نقش و رابطه رنگ و فرم در معماري (۱)
غايت و هدف همه مجاهدت هاي هنري بيرون کشيدن و استخلاص ماهيت و سرشت معنوي فرم و رنگ و ازادي انها از زندان دنياي مادي است.از چنين ارزو و سودايي است که هنر غير مادي نشات ميگيرد.دنيائي که امروز در ان زندگي ميکنيم,به دنياي انسان در سالهاي گذشته,شباهتي ندارد.دنياي ما با ابداع و خلاقيت شکل گرفته است.ما بناهائي ميسازيم که محتواي انها در عملکرد انها نهفته است;در عين حال بناها سمبول افکار و عقايد نيستند;بلکه تجسم افکاري هدف دار هستند.
رنگها روح دارند و زنده اند,رنگها کلمه اند و همچون کلمات سخن ميگويند:از نهان سبز جنگل ها,از راز ابي اسمان و درياها,از شفافيت و زلالي قطرات باران و از پاکي سفيد برف;بلي رنگها از روح ادمي و دنياي پر رمز و راز انسان سخن ميگويند و رنگهايي که انسانها بدان مي پوشند و مي نگارند و نقش ميزنند نيز حکايت از گوشه اي ديگر از درون ايشان دارد.
رنگ زندگي است زيرا جهان بدون رنگ برايمان مرده جلوه ميکند,رنگها ايده اغازين و ثمره نور اصلي بدون رنگ هستند و مقابل انها تاريکي بدون رنگ است.نور اولين پديده در جهان است از طريق رنگها روح و طبيعت زنده جهان را برايمان اشکار ميسازد.
همچنين کلمه و اواي ان,شکل و رنگ اش,رگه هاي اصلي از ذات فوق طبيعي است که ما تصويري اندک از ان داريم.همانطور که صدا,رنگ جلا به لفظ مي بخشد,همينطور هم رنگ بطور طبيعي به فرم شکل خاصي ميدهد.ماهيت اصلي رنگ طنيني از تصورات خيالي است و در اين حالت رنگ موسيقي است.زماني که انديشه مفهوم, قاعده مندي,لمس رنگ و طلسم ان,شکسته است انگاه در دستان خود جز جسم بي روح چيز ديگري نداريم.
رنگ هاي نارنجي و ابي,رنگ هاي مکمل هستند و مخلوط اين رنگها,رنگ خاکستري بوجود مي اورد.وقتي ناظر در اين مکان قرار ميگيرد,نورهاي متفاوتي دريافت خواهد کرد که اين نورها متناوبآ با نارنجي و ابي است و ديوارها اين رنگها را با زواياي دائمآ متغير انعکاس ميدهد.اين تاثير متقابل احساسي از غناي رنگ به انسان مي بخشد.
رنگها نيروها و انرژي هاي درخشنده اي هستند که چه اگاه و چه ناخود اگاه روي ما اثر مثبت و منفي خواهند داشت.هنرمنداني که شيشه هاي رنگين خلق مي کنند از رنگ براي خلق چنان محيطي معنوي و اسرار اميز استفاده ميکردند که انديشه هاي پرستش کنندگان را بر دوش شاهين معنويت به پرواز درمي اورند.اثرات رنگ نه تنها از لحاظ بصري بلکه از جنبه هاي روان شناسي و روان شناختي نيز بايد بررسي شوند.
سطوح رنگ بايد شکل,وسعت و حدود خود را از خود رنگ و نوسان شدت ان (رنگ)کسب کند نه اينکه با خطوط از پيش معين شده باشد.
همچنين,شکل ها نيز داراي خصوصيت گويا ومعني دار نظام زيباشناختي خود هستند.در طراحي,اين کيفيت هاي معني دار شکل و رنگ مي بايست با يکديگر مطابقت داده شوند,يعني شکل و رنگ در معني دار بودن و مفهوم خود يکديگر را تاييد و اثبات نمايند.سه شکل اصلي مربع,مثلث و دايره نيز مانند سه رنگ اصلي قرمز,زرد و ابي داراي خصوصيات مفهومي و بياني مشخص هستند.
مربع,نمايانگر ماده,وزن و حدود مشخص است وحسي از کشش و امتداد و تجربه حرکت را القاء ميکند.مربع با رنگ قرمز منطبق است و وزن حجم قرمز با شکل سنگين و ساکن مربع مطابقت دارد.
مثلث با زواياي حاد و تند,تاثير ستيزه جويي,پرخاش و تهاجم را ايجاد ميکند.مثلث سمبل تفکر است و حالت وخصوصيت بي وزن ان با زرد روشن هماهنگي دارد.
دايره بر عکس مربع,احساسات را ملايم و معتدل ميکندو حس ارامش و حرکت ارام و اهسته را القاء مينمايد.دايره سمبل روح است که در درون خود همواره در حال حرکت است.
تطابق و تناسب هر رنگ با شکل مربوط به خود مستلزم همانندي و توازن است.اگر رنگها و شکل ها در بيان مفاهيم و حالات توافق داشته باشند,تاثيرات ان دو چندان خواهد بود.
ادامه دارد........
منابع:
۱.ايتن (عناصر رنگ)
ترجمه :بهروز ژاله دوست
۲.ايتن(طرح و فرم)
ترجمه :فرهاد گشايش
فرستنده مقاله:مسعود مرعشی |