فلیپ جانسون ومهمترین آثار وی
1 - معرفی معمار
جانسون : هنر با پی گیری روشنفکرانه کاری ندارد. یعنی اصلا نباید در دانشگاه باشد. هنر باید ذره ذره تمرین شود…. باید مرا ببخشید.
زندگی نامه فلیپ جانسون:
تولد در کلیولند به سال 1906،از سال 1923 تا سال 1930 در دانشگاه هاروارد در رشته زبان شناسی تحصیل کرد و به سال 1927 تحصیلات خود را در زمینه فلسفه از دانشگاه هاروارد به پایان رساند. اولین ملاقات وی با میس واند روهه در سال 1928 انجام گرفت. در این هنگام وی به عنوان دانشجو به اروپا سفر می کرد ، پس از بازگشت از مسافرت که آن را مهاجرت می نامید،(از سال 1930 تا سال 1936 ) اولین مدیر دپارتمان معماری موزه هنرهای معاصر (MOAM) نیویورک بود. مدتی بعد به هاروارد برگشت و زیر نظر والتر گروپیوس و بروئر در معماری آموزش دید (1943-1940)، و از سال 1942 تا سال 1946 در کمبریج ماساچوست،دفتر شخصی داشت. در سال 1946 بار دیگر مدیر دپارتمان معماری موزه هنر های معاصر شد ، و از سال 1954 در نیویورک در زمینه بخش خصوصی به کار معماری پرداخت. (از سال 1964 تا سال 1967 با ریچارد فاستر ،و تا سال 1967 با جان بورگی همکاری داشت. )اولین جهت گیری او نسبت به معماری مدرن و پیشگام اروپایی قبل از سال 1927 بود، به خاطر مقاله ای که نظریه پرداز بزرگ معماری راسل هیچاک نوشته بود ،و در دهه ء 1930 یکی از مهمترین معماران آمریکایی در رواج این سبک بود. مقدمات اولین سفر میس واندر روهه را به نیویورک تدارک دید (در این شهر میس واندر روهه در آینده آپارتمان شخصی او را طراحی کرد ) همچنین مسافرت لوکوربوزیه را او ترتیب داد ،و در سال 1932 با همکاری هیچاک کتاب مهم و معروف اینترنشنال استیل را به رشته تحریر کشید و منتشر کرد. کتابی که جنبش مدرنیسم را به مثابه گرایشی در فرم بدون ارجاع به مبانی ایدئولوژیک و اجتماعی مورد بررسی قرار داده بود.از این رو اصطلاح اینتر نشنال استیل (سبک جهانی )کاربرد وسیعی یافت. (اصولا این نام گذاری از طرف آلفرد بار که مدیر MOMA بود پیشنهاد شد) در سال 1940 فعالیت های تبلیغاتی او در حرفه روزنامه نگاری الهام بخش کارهای آتی او گردید. و به تجربه عملی در زمینه معماری روی آورد. اولین کار اجرایی او ساختمان خانه شخصی اش بود که در 1942 در کمبریج ماساچوست ساخته شد همچنین در 1949 ساختمان سراسر شیشه ای شخصی خود را در نیوکان طراحی کرد، که به طور کلی تحت تاثیر خانه فارنس ورث میس واند روهه درپلانو، که در1945 طراحی شده بود، قرار داشت. کار زیبای منشوری شکل شیشه ای به وضوح نشان دهنده استقلال فردی او در روش بود ،این بنا در محوطه ای پارک مانند مکان یابی شده ودررابطهء همجواری با مهمانسرا و استخر زیبای پشت ساختمان، نشان دهنده شیوه و گرایش های خاص احساسی او بود. حمام دایره ای شکل مرکز ساختمان نشانه توجه به فرم های ساده هندسی بود و نیز به شیوه میس واندر روهه که همواره بر آن بود تا قاب های سازه ای معماری را به وضوح در آرایش ظاهری نماها نمایان سازد ، کارهای او از همان وسواس و نهایت دقت در اجرای جزییات ساختمان برخوردار بود. فلیپ جانسون نه تنها به استادان راسیونالیسم آلمانی، بلکه به معمارانی همچون لدو وشینکل ، که هیچاک آنان را معماران رمانتیک کلاسیک نامیده بود، گرایش داشت. در آینده چند ساختمان بسیار ساده و زیبا طراحی کرد، از جمله خانهء هوگسون در نیوکان وخانه اونتو در ایروینگتون نیویورک (که هر دو ساختمان با همکاری نیویورک چنین ترکیب بندی دقیق