ازدواج موقت یک ضرورت اجتماعی

ازدواج موقت يك ضرورت اجتماعى :
اين يك قانون كلى و عمومى است كه اگر به غرايز طبيعى انسان به صورت


تفسير نمونه ، جلد 3، صفحه 380
صـحـيحى پاسخ گفته نشود براى اشباع آنها متوجه طرق انحرافى خواهد شد، زيرا اين حقيقت قابل انكار نيست كه غرائز طبيعى را نمى توان از بين برد، و فرضا هم بتوانيم از بـيـن بـبـريـم ، چنين اقدامى عاقلانه نيست زيرا اين كار يك نوع مبارزه با قانون آفرينش است .
بـنـابـر ايـن راه صـحـيـح آن اسـت كـه آنـهـا را از طـريـق مـعـقولى اشباع و از آنها در مسير سازندگى بهره بردارى كنيم .
ايـن مـوضـوع را نـيـز نمى توان انكار كرد كه غريزه جنسى يكى از نيرومندترين غرايز انـسـانـى اسـت ، تـا آنـجـا كـه پـاره اى از روانـكـاوان آن را تـنـهـا غـريـزه اصيل انسان مى دانند و تمام غرايز ديگر را به آن باز مى گردانند.
اكنون اين سؤ ال پيش مى آيد كه در بسيارى از شرايط و محيطها، افراد فراوانى در سنين خـاصـى قـادر بـه ازدواج دايـم نـيـسـتـنـد، يـا افـراد مـتـاءهـل در مسافرتهاى طولانى و يا ماءموريتها با مشكل عدم ارضاى غريزه جنسى روبرو مى شوند.
ايـن مـوضـوع مـخـصـوصـا در عـصـر مـا كـه سـن ازدواج بـر اثـر طـولانـى شـدن دوره تحصيل و مسايل پيچيده اجتماعى بالا رفته ، و كمتر جوانى مى تواند در سنين پائين يعنى در داغـتـريـن دوران غـريـزه جـنـسـى اقـدام بـه ازدواج كـنـد، شكل حادترى به خود گرفته است .
با اين وضع چه بايد كرد؟
آيا بايد مردم را به سركوب كردن اين غريزه (همانند رهبانها و راهبه ها) تشويق نمود؟
يا اينكه آنها را در برابر بى بندوبارى جنسى آزاد گذاشت ، و همان صحنه هاى زننده و ننگين كنونى را مجاز دانست ؟
و يا اينكه راه سومى را در پيش بگيريم كه نه مشكلات ازدواج دايم را به بار آورد و نه آن بى بندوبارى جنسى را؟

تفسير نمونه ، جلد 3، صفحه 381

خـلاصـه ايـنـكـه ((ازدواج دائم )) نـه در گـذشته و نه در امروز به تنهايى جوابگوى نيازمنديهاى جنسى همه طبقات مردم نبوده و نيست ، و ما بر سر دو راهى قرار داريم يا بايد فـحـشـاء را مـجـاز بدانيم (همانطور كه دنياى مادى امروز عملا بر آن صحه گذارده و آنرا بـه رسـمـيت شناخته )، و يا طرح ازدواج موقت را بپذيريم ، معلوم نيست آنها كه با ازدواج مـوقـت و فـحـشـاء مـخـالفـنـد چـه جـوابـى بـراى ايـن سـؤ ال فكر كرده اند؟!
طـرح ازدواج مـوقـت ، نـه شـرايـط سـنـگـيـن ازدواج دايـم را دارد كـه بـا عدم تمكن مالى يا اشتغالات تحصيلى و مانند آن نسازد و نه زيانهاى فجايع جنسى و فحشاء را در بر دارد.
ايرادهايى كه بر ازدواج موقت مى شود :
منتها در اينجا اشكالاتى مى شود كه بايد بطور فشرده به آنها پاسخ گفت :
1 - گـاهـى مـى گـويـنـد چـه تـفـاوتـى مـيـان ازدواج مـوقـت و فـحـشـاء وجـود دارد؟ هـر دو ((خـودفروشى )) در برابر پرداختن مبلغى محسوب مى شوند و در حقيقت اين نوع ازدواج نقابى است بر چهره فحشاء و آلودگيهاى جنسى ! تنها تفاوت آن دو در ذكر دو جمله ساده يعنى اجراى صيغه است .
پـاسـخ : آنـهـا كه چنين مى گويند گويا اصلا از مفهوم ازدواج موقت آگاهى ندارند، زيرا ازدواج مـوقت تنها با گفتن دو جمله تمام نمى شود بلكه مقرراتى همانند ازدواج دايم دارد، يـعـنـى چنان زنى در تمام مدت ازدواج موقت ، منحصرا در اختيار اين مرد بايد باشد، و به هـنـگـامـى كـه مـدت پـايـان يـافـت بـايـد عـده نـگـاه دارد، يـعـنـى حداقل چهل و پنج روز بايد از اقدام به هر گونه ازدواج با شخص ديگرى خوددارى كند، تـا اگـر از مـرد اول بـاردار شـده وضـع او روشـن گـردد، حـتـى اگـر بـا وسايل جلوگيرى اقدام به جلوگيرى از انعقاد نطفه كرده باز هم رعايت اين مدت واجب است ، و اگر از


