وقتی قوانین سربازی هم نشانه های تبعیض جنستیتی می شوند...

مطابق معمول همیشه ساعت 5 که می شود سراغ شنیدن خبرهای روز از تلویزیون می روم . حالا چه تلویزیونی، بماند! دیروز هم مثل همیشه راس ساعت 5 سراغ خبرها رفتم که یک خبر برای چند لحظه ای بهت زده ام کرد. درباره مشکل همیشگی پسران ایرانی "سربازی" بود و قوانین جدیدی که برای پسران ایرانی راهی هستند برای گریز از این ساختار سخت و متصلب مردانه. بین چند قانون ریز و درشت تصویب شده ، یکی بد جوری توجهم را جلب کرد که آن را در اینجا نقل می کنم : مشمولانی(طبیعتا مردانی) که با معلولان زن دارای معلولیت جسمی حرکتی ازدواج کنند به صورت موقت از انجام خدمت دوره ضرورت معاف خواهند شد و پس از گذشت 5 سال از استمرار ازدواج آنها معافیت موقت به معافیت دائم تبدیل می‌شود.. جدای اینکه آیا این قانون وجه عملی دارد یا نه و اینکه آیا پسری چنین کاری انجام می دهد یا نه و یا زنی معلول حاضر به ازدواج با چنین مردی خواهد شد یا نه،می خواهم  در حد بضاعت و سواد ابتدایی خودم ، از منظر نشانه شناسی و نظریات حول آن به این قانون نگاه کنم .

عکس از : www.sharemation.com/kelashinkof2/matlab/sarbazan!1.jpeg

متن این قانون از این جهت جای بررسی نشانه شناسی دارد که تجلی بارزی بر این موضوع است که "چگونه فنون بلاغی(که خود نهادهایی فرهنگی اند) چون لنگری ما را به شیوه های غالب تفکر در جامعه پیوند می زنند."(لیکاف و جانسون 1980 ؛ به نقل از سجودی 1387)"در واقع با استفاده از این فنون ما هر چند شاید ناخودآگاه،گفتارمان را به نظام گسترده تری از تداعی ها پیوند می زنیم که به نظر می رسد خارج از اراده ی مستقیم ما باشد.پس به کارگیری "فنون بلاغی"صرفا مختص به شعر و آثار ادبی نیست،بلکه به سطحی بسیار گسترده تر ارتقا پیدا کرده است و به ساز و کاری بنیادی در شکل گیری گفتمان و هم چنین در شناخت ما از جهان تبدیل شده است."(همان؛60) خوب حالا که استفاده از این فنون بلاغی شکلی غیر اردای و ناخودآگاهانه دارند پس حتما به قول فروید یک جای کار و در یک لغزش زبانی (که از قضا در زبان بسیار هم اتفاق می افتد) خود را نشان می دهند. این قانون هم از همان لغزش زبانهاست که از ناخودآگاه جمعی دولتمردان ایرانی در رویکرد مبتنی بر تبعیض جنسیتی آنها حکایت می کند.از لغزش زبانی و فروید که بگذریم ، به عقیده یاکوبسن "استعاره و مجاز دو منش بنیادی انتقال معنایند."(همان؛60)اولی مبتنی بر شباهت است و دومی ناشی از مجاورت. چندلر در رابطه با مجاز می نویسد،"مجاز مبتنی بر روابط مختلف نمایه ای بین مدلولهاست،بخصوص رابطه ی علت و معلول."(چندلر 2002 ،130 ؛به نقل از سجودی 1387،68)طبق نظر لیکاف و جانسون نیز "مجاز نسبت به استعاره به وضوح بیشتر "زمینه در تجربه" داشته و با تداعی مستقیم سر و کار دارد...در مجاز نگاشت(با تساهل حرکت) از یک قلمرو به قلمرو دیگر-که از دید لیکاف در استعاره وجود دارد-اتفاق نمی افتد،وهمین تفاوت باعث می شود که مجاز بسیار طبیعی تر از استعاره به نظر برسد."(لیکاف و جانسون 1980،39؛به نقل از سجودی 1387،70)چیزی که لیکاف از آن صحبت می کند به نظر می رسد که در اسطوره بارتی نیز یافت می شود.

با توجه به این مطالب، واژه مرد در بافت ایران مجازی است از توانایی،قدرت و سلطه . در واقع رابطه میان دال مرد و مدل های توانایی،قدرت و سلطه رابطه ای است مبتنی بر مجاورت و مجاز . واژه زن نیز ،(توجه شود که زن و نه زن معلول)،مجازی است از ناتوانی،ضعف و سلطه پذیری که این رابطه میان این دال و مدلولها نیز مجازی بوده و مبتنی بر مجاورت است . واضح است که این رابطه مجازی-اسطوره ای میان این دالها و مدلولها طبیعی نیستند.

