شرکت تضامنی

شرکت تضامنی

تعریف شرکت تضامنی (1) جزو شرکتهائی است که مسئولیت شرکا در آن محدود بسرمایه نبوده بلکه چون باعتبار شخصیت شرکا تشکیل میشود مسئولیت نا محدود و شرکا مسئول کلیه قروض و تعهدات شرکت علاوه بر سرمایه آن میباشد . شرکت تضامنی از حیث استحکام و اعتبار در راس تمام شرکتها قرار دارد و بیشتر شرکت خانوادگی است که بین اقربا نزدیک تشکیل می گردد و معمولا" هنگامی تاسیس می شود که صاحب تجارتخانه فوت می کند و ورثه وی برای جلوگیری از انحلال تجارتخانه و بمنظور ادامه کار آن شرکت تضامنی تشکیل میدهند .

شرکت تضامنی را ماده 115 قانون تجارت چنین تعریف کرده است : (( شرکت تضامنی شرکتی است که در تحت اسم مخصوصی برای امور تجارتی بین دو یا چند نفر با مسئولیت تضامنی تشکیل می شود . اگر دارائی شرکت برای تادیه تمام قروض کافی نباشد هر یک از شرکا مسئول پرداخت تمام قروض شرکت است . هر قراری که بین شرکا بر خلاف این ترتیب داده شده باشد در مقابل اشخاص ثالث کان لم یکن خواهد بود ))

و ماده 117 مقرر داشته است که : در اسم شرکت تضامنی بایدد عبارت شرکت تضامنی و لااقل اسم یک نفر از شرکا ذکر شود . در صورتیکه اسم شرکت مشتمل بر اسامی تمام شرکا نباشد باید بعد از اسم شرکت یا شرکائی که ذکر شده است عبارتی از قبیل ( و شرکا ) یا ( و برادران ) قید شود .

بنا بر این معلوم میشود که :

اولا" – شرکت تضامنی باید دارای اسم مخصوص باشد . این اسم مخصوص ممکن است مشتمل بر اسامی همه شرکا باشد مثل (( شرکت تضامنی صداقت و نیکمرد )) که نشان میدهد دو نفر شریک تضامنی هستند و ممکن است اسم یکی از شرکا را شامل شود و گردد و در اینصورت الزاما" باید دراسم شرکت به وجود شرکا دیگر اشاره شود و کلماتی که نمونه های آن در  ماده 117 ذکر شده بدنبال اسم شریکی که نام آن ذکر شده افزوده شود مثل (( شرکت تضامنی حسین صدیق و شرکا )) یا (( علی امین و برادران )) یا (( حسن فرد و پسران )).

در صورتیکه اسم شریک یا شرکائی که نام آنان در اسم شرکت قید شده بود فوت نمایند یا از شرکت خارج شوند و نام آنها حذف گردد باید نام یکی دیگر از شرکا قید شود و اگر شریک جدیدی وارد شرکت شود ماده 125 ق . ت . تکلیف آنرا چنین بیان کرده : (( هر کس بعنوان شریک ضامن
(1) در شرکت تضامنی موجودی داخل شود با سایر شرکا مسئول قروضی هم خواهد بود که شرکت قبل از ورود او داشته اعم از اینکه در اسم شرکت تغییری داده شده یا نشده باشد . ))

با این ترتیب ممکن است قبلا تغییری در اسم داده شده باشد ویا نام همان شریک جدید ذکر شود . در هر حال در وضع شرکت تغییری حاصل نمیگردد .

فقط در مورد فوت شریکی که اسم او در اول شرکت قید گردیده و بستانکاران با توجه بنام او معاملاتی کرده اند حذف آن از لحاظ اعتبار شرکت و بقا آن از لحاظ ورثه مورد اشکال است که اگر ورثه رضایت به بقا شرکت باسم مورث ندهند شرکت منحل میگردد .

ثانیا" – مسئولیت شرکا تضامنی باین معنی که در برابر تعهدات شرکت همه شرکا متضامنا" مسئولند و بستانکاران میتوانند منفردا" و مجتمعا" یعنی بفرد فرد یا همه آنها مراجعه و مطالبه کنند و در واقع سرمایه و دارائی شرکت به تنهائی وثیقه طلب بستانکاران نیست بلکه همه دارائی شرکا تضمین مطالبات شرکت است و اگر دارائی شرکت تکافو نکرد از دارائی شرکا وصول میشود .

