا آمده و رشد کرده است.
37 – پاولک: برگ های نزدیک به سطح زمین توتون که در این حال مقدار قابل توجهی رشد کرده اما هنوز رشد آنها به کمال نرسیده است.
38 – کمرولک: چیدن برگ های پهن توتون که در این حال رشد بوته ها به کمال خویش نزدیک می شوند.
39 – لچه ولک: چیدن برگهای کم عرض توتون در انتهای درخت توتون در حالیکه کاملاً رشد درخت به کمال رسیده است.
40 – سرگول: گلی که در رأس درخت توتون می روید و نشانه آن است که رشد توتون به حد کمال رسیده است و بعد از بیرون آوردن گل دیگر رشد نمی کند.
41 – پاوریزدار: درخت توتون در حالیکه هنوز برگ دارد و قابل استفاده هست.
42 – پاوریزخاش: درخت استخوانی بی شاخ و برگ توتون در حالی که دارد خشک       می شود و دیگر مورد استفاده قرار نمی گیرد.
43 – سفه: سبدی که با شاخه های چوبی نازک برای حمل توتون و برگ های چیده شده آن از باغ به خانه مورد استفاده قرار می گیرد و بشکل استوانه است.
44 – زیبیل: همان زنبیل است که گاه گاه برای حمل توتون مورد استفاده قرار می گیرد.
45 – سرچین: قرار دادن مقدار بیشتری برگ چیده شده توتون در سبد یا زنبیل که بهرحال بیشتر از گنجایش آنان است.
46- فوچین: با نیروی دو دست فشردن با احتیاط برگ های تر در سبد یا زنبیل برای جا باز کردن بیشتر و گنجایش بیشتر.
47 – بسته: چیدن منظم برگ های توتون و قراردادن آنها روی هم با نظم و ترتیبی که موقع جمع کردن از سطح زمین بتوان به آسانی از زمن برداشت و با همان نظم پس از انتقال به منزل، در جائی که قبلاً برای مراحل بعدی آن در نظر گرفته شده است روی زمین چید.
48 – رشته: ریسمان که شرح آن بعداً خواهد آمد.
49 – نژدوم: ریسمان بسیار باریک شبیه به نخ تسبیح و کمی جاندارتر از آن.
50 – سوزن و سوزن زنی: آلتی از مس به درازا و قطر میل کاموابافی برنگ سفید که ابتدای آن تیز و در انتهای آن سوراخی تعبیه شده که ریسمان «رشته» از آن سوراخ همانند نخی که به سوزن دوخت و دوز اختصاص دارد روانیده می شود و در این هنگام یک برگ یک برگ توتون تر را از ناحیه دمبرگ آن به داخل سوزن انتقال می دهند و پس از پر شدن ظرفیت سوزن با دست، برگها را به ریسمانی که به انتهای سوزن آویخته است انتقال می دهند. البته نژدوم نیز برای همین کار مورد استفاده قرار می گیرد.
51 – سوروف: انتقال 3 سوزن از برگ توتون تر به ریسمان را یک سوروف می نامند.
52 – گرمخانه: ساختمانی که برای خشک کردن توتون استفاده می شود.
53 – واغون: چوب بستی به شکل تقریبی نردبان با این تفاوت که دو بازوی اصلی آن که بطور موازی در برابر هم قرار می گیرند مقداری قطورتر از دو بازوی اصلی نردبان است اما فاصله این دو بازوی مکوازی به یک متر و اندی می رسد و در همین فاصله با 3 چوب نازکتر از بازوان که بطور افقی روی آن دو بازوی اصلی قرار می گیرند میخکوب می شوند که خود آنان نیز به تقریب 5/2 متر درازی دارند و بعد ریسمان های پر از برگ توتون بطور عمودی در این چوب بست که واغون نام دارد برای انتقال به گرمخانه بسته می شوند.
54 – کیتاوی: دو چوب بلند را موازی می گذارند و سپس ریسمان پر از برگ تر توتون را که سوروف نامیده می شود بطور افقی در دو چوب مذکور می بندند بطوریکه عرض دو چوب موازی بیشتر از طول ریسمان نباشد. چون مانع دیگری غر از ریسمان و بال چوبها نیست، حمل آن بسیارآسانتر از «واغون» است که شرح آن گذشت، تفاوت واغون با «کیتاوی» آنست که واغون حتماً باید با آتش گرمخانه خشک شود در صورتی که «کیتاوی» با گرمای آفتاب خشک می شود که نام دیگر آن «آفتاوی» است. نظر به اینکه هرگاه در مواقع ضروری بخواهند «کیتاوی» ها را تغییر مکان دهند می توانند مثل کتاب دو چوب موازی را آنقدر بهم نزدیک کنند که کاملاً بسته شوند و حمل آن آسان شود، بهمین خاطر نام آن را از کتاب گرفته و کیتاوی نامیده اند.
55 – آفتاوی: نگاه کنید به کیتاوی.
56 – رامکا: چوب های قطور و بلندی که بصورت پله پله با فاصله های معین در دیوار طرفین گرمخانه تعبیه شده اند و برای گذاشتن واغون ها بر رویشان مورد استفاده قرار می گیرد.
57 – واله زنی: انتقال واغونهائی که توتون وسیله ریسمان ها به آن بسته شده اند و با کمک حداقل چهار نفر به گرمخانه انتقال می یابند. این کار انتقال واله زنی نام دارد.
58 – بالک: بال کوچک چوبی، که نام دیگر «رامکا» نیز هست.
59 – گلفاکودن: جلوگیری از بهم چسبیدن برگهای توتون در ریسمان و با دست آنها را از هم جدا کردن برای زودتر خشک شدن در گرمخانه.
60 – گول بندی: گره زدن ریسمان به چوب واغون به شکل گره کراوات طوری که پس از خشک شدن به آسانی بتوان باز کرد.
61 – جود: بستن واغونی به واغون دیگر در گرمخانه وسیله طناب.
62 – کنده: تنه درخت به طول معمولی هیزم که برای خشک کردن توتون در گرمخانه مورد استفاده قرار می گیرد و بیشتر با لفظ «گرمخانه کنده» بیان می شود.
