پازل فرهنگی ایران
گزارشی از جشنواره موسیقی خرمآباد
پازل فرهنگی ایران
روزهای 19 تا 21 بهمن 1390 خورشیدی (هشتم تا دهم فوریه 2012 میلادی) یک جشنواره موسیقی با مضامین ملی، میهنی، شهید، انقلاب و این جور چیزها در شهر خرمآباد برگزار شد. دوست گرامی هوشنگ جاوید دبیر جشنواره، تلفنی از من دعوت کرد تا به او بپیوندم. به هر صورت بامداد روز نوزدهم بهمن قدم به خرمآباد نهادم. شهری که پیش از این برای سفر به خوزستان دهها بار از میانش گذر کرده بودم ولی برخوردی مستقیم با آن نداشتم. هنوز بانگ اذان به گوش نرسیده بود که هم من و هم هوشنگ جاوید از این دعوت و پذیرش پشیمان شدیم. میخواستم برگردم ولی هوشنگ اصرار کرد بمانم. ظاهراً مسئولان جشنواره این حق را به وی نداده بودند که یکی دو مهمان دعوت کند و نتیجه این ش دکه همه امور تغذیه و تخلیه و استراحت بدنی را به خرج شخصی خودمان برگزار کردیم! بگذریم. از آن جا که زبان تصویر از هر زبانی گویاتر است، به جای سخنپراکنی، شما نیکان را به دیدن دیدنیهای جشنواره دعوت میکنم. فقط زیر برخی از عکسها به ضرورت چیزکی خواهم نوشت. گویا برنامه هدفمندسازی یارانهها به مسئولان جشنواره خیلی فشار آورده بود که یک برگ کوچک حاوی نام و نشان گروههای شرکتکننده را از مخاطبان دریغ کرده بودند. در نتیجه نام هر گروهی که یادم مانده، مینویسم و بقیه را فقط به شهر و زادگاه هنرمندانش حواله میدهم، مانند گروه موسیقی الیگودرز یا بندرعباس.
هوشنگ جاوید دبیر جشنواره اول بسمالله بالای منبر رفت و گوشی را به دست همه شرکتکنندگان داد که هیئت داوران بدون هیچ ملاحظهای کار خود را خواهد کرد و توصیه کرد وقت پانزده دقیقهای خود را به سخنهای بیهوده پیرامون گروه و فعالیتهایش اختصاص ندهند.
دکتر اسفندیار قرهباغی به عنوان نماینده هیئت داوران معیارهای داوری را بازگفت تا هنرمندان بدانند چه چیزی امتیاز دارد و چه کارهایی بیاهمیت است.
گروه دختران الیگودرز به اجرای موسیقی بختیاری پرداختند.
گروه دیگری از شهرستان الیگودرز ترکیبی موسیقی سنتی و بختیاری اجرا کردند.
گروه آساره از شهر خرمآباد در بخش موسیقی دستگاهی به طور مشترک با گروه جوانان کرمانشاه، جایزه اول را برد. من نفهمیدم وقتی موسیقی دستگاهی مینوازند و کلام لری میخوانند، کدام وجه قضیه مورد توجه است! گویا اول شدن آنها با ملاحظاتی همراه بود. حتی سرنانوازی دوست خیلی خیلی خوبم احسان عبدیپور نمیتوانست معیار برتری گروه آساره باشد. چون احسان با مهارتهای فردی خودش مینواخت و حضرات گروهنواز هیچ زحمتی برای تنظیم سرنا و گروه سازهای سنتی نکشیده بودند.
دلیلی ندارد در این جا پارتیبازی نکنم و عکس تکی از احسان عبدیپور نگذارم. به باور من او میرود تا جای زندهیاد شامیرزا مرادی را پر کند.
دیدن عاشیق حسن اسکندری فارغ از هر چیزی خودش غنیمت بود. پیش از اجرا، با هم گشتی در قلعه فلکالافلاک زدیم. استاد چند سال پیش درگیر یک عمل سنگین جراحی بود که اینک با سرخوشی و سرزندگی بار دیگر به روی صحنه آمده بود.
