روش های بازار یابی
اگر کسب و کاری را شروع کرده اید و مشتریانی دارید ، بنابرین فروش شما قابل افزایش است. نکته مهم آن است که از روشهای مناسب برای افزایش فروش استفاده کنید. بعضی از این روشها بلافاصله فروش را افزایش می دهند. حال به چهار روش اشره می کنیم.
1-چیزی با ارزش به مشتریان بدهید که برای شما هزینه زیادی نداشته باشد.
شما می توانید برای محصولات خود یک جایزه در نظر بگیرید و برای مدتی محدود به تمام کسانی که از شما خرید می کنند آن جایزه را نیز ارائه کنید. جایزه می تواند یک کتاب الکترونیکی کوتاه بصورت PDF باشد که پس از هر خرید ، به آدرس ایمیل مشتری فرستاده شود. مثلا اگر مخلوط کن می فروشید می توانید راهنمایی تهیه کنید و طرز تهیه چندین نوشیدنی میوه را که با مخلوط کن قابل تهیه است برای مشتری ارسال کنید. اینکار برای شما هزینه چندانی ندارد و باعث افزایش فروش خواهد شد. اگر محصولاتی را می فروشید که کار با آنها خیلی ساده نیست ، می توانید طرز استفاده از وسیله را توضیح داده و آنرا بصورت صوتی ذخیره کنید. سپس راهنمای صوتی را بر روی سی دی به مشتریان بدهید. مطمئن باشید مشتریان برای افراد دیگر نیز ، از کسب و کار شما صحبت خواهند کرد.
نکته مهم آن است که به مشتریان یادآوری کنید که شرط تعلق جایزه به آنها آن است که خرید آنها تا قبل از تاریخ مشخصی انجام پذیرد. بدین ترتیب فروش شما بلافاصله افزایش خواهد یافت.
2- به مشتریان غیرفعال بفروشید.
در هر کسب و کار ، مشتریانی وجود دارند که دیگر خرید نمی کنند. طبق نظرسنجی که در آمریکا صورت گرفته ، مهمترین دلیل آن قطع ارتباط بین فروشنده و مشتری می باشد. پس در ارتباط بودن با مشتریان کلیدی مهم برای فروش بیشتر است. فهرستی از مشتریان غیرفعال تهیه کنید و سپس برای آنها یک کارت پستی بفرستید و به آنها یادآوری کنید که برای شما باارزش هستند. همچنین می توانید یک فروش ویژه برای آنها در نظر بگیرید تا دوباره به مشتریان فعال شما بپیوندند. راه دیگر آن است که با آنها تماس بگیرید تا محصولات جدید را به آنها معرفی کنید. همیشه بخاطر داشته باشید که فروش به مشتریانی که حداقل یکبار از شما خرید کرده اند بسیار آسانتر از فروش به مشتریان جدید است. بنابرین همیشه با مشتریان ارتباط داشته باشید و حتی اگر آنها برای مدتی از شما خرید نمی کنند ، باز با آنها تماس گرفته و ارتباط خود را با آنها حفظ کنید.
3-هیچگاه تخفیف ندهید!
تخفیف یکی از هزینه های پنهان هر کسب و کاری است که در غالب موارد به آن اهمیت داده نمی شود. بجای دادن تخفیف ، کالایی را معادل مقدار تخفیف به مشتری هدیه بدهید. مثلا اگر کالایی را ده هزار تومان می فروشید و مشتری تقاضای تخفیف می کند ، به او یک کالای هزار تومانی جایزه دهید. با اینکار بجای یک کالا دو کالا فروخته اید و نکته مهم دیگر آن است که کالای هزار تومانی برای شما هزینه ای کمتر از هزار تومان دارد. لذت تخفیف گرفتن خیلی زود به فراموشی سپرده می شود ، ولی هدیه تا مدتها در ذهن مشتری می ماند و بهانه ای برای تعریف این موضوع به دیگران می شود. بنابرین به تفیف بعنوان هزینه و ضرری جدی برای کسب و کارتان نگاه کنید.
