ماهيت و قلمرو علم جغرافيا
در راهنماي انتخاب واحدي كه در اختيار دانشجويان جغرافيا در ابتداي ورود به دانشگاه قرار مي گيرد دروسي همچون مباني آب و هواشناسي و ژئومورفولوژي در كنار جغرافياي تاريخي و جغرافياي جمعيت و جغرافياي اقتصادي ارائه شده است ،اين دروس متنوع كه دانشجو فقط در يك رشته تحصيلي و يك دوره 4ساله بايد بگذرانداين سوال اساسي را براي او مطرح مي كند كه مگر : موضوع علم جغرافيا چيست؟<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />
بعد گذران دروسي چون مباني علم و فلسفه علم جغرافيا متوجه مي شود نه تنها او كه حتي بزرگان اين علم و اساتيدي كه به او درس مي دهند پاسخي كه مورد قبول همه باشد در چنته ندارند و هركس به گونه اي به تعريف« موضوع اين علم » مي پردازد.
حالا او مي ماند و مجموعه اي از تعاريف مشابه و گاه متناقضي كه به او ارائه شده !!! و گاه بي خيال از اين تفاوتها و تناقض ها يكي را كه به نظرش خوشايند تر آيد مي پذيرد، و گاه چنان درمانده مي شود كه به ناچار مي پذيرد : «جغرافيا اقيانوسي است به عمق يك وجب !!!»
در ادامه نظريات دو تن از بزرگان اين علم: را به نقل از كتاب «ماهيت و قلمرو علم جغرافيا » ،انتشارات سمت ، سال1371 مي خوانيد.
قسمت دوم : سخنراني دكتر حسين شكويي
مكتب علم فضايي و فلسفه علم جغرافيا
بنيانگذار مكتب علم فضايي
فرد كورت شيفر ، بنيانگذار علم فضايي در جغرافيا در 7 جولاي 1904 م در برلن زاده شد. در جنگ جهاني اول پدرش در جبهه هاي جنگ خدمت مي كرد و او ضمن تحصيل در مزرعه اي به كار اشتقال داشت. شيفر در طي سالهاي 21- 1918شغل خانوادگي يعني فلز كاري را انتخاب كرد. و در سال 1921 به حزب سوسيال دموكرات آلمان پيوست. در 17 سالگي دبير اتحاديه جوانان شد.
وي از همان اوايل زندگي جواني پر انژي انسان دوست و علاقه مند به فعاليت هاي سياسي بود. او همواره در فعاليت هاي سياسي جناح چپ را انتخاب مي كرد. علاقه مندي شيفر به علوم سياسي او را به تحصيل در جغرافياي سياسي كشاند.
در دهه 1920 آلمان يك كشور قدرت طلب و قهرمان پرور به شمار مي آمد و شيفر قهرمان بازي روي يخ و پياده روي معرفي شد. شيفر تا 1932 دوره هاي تكميلي بعد از ليسانس خود را در دانشگاه برلن گذراند. رشته اصلي او در دوره ليسانس جغرافياي اقتصادي ، جغرافياي سياسي و اقتصاد بود. شيفر ضمن تحصيل جغرافيا موفق شد ،دوره هاي رياضيات و آمارشناسي جمعيت را بگذراند. اين جوان راديكال در طي سالهاي 32-1928 به عنوان متخصص آمار در بخش آمار حياتي شهر برلن مشغول به كار شد.
بعد از به قدرت رسيدن هيتلر و حزب نازي ، شيفر به سبب مخالفت با حزب نازي همواره مورد تعقيب پليس نازي بود. از اين رو ناگزير در سن 27 سالگي به عنوان پناهنده سياسي راهي لندن شد و در دانشگاه اقتصاد لندن به منظور تكميل تحصيلات خود در رشته آمار ، نامنويسي كرد و به تحقيق در علم آمار پرداخت . شيفر ضمن تحصيل مقالاتي نيز در روزنامه هاي انگليسي منتشر مي كرد.
در سال 1938 شيفر از لندن به نيويورك و بعد از مدتي از آنجا به ايالت آيووا رفت. در آمريكا علاوه بر فعاليت سياسي در رشته مورد علاقه اش يعني موزيك نيز به تمرين پرداخت. سخنراني ها و مقالاتي با نامهاي « با آلمان نازي چه بايد كرد؟ و سياست ايالات متحده و آلمان » يادگار اين دوره از فعاليت هاي سياسي اوست.
