همه چيز در مورد تسبيح

تسبيح ها و آدم ها
اين روز ها دست خيلي ها تسبيح مي بينيم. بعضي ها با آن ذكر مي گويند
و بعضي ها فقط دست مي گيرند.جلوي مغازه هاي تسبيح فروشي كه مي ايستي،
گيج مي شوي. تسبيح ها هم براي خود عالمي دارند
انواع و اقسام تسبيح ها
صد دانه تسبيح دسته به دسته
يك سري شان از لحاظ شكل و شمايل با هم فرق مي كنند. يك سري هم دانه هايشان بيشتر، و پرمايه ترند. دانة بعضي ها را قالب مي گيرند، بعضي ها را مي تراشند. يك وقت دانه هاي خرما و باقي چيزها را به بند مي كشند، گاهي هم سنگ. مرجان و ستارة دريايي تراش خورده را هم اگر در بند تسبيح شيوخ ديديد تعجب نكنيد. اين فكر هم به مخيل تان نيايد كه همه شان ساخت وطن يا حداكثر كشورهاي هم مسلك خودمان است. از آلماني اش پيدا مي شود تا هندوستاني و افغاني. البته حالا نوع چيني اش بازار تمام عالم حتي مكه و مدينه را تسخير كرده(!) تخيل و سليقة آدم ها، به اندازة راه هاي رسيدن به خدا، تسبيح هاي مختلفي طراحي كرده و ساخته كه آشنايي با آن ها خالي از لطف نيست
تعداد دانه ها
تسبيح هزاردانه
ما بيشتر صدتايي اش را مي شناسيم. ولي جورهاي ديگري هم دارد.
تسبيح اصلي
تسبيح اصيل، همين است. تنها همان سي و سه دانه اي را كه ابتدا براي گفتن ذكر سبحان الله به كار مي رفته دارد. جنس دانه هايش هم اغلب از گِل اماكن متبركه و كروي است. مختصر و مفيد.
تسبيح هاي فعلي
اين يكي را زياد ديده ايد. صد دانه ياقوت كه در سه دسته، با نظم و ترتيب، كنار هم به بند كشيده شده اند. سه قسمت سي و سه تايي و دو عدسك كه آن ها را از هم تفكيك مي كنند.
تسبيح ذكر
هر كس از اين ها دست مي گرفت، نشانة زهد و تقوايش بود؛ يا لااقل ادعاي آن را داشت. چون نفس آدم بند مي آمد تا يكي يكي دانه هايش را رد كند. شوخي كه نيست، هزار دانه دارد.
چهاريكه
۲۵ دانه اي است. بيشتر براي تفنن دست مي گيرند تا ذكر! جنس دانه هايش از چوب يا كائوچو است. دانه هايي كه درشت تر از دانة ساير تسبيح هاست
انواع دانه ها
تسبيح تربت
مقدس ترين نوع تسبيح كه از تربت امام حسين(ع) برداشته و ساخته مي شود. طبيعتا انحصاري هم هست و فقط در كربلا توليد مي شود. تسبيح هاي تربت، عطر خاصي دارند كه با عطر همة خاك ها فرق مي كند. كافي است يك بار تسبيح يا مهر تربت را توي دستتان بگيريد، كمي آن را بدميد و بعد بلافاصله بويش را استشمام كنيد. اگرچه تسبيح هاي ارزان قيمتي هستند كه حدود سيصد تومان بيشتر قيمت ندارند اما ثواب ذكر گفتن و حتي همراه داشتنش از هر تسبيح ديگري بيشتر است
جوين
يك جايي نزديك مشهد امام رضا(ع) هست كه به اش مي گويند جوين. كار خيلي از مردم جوين، تسبيح سازي است. اگر رنگ تسبيح، قرمز اناري بود و توي نور شفاف بود، همان جوين مرغوب است كه به عليمرادي معروف است. جوين عباس آباد اما توي نور، شفاف نيست. قيمتش هم خيلي كمتر است. سنگ جوين هم بايد توي دست بچرخد تا رنگ سياهش كم كم به اناري بزند
سندلوس
روسيه، آلمان، تركيه و در ايران، شهر تبريز، توليدكنندگان اصلي سندلوس هستند كه از تركيب چند نوع مادة شيميايي به دست مي آيد. سندلوس هم با مالش دست و گرداندن، هم شفاف تر مي شود و هم بوي جوهر و مركب مي گيرد. انواع سبز، قرمز، زرد و آبي دارد. اما مقبوليت سبز و آبي اش بيشتر است. طوري كه تسبيح هاي دسته چندم آبي و سبز را گرمي 15هزار تومان مي خرند
مرجان
