عوامل موثر بر انگیزش کارکنان در سازمانها
عوامل موثر بر انگیزش کارکنان درسازمانها
نظرسنجی از مدیران ارشد شرکتهای بزرگ و موفقی که مجله معروف فورچون آنها را فهرست میکند، نشان میدهد که بزرگترین دلیل شکست یا ناکامی مدیران از دیدگاه این مقامات، نداشتن مهارتهای لازم در زمینه روابط انسانی است. |
|
منابع انسانی یا به عبارت بهتر سرمایههای انسانی از مهمترین عوامل تولید در یک سازمان به شمار میرود.
نظرسنجی از مدیران ارشد شرکتهای بزرگ و موفقی که مجله معروف فورچون آنها را فهرست میکند، نشان میدهد که بزرگترین دلیل شکست یا ناکامی مدیران از دیدگاه این مقامات، نداشتن مهارتهای لازم در زمینه روابط انسانی است.
تحقیقاتی نیز از نوع پیمایشی انجام شده است که نتایج آن نشان میدهد مهارت یا مساله روابط انسانی بالاترین اهمیت را در سازمانها دارد.
مدیران با بهرهگیری از این مهارت و با استفاده از دانش و سایر منابع سازمانی قادر به انگیزش کارکنان در جهت نیل به اهداف سازمانی خواهند بود. بنابراین پرسش مطرح شده آن است که عوامل موثر بر انگیزش کارکنان کدام است؟
در علوم اجتماعی برخلاف علوم تجربی نمیتوان تاثیر یک متغیر را با ثابت نگه داشتن سایر متغیرها بر پدیدهای بررسی کرد. بنابراین برای بررسی عوامل موثر بر انگیزه کارکنان نیز نمیتوان به یک یا چند عامل اشاره کرد و لازم است تا در یک بررسی کلی از تمامی جهات مورد ارزیابی دقیق قرار گیرد.
● تعریف
انگیزش در لغت به معنای انگیختن، تحریک و ترغیب کردن و انگیزه به معنای آنچه که کسی را به کاری برانگیزد، هست پس انگیزش را میتوان نیرویی پیشبرنده به شمار آورد.
برای ایجاد انگیزش، لازم است که نیازها شناسایی و در جهت ارضای آنها تلاش شود.
در یک سازمان توجه به دید مشترک و انگیزش در فعالیتهای درون سازمانی اهمیت بسیار دارد.
چالش اصلی یک سازمان ایجاد تعادل میان اهداف کلی و مشخص آن سازمان و ارزشهای شخصی کارکنان است؛ بنابراین انگیزش محصول مشارکت و نتیجه رابطه متقابل (تعامل) فرد با موقعیتی است که در آن قرار میگیرد.
● عوامل موثر بر ایجاد انگیزه
در یک بررسی کلی میتوان گفت: انگیزه زمانی به وجود میآید که در کارکنان احساس امنیت و ثبات شغلی، مشارکت و نقش موثر در سازمان و همچنین شادابی و نشاط وجود داشته باشد. هر یک از این موارد نیز نتیجه عوامل فرد دیگری است که به آنها اشاره میشود:
در یک سازمان موفق اولین و مهمترین رکن موفقیت را انتخاب صحیح و به جای کارکنان میدانند. امروزه نیروی کار توقعات بیشتری دارد و برای کار و زندگی مطلوب کاری اهمیت خاصی قایل است. در نتیجه متخصصان امور نیروی انسانی باید مشاغل را طوری طراحی کنند که کار در محیط سازمان برای کارکنان مطلوب و رضایتبخش باشد.
شغل مناسب براساس دانش، مهارت، تجربه، علاقه و خصوصیات و توان فردی در انجام یک وظیفه معین تبیین میگردد و لازم است تفکیک شغلی برپایه تواناییهای فردی باشد و تقسیم تخصصی کار صورت گیرد.
