بلبل بوستان اهل بیت

كافی، بی‌تردید به اقرار و اذعان اهل فن، تنها گوینده‌ای بود كه به لطف الهی با استعدادی خارق‌العاده و خدادادی در سخنوری و خطابت، از قدرت كلام و زبان فصیح و بیان گویا و بلیغ و سخن جذاب و ملیح و كلام روان و سلیس بی‌مانندی برخوردار بود و گوی سبقت را در این زمینه از همگان ربوده بود. جمع كثیری از اقشار مختلف مردم، با اعلام زمان و مكان مجالس او، از اقصی نقاط شهر و دیار جمع می‌شدند. او استعداد و قدرت عجیبی در بیان و تشریح و تصویر حوادث و رویدادهای تاریخی و مذهبی داشت؛ به‌طوری كه هر شنونده‌ای احساس می‌كرد در صحنه‌ی حادثه و در جریان واقعه و در بین آن جمعیت حضور داشته و خود را در جریان حادثه احساس و مجسم می‌كرد.
كافی با قدرت بیان فوق‌العاده‌ای كه در تشریح و تبیین اصول و معارف و احكام دینی و اسلامی داشت و بانفوذ كلام خود، به زبان ساده و فهم عامه، در هدایت و ارشاد اقشار مختلف مردم، سهم بسزایی داشت. هنگامی كه او بر فراز منبر لب به سخن می‌گشود، سكوت سراسر مجلس را فرا می‌گرفت و همه محو گفتار دلنشین و جذاب او می‌شدند. به این دلیل كه سخنانش از دل بر‌می‌خاست، لاجرم بر دل‌ها می‌نشست.

« اين مرحوم مغفور اثر عجيبي داشت ، شايد صدها شراب خوار ، رباخوار ، گناهكار و ..
را اين مرد به راه خدا آورد و توبه شان داد و به صراط مستقيم وادارشان كرد . »

کمتر کسی پیدا می شود که ایشان رو نشناسه گوش جوان های قدیم
ناله های
یابن الحسن
 شهید کافی رو هیچ وقت فراموش نمی کنه.

 زندگینامه شهید کافی در یک نگاه:


زندگي خانوادگي و تحصيلات

حجه الاسلام والمسلمين حاج شيخ احمد ضيافتي كافي ، اول خرداد 1315 هجري شمسي برابر با جمعه اول ربيع الاول 1355 ق در مشهد مقدس ديده به جهان گشود . در برخي اسناد با نام كافي خراساني و كافي تهراني نيز از وي ياد شده است .پدرش حاج ميرزامحمد كافي از جمله تربيت يافتگان مكتب حسيني و مادرش خانم زهرا غفورپور بود . پدربزرگش حضرت آيه الله ميرزااحمد كافي امامي ، از علماي معروف يزد بود كه به قصد زيارت به مشهد مقدس عزيمت و در آنجا سكني گزيده بود .

احمد كه فرزند دوم خانواده بود ، دوران كودكي را در دامان پر مهر پدر و مادر خود گذراند و در شش سالگي وارد دبستان ايماني مشهد  - به مديريت حجه الاسلام حاج سيد حسن مؤمن زاده – شد و به فراگيري دروس متداول مشغول شد . پس از آن همزمان با تحصيل دروس جديد در نزد نياي خود آيه الله حاج ميرزااحمد كافي به فراگيري علوم اسلامي پرداخت . بخشي از مقدمات را نزد وي فراگرفت و در 1327 ش وارد مدرسه علميه نواب مشهد شد . وي خاطرات آن دوران را چنين توصيف مي كند :

 « من خيلي بچه سال و كوچك بودم ، با يك قبا و عرقچين كه بر سر داشتم وارد مدرسه نواب شدم . يكي از آقايان روحاني منتفذ آن روز دستي بر سر من كشيد و پرسيد : آقا پسر طلبه اي ؟ من گفتم : بله آقا ، او چندين مرتبه گفت احسنت ، آفرين ، درس بخوان بابا ، تا يكي از خدمتگزاران دين شوي و همين تشويق و ترغيب و نظائر آن بود كه مرا در نوكري دين علاقه مند و ثابت قدم كردم . »

شيخ احمد تحت نظارت پدربزرگش ضمن كسب فضايل اخلاقي ، دروس متداول حوزه را فراگرفت و در اين ميان‌ ، نبوغ و استعداد خارق العاده خود را در ايراد خطابه و منبر آشكار ساخت . گرچه او از دوران كودكي با جمع كردن اعضاي خانواده براي آنها به اصطلاح منبر رفته و سخنراني مي كرد ؛ ولي در دوران نوجواني با ذوق و اشتياق زائدالوصفي در مجالس هفتگي پدربزرگ خويش كه محفل انس و ديدار برخي از علماي مشهد بود به منبر مي رفت و مورد تحسين و تشوق آنان قرار مي گرفت .

