کار و معلولیت

اشتغال لازمه زندگی بشر است؛ زیرا دوام و بقای جامعه و زندگی هر فرد مستلزم کار و فعالیت است. اشتغال علاوه بر تأمین معاش؛ احترام،اعتمادبه نفس،سلامت،وتقویت روحیه ایجاد میکند. اما اشتغال در زندگی فرد معلول نقشی بیش از اینها ایفا می نماید.او را قادر می سازد که احساس سربلندی و قابلیت نماید و این حس را در وی به وجود می آورد که در اجتماع حضور دارد و اعتماد به نفس و روحيه او بيشتر و بهتر می شود.

به نظر می رسد معلولان به عنوان اعضاي جامعه بشري همواره با چالش هايي از نظر كار و حرفه روبرو بوده اند .آنها اغلب در بسیاری از زمینه ها تحت تبعیض قرار می گیرند ؛ به طوري كه نه تنها حقوق انساني شان ناديده گرفته مي شود بلكه منافع اقتصادي كه در صورت ارجاع به اين افراد عايد خود آنها ،خانواده و كشورشان مي گردد نيز به حساب نمي آيد.از نظر انساني ،تصور معلولي كه احساس بي كفايتي ،وابستگي و عدم اطمينان به آينده مي كند،فردي كه اغلب مطرود جامعه بوده و يا براي امرار معاش به گدايي رو مي آورد بسيار نارحت كننده به نظر ميرسد.

در حقيقت مسأله بارز، موقعيت نامساعد افراد معلول در بازار كار مي باشد ؛به طوري كه ميزان بيكاري آنها بسيار بيشتراز افرادعادي است.تأثير بيكاري دركليه سنين و تمامي شرايط در افراد معلول مشهود ونمايان است و بسياري ازمعلولين به دليل ارج ننهادن بر مهارتهايشان از سوي كارفرمايان با فرصت هاي شغلي كمتري روبرو مي شوند.

همانطور كه پيداست اشتغال معلولين يكي از مشكلات و معضلاتي است كه تا كنون مورد بررسي هاي فراواني توسط تمامي گروهها و مسئولين قرار گرفته است اما هنوز هم مي توان به عنوان يك مشكل عمده در زندگي معلولين از آن ياد كرد . حتي براي حل اين معضل در حقوق حمايت از معلولين ماده اي تصويب شد با اين عنوان كه سه درصد از ظرفيت استخدام هاي كلي كشور اعم از شركتها و سازمانهاي مختلف متعلق به معلولين باشد و اگر شركت يا سازماني از معلولين در ظرفيت استخدامي خود بهره گيرد تا حدودي از برخي تصحيلات مانند وام برخوردار مي شود. اما باز هم شاهديم كه هنوز راه حل هاي مختلف نيز نتوانسته اند آنچنان سودمند باشند زيرا همه سازمانها و ارگانها به اين ماده و تبصره ي استخدام معلولين عمل نمي کنند و از انجام آن سر باز می زنند.

همانطور كه يك فرد سالم براي گذران رندگي و امرار معاش خود نياز به شغل و راهي براي كسب درآمد و مايحتاج زندگي دارد يك فرد معلول نيز از اين قائده مستثني نيست و حتي نياز بيشتري نيز نسبت به يك فرد سالم براي گذران زندگي دارد. چون يك فرد معلول براي تهيه برخي لوازم جسمي حركتي اعم از صندلي چرخدار ، عصاي سفيد ، برخي لوازم پزشكي و فيزيوتراپي ، كرستهاي طبي ، دستگاههاي مختلف براي امكان حركت ، هزينه هاي گزاف درماني و هزينه هاي مختلف و وافر ديگر نياز بيشتري به مايحتاج مادي و امرار معاش زندگي شخصي دارد پس همانگونه كه واضح و روشن است از افراد سالم اجتماع براي اشتغال و كسب درآمد نيازمند توجه بيشتري خواهد بود.


