داستان نهم : كرم خاكي

آن روز ندا و نگين در حياط بازي مي‌كردند كه ناگهان از وسط باغچه صدايي شنيدند. يك كرم خاكي داشت با صداي بلند مي‌گفت: ...
«آهاي ندا و نگين من يك ساعت كه دارم داد مي‌زنم و مي‌خواهم به شماها يك چيزي بگم.»
ندا و نگين گفتند: بگو چي مي‌خواهي بگي ناز نازي؟
كرم خاكي گفت: چقدر حياط شما زيباست. مي‌شود من اين جا بمانم.
ندا و نگين خنديدند و گفتند: باشه.
كرم خاكي خوش حال شد. ندا و نگين توي يك قوطي كرم خاكي گذاشتند. كرم خيلي خوش حال بود كه دو دوست پيدا كرده است.
ندا و نگين هم خيلي خوش حال بودند كه يك دوست كوچك هم پيدا كرده‌اند.
ندا و نگين و كرم خاكي هم ديگر را دوست دارند.

 
 


مطالب مشابه :


همه چيز در رابطه با كرم خاكي

همه چيز در رابطه با كرم و اطلاعات زیادی را در مورد خصوصیات كرم خاكي ،شیوه زندگی آنها




همه چیز در باره پرورش کرم خاکی زباله خوار و تولید ورمی کمپوست

همه چیز در باره گفتنی ها در مورد کرم خاکی پرورش كرم‌هاي خاكي در حال حاضر به




همه چيز درباره ورمي كمپوست

همه چيز درباره از نظر پيشينه تاريخي، كرم‌هاي خاكي در حدود 600 امید است مورد استفاده




همه چيز در مورد رنگ قهوه اي

همه چيز در مورد خرمايي، خاكي قهوه اي نماينده طبيعت است و رنگ كرم هم نشين جذاب




راه اندازي كسب و كار توليد ورمي كمپوست و پرورش كرم خاكي

همه چيز در رابطه با راه اندازي كسب و كار توليد ورمي كمپوست و پرورش كرم خاكي اگر به دنبال کسب




ماهی دیسکس

اطلاعاتی در مورد و كرم خاكي ) كند و دوباره آنرا ببلعد در طبيعت اين ماهي چيز




داستان نهم : كرم خاكي

كرم خاكي گفت: چقدر داستان و خاطره را هم‌زمان با آموختن خواندن و نوشتن آغاز كرد و در اين




برچسب :