از اسمش تابلوست كه اين يكي هم منشأ دريايي دارد. منتها يك خصوصيت خيلي جالب دارد كه گرداندن اش را هيجان انگيزتر مي كند. تسبيح هاي مرجان آكبند، سفيد رنگ هستند. اما وقتي كه توي دست مي گردند تغيير رنگ مي دهند. اول زرد و نارنجي و بعد قرمز. تسبيح هاي مرجان قرمز، هم خيلي قشنگ تر هستند و هم خيلي مرغوب تر و البته گران تر
عقيق و فيروزه
دو تا سنگ خيلي معروف و خوشرنگ كه بيشتر توي انگشترسازي كاربرد دارد. اما هستند كساني كه پول خرج مي كنند تا دانه هاي عقيق يا فيروزه توي دستشان بچرخد. عقيق سوغات يمن است و گرمي 15 هزار تومان، آب مي خورد. البته انواع چيني و آمريكايي اش هم هست كه ارزان تراند. فيروزه هم مال نيشابور خودمان است و مي شود گفت قيمت خاصي ندارد و تا بي نهايت مي شود پول برايش خرج كرد. البته اين را هم بدانيد بد نيست كه الان توي كل كشور فقط و فقط 15 نفر، آن هم در طبقه دوم بازار رضا(ع) مشهد، تسبيح فيروزه مي سازند. البته چيني ها اين جا را هم قبضه كرده اند و فيروزه هاي تقلبي و شيشه اي را خيلي ارزان تر از ديگر رقبايشان مثل آلمان و ژاپن مي فروشند
يسر
عربستان سعودي و تايلند، مراكز اصلي ساخت تسبيح يسر هستند. به خصوص كه يسر حجاز در مرغوبيت، رقيب ندارد. يسر را از لوله كردن برگ هاي يك نوع درخت دريايي مي سازند. بعد اين برگ هاي لوله شده را اين قدر به هم مي پيچند تا سفت شود و بعد نخ تسبيح را از وسط دانه هايش رد مي كنند. برگ يسر نر و ماده دارد و تسبيح يسر خوب، تسبيحي است كه به قول اهل فن بچه نخورد . يسرها، سورمه اي رنگ هستند و براي قشنگ تر شدن، رويشان را نقره كوبي مي كند. ويژگي منحصر به فردشان اين است كه وقتي دست رويشان مي كشي، بوي جوهر خوشنويسي مي دهند. تسبيح يسر را گرداندن، توي چند جا سفارش شده است و معروف است كه همراه داشتن اين تسبيح، شادي آفرين است
شاه مقصود
معروف ترين نوع تسبيح. بچه ناف افغانستان است. جلال آباد و قندهار پر است از حجره هاي تسبيح سازي و سنگ تراشي كه استادان دارند نانشان را از تراش سنگ تسبيح شاه مقصود به دست مي آورند. مثل عتيقه ها، انواع قديمي و دسته چندمش خيلي گران تر از نوع صفر كيلومترش است. چون هر چه بيشتر دست بخورد و توي دست بچرخد، شفاف تر، قشنگ تر و البته زردتر مي شود. يك ويژگي ديگر هم دارد كه جنس سنگش زهر كيش است. براي همين اسم تسبيح پادزهري را هم رويش گذاشته اند. شاه مقصود سبز، از همه ارزان تر است . اما زردترها و دست خورده ترهاگران ترند. ما كه باور نكرديم، اما يك تسبيح ساز مي گفت تسبيح شاه مقصودي ديده كه دو ميليون تومان قيمت داشته. سروته دانه هاي اين تسبيح نبايد خوردگي داشته باشد
صندل
تسبيح صندل، از يك نوع چوب معطر هندي ساخته مي شود كه بويي شبيه بوي عود مي دهد. قيمت صندل خوب، تا 10 هزار تومان هم مي رسد. اما معمولي هايش را با هزار تومان هم مي شود خريد
تسبيح مكانيكي
از همان ذكر شمارهاي كروي مانندي كه يك برجستگي دارد و يك شماره انداز كه با هر فشار دگمه يك شماره كنتور مي اندازد. چيني است و بازارش توي مكه و مدينه خيلي داغ است . اين ذكرشمارها را ساخته اند براي حواس پرت ها .ولي بعضي وقت ها قات مي زند و يكهو 568 تا شماره بالاتر مي اندازديا روي عدد 23 مي ايستد و تكان نمي خورد
كهربا
تسبيح هاي كهربا، رنگ زرد مايل به آجري دارند. دانه هايشان خيلي درشت است و از يك نوع فسيل دريايي از كف دريا مي سازندشان. نوع آلماني كهر با خيلي معروف و مرغوب است و به ازاي هر گرم، تا ده هزار تومان به فروش مي رسد. اما كهرباي درياي بالتيك چنگي به دل نمي زند و هر گرم اش حدود هزار و پانصد تومان است. كهربا دو تا ويژگي جالب دارد. اول اين كه وقتي رويش دست بكشي، توليد الكتريسيتة ساكن مي كند و چيزهايي مثل كاغذ را بلند مي كند و دوم اين كه وقتي همان مالش دست را تكرار كني تا كهربا كم كم گرم شود، بوي ليمو مي دهد