گروه بندرعبارس آخرین برنامه را اجرا کردند ولی دلیلی ندارد که در این وبلاگ هم به خط آخر بروند. دستشان درد نکند، گر چه عنوانی را صاحب نشدند.
گروه بوشهر به سرپرستی محمدرضا اخلاقی، هم موسیقی محلی زادگاهشان را نواختند و بازی کردند و هم مقداری سینتیسایزر بازی راه انداختند که اصلاً خوشم نیامد و به چند بار به آقای اخلاقی یادآوری کردم دیگر مرتکب چنین اشتباهی نشود. اجرای محلیشان خوب بود ولی هیچ مقامی نگرفتند و خیلی هم شاکی بودند. یادم آمد در جشنواره بیت و حیران سردشت نیز یک گروه موسیقی بوشهر بسیار پرشور نواختند و عنوان نگرفتند و درست همین ماجرای گله و شکایت بالا گرفت.
گروه سرود اصفهان در بخش سرود، مقام اول را به دست آورد.
محمدرضا اسحاقی از بهشهر مازندران با چهار فرزندش روی صحنه رفت. پیش از این دو فرزندش را بارها در کنار پدر دیده بودم ولی این بار احساس کردم گروه خیلی جفت و جور نیست. به طور اتفاقی در اتوبوس خرمآباد-گرگان همسفر شدیم و جریان را بازگفت که برای تشویق بچهها، گروه خانوادگی راه انداخته است. با پنج پسرش آمده بود ولی انگار یکی از آنها در شرایط حداقلی نبود که همراه پدر و برادران به روی صحنه برود.
گروه موسیقی ترکمنی از شهرستان گنبد در بخش موسیقی نواحی به طور مشترک با گروه هرای از قوچان جایزه ویژه را بردند. یعنی اول شدند.
گروه موسیقی شاهسونی هالای از شهر قم درخشش آنچنانی نداشتند و طبیعتاً نتیجه داوری برایشان کاملاً پذیرفتنی بود.
گروه دختران قوچان با عنوان هرای، به طور مشترک با گروه ترکمنی از شهرستان گنبد جایزه ویژه در بخش موسیقی نواحی را از آن خود کردند. ویژگی بارز آنان پوشیدن لباس زیبای زنان کرمانج در تمام مدت جشنواره بود که همواره از سوی عکاسان پرمشتری بودند.
هیئت داوران به ترتیب از راست: اسفندیار قرهباقی، رامین کاکاوند و رضا پرویززاده
استاد شفیع خالد کیمنهای و پسر عادل را نخستین بار ده سال و سه ماه پیش دیدم. موسیقی این پدر و پسر بدون ساز و تنها بر اساس آوازهای اورامانی استوار است. وقتی هر دو با هم میخوانند، جلوهای تماشایی و شنیدنی دارند.
گروه جوانان از کرمانشاه که اجرای خوبی داشتند و در بخش موسیقی دستگاهی به طور مشترک با گروه آساره از خرمآباد مقام نخست را گرفتند.
گروهی از کردستان، بیش از این نمیدانم. هم دیر رسیدم به سالن و هم کاغذی نبود که نام نیک این هنرمندان را نوشته باشد.
این هم مجری نیکوچهره خرمآبادی که گهگاه اشعاری را به دو گویش لری و لکی پیشکش میکرد. روز پایانی به گفتم چرا جامه نیکوی لری نپوشیدی؟ فرمودند: من به سلیقه شخصی این پوشش را انتخاب کردم. نزد خود گفتم: قربان آن سلیقهات برم که با فرهنگ ایرانی و لری بیگانه است!
گروه فلکالافلاک از خرمآباد به سرپرستی فرشاد سیفی نخستین گروهی بود که پردهگوشها را لرزاند. چفت و بست کارشان خوب بود و بیدلیل نبود در بخش شاخص الگویی به طور مشترک با گروه نوامهر چهارمحال و بختیاری جایزه ویژه را بردند.