4- هنگامی که مشتری محصولی را می خرد ، محصولی دیگر نیز به او پیشنهاد کنید.
یکی از یافته های جالب من در زمینه بازاریابی ، مشاهده حالتی بنام "حالت خرید" است. مشتری معمولا در ابتدا در حالت دفاعی است، سئوالات زیادی می پرسد ، از محصول ایراد می گیرد و وقتی بلاخره قانع شد که محصولی را بخرد ، وارد "حالت خرید" شده است. در این زمان خیلی راحت می توان محصولات دیگری به او فروخت. همین موضوع باعث می شود که وقتی شخصی یک دوربین عکاسی خرید ، بتوان به او یک کیف ، باتری اضافی و سه پایه و ... فروخت. مشتری برای خرید محصولات بعدی مقاومت نمی کند و وسواس زیادی نشان نمی دهد. بنابرین هرگاه مشتری کالایی را سفارش داد ، کالاهای مرتبط دیگری را به او توصیه کنید. هیچگاه پیشداوری نکنید که چون مشتری در خرید اول مقاومت زیادی نشان داده ، پس کالاهای دیگر نخواهد خرید.
روش های کاهش هزینه تبلیغاتی
اجرای یك برنامهء تبلیغاتی، مستلزم صرف هزینه است، به این رو تبلیغات به عنوان یكی از سرفصلهای مالی سازمانها و شركتها محسوب میشود. هزینههای تبلیغاتی مشكلی است كه تمام شركتها خصوصا شركتهای تجاری كوچك با آن مواجهند. بسیاری از این شركتها برای جذب و حفظ مشتریان خود به تبلیغات وابستهاند. با وجود این، هزینهء انجام تبلیغات موثر و مستمر خصوصا در شرایط كنونی بازار و اقتصاد برای بسیاری از این شركتها طاقتفرسا و كمرشكن است. به همین دلیل شركتهای تجاری همواره به دنبال راهكارهایی هستند كه ضمن معرفی خود و تحت تاثیر قرار دادن مشتریان بتوانند هزینههای تبلیغاتی خود را نیز تا حد معقولی كاهش دهند. پیدا كردن یك شریك تبلیغاتی مناسب، كاهش تعداد دفعات پخش تبلیغات و روابط عمومی، از جمله این راهكارهاست و به شما به عنوان مدیر یك شركت تجاری یا سرپرست بخش تبلیغات و بازاریابی میتواند در كاهش هزینههای تبلیغاتی بسیار كمك كند كه در ادامه به اختصار به آنها میپردازیم:
● شریك تبلیغاتی
سعی كنید تبلیغاتتان را با تبلیغات شركت دیگری همراه كنید. به طور مثال به جای این كه شركت شما برای مدت زمان معینی صفحهء آخر هفتهنامهای را برای تبلیغات خود خریداری كند، بهتر است با دادن یك آگهی نصف صفحه، آن را با یك شركت تجاری دیگر شریك شوید یا این كه اجازه دهید آنها با شما شریك شوند. به عبارت دیگر تبلیغات خود را با تبلیغات آنها همراه كنید. به این ترتیب هزینهء تبلیغات شما نصف میشود. با این كه ممكن است به این ترتیب تا حدودی تاثیر و پاسخ مورد انتظار از تبلیغاتتان كاهش یابد، ولی این بهترین روش برای تداوم تبلیغات در بازه زمانی طولانیتر و صرفهجویی در هزینه است. باید توجه داشت كه شریك و همراه تبلیغاتی شما از رقبا یا شركتهایی نباشد كه بنا به دلایلی تمایل ندارید با آنها مرتبط شوید و در این ارتباط نظارتهای ضروری را اعمال كنید.
