تعریف تولید

تعریف تولید

تولید که بعضی از نویسنده گان ایرانی آنرا فر آوری نیز نوشته اند از اصطلاحت و واژه های علم اقتصاد، به معنی تهیه کالا و خدمات مورد نیاز با استفاده از منابع و امکانات موجود است و فعالیت تولیدی سلسله اقداماتی است که برای تبدیل منابع به کالا های مورد نیاز صورت میگیرد.

1-     به مفهوم وسیع تولید عبارت از ترکیب عوامل تولید غرض به وجود آوردن امتعه یا خدمات است. این اصطلاح تولید زیاد تر در اقتصاد ملی مروج بوده و تمام وظایف تصدی را مانند تهیه تولید به مفهوم ساده، تمویل و فروش را در برگرفته وهم پروسه تولید و خود تولید را با همدیگر اختلاط می بخشد.

2-     به مفهوم ساده تولید عبارت از ایجاد اشیا و خدمات غرض رفع احتیاجات است، این تعریف یک نقض عمده را داراست و آن اینکه استخراج مواد خام در تصدی های استخراج کننده را احتوا نمی نماید.

3-     تولید عبارت از توحید و انضمام امور اقتصادی و تخنیکی برای ایجاد اشیا و خدمات غرض رفع احتیاجات بشری و رسیدن به هدف نهایی تصدی(مفاد) میباشد.

برخی تولید را ایجاد فایده و مطلوبیت برای ارضایی خواسته های انسان میدانند و برخی دیگر تولید را انجام رشته ای از فعالیت های می پندارند که به وسیله آنها عوامل و منابع تولیدی تغیر شکل می یابند و به کالا ها و خدمات تبدیل می کردند. بطور کلی میتوان گفت که تولید عبارت است از روند ترکیب عوامل تولید برای تهیه کالاها و خدمات مورد نیاز بشر.

از تعریف فوق به وضاحت بر می آید که تولید جنبه تخنیکی و اقتصادی داشته و موضوعات استفاده از ظرفیت تخنیکی و اقتصادی، ترکیب مساعد عوامل تولید از لحاظ مولدیت و مصارف و بالاخره در نظرداشت احتیاجات و مفاد تصدی برای بقا و توسعه آن را احتوا می نماید. در اثر پیشرفت علم و تخنیک در چند دهه اخیر ضرورت مبرم احساس گردید تا تولید مطابق پرنسیپهای اقتصادی صورت گرفته و کمیت و کیفیت امتعه تولید شده بهبود یابد.

چون پیشرفت علم و تخنیک کار انسانی را تا اندازه زیاد به ماشن آلات تفویض می نماید و هم این وسایل سرمایه گذاریهای زیادی را ایجاب می کند پس صرفه جوی در مصارف تولید و لو که به فیصدی کم هم باشد، چون مبلغ سرمایه گذاری آن زیاد است، دارای اهمیت زیاد می باشد. این وظیفه صرف در صورت موجودیت معلومات افاقی ساحه های مختلف اقتصادی به طور احسن اجرا شده میتواند.

هر تصدی چه انتفاعی(تصدی که مفاد را بار می آورد) باشد یا غیر انتفاعی(تصدی که تولیدات خود را به قیمت تمام شد و یا پایین تر از آن به فروش می رساند) وظیفه دارد تا عملیه های مختلف اقتصاد تصدی مانند تهیه، تولید، فروش و امور مالی را به طور اقتصادی رهبری نموده و از منابع ملی طورشاید و باید استفاده نماید.

ترکیب عوامل تولید غرض تولید امتعه و خدمات با در نظرداشت پرنسیپهای اقتصادی نه تنها از نگاه خود تولید بلکه همچنان از نگاه مصارف دارای اهمیت خاص می باشد.

ترکیب عوامل تولید در تصدی های تولیدی  وخدماتی کار خیلی مشکل و پیچیده می باشد زیرا عوامل تولید در تصدیهای تولیدی و خدماتی کار خیلی مشکل و پیچیده می باشد زیرا عوامل تولید در تصدیهای تولیدی و خدماتی چه عوامل اصلی باشند یا عوامل کمکی بعضاً در داخل تصدی و بعضاً خارج از تصدی تهیه گردیده و برقرار نمودنه تسلسل در تولید مشکلات را بار می آورد.

ترکیب اختلاط عوامل تولید و تابعیت هرعامل تولید به یکدیگر موضوع مشکل بوده و پیدا نمودن یک ترکیب مساعد( نسبت مساعد) آنها به ساحه تولید و مصرف تعلق می گیرد.

