جیگر!!!

به نام خدا

                                                          جیگر!!!

 من یه آدم ترسو و بی دل و جگر هستم! حالا ممکنه شما بگید که خیلی از افراد هستن که بزدل و ترسو هستن و باز ممکنه که این اشخاص در هر کجای این شهرستان باشن و فرقی نمی کنه که چه سمتی دارن یا به چه شغلی مشغول هستن، اما باید اعتراف کنم که ترسو تر از من توی این شهرستان هیچ کس نیست البته ترسو بودم و از امروز دیگه نمی خوام باشم چون امروز که یک شنبه یازدهم خرداده رفتم پیش قصاب محله تا یه دست یا یه پرس یا یه رأس یا یه دستگاه ، یا یه دانه، یا یه قواره، یا یه طاقه، یا یه ... جیگر بگیرم و بخورم تا جیگر دار بشم! چون شنیدم که می گن << جیگر دار جیگر می خوره و بی جیگر خون جیگر>>راستی نمی دونم واحد شمارش جیگر یا جگر چی بود و امیدوارم درست نوشته باشم!

خلاصه توی راه با خودم حرف می زدم که به امید خان می گم که یه جیگر شیر بده تا بخورم و غرش کنم! ولی یادم افتاد که توی این شهر همه نوع چهار پا کشتار می شه جز شیر! اصلاً مگه این جا جنگله که شیر داشته باشه! یا مگه شکارچیان گذاشتن که شیر توی کوه های شهرستان کازرون زندگی کنه و نسل شیر و پلنگ و هر چی یوز وحشیه از ریشه کندن!

می گم جیگر کهره بده که از بس حرف های بی حساب و وعده های بی کتاب و قول های نامتعارف شنیدیم جوش آوردیم و بهتره جیگر حیوان خنک مجاز بخورم تا با مجاز گرم مان سازگار باشه؛ اما یادم اومد که افرادی مثل من باید جیگر بره بخوریم چون یه حرف هایی از یه کسانی شنیدیم و یه مطالبی خوندیم که یخ کردیم! یعنی به نوعی توی این گرمای هزار درجه ی کازرون خنک مون شده پس بهتره که جیگر حیوان گرمی مجاز بخوریم! اما ما بزدل ها همون بهتر که جیگر بز بخوریم!

دیدم که آقای قصاب سر چاله ی سرد نشسته؛ گفتم چه خبره؟ گفت برق نیست، گفتم چه دخلی داره که برق نیست؟ بلند شو یه کاسه! ببخشید یه دست جیگر بز زرنگ و فرز و چالاک و نترسی که از کوه ها ی شهرستان خودمون بالا رفته و از سراشیبی دره ها پایین اومده باشه بده تا کباب کنم بخورم و این دل کباب شده ام را به نان و نوایی برسونم  و از این به بعد شجاع بشم!

گفت برق کشتارگاه را قطع کردن، گفتم قطع شده، یعنی برق رفته؟! گفت نه قربون، اداره ی برق اومده و برق کشتارگاه را به خاطر بدهی های معوقه قطع کرده و کسی هم به کسی نیست و امروز کل شهر نه گوشت برای کبابی ها هست و نه قصاب ها گوشت دارن!

گفتم یعنی به همین سادگی اداره ی برق اومد و برق کشتارگاه که یک مکان عمومی و عام المنفعه است و جامعه برای ارتزاق و تهیه ی خوراک و غذا نیاز مبرمی به  اون داره قطع کرد؟!

گفت بله! گفتم هیچ کس هم از فرمانداری تا شهرداری تا شبکه بهداشت کاری نکرد؟ گفت نه!

ولی دیدم که شاید این کار از روی برنامه بوده و به خاطر سلامتی مردم کاری کردن که گوشت قرمز نباشه چون این غذای لذیذ خیلی ضرر داره از چربی خون که بالا می بره تا اسید اوره ی بدن و خیلی چیزای مضر که سلامتی انسان را به خطر میندازه! و می خوان تا مردم گوشت سفید مرغ و ماهی و میگو و لاکپشت و قورباغه و کوسه و هشت پا  بخورن و حتماً سویا را فراموش نکنن! اما من چه کار کنم که می خواستم جیگر بگیرم!