●كاهش تعداد دفعات پخش آگهی تبلیغاتی
اثربخشی تبلیغات معمولا براساس دو معیار مورد سنجش قرار میگیرد: میزان فراگیری (Reach) فراوانی تكرار (Frequency) میزان فراگیری به معنای تعداد افرادی است كه تبلیغ شما را میبینند. بنابراین تبلیغی كه میزان فراگیری آن كم و دفعات تكرار آن بیشتر است منجر به آن میشود كه تبلیغ شما را یك گروه نسبتا كوچكی از مشتریان بالقوه به تعداد دفعات بیشتری مشاهده كنند. میزان فراگیری باید دست نخورده بماند، چرا كه شما یك گروه خاص از مشتریان بالقوه را انتخاب میكنید. تنها به این دلیل كه گمان میكنید احتمال دارد آنها محصول یا خدمت شما را خریداری كنند، در حالی كه ممكن است آنها در نهایت از شما خرید نكنند. بنابراین نباید حق مساوی را از تمامی مشتریان بالقوه، سلب كرده و تنها تبلیغات خود را برای عدهای خاص پخش كنید. بنابراین اگر شما ناگزیر به قربانی كردن یكی از این دو معیار باشید بهتر است كه فراوانی تكرار را انتخاب كنید. به طور مثال برنامهء تبلیغاتی شما در رادیو میتواند از ۱۲ هفته به ۱۰ هفته كاهش یابد یا به جای شش بار در روز میتواند دفعات پخش آگهی شما به پنج بار در روز كاهش یابد، اما استفاده از رادیو برای پخش تبلیغات به دلیل وسعت فراگیری این رسانه نباید تغییر كند.
● توجه به روابط عمومی
تبلیغات گران است، اما روابط عمومی هزینهای ندارد و رایگان تمام میشود. با این وجود اسپانسر شدن یا پخش اخبار در مورد شركت، محصولات و یا خدمات آن از طریق رسانههای عمومی بسیار بیشتر از انجام تبلیغات مستقیم تاثیرگذار است. چاپ یك مقاله در ارتباط با كسبوكار شما در روزنامه، یا پخش یك برنامهء تلویزیونی در این زمینه بسیار بهتر از تبلیغات مستقیم است چرا كه اعتبار بیشتری نزد مخاطبان و مشتریان بالقوه دارد. در صورتی كه امكان انجام چنین فعالیتهایی را در قالب روابط عمومی داشته باشید، به راحتی میتوانید بخشی از برنامهها و فعالیتهای تبلیغاتی خود را كاهش دهید و در عین حال تاثیر مثبت بیشتری در ذهن مخاطبان خود بگذارید. بنابراین برقراری تماس مستمر با رسانهها و خبرگزاریهای محلی و ارایهء اطلاعاتی در مورد فعالیتهای تجاری شركتتان نظیر اعلام میزان كل فروش و سود شركت در بازه زمانی معین، برنامههای توسعهء محصول یا بازار یا سایر جریاناتی كه مربوط به كسبوكارتان است و برای مشتریان و مخاطبان مورد نظر شما نیز جالب توجه است، به شما كمك میكند تا با توسعهء فعالیتهایتان در حوزهء روابط عمومی، نیاز كمتری به انجام تبلیغات مستقیم داشته باشید و به این ترتیب ضمن این كه به طور غیرمستقیم و موثرتر خود را به مشتریان معرفی میكنید، به میزان قابل ملاحظهای در هزینههایی كه باید صرف انجام تبلیغات شود نیز صرفهجویی میكنید.
100 ایده بازاریابی برای تجارت سود آور
ایده های كلی
1- نگذارید روزتان بدون پرداختن به حداقل یك فعالیت بازاریابی شب شود.
2- درصدی از درآمد ناخالص خود را به عنوان بودجه سالیانه بازاریابی تعیین كنید.
3- هر سال اهداف خاص بازاریابی را تعیین و هر سه ماه یك بار آنها را ارزیابی و تنظیم نمایید.
4- یك پوشه برای نگهداری ایده های بازاریابی اختصاص دهید.
5- هر روز و هر ساعت كارت ویزیت را همراه تان داشته باشید.
6- یك سنجاق سینه شخصی با آرم شركت تان طراحی كنید و در جلسات به كت خود بزنید.
بازار هدف
7- نسبت به تحولاتی كه شاید روی بازار هدف، محصول یا استراتژی بازاریابی شما تاثیر بگذارد، هوشیار باشید.