در اینصورت هر شریک که مطالبات شرکت از وی اخذ شده حق دارد طبق اساسنامه و شراکتنامه نسبت بسهم بهریک از آنها مراجعه نماید . این مطالبه شریک جنبه تضامنی ندارد بلکه شریک از شریک یا شرکا دیگر نسبت بمقدار سرمایه ای که در شرکت دارند حق مطالبه دراد و در واقع پرداخت مطالبات از ناحیه یک شریک به میزان پرداختی وی نسبت بسهم هر یک از شرکا از آنان وصول خواهد شد .

ثالثا" – هر قراری که شرکا برخلاف این مسئولیت تضامنی بین خود مقرر داشته باشند گرچه در روابط و مناسبات بین آنها معتبر است ولی در قبال اشخاص ثالث فاقد اعتبار و ارزش قانونی است .

تشکیل – قرار داد شرکت یا شرکتنامه که حاکی از توافق و تراضی شرکا بتشکیل شرکت است از مدارک اصلی تاسیس شرکت تضامنی است و مادامیکه شرکا این قرار داد را تنظیم و اجرا نکرده باشند شرکتی بوجود نمیاید .

دومین مدرک اساسنامه است که بر طبق قواعد کلی امور اساسی شرکت را شامل میباشد و ممکن است قرار داد شرکت و اساسنامه سکس باشد ولی در هر حال شرکتنامه ای که بعدا" اداره ثبت شرکتها تنظیم میکند باید حاوی نام و موضوع و مدت شرکت و سرمایه هر یک از شرکا و نحوه تقسیم سود و زیان و قواعد مربوط به فسخ یا انحلال قرار داد یا فوت و خروج شرکا باشد .

پایه تشکیل شرکت بعد از تراضی شرکا سرمایه است . در این مورد قانون تجارت آنرا اصل قرار داده و در ماده 118 گفته است که : (( شرکت تضامنی وقتی تشکیل میشود که تمام سرمایه نقدی تادیه و سهم الشرکه غیر نقدی نیز تقویم و تسلیم شده باشد . ))

و ماده 122 در تایید و تاکید نسبت به ارزیابی سرمایه غیر نقدی میگوید : در شرکت های تضامنی اگر سهم الشرکه یک یا چند نفر غیر نقدی باشد باید سهم الشرکه مزبور قبلا بتراضی تمام شرکا تقویم شود

بنا بر این تصریح قانون برای پرداخت تمام سرمایه نقدی و ارزیابی دقیق تحویل سرمایه غیر نقدی در واقع بمنظور حفظ حقوق شرکا است و الا اسم شکرت تضامنی کافی است که بستانکارن را از توجه به موارد مزبور مستغنی سازد و حال آنکه در شرکت سهامی یا با مسئولیت محدود دقت در این باب مالابمنظور حفظ حقوق بستانکارن و افرادی است که روابط مالی با شرکتهای مزبور دارند .

اداره شرکت تضامنی -  برای ادراه شرکت تضامنی انتخاب یکنفر مدیر الزامی و تعیین هیئت مدیران نیز مجازات و ممکن است از خود شرکا یا خارج انتخاب شوند .

اگر چنانچه مدیر بموجب اساسنامه تعیین شده باشد چون تغییر آن در حکم تغییر اساسنامه است باید دلایل موجه و قانع کننده اقامه شود و بنظر میرسد که در صورت تقاضای اکثریت شرکا قابل عزل از طرف دادگاه باشد .

ولی اگر چنانچه شرکا انتخاب کرده باشند حکم وکیل را دارد که به مجرد عزل و ابلاغ بوی منعزل میشود و در هر حال کسی دیگر باید بجای وی انتخاب شود . اما در صورتیکه چند نفر مدیر انتخاب شوند اقدامات و تصمیمات آنان باید به اکثریت اجرا شود و در صورت عدم حصول اکثریت رجوع بشرکا و جلب نظر آنان ضروری است .

معذالک اساسنامه در صورت وجود چند نفر مدیر باید تعیین نماید که هر یک مستقلا حق اقدام دارند یا نه و یا باید اتفاق نظر داشته باشند و نیز میتواند هر کی از مدیران را مسئول قسمتی از امور و مجاز در انجام معاملات یا اعامال خاص قرار دهد .

بهرحال مدیر یا مدیران موظف بانجام امور شرکت و اداره آن هستند و در صورتیکه از قصور یا تخلف آنان خسارتی بشرکت وارد شود مسئول جبران آن میباشد .