مطالعات در مورد تولید سابقه بسیار طولانی دارد که اساس آنرا قانون بهره نزولی در زراعت تشکیل داده و در کتب اقتصادی ملی همواره به آن تماس گرفته می شود.

در شش دهه اخیر علمای علم اقتصاد کوشش نمودند تا تولید و مصرف را از نگاه ریاضی مطالعه نموده و مدلهای مختلف را به وجود آوردند.

تولید هدف نهایی تصدی نی بلکه هدف ضمنی می باشد زیرا در نظام سوسیالیستی هدف نهایی رفع احتیاجات مادی و کلتوری بوده رد حالی که درنظام سرمایه داری هدف نهایی فروش امتعه و بالاثر اکثری ساختن مفاد می باشد. ساختمان تولید چه به ارتباط یک تصدی باشد و یا به ارتباط یک تصدی باشد و یابه اترتباط بتمام تصدیها باید با ساختمان احتیاجات جامعه مطابقت داشته باشد در غیر آن در هرنظام اقتصادی اهداف متوقعه بر آورده شده نمی تواند. چون تولید بدون استفاده از آن مفهومی ندارد بنابر آن قرار دادن تولید به تنهایی در راس تمام فعالیهای اقتصادی درست نیست.

تولید، فروش، امور مالی و غیره موضواعتی اند کهبدون ارتباط با یکدیگر موجودیتشان بی مفهوم می باشد. تصدیهای مختلف برای تولیدات خود- میتود های مختلف تولیدی را به کار می برند. چون انتخاب یک میتود معین تولیدی و ترجیح دادن آن نظر به میتود های دیگر تا اندازه زیاد مربوط به مصارف تولیدی می باشد، از این سبب پیدا نمودن میتود مساعد تولید بدون در نظرداشت مصارف آن نا ممکن می باشد. جریان تولید که تهیه عوامل تولید، توزیع عوامل تولید بالای محلات کار و تولید و انسجام آنها را به حیث یک واحد تخنیکی و اقتصادی در بر دارد به پلانگذاری و سیع محتاج است که بازهم موضوع مصارف در پهلوی تولید به ظهور میرسد.

آمادگی دقیق تولید، کنترول متواتر کمیت و کیفیت تولیدات، کوتاه ساختن مدت دوران تولید، استفاده اقتصادی از عوامل تولید، در نظرداشت نوسانات فروش و تهیه موضوعاتی اند که بدون سنجش دقیق مصارف تولید را خیلی بلند می برد. پس گفته می توانیم که تولید و مصارف دو روی یک سکه بوده و در تحلیل اقتصادی لازم و ملوم یکدیگر شمرده می شوند.

در تولید ترکیب عوامل آن به گونه ای درست از موضوعات بسیار مهم و اساسی به شمار میرود که به صورت مختصر بدانها پرداخته میشود.

عوامل تولید:

عوامل تولید عبارت از امتعه ای است که به کمک آن در چوکات یک سیستم تولید در یک دوره معیین تولید صورت میگیرد. یعنی عوامل تولید امتعه ای است که به منظور استحصال تولید خدمت مینمایند. عوامل تولیدی که از مارکیت ها(خارج تصدی) تهیه میشوند، بنام عوامل اولی یاد میشوند. در حالیکه عوامل ثانوی عبارت از امتعه و خدماتی است که در چوکات سیستم تولیدیکه بوجود آمده اند دوباره در همان جا به حیث عامل تولید استفاده میگردند.

در یک پروسه تولیدی باید مقدار و تعداد عوامل تولید را که به منظور تولید لازمست اندازه گیری نمود. ولی در عمل مشکل خواهد بود تا تمام عوامل تولیدی را که در پروسه تولید سهم گرفته اند، تثبیت کرد. مثلا در تولیدات زراعتی یکتعداد زیاد عوامل طبیعی(محیطی) مانند اقلیم، کیفیت زمین و غیره حاوی اهمیت بوده که به مشکل میتوان همه ای این عوامل را باتمام جزییات تثبیت و اندازه گیری نمود. در عمل همان عوامل تولید در نظرگرفته میشوند که قابل تثبیت بوده و از نگاه اقتصادی و تخنیکی دارای اهمیت اند.

تفکیک عوامل تولید بر مبنی اقتصاد تصدی و ملی:

معمولاً در اقتصاد ملی از سه عامل تولید یعنی کار، زمین و سرمایه صحبت میشود که دو عامل اولی منحیث فکتور های اساسی و عامل سومی منحیث عامل اشتقاقی معرفی میشود.

