روش تحقیق قرآن(1)
هو
پیامبر اکرم (ص) در دعایی عرض میکند : «الهم ارنا الاشیاء کما هی» ، (تفسیر فخر رازی ، ج6 ، ص26). در بعضی از منابع نیز اینگونه نقل شده است که : «الهم ارنا الحقایق کماهی» ، (عوالی الئالی، ج4، ص132)
ای مــیـسّر کــرده مــا را در جـهــان سُـخـره و بــیـگـار مــا را وارهــان
طعمه بنموده ، ما و آن بوده شست آنچنان بنما به ما آن را که هست
مثنوی معنوی، دفتر دوم
تحقیق، مقدمات و ملحقاتی دارد اول اینکه بدانیم چگونه تحقیق کنیم؟ از کجا آغاز و در چه مسیر و بستری ادامه دهیم و هدفمان رسیدن به کدام مقصد باشد؟ مبدا ،بستر و مقصد را بشناسیم . بدانیم چگونه مطالعه کنیم؟ در کدام موضوعات پژوهش داشته باشیم؟ چگونه و با کدام ابزار پژوهش علمی را میدانی کنیم؟ چه سوالهایی مطرح کنیم و ...
از آسیبهای تحقیق نیز میتوان فقدان روش ، فقدان تاریخی نگری و غفلت از منابع اولیه و مرجع، بی توجهی به فضای نزول آیات ، بی اعتنایی به سیر تحوّل معنایی واژگان،انجام کارهای موازی و ... اشاره داشت.
در ابتدا اشاره ای به جایگاه قرآن در عالم هستی و در ادامه زندگی یک مسلمان داشته باشیم. قرآن متن آخرین ارتباط وحیانی خداوند و انسان و عهد و پیمان خدا با بندگان میباشد. آنگونه که در احادیث نقل شده است : «عهدالله» میباشد. همراه با عترت بزرگترین نعمت خداوند به انسان میباشد. در سوره رحمن وقتی به نعمتهای خداوند اشاره میشود، میفرماید : «الرّحمن. علّم القرآن. خلق الانسان» ، (رحمن ،1-3) خداوند «رحمن» قرآن را تعلیم داد. تعلیم قرآن قبل از خلقت انسان مطرح میشود و تعلیم به «رحمن» که اسم خاص خداوند مانند «الله» میباشد نسبت داده شده است. قرآن تجلّی خداوند است ، حضرت علی (ع) که به تعبیر ابن ابی الحدید کاربستیترین آموزه ها را در ارتباط با نحوه تعامل مطلوب با قرآن دارد و در خطبه های متعددی مانند خطبه 110-147-157-158-169-176-183-198 و ... به قرآن و جایگاه والای آن اشاره فرموده، در خطبه 147 نهج البلاغه میفرماید : «فتجلّی لهم سبحانه فی کتابه من غیر ان یکونوُا راوه بما اراهم مِن قدرته و خوّفَهم من سطوته». خداوند در کتابش به بندگان و عالم هستی تجلّی کرده است. امام صادق (ع) نیز میفرماید : «انّ الله تجلّی لعباده فی کلامه او فی کتابه من غیر ان یکونوُا راوه».
دیدن روی تو را دیده جان بین باد وین کجا مرتبه چشم جهان بین من است
حافظ
قرآن بالای شش هزار تجلّی است که در شب قدر بر جان پیامبر اکرم (ص) تجلّی نمود و مشاهده یک تجلّی موجب مدهوشی و بیهوشی حضرت موسی (ع) شد : «وَلَمَّا جَاء مُوسَی لِمِیقَاتِنَا وَکَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِی أَنظُرْ إِلَیْکَ قَالَ لَن تَرَانِی وَلَـکِنِ انظُرْ إِلَی الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَکَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِی فَلَمَّا تَجَلَّی رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا وَخَرَّ موسَی صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَکَ تُبْتُ إِلَیْکَ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ»،(و هنگامی که موسی برای میعاد ما آمد و پروردگارش با او تکلّم کرد گفت: پروردگارا، خود را به من بنما تا به تو نظر کنم. گفت هرگز مرا نخواهی دید، ولی به این کوه نظر کن، پس اگر در جای خود ثابت ماند مرا خواهی دید. پس چون پروردگارش بر آن کوه تجلّی کرد آن را درهم کوبید و متلاشی ساخت و موسی به هوش افتاد، پس چون به هوش آمد گفت: تو منزّهی، به درگاهت توبه کردم و من نخستین مؤمنم. )،(اعراف،۱۴۳)
کوه طور اندر تجلّی حلق یافت تا که می نوشید و می را بر نتافت
صـارَ دَکّـاً مـنـهُ وَ انـشَقَّ الجَبل هَـل رأیـتُم مِن جبَل رقصَ الجَمل؟
مثنوی معنوی ،دفتر سوم
در سوره مبارکه حشر میفرماید : « لَوْ أَنزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَّرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ »،(اگر اين قرآن را بر كوهى فرومىفرستاديم، يقيناً آن [كوه] را از بيم خدا فروتن [و] از هم پاشيده مىديدى. و اين مَثَلها را براى مردم مىزنيم، باشد كه آنان بينديشند.)،(حشر،۲۱)
می فرماید:اگر قرآن را بر کوه نازل میکردیم کوه را از خشیت «الله» خاشع و متصدّع میدیدی ...