شيفر در اين زمان در گروه جغرافياي دانشگاه آيووا كه بيشتر اعضاي آن را جغرافيدانان راديكال تشكيل مي دادند استخدام شد. بعد از مدتي تدريس به مقام استادي دانشگاه رسيد.
شيفر و همكارانش بحث هاي سياسي خود را در رستوران «اسميت »انجام مي دادند. از اين رو در سال 1950 همه اعضاي اين رستوران از طرف پليس آمريكا تحت تعقيب قرار گرفتند و حتي بعضي اعضا شغل دانشگاهي خود را از دست دادند. در اين زمان همكاران دانشگاهي و دوستان شيفر به كمكش شتافتند ،او پس از چندي شغل دانشگاهي خود را باز يافت و تدريس جغرافياي سياسي را از سر گرفت. در همان حال به شدت زمينه هاي اقتصادي نظريه هاي «لاش» «كريستالر»و فون تونن » را بررسي كرد و مكاتبات با كريستالر ،واضع نظريه مكان مركزي برقرار ساخت.
شيفر با آشنايي كامل به زبان روسي مجموعه اي ارزشمند از اسناد و مدارك جغرافيايي در باره اتحاد شوروي براي دانشگاه فراهم آورد. شيفر كه در زندگي نسبتاً كوتاه خود همواره مورد تعقيب گشتاپو ،اف بي آي و دوره وحشت آفرين مك كارتيسم آمريكا قرار داشت ،در سال 1953 از شدت خستگي ناملايمات زندگي در سن 49 سالگي به سبب حمله قلبي در گذشت.
مباحث شيفر و هارتشورن:
شيفر در باره جغرافياي سياسي چنين مي گفت:«سياست بدون تاكيد بر اقتصاد ، درك ناشدني و بدن ريشه خواهد بود. » از اين رو فصل دوم كتاب جغرافياي سياسي خود را به اثبات «مركزيت سرمايه »اختصاص داد و با روشهاي پيشرفته رياضي ، مسائل اقتصادي را تحليل كرد. او بيش از اندازه از آمار و رياضيات بهره مي گرفت. از اين رو بعد از شيقر طرفداران مكتب فضايي جغرافيا از همان روش شيفر در بهره گيري از رياضيات پيروي مي كردند.
در سال 1953 شيفر مقاله جنجال برانگيز و ماندگار خود را به نام «استثناء گرايي در جغرافيا» در مجله انجمن جغرافيدانان آمريكا منتشر ساخت. و اين مفهوم را براي اولين بار در ادبيات جغرافيايي و روش شناسي جغرافيا مطرح ساخت.
مفهوم استثناء گرايي يا روش تحقيق در جغرافيا اين است كه جغرافيا نمي تواند در روش شناسي با ساير علوم سهيم شود و اين امر بيشتر از ماهيت جغرافيا ناشي مي شود كه مطالعه مكانها و نواحي ويژه را به عهده دارد. پس روش شناسي جغرافيا و حتي تاريخ ،با روش شناسي علوم ديگر تفاوت خواهد داشت. زيرا جغرافيا و تاريخ از يك نوع بررسي خاص منحصر به فرد پيروي مي كنند.
شيفر به چنين استثناء گرايي ،كه اساس تفكرات جغرافيايي ريچارد هارتشون را تشكيل مي داد شديداً مي تاخت و جغرافيا را به عنوان علمي فضايي مي شناخت كه تابع قوانين كلي تبيعت است و به وسيله آن مي توان قوانين مورفولوژيك را در باره الگوهاي فضايي تهيه كرد. در حالي كه هارتشون به هيچ نوع تفكبك روشني ميان قوانين كلي طبيعي و روش هاي غير شامل يا مطالعه پديده هاي منحصر به فرد قائل نبود.
هارتشون عقيده داشت كه قوانين كلي طبيعي و روش هاي غير شامل در همه رشته هاي علمي به كار گرفته مي شود. اين طرز تفكر هارتشون ، مقدمه شروع بحث ها و نقدهاي شيفر و و هارتشون را به دنبال داشت كه بعد از مرگ شيفر نيز ادامه داشت. با اين بحث هاي علمي ،جغرافياي ناحيه اي سنتي ،اساساً به صورت روش مطالعه غير شامل درآمد و از تعميم قوانين ناتوان شناخته شد.