چون عملیه تولید تصدی از پروسه تولید اقتصادی ملی متفاوت است، از این سبب عوامل تولید در اقتصاد تصدی به گونه دیگر تقسیم و طبقه بندی گردیده است که این طبقه بندی و تصنیف قرار ذیل است:

1-     عوامل ارشادی

2-     عوامل اساسی

3-     عوامل اضافی

عوامل ارشادی در برگیرنده مدیریت تصدی پلانگذاری، سازمان دهی و کنترول میباشد، در حالیکه عوامل اساسی فعالیت کار بشری، وسایل تصدی و مواد را در بر میگیرد. عوامل اضافی فعالیت های دولت، فعالیت ها موسسات بیمه، فعالیت های اتحادیه ها، فعالیت های انستیتوت های کریدتی و غیره را در بر دارد. توضیحات فوق را میتوان چنین خلاصه نمود:

عوامل اساسی:

کار بشری

وسایل تصدی

مواد

عوامل ارشادی:

میریت تصدی

پلانگذاری

سازمان دهی

کنترول

عوامل اضافی:

فعالیت های دولت

فعالیت های موسسات

فعالیت های اتحادیه ها

فعالیت های انستیتوت های کریدتی

ضریب تولید:

ضریب تولید در پیدا نمودن ترکیب مساعد عوامل تولید دارای اهمیت زیاد بوده و مفهومی را افاده می نماید که یک عامل معین و مشخص تولید با چه مقدار در استحصال یک واحد معین و مشخص تولید شده سهیم است. یا به عبارت دیگر ضریب تولید سهم عامل تولید را در حاصل نشان می دهد. فرض می نماییم که در تولید یک جوره بوت ازچهارم حصه کیلوگرام چرم، شش ساعت کار دستی و دو ساعت کار ماشینی استفاده گردیده است که در این صورت ضریب تولید سهم مواد، کار انسانی و کار ماشینی را در تولید یک جوره بوت نشان میدهد.

عوامل تولید تحدیدی یعنی عواملی که با مقدار تولید دارای یک رابطه مستحکم تخنیکی بوده و مقدار معین عوامل برای تولید معین ضرورت می باشد، ضریب تولید ثابت میداشته باشند در حالی که عوامل تولید تعویضی که در آن رابطه معین و ثابت بین عامل و حاصل وجود ندارد دارای ضریب تولید متحول اند.

چون اساس تولید را ترکیب کمی و کیفی پروگرام عوامل تولید تشکیل می دهد پس در عوامل تعویضی تولید نتیجه تصامیم متصدی در تعیین و تثبیت ضریب تولید موثر است. ضریب تولید نه تنها در بین تصدیها بلکه حتی در یک تصدی نیز به ارتباط تولیدات مختلف به صورت متفاوت می باشد زیرا در این مورد مصارف تمام شد رول عمده داشته و آن طریقه تولیدی انتخاب می گردد که دارای مصارف اصغری باشد.

ضریب تولیدی که بعضاً منحیث یک نسبت معین عامل و حاصل تعریف می گردد در تعیین میتود تولیدی مهم بوده و علاوتاً در پیدا نمودن ترکیب مساعد عوامل تولید از ترکیبهای متنوع متصوره کمک جویی می نماید. اگر در پروسه تولید تغییراتی که باعث تغییرات در ضریب تولید می گدند در تصامیم متصدی گنجانیده شده باشد در این صورت تحلیل ترکیب عوامل تولید شکل داینمک یا متحول را دارا بوده و اگر وضع بر عکس آن باشد تحلیل یک شکل ساکن را دارا می باشد.

رابطه تولید و مصارف:

طوری که قبلا تذکر داده شد در اثر ترکیب عوامل تولید، امتعه و یا خدمات تولید میگردد. اگر عوامل تولید متذکره قیمت گذاری گردند در این صورت مصارف عوامل تولید که در حقیقت مصارف تولید است به دست می آید. به همین ترتیب اگر امتعه تولید شده به قیمت بازار قیمت گذاری گردد از حاصل تولید صحبت می شود. از اینجاست که مصارف قیمتهای عوامل تولید را نشان می دهد وحاصل قیمت فروش امتعه تولید شده نامیده میشود.