8- مطالعات تحقیق بازاریابی درباره حرفه، صنعت، محصول و گروه های بازار هدف خود را بخوانید.
9- آگهی های رقبای خود را گردآوری كنید و با مطالعه آنها، اطلاعاتی درباره استراتژی، ویژگی ها و مزایای محصولات آنها به دست آورید.
10- از مشتریان بپرسید چرا شما را انتخاب كردند و خواستار توصیه هایی برای بهبود كیفیت شوید.
11- از مشتریان سابق بپرسید چرا شما را رها كردند.
12- بازار جدیدی شناسایی كنید.
13- به یك فهرست پستی مربوط به حرفه تان بپیوندید.
توسعه محصول
14- یك خدمت، تكنیك یا محصول جدید ارائه دهید.
15- نسخه ای ساده تر، ارزان تر یا كوچك تر از محصول یا خدمت خود پدید آورید.
16- نسخه ای شكیل تر، گران تر، سریع تر یا بزرگتر از محصول یا خدمت خود ارائه دهید.
17- خدمات خود را بهنگام كنید.
آموزش، منابع و اطلاعات
18- یك تیم مشاوره در زمینه بازاریابی و روابط عمومی مركب از همكاران و صاحبان كسب و كارهای مشابه را گردهم آورید و به تبادل اندیشه و مسائل صنفی بپردازید.
19- برای كاركنان خود یك صندوق پیشنهادات بگذارید.
20- در سمینارهای بازاریابی حضور یابید.
21- كتاب های بازاریابی را بخوانید.
22- مشترك نشریات مكتوب و اینترنتی بازاریابی شوید.
23- هرماه یك جلسه بازاریابی با كاركنان یا مباشران خود بگذارید تا درباره استراتژی و وضعیت بازار بحث كنید و ایده های تازه بگیرید.
24- به انجمن یا سازمان های مرتبط با حرفه تان ملحق شوید.
25- یك پوشه را برای یافتن طراح، نویسنده و سایر حرفه ای های بازاریابی كنار بگذارید.
26- یك مشاور بازاریابی جهت همفكری استخدام كنید.
27- «سفری خلاق» به شهر یا كشوری مترقی داشته باشید تا تكنیك های بازاریابی آنجا را یاد بگیرید.
قیمت گذاری و پرداخت
28- ساختار قیمت گذاری تان را تجزیه و تحلیل كنید و ببینید كجای آن نیاز به اصلاح و تنظیم دارد.
29- به مشتریان امكان دهید با كارت اعتباری پرداخت كنند.
30- به مشتریان ثابت، تخفیف دهید.
31- شگردهای معامله پایاپای را بیاموزید. به اعضای برخی باشگاه ها، گروه های حرفه ای و سازمان ها در مقابل تبلیغ محصولات و خدمات شما در نشریات شان تخفیف بدهید.
32- برای «پرداخت های سریع» و نقد، تخفیف قائل شوید و از مشتریان ثابت به صورت قسطی پول بگیرید.
ارتباطات بازاریابی
33- برای مشتریان كنونی و بالقوه تان یك خبرنامه منتشر كنید.
34- بروشوری از محصولات و خدمات تان را چاپ كنید.
35- همراه بروشورهای خود یك برگه نظرسنجی بگنجانید كه پول تمبرش را شما پرداخته اید. بدین ترتیب می توانید بازخورد ارزشمندی از مشتریان دریافت كنید.
36- یادتان باشد كارت ویزیت درون جعبه كارایی ندارد، حتما آن را پخش كنید. به هر مشتری بالقوه دو كارت ویزیت و بروشور بدهید تا یكی را نگه دارد و دیگری را به دوستانش بدهد.
37- برای هركدام از بخش های بازار هدف تان یك كارت ویزیت و بروشور خاص طراحی كنید، (مثلا یكی برای سازمان ها و نهادهای دولتی و یكی برای كاسب كارها و مصرف كنندگان)
38- یك پوستر یا تقویم با آرم شركت تان چاپ كنید و به مشتریان هدیه بدهید.
