نقش فن آوری اطلاعات در آموزش موضوعات درسی
امروزه دانش واطلاعات شاه كليد دستيابي به بهره وری ،رقابت ،ثروت ورفاه است.به همين دليل كشورها براي توسعه ی سرمايه انساني بر روی راهبرد هايی به منظور افزايش دسترسي به آموزش با كيفيت بهتر متمركز شده اند.در اين جا لازم است به آموزش و مدارس خود نگاهي كنيم وببینيم كه آیا آموزش وپرورش ما با دنیایی که شتابان در حال تغییر و پیشرفت است ، همگام پیش می رود؟ مشکل آن است که اگر جهان امروز را با دنیای صد سال پیش مقایسه کنیم،با پیشرفت های خیره کننده ای در علوم ، بازر گانی ،خدمات پزشکی ارتباطات وزمینه های بی شمار دیگر رو به رو می شویم .اما چون به مدرسه ،سر بزنیم با شگفتی بین کلاس درس صد سال پیش با امروز تفاوتی احساس نمی کنیم.دانش آموزان درردیف های پشت سر هم نشسته ،مداد وکاغذ در دست ،هر چه معلم می گوید و می نویسد با شتاب یادداشت می کنند که ان ها را به حافظه سپرده ودر زمان امتحان به سرعت پس دهند. در حالی که به واسطه ی پیشرفت علوم وفنون بسیاری از امور تغییر کرده است.اما کم یا بیش اموزش و پرورش وشیوه ی یادگیری دانش اموزان وتدریس معلمان همان طور دست نخورده باقی مانده است.
امروزه نیاز به همگام شدن با تحولات ودستاورد های فن آوری وعلوم بشری یک نیاز ضروری برای آموزش وپرورش ماست تا بیش از این از عرصه علوم بشری جا نمانده وبتواند همگام با کشورهای دیگر حرکت نماید.
پژوهش های کنونی نشان می دهد که استفاده از کامپیوترمی تواندبه درک کودک از خود وجامعه پذیری وی کمک نماید .برای مثال استفاده از شبکه کامپیوتری در مدارس منجر به تسهیل تعاملات گروهی ،همکاری وشکل گیری دوستی ها شده است.در مکان هایی مانند کلوب های کامپیوتری نیز کودکان به مبادله افکار وایجاد روابط می پردازند که باعث ایجاد موقعیت اجتماعی برای آنان وبه دست آمدن عزت نفس می شود.(عطاران -1382)
یکی از مباحثی که مدافعان توسعه فن آوری اطلاعات در آموزش وپرورش مطرح می کنند آن است که از این طریق می توان فرصت های برابر آموزشی برای طبقات مختلف جامعه به خصوص طبقات محروم فرا هم آورد.تجربه کشورها نشان داده که همواره این اتفاق نمی افتد واگر دولت سرمایه گذاری برای دسترسی طبقات محروم به منابع فن آوری اطلاعات نکند شکافی که اصطلاحا به آن شکاف دیجیتال گفته می شود روز به روز افزایش می آبد.مثلا دسترسی به اینترنت در مدارس امریکا از 4% در سال 1994 به 99% در سال 2003 ارتقا یافت.ولی گزارش آموزش وپرورش امریکا حاکی از آن است که شکاف دیجیتال همچنان رو به گسترش است به نحوی که 41% از سیاهان واسپانیایی زبان ها در خانه از یک کامپیوتر استفاده می کنندواین در صد در مورد سفید پوستان 77% است. گزارش ذیگری حاکی از آن است که 31%دانش آموزان خانواده هایی که در آمد سالیانه شان کمتر از بیست هزار ذلار است از کامپیوتردر منزل استفاده می کنند،حال آن که 80%دانش آموزانی که درآمد خانواده شان بیش ازهفتاد و پنج هزار دلار در سال است از کامپیوتر بهره می برند. در ايران آماردقيقی در اين زمينه وجود نداردولی مشاهدات معمول نشان می دهد که فاصله زیادی بین مدارس ما از حیث برخورداری دانش آموزان آن هااز فرصت های بهره وری از فن آوری اطلاعات وجود داردواین مساله ای است که توجه جدی وپی گیر دولت را می طلبدتادر هر چه کم تر کردن این فاصله بکو شد.مسلما در گیر کردن بخش خصوصی می تواند کمک موثری در این قضیه باشد .مثلا استفاده از این فن آوری در مدارس غیر انتفاعی ونشان دادن عملی کارآمدی آن درآموزش می تواند مشوقی برای عموم کسانی باشد که به نحوی با آموزش وپرورش در گیر هستند.