او از پانزده سالگي در حرم مطهر رضوي حضور مي يافت و با صداي گرم و دلنشين خود براي زائران و مجاوران آن حضرت دعاي كميل را زمزمه و مرثيه سرايي مي كرد . شيخ احمد براي ادامه تحصيلات ديني و كسب معرفت از بارگاه ملكوتي امام علي (ع) و حوزه علميه نجف اشرف در سال 1333 ش به همراه آيه الله حاج ميرزااحمد كافي عازم نجف اشرف گرديد ، در مدرسه آيه الله سيد محمدكاظم يزدي معروف به مدرسه سيد به تحصيل پرداخت و طي پنج سال اقامت در نجف اشرف از محضر عالمان وارسته و پرهيزكاري چون آيات عظام سيد ابوالقاسم خويي ، سيد محسن حكيم ، سيد محمود شاهرودي ، حسين راستي كاشاني و شهيد سيد اسدالله مدني بهره مند گرديد . بين برخي از طلاب و فضلاي نجف مرسوم بود كه روزهاي پنجشنبه از مسير نخلستان فاصله نجف تا كربلا را با پاي پياده طي كرده تا شب جمعه در كنار مرقد حضرت اباعبدالله الحسين عليه السلام حضور داشته باشند . حجه الاسلام كافي نيز از جمله اين عاشقان بود . حجه الاسلام محمدرضا ياسيني در اين باره مي گويد :
«مدتي كه ما در نجف اشرف تحصيل مي كرديم ايشان هم در مدرسه سيد نجف مشغول به تحصيل بود . در ايام هفته و زيارتي در خدمت استادمان وقتي كه پياده از نجف به كربلا مي آمديم در هر جا كه براي استراحت مي نشستيم مرحوم كافي با صداي گرم و صوت بسيار جذابش كاروان را متوجه قبر امام حسين عليه السلام كرده و غلغله اي به راه مي انداخت .»

شيخ احمد با برخي از اساتيد خود رابطه اي نزديك و تنگاتنگ داشت . از جمله اين اساتيد ، عارف وارسته شهيد آيه الله سيد اسدالله مدني بود كه اين دوستي و ارادت تا سالها بعد همچنان ادامه داشت . وي بنا به پيشنهاد ايشان در صحن مطهر حضرت امام حسين عليه السلام به قرائت دعاي كميل و دعاي ندبه مي پرداخت و هر شب و صبح جمعه ، جمعي از شيفتگان آستان مقدس سالار شهيدان را كه در صحن مطهر گرد مي آمدند ، از آواي دلنشين و زيباي خود بهره مند مي كرد .

حجه الاسلام كافي در سال 1338 ش به توصيه شهيد آيه الله سيد اسدالله مدني جهت وعظ و تبليغ ، نجف اشرف را ترك نمود و عازم مشهد گرديد ، در همين دوران بود كه با صبيه ارشد آيه الله سيد حسين موسوي خراساني ( شاهرودي ) – خانم طاهره موسوي خراساني – ازدواج نمود . وي پس از ازدواج جهت ادامه تحصيل راهي شهر مقدس قم شده و با عشق و علاقه اي دو چندان در محضر درس علماي قم از جمله آيه الله شيخ محمد يزدي حاضر و كسب فيض نمود . حجه الاسلام كافي در پاسخ به سؤال مندرج در فرم بيوگرافي ساواك در سال 42  ، ميزان تحصيلات خود را خارج فقه و اصول عنوان نموده است . از اين زمان به بعد است كه به صورت جدي تر ، قدم در عرصه تبليغ نهاد و به طور تخصصي اين رشته را انتخاب و به موعظه و ارشاد پرداخت اندك اندك آوازه منبرهاي او از قم و مشهد فراتر رفت و در اقصي نقاط كشور طنين انداز شد . مردم شهرهاي مختلف وي را دعوت و اين امر گاهي موجب رقابت بين آنان مي گرديد . اخلاص و ارادت وي به حضرت بقيه الله الاعظم  و ارائه سبكي نوين و منحصر در امر ارشاد ، تبليغ و تبيين معارف اسلامي وي را محبوب بسياري نمود . وي پس از مسافرتهاي متعدد و اقامتهاي كوتاه مدت در تهران ، نهايتاً با اصرار برخي از دوستانش در اواخر 1342 ش به تهران عزيمت نمود و در خانه اي استيجاري در محله قنات آباد تهران سكني گزيد و پس از مدتي به منطقه اميريه نقل مكان نمود كه تا هنگام رحلت در آنجا ساكن بود .