«تصدُع» مترادف با «تفرّق» میباشد. در زبان عربی که به سردرد صُداع گفته میشود برای این است که موقع سردرد در سلسله اعصاب احساس واگرایی و جدایی میشود. درقرآن نیز می فرماید : بهشتیان: «لَا یُصَدَّعُونَ عَنْهَا وَلَا یُنزِفُونَ»،(که از آن نه سر درد می گیرند و نه عقلشان زایل می شود.) ،(واقعه،۱۹)
آیه شریفه سوره حشر میفرماید : اگر قرآن را بر کوهی نازل میکردیم کوه از هم فرو میپاشید.
کـه لـو انـزلـنـا کــتــابـا لـلـجــبـل لانــصــدع ثــم انقـطـع ثـم ارتـحـل
بر من ای کوه اُحد واقـف بودی پاره گشتی و دلش پرخون شدی
مثنوی معنوی ،دفتر دوم
و نکته قابل تأمّل اینکه : نمیگوید : خاشعاً متصدّعاً من «خشیتنا» بلکه میفرماید : «من خشیۀ الله» و خشیت را به «الله» معطوف میسازد همانگونه که در آغاز سوره رحمن فرمود : «الرحمن. علّم القرآن» و تعلیم قرآن را به «رحمن» نسبت داد. در ادامه آیات سوره حشر نیز به اسماء الله اشاره فرموده : «هوالله الذی لا اله الّا هو عالم الغیب و الشهادۀ هو الرّحمن الرحیم» و نامهای خداوند ذکر شده است. قرآن به تعبیر اهل معرفت ، جامع کمالات همه انبیاست. استاد دکتر مرتضوی میفرمود : اگر کسی به بطن قرآن راه یابد به «معارف کونین» احاطه پیدا میکند. در سوره رعد میفرماید : «و لَوْ أَنَّ قُرْآنًا سُیِّرَتْ بِهِ الْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الأَرْضُ أَوْ کُلِّمَ بِهِ الْمَوْتَی بَل لِّلّهِ الأَمْرُ جَمِیعًا أَفَلَمْ یَیْأَسِ الَّذِینَ آمَنُواْ أَن لَّوْ یَشَاء اللّهُ لَهَدَی النَّاسَ جَمِیعًا وَلاَ یَزَالُ الَّذِینَ کَفَرُواْ تُصِیبُهُم بِمَا صَنَعُواْ قَارِعَةٌ أَوْ تَحُلُّ قَرِیبًا مِّن دَارِهِمْ حَتَّی یَأْتِیَ وَعْدُ اللّهِ إِنَّ اللّهَ لاَ یُخْلِفُ الْمِیعَادَ»،( و اگر قرآني بود که کوهها بدان روان ميشد، يا زمين بدان قطعه قطعه ميگرديد، يا مردگان بدان به سخن درميآمدند [باز هم در آنان اثر نميکرد.] نه چنين است، بلکه همه امور بستگي به خدا دارد. آيا کساني که ايمان آوردهاند، ندانستهاند که اگر خدا ميخواست قطعاً تمام مردم را به راه ميآورد؟ و کساني که کافر شدهاند پيوسته به [سزاي] آنچه کردهاند مصيبت کوبندهاي به آنان ميرسد يا نزديک خانههايشان فرود ميآيد، تا وعده خدا فرا رسد. آري، خدا وعده [خود را] خلاف نميکند. )،(رعد،۳۱)
عبارات فوق : «سُیّرت به الجبال او قطّعت به الارض او کُلّم به الموتی» فرض محال نیست و پاره ای از قابلیت های قرآن را بیان میفرماید. اشاره شد در سوره حشر میفرماید : کوهها توان حمل قرآن و معارف وجیانی را ندارند ولی انسان از این قابلیت برخوردارست. در آخر سوره مبارکه احزاب نیز می فرماید : «انّا عرضنا الامانۀ علی السموات و الارض و الجبال فابین ان یحملنها و اشفقن منها و حملها الانسان انه کان ظلوما جهولا»،(همانا که ما امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم، پس از برداشتن آن ترسیدند و ابا کردند و انسان آن را حمل کرد همانا که او ظالم و نادان بود.)