پیدا نمودن مصارف عوامل تولید در عمل ساده می باشد چه وقتی که قیمت هرعاملی همرای مقدار استفاده شده عامل مذکور ضرب گردد حاصلضرب جمیع عوامل تولید مصارف تولید را نشان میدهد. نا گفته نماند که سنجش تمام مصارف به این سادگی صورت نگرفته بلکه بعضی از مصارف از لحاظ مشکلات تعیین  سهم شان در تولید تخمین میگردد. به همین ترتیب پیدا نمودن حاصل تولید کار مشکل نبوده و از حاصل ضرب مقدار و قیمت امتعه تولید شده به دست می آید.

قیم عوامل تولید که مارف عوامل مذکور و در نتیجه مصارف تولید را تشکیل می دهد در ترکیب عوامل تولید رول مهم داشته و متصدی کوشش می نماید تا عملیه تولید یک متاع معین را با قیمت تمام شد نازلترین به راه انداخته و از چنین عوامل تولید زیادتر استفاده نماید که قیمت نازلتر داشته باشد. فراموش نباید کرد که صرف عامل مصارف میار خوبی برای ترکیب عوامل تولید شده نمی تواند چه ممکن یک عامل تولید ارزانتر باشد ولی بالای کیفیفت تولید تأثیر منفی داشته باشد.

روی این اساس در تصامیم ترکیب عوامل تولید نه تنها مصار آنها بلکه در پهلوی آن تأثیر عوامل تولید بالای کیفیت متاع تولید شده نیز سهیم می باشد. به طور مثال مصارف کار کارگر فنی نسبت به کار کارگر غیرفنی به صورت عموم زیادتر است ولی ضرور نیست تا کار گر ماهر و فنی توسط کارگر غیر ماهر تعویض گردیده و صرف عامل مصارف مد نظر گرفته شود و یا وسایل مدرن و پیشرفته تخنیکی شاید مصارف تولید را نسبت به وسایل کهنه و قدیمی بلند ببرد اما در صورتی که باعث بهتر شدن کیفیت تولید گردد این مصارف اضای قابل قبول می باشد. حاصل و مصرف عوامل تولید طوری با هم رابطه مستقیم دارند که علمای علم اقتصاد تصدی به آنها یک رابطه تابعیت را قایل اند که البته این رابطه از لحاظ کمی صدق نموده ولی از نگاه کیفی قابل شک و تردید است. به این مفهوم که اگر عوامل تولید زیادتر به کار روند، تولید و در نتیجه حاصل متناسب به آن ازدیاد می یابد مگر در صورت عین عوامل تولید با کیفیبت بهتر نیز امکان ازدیاد تولید و در نتیجه ازدیاد حاصل متصور است.

انواع و اشکال تولید:

الف- رابطه تولید، فروش وگدام

چنانچه قبلا اشاره شد تحقیق مارکیت مقدار تخمینی امتعه قابل فروش تصدی را تثبیت نموده و پلان فروش آن را احتوا می نماید. به تعقیب آن پلان تولید که مشتمل بر پلان پروگرام تولید و پلان عملیه تولید است طرح گردیده و به اساس آن ضرورت عومل تولید و تعیین میتود تولیدی برای انواع و اشکال مختلف تولیدات تعیین میگردد.

میتود تولید این معنی را افاده می نماید که در تولید به چه پیمانه از نیروی کار با ماشین آلات و یا هر دو استفاده شده و هم تناسب آنها به کدام اندازه باشد. بر علاوه تصمیم این مسأله را نیز شامل می شود که ماشین آلات خود کار، نیمه خود کار و یاماشین آلات دستی به چه پیمانه و چه تناسب انتخاب گردد. از این سبب موثریت پروسه تولید وابسته به چنین تصامیم و اداره می باشد. اداره تولید تابع نوع و شکل تولید باید با اداره تولید مطابقت تام داشته باشد.

درعمل دیده میشود که تولید منفرد، تولید(سیریل)، تولید کتلوی، تولید ورکشاپی و غیره از نگاه شکل اداره مختلف بوده و اداره تولیدی با مشخصات تولیدات عیار ساخته میشود. نوع تولید تعیین می نماید که آیا مقدار تخمینی قابل فروش باید به حیث اساس ظرفیت تولیدی قرار داده شود و یا اینکه ظرفیت تولیدی از نگاه مصارف مهم بوده وفروش باید به آن مطابقت داده شود.

اکثرا فروش اساس تولید را تشکیل داده و بعضا تولید نیز منحیث اساس فروش قرار داده میشود. در هردوصورت فوق الذکر مشکلات گدام با مصارف مربوطه آن(مصارف ربح سرمایه، مصارف بیمه، کرایه گدام، مصارف انرژی، ضایعات، نگهداری) جلب توجه می نماید.