تسبيح هاي پلاستيكي
هر جور، هر شكل و هر رنگي را كه بخواهيد، توي تسبيح هاي پلاستيكي مي شود پيدا كرد. دانه درشت و ريز سياه، سفيد، رنگي و... . براي همين قيمتش هم نوسان دارد. از تسبيح 50 توماني داريم تا 5 هزار توماني. اين، سليقه، رنگ بندي، فشرده و مرغوب بودن جنس دانه و قالب زيباي كار است كه به آن، قيمت مي دهد.
تسبيح ديجيتال
چيني ها اگرچه در مورد قبلي، حسابي گاف دادند و اعتبارشان توي بازارها از دست رفت. اما اين يكي را خوب آمدند. يك ذكر شمار تر و تميز كه با يك باتري كوچك ساعت كار مي كند و علاوه بر مشخص كردن شماره ذكر، ساعت زنگ دار هم هست و از آن بهتر مي توانيد تنظيمش كنيد كه هر چند ذكر، يك بار يك بوق كوچك بزند و شماره ذكرها را بدون نگاه كردن به صفحه اش، بدانيد
از باقه تا بذرالبنج
همه جور سنگ و چوب و گياهي كه فكرش را بكنيد، شكل مي دهند، يك نخ از تويش رد مي كنند و به نام تسبيح مي دهند دست مردم. تا حالا اسم بذرالبنج را شنيده ايد؟ يك جور شيرة گياه است كه به دانه هاي تسبيح تبديل مي شود. تسبيح باقه هم رنگارنگ است. از سبز، قرمز و ساده دارد تا رنگ پرچمي كه مخلوط سبز و سفيد و قرمز است.يك نوع تسبيح هم هست كه دست پروردة يهودي هاست. يك نوع خاك و صمغ مخصوص را با هم ممزوج مي كنند و وقتي شكل گرفت هر نوع عطري مثلا گل محمدي داخلش تزريق مي كنند تا وقتي كه توي دست مي چرخد، بوي عطرش توي فضا بپيچد. تسبيح هاي يهودي از راه اردن وارد بازار كشورهاي عربي و اسلامي مي شود.
تسبيح انگشتي
دست هايتان را كه ازتان نگرفته اند. ده تا انگشت داريد به چه قشنگي. هر كدام سه تا بند دارند. مي شود سي تا. اول اين كه خرجي روي دستتان نمي گذارد، دوم اين كه حساب شمارة ذكرها را با يك نگاه مي توانيد داشته باشد و سومين نكته كه از بقيه مهم تر هم هست اين كه هميشه همراهتان است. از يك تسبيح ديگر چه مي خواهيد؟
مجموعه اي به نام مسبّح!
قديم ها به تسبيح، مسبح هم مي گفتند. اين ها اجزاء لاينفك تسبيح از اول تا به امروز هستند.
دانه ها: اين ها سياهي لشگر تسبيح به حساب مي آيند و از نظر جنس دانه و تعداد، تقسيمات مفصلي دارند.
عدسك: همان ها كه دانه ها را به سه گروه تقسيم مي كنند. اغلب هم به شكل عدس اند. گاهي هم دانه هايي ريزتر از بقيه. مگر فرقي هم مي كند؟
شيخك ها: بيشتر از جنس دانه هاي همان تسبيح است. با شكلي مانند مخروط هاي ناقصي كه از طرف قاعده به هم وصل شده باشند.
سر تسبيح: سر تسبيح ها معمولا يك منگوله اي است. ولي در انواع گران تر (دو منگوله اي) استفاده از سنگ هاي قيمتي هم ديده مي شود
جنس دانه هاي تسبيح
ازخاك تا افلاك
بعضي تسبيح ها آب ديده اند. برخي نيز فروتن و خاكي(!).يعني يا منشأ دريايي دارند يا از خاك و چيزهايي كه در خشكي پيدا مي شود ساخته شده اند.
تسبيح از آب گذشته
طرز ساخت دانة اين تسبيح ها به روش تراشكاري است. اين كه نحوة تهيه مواد اوليه اش چگونه است بماند. اما به هر حال استادكاران از تراش سنگ، و گياهاني مانند مرجان و ستارة دريايي، دانه هاي تسبيح درست مي كنند. كه اغلب از جمله گران ترين هاي بازار است. (داخل پرانتز هم اين كه، كشكول دراويش را اگر مقدور باشد از موادي با منشأ دريايي مي سازند)
دانه هاي گياهي