باغ سازی محوطه موزه موما را در 1953 طراحی کرد.) با همکاری لنذر ساختمان کنیسه اسرائیل را در بندر چستر نیو یورک طراحی کرد(56-1954)،چشم انداز شیوه التقاطی او گسترده تر شد و به طور کلی به تجربیات جسورانه تری روی آورد، به ویژه به لحاظ تلون و تنوعی که در شیوه تاریخ گرائی به وجود آورد. تجربئات ساختاری که در این زمینه انجام گرفت شامل:ساختمان کلیسای روفلس در نیوهارمونی ایندر یانا(1960)، ساختمان گالری یادوارهء شلدون دانشگاه نبراسکا درلینکن (1963)، و همچنین ساختمان تئاتر نیویورک است که در فاصله سال های( 64-1960) ساخته شد، و یکی از بخش های وابستهء مجموعه مرکز لینکن بود که توسط هاریسون و آبرامویتز به شیوه سنتی مدرسه باوهاوس طراحی شده بود و با معماری آمریکا به خوبی هماهنگی داشت. با اعتنا به این واقعیت که او به طور همزمان با میس واند روهه در طرح صلب و دگم اندیشانه ساختمان سیگرام همکاری داشت که از سال 1954 تا 1958 در نیویورک به اجرا در آمد و این نشانه آن است که او از اعتقادات زیبایی شناسانه یکدستی برخوردار نیست.
این تغیرات پیش بینی نشده و تلون در کارهای بعدی او آشکار است. ساختمان برج آزمایشگاه زمین شناسی کلاین در دانشگاه یئل که در بین سال های 64-1962 ساخته شد، برج نمادین و نیرومندی است که وقار تاریخی اش یادآور کارهای لوئی کان است. ساختمان موزه هنرهای معاصر جنوب تگزاس در کورپوس کریستی، که در 1972 به اتمام رسید، مجموعه سفید رنگی است که با احجام ساده هندسی ترکیب بندی شده است. ساختمان مرکزی مینیاپولیس،ids(سرمایه گذاری های مختلف خدماتی) که در سال 1973 به اتمام رسید، یکی از اولین ساختمان هایی است که شامل ساختمان های اداری و هتل بود، با یک سرسرای بزرگ عمومی، الگویی که در مقیاس وسیع تر توسط جان پورتمن توسعه یافت. ساختمان مجموعه پنزوئیل پلاس از 1970 تا 1976 در هوستون ساخته شد، که شامل دو حجم ساده برش خوردهء شورانگیز بود،ساختمان برج های دفتری با پوشش آئینه سیاه و یک هال بزرگ سراسر شیشه ای که در بین حجم به مثابه عاملی وحدت بخش به آرامی قرار می گیرد.
در دههء 1980 طنزپردازی های شورانگیز او به نقطهء اوج شکوهمندی رسید. در 1980 ساختمان کریستال- کاتدرال(کلیسای جامع بلورین) در گاردن گرو نزدیک لس انجلس را طراحی کرد. ساختمان عظیم شیشه ای که فضا های بسته با نورپردازی های خیره کننده داشت. ساختمان at&t که در فاصله 1978تا 1983 در نیویورک ساخته شد، آسمان خراشی است که پوشش های بدنه بیرونی آن آمیزه ای از سبک گوتیک ، رنسانس، نئوکلاسیک، و المان های سبک آرت دکو است. همچنین پروژه در حال اجرای دو ساختمان ppg (ساختمان سطوح شیشه ای پیتسبورگ) که در پیتز بورگ ساخته شد، یک ساختمان شبیه به ملیله دوزی است، به شیوه نئوگوتیک سرچارلز باری و آ. وی. پوگین که در واقع نوعی ادای احترام خاشعانه به شیوه نئوگوتیک ساختمان های دانشگاهی پتربورگ بود.وی همواره بر آن بود که در معماری امریکا تاثیر گذار بماند. به همین لحاظ به آسانی و به نحوی شورانگیز و به شیوه مدرنیسم در دهه 1930و1940 در معماری امریکا تاثیرگذار شد و بعدها یکی از پیشگامان جنبش مدرنیسم به شمار آمد، هر چند شکوهمندی قهرمانانه او از مفهوم زیبائی شناسانه خاص و با ثباتی برخوردار نبود و پالایش طنز آمیزش، صرفا از نظر فرم و ایجاد نوعی جذبه در معماری به صورت کاذب مورد تقلید قرار گرفت، برای طرفدارانی که دغدغه آنان فقط نوعی نوع آوری در ظاهر سازی و ارضاء خواسته های عامیانه بود.