شيفر به نگرشهاي جغرافيدانان معروف نظير : هتنر ، هارتشون و كانت حمله مي كرد. زيرا اين عده به سبب وجود پديده ها و مكانهاي ويژه به روشهاي غير شامل در جغرافيا معتقد بودند. شيفر مي گفت: « ويژگي هاي پديده ها بدانسان كه هارتشون مطرح مي كند مخصوص علم جغرافيا نيست بلكه اين قبيل ويژگي ها در ساير علوم نيز ديده مي شود. » از اين رو شيفر پيشنهاد مي كرد كه جغرافيدانان به منظور وضع و استفاده از قوانين بيشتر درباره جغرافياي نظام دار (سيستماتيك) مطالعه و تحقيق كنند تا جغرافياي ناحيه اي . وي مي افزود كه تدوين قوانين در جغرافيا ، تغيير مسي تحقيقات جغرافيايي را سبب مي شود.گفتني است كه هتنر و هارتشون ميان جغرافياي سيستماتيك و جغرافياي ناحيه اي تفاوتهايي قائل بودند.
در سال 1958 آ.آي . اكرمن جغرافيدان معروف امريكايي از علم جغرافيا تعريفي بدين شرح عرضه كرد:« جغرافيا علم پراكندگي فضايي است.» در تحليل فضايي تاكيد روي مكانها ،پراكندگي پديده ها ،تأثيرمتقابل مردم ،كالاها خدمات مكانها ،ساخت فضايي آرايشها و سازمانها و روند فضايي در ماهيت مطالعات جغرافيايي اساس كار قرار مي گيرد. (روند فضايي به مكانيسمي اطلاق مي شود كه ساخت فضايي يك پراكندگي را به وجود مي آورد.)
با توجه به موارد بالا و تعاريف و مفاهيمي كه تا كنون از ماهيت علم جغرافيا شناخته ايم همواره در تحليل هاي جغرافيايي با دو سيستم اصلي رو برو خواهيم بود :
الف: سيستم اكولوژيك ، يعني پيوند ميان انسان با محيط خود
ب: سيستم فضايي ، يعني سيستم پيوند يك مكان از سطح سياره زمين با مكان ديگر آن ، در تحليل اين سيستم از مدل جاذبه استفاده مي شود.
به طور كلي نظريه پردازان مكتب جغرافيا به عنوان علم فضايي نظير ويليام بانج و شيفر ، گريسون ، موريل و... در تحليل ماهيت جغرافيا و شناخت فلسفه اين علم روي نكات زير تاكيد مي كنند:
1- ماهيت سيستماتيك جغرافيا؛
2- تدوين قوانين مورفولوژيك و تاكيد بر الگو ها و روندها؛
3- تبيين نظام پذير الگوهاي مكاني و تعامل فضايي؛
4- آرايش فضايي پديده ها و بهره گيري از تحليل سيستمي در جغرافيا؛
5- حذف استثناءگرايي در قلمرو علم جغرافيا؛
6- بي ارزش شدن ماهيت جغرافيا در صورت پذيرش آن به عنوان علم مطالعه نواحي ويژه و در نهايت بي اعتبار شدن جنبه علمي ياسيستماتيك آن؛
7- تاكيد بر روش شناسي كمي در جغرافيا؛
8- عامل فاصله به عنوان يك عامل مهم در تبيين پديده هاي فضايي و روابط فضايي؛
9- تاكيد بر پراكندگي پديده ها بيش از خود پديده؛
در سال 1965 كميته تحقيق در علم جغرافيا ، در ايلات متحده با توجه به ماهيت جغرافيا در مكتب جغرافيا به عنوان علم فضايي تعريف جديدي را به اين شرح مطرح ساخت:
«جغرافيا مطالعه پراكندگي هاي فضايي و روابط فضايي در سطح سياره زمين است.»
مكتب علم فضايي ، از مكتب فلسفي «حلقه وين» يعني «پوزيتيويسم منطقي» به شدت تاثير پذيرفته است. و تفكرات فلسفي پوزيتيويستي (اثباتي – ثبوتي ) بزرگان مكتب وين نظيرلودويگ ويتگنشتاين ، اتونورات و... اساس منطقي نظم فضايي را سازمان داده است. مكتب پوزيتيويسم منطقي با فرضيه ها ، نظريه ها قوانين، تبيين ،آينده نگري ، مدلها و سيستمها مشخص مي شود و با اعتقاد به حقيقت تجربي و اصل ثبات نمطقي پيوند مي خورد.