به اميد فرداهايي بهتر

 51277_792.jpg

اهداف اختصاصی اشتغال معلولین

1ـ شناخت علمی و همه‏جانبه مبانی منابع و موانع و مشکلات اشتغال معلولین

2ـ ایجاد فرصتهای برابر جهت اشتغال معلولین

3ـ اشتغال و توانمندسازی با تکیه بر توانایی های آنان

4ـ آموزش و ارتقاء سطح دانش فنی‏و حرفه‏ای

5ـ تلاش در جهت دستیابی به اهداف برنامه توسعه

6ـ ساماندهی امور اشتغال معلولین

7ـ بازتوانی قادرسازی معلولین و رشد اعتماد به نفس آنها جهت خارج شدن از زنجیره بهزیستی

8ـ هدایت متقاضیان و جویندگان کار به مراکز فنی‏و حرفه‏ای جهت تکمیل توانمندی اشتغال

9ـ شناسایی مشاغل موجود در جامعه و فراهم کردن شرایط جذب جامعه معلولین در مشاغل فوق

10ـ بهره‏ مندسازی جامعه از توانایی‏های تخصصی معلولین

مشکلات و موانع موجود در امر اشتغال معلولین

1ـ نداشتن بانک اطلاعاتی مناسب و نظامند در خصوص معلولین متقاضی اشتغال در سطح کشور بر حسب نیازسنجی شغلی

2ـ کم‏رنگ بودن قانون3% استخدامی جهت جذب معلولین (عدم اجرای دقیق)

3ـ کافی نبودن منابع اعتباری اشتغال با توجه به آمار متقاضیان تسهیلات

4ـ ابلاغ نشدن به موقع اعتبارات اشتغال به استانها جهت هماهنگی‏های بعدی

5ـ عدم شناخت کافی جامعه حقوق صاحبان صنایع و کارفرمایان از توانمندیها و پتانسیل‏ها

6ـ عدم اعتماد کافی کارفرمایان نسبت به توانمندیهای معلولین خصوصا مراکز تحت نظارت بهزیستی جهت بکارگیری جامعه هدف

7ـ عدم ابلاغ به موقع اعتبارات بیمه معلولین جهت جذب و جلب اعتماد کارفرمایان و صاحبان صنایع

8ـ افزایش روزافزون تقاضای معلولین جهت حضور فعال در بازار کار

9ـ عدم اجرای کامل قانون جامع حمایت از حقوق معلولین از کارآفرینی و اشتغال آنان و عدم توجه کامل جهت پیگیری اشتغال معلولین در قانون

10ـ افزایش تعداد معلولین تحصیل کرده و ارتقاع سطح تقاضای

11ـ نامناسب بودن و عدم حمایت قوانین تامین اجتماعی و دست پاگیر آنها جهت جذب مکعلولین توسط صاحبان صنایع

12ـ عدم خودباوری معلولین نسبت به توانمندیهای خود

13ـ نبود برنامه مناسب جهت آموزشهای فنی‏وحرفه‎ای به علت عدم اعلام به موقع اعتبارات آموزش و نامناسب بعضی از آموزشهای جهت معلولین

14ـ عدم وجود مربیان و جایگاههای آموزشی خاص جهت آموزش و فنی‏وحرفه‏ای معلولین

ابتدا لازم است که یاد آور شوم که به همان اندازه که معلولیت متفاوتند و توان حرکتی متفاوت ؛ به همان اندازه هم میزان مهارت و تحصیلا تشان متفاوتند که این تفاوت در بخش اشتغال نیز تاثیر می گذارد

به نابر مطالب ذکر شده معلولین شاغل به چند گروه تقسیم می شوند:

در سازمان ها و ارگان ها اکثر مسولیت هایی که نیاز به حرکت زیادی ندارند و به معلولین اختصاص دارند عبارتند از :

اکثر کار های دفتری و اداری

ماشین نویسی منشی گری و پاسخ به تلفن

اپراتور یو کار با رایانه

دفتر دار مدارس

کار های اداری و تایپی

لیبل زنی و بسته بندی

مونتاژ

به طور کل حرفه هایی که نیاز به حرکت و تحصیلات عالیه نداشته باشند می توانند برای اکثر معلولین کار آمد باشند که باید در این موارد اقدامات لازم صورت گیرد

از جمله شغل هایی که معلولین جسمی حرکتی که از ویلچر استفاده می کنند و در عین حال از تحصیلات عالیه بر خوردار ند می توان به موارد زیر اشاره کرد:

برنامه نویسی

نرم افزار

نقشه کشی

طراحی

خیاطی

برای معلولینی که اشتغال برای آنها در خارج از خانه دشوار است به عنوان حسابدار یک شرکت تمامی کار های حسابرسی خود را در منزل انجام می دهند و طی یک زمان مشخص و دقیق به کار فرما تحویل می دهد.

