پیدایش جبهه ی خلق عرب 2

اندک زمانی بعد کانون فرهنگی خلق عرب در خرمشهر اعلام موجودیت کرد. اغلب اعضای آن را فعالان جبهۀ التحریر و تعدادی از روشنفکران عرب زبان چپ گرا تشکیل می دادند. این کانون از همان ابتدا خواستار خود مختاری خوزستان شد و با دولت عراق روابط گسترده ای بر قرار نمود . این موضوع از یکی از اسناد بدست آمده از کنسولگری عراق در خرمشهر معلوم گردید .

اوضاع آشفته ای که بر شهر حاکم شد ، دولت بازرگان و شخص او را واداشت که در 29 اسفند 1357 ه.ش و پس از ملاقات با شیخ شبیر خاقانی  ، سخرانی در این شهر به عمل آورد. دولت موقت برای کنترل اوضاع شهر ، دریا دار مدنی ( فرمانده ی نیروی ردیا دولت موقت ) را با حفظ سمت به استانداری خوزستان معرفی کرد . از این پس تلاش مقامات معطوف به کاهش تنش ها و به ویژه خلع سلاح عمومی کرد . که نتیجه ی مطلوب را در پی نداشت . در 2 اردیبهشت 1358 ه. ش شیخ شبیر اعلامیه ای منتشر کرد و اعلام نمود قصد دارد به دلیل دخالت های دولت در امور کمیته ای انقلاب ، کشور ا ترک نماید .  بلا فاصله تجمعاتی در حمایت از وی در شهر سازمان یافت . البته با رای زنی های آیت الله شریعتمداری و آیت الله طالقانی و حاج سید احمد خمینی  (ره ) موجب انصراف شیخ شد .

در پی این اوضاع  گروهی 30 نفره با نام هیأت اعزامی خلق عرب مسلمان ایران با اعضای دولت موقت و آیت الله طالقانی مذاکراتی کردند . و خواسته های 12 گانه ی خود را بیان داشتند. از جمله : اعتراف دولت به وجود ملیت خلق عرب و در ج آن در قانون اساسی کشور ، پذیرش زبان عربی به عنوان زبان رسمی  در منطقه و آموزش آن در مدارس منطقه ، اولیت دادن به استخدام عرب ها و تخصیص در آمد نفت به عمران منطقه .

&&&&

وضعیت خرمشهر از نیمه ی دوم اردیبهشت 1358 ه. ش بحرانی وخطر تجزیه به شدت منطقه  را تهدید می کرد . پس ازاعلام  اینکه از پاسداران برای کنترل امنیت خوزستان استفاده خواهد شد، شیخ شبیربا این تصمیم ناسازگاری نشان داد. مخالفت او از انرو اهمیت داشت که در مذاکرت قبلی، جلب نزر وی برای خلع سلاح عمومی ناکام مانده بود. از سوی دیگر،با توجه به اقدامات سازمان سیاسی وکانون فرهنگی خلق عرب، به خصوص تظاهرات مسلحانه ای که توسط این دو سازمان داده شده بود ، کانون جوانان مسلمان خرمشهر  طی اطلاعیه ای عملکرد شیخ و اطرافیانش را مورد انتقاد قرار داد . این امر بر او گران آمد و در یک سخنرانی در 23 اردیبهشت 1358 ه. ش اعضای کانون را وابسته خواند و از استاندار خوزستان و فرمانده ی پایگاه دریایی خرمشهر به شدت انتقاد کرد . پس از پیان سخنرانی جمعیت حاضر به ساختمان کانون حمله کرد و آن را به آتش کشید. نیز تعدادی از اعضای کانون دستگیر و به ساختمان سازمان سیاسی خلق عرب منتقل شدند . نیز به رقم آغاز مذاکرات مجدد با شیخ و جلب رضایت وی برای انحلال تمامی کانون به جز سازمان سیاسی خلق عرب تعدادی به شهربانی  حمله و آنجا را به اشغال در اوردند ، خلع سلاح نمودند .