در مدرسه ای که مبتنی بر ITاست اساسا نگاه تعلیم وتربیت در آن تغییر می یابد ودیگر معلم به عنوان آموزش دهنده ودانش آموزان به عنوان یاد گیرنده ی صرف نخواهند بود ،بنا بر این محتوای آموزشی هم باید منطبق بانقش معلمان ودانش آموزان به طور خاصی طراحی وتدوین شود.برای هر دانش آموز باید به یک شکل وشیوه ی یاد گیری خاص آموزش داده شود به این معنا که وقتی معلم در کلاس با 30 سلیقه ی مختلف وتفاوت های فردی مواجه می شود ،طبیعی است که در این جا فقط IT مي تواند پاسخگو باشدوهر کسی با توجه به توانمندی که دارد می تواند از محتوای آموزشی بهره مند شود.برای افزایش کارایی IT در دروس مختلف باید محتوای برنامه هایی که در شبکه هادر دسترس دانش آموزان و معلمان قرار می گیرد با هدف های آموزشی ساز گار بوده واز نظر یاددهی ویاد گیری کارا وموثر باشند .برای این کار باید اولویت را به تربیت طراحان نرم افزاری رایانه ای درباره ی عموم موضوعات درسی ونیز تربیت برنامه ریزان درسی متخصص در فن آوری اطلاعات وارتباطات داد.
شبکه های اینترنتی محلی(Local Area Network ) ابزار مناسب و موثری برای توسعه وتسهيل وتسريع در امرآموزش وتبادل آخرین اطلا عات تلقی می شوند.امروزه در بسیاری از کشورها ،نهاد ها وموسسات آموزشی با راه اندازی شبکه های اینترنتی محلی (LAN) با موضوع آموزش ،تعداد زیادی از مدارس به یکدیگر متصل می شوند تا انبوهی از دانش آموزان که در یک ناحیه پراکنده هستند با دسترسی آسان به این شبکه ها ،مسایل آموزشی خود را با کمک یکدیگر ومعلمان حل نمایند.
نیاز به ایجاد مهارت های جدید در نیروهای انسانی آموزش وپرورش
آموزش وپرورشی که می خواهد با شبکه های اطلاعاتی پیوند بخورد نیاز مند نیروی کاری است که بفهمد چگونه از فن آوری به عنوان ابزاری برای افزایش بهره وری وخلاقیت استفاده کند.چنین مهارتی ،"مهارت استدلال کردن بر مبنای اطلاعات" است.فرآیندی که در آن منابع معتبر شناسایی شده ،دسترسی به آن به طور موثر فراهم آمده ،اطلاعات به شکل کامل درک وهضم شده وبه دیگران انتقال داده شود.
یک معلم باید ضمن علاقه مند بودن ،درک کاملی از موضوع به عنوان یک مجموعه اطلاعاتی در ارتباط با موضوعات دیگر داشته باشدوقادر به سهیم شدن در فرآیند هایی باشد که در آن مشارکت دارد.
در کشور های توسعه یافته که از امکانات خوبی برای استفاده از IT بهره مي برند نیز ایجاد مهارت برای استفاده از منابع IT در اولویت قرار داشته وبا وجود گذراندن دوره های مختلف هنوز در استفاده از IT مشکل داشته اند .مثلا در امریکا بسیاری از معلمان مدارس دولتی در1999 اعتقاد داشتند که تدارکات استفاده ازIT در آموزش نا کافی بوده است.53% آن ها گفتند که احساس می کنند فقط تا حدی آماده شده اند و13% آنها گفتند که آن ها اصلا احساس آمادگی نمی کنند.(Smerdonetal 2000) .در بیشتر قسمت ها معلمان کمی در تعلیمات IT اخیرا شرکت کرده اند .در حدود نیمی یک روز یا کمتر در سه سال گذشته وفقط 12% بیش از چهار روز شرکت داشته اند.مطالعه متذکر می شود که معلمانی که احساس آمادگی بهتری دارند بیشتر کسانی هستند که از منابع IT برای طیف وسیعتری از فعالیت ها ،شامل"تولید مواد آموزشی،فراهم کردن مدل طرح های درس وتحقیق کردن در مورد روش های موثر وارتباط پیدا کردن با همکاران ووالدین " بیشتر استفاده کرده اند.معلمان ریاضی وعلوم مدارس راهنمایی ومتوسطه در 2000-1999 اغلب استفاده از ITرا در آموزش در اولویت قرار داده اند.