kafi_%296.jpg


سخنان روشنگرانه

استعداد و توانايي حجه الاسلام كافي در فن سخنوري به زودي وي را به خطيبي برجسته و خوش سخن تبديل نمود . آوازه مجالس او به سرعت در شهرها پيچيد . و به بيش از صد شهر جهت سخنراني سفر نمود . اين شهرت ، از مرزهاي ايران هم گذشت ، تا جايي كه علماء و مردم برخي از كشورهاي مجاور نيز ، براي سخنراني از وي دعوت مي نمودند . سفر به لبنان و ملاقات با امام موسي صدر از خاطرات فراموش نشدني ايشان بود . كثرت دعوت از او ، به حدي بود كه در برخي ايام در يك روز هشت منبر مي رفت و ميزان افراد شركت كننده در جلسات سخنراني بعضي مواقع بالغ بر پنجاه هزار نفر بود . حجه الاسلام محمد مقدسيان در رابطه با تلاش خستگي ناپذير وي مي گويد :

« يك شب ساعت حدود سه بعد از نيمه شب در ميدان آزادي ايشان را ديدم . گفتم : كجا بودي ؟ گفت : از كرمانشاه مي آيم . مي خواهم بروم مهديه دعاي ندبه بخوانم ، دوباره برگردم كرمانشاه . »

كلام گرم و دلنشين كافي ، چون از دل برمي خاست بر دل مي نشست و باعث جذب بسياري از افراد كه تقيد چنداني به رعايت آداب شرع نداشتند ، گرديد . حجه الاسلام مرحوم شيخ حسن كافي در اين باره مي گويد :
« اين مرحوم مغفور اثر عجيبي داشت ، شايد صدها شراب خوار ، رباخوار ، گناهكار و .. را اين مرد به راه خدا آورد و توبه شان داد و به صراط مستقيم وادارشان كرد . »
n00013992-b.jpgخدمات اجتماعی1- ساخت مهدیه

استقبال گسترده ی مردم از جلسات سخنرانی مرحوم کافى و مراسم دعای کمیل و ندبه، باعث شد که وی ساخت مهدیه را پیشنهاد کند. او با فروش منزل خود و کمک چهار تن از بازاریان خوشنام تهران و نیز عده ی بسیاری مردم، در سال 1348 قطعه زمین چهار هزار متری در خیابان ولی عصر تهران، با نام مهدیه خریداری کرد که ساختمان اولیه آن پانزده هزار نفر را در خود جای می داد.

2- کمک به نیازمندان

وی به شیوه های گوناگون به خانواده های بی سرپرست و محروم کمک می کرد. صدها خانواده بی بضاعت را تحت نظر خویش داشت. لوله کشی آب برای ده ها خانواده، تأمین هدایایی چون کفش و لباس و ... برای بی بضاعتان از جمله خدمات ایشان است، که بعدها به همین دلیل به عنوان کمک به خانواده ی خرابکاران و مخالفان شاه، دستگیر شد.

پس از آزادی از زندان، که تا سه ماه طول کشید، ساواک علاوه بر تعطیل همه ی برنامه های مهدیه، وی را برای یک سال به ایلام تبعید کرد.

2 - ساخت درمانگاه

این واحد درمانی که در داخل ساختمان مهدیه بنا شده بود، داروهایی را که خود مردم به آن جا می آوردند، که حتی بعضا بسیار کمیاب وبودند، به رایگان در اختیار نیازمندان قرار می داد.
4 - ایجاد صندوق قرض الحسنه

بنای نخستین این صندوق در واپسین روزهیا عمر مرحوم کافى گذارده شد. اما فعالیت اصلی آن، چندی پس از رحلت وی آغاز شد.

5 - خدمات در تبعید

تاسیس حوزه علمیه، ساخت مسجد، مدرسه و حمام در ایلام، ساخت و بازسازی چندین حمام، مدرسه و مسجد در دیگر شهرهای استان ایلام، و روستاهای اطراف از جمله خدمات وی در زمان تبعید است.

وی در شهرهای مختلف، بنای 72 مهدیه را با کمک اهالی پی ریزی کرد.