39- روی سربرگ، برگه های فاكس یا صورتحساب، شعار یا جمله ای در وصف فعالیت خود به چاپ برسانید.
40- در بروشورهای خود نظرات مثبت مشتریان درباره كالا و خدمات خود را به چاپ برسانید.
41- یك فهرست پستی جدید را امتحان كنید. اگر به ثمر ننشست، آن را به فهرست های كنونی پست مستقیم خود بیافزایید یا به فكر كنار گذاشتن فهرستی بیافتید كه توقعات شما را برآورده نمی كند.
42- برای بازاریابی به شیوه پست مستقیم از پاكت های رنگی یا بزرگ استفاده كنید یا نامه هایی را روی كاغذ سفید بدون خط بفرستید تا كنجكاوی گیرنده را برانگیزد.
رابطه با رسانه ها
43- از انتشار نشریات جدید متوجه شوید تا اخبار خود را به رسانه و فرد مناسب بفرستید.
44- در روزنامه های عادی یا اقتصادی و نشریات تخصصی مطلب بنویسید.
45- مقاله ای به قلم خود چاپ كنید و نسخه های آن را برای همكاران تان بفرستید.
46- در تنظیم اخبار فعالیت شركت خود كوشا باشید و آنها را به موقع و چندین بار برای مطبوعات ارسال كنید.
47- یكصدمین، پانصدمین یا یكصد هزارمین مشتری خود را در مطبوعات معرفی كنید.
48- یك جایزه سالیانه به راه اندازید و آن را در بوق و كرنا كنید. مثلا می توانید به بهترین كارمند سال شركت یا سازمان خود جایزه بدهید.
49- در زمینه رسانه و روابط عمومی آموزش ببینید یا مطالبی درباره آن بخوانید.
50- در برنامه های رادیویی و تلویزیونی حضور یابید.
51- در مورد صنعت یا تخصص خود سفارش یك برنامه تلویزیونی بدهید و آن را به شبكه محلی خود بدهید تا به عنوان یك برنامه عادی پخش كند.
52- نامه ای به سردبیر روزنامه یا مجله محلی تان بنویسید و او را به ناهار دعوت كنید.
53- اخبار خود را همراه عكس مربوطه به مطبوعات بفرستید.
54- مرتبا روزنامه ها و مجلات را برای یافتن فرصت های روابط عمومی بخوانید.
55- برای مطبوعات مقالات «راهنما» درباره حوزه تخصصی كسب و كارتان بفرستید.
56- در صنعت خود تحقیق كنید و پس از كشف یافته ای مهم، آن را در اختیار مطبوعات بگذارید.
خدمات مشتری و رابطه با مشتری
57- از مشتریان تان بخواهید كه بازگردند.
58- تماس های تلفنی مشتریان را بدون فوت وقت پاسخ دهید.
59- روی دستگاه پیامگیر تلفن، اطلاعات مهم مانند ساعات كار شركت، مكان و فرد پاسخگو را ضبط كنید.
60- روی دستگاه پیامگیر تلفن، پیامی بیادماندنی یا «نكته روز» را ضبط نمایید.
61- برای مشتریان تان نمایش یا هر رویداد جالب دیگر را سازماندهی كنید یا بلیت تئاتر و سینما و... برایشان بفرستید.
62- در دفترتان با حضور مشتریان یك سمینار برگزار كنید.
63- تشكرنامه های دستنویس خوش خط برای مشتریان بفرستید. می توانید برای جشن تولدشان یا سایر مناسبت های سال، كارت تبریك ارسال كنید.
64- مقالات جالب را كپی كنید و همراه كارت ویزیت و بروشورتان برای مشتریان كنونی یا بالقوه بفرستید.
65- بخشی از وب سایت خود را به مشتریان اختصاص دهید.
66- هرازگاهی دكور محل ملاقات خود با مشتریان را از نو طراحی كنید.
شبكه رابط ها و تبلیغ دهان به دهان
67- به یك اتاق بازرگانی یا سایر سازمان های مرتبط بپیوندید.