2- بیشتر با جانسون آشنا شویم
فلیپ جانسون فرزند یک حقوقدان ثروتمند،ویک لغت شناس،که از طریق فعالیت های تخصصی اش تحت تاثیر موضوع تاریخ هنر قرار گرفته بود، تالیفاتش در نهایت به کارهای علمی منجر می شد، او طی دهه 1930، مدیر بخش معماری موزه هنرهای مدرن نیویورک بود،در1930 با لودویگ میس- وان درروهه در اروپا ملاقات کرد، و در 1932 همراه هنری راسل هیچاک کتاب موفق سبک بین المللی معماری از 1922 را تالیف کرد ودر 1949-1947 پس از یک دوره تحصیل در دانشگاه هاروارد زیر نظر مارسل بروئر در ملک شخصی اش درنیوکان (کنعان جدید )در کنتیکات، برای خود خانه ای ساخت به نام خانه شیشه ای. این ساختمان به طور مشهود نشان دهندهء تاثیرات میس وان در روهه و یادرآوری است از تصور دقیق او در خانه فرانس ورث، که در حدود همان زمان(50-1945)ساخته شده بود، معهذا جانسون در این کار به سوی آفرینش یک اثر مستقل گام بر میداشت که عبارت بود از یک ساختمان اصلی منشوری کاملا از شیشه و فولاد با یک مهمانخانه دارای حالت شدیدا منشوری از مصالح بنایی و یک استخر شنای دایره ای شکل بود. خانه شیشه ای صاف و ساده و زیبا ، به کمک یک سکوی کوتاه آجری کمی بالاتر از سطح زمین قرار گرفته بود. این سکو در عین حال که جدا کننده آن از زمین بود عامل پیوند آن با زمین نیز بود. خموشی ماهرانه این اثر احیا کننده موضوع معماری سکوت است.
فیلیپ جانسون در طی دوران عمر خود به یکی از قدرتمندترین معماران عصر بدل گشت. او نه تنها یک معمار نبود، بلکه یک مورخ، نویسنده، منتقد، مدیر موزه و... نیز بود. در سال 1949، پس از گذشت سالیانی که به عنوان اولین مدیر موزۀ هنرهای مدرن در بخش معماری به کار خود ادامه میداد، خانهای شخصی برای خودش در New Canaan واقع در Connecticut طراحی نمود، همان موضوع پایان نامهاش نیز بود و به خانۀ شیشهای معروف گشت. او نشان افتخارآمیز مدرسۀ بینالمللی معماری را برای نمایشگاهی در MOMA دریافت نمود. جانسون اولین ملاقات میس وندرروهه و لوکور بوزیه را به کشورش ترتیب داد. جانسون و میس آپارتمان نیویورک را طراحی نمودند، و بعدها وی تمایل خود را برای همکاری با میس در مورد ساختن آسمان خراش سیگرام نشان داد. وی در دهۀ 50 در نحوۀ نگرش خود تجدید نظر نمود، اوج این مسأله در کار جنجالی و بحث برانگیز آن دوره، به نام ادارۀ کل AT&T بود، که اکنون به آن قلۀ Chippendale میگویند و در نیویورک واقع است. در سال 1967 با گروه معماری جان بورگی شروع به همکاری نمود و این همکاری تاسال 1987 ادامه داشت و محصول این 20 سال خالی از شگفتیها نبود. در سال 1979 اولین جایزۀ پریتزکر به وی اهداء شد، در متن تقدیر از او چنین گفتند)): به خاطر توانمندی و استعدادش در کار و نحوۀ نگرش و تعهد وی در ساختههایش، ثابت قدم بودن و کارهای عامالمنفعهای که در راستای اهداف انسانی و محیط زیستی است این جایزه به وی اهداء میگردد، او همچنانکه یک منتقد و مورخ است، مبارزی در صحنۀ معماری مدرن نیز میباشد، که تصمیم بر طراحی بزرگترین بناها گرفته است. فیلیپ جانسون شروع افتخار آمیزی برای پنداری 50 ساله است و انرژی و روح تازهای را در کالبد تعداد بیشماری از موزهها، تئاترها، کتابخانهها، خانهها، باغها وساختارهای سازمانی دمیده است.))