تصدیهایی که در موعد معین، مقدار فروش معین دارند، برای شان آسانتر است تا مقدار تولید خود را با فروش تخمینی مطابقت دهند ولی یک تعداد تصدیهایی وجود دارند که فرششان تابع نوسانات موسمی، نوسانات تقضا، نوسانات در تهیه مواد خام و امثال آن بوده و مجبوراً باید گدام ذخیره داشته باشند. از بین بردن این معضله در عمل طوری صورت می گیرد که در وقت کاهش فروشات متاع گدام گردیده و در وقت افزایش فروش از گدام استفاده به عمل آمده و یا اینکه فروش متوسط هفته وار، ماهانه و یا سالانه تثبیت گریده و به اساس آن تولید امتعه صورت می گیرد.

به هر صورت انصراف از گدام نا ممکن بوده و متصدی باید مقدار مساعد تولید و فروش را دریافت نماید. مقدار مساعد تولید و فروش نظر به تولیدات فرق می نماید که اینک به ارتباط انواع و اشکال تولیدات تذکر داده میشود.

ب- تولید منفرد:

از تولید منفرد وقتی صحبت می شود که از یک شی معین صرف یک واحد در یک زمان معین تولید شده و در زمان بعدی شی دیگر ویا همان شی با تفاوت زیاد از شی اولی تولید گردد مثلاً ساختن بند و انهار، ساختن پلها، شفاخانه ها، کشتیهای بزرگ، کوره های ذوب آهن مخصوص و غیره.

مشخصه عمده این شکل تولید این است که تکرار درعملیه تولید به ملاحظه نرسیده و ارگ تکرار قسمی به ظهور رسد بازهم کدام نوآوری در استفاده عوامل تولید و تغییرات قسمی یا کلی در خود تولید دیده میشود. همچنان متصدی ضرورت ندارد تا پروگرام ثابت تولیدی داشته باشد زیرا که تولید برای مارکیت صورت نگرفته بلکه به اساس فرمایش تقاضا کننده صورت میگیرد.

عدم تکرار عملیه تولید یک معضله بزرگ را با خود بار می آورد و آن این است که هر بار باید یک مدل جدید طرح گردیده، ماشین الات و کار گران باید شکل همه کاره را داشته باشد.

محل تأسیس تصدیهایی که با تولید منفرد سر وکار دارند ثابت نبوده و سمعمولا محل تأسیس محل تولید میباشد.

تولید منفرد دارای نواقص زیاد بوده که عمده ترین آن عبارت اند از:

1-     کار مقدماتی فوق العاده زیاد و بالاثر مصارف زیاد را ایجاب می نماید.

2-     به کار انداختن ماشین الات همه کاره که نسبتا قیمت باها بوده ایجاب نموده و به این ترتیب مصارف تولید را بلند میبرد.

3-     عدم توازن در استفاده از ظرفیت ماشین آلات و ایجاد ظرفیتهای خالی بین تولیدات مختلف.

4-     نگهداشت بزرگ ذخایر مواد نیمکاره و مواد خام با مصارف مربوطه آن.

5-     به وقوع پیوستن خلاها در پلانگذاری و اداره تصدی.

6-     عدم توانایی در تعیین ضرورت عوامل تولید.

ج- تولید سیریل

علامه مشخصه تولید سیریل این است که از یک و یاچند امتعه به اندازه محدود تولید گردیده و اختلافات تخنیکی بین هر سیریلی به ظهور می رسند. مثال بر جسته تولید سیریل تولید انواع مختلف موتر ها است که توسط یک تصدی واحد تولید می شوند. فابریکه موتر سازی بایر در آلمان فدرال موتر های((B.M.W و میرسیدیز بنز را به انواع و اشکال مختلف تولید می نماید که هر نوع آن تخنیک تولیدی علیحده را دارا بوده و تولید هر نوع آن به نام تولید سیریل یاد می شود.

این نوع تولید نیز دارای نواقص و مزایای ذیل می باشد.

1-     نقض مهم تولید سیریل در آن است که بعد از سیریی وسایل تولید باید برای سیریی دیگر آماده گردند که این کار وقت عاطل را بار آورده و مصارف تولید را بلند میبرد.

2-     تغییر ماشین آلات مدت مقدماتی زیادی را ضرورت داشته و بنابر آن از شروع تولید باعث مصارف میگردد.