تفسير نمونه ، جلد 3، صفحه 382
او صـاحـب فرزندى شد بايد همانند فرزند ازدواج دايم مورد حمايت او قرار گيرد و تمام احكام فرزند بر او جارى خواهد شد. در حالى كه در فحشاء هيچ يك از اين شرايط و قيود وجود ندارد. آيا اين دو را با يكديگر هرگز مى توان مقايسه نمود؟
البـتـه ازدواج مـوقـت از نـظـر مساءله ارث (در ميان زن و شوهر) و نفقه و پاره اى از احكام ديگر تفاوتهائى با ازدواج دايم دارد ولى اين تفاوتها هرگز آن را در رديف فحشاء قرار نخواهد داد، و در هر حال شكلى از ازدواج است با مقررات ازدواج .
2 - ((ازدواج مـوقـت )) سـبـب مـى شـود كـه بـعـضـى از افـراد هوسباز از اين قانون سوء اسـتـفـاده كـرده و هـر نـوع فـحشاء را در پشت اين پرده انجام دهند تا آنجا كه افراد محترم هرگز تن به ازدواج موقت نمى دهند، و زنان با شخصيت از آن ابا دارند.
پـاسخ : سوء استفاده از كدام قانون در دنيا نشده است ؟ آيا بايد جلو يك قانون فطرى و ضـرورت اجـتماعى را به خاطر سوء استفاده گرفت ؟ يا بايد جلو سوء استفاده كنندگان را بگيريم ؟
اگـر فـرضـا عـده اى از زيـارت خـانـه خـدا سـوء اسـتـفاده كردند و در اين سفر اقدام به فـروش مـواد مـخـدر كـردنـد آيـا بـايـد جـلو مـردم را از شـركـت در اين كنگره عظيم اسلامى بگيريم يا جلو سوء استفاده كنندگان را؟!
و اگـر مـلاحـظـه مـى كـنـيـم كـه امـروز افراد محترم از اين قانون اسلامى كراهت دارند، عيب قانون نيست ، بلكه عيب عمل كنندگان به قانون ، و يا صحيحتر، سوء استفاده كنندگان از آن اسـت ، اگـر در جـامـعـه امـروز هم ازدواج موقت به صورت سالم در آيد و حكومت اسلامى تـحـت ضـوابـط و مـقـررات خـاص ، اين موضوع را به طور صحيح پياده كند هم جلو سوء استفاده ها گرفته خواهد شد و هم افراد محترم (به