، در همین مراسم فیلیپ جانسون سخنرانی نیز نمود که خواندن آن خالی از لطف نیست. از سال 1989، جانسون تقریباً بازنشسته شد، او بیشتر اوقات خود را صرف پروژههای شخصی خود میکرد، اما هنوز هم به عنوان مشاور با گروه معماری جان بورگی همکاری داشت. جزو آخرین کارهای وی طراحی مدرسۀ جدید هنرهای زیبا در کالج استون هیل واقع در گرینزبورگ ایالت پنسیلوانیا بود.
کارهایی از فیلیپ جانسون :
International Place در بوستون
، Tycon tower در ویرجینیا،
Momemt Place در دالاس،
53rd at third در نیویورک،
NCNB Center در هیوستون،
PPG در پیتزبورگ،
California 101 در سان فرانسیسکو،
United bank center tower در دنوار،
Century Center در هند،
A Water Garden در تگزاس،
A Civic Center در ایلی نویز،
The Crystal Catedral در کالیفرنیا،
The Country Catedral Center در میامی،
Glass House در کانکتی کات
و ...
درسال های 55-1954 کنیسه اسرائیلی تیفرث در پورت چستر، نیویورک ساخته شد، سقف داخلی گنبدی گچ اندود آن، نشانه ای بود از رد و انکار اصل صداقت در سازه که از مبانی خرد گرایی است و پیش- درآمدی بود از کاربرد عناصر شیوه گرایانه. جانسون طی سال های 58-1954 دست اندر کار طراحی ساختمان سیگرام میس واندر روهه در نیویورک بود، تاثیرات شرکت و همکاری او به ویژه در طراحی داخلی ساختمان مشهود است. جدایی و کناره گیری جانسون از خردگرایی که خیلی پیشتر آغاز شده بود، در اوایل دههء 1960 به صورت کاملا مشخص و بی پرده ظاهر می شود. از آن پس هر یک از ساختمان های وی بیان مستقل خویش را دارد. وی سال 1960 زیارتگاه نیوهارمونی را در ایندبانا طراحی کرد، سازه ای که با تخته سه لا و بوریا توفال کوبی شده بود. وی بین سال های 61-1960 پروژهء راکتور اتمی رهوت، در اسرائیل را اجرا کرد که بنایی نرم و مثلثی شکل از بتن با دانه بندی درشت و دیوارهای خارجی شیبدار بود.
در 64-1960 جانسون تئاتر ایالتی نیویورک را در شهر نیوئورک بنا کرد. به عنوان بخشی از مرکز لینکن که ساختن آن تحت سرپرستی کامل والاس کرکمن هریسون و به صورت یک تقلید عاری از الهام از اثر میکل آنژ یعنی میدان کامپیدولیو در رم از سال 1957 آغاز شده بود. ساختمان جانسون پلانی مبتنی بر اصول بزآر{مدرسه هنرهای زیبای پاریس }به صورت بنایی شکوهمند همراه با یک کلاسیک گرایی نه چندان واضح با یک نمای شیشه ای که در پس جفت ستون های باریک و ظریف از بتن مسلح قرار گرفته است،برافراشته می شود. ساختمان جانسون در مقایسه با (سایر بناهای این مجموعه مانند) تالار فیلارمونیک عقیم و خنثی که توسط ماکس آبراموویتس در سال 1962 و نیز ساختمان خشک وخشن((اپرای مترو پلیتن)) که توسط هریسون درسال 1966 ساخته شده بود، ومیدان مزبور را با طرح هندسی سنگهای سفید خود محصور و محدود می کرد، در حالتی از تعادل و برتری ظاهر می شود.