3-     تعیین سیریل مناسب و مساعد کار مشکل بوده، کمبودی در آن تقاضا را مرفوع نساخته و ازدیاد در آن باعث مصارف

گذام و بعضاً در صورت تغییر مود با عث عدم فروش امتعه می گردد.

4-     ضرورت به چنین کار گران ماهر که در چند رشته معلومات و مهارت داشته باشند، نقض دیگر این نوع تولید به شمار میرود.

مزیتهای تولید سیریل

1-     پرزه جات ستندرد شده قبلا تولید گردیده و عملیه تولید را سریعتر می سازد.

2-     عیار ساختن تولید تصدی با تقضا نسبت به انواع دیگر تولیدات سهلتر است.

3-     هر قدر سیریل بزرگتر باشد به همان اندازه مصارف ثابت فی واحد سیریل کمتر میگردد.

4-     بدون آنکه ماشین الات جدید تهیه گردد تغییرات انها نوع جدید تولید را مهیا میگرداند.

5-     چون فیصدی زیاد تصدیهای صنعتی شکل تولید سیریل را دارا میباشد بنا بر آن تجارب کافی استفاده مساعد از این نوع تولید موجوداند.

6-     طرح و تطبیق پلان تولیدی از نگاه مکان و زمان اسانتر است.

اینکه تعداد هر سیریل چند باشد سوالی است معقول، اما جواب آن نسبتاً مشکل است. گرچه بعضی از میتودهای الجبری آن را به سهولت تعیین می نماید ولی نتیجه ان در عمل موثر نیست چه تعیین مساعد مقدار سیریل مربوط به عوامل مختلف مانند ظرفیتهای در دست داشته، پیشرفت تخنیکی، تغییر تقاضا، قوه خرید مستهلکین و غیره می باشد که هم این عوامل شکل متحول داشته و بالای حجم سیریل تاثیر مستقیم دارند.

در تولید سیریل از ماشین آلات زیاد نسبت به تولید منفرد کار گرفته شده و هم در پهلوی کار گران ماهر و فنی کار گران غیر فنی کار می نمایند. فعالیت کار گران غیر فنی زیادتر در ساحه ساختمانی به ظهور میرسد.

د- تولید کتلوی:

در تولید کتلوی از یک متاع معین بدون وقفه به اندازه فوق العاده زیاد تولید گردیده و عملیه تولید ان شکل دوامدار می داشته باشد. همچنان شده میتواند که دو یا زیادتر از دومتاع نیز در پروسه تولید کتلوی جاداشته باشند. این موضوع زیادتر در تصدیهایی که با مواد و تولیدات کیمیاوی سر وکار دارند صدق مینماید زیرا که بسیاری از تصدیها تولید کننده مواد کیمیاوی زمانی که یک متاع معین را تولید می نمایند، مجبوراً باید آمادگی برای تولید ضمنی این امتعه نیز داشته باشند مثلا در تولید گاز روشنی، گاز آمونیاک کوکس، قیر و غیره نیز خواهی نخواهی تولید می گردد.

تصدیهای نسبتاً زیاد وجود دارند که به شکل کتلوی تولید می نمایند مثلاً تصدیهای شکر سازی، تصدیهای سمنت سازی، تصدیهای سیگریت سازی، تصدیهای بریکت سازی و غیره از این نوع تصدیها به شمار میروند.

تولید کتلوی دارای مزایای زیاد بوده و مهمترین آنها عبارت اند از:

1-     چون عین مواد خام به مقادیر زیاد به کار میرود بنابرآن تهیه آن با تنزیل و تخفیف همراه بوده و مصارف تولید را کمتر میسازد.

2-     آمادگی مقدماتی تولید محض یک مرتبه بوده و وقت عاطل تولید چندان به ظهور نمی رسد.

3-     چون تولید به مقدار زیاد صورت می گیرد لذا مصارف تمام شد ثابت فی واحد آن شکل نزولی دارد.

4-     ماشین آلات تولید یکنواحت به کار رفته و قیم شان نسبتاً نازل می باشد.

5-     کارگرانی که باید در چندین رشته مهارت داشته باشند ضرورنبوده بنابرآن تعویض شان کار آسان است.

6-     تولید به شکل نوار متحرک و یاخودکار صورت گرفته و مصارف ترانسپورت داخل تصدی شکل اصغری می داشته باشد.

نواقص تولید کتلوی:

1-     چون پروسه تولید با هم بسته است لذا جزیی ترین اخلال در آن باعث اخلال کلی می گردد.

2-     چون پروسه تولید قطع نمی گردد لذا مقدار اضافه تر به کدام ضرورت داشته و بالای قیمت تمام شد تأثیر وارد می نماید.