68- بروشور خود را برای اعضای سازمان هایی كه عضویت شان را دارید، بفرستید.
69- در ایام تعطیل، میهمانی تجاری بگیرید.
70- پس از شركت در یك همایش، برای شركت كنندگان آن نامه بفرستید.
تبلیغات
71- در فصل های اوج فعالیت تجاری برای كسب و كارتان تبلیغ كنید.
72- یك شماره تلفن راحت و بیاد ماندنی بگیرید.
73- برای سایت اینترنتی خود، آدرس بیادماندنی انتخاب كنید و آن را در كلیه ارتباطات بازرگانی قید نمایید.
74- از طریق پست مستقیم، كسب و كار خود را مشتركا با سایر حرفه ای ها تبلیغ كنید.
75- در یك دایركتوری ویژه یا كتاب زرد تبلیغ نمایید.
76- به منظور دستیابی به بازارهای خارجی، آگهی دو یا چند زبانه چاپ كنید. این آگهی را در نشریه ای پرمخاطب قرار دهید.
77- به مشتریان خود هدایای تبلیغاتی نظیر خودكار، پدماوس یا ماگ بدهید.
78- درون پاكت نامه یا مرسولات پستی، چیزی برجسته بگذارید تا كنجكاوی گیرنده تحریك شود.
79- مقابل پیاده روی دفترتان به كمك لیزر یك پیام تبلیغاتی بتابانید.
80- برچسب های جالبی برای نصب روی شیشه اتومبیل طراحی و بین مشتریان توزیع كنید.
81- آگهی های خود را كدگذاری و نتایج شان را دنبال كنید.
82- تابلو ساختمان تان و تابلوهای راهنمای داخلی و خارجی آن را بهبود ببخشید.
83- اگر فكر می كنید آرم شركت شما منسوخ شده، آن را از نو رنگ آمیزی كنید.
84- حامی مالی یك مسابقه ورزشی یا برنامه رادیویی و تلویزیونی شوید.
رویدادهای ویژه
85- در نمایشگاه های مربوط به حرفه تان، حتما یك غرفه بگیرید.
86- همراه سازمان های غیرانتفاعی، مانند موسسات حمایت از كودكان معلول، اسپانسر یك برنامه یا ضیافت شوید.
87- در دبیرستان ها سخنرانی كنید و به دانشجویان درباره حرفه آینده شان توصیه كنید.
88- خیابانی در منطقه جغرافیایی تان انتخاب و اعلام كنید كه نظافت آن را سازمان یا شركت شما برعهده می گیرد. رهگذران با دیدن نام و آرم شما، متوجه اقدام پسندیده تان خواهند شد.
89- بخشی از وقت و پول خود را به سازمان های خیریه یا غیرانتفاعی اختصاص دهید و نتایج آن را در مطبوعات به چاپ برسانید.
90- یك سی دی یا فیلم آموزشی درباره خدمات خود تهیه كنید.
91- كتاب تالیف كنید.
ایده های فروش
92- روزنامه ها و نشریات تخصصی را برای به دست آوردن فرصت های تازه تجاری و آگاهی یافتن از عزل و نصب های شركت ها بخوانید.
93- شعارها و استراتژی های بازاریابی تان را به اطلاع وكیل، حسابدار، بانكدار، تعمیركار و كانون تبلیغاتی تان برسانید و بدین ترتیب نیروی فروش خود را به رایگان گسترش دهید.
94- ساعات فعالیت خود را افزایش دهید.
95- حتی در ایام تعطیل گروهی را جهت ارائه خدمات به مشتریان اختصاص دهید.
96- نمونه های محصولات خود را در دفترتان به نمایش بگذارید.
97- به مشتریان سابق تلفن بزنید یا برایشان نامه بفرستید تا آنها را دوباره جذب كنید.
98- از طریق اینترنت سفارش بگیرید.
99- به مشتریان اینترنتی خود اطمینان دهید كه سیستم امنیتی سایت شما قابل اعتماد است.
100- از زمان پاسخگویی به سفارش ها بكاهید و روند سفارش مجدد را تسهیل كنید.