بر خلاف مشاهدات اولیه، 63% از دانش آموزان پایه سوم دبستان در سال 2002 معلمانی داشتند که فکر می کردند آماده ی استفاده از کامپیوتر برای تدریس در کلاسشان هستند.فقط 20% اظهار کردند از آمادگی کافی برای استفاده از کامپیوتر برای تدریس برخوردار نیستند.این بهبود ظاهری در آمادگی را می توانیم در تفاوت در سطوح پایه ها توجیه کنیم.داده های اولیه در مورد همه ی معلمان بود،در حالی که داده های 2002 در مورد معلمان پایه سوم ابتدایی بود.یکپارچه سازی ITهمراه با آموزش در پایه های اولیه محتمل تر است زیرا معلمین بر توسعه ی مهارت های اولیه تاکید دارند.
مطالعه ی دیگری داده های تکمیلی دیگری را ارائه می دهد .اکثر معلمان ابتدایی وراهنمایی اعلام کردند که تقریبا مشکلی برای استفاده از کامپیوتر ندارند.معلمین ریاضی وعلوم بسیار بیشتر از بقیه معلمان موافق این نظر بودند ومعلمانی با حداقل 10 سال تجربه کمتر از معلمان جوانتر در کار برد کامپیوتر احساس راحتی می کنند.(دچار مشکل بیشتری هستند).
نسبت معلمان پایه سوم که ارزیابی مثبتی از پشتیبانی فنی مدرسه شان داشتند مشابه نسبتی بود که به مهارت های IT خودشان اعتماد داشتند.65%دانش آموزان معلمانی داشتند که به شدت با این نظر موافق بودند .هیچ تفاوت معنی داری بین معلمان مدارس شهری،حاشیه ای وروستایی و مدارس اقلیت ها در پشتیبانی فنی ویا آمادگی برای کاربرد IT وجود نداشت.فاصله های اولیه بین مدارس پیشرفته تر وضعیف تر ودر بین مدارس مناطق مختلف در زمینه ی آماده سازی برای کاربرد IT در حال کاهش یافتن است. معلمان با تجربه آموزشی متفاوت تفاوت كمی را در ميزان اطمينان از كاربرد کامپیوتر داشتند به گونه ای که بین 16% تا19% آن ها به شدت معتقد بودند که آماده اند.این مشاهدات نشان می دهد که حداقل آموزش اولیه برای كاربرد IT ، اكثر معلمان مدارس ابتدایی در بخش های مختلف را دراین کشور تحت پوشش قرار داده است.(همان منبع) ذر ایران نیز اکثریت معلمان دوره های اولیه را برای آشنایی با کا مپیوتر دیده اند.
ارزیابی معلمان پایه سوم از آمادگیشان در زمینه ی IT به صورت نزدیکی مرتبط بوده است با میزان استفاده ی دانش آموزانشان از کامپیوتر وتعدد دسترسی شان به اینترنت.
72% از ذانش آموزانی که معلمانشان از اطمینان واعتماد به نفس کافی برای کاربرد ITبرخوردار بودند حداقل 3 بار در هفته از کامپیوتر برای مقاصد غیر اینترنتی استفاده کرده اند.این رقم قابل مقایسه است با 43%از دانش آموزانی که معلمانشان احساس می کردند از آمادگی کافی برخوردار نیستند.به طور مشابه وقتی که معلمان فکر می کردند از پشتیبانی فنی بهتری برخوردار ند دانش آموزان هم با اعتماد به نفس بیشتری از منابع IT حداقل 3 بار در هفته استفاده می کردند.در کنار آموزش گسترده ی معلمان برای استفاده از کامپیوتر پشتیبانی قوی نیز به عنوان عامل موثری در کاربرد موثر IT توسط معلمان شناخته شده است.
توسعه ی حرفه ای معلمان در زمینه یITدر حال جهت دهی به سمت استفاده از کامپیوتر ها به منظور پشتیبانی موثراز اهداف آموزشی وبه دور از مهارت های پایه ای کامپیوتر است.تقریبا نیمی از معلمان مدارس دولتی امریکا در سال 2000-2001 در سال قبل آن در یک تا سه مبحث زیر تعلیم دیده اند 1:- مکانیک کاربرد IT
2 - یکپارچه سازی کامپیوتر ها با فعالیت های آموزشی در موضوع مرتبط.