3-     تهیه مواد خام باید توسط قرارداد های درازمدت تضمین گردد که تخمین نوسانات قیم و بالاثر پلانگذاری آن مشکلات را بار می آورد.

پیشرفت علم و تخنیک زمینه آن را مساعد گردانیده است تا اکثر تولیداتی که قبلا به شکل سیریل یا به شکل سورتی تولید میگردیدند. شکل تولید کتلوی را به خود گرفته و از به وجود آمدن وقت عاطل تولید در اثر تغییر ماشین آلات برای سیریل و یا سورت جدید جلوگیری گردد.

چون تولید کتلوی تابع تنظیم سلسله ماشینها است لذا کشوشش می شود تا سلسله های متذکره کوتاه تر گردیده و تغییرات درانها باعث آن گردد تا در تولید سیریل نیز از آن استفاده گردیده و هم توسط این امر از اخلال تمام جریان تولید، در صورت اخلال قسمی در سلسله ماشینها خود داری به عمل آید. از اینجاست که لوفهل هولخ تولید کتلوی را به دو حصه تقسیم نموده و برای هریک آن مثالهای مشخص را ذکر می نماید. از نگاه این عالم تولید کتلوی به شکل ابتدایی(طبیعی) و به شکل ثانوی(تخنیکی و اداری) به ظهور میرسد. مثالهای شکل اول عبارت از معادن، موترسازی، بسیاری از تصدیهای تولید مواد کیمیاوی و غیره بوده در حالی که مثالهای شکل دوم آن عبارت از رادیو سازی، یخچال سازی، لباس سازی و امثال آن میباشد.

ه- تولید سورتی:

تولیداتی که از نگاه محتوای مواد و تولید آنها با هم شباهت داشته و به مقدار نسبتا زیاد ولی کمتر از تولید کتلوی تولید گردند، به نام تولید سورتی یاد میشوند. این نوع تولید مانند تولید سیریل مقتضی تغییرات وسایل به طور وقفی غرض عیار ساختن ماشین آلات برای سورت جدید می باشد. تولید شکل دوامدار نداشته و در وقفه های معین اخلال می گردد.

با وجودیکه برای تولید سورتی از یک نوع ماشین آلات کار گرفته میشود ولی با آنهم آمادگی مقدماتی هر سورت یک مدت عاطل کار و وسایل را ضرورت دارد. برای اینکه مدت عاطل متذکره کمتر گردد لازم است تا از هر سورت به مقدار نسبتاً زیاد تولید گردد. معضله این میتود موضوع گدام و مصارف مربوط آن می باشد چه فروش سورت زیاد ممکن در پلان گنجانیده نشده باشد ولی تولید آن صورت گیرد. لذا وظیفه متصدی این است تا مقدار سورت مطلوب را قبلا دریافت نموده و در تولید آن اقدام نماید. اگر یک تصدی پیراهنهای مردانه، زنانه، طفلانه و غیره را از تکه های مختلف تولید نماید مجبور است تا برای تولید هر کتگوری آمادگی علیحده بگیرد که این نوع تولیدات عبارت از تولیدات سورتی می باشند. به همین ترتیب تصدی بوت سازی با آنواع مختلف بوتها و تصدی دریشی سازی با انواع مختلف دریشی سرو کار دارند که تولیداتشان برای هر کتگوری اشخاص شکل سورتی میداشته باشد.

نواقص و مزایای تولید سورتی با نواقص و مزایای تولید سیریل شباهت داشته و هم پروسه تولید مشابه را دارا می باشند به این تفاوت که در تولید سیریل ساختمان هر پروسه تولید از نگاه تخنیکی علیحده بوده و تولید یک سیریل توسط ساختمان تخنیکی تولید سیریل دیگر مسیر نیست، در حالی که در تولید سورتی از عین ساختمان تخنیکی تولید با کیم تغییرات برای اهداف تولید سورتی مختلف استفاده میشود. تعیین و تثبیت سورت مساعد از یک طرف مربوط به مصارف امتعه و استفاده دارایی سیال و از جانب دیگر مربوط به تقضای مارکیت است زیرا که ازدیاد یک سورت مشخص مصارف تولید را پایین آورده در حالی که نبودن تقاضا هم چنان خطر تغییر تقاضا در اثر تغیییر مود در تولید سورتی نسبت به انواع و اشکال دیگر تولیدات زیاد تر به مشاهده رسیده و توجه جدی متصدی را ضرورت دارد.