مسئولیت مدیران حدود مسئولیت مدیر یا مدیران بتصریح ماده 121 ق . ت . همان است که در ماده 51 مقرر شده و ماده مزبور مقرر داشته که : (( مسئولیت مدیر شرکت در مقابل شرکا همان مسئولیتی است که وکیل در مقابل موکل دارد . ))

مسئولیت وکیل در براب موکل مسئولیت متصدی و امین است .

از نظر تصدی به اداره شرکت باید حدود اختیارات خود را که طبق اساسنامه یا در مجمع عمومی شرکا تفویض گردیده رعایت نماید و خارج از آن اقدامی نکند . همچنین موظف است حساب دوره عمل خود را با شرکا تصفیه نماید . بعضی گزارش کامل عملیات خود را با بیلان امور مالی تسلیم شرکا نماید تا رسیدگی کنند و متکب قصور در انجام وظیفه نشود .

تقسیم سود و تکمیل سرمایه ماده 119 قانون تجاارت مقرر داشته است که : (( در شرکت تضامنی منافع به نسبت سهم الشرکه بین شرکا تقسیم میشود مگر اینکه شرکتنامه غیر از این ترتیب را مقرر کرده باشد . ))

تقسیم منافع بنسبت سهم الشرکه هر یک از شرکا بیان قاعده کلی است و مفهوم مخالف آن این است که ضرر بهمان نسبت بین تقسیم شود چنانچه ذیل ماده 24 حاکی از این معنی است که : ( در روابط بین شرکا مسئولیت هر یک از آنها در تادیه قروض شرکت بنسبت سرمایه خواهد بود . ))

توضیح این امر یعنی تقسیم سود و زیان باین قرار است که منافع به نسبت سهم الشر که تقسیم میشود ولی اگر در شرکتنامه برایتقسیم منافع ترتیب دیگری تعیین شده باشد مثل اینکه سهم یکی از شرکا بیشتر از سهم شرکا دیگری باشد مانعی ندارد . زیرا در این مورد نظر بوضع یکی از شرکا ممکن است مصالح شرکت ایجاب کند که وی سهم بیشتری سود ببرد .و در خصوص تقسیم زیان درست است که شرکا در برابر اشخاص ثالث مسئولیت تضامنی دارند و در قبال آنها نمیتوانند به میزان سهم الشرکه خود و تناسب آن با مطالبات تمسک جویند ولی این امر مانع از آن نیست که پس از پرداخت قروض بستانکاران در مورد تسهیم ضررهای وارده سهمالشرکه شرکا در نظر گرفته شود و بهمان نسبت بشرکت بپردازند .

انتقال سهم الشرکه – انتقال سهم الشرکه در واقع باین معنی است که شریکی از شرکت خارج شود اعم از اینکه شریک دیگری وارد شود یا سهم الشرکه بیکی از شرکا سابق منتقل گردد . در این مورد ماده 123 ق . ت. مقرر داشته است که : (( در شرکت تضامنی هیچیک از شرکا نمیتواند سهم خود را بدیگری منتقل کند مگر برضایت تمام شرکا . ))

بستانکاران شرکت و بستانکاران شرکا شرکت مادام که در حال فعالیت و بقا است و انحلال پیدا نکرده کلیه بستانکاران مطالبات خود را از شرکت مطالبه میکنند و در صورت عدم تکافو حق دارند از قاعده تضامن استفاده و بشرکا منفردا" و مجتمعا" رجوع نمایند .

 این قاعده مربوط ب بستانکارن شرکت است نه بستانکاران شخصی شرکا از جهت معاملاتیکه باخود آنان داشته اند . بنابراین پیش از انحلال شرکت بستانکاران شخصی شرکا حقی در دارائی شرکت ندارند ولی هر گاه شرکت تضامنی منحل شود قبلا" باید قروض شرکت از دارائی آن تادیه شود و اگر دارائی شرکت برای پرداخت قروض آن کفایت نکند بستانکاران شرکت حق دارند بقیه طلب خود را از تمام یا فرد به فرد شرکا مطلبه کنند و در اینصورت یعنی پس از انحلال بستانکاران شرکت و بستانکاران شخصی شرکا حقوق مساوی دارند و هیچیک بر دیگری حق تقدم ندارد . در عقیب این مطلب است که ماده 129 ق . ت . میگوید : طلبکاران شخصی شرکا حق ندارند طلب خود را از دارائی شرکت تامین یا وصول کنند ولی میتوانند نسبت به سهمیه مدیون خود از منافع شرکت یا سهمیکه در صورت انحلال شرکت ممکن است به مدیون مزبور تعلق گیرد هر اقدام قانونی که مقضی نمایند یا سهمی را که در صورت انحلال شرکت به بدهکار مزبور تعلق میگیرد با اقدام قانونی بحیطه تصرف در آورند .