او حتی در عربستان سعودی نیز، که هر سال برای حج به آن جا می رفت، فعالیت داشت؛ احداث بناهای مختلف مسجد، مدرسه و چاه های آب از جمله موارد است.

وی پس از ترور منصور، نخست وزیر وقت، به جرم همدستی با گروه شهید بخارایی دستگیر شد و شش ماه در زندان به سر برد. ایشان در حادثه 15 خرداد نیز توسط ماموران رژیم، دستگیر و زندانی شد.
images?q=tbn:ANd9GcTz0LaB-_hfLtD-GcNB7gmمرگ مشکوک

مرحوم کافى، در چند کیلومتری مشهد در اثر یک تصادف دلخراش، دار فانی را وادع گفت.

برادر مرحوم کافى، این تصادف را ساختگی و به دستور رژیم شاهی می داند و دلایل بسیار قوی برای این ادعا بر می شمارد.

kafi_%291.jpg



مراسم تشییع و تدفین

جنازه ی مرحوم کافى، همان روز با نظارت ساواک به قوچان منتقل شد. اما مردم جنازه ی ایشان را از بیمارستان خارج کرده، پس از غسل و کفن، با تشریفات خاصی به مشهد بردند. تشییع جنازه ی با شکوه آن مرحوم، با شعار درود بر خمینی همراه بود که ماموران رژیم را به مبارزه کشاند و نهایتا تعدادی از تشیع کنندگان در این مراسم زخمی شدند.

جنازه به دست ماموران رژیم افتاد و به تهران منتقل شد. جنازه پس از کش و قوسی طولانی با مردم و خانواده ی مرحوم، به مشهد بازگردانده شد و در خواجه ربیع مشهد، به خاک سپرده شد.

مرحوم کافى، که مویه های جانگدازش در فراق امام مهدی(عج) هنوز در گوش عاشقان آن حضرت طنین انداز است، و عده ای دیدار او را به روز واپسین نهاد. او بارها وصیت کرده بود: وقتی من مرَُدم، اگر در بین هفته بود، جنازه ی مرا بگذارید در سرد خانه باشد تا صبح جمعه مردم کنار جنازه ام دعای ندبه بخوانند و چند یا صاحب الزمان بگویند که مُرده ام هم این ناله هایتان را بشنود.
روحش شاد و جانش میهمان معشوقش مهدى
و اين شعر بود كه نقش اعلاميه هاي ترحيم آن مرحوم گرديد :
آنكه يك عمر گفت مهدي جان             داد در روز عيد مهدي ، جان
در اخر صلوات و فاتحه ای تقدیم به روح این شهید والا مقام کنید.یادش گرامی


منابع:
http://omidzadhmohamad.blogfa.com/
http://www.hawzah.net
http://salar-mast.blogfa.com
http://www.mahdiehtehran.ir
http://kafiyazdi.blogfa.com/


مطالب مشابه :


متن پيام تسليت

مجلس ترحيم - متن پيام تسليت - دانلود مجالس ختم چهلم سالگرد سنگ قبر درگذشت تقدیر عكس اشعار




فوايد قرآن در ابعاد مختلف

قرآن هاي بزرگ براي نگهداري پول عيدي و اعلاميه ترحيم عزيزان شعر متن عاشقانه




بلبل بوستان اهل بیت

شعر اربعین حسینی . ماه صفر . و اين شعر بود كه نقش اعلاميه هاي ترحيم آن مرحوم گرديد :




خداوند "نميتوانم" را قرين رحمت خود فرمايد !

شعر آقای علی مجلس ترحيم "نمي توانم" را در كلاس برگزار كردند . معلم روي اعلاميه ترحيم




مصاحبه (قسمت دوم)

بله، نواب اعلاميه كه مصدق آن شعر حسين علاء 25 آبان سال 1334 كه براي شركت در مجلس ترحيم




اندر تاويل مفهوم قرباني: گزارش مرگ رمضانعلي موسي‌زاده حليم

اعلاميه ترحيم بود و نوشته بود: معلم اخلاق، شهيد رمضانعلي موسازاده، به خانه كه نقد شعر نقد




پايان يك تراژدي

سايه ام از خودم جلوتر مي رفت و انبوه اعلاميه هاي ترحيم بر ديوارها از پنج شنبه بودن امروز




خلاصه تاريخ ايران - بخش دو

شعر کهن سخنرانی اعلاميه معروف نواب خميني فرزند بزرگ امام خميني و چاپ آگهي هاي تسليت و




برچسب :