گروه سرود لری از خرمآباد که بنده خداها از لباس کم آورده بودند و من فقط آنهایی که لباس لری داشتند را اجازه دادم وارد کادر دوربینم بشوند. دو برابر همین جمعیت بودند. کارشان تکصدایی نبود و بیشتر حالت کانن داشت. هم لری خواندند و هم فارسی و در کل مقامی نیاوردند.
گروه دختران مشکات از چهارمحال و بختیاری به اجرای آهنگهای محلی خود پرداختند.
گروه عربی میسان از سوسنگرد جلوهای از موسیقی سازی و آوازی و حتی بازیهای عربی را به نمایش گذاشتند. جالب بود. باسم حمادی سرپرست گروه را از حدود هشت سال پیش میشناسم. یک پای ثابت جشنوارههای فرهنگی و هنری اقوام ایرانی است. همت او را همیشه ستایش میکنم.
گروه نوامهر از چهارمحال و بختیاری با خوانندگی دوست عزیزم کورش اسدپور و تنظیم کاوه معتمدیان، اجرای درخشانی داشتند. چند بار سالن از شوق فرو ریخت. به ویژه در بخش شاهنامهخوانی، کار گروه بسیار ستودنی بود و هر شنوندهای را از خود بیخود میکرد. آنان به طور مشترک با گروه فلکالافلاک خرمآباد جایزه نخست در بخش شاخص الگویی را از آن خود کردند.
گروه ندای جام از تربت جام در بخش موسیقی بیکلام، یگانه برگزیده جشنواره بودند.
گروه دیگری از موسیقی تربت جام که نامش را نمیدانم.
روز پایانی پیش از تقسیم جوایز، اسفندیار قرهباغی دو آهنگ ماندگار اجرا کرد. نخست ایران ایران از ساختههای دکتر محمد سریر که پیش از این با صدای زندهیاد محمد نوری شنیدهایم و دیگری سرود جاودان ای ایران از ساختههای روحالله خالقی که وی میگفت نخستین بار در سال 1350 خورشیدی (1971 میلادی) آن را بازخوانی کرده است.
ایران ایران ساخته محمد سریر با صدای اسفندیار قرهباغی را ببینید
اجرای سرود ای ایران با صدای اسفندیار قرهباغی را ببینید
گروهی از شهر جونقان چهارمحال و بختیاری به سرپرستی سبزعلی خجسته که چوببازی نیز در برنامهشان بود.
جمشید جم به عنوان مهمان ویژه آمده بود که روز آخر از وی تجلیل شد. پیش از تجلیل، سرود آشنای به اصطلاح روشنفکری سی و چند سال گذشته را بازخوانی کرد.
اجرای ترانه یار دبستانی با صدای جمشیم جم را ببینید
چند نکته
الف- محسن مومنی شریف رئیس کل حوزه هنری کشور، دو روز آخر مهمان جشنواره بود. وقتی در جریان دستمزد 700 هزار تومانی گروههای شرکتکننده قرار گرفت، همان جا 300 هزار تومان دیگر به دستمزها اضافه کرد تا کسانی که مقام نیاوردند، لااقل با دلی اندک خوش به زادگاهشان بازگردند. این کار وی بسیار مورد استقبال گروهها و مقامات محلی قرار گرفت.
