رزق و روزی

در زندگی روزمره، آدم های زیادی را می بینیم که از صبح تا شب در حال دویدن دنبال یک لقمه نان هستند. روزانه نیز انسان هایی را در کنار خود می بینیم که از وضع زندگی خود اظهار نارضایتی می کنند و خواستار روزیِ بیشتری هستند. گاه شانس را عامل بداقبالی خود می دانند، گاه خویش را متهم به سهل انگاری می کنند و گاه دیگران را غاصب حق و حقوق خود می دانند.

چند روز پیش یکی از همکارانم به من گفت که  تعجب می کنم، من که در روستا بزرگ شده ام الان در وضعیتی قرار دارم که خود را برابر یا بالاتر از بسیاری از شهر نشینانی می بینم که موقعیت مالی بهتری از من داشتند.

او فکر می کرد که شهرنشینان مورد نظرش در زندگیِ خود حتما و الزاما کوتاهی کرده اند و او هم توانسته درست گام بردارد و نتیجه آن شده است که امروز وضع آنها از نظر مالی برابر است!

گاهی خود ما هم از چیزهایی که می بینیم تعجب می کنیم و آن را مطابق دو دو تا چهار تای منطقی نمی یابیم. به عنوان مثال، رشد ناگهانی یک نفر، ازدواج غیر مترقبه او، رشد علمی و شهرتش و بسیاری دیگر از اتفاقاتی که هر روز در محیط اطراف خود مشاهده می کنیم و این مشاهدات به ظاهر غیر منطقی ما را دچار تشویش و سر درگمی می کند.

برخلاف این گروه، گروه دیگری نیز وجود دارند که بدون هیچ تحرک و کوششی انتظار دارند که دارای مال و کمال شوند. البته این تفکر بطور بسیار قوی در تفکرات درویش گری و صوفی گری تجلی کرده است. این تفکر نیز برای گروه دیگری از مردم و به تَبَع آن برای جامعه ایجاد اشکال کرده است.

تمام این اشکالات ناشی از آن است که ما مفهوم رزق و روزی را آنطور که شاید و باید متوجه نشده ایم.

در این نوشتار کوشش شده است که تصویر روشنی از مفهوم رزق و روزی ترسیم گردد. برای شروع نیز لازم است که یک سری مفاهیم را به عنوان اصول اولیه بدانیم.

اصل اول -  روزی و رزق، فقط پول نیست بلکه هر گونه نعمتی که به انسان می رسد در دایره ی روزیِ او قرار می گیرد. مثلِ عمر، ایمان، علم، سلامت، امنیت، آرامش، پول،محبتِ زن و فرزند، دوستی، غذا، لباس و.... هر آنچه که انسان از آن بهره مند می شود.

در دعاهای رسول اکرم و ائمه بسیار دیده می شود جملاتی که این مفهوم را تائید می کند مثل : ... اللهم ارزقنا توفیق الطاعه و بعد المعصیه و.... اللهم ارزقنا حج بیتک الحرام و....اللهم ارزقنا شفاعه الحسین و...

لذا رزق و روزی مجموع آن چیزهایی است که غذای جسم و روح آدمی می باشد.

سخنی از تفسیر المیزان درخصوص رزق بودن قرآن

[معناى اينكه فرمود: روزى خود را تكذيب قرار مى‏دهيد]

" وَ تَجْعَلُونَ رِزْقَكُمْ أَنَّكُمْ تُكَذِّبُونَ" بعضى  از مفسرين گفته‏اند: مراد از" رزق" بهره از خير است، و معناى آيه اين است كه: شما تكذيب‏كنندگان قرآن و منكرين معاد حظ و بهره خود را از قرآن اين قرار داده‏ايد كه‏ آن را تكذيب كنيد، با اينكه مى‏توانستيد آن را در موقعيتى كه دارد، قرار دهيد، و خير بسيارى از آن عايدتان گردد.

بعضى  ديگر گفته‏اند: مراد از رزق بودن قرآن اين است كه: خداى تعالى قرآن را روزيشان كرد، و معناى آيه اين است كه: آيا شما اين رزقى را كه خدا روزيتان كرده با تكذيب معاوضه مى‏كنيد؟.