3- کار برد اینترنت .
اما این گونه آموزش ها به صورت اختصار ونه مشروح برگزار شده است.معلمان پایه سوم با خصوصیات متفاوت ودر مدارس مختلف تفاوت ناچیزی در زمینه ی اعتماد به نفسشان در کاربرد کامپیوتر ها برای آموزش داشته اند.در حالی که در گذشته معلمان با سابقه اغلب دانش کامپیوتری شان رادر مقایسه با همکاران جوانترشان ناچیز تلقی می کردند.معلمان پایه سومی که از اعتماد به نفس بیشتری برخوردار بودند بسیار بیشتر از سایر معلمین به ذانش آموزانشان تکالیف کامپیوتری اینترنتی داده اند.
نقش IT در آموزش مو ضوعات درسی :
کشورهای توسعه یافته مثل ایالات متحده پیشرفت های زیادی در عمومی کردن وارتقائ IT در کلاس ها ،آزمایشگاه ها ی مدارس وکلاس های کامپیوتر در دهه گذشته داشته اندحکومت وآژانس های محلی وایالتی بودجه وموارد تشویقی زیادی برای افزایش دسترسی دانش آموزان به منابع سخت افزار ونرم افزار اختصاص دادند.و برنا مه های جدیدی در نظر گرفتند تا بودجه را به سوی مدارس دولتی در شهرها ،روستا ها ومناطق فقیر نشین هدایت کردند.قوانین جاری دوره های آموزشی موثری را برای معلمان پشتیبانی کردند برای این که IT را با برنا مه های جاری درسی یکپار چه کنند .به علاوه همچنان که خانواده ها کامپیوتر های خانگی وارتباط اینترنتی را فراهم کردند،بچه ها هم استفاده از IT را در خانه برای انجام دادن کار های مدرسه افزایش دادند.
اطلاعات جمع آوری شده بر معیار هایی مانند دسترسی وتعدد میزان استفاده متمرکز شده است.وبقیه تحقیقات سوالات مهمی را در ارتباط با این که چطور معلمان ودانش آموزان از منابع IT استفاده کنندوچگونگی هماهنگ سازی IT با دستور العمل هایی که احتمالا در یاد گیری دانش آموزان موثر هستند را بررسی کردند.یک هدف از آماده کردن کامپیوترها در مدارس توسعه ی دانش کامپیوتر دانش آموزان است که به آن در دانشگاه ومشاغل مختلف احتیاج پیدا می کنند.وهدف دوم استفاده ازIT به عنوان یک ابزار دستورالعملی است برای ارتقائ یاد گیری در موضوعات دیگری که رسیدن به آن مشکل تر است.روش های زیادی برای پیاده کردن این ابزار وجود دارد .یک بخش مهم از تحقیقات نشان می دهد که خود آموزی اتو ماتیک ودیگر دستورالعمل های مبتنی بر کامپیوتر در زمینه ی مهارت های اولیه می تواند عملکرد های دانش آموزان را در تست های استاندارد ریاضی وعلوم بهبود ببخشد.
بخش غالب این تحقیقات نشان میدهد که خود آموزی اتوماتیک خوب طراحی شده میتواند راهنمایی معلم را تکمیل کند ،این امر با واکنش های سریع تر به تلاش های دانش آموزان واجازه دادن به آن ها که با توان خودشان کار کنند صورت می گیرد.اما دو مطالعه اخیر نشان داده اند که استفاده ی دانش آموزان از کا مپیوتر لزوما مفید نیست ودسترسی به پیشرفت بهتر در ریا ضی را عقب می اندازد
شواهدکمی برای موثر بودن IT وجود دارد غیر از خود آموزی های اتوماتیک مثل شبیه سازی وآزمایش های مبتنی بر کامپیوتر در علوم.(Kulik 2003) .متخصصین متوجه شده اند که IT می تواند برای دستورالعمل های مبتنی بر تحقیق کاربرد داشته باشد.برای مثال کمک می کند تا دانش آموزان یاد بگیرند چطور از موقعیت ،ارز یابی اجزا واطلاعات ترکیبی برای حل مشکلات خود استفاده کنند.