معمولا از صمغ ها و رنگ ها تسبيح هايي مي سازند كه به تسبيح هاي بلورين معروف اند. چوب هاي سخت و خوشبوي درختان كه كم و بيش خوش رنگ باشد نيز ميان استادان فن براي تراش دادن، خريدار زيادي دارد.
دانه هاي خاكي
ساده ترين و بي آلايش ترين در نوع خودش است. خاكي خاكي كه با قالب گرفتن گل هاي مخصوص مانند گل خاك رس درست مي شوند. البته گاهي هم براي استحكام بيشتر، كمي برادة فلز دست گِل اوليه مي زنند.
دانه حيواني
فكرش را بكنيد تسبيحي كه در دست شماست، از عاج فيل يا شاخ گوزن باشد. هنرمندان از عاج فيل گرفته تا استخوان شتر و شاخ گوزن و چيزهاي ديگر را مادة اولية دانه هاي تسبيح مي كنند و با تراش دادن، اين وسيله را مي سازند. البته نوعي كه از شاخ گوزن ساخته مي شود گران تر است، شايد حكمتش خطرناك تر بودن راه تهيه اش باشد.
دانه سنگي
همه نوع اش پيدا مي شود.تسبيح با دانه هاي عقيق مي خواهيد يا يشم؟ شايد ياقوت و زمرد به نظر چشم گيرتر باشند! استادان اين كار براي ساخت دانه هاي تسبيح از تراش سنگ عقيق كه به رنگ هاي مختلف سرخ و آلبالويي پيدا مي شوند تا سنگ يشم به رنگ هاي سفيد، كبود و سبز تيره و سنگ شبق و ياقوت و زمرد استفاده مي كنند. در اين ميان هندي ها، تسبيح هايي درست مي كنند كه به عين الهره يا همان چشم گربه معروف است
به چه قيمتي در دست مي گيريم
با تسبيح چه كار مي كنيم
اصل تسبيح براي شمردن است، ولي نه شمردن هر چيز. چند سالي است كه تسبيح ها را خيلي جاها مي بينيم كه تعجب دارد. اين نه بد است و نه خوب. ولي مهم اين است كه قرار است با تسبيح چه كار كنيم. سي وسه دانه اي يا هزار تايي اش فرقي نمي كند
ذكرگفتن
درسجده يا در پياده رو
معروف ترينش همان تسبيحات حضرت زهرا(س) است. بعد از آن، نوبت به صلوات هايي مي رسد كه نذر مي كنيم و بايد تا موعد مشخصي بفرستيم. يك وقت هايي هم هست كه با خودمان قرار مي گذاريم ذكرهاي مشخصي را در روزهاي مشخصي بگوييم. اين جا هم فقط تسبيح به داد آدم مي رسد. استغفار و ذكرهاي ايام هفته را هم به اين ماجرا اضافه كنيد. البته آدم فقط ذكرها را با تسبيح نمي شمارد. مثلا ممكن است بخواهيد در يك روز، پنجاه تا سورة والعصر بخوانيد يا حتي براي ده نفر فاتحه بخوانيد. باز هم تسبيح؛ كار راه انداز است
خواندن نمازهاي مستحبي
ايستاده، تسبيح در دست
كي مي تواند خواندن نماز امام زمان(عج) را بدون تسبيح تصور كند. وقتي نوبت اياك نعبدو اياك نستعين مي رسد، اگر يك تسبيح خوش دست و حسابي نداشته باشي، بدجوري لنگ مي ماني. نمازهاي ديگري هم هستند كه در آن ها بايد قسمتي خاص را به تعداد زيادي بگويي، مثل قنوت نماز شب، نماز استغاثه، نماز آمرزش گناهان يا بعضي از نمازهاي حاجات
خواندن دعاها و زيارات
وقتي انگشت ها كم مي آورند
تصور گفتن و خواندن ذكر و جمله هاي زير ده تا با دست آسان است، ولي اگر كار به بالاي ده تا برسد، دست آدميزاد عاجز است. مثلا اگر يكي پايه باشد و بخواهد همة آن لعن ها را (در زيارت عاشورا) صد مرتبه بگويد، حتما بايد تسبيح دم دستش باشد. يا زيارات ائمه(ع)، جاهاي زيادي دارد كه بايد ذكرهايش يا حتي جمله هاي طولاني ترش را با تسبيح بگوييم. در كنار زيارت، دعاهاي زيادي هم همين ماجرا را دارند. مثل دعاي ام داوود.
در ضمن، اعمال ايام خاص و مكان هاي خاص هم جزو همين دسته به حساب مي آيند؛ مثلا اعمال ماه هاي قمري مثل رجب، شعبان و رمضان، يا اعمال روزهايي خاص مثل اعمال روز عرفه يا روز مباهله، و همچنين اعمال جاهايي مثل مسجد كوفه يا امام زاده ها.