با استراتیژی مناسب بر رقیبان پیروز شوید
شخصی بنام جک تراوت که سالها بعنوان مشاور در بزرگترین شرکتهای جهان فعالیت داشته است ، و شرکتهایی مانند جنرال الکتریک ، زیراکس ، آی بی ام و ... توسط او به اوج رسیده اند ، اخیرا کتابی بنام "استراتژی بزبان تراوت" نوشته است. این کتاب بزبان ساده بیان می کند که راز پیروزی شرکتها بر رقیبان ، داشتن استراتژی صحیح است.
چند ماه پیش نسخه انگلیسی این کتاب بدستم رسید و خواندن آن آنقدر لذت بخش بود که تا بحال آنرا چندین بار خوانده ام. از آنجایی که این کتاب بزبان فارسی ترجمه نشده بود ، شروع به ترجمه آن کردم و تا نیمی ازکتاب پیش رفتم. سپس ایمیل جک تراوت را از اینترنت پیدا کردم و برایش ایمیل فرستادم و اعلام کردم در حال ترجمه کتاب او هستم و در مورد اجازه چاپ از او سوال کردم.
در کمال تعجب پس از چند ساعت ایمیلی از او دریافت کردم و او ضمن اظهار قدردانی نسبت به علاقه من نسبت به این کتاب ، ایمیل شخصی مسئول انتشارات مک گراوهیل در خاورمیانه را در اختیار من قرار داد. ایمیلی به این شخص فرستادم و او نیز پس از سه ساعت پاسخ داد! و گفت پس از اتمام ترجمه با یک ناشر صحبت کنم و سپس هماهنگی های لازم از طریق ناشر انجام خواهد شد. پاسخگویی شخصی و سریع به ایمیل ها ، برایم بسیار تعجب آور بود و درس مهمی را در زمینه خدمات به مشتری بمن آموخت. پس از ذکر این خاطره ، مطالبی از این کتاب را برایتان بیان می کنم.
"با آغاز کار در جنرال الکتریک و چرخیدن در صدها شرکت در سراسر جهان این فرصت بی نظیر را داشتم تا دریابم ، چه چیزهایی باعث پیروزی و یا شکست در کسب و کار می شوند. چیزی که بارها آموخته ام آن است که پیروزی در گرو داشتن افراد مناسب ، طرز فکر مثبت ، ابزار خوب و تشکیلات درست نیست. همه این موارد مهم هستند ، ولی شما را به اوج نمی رسانند. کل موضوع به داشتن استراتژی درست بر می گردد."
اگر استفاده از استراتژی مناسب تا این حد اهمیت دارد، یک شروع مناسب آن است که نگاهی به تعریف واژه استراتژی بیاندازیم. در واژه نامه "دنیای جدید وبستر" این توضیح مشاهده می شود: "علم طراحی و هدایت عملیات نظامی ، قرار دادن یا چیدن نیروها در برترین موقعیت ، قبل از درگیری واقعی با دشمن". توجه کنید که استراتژی یک واژه نظامی است و در رابطه با دشمن بکار می رود. در هر جنگ ابتدا باید پیرامون میدان نبرد مطالعه کرد. میدان نبرد ، ذهن مشتریان، است و رقیبان دشمنان شما هستند!
بنابرین بسیار مهم است که درک مناسبی از استراتژی داشته باشید تا استراتژی درست را برای موقعیت خود انتخاب کنید. و از مشکلات بزرگی اجتناب کنید که خیلی ها با آن برخورد می کنند و در رقابت نابود می شوند.
استراتژی و بازاریابی کاملا به هم وابسته اند و تنها با داشتن یک استراتژی برنده است که طرح بازاریابی شما به نتیجه خواهد رسید. برای واضح شدن مطلب مثال زیر را در نظر بگیرید.