کامپیوتر های multi media با ظرفیت بالا وارتباط اینترنتی سریع می تواند تحقیقات وفعالیت های مشترک دانش آموزان را افزایش دهد، مثلا می تواند دسترسی آن ها را به اطلا عات جدید افزایش می دهد واجازه ی ارتباط سریع با متخصصین خارج از مدرسه را به آن ها می دهد.باید توجه داشت که نتایج به دست آمده تا حدودی به چگونگی اندازه گیری محقق توجه و اتکا دارد.
مقیاس ها در این قسمت نشان دهنده ی افزایش دسترسی دانش آموزان به IT ،شامل تمایل به تقسیم اعداد ،گزارشاتی در باره ی در آمد خانواده ،نژاد وموقعیت جغرا فیایی است.به علاوه داده ها توصیف می کنند که چطور دا نش آموزان از کامپیوتر واینتر نت برای یک مجموعه از فعالیت ها در خانه ومدرسه استفاده می کنند.
در کشور های توسعه یافته سیستم مدارس سرمایه سنگینی رادرIT به کار انداخته اند .از سال 1990 فرصت های یاد گیری را افزایش ذاذندتاشکاف ها و فاصله هایی که بین دانش آموزان در خانه برای دسترسی به ITوجود دارد را بر طرف کنند.
سرمایه های حکومت وبعضی اوقات شخصیت های حقوقی جامعه در ایالات متحده هدایت شده است برای کمک به این تلاش ها برای رسیدن به موفقیت.ابتدا منابع ووسایل IT هر چه بیشتر در دسترس دانش آموزان در مدرسه قرار گرفت ودر درجه دوم ، مدارس کمک کردند تا این وسایل به طور مساوی در دسترس دانش آموزان ضعیف هم قرار بگیرد.برای تعدادی از دانش آموزان مدارس ذولتی کامپیوترها به طور مشخصی افزایش یافت ومدارس پیشرفت شایانی در تدارک دسترسی به اینترنت پیدا نمودند.در 1994 ، 30%کلاس های آموزشی یک ارتباطonline داشتند واین ارتباط در 2003 به 93% افزایش یافت
شکاف موجود در مدارس فقیر در طی این 5 سال کم شده است زیرا هم چنان مدارس مناطق فقیر نشین در حال افزایش تدارک ماشین های ارتباطی اینترنت بودند.امانسبت دانش آموزان به کامپیوتر در مدارس فقیر نشین هنوز در یک حالت ضعیف تر در 2003 باقی ماندند با نسبت 1/ 5 در برابر 2/4 دانش آموز در مناطق مرفه.
ذر این کشورها کامپیوتر های شخصی ودسترسی به اینترنت در دهه ی 1990 در همه ی گروه های جمعیتی به سرعت رشد کرده است .از 1980 تا 2001 نابرابری کامپیوتر های شخصی به خاطر در آمد خانواده کاهش پیدا کرده است به خصوص در چند سال گذشته.
دسترسی به کامپیوترهای خانگی وارتباطات اینترنتی به رشد خود از2001 تا2003 ادامه داد وبیشترین تغییر مربوط می شود به نسبت ساکنین با ارتباط اینترنت پرسرعت ،که بیشتر از دوبرابر شده است از 9% به 20% در طول دو سال (NTIA 2004). مردم با دسترسی به ارتباط سریعتر ،تمایل به استفاده از اینترنت به طور همیشگی ودر طیف وسیعی از فعالیت ها دارندمخصوصا مقاصد آ موزشی. سرعت بیشتروارتباط مداوم اینترنتی راندمان تحقیقات اینترنتی را افزایش میدهد.
کامپیوتر ها می توانندبرای فعالیت های آموزشی استفاده شوند مثلا زمانی که در خودآموزی در درس ریاضیات ودیگر کلاس هامثل شبیه سازی وآزمایشگاه های تخصصی که در بعضی از کلاس های علوم استفاده می شود.
دسترسی به اینتر نت فعالیت یاد گیری را آسان می کند مثل تحقیق روی وب و شرکت در جمع آوری اطلاعات وتحلیل پروژه های خارج از مدرسه وارتباط با کارشناسان ودانش آموزان دیگر در ارتباط با پروژه.
این پتانسیل برای رشد درک دانش آموزان وعلاقمندی آن ها برای یاد گیری ایجاب می کند تا مردم پشتیبانی کرده واین منابع را داخل مدرسه آورده ومشوقی باشند برای این که این منابع بخشی از درس شوند.