در یک بازدید از مراکز نگهداری دختران عقب مانده ذهنی بالای 14 سال مهارت هایی که انجام می دادند عبارت بود از :

خیاطی گونی بافی

مهره بافی

لسازی از جمله گل های کریستال پولک دوزی روی بوم بافتنی ساده

و پسران:

گچبری برای تزئین منازل

مشاغلي كه توسط افراد نابينا يا كم بينا انجام مي‌شود

در سال‌هاي نه چندان دور نابينايان در مشاغلي كم ارزش مانند كوك كردن پيانو يا جارو كردن ادارات و بافتندگي اشتغال داشتند در حالي كه هنوز آنان به اين مشاغل مشغولند با پيشرفت تكنولوژي مانند ماشين‌هاي خوانا، صفحه خوان‌ها، آنان قادر به انجام كارهايي شدند كه تا پيش از آن بدون كمك افراد بینا ممكن نبود. به علاوه وضع قوانين فدرال كه باعث آگاهي آنان از حقوقشان شد آنان را تشويق به استخدام در مشاغل دلخواه كرد و كارفرمايان را از تبعيض قائل شدن در حق آنان بازداشت. متأسفانهبسياري هنوز از اشتغال به كار محرومند. يك راه براي حل اين مشكل آگاه‌سازي آنان از انجام اين مشاغل توسط ديگران است.

بعضي از اين مشاغل عبارتند از:

امور تجاري شامل حسابدار، خدمات به مشتري، مسئول خريد، وارد كننده‌ي اطلاعات، تايپيست، متخصص مالياتي، مسئول استخدام، مسئول نسخه‌ها در داروخانه‌ها، امور حقوقي شامل وكالت، دادستان و قاضي.

خدمات اطلاع‌رساني شامل متخصص اطلع‌رساني و مسئول كتابخانه. امور تحصيلي شامل معلم ابتدايي، دبيرستان، كالج. متخصص روانشناس كودكان، مشاور بهزيستي، متخصص تكنولوژي، كمك‌رسان و معلم دانش‌آموزان نابينا و كم‌بينا.

خدمات اجتماعي و روانشناس پزشكي و سلامت مثل پرستار، دكتر، مددكار اجتماعي. علم و مهندسي مثل دانشمند زيست‌شناس، فيزيكدان، رياضيدان، آمار، مهندسي‌هاي عمران، مكانيك الكتريك، كامپيوتر و تكنولوژي برنامه‌نويس، خدمات پشتيباني مديريت شبكه، تلفن‌چي. برنامه‌ساز راديو و تلويزيون، نويسنده، خبرنگار. كشاورزي مثل كشاورز، خدمات غذايي، آشپز، كارگر خدمات غذايي مانند رستوران. و هنر مثل موزيسين، بازيگري و مخترع صنايع دستي روحاني و كارگر كارخانه،

در اين بخش به وظايف يك سازمان بهزيستي درباره‌ي حمايت از نابينايان در مورد پيدا كردن و موفقيت در آن شغل صحبت شده. در اين سازمان‌ها مسئولين توانبخشي به افراد كمك مي‌كنند تا براي يافتن شغل برنامه‌ريزي كنند در باره‌ي پيشينه‌ي خود بنويسند تمرين مصاحبه كنند و منابع شغلي را پيدا نمايند.همچنين كارفرمايان نابينا مي‌توانند با استفاده از اين خدمات كه شامل آموزش تكنولوژي مناسب با شغل آنان است مي‌توانند در انجام كارشان با افراد سالم رقابت كنند.

در ادامه اين مراكز به افراد در مورد شغلشان اطلاعات داده و كارفرمايان نابينا را در مواردي مانند استخدام و تعليم كاركنان ياري مي‌رسانند.

تنها آموزش افراد براي يافتن شغل كافي نيست مشاورين با آنان تماس گرفته و از مشاغل موجود در جامعه آگاهشان مي‌سازند و با كارفرمايان در باره‌ي استخدام آنان صحبت مي‌كنند چون كارفرمايان به دليل نابينايي فكر مي‌كنند آنان قادر به انجام كار نيستند يك وظيفه‌ي مشاورين تماس با كارفرما و آگاه‌سازي وي از توانايي نابيناي جوياي كار است.