چنين به تظر مي رسد كه تحليل فضايي نتيجه نهايي انقلاب كمي در جغرافياست كه بعد از جنگ جهاني دوم در كشورهاي انگليسي زبان دنيا به وقوع پيوست و در واقع جانشين تفاوت هاي مكاني در فلسفه جغرافيا محسوب مي شود.
مخالفان فلسفه پوزيتيويسم به تدريج پي بردند كه مطالعه جامعه ، امري بي نهايت پيچيده تر از اين است كه كسي بخواهد داده هايي را از راه مشاهده به دست آورده است؛ در ساختار فكري انسان بگنجاند. اين گنجانيدن داده هاي به دست آمده از مشاهده در يك ساختار فكري كلي و عام در علم طبيعي با موفقيت صورت گرفته بود و اثبات گرايان آن را در علوم انساني نيز روا مي داشتند. اثبات گرايي به اين مفهوم با علوم طبيعي جديد زاده شد و با كسب هر پيروزي براي اين علوم براعتبار آن افزوده شد. اين فلسفا اثبات گرايي ، با اعتقاد به داروينيسم اجتماعي ،جبر مسلك بودن، اعتقاد به وجود قوانين قطعي علمي و استفاده از زبان مكانيستي ملازمه داشت.
از سال1985 به بعد جغرافيدانان شاخص و تاثير گذار در جهان اعتبار علمي و جهان شمول مكتب علم فضايي را زير سوال بردند و اعتبار جغرافيايي آن را به شدت كاهش دادند. اين عده با تكيه بر اقتصاد سياسي مكتب جديدي را در جغرافيا بنيان نهادند. به نظر اين جغرافيدانان دگرگوني هاي اساسي در جوامع بشري نه فقط از فرمولهاي رياضي بلكه از انديشه هاي خوب سرچشمه مي گيرد . از اين رو در دهه هاي 1960 و1970 كه دوره اوج مكتب فضايي بود به عنوان دوره جبر هندسي در جغرافيا نام برده مي شود. اين عده اضافه مي كنند: كه تحليل فضايي در بيشتر موارد روي سازمان فضايي سيستم هاي سرمايه داري تاكيد دارد.
مطالب مشابه :
مقاله: تحليل مكانيابي در آمايش دفاعي و پدافند غير عامل
پايگاه تخصصي پدافند غیر عامل - مقاله: تحليل مكانيابي در آمايش دفاعي و پدافند غير عامل -
مکان و فضا در جغرافیا
عناصر اصلي تحليل فضايي . اوقات فراغت و غيره تعريف مي شود. در تحليل هاي فضايي لازم است
جغرافیای شهری چیست؟
1- جغرافياي شهري روي «نظام فضايي» و بر اساس تعريف فوق پس لازم است كه در تحليل روابط
جلسه سیر اندیشه در معماری - جلسه چهارم
تعريف هويت اسلامي و بررسي 1- آثار بر جسته تمدن اسلامي و تحليل كالبدي فضايي و مفهومي
تازه های مقاله
تاثير فناوري هاي علمي بر توسعه و تحول حقوق بين الملل فضايي به تعريف و تحليل حقوق
سامانه هاي حمل و نقل فضايي؛(1)
شباهنگ - سامانه هاي حمل و نقل فضايي؛(1) - جهان از آن تو برای کشف , بر شما باد کشف جهان
توسعه روستايي چيست؟
بنا بر تعريف, تحليل ارتباطات فضايي, تحليل دسترسيها (ارتباطات), تحليل شكاف عملكردي,
مرور مفاهيم و نظريات توسعه منطقه اي 1
بر اساس مباحث ارائه شده در تعريف و مفهوم به عبارت ديگر براي تجزيه و تحليل فضايي پديده
ساختمان اپرای سیدنی 1
تحليل فضايي ساختمان تعريف مسير مارپيچ : مسير حلقه ای راه رسيدن را طولانی تر می کند و
ماهيت و قلمرو علم جغرافيا
در تحليل فضايي تاكيد روي مكانها جغرافيا به عنوان علم فضايي تعريف جديدي را به
برچسب :
تعريف تحليل فضايي