حین بهکارگیری مشاغل و مهارتهای گوناگون نباید از جریان صحیح اطلاعات نیز غافل ماند؛ چرا که به تبادل اطلاعات مفید سازمانی کمک میکند. به هنگام سازماندهی مجدد به عنوان حامل انگیزشی مهم در همسو نمودن کارکنان با اهداف کوتاهمدت و بلندمدت سازمانی یاری میرسانند.
عامل بعدی در ایجاد انگیزه، محرکهای مادی است. یکی از چالشهای مهم شرکتها تحول روشهای پاداش است که مردم را بر میانگیزد. هرچه فردی کمتر پول به دست آورد، اهمیت مقدار حقوقش بیشتر میشود. هرچه افراد پول بیشتر به دست آورند و بیشتر برای کاری که انجام میدهند دلسوزی کنند، اهمیت نسبی پول برایشان کمتر میشود و پول جایش را به قوه تشخیص برای نیل به هدف و آزادی عمل میدهد. به همان اندازه که رقابت بین افراد با صلاحیت شدیدتر میشود. مشوقهای مادی به تنهایی نمیتوانند افراد درستکار را جذب کنند.
برای کسانی که نگرانی مادی ندارند، حس رفاه مهمتر از پول است و عواملی که بر رفاه تاثیر میگذارند، عبارتند از: ارتباطات انسانی، اعتماد متقابل، حس ارجنهاده شدن و احساس وجود عدالت. به علاوه، فرصت یادگیری مطالب جدید و درک استعداد شخصی به ایجاد حس مثبت در افراد کمک میکند. مشوقهای مثبتی هم که نیازهای معنوی و عاطفی افراد را ارضا نمایند، موثرتر از انگیزانندههای منفی به شکل تهدیدها یا مجازاتها هستند.
سلامتی و نشاط از دیگر عوامل موثر بر ایجاد انگیزه هستند. هنگامی که شخص احساس تندرستی و شادابی کند به آسانی خسته نمیشود، کمتر بیمار میگردد، فعالیت و کار برای وی شوقانگیز و فرحبخش میشود و با انگیزه و شور وشوق مثبت به کار روی میآورد. طبق بررسیهای به عمل آمده، هزینه تامین تندرستی و شادابی کارکنان به جهت افزایش توان کاری و در نهایت سود شرکت، از هزینه درمان بیماریها و عدم سود ناشی ازسستی و رخوت کارکنان بیشتر نخواهد بود.
یکی دیگر از مسائل مهم در ترغیب و تشویق کارکنان به ارائه کار بهتر و ایجاد انگیزه در آنان، شیوههای ترفیع شغلی و سازمانی است که اغلب بر پایه ارشدیت است. مطالعات نشان میدهد ترفیعاتی که بر مبنای ملاحظاتی غیر از توانایی و لیاقت است، اغلب به نتایجی نادرست میانجامد. برای کسانی که بهویژه در رده مدیریت هستند، مهم است که از تواناییهای واقعی خودآگاه باشند و کارهایی را بپذیرند که با آن تواناییها سازگار باشند. این رازی است که اشتغال را دلپذیر و خشنودکننده میسازد و کارایی فرد را در سازمان افزایش میدهد. به عنوان یک کارمند شرکت نیز کامیابی در وظایف شغلی از راه کوشش آگاهانه و با جدیت به دست میآید. مهم آن است که در هر مرحله شغلی توانمندیها و شایستگیها به درستی اندازهگیری شده و راههای پیشرفت آنها بررسی و دنبال شود. در این راه باید قابلیتها از طریق ارزیابی و نتیجهگیری افزایش پیدا کند.
به این ترتیب ارزیابی مستمر از عملکرد کارکنان یک شرکت طی دوران کاری ضروری به نظر میرسد. منظور از ارزیابی عملکرد، فرآیندی است که به وسیله آن کار کارکنان در فواصلی معین و به طور رسمی مورد بررسی و سنجش قرار میگیرد. شناخت کارکنان قوی و اعطای پاداش به آنها و از این طریق ایجاد انگیزه برای بهبود عملکرد آنان و سایر کارکنان از جمله علل اصلی ارزیابی عملکرد است. از اطلاعاتی که در نتیجه ارزیابی عملکرد کارکنان به دست میآید میتوان در برنامهریزی نیروی انسانی، کارمندیابی و انتخاب، آموزش و تربیت کارکنان، تعیین مسیر شغلی، حقوق و مزایا و شناخت استعدادهای بالقوه کارکنان استفاده نمود.