حال به نشانه شناسی این دالهای اسطوره ای در سطح قانون ذکر شده باز می گردم.مشمول در این قانون دالی است که به مرد ارجاع داده و استعاره از آن است .اما از این جا به بعد ، این قانون به نظر نگارنده به شکلی آنی از مجاز مرد یا اسطوره مرد اسطوره زدایی می کند به این صورت که مرد در این قانون در شرایطی که قرار باشد به سربازی برود،دالی است که به ناتوانی و ضعف در برابر ساختار سخت و مبتنی بر قدرت سربازی دلالت می کند.مردی که چاره ای جز رفتن به سربازی ندارد و در برابر ساختار آن تسلیم است. اما مرد در رابطه ای مجازی با کل متن دوباره دالی می شود که به همان مدلولهای توانایی،قدرت و سلطه اشاره می کند چرا که در سطح متن این قانون زن بار معنایی مضاعفی پیدا کرده که نه تنها از آن اسطوره زدایی نمی شود که ضعف مضاعفی نیز می یابد. تعبیر مجاز زن در بافت سنتی ایران در بالا ذکر شد.حال دال معلول نیز که در سطح مجازی به ناتوانی و ضعف دلالت می کند، به بار معنایی دال زن ، ناتوانی مضاعف در سطح مدلولی می بخشد. پس زن معلول نیز دالی است که مدلولش ناتوانی مضاعف،سلطه پذیری مضاعف و قرار گرفتن در ساختاری است که در متن ایران به معنای پذیرفتن ظلم مضاعف است.مردی که در یک لحظه بر خلاف آن شکل اسطوره ی اش ناتوان می شود ، به محض آنکه خود را از ساختار قدرتی که قرار بوده به دامش بیافتد می رهاند مجددا مجاز از همان قدرت و توانایی و سلطه می شود و وقتی که در این رابطه کاملا طبقه ای قرار می گیرد ، قدرتی مضاعف می یابد و در واقع چیزی را از دست نمی دهد اما زن این رابطه درگیر رابطه ای می شود که احتمال آن می رود که ستمی مضاعف بر او روا رود.

اما آیا ساختار دولتی ایران قادر به تامین نیازهای بهداشتی و رفاهی زنان معلول نیست که قصد دارد –فارغ از اینکه آیا مردان واقعا چنین کاری می کنند یا نه-آنها را وارد رابطه ای کند که شاید بر جسم و روح شکننده این زنان معلول ضربه احتمالی مضاعفی وارد کند؟ آیا مردان معلولی در جامعه وجود ندارند که نیاز به حمایت داشته باشند ؟آیا اصلا ساختار دولتی ایران می تواند اینچنین به جای حل مسئله صورت مسئله را پاک کند؟آیا خبر ندارند حالا که می خواهند ابرو را درست کنند یک دفعه شاید بزنند چشم را هم کور کنند؟ آیا چنین قانونی به معنای نادیده انگاشتن احساس زنان به ویژه زنان معلول و ماهیت حضور و وجود آنها نبوده و بدوی و ظالمانه نیست؟اصلا چرا ساختار دولتی و مردسالار ایران با وجود اینکه احتمالا می داند همه پسرها دنبال یک راهی برای فرار از سربازی هستند،اصرار به حفظ این ساختار مردانه دارد،حتی به قیمت قربانی کردن زنان؟به هر صورت صرف نظر از اینکه در شرایط فعلی آیا مردی حاضر به ازدواج با زنی معلول خواهد شد یا نه و اینکه آیا اصلا یک زن معلول می پذیرد با یک مرد سالم ازدواج کند یا نه ، من فکر می کنم این قانون ناخود آگاهانه –یا شاید هم آگاهانه!- بازتولید کننده کلیشه های جنسیتی در سطحی مضاعف است و اگر حتی یک نفر نفر هم پیدا شود که برای رها شدن از ساختار قدرت مردانه سربازی،با زنی معلول ازدواج کند،این خبر خبر خوبی نخواهد بود و شاهد ظلم های بیشتری بر زنان خواهیم بود.

*اندکی مرتبط:این هم یک وبلاگ مخالف با سربازی اجباری


مطالب مشابه :


سربازی

به نام حضرت دوست - سربازی - ادبی مذهبی خبری و - به نام حضرت متن ادبی.




متن ادبی تولد

اس ام اس جدید 94 - ارشیو اس ام اس sms - - متن ادبی تولد - اس ام اس, اس ام اس جدید,اس ام اس عاشقانه,اس




اس ام اس ادبی زیبا احساسی

اس ام اس سربازی متن آهنگ و تکست اس ام اس ادبی زیبا




متن نامه های اداری و رسمی

متن نامه های اداری کند، یکی با شعر یا قطعه ادبی و توصیفی و دیگری محل خدمت سربازی بعلت




پرسه در نت

ادبیات بحران و بحران ادبی /حسین نوش آذر(روی متن زیر داستان سربازی را می­نویسد که پایش




شل سیلور استاین

داستان،متن ادبی،معرفی کتاب و پس از سه سال به اجبار به سربازی رفت و دیگر به روزولت بازنگشت.




وقتی قوانین سربازی هم نشانه های تبعیض جنستیتی می شوند...

متن این قانون از شعر و آثار ادبی نیست،بلکه به فرار از سربازی هستند،اصرار




زیباترین متن های تبریک تولد

اس ام اس سربازی اس ام اس ادبی منتخب و گلچین بهترین و زیباترین متن های تبریک




هشت متن ادبی و دلنوشته دررثاء حضرت ابوالفضل العباس (ع)

متن ادبی و دلنوشته دررثاء حضرت ابوالفضل العباس (ع) عمو آب! پس هر سربازی به سویی می گریزد.




برچسب :