درسال 66-1962 برج کلاین به عنوان بخشی از برنامه توسعهء دانشکده های علوم طبیعی در دانشگاه ییل در نیوهیون کنتیکات با همکاری ریچارد فاستر ساخته شد. یک ساختمان نمایشی و تمثیلی پر ابهت و تنومند که طرح شدیدا هندسی آن تفسیری پر شکوه از علم است.
جانسون طی سال های 76-1970 همراه با جان بورجی((ساختمان اداری پنزیل پلیس)) را در هوستون تگزاس ساخت و یک بار دیگر با خردگرایی متاخر رابطه برقرار کرد. ساختمان، متشکل از دو منشور با شیشه های آیئنه ای سیاه رنگ با پلان های مثلثی بود که هر کام در قسمت راس به صورت هرم ختم می شد واتصال این دو منشور در قسوت پائین بنا و به وسیله یک سرسرای وسیع شیشه ای برقرار می شد. صافی و همواری پوشش نما، هر نوع تظاهر سازه بار بر بنا و یا شواهدی از جدائی های عملکردی را محو می کند و به ساختمان، ظاهری حاکی از یک خلوص حجمی غیر مادی می بخشد.
در سال 1978، پروژه آسمان خراش برای ساختمان شرکت تلفن و تلگراف آمریکا در نیویورک طراحی شد-،اختلالی از رنسانس، کلاسیک گرایی و آرت دکو یک حفره در نمای قسمت پشت بام که به شکل ساعت چیپیندیل، طراح مبلمان و اثاثیه در قرن هیجدهم انگلستان، سبکی در طراحی اثاثیه] پدر بزرگها است،در روزهای سرد، دود سفید تاسیسات حرارتی را بیرون می دهد. این بنا در سال 1983 تکمیل شد.
بر خلاف ریگوریسم (دقت گرایی) میس واندر روهه ،شیوه گرایی فلیپ جانسون به قصد انجام یک عملکرد آرمانی یا بحث انگیز نیست؛ بلکه بهانه ایست که پدید آورنده فرم های او هستند و منحصراً با هدف جلب رضایت مشتری و در خدمت جامعه ای که در جستجوی نوآوریهاست. طرح ها و نقشه های وی نه به قصد منعکس کردن عقایدش، بلکه به هدف مقبولیت عام پدید آمده اند.
فلیپ جانسون، معمار معاصر مشهورآمریکایی در معرفی میس واندر روهه به جامعۀ آمریکایی و نامگذاری سبک میس به نام سبک بین المللی سهم به سزایی داشت. تا زمانی که میس در قید حیات بود، جانسون تواناترین و متعهدترین معمار در پیروی از عقاید و نظرات میس بود. همانطور که ذکر شد در طرح خانه شیشه ای ، ایدۀ استاد،یعنی ایدۀ کمتر بیشتر است، به بهترین شکل ممکن توسط جانسون به نمایش گذاشته شده است. این ساختمان که خانۀ شخصی جانسون است، درسال 1949 در شهر نیوکنن،ایالت کنتیکت در آمریکا اجرا شده است.از دیگر کارهای شاخص جانسون که تحت تاثیر میس طراحی شده،ساختمان دوقلوی پنزاویل (76-1970) در شهر هوستون در ایالت تگزاس در امریکا است.