آخرین محرک انگیزه در کارکنان سازمان که مورد بررسی قرار خواهد گرفت فرآیند آموزش است. هدف از آموزش آن است که با افزودن به دانش شغلی فرد یا با آموزش مهارتها و تخصصهای به خصوص، رفتار و نگرش او در جهت مطلوب یعنی نیل به اهداف سازمانی تغییر کند، برای نیل به اهداف، هر سازمانی باید کادری از نیروهای لایق و کارآمد در اختیار داشته باشد. از این رو لازم است افرادی که به استخدام سازمان در میآیند، علاوه بر برخورداری از آموزش رسمی و همگانی، به آموزش تخصصی و حرفهای نیز دست یابند تا دانش فنی و مهارتهای لازم را برای انجام شایسته وظایف محوله به دست آورند.
آموزش خواست افراد تازه وارد نیست، بلکه برای کارکنان با سابقه و با تجربه نیز باید بنا به ضرورت، دورههایی ترتیب داد. در واقع تمام کارکنان در طول عمر کاری خود باید به طور مداوم و مستمر آموزش ببینند تا در سمتی که انجام وظیفه مینمایند حداکثر کارایی و بهرهوری را داشته باشند. یکی از اهداف اولیه در هر دوره آموزشی، ایجاد طرز فکر صحیح نسبت به کار و سازمان است و انتظار میرود پس از پایان دوره، بینش و نگرشی در کارکنان به وجود آمده باشد تا رفتار آنها را در جهت مطلوب و همکاری موثر با سازمان تغییر دهد و ذهن آنان طوری شکل گیرد که از اهداف سازمان پشتیبانی نمایند.
نويسنده : محبوبه درخشانی
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد
مطالب مشابه :
لیست پایان نامه های مدیریت (تمامی گرایش ها)
16.بررسی رابطه بین تأثیر پاداش بر انگیزش کارکنان در انگیزش کارکنان پایان نامه efqm مورد
مدیریت منابع انسانی
پایان نامه کارکنان در تصمیمگیری در مورد چگونگی انگیزش کارکنان یک
دانلود پایان نامه بررسی عوامل موثر بر رضایت شغلی کارکنان سازمان مدیریت و برنامه ریزی
دانلود پایان نامه بررسی عوامل موثر بر رضایت شغلی کارکنان مؤثر در انگیزش شغلی
پایان نامه بررسی چگونگی مدیریت و تاثیر آن بر عملکرد کارکنان
پایان نامه بررسی چگونگی موارد دیگر در مورد ارتباطات انگیزش
عناوین پایان نامه
موضوع در خصوص انجام پایان نامه تحصیلی مورد بررسی با انگیزش شغلی کارکنان
تئوریهای مختلف درباره ایجاد انگیزش در کارکنان
ایجاد انگیزش در کارکنان در 32 در مورد مسئله انگیزش، پاسخ پایان نامه
بررسی عوامل موثر بر انگیزش شغلی کارکنان در سازمانها (
بررسی عوامل موثر بر انگیزش شغلی کارکنان در پایان نامه کردید.در مورد مطالب
بررسی عوامل موثر بر انگیزش شغلی کارکنان در سازمانها
بررسی عوامل موثر بر انگیزش شغلی کارکنان در آنها در مورد همه كس پایان نامه
عوامل موثر بر انگیزش کارکنان در سازمانها
سازمانی قادر به انگیزش کارکنان در جهت نیل از تمامی جهات مورد پایان نامه
موضوعات پایان نامه های بانکی
3.بررسي و تحقيق در مورد عناوین پایان نامه بررسی عوامل موثر بر انگیزش کارکنان
برچسب :
پایان نامه در مورد انگیزش کارکنان