تفسير نمونه ، جلد 3، صفحه 383
هنگام ضرورتهاى اجتماعى ) از آن كراهت نخواهند داشت .
3 - مـى گـويـنـد ازدواج مـوقـت سـبـب مـى شـود كه افراد بى سرپرست همچون فرزندان نامشروع تحويل به جامعه داده شود.
پـاسخ : از آنچه گفتيم جواب اين ايراد كاملا روشن شد، زيرا فرزندان نامشروع از نظر قـانـونـى نه وابسته به پدرند و نه مادر، در حالى كه فرزندان ازدواج موقت كمترين و كوچكترين تفاوتى با فرزندان ازدواج دايم حتى در ميراث و ساير حقوق اجتماعى ندارند و گويا عدم توجه به اين حقيقت سرچشمه اشكال فوق شده است .
((راسل )) و ازدواج موقت :
در پـايـان اين سخن يادآورى مطلبى كه برتراندراسل دانشمند معروف انگليسى در كتاب زناشويى و اخلاق تحت عنوان زناشويى آزمايشى آورده است مفيد به نظر مى رسد.
او پـس از ذكـر طرح يكى از قضات محاكم جوانان به نام ((بن بى ليندسى )) در مورد ((زنـاشـويـى دوسـتـانـه )) يـا ((زنـاشـويـى آزمايشى )) چنين مى نويسد: ((طبق طرح ((ليـنـدسى )) جوانان بايد قادر باشند در يك نوع زناشويى جديد وارد شوند كه با زنـاشويى هاى معمولى (دايم ) از سه جهت تفاوت دارد: نخست اينكه طرفين قصد بچه دار شـدن نـداشـتـه بـاشـنـد، از ايـن رو بايد بهترين طرق پيشگيرى از باردارى را به آنها بـياموزند، ديگر اينكه جدايى آنها به آسانى صورت پذيرد، و سوم اينكه پس از طلاق ، زن هيچ گونه حق نفقه نداشته باشد)).
((راسـل )) بـعد از ذكر پيشنهاد ((ليندسى )) كه خلاصه آن در بالا بيان شد چنين مى گويد: ((من تصور مى كنم كه اگر چنين امرى به تصويب قانونى برسد گروه كثيرى
تفسير نمونه ، جلد 3، صفحه 384
از جوانان از جمله دانشجويان دانشگاهها تن به ازدواج موقت بدهند و در يك زندگى مشترك مـوقـتـى پـاى بـگـذارنـد، زنـدگـى كـه متضمن آزادى است و رها از بسيارى نابسامانيها و روابط جنسى پر هرج و مرج فعلى مى باشد)).
هـمـانـطور كه ملاحظه مى كنيد طرح فوق در باره ازدواج موقت از جهات زيادى همانند طرح اسلام است منتها شرايط و خصوصياتى كه اسلام براى ازدواج موقت آورده از جهات زيادى روشـنـتـر و كـامـلتر است . در ازدواج موقت اسلامى هم جلوگيرى از فرزند كاملا بى مانع است و هم جدا شدن آسان و هم نفقه واجب نيست .


مطالب مشابه :


نظرات مراجع عظام در مورد اذن پدر در ازدواج موقت

ازدواج موقت و آیت الله خامنه ای در قم و دفتر تا در صورت استقبال به سايت و




جست‌و‌جوی همسر خوب در اینترنت!

سايت‌هاي همسر مروجان ازدواج موقت و در شهرهای مذهبی قم و مشهد دیده می شود، در




ازدواج موقت یک ضرورت اجتماعی

طـرح ازدواج مـوقـت ، نـه شـرايـط سـنـگـيـن ازدواج دايـم را دارد كـه بـا عدم تمكن مالى يا




نگهی به ازدواج موقت در منهاج فردوسیان

«در منهاج فردوسیان،‌ به ازدواج موقت کردن، اهمیت می اشتراك وب سايت از نگاه قم.




ازدواج موقت واهميت و فوائد آن

ازدواج موقت واهميت و فوائد آن آدرس سايت مراجع و علما . اندیشه قم.




سايت هاي پاسخگويي به سئوالات ديني

آداب ازدواج - سايت هاي و فضلاي حوزه علميه قم در چهار حوزه ازدواج موقت و




احاديث مرتبط با حقوق پدر و وظايف فرزند وي

ازدواج موقت حلال قُم عَن مَجلِسِکَ لِاَبیکَ اين سايت در مورد ازدواج موقت، دائم و




مراسم عقد و عروسی در ایران

درباره وب سايت. از ادواج دائم، موقت، مشاوره ازدواج و ازدواج آسان، قم، انتشارات




آرامش در زندگی از دیدگاه اسلام

ارائه دهنده کلیه خدمات ازدواج اعم از ادواج دائم، موقت، مشاوره ازدواج قم ، موسسة آل سايت




چرا اسلام در ازدواج موقت دختر باکره اذن پدر را شرط کرده است؟ اما برای مرد ها چنین شرطی قرار نداده اس

چرا اسلام در ازدواج موقت دختر باکره اذن پدر را شرط آدرس سايت مراجع و اندیشه قم.




برچسب :