استخاره گرفتن
دانه دانه هاي سرنوشت ساز
قرار نيست هر كسي تسبيح بگيرد دستش و براي خودش و ديگران استخاره بگيرد. ولي آن هايي كه علمش را دارند و صاحب نفس هستند، با تسبيح استخاره هاي عجيبي مي گيرند. البته دستورهايي هم براي استخاره گرفتن با تسبيح در مفاتيح پيدا مي شود، ولي باز از ما گفتن كه استخاره گرفتن كار هر كسي نيست؛ چه با تسبيح و چه بي تسبيح
چند ذكر پيشنهادي
فرياد نزن، زمزمه كن
مي شود خيلي راحت از كنارشان رد شد، ولي شما اين كار را نكنيد. بايستيد. فقط يك لحظه. سعي كنيد بشنويدشان. آن قدر خوب بشنويد كه آرام آرام زبانتان آن ها را زمزمه كند. اين ها چند تا از همان جملاتي است كه نبايد ناديده بگيريدشان. بعضي هايشان آشناترند و بعضي ها غريبه. ولي مگر فرقي هم مي كند؟ اين كه چند بار مي خواهيد بگوييد با خودتان.
سبحانك لا اله الا أنت إني كنت من الظالمين (ذكر يونس در شكم ماهي)
پاك و مبرايي اي خدايي كه جز تو معبودي ندارم و به درستي كه من بر خود ظلم كردم.
يا الله (تكراري به نظر مي رسد؟... با خودتان چند بار بگوييد تا ببينيد چه مي شود.)
اي خداوند.
يا من له الدنيا و الاخره ارحم من ليس له الدنيا و الاخره
اي كسي كه دنيا و آخرت از آن تو است! رحم كن بر كسي كه دنيا و آخرت ندارد.
اللهم ارزقنا توفيق الطاعه و املأ قلوبنا بالعلم و المعرفه
خدايا توفيق بندگي ات را به من بده و قلب ما را از علم و شناخت ات پر كن.
يا حبيب من لا حبيب له
اي دوست كسي كه جز او دوستي ندارد.
لا اله الا الله المَلِكُ الحق المبين
نيست خدايي جز خداوند حق آشكار
تسبيح در اديان ديگر
مهره اي در رشته ذكر
تسبيح را - به معناي مهره هايي كه در بند آمده باشد - بشر اوليه به صورت طوق و براي زينت استفاده مي كرده است. يك نوع دانة تسبيح شيشه اي هم كه مربوط به چهار هزار سال پيش است، در حفاري هاي مصر باستان پيدا شده است. اما اولين بار، براي مناسبات و اعمال مذهبي، مسيحيان از آن استفاده كرده اند. آن ها تسبيح هاي طولاني را كه در انتها صليبي داشت، به گردن مي انداختند. بعدها، كشيش هاي شرقي و كاتوليك ها از آن براي ذكر استفاده كردند. اما پروتستان ها استعمال اش را منفور مي دانستند. براساس يك روايت، به تدريج آشنايي مسلمانان با كشيش هاي شرقي (نستوري) موجب شد اين وسيله براي استفاده هاي مذهبي در بين مسلمانان به كار گرفته شود. هرچند مي گويند، تسبيح در اسلام، از زمان پيامبر(ص) براي استفاده مذهبي وجود داشته است
تاريخچه تسبيح در اسلام
روزي فاطمه زهرا(س) كه از كار روزانه خسته شده است، پيش پدرش پيامبر(ص) مي رود و از سختي كار خانه براي او مي گويد و كنيزي مي خواهد تا كمكش كند. اما پدر مي گويد: آيا چيزي را به شما نياموزم كه بهتر از هر خدمتكاري باشد؟! سي و چهار مرتبه تكبير - الله اكبر- بگوييد، سي و سه مرتبه الحمدلله و خداوند را با سي و سه مرتبه سبحان الله گفتن، ستايش كنيد.
از حضرت علي(ع) در اين مورد ذكر شده است: سبحان الله، نيمي از ميزان اعمال را پر مي كند و الحمدلله همة ميزان و كفة ترازو را و الله اكبر ميانة آسمان و زمين را. در مكارم الاخلاق هم آمده است كه در دست فاطمه زهرا(س) تسبيحي از نخ پشمين سبز رنگ كه صد گره خورده بود وجود داشت تا اين كه حمزه سيدالشهدا عموي پيامبر شهيد شد. پس از شهادت او، براي ساختن دانه هاي تسبيح از آن تربت استفاده شد. وقتي هم كه امام حسين(ع) به شهادت رسيد، مردم از تربت او براي ساختن دانه هاي تسبيح استفاده كردند


