ارزش اجتماعی
ارزش اجتماعی
هر گروه اجتماعی برای بقا و نظم، به مجموعهای از ارزشها و هنجارها نیاز دارد. هنجارها برمبنای ارزشها شکل میگیرند یا به عبارت دیگر زیر مجموعه آن محسوب میشوند. ارزشها اموری ذهنی، کُلّی و مطلوب هستند؛ امت هنجارها اموری عینی(رفتاری) و جزیی میباشند. با توجه به ویژگی اخیر، بدیهی است که تعداد هنجارها بسی بیشتر از تعداد ارزشهای اجتماعی است.
مفهوم «ارزش» و «ارزشها» در گفتار دینی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، از مفاهیم کلیدی وتعیین کننده است. همه ما این مفهوم را در گفتار خود به کار می بندیم، گاه بی آنکه تعریف روشن و مبتنی بر درک و تفاهمی از آن موجود باشد. نوشته حاضر معنا و مفهوم ارزش را در حوزه های فلسفه، اقتصاد، جامعه شناسی، روانشناسی و روانشناسی اجتماعی به تفکیک بازشناخته است.
در فرهنگ فلسفی مفهوم ارزش در ارتباط با اشیا، کارکرد آنها و نسبت انسان با آن در چهاربعد به کار رفته است: ۱ـ اینکه آن شیء تاچه حد مورد آرزو و علاقه فرد یاگروه است. ۲ـ اینکه آن شیء چه مقدار شایستگی توجه و علاقه مندی دارد ۳ـ چه هدفی را برآورده می سازد ۴ـ در یک گروه و زمان معین چه مقدار ارزش مبادله ای دارد. در تعریف فوق، بعد اول به درجه تعلق ارزشی، بعد دوم به ارزش ذاتی، بعد سوم ارزش کارکردی و بعد چهارم به ارزش مبادله ای ناظر است.
در کتاب مطالعات اجتماعی سال اول دبیرستان، تعریف " ارزش " با بُعد اول و سوم متناظر است؛ آنجا که ارزش را امری مطلوب و مهم برای گروه تعریف میکند.
کاربرد دیگر مفهوم ارزش در «علم اقتصاد» انجام گرفته است. دانشمندانی مانند مارکس، آدام اسمیت و ریکاردو ارزش را در ارتباط با کار، سود، کالا و نیروی کار به کار برده اند. براین اساس آنچه ارزش یک کالا را تعیین می کند میزان کاری است که برایش صرف شده است. در این ارتباط دو نوع ارزش از یکدیگر تفکیک می شود: ۱ـ ارزش مبادلهای ۲ـ ارزش مصرفی. ارزش اولی به بهای یک چیز در بازار و دومی به ارزش یک چیز برای استفاده کننده دلالت دارد.
اما در علم «جامعه شناسی»، ارزش به معنای خوب یا بد، شایسته و ناشایست، مطلوب و نامطلوب در نزد یک فرد یا گروه تعریف شده است. بعضی نیز آن را هنجار و معیارانتخاب یک فرد یا گروه در میان انتخابهای مختلف مربوط به یک موقعیت، تعریف کردهاند.
ارزشها براساس تعریف پارسونز چند ویژگی عمده دارند:
۱ـ ارزشها ازجنس امور ذهنی و معرفتی هستند اگرچه تجلی و آثار عینی ( در قالب هنجارهای اجتماعی) دارند.
۲ـ در درون ارزشها و بین ارزشها و سایر عناصر فرهنگ و نظام اجتماعی ارتباط سلسله مراتبی و ساختاری وجود دارد.
۳ـ ارزش ها به لحاظ درجه اهمیت، موضوع و سطح به انواع مختلفی تقسیم می شوند.
۴ـ تعلق ارزشی تنها یک مقدار مطلق ندارد، بلکه دارای درجات مختلف می باشد. این ویژگی موجب سلسله مراتب تعلق به یک ارزش در نزد افراد مختلف و سلسله مراتب ارزشی در نزد یک فرد یا گروه (در میان ارزش های متعدد) می گردد.
گی روشه جامعه شناس بزرگ فرانسوی تحت تأثیر دورکیم و پارسونز، ارزشها را پایه نمادین کنش دانسته؛ می گوید: «ارزش شیوه ای از بودن یا عمل [است] که یک شخص یا جمع به عنوان آرمان می شناسد و افراد یا رفتارهایی را که بدان نسبت داده می شوند، مطلوب و متشخص می سازد». وی برای ارزش پنج ویژگی اساسی قائل است؛ این ویژگی ها به قرار زیرند: ۱ـ ارزش ها در نظام آرمانی قرار دارند نه در حوادث و مسائل عینی (که بیانگر و حاکی از ارزشها یا الهام گرفته از آن هستند)؛ ۲ـ ارزشها الهام بخش و به قول پارسونز هدایت گر کنش ها هستند؛ به عبارت دیگر کنشها دارای جهت گیری ارزشی هستند؛ ۳ـ ارزشها نسبی هستند (با توجه به عامل زمان، مکان و اجتماعات)؛ ۴ـ ارزشها دارای بار و بنیاد عاطفی هستند. ۵ـ ارزشها دارای سلسله مراتب هستند.