و بعضى گفته‏اند: در كلام چيزى كه مضاف بر رزق است، و كلمه رزق مضاف اليه آن است حذف شده، و تقدير كلام" و تجعلون شكر رزقكم انكم تكذبون" است، يعنى خداوند به شما نعمتى ارزانى‏ داشت، و شما به جاى اينكه شكر آن را به جاى آريد شكر آن را اين قرار داديد كه تكذيبش كنيد، خلاصه تكذيب را به جاى شكر بكار بستيد

اصل دوم – روزی، داشته های آدم نیست بلکه آن چیزی است که آدم از آن استفاده می کند و بهره مند می گردد. برای مثال اگر فرد ثروتمندی یک بنزِ آخرین مدل داشته باشد ولی به دلایلی نتواند سوارِ ماشین بشود و ماشینِ خود را به راننده ی خود بسپارد، سواری گرفتن از آن ماشینِ مدرن و گران قیمت، در اصل روزیِ آن راننده است نه روزیِ آن فردِ ثروتمند!  یا در مثالی دیگری، وقتی شما به مهمانی می روید، روزیِ شما آن غذایی است که میزبان برای شما آماده کرده، نه آن غذایی که در یخچال دارید! و این در حالی است که شما برای آن غذا پولی پرداخت نکرده اید و تلاشی ننموده اید و آن راننده هم برای سواری گرفتن از آن ماشین، هیچ تلاشی ننموده است.

اصل سوم – روزیِ انسان ها با هم متفاوت است و این تفاوت، تقدیر الهی است و در دایره ی اختیار آنها نیست. یعنی انسانی نمی تواند تصمیم بگیرد که روزی اش زیاد یا کم باشد. همانگونه که او تصمیم نگرفته که پدر و مادرش چه کسانی باشند و در چه سالی به دنیا بیاید و مرد باشد یا زن و خودش تصمیم نگرفته است که ضریب هوشی اش چند باشد و قدش چقدر باشد و زیبا باشد یا زشت و..... و البته تمامِ این مواردی که نام بردم هم از اقسام روزی می باشد( طبقِ اصل اول).

اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ يَقْدِرُ لَهُ  إِنَّ اللَّهَ بِكلُ‏ِّ شىَ‏ْءٍ عَلِيمٌ(عنکبوت-62 )

خدا روزى هر يك از بندگانش را كه بخواهد فراوان مى‏كند يا بر او تنگ مى‏گيرد. زيرا خدا به همه چيز داناست

اصل چهارم – روزی، تضمین شده است. خداوند که رحمان است یعنی رحمت عام دارد و تمامی مخلوقات از اراده ی او خلق شده اند، روزی را برای هر جنبنده ای تضمین فرموده است.خداوند اراده فرموده است که همه بنده و پرستنده ی او باشند لذا گرچه دیگران را واسطه و سبب فیض خویش نموده است و از طریق اسباب روزی را به مخلوقات رسانده است اما آن را در حیطه ی اختیار اسباب قرار نداده است زیرا اگر چنین بود زمینه ی پرستش و عبادت اسباب فراهم بود نه عبادت خداوند!

وَ مَا مِن دَابَّةٍ فىِ الْأَرْضِ إِلَّا عَلىَ اللَّهِ رِزْقُهَا وَ يَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَ مُسْتَوْدَعَهَا  كلُ‏ٌّ فىِ كِتَابٍ مُّبِينٍ(هود-6)

هيچ جنبنده‏اى در روى زمين نيست، جز آنكه روزى او بر عهده خداست، و موضع و مكانش را مى‏داند، زيرا همه در كتاب مبين آمده است

وَ لَا تَقْتُلُواْ أَوْلَادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلَاقٍ  نحَّْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِيَّاكمُ‏ْ  إِنَّ قَتْلَهُمْ كَانَ خِطًْا كَبِيرًا(اسراء-31)

فرزندان خود را از بيم درويشى مكشيد. ما، هم شما را روزى مى‏دهيم و هم ايشان را. كشتنشان خطاى بزرگى است

اصل پنجم – روزی گرچه مقدر شده است اما کم یا زیاد می شود و البته کم و زیاد شدنش هم مطابق تقدیر الهی است. و این همان قضا و قدر الهی است. تقدیر روزی بر اساس قَدَر الهی است و تغییر آن مطابق قضای الهی. و البته کم و زیاد شدنش هم بر اساس دو دوتا چهار تای ما نیست. بلکه اصول و قواعد مافوق ماده ای دارد. مثل آن که صله رحم باعث افزایش عمر می شود و خواندن سوره ی واقعه باعث افزایش روزی می گردد و هر گاه زنا زیاد شود زلزله زیاد می شود ( یعنی امنیت جانی که نوعی روزی است به خطر می افتد) و...