جیگر بخورم تا جیگر دار بشم و بگم چرا یه فکر اساسی برای کشتارگاه کازرون نمی کنین که این مکان حیاتی و لازم و واجب دایم مشکل و این همه دردسر نداشته باشه و قصاب ها بتونن بدون فکر و دغدغه کشتار روز را بیارن و به مردم ارایه بدن و بنده هم به جیگرم برسم!

جیگر بخورم تا جیگر دار بشم و بگم آهااااای چرا آقای فرماندار محترم هنوز برای خودش معاون انتخاب نکرده؟! و فریاد به آسمان بلند کنم و داد بزنم که چرا سالیان درازه که توی این شهرستان خیلی از اداره جات با سرپرستی اداره می شه؟ و چرا کسی کاری نمی کنه و چرا یکی پیدا نمی شه که برای تربیت بدنی شهرستان کاری کنه و یه آدم جیگر دار کار بلد را بذاره تا ورزش و ورزشکار حالی به حولی بکنه و اگه کسی را ندارید که ریاست اداره ورزش و جوانان را به دستش بسپارید پس چرا رؤسای قبلی را عوض کردین؟!

جیگر بخورم تا جیگر دار بشم و بگم چرا کرسی هیأت رئیسه ی مجلس را از دست دادیم و دلیلش چی بوده و چه اتفاقی رخ داده و چرا باید این پایگاه و جایگاه مهم و با ارزش را که افتخاری برای شهرستان کازرون بوده از دست مون بیرون بیاد؟

جیگر بخورم تا جیگر دار بشم و بگم چرا بعضی ها دارن اشتباهات گذشته را تکرار می کنن و چرا بعضی از خویشاوندان و آشنایان و نزدیکان و دوستان صمیمی ی بعضی ها، با صحبت ها و رفتار و کردارشون دارن به آبروی یه انسان خوب و با ارزش لطمه می زنن که بعد دودش توی چشم شهر بره؟!

خُب الهی جیگرتون بشم یا جیگرتون برم یا جیگرتون بخورم پس من چه جوری جیگر گیر بیارم بخورم تا جیگر دار بشم و بعد بگم که چرا هی باید خون جیگر بخورم و بخوریم و هیچ تغییر یا هیچ اتفاق جالب و قابل توجه و شیرین و خوشحال کننده توی این شهر رخ نده و همه چی مثل سابق باشه و نه تحولی و نه تغییری محسوس و همه کله پاچه خور و نه کسی که بشه باهاش جیگر بخوریم، نه جیگرش را؟ خلاص!!

 


مطالب مشابه :


بی دقتی خبر نگار کازرون نما در نقل یک خبر و یک توضیح(همراه با پاسخ کازرون نما)

بابونه - بی دقتی خبر نگار کازرون نما در نقل یک خبر و یک توضیح(همراه با پاسخ کازرون نما) -




کازرون نما، گام پررنگ تر اصولگرایان کازرون

راه راه می شویم - کازرون نما، گام پررنگ تر اصولگرایان کازرون - گاه نوشته های محسن عباسپور




یکسالگی کازرون نما

اشراق - یکسالگی کازرون نما - روزهاي گرم تابستان 87 كه پس از فعاليت سه ساله شهرسلمان و فعالیت




«معرفی وب سایت ها و وبلاگ های کازرونی»

گرنک - «معرفی وب سایت ها و وبلاگ های کازرونی» - فرهنگ مردم کازرون. 1- کازرون نما :




پوشش اخبارشهرستان کازرون در سایت «فارس نما»

یکی از سایت هایی که اخبار شهرستان کازرون را پوشش می دهد سایت «فارس نما» است . این سایت اخبار




دکتر!!!

قهرمان کازرون - دکتر!!! - عصر کازرون کازرون نما هوای 10 روز آینده




عکس هفته: پاس و پرسپولیس کازرون در یک نمای دیگر / بزرگان در کنار هم

یادی از گذشته ورزش کازرون - عکس هفته: پاس و پرسپولیس کازرون در یک نمای دیگر / بزرگان در کنار هم -




جیگر!!!

عصر کازرون کازرون نما یعنی به نوعی توی این گرمای هزار درجه ی کازرون خنک مون شده پس بهتره




برچسب :