اماIT لزوما موثرتر از سایر ابزار های یاد گیری نیست .نتایج به طور گسترده ای به این وابسته اند که آیاکامپیوتر ها درست استفاده شده اند وآیا به صورت موثری اهداف آموزشی معلمان را پشتیبانی می کنند.درگیر کردن کادر آموزشی ومدیریتی مدارس با امکانات ایجاد شده فن آوری اطلاعات در مراکز آموزشی واستفاده بهتر از امکانات از راهکارهایی است که می تواند به استفاده ی بیشتر از امکاناتIT در تدریس معلمان بیانجامد.معلمان باید استفاده درست از اینترنت واصول تحقیق اینترنتی را به دانش آموزان بیاموزند.وکتاب های راهنما در اختیار آنان قرار دهند.تا بتوانیم بر هر چه کم کردن فاصله بین نظر وعمل در مسایل آموزشی فایق آییم .
یکی از تحقیقات اخیر نشان داده که ورود دستورالعمل های مرتبط با کامپیوتر در مدارس ابتدایی وراهنمایی در اسراییل به صورت سازگاری مرتبط بوده با نمرات پایینتر در ریاضی در بعضی از پایه ها.
علاوه بر گسترش دسترسی ،مدارس هم سعی می کنند که استفاده دانش آموزان از منابع IT یکسان باشد.نه تنها نرخ استفاده در مدارس بیشتر از خانه است بلکه این اختلاف در مورد دانش آموزان کم بضاعت بیشتر است(یعنی در مدرسه بیشتر استفاده می کنند.)برای مثال دانش آموزان کم بضاعت دو برابر بیشتر از بقیه از کامپیوتر در مدرسه استفاده می کردند.در2003، 84%در برابر 30% .حتی دانش آموزان با در آمد متوسط هم بیشتر از کامپیوتر در مدرسه استفاده می کردندتا در خانه.اختلاف بین کاربرد کامپیوتر در مدرسه ودر خانه بین گروه های نژادی مختلف وبر حسب خانواده نا چیز بوده است.
با این که اینترنت در همه ی مدارس وجود داشته تقریبا نزدیک به نصف (47%)دانش آموزان از اینترنت درمدرسه در 2003 استفاده کرده اند.مشابه کاربرد کامپیوتر در مدرسه کاربرد اینترنت در مدرسه هم به نژاد ،در آمد خانواده وتحصیلات والدین بستگی دارد. دانش آموزان بزرگتر از کامپیوتر بیشتر استفاده می کردند شاید به این خاطر که اغلب آن ها از اینترنت برای مقاصد تحقیقاتی استفاده می کردند که مناسب دانش آموزان بزرگتر است .تفاوت معنی داری از نظراستفاده از کامپیوتر واینترنت بین دانش آموزان دختر وپسر مشاهده نشده است.
برای این که وضعیت آموزشی برای دانش آموزانی که امکانات کمتری دارند با دیگران هم سطح شود تقریبا همه ی مدارس امریکا در 2003 به اینترنت وصل بودند وهمه هم اتصالات سریع داشتند. فاصله ی بین درآمد ونژاد دربین دانش آموزان از نظر کاربرد کامپیوتر واینترنت شدیدا کاهش یافته است. اما علی رغم کاهش یافتن در سال های اخیر هنوز فاصله ی بزرگی در دسترسی خانگی در سال 2003 وجود دارد.به عنوان یک ضعف ویژه دانش آموزان از خانواده های کم درآمدیعنی حدود یک سوم از خانواده های فعلی دارای دسترسی به کامپیوتر های خانگی در سال 2003 بودند. تقریبا همه ی دانش آموزان از کامپیوتر در مدرسه استفاده کردند.در حالی که فقط کمتر از نصف آن ها در مدرسه به اینترنت وصل شدند.کاربرد کامپیوتر برای مقاصد غیر اینترنتی برای دانش آموزان پایه سوم کاملا متداول بوده 56% حداقل 3 بار در هفته از کامپیوتر برای آموزش استفاده کرده انذ.
ذانش آموزان پایه ذوم دختران ،دانش آموزان سیاه پوست و آن هایی که والدینشان تحصیلات عالیه داشتند بیشترین کسانی بودند که از کامپیوتر در خانه برای کار مدرسه استفاده کرده اند.80%از دانش آموزان از اینترنت برای تکالیف مدرسه استفاده کرده اند.نسبت دانش آموزان به کامپیوتر های Online از 12:9 در 1998 به4:1 در2003 افزایش یافته است.