برای پایان دادن به اوضاع متشنج شهر ، دولت تصمیم گرفت که قاطعیت به خرج دهد . از این رو اعلام شد که از ساختمان های سیاسی و کانون فرهنگی خلق عرب باید تا 31 اردیبهشت 1358 ه.ش تخلیه شود و تمامی سازمان ها و گروه های سیاسی و نظامی هم موظفند سلاح خود را تا 4 خرداد ماه 1358 به فرمانداری تحویل دهند  .سازمان سیاسی خلق عرب در اطلاعیه ای که در 31 اردیبهشت 1358 منتشر شد با تخلیه ی ساختمان های خود مخالفت نمود و اعلام کرد زمانی شرایط خلع سلاح را می پذیرد که در تمامی ایران خلع سلاح انجام گیرد . همزمان کانون فرهنگی خلق عرب هم ضمن محکومیت اتهام تجزیه طلبی ، خواستار اعطای خود مختاری به عربستان ( خوزستان ) گردید . نیز تعیین استاندار بومی و اجرای برنامه های عربی از صدا و سیما شد . بهرقم پیان ضرب العجل برای تخلیه ی ساختمان های کانون و خلع سلاح ، مقامات استان واکنش تندی نشان ندادند . در 7 خرداد 1358 سه نفر از اعضای کانون فرهنگی خلق عرب توسط تکاوران در خرمشهر خلع سلاح شدند که موجب اعتراض هوادران شیخ گردید .  از یک سو تعدادی در جلوی منزل وی تجمع کردند و خواستار شدت عمل شدند و از سوی برخی از عناصر سازمان به یک پاسگاه مرزی ژاندار مری حمله برده و آن را اشغال نمودند. آننان همچنین با حمله به گمرک خرمشهر د 8 خرداد ماه به در گیری مسلحانه با پاسداران آنجا پرداختند.

از روز 9 خرداد 1358 عملیات نظامی سازمان خلق عرب شروع شد و مسجد جامع ، فرمانداری ، دخانیات ، پست و تلگراف و پایگاه دریای و پاسگاههای نظامی و انتظامی در خرمشهر و نیز ساختمان شرکت نفت در آبادان مورد حمله قرار گرفت .  در مقابل ، ساختمان های مربوط به این سازمان به محاصره ی سپاه پاسداران و نیروی نظامی و انتظامی در آمد . شیخ در این روز طی سخرانی ، خواستار تقییر استاندارشد و تهدید کرد که ممکن است بحران گسترش یابد. .این تهدیدات چند روز بعد هم تکرار شد . با این حال مذاکراتی میان وی و دریادار مدنی در 15 خرداد ماه انجام گرفت . نتیجه ی آن صدور اعلامیه ای 8 ماده ای شد . انی در حالی بود که تحریکات سازمان خلق عرب همچناغن ادامه داشت . سخنرانی حاج صادق خلخالی و بیان مجازات مرگ برای خائنین و تجزیه طلبان که بعد از توافق نامه ی در یادار مدنی و شیخ شبیر انجام شد مجددأ تظاهرات سازمان خلق عرب در 31 خرداد ماه 1358 را به دنبال داشت و حمله به ساختمان های دولتی از سر گرفته شد . علارقم تلاش مقامات شهر و استان ، دامنه ی تحرکات و آشوب ها به سار شهر هی استان از جمله ؛آبادان ، بستان و ماهشهر هم سرایت نمود.

رویاروی نهائی در تیر ماه 1358 رخ داد . در این روز به مناسبت سومین روز شهادت پاسداران اعزامی از خرم آباد به منطقه ، مراسمی در مسجد شهر ( مسجد جامع ) برگزار شد . در خلال مراسم نارنجکی به درون مسجد پرتاب شد که تعدادی کشته و مجروح بر جای گذاشت . جمعیت وحشت زده از اوضاع آشفته ی شهر در ماه های گذشته به خیابان ها ریختند و تیر اندازی نگهبانان مسلح خانه ی شیخ شبیر به آنها ، باعث محاصره ی منزل وی توسط مردم شد. اندکی بعد با رسیدن پاسداران ، نگهبانان منزل شیخ خلع سلاح شدند و وی نیز دستگیر و به قم فرستاده شد . در 30 تیر ماه او با انتشار اعلامیه ای هر گون نژاد پرستی و تجزیه طلبی را محکوم کرد.  و این چنین بود که غا ئله ی خلق عرب سر کوب گردید .