در مورد كشورهاي شرق آسيا بايد گفت ماساژدرماني كه برخواسته از طّب چيني مي ‌باشد به همراه منشي تلفن و كوك كردن پيانو و موزيك از مشاغل است كه نابينايان به آنان اشتغال دارند به طوري كه 40000 ماساژور در چين تعليم داده شده و مشغول به كار مي‌باشند. در آمريكا نابينايان كافي شاپ اداره مي‌كنند از استخدام تا بازاريابي سرو غذا و شستن ظروف همچنين تميزكاري آنان افراد نابينا را براي كار در ساير كافي شاپ تعليم مي‌دهند. علاوه بر مشاغل ياد شده در آمریکا بايد گفت آنان به هر كاري دست مي زنند مثل سرايداري كار در آشپزخانه؛ بنگاه‌داري، تعمير دوچرخه، مسئول فروش ،منشي‌گري ،حتي در پزشكي، مغازه‌داري، مشاور سياسي مسئول پذيرش هتل و بيمارستان، كارگر توليدي متخصص IT، مسئول پاركينگ، تكنيسين برق كار، در خوشك‌شويي، آرايشگر، بسته بندي در بقالي، متخصص كاريابي، مكانيك وسايل كشاورزي، كار در مراكز نگهداري اطفال و سالمندان، مترجم، مسئول قراردادها، متخصص سخت‌افزار كامپيوتر

اشتغال افراد با اختلال کم توان ذهنی

موضوع مهارت های شغلی و اشتغال افراد با نیاز های ویژه از جمله دغدغه هایی است که همواره در میان مسوولان و دست اندر کاران آموزش و پرورش ویژه و همچنین والدین دانش آموزان با نیازهای ویژه وجود داشته است.

یکی از هدف های اصلی آموزش و پرورش دانش آموزان با نیازهای ویژه رساندن آنان به استقلال نسبی فردی ، اجتماعی و اقتصادی به گونه ای که این افراد بتوانند ضمن احساس خود ارزشمندی، عضو مفیدی در جامعه باشند. متاسفانه بسیاری از دانش آموزان با نیازهای ویژه بدون اینکه صلاحیت ها و کفایت شغلی لازم برای جذب بازار کار را بدست آورده باشند، مدرسه را ترک می کنند و اغلب بیکار می مانند و تعداد بسیار زیادی از آنان وابسته و سربار جامعه می شوند که هزینه و فشار سنگینی را بر جامعه تحمیل می کند .

برای بسیاری از جوانان، اشتغال به معنی هویت یابی اجتماعی، خودکفایی اقتصادی و ایجاد یک شبکه ارتباط بین فردی است. بنابراین اشتغال یک عامل حیاتی است که با استقلال و تلفیق اجتماعی ارتباط دارد . به نظر می رسد که آموزش و توانبخشی حرفه ای ، به دلایل متعدد، مهمترین فرصت برای آماده سازی دانش آموزان با نیاز های ویژه برای ورود به دنیای کار و مشاغل بعد از اتمام تحصیل می باشد. از دیدگاه حقوق انسانی، افراد با نیاز های ویژه مانند سایر افراد جامعه حق برخورداری از امکانات و تسهیلات جامعه و مشارکت کامل در آن به عنوان یک شهروند را دارند. این کودکان نیز مانند سایر کودکان امیال و نیازهایی مانند کسب مهارت های لازم برای محیط کار، ورود به دنیای کار و تبدیل شدن به عضو مشارکت کننده در جامعه را دارند و می بایست به آنها فرصت برابر داده شود تا بتوانند استعداد شغلی خود را در بالاترین حد ممکن شکوفا سازند.

از دیدگاه اقتصادی نیز شواهد آماری نشان می دهد که هزینه آموزش و توانبخشی حرفه ای این گروه از دانش آموزان در مقایسه با هزینه های هنگفتی که صرف حمایت و نگهداری آنان برای تمام عمر می شود بسیار ناچیز است.

آموزش و توانبخشی حرفه ای باید از زمانی که کودک وارد مدرسه می شود شروع و تا هنگامی که با موفقیت به شغلی گمارده می شود، ادامه یابد. این آموزش باید متناسب با ذوق و استعداد کودک، راهنمایی شغلی، کسب مهارت های لازم و پیگیری دائم همراه باشد.