و- تولید ورکشاپی:

مشخصه ای عمده تولید ورکشاپی این است که تولید در محلات مختلف کار صورت گرفته و تقسیمات وسایل فعالیتگاهی دارای عدم تسلسل می باشد. در این نوع تولید یک طریقه واحد تولیدی وجود نداشته و حرکت امتعه تولید شده توسط محلات مختلف که درانها ماشین آلات و نیروی کار وجود دارند، تعیین میگردد. تولید ورکشاپی مصارف تولیدی که به ترانسپورت داخلی ارتباط میگیرد، فوق العاده بلند میبرد زیرا که خط السیر اتعه توسط خط السیر محلات تولید قسمی تعیین و تثبیت می شود.

تصدیهایی که با تولید ورکشاپی سرو کار دارند، مجبور اند تا محلات کار تولید را طوری تنظیم نمایند که مصارف ترانسپورتی به حد اثل ان برسد. تجربه عملی نشان داده است که مصارف ترانسپورتی به حد اقل آن برسد. تجربه عملی نشان داده است که مصارف ترانسپورت تولید ورکشاپی به صورت عموم بلند تر از مصارف ترانسپورتی انواع دیگر تولیدات و باللخص تولید خود کار و تولید نواری می باشد.

نقیصه مهم دیگر تولید ورکشاپی این است که مدت عاطل کار، وسایل و آمادگی فوق العاده زیاد بوده و عملیه های مختلف تولید مدت انتظار را ضرورت دارند. تولید ورکشاپی ایجاب گدامهای بینی بزرگ را نموده و مصارف تاسیس زیادی را با می آورد.چون عملیه تولید ورکشاپی معمولاً نسبت تشکیلات مغلق پروسه تولید استفاده میشود چه بعضی تولیدات بدون تشکیل ورکشاپی مشکل به نظر میرسد.

ماشین آلات که در تولید ورکشاپی به کار میروند بالعموم شکل چندین عملیاتی داشته که این امر در مهارت و تخصص کرگران در تولیدات مختلف کمک می نماید. بر علاوه اگر از طریقه مزد اکورد فی واحد و یا اکورد و قتی استفاده شود نقیصه عدم کنترول پروسه تولید نیز تا اندازه ای بر طرف میشود.

در تولید ورکشاپی از گروپهای مختلف ماشین آلات استفاده گردیده و هر گروپ آن وظایف مشخص را به عهده دارند، این نوع تولید زیادتردر تولیدات منفرد به مشاهده میرسد.

 


مطالب مشابه :


ایمنی ماشین آلات و خطرات مکانیکی

تعریف ماشین ماشین ، مجموعه ای از قطعات متحرک و ثابت میباشد که این مجموعه بر روی فریم (قاب




تعریف خودرو

تعریف خودرو توانست خط تولید و مونتاژ این اتومبیل‌ها را توسعه دهد تا تولید ماشین‌ها سریع




تعریف صنعت

ماشین آلات صنعتی - تعریف صنعت - اگر تمام فعالیت‌های اقتصادی را که با تولید کالا و خدمات با




تعریف مکانیزاسیون و اهمیت ماشین در کشاورزی

مكانیزاسيون ماشینهای كشاورزي - تعریف مکانیزاسیون و اهمیت ماشین در کشاورزی - مکانیزاسیون




ماشین ابزار چیست؟

مهندسی نقشه کشی و طراحی بدنه - ماشین ابزار چیست؟ - فروش ویژه نقشه های صنعتی - مهندسی نقشه کشی




تعریف تولید

تعریف تولید. تولید ماشین آلات که در تولید ورکشاپی به کار میروند بالعموم شکل چندین عملیاتی




تعریف فرآیند سایشی(ماشین های سنگ زنی)

به وبلاگ تخصصی ساخت و تولید خوش آمدید. - تعریف فرآیند سایشی(ماشین های سنگ زنی) - آذربایجان




فروش دستگاه تعریف کلید تمام خودروهای سواری زیر قیمت بازار

فروش دستگاه های دیاگ عیب یاب ماشین خودرو - فروش دستگاه تعریف کلید تمام خودروهای سواری زیر




تعریف بازی

تعریف بازی. تعریفی پسران، بیشتر اوقات با استفاده از مکعب ها، ماشین، آدمک های یک شکل با




مشخصات ماشین های تزریق پلاستیک

ساخت و تولید - مشخصات ماشین های تزریق پلاستیک - قالب سازی - ماشین افزار - جیک و فیکسر-آموزش نرم




برچسب :