محدودیت ها:
آموزش وپرورش ما،به رغم تلاش های صورت گرفته ،در حیطه برنا مه ریزی تفصیلی آموزشی ودرسی ونیز در حیطه های اجرایی واداری نظام منمرکزی است.این تمرکز ،برنامه های درسی یکسان و بدون انعطافی را ،از لحاظ محتوا ،شیوه های آموزشی وتدریس ونوع ارزش یابی برای هر موضوع درسی ،برای کلیه ی دانش آموزان اعم از شهری ،روستایی وعشایری،با هر نوع استعداد ،علاقه وخاستگاه اقتصادی واجتماعی ،از هر جنس ،نژاد،زبان و......تجویز می کند.این تمرکز ،در کتاب ذرسی واحد و آیین نامه ی آموزشی یکسان تجلی می کند.در این شرایط کاربرد فن آوری اطلاعات در آموزش تنها در سطح حداقل ،مثلا به صورت یک موضوع درسی، امکان پذیر خواهد شد.افزون بر آن ،به واسطه ی این تمرکز ،توان برنا مه ریزی در سی ورهبری فرآیند یاد گیری ،که از مهارت های اصلی در کاربرد فن آوری اطلاعات در آموزش به شمار می رود در معلمان رشد نیافته است.
نیروی انسانی در آموزش وپرورش از نظر کار برد فن آوری اطلاعات در آموزش با دو نارسایی عمده رو به رو است:
1-پرورش نیافتن تفکر منطقی،خلاقیت ذهنی،روحیه ی جستجوگریومهارت مدیریت فرآیند یاد گیری ناشی از نارسایی های برنامه های تربیت نعلم ومساعد نبودن شرایط محیط کار برای بروز وشکوفایی هر نوع خلاقیت در معلمان.
2-ضعف قابل توجه انگیزه ناشی از علاقه مند نبودن به حرفه معلمی یا توان لازم را برای ایفای این نقش نداشتن،جو مدیریت آمرانه وغیر مشارکتی حاکم بر روابط اداری ،کمی حقوق ودستمزد،احساس وجود تبعیض بین کارکنان دولت با معلمان وبالاخره منزلت نداشتن حرفه معلمی.
مساله مدرک گرایی وکنکور سبب شده است در آموزش وپرورش ایران چهار اصل یاد گیری :- یاد گیری چگونه آموختن -یاد گیری با دیگران زیستن - یادگیری برای به کار بردن و-یاد گیری برای بهتر زیستن تبدیل به یک اصل مادر شود :یادگیری برای کسب نمره ی مناسب جهت به دست آوردن مدرک تحصیلی بالاتر .تحمیل شدن این فرهنگ به مدارس سبب شده است که فقط جنبه هایی از یاد گیری که فرد را به این هدف می رساند مورد توجه قرار گیرد وبرای چنین نوع یادگیری ،چندان نیازی به کاربرد فن آوری اطلاعات نخواهد بود.( فن آوری اطلاعات وارتباطات در آموزش وپرورش 15 اردیبهشت 1384 )
در دانشگاه های کشور در زمینه ی تخصص های مرتبط با کاربرد فن آوری اطلاعات وارتباطات در آموزش به ویژه تهیه ی محتوای آموزشی مناسب ونرم افزار های لازم فعالیت آموزشی قابل توجهی صورت نمی گیرد.همچنین توان تحقیقاتی کشور در این زمینه بسیار اندک وسازمان نایافته است.وجود این نارسایی ها سبب می شود توان طراحی برنا مه های مناسب برای کاربرد فن آوری اطلاعات در آموزش ،تربیت نیروی فنی برای اجرای برنامه ها ونظارت وارزشیابی از برنامه ها با کندی در فضای غیر رقابتی وبا کیفیت ضعیفی صورت پذیرد.