احادیث بسیاری در این زمینه وجود دارد که چه چیزهایی روزی را کم یا زیاد می کند.

اصل ششم – اعطا کننده ی روزی خداوند است اما دریافت روزی علاوه بر دهنده، به گیرنده هم نیاز دارد. یعنی گیرنده باید قابلیت دریافت روزی را داشته باشد. لذا تا کسی تلاش و حرکت نکند امکان ندارد که روزی به او برسد. اکسیژن در هوا هست و روزیِ شما هم هست اما تا نفس نکشید، به مصرفِ شما نمی رسد. غذا در خانه هست و روزیِ شما هم هست اما تا آن را نخورید و زحمت جویدن و بلع و هضم را به خود ندهید، جذبِ بدن نخواهد شد و برای شما فایده ای نخواهد داشت.

به عبارتی روزی از طریق اسباب به آدمی می رسد و یکی از اسباب، تلاشِ خود آدم است.

وَ أَن لَّيْسَ لِلْانسَانِ إِلَّا مَا سَعَى‏(نجم 39)

و اينكه: براى مردم پاداشى جز آنچه خود كرده‏اند نيست؟

اصل هفتم – اَقسامِ روزی  قابل تبدیل به یکدیگر هستند. این اصل بسیار مهم است و بسیاری از پیچیدگی های زندگی که ما را گمراه می کند با این اصل قابل فهم است. برای فهمِ بیشترِ این اصل توضیحاتی لازم است. همانطور که در اصل یک گفته شد تمامِ نعمت هایی که به ما می رسند، در دایره ی روزی قرار می گیرند. خداوند متعال برای آنکه زمینه ی رشدِ ما فراهم شود همیشه سبدی از نعمت ها را به ما می دهد. یعنی کمی آرامش، کمی امنیت، کمی سلامت، کمی دوست، کمی پول و..... حال اگر کسی فقط دنبال پول بدود مجموعِ روزیِ او فرقی نمی کند اما اتفاقی که می افتد این است که از آرامشش کم می شود و به پولش افزوده می شود. از توفیقِ عبادتش کم می شود و به اموالش افزوده می شود. از علمش کم می شود و تبدیل به لباس می شود. از محبوبیتش کم می شود و تبدیل به شهرت می شود و....

مَن كاَنَ يُرِيدُ حَرْثَ الاَْخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فىِ حَرْثِهِ  وَ مَن كاَنَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنهَْا وَ مَا لَهُ فىِ الاَْخِرَةِ مِن نَّصِيبٍ(شورى 20)

هر كس كشت آخرت را بخواهد به كشته‏اش مى‏افزاييم و هر كس كشت دنيا را بخواهد به او عطا مى‏كنيم، ولى ديگر در كشت آخرتش نصيبى نيست.

جمع ِ این هفت اصل در یک جا این نظریه را به ما می دهد که تلاش در حد متوسط(حد وسط) باعث می شود که ما به روزیِ خود که مقدر است برسیم و حرص زدن و تلاش بیش از حد و دست به دامان دیگران شدن و چاپلوسی و تملق گفتن و حرام را مخلوط به حلال کردن و.... باعث افزایش روزی نخواهد شد.

حضرت امیر در این مورد در سخن 380 می فرماید که امر به معروف و نهی از منکر مرگ را نزدیک نمی کند و رزق را کم نمی کند.

از سوی دیگر هر که هر چه دارد قطعا خواست خداوند بوده است. یعنی اگر روستایی ای ناگهان در مسیر رشد مالی و شهرت و علمی قرار می گیرد حتما خواست و تقدیر الهی بوده است و اگر شهر نشینی که پدرش هم تاجر بوده و در بهترین مدرسه ها هم تحصیل کرده اما حالا یک زندگی عادی و متوسط دارد، هم تقدیرش همین بوده است. البته هر دوی اینها به شرط آن است که هر دو تلاش در حد متوسط خود را انجام داده باشند و به اصطلاح گوشه ای لم نداده باشند و کاهلی نکرده باشند.

حتی داشتن دو یا سه شغل و تلاش شبانه روزی نیز روزیِ ما را زیاد نمی کند بلکه فقط طبقِ اصلِ هفتم، بخشی از روزیِ ما را تبدیل به بخشِ دیگری می کند.