بررسی تاریخچه آموزش و توانبخشی حرفه ای بیانگر رشد و تحول در این زمینه است. برای سالیان متمادی، کارگاه های حمایت شده محل های مناسبی برای کار افراد با نیاز های ویژه به حساب می آمد

اگر چه تاسیس این کارگاهها زمینه ی مربوط به پیشرفت مفاهیم مربوط به اشتغال معلولان را فراهم آورد، اما نتوانست پاسخگوی نیازهای مالی این افراد باشد و آنان را به خودکفایی اقتصادی برساند بنابراین کارگاه های حمایت شده در مقایسه با استخدام رقابتی، رضامندی کمتری را ایجاد کرد.کرنان (2000) معتقد است که استخدام رقابتی روشی است که به کمک آن افراد شیوه زندگی خود را تعیین کرده، روابط دوستانه را توسعه می دهند و هویت خود را به عنوان اعضای جامعه، شناسایی می کنند. استخدام رقابتی باعث می شود که استفاده کنندگان از توان بخشی حرفه ای بتوانند مهارت های لازم برای انتقال به دنیای کار و کسب درآمد های بالا را بدست آورد

خوشبختانه امروزه ، میزان تعهد جوامع نسبت به آموزش و توانبخشی حرفه ای افراد با نیازها ی ویژه به سرعت رو به افزایش است . در این راستا لازم است معلمان، کارکنان، مشاوران، مدیران مدارس، افراد علاقه مند به امور کودکان و دانش آموزان با نیازهای ویژه در جامعه ، بیاموزند که چگونه با یکدیگر همکاری نمایند تا بتوانند به طور موثر با چالشهای آموزش و توانبخشی این گروه از دانش آموزان روبروشوند.

امروزه در مدارس استثنایی آموزش مهارت های حرفه ای از کلاس اول بینش حرفه ای شروع می شود و تا سال سوم دبیرستان ادامه پیدا می کند مهارتهای حرفه ای شامل «خیاطی ،گلدوزی ، سفالگری ، گلسازس » برای دختران و«کشاورزی ، گچ بری ، گلسازی ، کشت گلخانه ای» برای آموزش پسران انجام می شود که شامل حرفه اصلی و فرعی می باشد، حرفه اصلی همان حرفه ای است که در 3 سال راهنمایی دنبال می شود اما حرفه ای فرعی بنا به علاقه ای که دانش آموزان به رشته ای خاص دارند آموزش صورت می گیرد که حرفه ی اصلی در 3 سال دبیرستان کامل تر آموزش داده می شود. آموزش خیاطی به دانش آموزان با اختلال کم توان ذهنی باعث می شود که پس از پایان تحصیلات بتوانند در کارگاه های حمایتی مشغول به کار شوند یا به طور شخصی خودشان در منزل کار کنند و بتوانند منبع درآمدی برای خود باشند.

حرفه آموزی پسران باعث ایجاد اشتغال در گلخانه ها، کارهای کشاورزی، معرق کاری می شود.


مطالب مشابه :


کار و معلولیت

ارتوپدی فنی - مشاوره توانبخشی - کار و معلولیت اهداف اختصاصی اشتغال معلولین.




کارآفرینی

کار آفرینی تعریف معلول طبق قانون جامع حمایت از معلولین افرادی که به تشخیص کمیسیون پزشکی




اشتغال معلولین

مشاوره و مددکاری - اشتغال معلولین - مشاوره و مددکاری وارایه راهکارهای عملی برای حل مشکلات




کاهش ساعت کاری معلولان

من مینا آروانه مددکار اجتماعی هستم. وبلاگ اشكها و لبخندها به بیان مسائل اجتماعی و معلولین




معلولین اجتماعی

جامعه شناسی - معلولین اجتماعی - شهریار ساجد برای برخی از ما واژه معلولیت بیشتر یاد آور




lمصاحبه با معلولین موفق

جامعه معلولین شهرستان با به کار گیری سایر توان های موجود، باید سعی در جبران مشکل آسیب




معلولین اجتماعی

آسیب های اجتماعی - معلولین اجتماعی - بررسی هنجارها وناهنجارهای اجتماعی - آسیب های اجتماعی




چالش های اشتغال معلولین

افراد معلول در یافتن کار مناسب با چالش های متعددی رو برو هستند و خود اشتغالی معلولین.




برچسب :