بنابراین برای انحلال شرکت تضامنی بر مبنای مطالبه بستانکاران شرکا قانون تجارت مقرر داشته است که : طلبکارن شخصی شرکا در صورتیکه نتوانسته باشند طلب خود را از دارائی شخصی مدیون خود وصول کنند و سهم مدیون از منافع شرکت کافی برای تادیه طلب آنها نباشد میتوانند انحلال شرکت را تقاضا نمایند .  اعم از اینکه شرکت برای مدت محدود یا غیر محدود تشکیل شده باشد . مشروط بر اینکه لااقل شش ماه قصد خود را بوسیله اظهار نامه رسمی باطلاع شرکت رسانیده باشند . در این صورت شرکت یا بعضی از شرکا میتوانند مادام که حکم نهائی انحلال صادر نشده بتادیه طلب دائنین مزبور تا حددارائی مدیون در شکرت یا با جلب رضایت آنان بطریق دیگر از انحلال شرکت جلوگیری کنند .

ورشکستگی شرکت و شرکا همانطور که شرکت تضامنی نظر به شخصیت حقوقی و استقلالی در معاملات و روابط مالی خود ممکن است وقفه در پرداخت دیون وی حاصل شده و دچار ورشکستگی شود و اعلام توقف نماید برای شرکا یا بعضی از آنها هم امکان ورشکسته شدن هست . اما طبق صراحت ماده 128 ق. ت (( ورشکستگی شرکت ملازمه قانونی با ورشکستگی شرکا و ورشکستگی بعضی از شرکا ملازمه قانونی با ورشکستگی شرکت ندارد . ))

در این مورد قانون خواسته است از یک طرف مبانی شرکت تضامنی را هر چه مسحکم تر سازد و شرکا با اسنتاد به ورشکستگی شرکت نتوانند از زیر بار قروض شرکت شانه خالی کنند و از طرف دیگر حفظ حقوق بستانکاران را درنظر داشته است که با وجود ورشکسته شدن شرکت بتوانند مطالبات خود را از شرکا وصول نمایند زیرا با وجود آنکه مدیون شدن شرکت علاوه بر دارائی و سرمایه آن تسری بسرمایه خارجی شرکا میکند و در واقع مدیون شدن شرکت ملازمه قانونی با متوقف شدن شرکا ندارد. در صورت عکس یعنی ورشکسته شدن شریک که قانون گفته است ملازمه با ورشکستگی شرکت ندارد ولی موجب انحلال آن میگردد . زیرا بقا اعتبار هر یک از شرکا تاثیر در اعتبار شرکت دارد و چون انحلال غیر از توقف است . ممکن است شرکت تضامنی با داشتن دارائی کافی برای پرداخت دیون هم منحل گردد و در حال انحلال طبق ماده 127 ق.ت مادام که دارائی آن تقسیم نشده به ورشکستگی شرکت تضامنی میتوان حکم داد و از این راه حقوق بستانکاران را بهتر تضمین و تامین کرد . با این حال یعنی در صورتیکه یکی از شرکا ورشکسته شود طبق ماده 138 انحلال وقتی صورت میگیرد که مدیر تصفیه کتبا" تقاضای انحلال شرکت را نموده و از تقاضای مزبور ماه گذشته و شرکت مدیر تصفیه را از تقاضای انحلال منصرف نکرده باشد .

محدودیت شریک در شرکت تضامنی بموجب ماده 134 ق.ت دو نوع محدودیت یا در واقع ممنوعیت برای شریک پیش بینی شده است .

اولا" شریک شرکت تضامنی نمیتواند بدون رضایت سایر شرکا بحساب شخصی خود یا بحساب شخص ثالث اعم از شریک یا دیگری تجارتی از نوع تجارت شرکت انجام دهد .