مهمترین مطلب این است که اعطای این روزی از جانبِ خداوند به آدم، برای آن است که آدم در مسیرِ تعالی و رشد قرار گیرد. هدف این نبوده است که ما به آنها مشغول شویم. بلکه ابزاری است برای آنکه بتوانیم توشه ی آخرت را برداریم. درست مثل بنزین اتومبیل که قرار نیست آن را مدام ذخیره کنیم. بلکه باید مصرفش کنیم تا منجر به حرکت گردد و ما را به مقصد برساند. و هیچ عاقلی ماشین را خاموش نمی کند که مبادا بنزین مصرف نشود!

با این تفکر، خساست بی معنی است. حرص زدن خنده دار است. تملق و چاپلوسی، بچه گانه است و غر زدن ابلهانه خواهد بود.

تفاوت در میزان و نوع روزی ها هم از حکمت الهی است که تمامِ انسان ها را در معرض امتحانِ الهی قرار می دهد. یکی با فقر امتحان می شود دیگری با ثروت. یکی با زشت رویی امتحان می شود دیگری با زیبا رویی و...

نکته ی مهمی وجود دارد که هر نعمتی مرتبه ای خاکی و مرتبه ای افلاکی دارد. یعنی اثری در زندگی این جهان و اثری در زندگی آن جهان دارد و اگر کسی شکر نعمت هایی را که خداوند به او می دهد بجا آورد اثر این جهانی آن نعمت به اثر آن جهانی اش ارتقاء می یابد و به اصطلاح، نعمت زیاد می شود و اگر کسی کفران نعمت کند اثر آن جهانی نعمت از بین می رود و نعمت بجای آنکه باعث رشد انسان گردد باعث ماندگاری او در عالم خاک و حیوانیت می شود.

شکر نعمت هم به این است که آدمی آن نعمت را در مسیرِ درستش استفاده کند.

وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئنِ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ  وَ لَئنِ كَفَرْتمُ‏ْ إِنَّ عَذَابىِ لَشَدِيدٌ(ابراهيم 7)

و پروردگارتان اعلام كرد كه اگر مرا سپاس گوييد، بر نعمت شما مى‏افزايم و اگر كفران كنيد، بدانيد كه عذاب من سخت است

مطلب دیگری که لازم بیان شود آن است که حد متوسطی برای تلاش ذکر شد . پرسش این است که آن حد وسط چیست و چگونه تشخیص داده می شود؟

حد وسط را باید با عقل تشخیص داد. البته در احادیث و روایات هم گاهی بیان شده است که چه بخشی از شبانه روز را برای کسب روزی و چه بخشی را برای عبادت و... قرار دهیم. اما هرکس با توجه به شرائط محیطی و توانایی های خود بهتر می فهمد که حد تلاش چقدر است و البته باید فراموش نکرد که همانگونه که نعمت ها اقسامی دارند، تلاش ما هم برای کسب آن نعمت ها باید اقسامی داشته باشد. همانطور که کار کردن قسمی از روزی ها را جلب و جذب می کند، عبادت کردن، صله ی رحم، صدقه دادن، مطالعه کردن و.... اقسام دیگری از روزی و نعمت ها را جلب می کنند.

یک شاخص مهم برای تشخیص این حد آن است که فرد آرامشش را از دست ندهد. هروقت احساس کردید که در زندگی آرامش ندارید بدانید که در حد تلاش یا زیاده روی شده یا سستی.


مطالب مشابه :


رزق و روزی

اندیشه - رزق و روزی - شعر و اندیشه های دینی اجتماعی و




رزق و روزی

عکس ان رزق و روزی کاهش می یابد .




رزق وروزی در مثنوی معنوی

رزق ،کسب روزی وکارنیک روایات و تلمیحات اسلامی به طور کامل در شعر رواج می یابد و به اوج خود




رزق و روزی

همانطور که برای رزق و روزی انواع مختلفی وجود دارد و بزرگترین پایگاه ادبی شعر




برای رزق و روزی زیاد چه کنیم؟

«اگر رزق و روزی و ثروت زیادی می خواهی و دوست داری از هر بنده و آزادی بی نیاز باشی و (شعر) Powered By




افزایش رزق و روزی

عاشقان مهدی عج - افزایش رزق و روزی - در این وبلاگ اس ام اس -شعر-و دل نوشته های مهدوی ،مطالب




دعاي رزق و روزي

دعاي رزق و روزي،دعاي وسعت رزق،دعاي افزايش مال و ثروت : شعر . حدیث. گفتار




برچسب :