خريد سيسموني

بالاخره  ۵شنبه از راه رسيد و ماماني و بابابزرگ ساعت حول و حوش ۵ صبح رسيدن تهران. <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />

 

بعد از كمي استراحت  من و ماماني با هم رفتيم يافت آباد تا خريدمون رو شروع كنيم. اول از همه هم قرار شد تخت و كمد پارميدا خانم رو انتخاب كنيم. از اونجايي كه بابا مرتضي مي خواست بره سركار و بابابزرگ هم حال و حوصله خريد كردن نداشت (طبق رسم آقايون)02.gif من و ماماني تنها رفتيم.

تك تك مغازه ها و پاساژهاي يافت آباد رو زير ورو كرديم و بالاخره يه تخت و كمد ناز براي نازگلمون انتخاب كرديم و سفارش داديم تا يكشنبه بعد برامون بيارن. 05.gif

بعد هم با اينكه خيلي خسته  شده بوديم رفتيم جمهوري . اونجا هم كلي مغازه ها رو بالا و پايين كرديم  و بالاخره  من و ماماني يه ست كالسكه و روروئك و كرير و سا ك  كه هر دو روش به توافق رسيديم خريديم. ولي ديگه خيلي خيلي خسته شده بوديم . پس بارو بنديل مون رو جمع كرديم و برگشتيم خونه.

جمعه مغازه ها تعطيل بود و نتونستيم خريد بريم . در عوض ماماني كلي خودش رو خسته كرد و شروع كرد به تميز كردن آشپزخونه و شستن لباس ها و ... كلا خونه تكوني. من هم هر چي مي گفتم خودتو خسته نكن به گوشش نمي رفت كه نمي رفت. 10.gif04.gif

آخه مي دونين ماماني از عيد پادرد گرفته  و نبايد زياد راه بره يا بايسته ولي كو گوش شنوا. خلاصه حسابي شرمنده مون كرد. 02.gif

روز شنبه رو مرخصي گرفته بودم. من و ماماني دوباره شال و كلاه كرديم و يه بار صبح ، يه بار هم بعدازظهر رفتيم جمهوري. شب كه برگشتيم خونه ديگه ناي راه رفتن نداشتيم چون تك تك مغازه هاي جمهوري رو سرك كشيده بوديم. ولي خوب حسابي دست پر برگشيتم و تقريبا خريدمون رو كامل انجام داده بوديم. 05.gif

 

روز بعد هم نزديك هاي ظهر وقتي من هنوز سركار بودم تخت و كمد پارميدا رو آوردن. و بابا مرتضي و ماماني زحمت چيدنش رو كشيدن. من هم چون ماماني تنها بود و شب هم مهمان داشتيم (اون يكي مامان بزرگ و بابابزرگ پارميدا) ساعت ۲ برگشتم خونه و با ديدن تخت و كمد كلي ذوق زده شدم. 29.gif

 

تا غروب هم با ماماني مشغول چيدن وسايل تو كمد و جمع و جور كردن خونه بوديم، چون خونه پر شده بود از وسايلي كه خريده بوديم.

 

فرداي اون روز با اينكه هنوز خستگي تو تن ماماني مونده بود ولي  برگشتن خونه و ما رو با يه عالمه دلتنگي تنها گذاشتن. 06.gif02.gif

 

ماماني خيلي زحمت كشيدي ، خيلي دوست داريم. اميدواريم بتونيم يه جايي يه جوري جبران كنيم.

ايشالا هميشه سالم و سلامت باشي .04.gif20.gif04.gif20.gif

 

پارميدا هم يه لگد به افتخار ماماني اش حواله من كرد..............03.gif


مطالب مشابه :


خريد سيسموني

انجمن هاي فارس خريد سيسموني. اول از همه هم قرار شد تخت و كمد پارميدا خانم رو انتخاب كنيم.




ادامه خريد سيسموني

"ايليا ثمر عشق ما " - ادامه خريد سيسموني - «مرد کوچیکم یادت باشه من و بابا عاشقت هستیم»




آدرس مراکز تهیه سیسمونی در تهران

چمن مغازه كوچولويي هست به اسم ياسمين كه قيمت ست كاملش يعني تخت و كمد جزئيات قالب هاي




(هفته بیست و سوم) تخت و کمد قند عسل

-->سونوگرافي هاي سه بعدي براي جنين خطرناک است! آرشیو پیوندهای




جشن سيسموني ني ني‌گولو

عزیز دل آمدی و زندگیمان را شیرین تر کردی - جشن سيسموني ني ني‌گولو -




مدل سيسموني و وسايل كودك 2012

عکس بازیگران ایرانی و خارجی - مدل سيسموني و وسايل كودك 2012 - عكس بازيگران-مدل لباس-مدل




لیست لوازم سیسمونی نوزاد

اگر شما هم قصد خريد سيسموني را داريد تخت‌خواب، كمد و بوفه در نمونه‌هاي خارجي




پرشان جون و تولد دو سالگي

اولاً با عرض شرمندگي كه عكس هاي تولد دو سالگي پرشان جون سيسموني نوزاد سرويس تخت و كمد




دندون در آوردن پرشان خان

چند وقت بود كه لثه‌هاي پرشان حسابي مي خواريد و با هر سيسموني نوزاد macbaby سرويس تخت و كمد




ادامه خريد سيسموني

بابا ابی - ادامه خريد سيسموني - یادداشتهای روزانه یک بابای مهربون درباره یک مسافر کوچولو




برچسب :