ثانیا" شریک نمیتواند بدون رضایت سایر شرکا بعنوان شریک ضامن یا شریک با مسئولیت محدود در شرکت دیگری که نظیر تجارت شرکت تضامنی را دارد داخل شود .

تبدیل شرکت تضامنی به شرکت سهامی ممکن است مواردی پیش آید که سرمایه شرکت تضامنی برای انجام موضوع و مقصود شرکت تکافو ننماید و شریک یا شرکائی که نظر به شخصیت آنان مورد اعتماد شرکا بوده یا اعتبار و اهمیت لازم را داشته باشند پیدا نشود . در این صورت شرکت تضامنی میتواند با رعایت شرایط زیر بشرکت سهامی تبدیل شود :

اولا نسبت به دوره عمل شرکت تضامنی به تصفیه حساب با بستانکاران و ارباب معاملات اقدام کند و در واقع اصل تضامن را از بین ببرد .

ثانیا" این اقدام با رضایت همه شرکا باشد .

ثالثا" مقررات مربوط بشرکت سهامی را انجام دهد .

مقررات فوق از طبع و ماهیت شرکت تضامنی و صراحت ماده 135 قانون تجارت بدست آمده و ماده مزبور حالتی را پیش بینی کرده است که شرکت تضامنی بشکل سابق نمیتواند باقی بماند .  

فسخ شرکت سابقا" گفتیم که شرکتنامه حاکی از وقوع عقد شرکت است و اصولا هر قرار دادی که واقع میشود با پیدایش یکی از علل و شرایط قانونی یا با رضایت شرکا میتواند از بین برود .

فسخ در صورت تقاضای یکی از شرکا با تفاسخ در صورت تمایل و رضایت همه شرکا باشد دلیل برجواز است .

فسخ در صورت تقاضای یکی از شرکا یا تفاسخ در صورت تمایل و رضایت همه شرکا مشروط بشرایط زیر است :

اولا" – این حق در اساسنامه از شرکا سلب نشده باشد . بنابراین اگر اساسنامه ساکت باشد دلیل بر جواز است.

ثانیا" – تقاضای فسخ بقصد اضرار نباشد .

ثالثا" – تقاضای فسخ شش ماه قبل از فسخ کتبا" بشرکا اعلام شود .

بنابراین هم حق شرکا محفوظ است که با اقامه دلایلی کافی برای فسخ بتوانند عقد شرکت را فسخ کنند و هم رعایت حال شرکت تضامنی شده که با ابراز حسن نیت نه قصد  اضرار فسخ به عمل آید و در عین حال مدت کافی برای تصمیم سایر شرکا در این باب وجود داشته باشد .

 

 


مطالب مشابه :


شرکتهای تضامنی

از آنجایی که شرکت تضامنی بر اساس یک قرارداد (شرکتنامه) تشکیل می گردد، عمر آن محدود می باشد.




شركتهاي تضامني ...

شرکتنامه فقط در صورتی قابل تغییر است که همه ی شرکا رضایت داشته باشند . شرکتنامه باید به صورت




تشکيل شرکت با مسئوليت محدود - شرایط شکلی

اول - لزوم تنظیم شرکتنامه و نشر آگهی آن در قانون تجارت ایران نص صریحی در خصوص لزوم تنظیم




شرکتهای تضامنی

شرکاء در شرکتهای تضامنی کسانی هستند که شرکتنامه را قبل از تشکیل شرکت امضا کرده یا بعد از




شرکت های تضامنی

مقالات مرتبط با حسابداری - شرکت های تضامنی - مقررات راجع به فسخ شرکت و فوت شرکاء شرکتنامه




شرکت تضامنی

شرکت تضامنی موقعی تشکیل می شود که دو امر واقع شده باشد: شرکتنامه مطابق قانون تنظیم شده باشد .




شرکت های تضامنی

شرکتنامه مهم ترین پایه و اساس شرکت است و مسلم است که به هیچ وجه نمی توان آن را تغییر داد مگر




آشنایی با اصطلاحات انگلیسی مربوط به رشته حسابداری

Articles of incorporation شرکتنامه Assertions




حسابداری شرکتهای تضامنی

شرکتنامه شرکت در رابطه با تقسیم سود و زیان نکات اساسی زیر را بیان می دارد: 1- بهره ای معادل




شرکت تضامنی

فسخ شرکت – سابقا" گفتیم که شرکتنامه حاکی از وقوع عقد شرکت است و اصولا هر قرار دادی که واقع




برچسب :