63 – کوری: کوره ای که ساختمان آن با آجر صورت می گیرد و قسمت اعظم آن با ساختمان گرمخانه یکی است و فقط دهانه کوره به اندازه ای که تنه های نسبتاً قطور درخت بتواند در داخل کوره جای بگیرد، بیرون از گرمخانه قابل رویت است.
64 – پاچال: محدوده کوره گرمخانه برای چیدن کنده و آماده کردن آن در دهانه کوره و انتقال آن کنده ها از آن محدوده بداخل کوره.
65 – ترمبو: لوله هائی که از حلب وسیله حلبی سازها ساخته می شود و دهانه آنها معمولاً به اندازه دهانه لوله های آب گرمکن 60 گالنی است اما طول آنها تقریباً سه برابر لوله های آب گرمکن بوده و برای انتقال آتش، از کوره به داخل گرمخانه هنگام خشک کردن توتون مورد استفاده قرار می گیرد و البته در کف گرمخانه تعبیه می شود.
66 – گیل واسین: گل اندود کردن تمام منفذهای در و پنجره گرمخانه پس از انتقال واغون بداخل گرمخانه.
67 – سوسته آتش: آتش کردن کوره گرمخانه بطور ملایم که توتون تر آهسته آهسته با آن آتش ملایم پژمرده شود.
68 – تونده آتش: آتش کردن با حرارت فوق العاده برای خشکانیدن توتون.
69 – کوله آتش: حرارت فوق العاده آتش را کوله می گویند که از نظر تلفظ با شعله مترادف است و همیشه با پیشوند عددی همراه است: ای کوله آتش، دو کوله آتش ...
70 – غوره دار: برگ هائی از توتون که از ناحیه دنباله به دلخواه خشک نشده و اگر با دست لمس شود نرمی آن حس می گردد.
71 – زرد: برگ خشکیده توتون که رنگ زرد آن دلخواه بوده و بهترین رنگ برای عرضه به دخانیات است.
72 – نیم زرد: رنگ مایل به زردی که بعد از زرد، ممتازتر از سایر رنگ هاست.
73 – آل: رنگ متمایل به قهوه ای سوخته که چندان طرفدار ندارد.
74 – قلمس: رنگ برگ خشکیده توتون که مایل بر سرخی است و پست ترین نوع جنس است و در خریدن بسیار ارزان و تقریباً نزدیک به مفت خریداری می شود.
75 – لمبوئی: لیموئی مایل به سبز.
76 – شقه: توتون خشک شده از گرمخانه بیرون آمده و از واغون باز شده که هر 10 «سوروف» آن در یک جا جمع شده و ریسمان های آنها بهم گره می خورند و در نهایت این مجموعه 10 تائی توتون خشکیده را «شقه» می نامند.
77 – شقه و وکوشی: بردن مجموعه های 10 تائی برگ خشکیده توتون به پشت بام خانه و جا دادن در آنجا تا هنگام «تاکونی».
78 – بام پوشت: پشت بام خانه که جای حفاظت شقه ها است.
79 – نم نان: گذاشتن شقه های توتون در حیاط خانه روی زمین که از تماس مستقیم با گل سرد و وزش ملایم باد روی آنها، نرم و شل شده بطوریکه بتوان با دست، صبح روز بعد تمام چین و چروک های برگ را به آسانی زدود.
80 – تاکودن: زدودن چین و چروک برگهای نم کشیده توتون و روی هم گذاشتن تک تک برگها بطور صاف و اطو کرده تقریباً همانطوریکه در بانک پول را شماره کرده و بر روی هم می چینند.
81 – دست کودن: بستن گلوی یک مشت توتون «تا» کرده شده با نخ باریکی از همان ریسمان معروف مذکور که تکه تکه بریده شده و برای استفاده همین کار، آماده گردیده است.
82 – بسته گاه: روی هم چیدن توتون دسته کرده بطوریکه عرض آن بیش تاز 80 سانت و ارتفاع آن بیش از 5/1 متر نباشد زیرا در غیر اینصورت ممکن است بخوبی رویهم قرار نگیرند و از هم پاشیده شوند.
83 – خرند: بروزن پرند، همان عملی است که در مورد بسته گاه گفته شد.
84 – کوچی «دمار»: قسمت دنباله برگ توتون، همان قسمت که در گیاهان دم برگ نامیده می شود، در هنگام «خرند» کوچی ها باید بطور مساوی روی هم قرار بگیرند.
85 – دمار: همان کوچی است با این اختلاف که از ابتدا تا انتهای برگ بصورت رگ در بدن کشیده شده است. هنگامی کاربرد دارد که در گرمخانه خوب خشک نشده باشد.
86 – تاچه: عمل عدل بندی توتون در گونی برای حمل به دخانیات که هر یک عدل را یک تاچه گویند.
87 – تیلیس: همان گونی که برای عدل بندی توتون مورد استفاده قرار می گیرد.
88 – بندکشی: با یرسمان طرفین گونی را که توتون عدل بندی شده در داخل آن است محکم بستن.
89 – صندوق: دستگاهی چوبین و سبک که قابل حمل است و در حالت عادی و غیر ضروری بطور تکه های جدا از هم در گوشه ای گذاشته می شود و هنگام لزوم با اتصال چفت و بست های چوبین بهم وصل گردیده و بصورت صندوقچه ای در می آید که توتون را یک دسته یک دسته به دقت و نظم خاصی در امکان عرض و ارتفاع آن، و با وساطت یک تخته گونی در درون آن می چینند و هنگامی که ظرفیت صندوقچه تکمیل شد، عدل توتون آماده حمل به دخانیات شده است.
90 – جواز: برگ اجازه به تعداد معین عدل توتون به صاحب آن از ناحیه مأمور دخانیات برای حمل به شرکت دخانیات و فروش آن.
91 – پوت: وزنی معادل 16 کیلوگرم هنگام فروش عدل ها و محاسبه پول فروشی آن.
92 – پنجاه حساو: پنجاه حساب: اصطلاح مزدبگیران که مزدشان بر اساس شمارش تعداد ریسمان است که در طول روز توانسته اند از برگ تر توتون پر کنند. توضیح اینکه اغلب اینگونه کارگران زنان بیکار و خوش نشین در روستا هستند که روزانه می توانند در حدود صد ریسمان را از توتون پر کنند یا به اصطلاح رایج توتونکاری «صد سوروف پاوریز، سوزن» بزنند.