جانسون با همکاری راسل هیچاک، اسکلت سازی در ساختمان را وسیلۀ نزدیکی سبک های بین المللی یا در واقع توسعۀ جهانی معماری دانستند؛ و به همین دلیل نقش و تاثیرات و استفاده از آن را در کتابشان به نام سبک بین المللی که برای نمایشگاهی به همین نام در موزۀ هنر مدرن در نیویورک در سال 1933 تهیه شده بود، اینگونه شرح می دهند: در روش های امروزی ساختمان برای سیستم تحمل کننده( باربر) از قاب یا اسکلت استفاده می شود.این اسکلت برای همه کس آشناست؛ و چه از قطعات فولاد باشد و چه از قطعات بتن مسلح، از دور به صوت شبکه ای از میله های عمودی و افقی به چشم می خوردند.
آنچه در نمایشگاه نیویورک به عنوان سبک بین المللی معرفی شده بود تنها برای مدت نسبتا کوتاهی به صورت همگون باقی ماند.واقعیت این بود که معماری مدرن مثلا مانند رمانتیک سبک ثابت و یکنواختی نبود، سی وسه سال پیش از برپایی این نمایشگاه راسل تاریخ معماری معاصر را به یک رودخانه تشبیه می کند که:((……در ابتدا آرام در حرکت بود. گسترده و آزاد با جریان ها و شاخه های جنبی - تا قبل از 1920- و سپس در دهه بیستم به هم فشرده شد تا از یک کانال بگذرد و طبق قوانین، جریان آب به ترتیبی انقلابی سرعت گرفت، طی سالهای نخست دهه سی، رودخانه بار دیگر گسترش یافت و آرامش پیدا کرد تا بتواند مجددا مسیر پرپیچ و خم خود را ادامه دهد.))
«نگاهی منتقدانه به سبک بین المللی (International style) و مکعب های شیشه ای که توسط فیلیپ جانسون و دیگران ساخته شده اند،می توان فهمید که: این بناها برای ایشان نمایانگر فتوحاتی بسیار مهیج ودر عین حال بی ثمر هستند! آنها عقیده دارند که معماری مدرن لطافت و تیزبینی معماری دوران رنسانس، باروک و نئوکلاسیک را دارا نیست؛ البته نه به این معنی که به گذشته بازگردیم و از آثار معماری دوره های قبل تقلید کنیم، مساله مهم تحلیل دیدگاه های موجود و ایده های مشابهی است که در زمان های مختلف انجام گرفته و برای معماری معاصر نیز مناسب است.
در این دوره علاوه بر فلیپ جانسون،آی.ام.پی.- معمار چینی تبار آمریکایی – وشرکت عظیم اسکیدمور اوینگ مریل به تاسی از میس مکعب های شیشه ای در غرب و سراسر دنیا احداث کردند. آنها جملگی در گسترش سبک بین المللی نقش بسزایی داشتند.
در فاصله سال های 50-1948، شرکت معماری آمریکایی ماکس آبرامووتیس و والاکس کرکمن هریسون، ساختمان سازمان ملل متحد را در نیویورک بر اساس نقشه های اولیه که توسط لوکوربوزیه و همکاری فلیپ جانسون در 1947 ترسیم شده بودند، اجرا کرد. یک ساختمان بلند و باریک که شامل دو وجه مسدود باریک پوشیده شده از مرمر سفید و دورنمای اصلی از شیشۀ سبز با پنجره های مدولار است که تا بیش از 2730 بار تکرار می شوند. این گونه کاربرد یک مدول در جهت تشکیل یک وحدت عظیم ، که دیگر هیچگونه رابطه ای با مقیاس انسانی ندارند، یک تضاد مشهود با اصولی است که لوکوربوزیه در واحد های مسکونی اش به کار گرفته است، بنایی که بیرون آن تفاوت های سلولهای منفرد و مستقل درونی را منعکس می کرد. بی نامی ساختمان سازمان ملل متحد منعکس کننده همین حالت در بوروکراسی حاکم بر آن است.