ممحدودیت ناشی از متفاوت بودن زبان نرم افزار های کامپیوتری آموزشی موجود در دنیا بازبان فارسی ونیز محدودیتی که به همین سبب دانش آموزان در تعامل با دنیای خارج از طریق اینترنت با آن رو به رو می شوند،کوشش مضاعفی را از جانب طراحان ایرانی نرم افزار های کامپیوتری آموزشی طلب خواهد کرد.مساله ی تامین منابع مالی در آموزش وپرورش وکسری بودجه مزمن این بخش در یک دهه ی گذشته از جمله موانع پیش روی کاربرد فن آوری اطلاعات در آموزش است.زیرا این برنامه در آغاز نیاز مند سرمایه گذاری قابل توجه برای تجهیز مدارس ،استقرار شبکه ها ،تدوین وتولید محتوای آموزشی و نرم افزار های لازم می باشد.
نتیجه گیری:
کاربرد فن آوری اطلاعات می تواند تاثیرات مثبت زیر را در رابطه باآموزش موضوعات درسی داشته باشد:
1-کاهش محدودیت های یاد گیری وتقویت برابری فرصت ها
2-امکان تسهیل دست یابی همگان به فرصت های یاد گیری با کیفیت خوب وبه بهای مناسب.
3-امکان از میان برداشته شدن محدودیت های ناشی از زمان یاد گیری (در طول شبانه روز ودر همه ی اوقات سال )،طول یادگیری(طول
دوره ی تحصیلی)،مکان یاد گیری(یادگیری موثر وسازمان یافته در هر جا می تواند صورت پذیرد)وفاصله میان فراگیر ومنابع یادگیری از جمله معلم.
4-امکان از میان برداشته شدن محدودیت های ناشی از جنس،نژاد،قومیت،موقعیت اقتصادی-اجتماعی فراگیر،که هر یک از آن ها می تواند در فرآیند یاددهی
–یاد گیری اختلال ایجاد کند.
5-امکان از میان برداشته شدن قسمتی از محدودیت های ناشی از معلولیت های جسمی وذهنی در فرآیند یاد گیری.
6-امکان کاهش هزینه ی دست یابی به اطلاعات نادر وپر هزینه ی مورد نیاز در آموزش های تخصصی ودر پژوهش ها.
7-ارتقای کیفیت یادگیری ،اعطای مسئولیت یادگیری به خود دانش آموز وبرقراری نظام منسجم وهماهنگ وجامع برای ارایه ی خدمات آموزشی به دانش آموز
،متناسب با نیاز های اودر هر زمان ومکان که او طلب کند.
8-بیشتر شدن سهم دانش آموز در فرآیند یاد گیری ومشارکت هر چه بیشتر اودر این زمینه که به یاد گیری در سطوح بالاتر می انجامد.
مطالب مشابه :
تفاوت برنامه ریزی درسی وآموزشی
تفاوت برنامه ریزی درسی وآموزشی 12- برنامه ریزی آموزشی در حوزه کلی نظام آموزشی فعالیت می
تفاوت برنامه ریزی درسی وآموزشی
تفاوت برنامه ریزی آموزشی و برنامه برنامه ریزی آموزشی در مفهوم جدید آن با تهیه و اجرای
برنامه ریزی آموزشی ودرسی
برنامه ریزی آموزشی ودرسی. برنامهریزی نیروی است و از ايالتى به ايالت ديگر تفاوت مى
برنامه ریزی آموزشی چیست؟
برنامه ریزی آموزشی برنامه ریزی آموزشی فرمول ویژه ای ندارد و از جایی به جای دیگر تفاوت می
نقش فن آوری اطلاعات در آموزش موضوعات درسی
مدیریت و برنامه ریزی آموزشی آموزشی متفاوت تفاوت مه ریزی تفصیلی آموزشی ودرسی
معرفی رشته علوم تربیتی گرایش مدیریت وبرنامه ریزی آموزشی
طول دوره کارشناسی مدیریت و برنامه ریزی آموزشی ریزی آموزشی ودرسی تفاوت های فردی
ارتباط برنامه ریزی درسی با دیگر حوزه های تعلیم وتربیت
برنامه ریزی آموزشی ودرسی نه از نظر سطح ونه از نظر میزان کمی وکیفی بودن با یکدیگر تفاوت
خلاصه برنامه ريزي آموزشي ودرسي
بزرگترين تفاوت آموزش افشین پاآهو آموزگار و کارشناس ارشد برنامه ریزی آموزشی از
معرفی رشته علوم تربیتی
برنامهریزی آموزشی ودرسی، آموزش و برنامه ریزی آموزشی: اولیه، تفاوتهای
برچسب :
تفاوت برنامه ریزی آموزشی ودرسی