مطالب مشابه :


شعر در مورد نماز

نماز پایگاه اخلاص. امام علی(ع): یاد خدا، روشنائی سینه ها و آرامش دلهاست. شعر در مورد




مقاله ای با موضوع "اخلاص در قرآن"

اخلاص در قرآن (ع) در مورد نقش امنيتي اخلاص بر روان آدمي مي فرمايد: شعر و ادب مهدویت




در مورد موبایل

از علی آموز اخلاص عمل - در مورد موبایل - رایانه. سرگرمی. آموزشی، تفریحی شعر. آموزش




بررسي زهد و ريا در اشعار حافظ

خودنمايي، تظاهر به اعمال پسنديده و ترك اخلاص در مگر در مورد كه در شعر حافظ




همه چيز در مورد تسبيح

همه چيز در مورد تسبيح از علی آموز اخلاص شعر. آموزش




باز هم چند شعر زیبا در باره امام رضا(ع)

گر روی نهی به درگهش با اخلاص هر عقده ز کار بسته ات وا باز هم چند شعر زیبا در باره امام رضا




نگاهی کوتاه به اشعار مولوی

صورت آخر با بیان گذشته در مورد شعر ( در مورد شعر از علی آموز اخلاص عمل شعر مورد نظر




دکلمه هایی از شهدا+شعر درباره شهید+متن زیبا در مورد شهید و شهادت (جدید و زیبا)

مت ن زیبا در مورد شهید عکس بابایش کنار شعر مادر عطر پاکی ، اخلاص و وحدت است در




اخلاص در قرآن

(ع) در مورد نقش امنیتی اخلاص بر روان آدمی می فرماید: تجليات قرآني در شعر




برچسب :