ساختمان لورهاوس درنیویورک یکی از نخستین نمونه های اداری با سازه شیشه و فلز است که مبتکر آن میس واندر روهه بود. این بنا در 52-1950 توسط شرکت معماری لوئیس الکساندر اوینگز و جان اوگدن مریل (som)که در 1936 تاسیس شده بود، با همکاری گوردون بنشافت به عنوان مسئول پروژه، ساخته شد. در این آسمانخراش که سازه باربر آن به طرف داخل، عقب نشسته بود، دیوارهای جداره ای نازک در مقابل خود به یک عنصر تبدیل شده اند. شبکۀ ظریف قائم الزاویه متشکل از عناصر افقی و عمودی ،در نمای سبک آن یک حالت تعادل پدید آورده است که در آن ، سطوح نه جهت دار هستند و نه خنثی. در عین حال، ناب گرایی با وقار تناسبات هماهنگ ، و جزئیات پیچیده و متعالی یک منشور دقیقا هندسی به عنوان بازتابی سطحی از آموزه های میس هستند. در حالی که هدف استادٍ خردگرایی، تقلیل و کاهش تعمدی و سنجیدۀ فهرست عناصر بیانی معماری بود. ساختمان- لور نشانه ای از پذیرش مطلق شرایط اجتماعی،فنی و اقتصادی است. در حالی که آپارتمانهای لیک- شور درایو، در شیکاکو که اندکی پیش از این ساختمان تکمیل شده بودند، عبارت بودند از آفرینش یک معمار مستقل که تمام هم وی نیل به اعطای شکلی مادی به یک فلسفۀ ((هرمتیک)) [رمز و رازی] بود. «له ورهاوس» (و نیز تعداد زیادی از اینگونه تقلیدها ) عبارت بود از محصول کار یک گروه از طراحان که فقط می توانستند جوابگوی ناشی از تولید سریع و تقاضا های سطح بالای فنی مشتریانشان باشند و این همه در گرو اندازه، بخش کارگری و بی نامی اش بود. در واقع som به سرعت در جهت یک سرمایه گذاری غول آسا و خارج از مقیاس سنتی و حرفۀ معماران گسترش یافت. در پایان دهۀ 1970،شرکت دارای نه دفتر و بیش از دو هزار کارمند بود.، به این ترتیب بود که الگوی فعالیت های معماری دگرگون شد که درنتیجه تولیدات آن را به استانداردهای تولید صنعتی نزدیک می کرد.
در زمانیکه به نظر می رسید مدرنیسم بر مخالفان چیره شده،جانسون در جائی اظهار داشت:
معماری قرن در نیمه قرن ظهور کرد. بدین ترتیب جانسون بحران موجود در امریکا را سازمان دهی کرد و معماری مدرن را که نوجوانی نوپا بود سازمان بخشید و این سبک در آمریکا به سرعت پیشرفت نمود. با چنین گسترشی مدرنیسم به عنوان اصولی جا افتاده، آینده معماری را به دست گرفت و معماران برای خلق و فرم به اصولی همچون رعایت خصوصیات مصالح، نمایان بودن سازه، پاسخ گویی به جنبه های کارکردی و کارایی و بازدهی اقتصادی بازگشتند. جانسون از این دوره به عنوان تولد برج ها یاد می کند. اولین دیدار لوکوربوزیه از آمریکا به سال 36-1935 به وسیلۀ فلیپ جانسون و هیچاک ترتیب داده شد. اگرچه این دیدار به مذاکرات شدید در باب پول منتج گردید اما از ورود تعداد بیشتری از اروپائیان به آمریکا خبر داد. خود جانسون از پیشروان معماری مدرن شد و در رواج آن کوشید. هر چند بعدها، از بانیان پست مدرنیسم گردید.
مطالب مشابه :
دانشگاه هاروارد
میتوانیدتوسط ماپلانهای تان را ترسیم کنید - دانشگاه هاروارد - پذیرش ترسیم پلان معماری+ترسیم
عکس هایی از سالن غذاخوری دانشگاه هاروارد
مهندسي عمران دانشگاه آذربايجان - عکس هایی از سالن غذاخوری دانشگاه هاروارد - دانلود مهندسی
فرشید موسوی استاد بخش معماری دانشگاه هاروارد است
فرشید موسوی استاد بخش معماری دانشگاه هاروارد در مورد انواع پله شامل پلان - نما - مقطع
فلیپ جانسون ومهمترین آثار وی
پلان خانه تولد در کلیولند به سال 1906،از سال 1923 تا سال 1930 در دانشگاه هاروارد در رشته زبان
برچسب :
پلان دانشگاه هاروارد