مطالب مشابه :


محصولات دامار

شامل : بکس- میخکوب - باد پاش - شلنگ تلفنی - دلر - پیچ گوشتی - چسب زن و شرکت مازند(ویستا)




دانلود رایگان بازی تورنمنت غیر واقعی Unreal Tournament 3

بسیار زیبا و چشم گیر است که می تواند ساعت ها شما را پای رایانه میخکوب کند.جلوه ویستا) 3.0




دانلودستان (دانلود اینجاست )بشتابید . دیر نکنید چون تکرار نداره

این بازی روی ویندوز xp و ویستا و ویندوز 2003 تست شده است و ها پای میز کامپیوترتان میخکوب




یادش به خیر، روزهای زیبا

اراده کنند و تلوزیونو روشن کنن برنامه کودک و می بینند. 5 دقیقه به 5 میخکوب پای مجله ویستا




سوالات مبانی رایانه

ویندوز ویستا را در مقابل صفحه ی نمایشگر میخکوب کرده ، او را از دنیای واقعیات به




استاد کریمخانی و شبکه قرآن

بانک اطلاعات ویستا; است، ناب ترین و اصیل ترین مداحی ها را انجام می دهد و همگان را میخکوب می




خوراک خانواده ای ایرانی بیننده فارسی وان

را پخش کند و با وجود دوبله ضعیفی که دارد مخاطب را جلوی رسانه اش میخکوب کند می مجله ویستا




لیست برنامه ها و کاربرد آنها در گوشی

• موسیقی مناسب تماشاگر را میخکوب • ویندوز ویستا - نسخه نهایی • آموزش 24 زبان دنیا




لغات و اصطلاحات گیلکی در توتونکاری

مورد استفاده قرار می گیرد، در حالیکه به چوب بلندی بنام بولک دمبه میخکوب شده ویستا مرجع




برچسب :