، (احزاب،۷۲) امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم ولی انها از حمل امانت اِبا کردند که مراد از «اِبا» ابای اشفاقی هست نه استکباری. «اشفقن منها» ابای کوهها مانند شیطان نبود که قرآن میفرماید: «ابی و استکبر و کان من الکافرین»،(بقره،۳۴) . کوهها از حمل امانت خودداری کردند ولی انسان آن را حمل کرد. شاید یکی از مصادیق امانت در آیه فوق «قرآن» باشد. سوالی که در اینجا با توجه به آیات دیگر قرآن مطرح میشود اینکه: در مواردی از آیات ضمن مقایسه انسان با آسمان و کوهها به برتری آنها اشاره شده است مثلاً میفرماید : « ءانتم اشدّ خَلقناً ام السّماء بنیها» ،(نازعات،۲۷) یا اینکه می فرماید: : « وَلاَ تَمْشِ فِی الأَرْضِ مَرَحًا إِنَّکَ لَن تَخْرِقَ الأَرْضَ وَلَن تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولاً »،(و در زمین با غرور و مستی راه نرو که تو هرگز زمین را نتوانی شکافت و در بلندی به کوه ها نتوانی رسید. )،(اسرا، ۳۷)ولی در این آیه به فزونی طاقت و توان او نسبت به آسمان و زمین اشاره شده است
در پاسخ میتوان گفت : آنجا که مقایسه در عرصه توان فیزیکی و جسمی انسان است ضعف و ناتوانی انسان یادآوری شده : «خُلق الانسان ضعیفاً» ،(انسان ضعیف آفریده شده است)،(نسا،۲۸)ولی آنجا که به توان روحی انسان اشاره میشود از آسمان و زمین توانمندترست.
قُوّتت از قوّتِ حق مىزهد نه از عروقى كز حرارت مىجهد
مثنوی معنوی ،دفتر سوم،بیت سوم
علی (ع) فرماید :
اتــــزعـم انـک جرم صغیر وفیک انطوی العالم الاکبر
و انت الکتاب المبین الّذی بـاحـرفه تـظـهر المـضـمـر
اسرار الحکم،ملا هادی سبزواریکار ه
آآیا گمان کردی جرم کوچکی هستی ، در حالی که در تو عالم اکبر پنهان شده است ؟و تو کتاب مُبینی هستی که با حروف آن آنچه پوشیده است آشکار می گردد.
جمله ای به ویکتور هوگو منسوب است که گوید:عظیمتر ازدریا آسمان است و عظیمتر از آسمان روح انسان .یکه با حروف آن، معانی پنهان آشکار می شود.ر می شود. الحمد لله رب العالمین
مطالب مشابه :
مثنوی معنوی – مولوی
تحقیق - مثنوی معنوی – مولوی - تحقیق علوم - 21 واقعیت درباره دستگاه
زندگینامه مولوی
اگر درباره هر موضوعی تحقیق لازم که نتیجه همنشینی مولوی با حسام الدین، مثنوی معنوی
درباره زندگی رینولد آلین نیکلسون و شرحش از مثنوی مولانا
درباره تصحیح مثنوی معنوی مولانا بود که کرد و به حوزه تحقیق و
مولوی
,,تحقیق آزاد,, منوی دسته ای
نکاتی دربارهی داستان موسي و شبان مثنوی معنوی
نکاتی دربارهی داستان موسي و شبان مثنوی معنوی تحقیق خانم دنیز ماسون که توسط خانم
تاملي بر كتاب «آسمانهای دگر» نردبانی پیش روی آسمان؛ پژوهش در مثنوی مولوی
آثارِ ادبی ما یعنی مثنوی معنوی، مجموعهای را طی پنج و تحقیق درباره فرهنگ
روش تحقیق قرآن(1)
روش تحقیق درباره وبلاگ. به مثنوی معنوی ، دفتر دوم. تحقیق، مقدمات و ملحقاتی دارد
سنائی
اگر درباره هر موضوعی تحقیق لازم سنایی در قالب مثنوی به بیان حکمت معنوی و ستایش
برچسب :
تحقیق درباره مثنوی معنوی