ب- شهر خرمآباد به لحاظ زیرساختهای شهری بسیار کمتر از قزوین و زنجان و همدان است، چه رسد به این که بخواهیم آن را با کرمانشاه برگزار کنیم. اگر به کسی برنخورد میخواهم بگویم یک ده بسیار بسیار بزرگ است. به نظرم چنین جشنوارههایی اگر در شهری به مراتب کهنتر مانند کرمانشاه برگزار شود، خیلی بیشتر و بهتر جواب میدهد. هموطنان و همتباران لرستانی چه در حوزه مدیریت و چه در حوزه شهروندی، هنوز درگیر مسائلی هستند که با پیکره ملی چندان سازگار نیست. برای نخستین بار بود که دیدم، هنگام اجرای موسیقیهای غیری لری و غیر فارسی، جمعیتی نه چندان اندک، مسخرهبازی راه میانداختند. گویا عربی خواندن یا ترکی و یا کردی خواندن از نظر آنان، بخشهایی از فیلم چارلیچاپلین است. یادم هست در جشنواره کرمان، اهالی هنردوست این شهر کویری چقدر به نیکویی موسیقیهای لری و لکی را گوش میکردند ولی این جا داستان بسی تأسفبار بود.
ج- اساس رقابت در موسیقیهای جورواجور، بیبنیاد است. چگونه میتوان گفت خراسانی بهتر از کرد، اجرا کرد و یا ترک بهتر از عرب و یا بختیاری بهتر از بلوچ؟ اگر قرار است رقابتی باشد، لاجرم میبایست بودجه جشنواره را افزایش داد یا کمی آن را محدود کرد و در عوض به تنبورنوازان یا سرنانوازان یا کمانچهنوازان میدان داد تا در یک حوزه مشخص به رقابت بپردازند. آن گاه در میان پنج نوازنده سرنای لری، انتخاب یک نفر به عنوان اول، کاملاً منطقی است ولی اول شدن یک گروه جنوبی در رقابت با گروهی دیگر از شمال کشور، چندان منطق فرهنگی ندارد.
مطالب مرتبط:
گزارشی از كنسرت گروه فوژان در تالار حركت
گزارشی از جشنواره مقام نوازان جوان در فرهنگسرای نیاوران
گزارشی از اجرای قصه های حرکتی به کاگردانی فریبرز رستمی
گزارشی از سومین جشنواره موسیقی محلی مناطق زاگرس نشین
گزارشی از برپایی نخستین نمایشگاه سازهای جدید
گزارشی از اجرای گروه شمشال در فرهنگسرای نیاوران
گزارشی از نشست پژوهشی کمانچه نوازان در خبرگزاری مهر
مطالب مشابه :
با سلام
گروه رپ خرم اباد 661 - با سلام - گروه رپ خرم اباد 661. با همسفر عشق abc love. RSS
چامه جدید استاد حمید ایزدپناه - همسفر
لُرِسّو(لرستان) - چامه جدید استاد حمید ایزدپناه - همسفر عزاداری شب تاسوعا 1393 خرم آباد
اطلا عات عمومی لرستان
شركت همسفر تاکسی سرویس شهر خرم آباد. جنوب شهر( میدان شقایق) ۱- تاکسی سرویس شقایق ۴۲۰۶۹۹۹
سروش (بي انصاف)
همسفر عشق خرم آباد شيوا 0661 بذار خيال كنم ترانه هامو مي شنوي آقاي صدا ابي رپ خرم آباد
نتایج انتخابات خرم آباد لرستان - سیلی سخت ملت به چهره استکبار
شفق لرستان - نتایج انتخابات خرم آباد لرستان - سیلی سخت ملت به چهره استکبار - جایی برای بیان
پازل فرهنگی ایران
گزارشی از جشنواره موسیقی خرمآباد. به طور اتفاقی در اتوبوس خرمآباد-گرگان همسفر شدیم و
شرکت مسافربری همسفر
akbar scania - شرکت مسافربری همسفر - خرم آباد: 03312663191: نجف اباد:
بابک تسلیمی و سعید پانتر - می خوام باهات برقصم
همسفر عشق خرم آباد شيوا 0661 بذار خيال كنم ترانه هامو مي شنوي آقاي صدا ابي رپ خرم آباد
الياس صالحي (خدا همين وراست )
همسفر عشق خرم آباد شيوا 0661 بذار خيال كنم ترانه هامو مي شنوي آقاي صدا ابي رپ خرم آباد
برچسب :
همسفر خرم آباد