در خصوص وابستگی وحمایت دولت هایعرب منطقه وخصوصأ دولت بعثی عراق توجه به این نکته را الزامی می دان که اقدامات این سازمان در چهار چوب اهداف و سیاست های دولت عراق بود و برخی از عناصر جبهۀ التحریر نیز که سابقه ی فعالیت قوم گرایانه و جدائی طلب داشتند در سازمان سیاسی و کانون فرهنگی خلق عرب فعال شدند .  جالب این جاست که رایزن فرهنگی کنسولگری عراق در این ایام ، مسئول جبهۀ التحریر در عراق بود ( در مورد این حزب در پست های آینده مطالبی خواهم آورد ) . پشتیبانی وسیع نظامی و تبلیغاتی عراق از پدیده ی خلق عرب در همان زمان هم موضوع غیر قابل انکاری بود که تردیدی در مورد نتایج اقدامات این گروه به ظاهر خود مختار بر جای نمی گذاشت . ضمن آنکه مدارک نشان از دخالت و حمایت دولت های کویت ، لیبی و برخی از سازمان های عرب منطقه از این حرکت داشت . البته شیخ شبیر از این اقدامات بی خبر بوده چنانکه از اسناد بدست آمده از کنسولگری عراق در خرمشهر آمده است :

پس از این که سازمان سیاسی خلق عرب منحل شد توانستیم افکار مان را در میان جمعی از هواداران شیخ شبیر نفوذ دهیم و نظرات شیخ را در باره ی اوضاع منطقه و آینده آن بفهمیم و توجیهاتی را که از بصره برای ما می رسید به شکل مناسب به او القاء کنیم .

در یک جمع بندی کلی پدیه ی خلق عرب را می توان چون غائله ی شیخ خزئل ، حرکتی دانست که آگاهانه و آشکارا با منافع و سیاست های  نیروی خارجی گره خورده بود .با این تفاوت که این بار آگاهانه بر شکاف عرب و فارس تأکید شده بود و از فرهنگ و هویت عربی در تقابل با فرهنگ بومی و ملی ایران و نه در چهار چوب آن سخنی به میان آمده بود .نکتهی قابل توجه که مشابهتی میان غائله ی شیخ خزئل و سازمان سیاسی خلق عرب و جود داشت ، این بود که هر دو حرکت در ابتدا و از سوی مردم این استان مورد مخالفت و اعتراض شدید قرار گرفت و هم آنان بودند که پیشگام مبارزه با هر گونه تجزیه طلبی و نفاق در منطقه بودند و از این نظر باید به آنها افتخار نمود و تبریک عرض نمود.


مطالب مشابه :


نخستين همايش نقش زنان در دفاع مقدس در آبادان برگزار شد

به گزارش روز يكشنبه ايرنا مشاور اموربانوان مديريت آموزش و پرورش آبادان به نقش تاثير ارزش ها




آموزشگاه حرفه‌اي

فتووبلاگ آبادان كاردانش در ساختار آموزش و پرورش اي با مديريت بسيار قوي و




مشارکت مردمی در آموزش و پرورش

مدیریت آموزش و پرورش آبادان. كه بر عكس مديريت ها ي سنتي و آموزش و پرورش طرحي




از مکتبخانه تا مدرسه هوشمند :

" آموزش و پرورش برای رسیدن به دفتر آموزش راهنمايي وزارت آموزش و پرورش مديريت آموزش و




پیدایش جبهه ی خلق عرب 2

گروه تاريخ مديريت آموزش و پرورش منطقه و نیز ساختمان شرکت نفت در آبادان مورد حمله




معرفی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

وابسته به وزارت آموزش و پرورش به مديريت ‌هاي زير در تهران و آبادان دعوت كرد




تاريخ، نحوه پرينت كارت و محل رفع نقص كارت شركت در آزمون

ايلام ـ ميدان شهيد كشوري ـ بلوار مدرس ـ مديريت آموزش و پرورش آبادان،انديمشك




تقویم اجرایی هفته بسیج در سال 1388

آبادان وخرمشهر - با سابقه ای حدود 30 سال و زير مجموعه مديريت آموزش و پرورش ناحيه 2 شهرري می




برچسب :