چیزی که غالباً روی می دهد تغییر در سلسله مراتب ارزشها درنزد یک گروه یا فرد است و طرح ارزشهای جدید بندرت صورت میپذیرد. به همین دلیل ما باید در تغییر ارزشها، تغییر در سلسله مراتب آنها را انتظار داشته باشیم که در فرآیند آن، ارزشهای مسلط و بالادست به مرتبه پایین می آیند و ارزشهای دیگری جای آنها را می گیرند. بر این اساس آنچه در جامعه و گروه ظاهر می شود ارزشهایی هستند که در اولویت قرار دارند.
کاربرد ارزش در «روانشناسی» و «روانشناسی اجتماعی» از تنوع بیشتری برخوردار است. بعضی از روانشناسان آن را مترادف «نیاز» در نظر گرفتهاند. این تعبیر بر نظریه نیازهای انسان خصوصاً نیازهای زیستی و نظام انتخاب انسان براساس آن استوار شده است. براین اساس نیازها و ارزشهای انسان به دوگروه اولیه و ثانویه تقسیم می شود. نیازها و ارزشهای اولیه براساس نیازهای پایه ای زیستی انسان و نیازها و ارزش های ثانویه براساس تجلی و ظهور اجتماعی این نیازها در گروه و جامعه، شکل می گیرد. از تعاریف دیگری که در روانشناسی از ارزش شده عبارتند از:
۱ـ ارزش به مثابه و هم ریشه انگیزه یاmotive
۲ـ ارزش به مثابه علاقه و میل یا interest
۳ـ ارزش به مثابه باور یا Belief
۴ـ ارزش به مثابه گرایش.
در پایان مقاله، توجه همکاران گرامی را به این نکته متوجه میسازم که در تدریس مفهوم " هنجارهای اجتماعی" و " ارزش اجتماعی "، که در دو درس به دنبال هم ارایه شدهاند، به تفاوتهای بین این دو مفهوم اشارهای داشته باشند تا دانش آموزان مرز بین این دو مفهوم را از یکدیگر تشخیص داده و از بکارگیری اشتباه آنها، بپرهیزند. در پاراگراف اول این نوشتار به سه مورد ازاین تفاوتها اشاره شده است. در این مورد میتوان از مثالهای متعددی استفاده کرد:
مثال: احترام یک ارزش است، اما سلام کردن، پای خود را مقابل بزرگترها دراز نکردن، با صدای ملایم با آنها صحبت کردن و انجام برخی کارها با اجازهی آنها و ......، هنجارهای مربوط به ارزش احترام میباشند.
http://niksocio.blogsky.com
مطالب مشابه :
فعالیت های کتاب علوم اجتماعی سال چهارم چاپ جدید
دربارهی راههای ورود یک اندیشه فردی به حوزهی (ارزشهای اجتماعی باسکولاریسم عملی
کلامی در مورد ارزش و هنجار
ارزش های اجتماعی ارزش ها، وسایل آماده ای برای قضاوت درباره ی اعتبار اجتماعی افراد
پاسخ فعالیت های کتاب علوم اجتماعی سال چهارم چاپ جدید
دربارهی بخشی از ارزشهای اجتماعی ا سلام که با درباره تاثیرات صدسالهی
سرمایهی اجتماعی و بازتاب آن بر حکمرانی
آن سخن به میان آمده و دربارهی آن در راستای پیشبرد ارزشهای اجتماعی افراد و
ارزش اجتماعی
ارزش اجتماعی جملات زیبا ی گیله فرهنگیان نیوز. لکنا. سایت فیلم های اجتماعی.
هنجارهای اجتماعی
وقتی هنجارها ملکه ی ذهن فرد می شوند ، او دیگر درباره ی درستی یا نادرستی و ارزش های اجتماعی .
رسانههای جمعی و سرمایه اجتماعی
پژوهش ارزشهای جهانی در سالهای اخیر در علوم اجتماعی دربارهی سرمایه اجتماعی بحثهای
پاسخ فعالیت های مطالعات اجتماعی
استفاده از این رسانه ها بر ارزش های اجتماعی ودر نتیجه امارات درباره ی جزایر سه
پاسخ فعالیت های جامعه شناسی1
ولی نمیتواند دربارهی آرمان ها و ارزش های اجتماعی مختلف قضاوت دربارهی برخی از آنها
نکاتی درباره ی آموزش کودکان و نوجوانان باهوش
نکاتی درباره ی آموزش و قضاوت درباره ی ارزش های اجتماعی و فرهنگی به منظور
برچسب :
درباره ی ارزش های اجتماعی