یک شرکت نرم افزاری کوچک ، راه بهتری برای مدیریت پروژه یافته است و یک نرم افزار مدیریت پروژه نوشته است. شاید بگویید این شرکت با محصول برتر یک استراتژی رقابتی مناسب دارد. تمام کاری که این شرکت باید انجام دهد آن است که محصول را در اختیار بخش بازاریابی قرار دهد تا جهان را از این نرم افزار فوق العاده آگاه کنند و بگویند چرا محصول آنها برتر است.در اینصورت به فروش خوبی دست خواهند یافت. این رویکرد مطمئنا شکست خواهد خورد!
مشکل آن است که دشمن فراموش شده است و جنگی که در آن دشمن فراموش شود به شکست خواهد انجامید. این شرکت دو رقیب بسیار بزرگ و چند رقیب کوچک دارد. آنها بلافاصله دست بکار خواهند شد و سعی خواهند کرد رقیب تازه وارد را از دور مسابقه خارج کنند. استراتژی آنها بدبین کردن مشتریان نسبت به یک محصول جدید و ناشناخته خواهد بود. مثلا در تبلیغات خود خواهند گفت "مدیریت پروژه کار حساسی است پس آنرا به شرکتهای باسابقه بسپارید." این شرکت برای ماندن در مسابقه باید استراتژی مناسبی داشته باشد. استراتژی او می تواند آن باشد که محصول خود را بعنوان "نرم افزار مدیریت پروژه نسل آینده" در ذهن مشتریان جای دهد و در تبلیغات خود بگوید محصول آنها اولین نرم افزار با تکنولوژی جدید است و نرم افزارهای رقیب منسوخ و خارج از رده هستند. مطمئنا هیچ مشتری مایل به خرید محصولی قدیمی و خارج از رده نیست. این شرکت از یک اصل مهم بازاریابی پیروی می کند که می گوید: "اول بودن از بهتر بودن مهمتر است". بله جنگ بازاریابی قوانین خود را دارد!
تعریف من از استراتژی: "یافتن وجوه تمایز و همچنین یافتن راهی مناسب برای انتقال آن تمایز به ذهن مشتریان است" در این مثال وجه تمایز این نرم افزار استفاده از آلگوریتمی جدید و پیچیده برای مدیریت پروژه بود ، ولی بهترین راه برای انتقال آن تمایز ، ایده "نسل آینده" بود.
بنابرین داشتن محصولی عالی و منحصر بفرد ، تضمینی برای فروش خوب نیست. بلکه همواره بدنبال استراتژی مناسب برای پیشی گرفتن از رقیبان و گرفتن ذهن مشتری باشید.
چکونه عناوین پرفروش برای تبلیغات خود بسازیم
مهمترین بخش در ساخت تبلیغات چاپی ، انتخاب عنوان مناسب است. دیوید اگیلوی می گوید 95% افراد تنها عنوان تبلیغات را می خوانند و اگر به اندازه کافی جذاب بود به سراغ متن تبلیغات می روند. بنابرین از انتخاب عنوانی جذاب و مناسب به سادگی نگذرید. بسیاری از تبلیغات در مجلات ایرانی عنوان ندارند ، و تبلیغ کننده مثلا نام شرکت خود را در سطر اول با حروف بزرگ درج کرده است! هدف اصلی عنوان ، هدایت خواننده به متن اصلی تبلیغ است. برای ساخت عنوان می توانید از موارد زیر استفاده کنید. برای هرکدام از موارد مثالی نیز آورده شده است.
واقعیت
استفاده از بانکداری الکترونیکی در 12 ماه اخیر 57 درصد افزایش داشته است.
محبوبیت
سونی می گوید 5 میلیون نفر پلی استیشن 3 را خواهند خرید حتی اگر بازی نداشته باشند.
جدال
افرادی که بعلت داروهای تجویز شده می میرند بیش ازکاربران داروهای غیرقانونی هستند. با این راهنما نیازی به داروساز بودن نیست تا زنده بمانید.
چگونه
چگونه در بورس شرکت کنیم بدون آنکه حتی یک ریال از دست بدهیم؟ آیا 5 اخطار مهم برای فروش بورس را تشخیص می دهید؟
تصویر ذهنی
4 چیز در خانه که از توالت شما کثیف تر هستند.
خطاب مستقیم
با رزومه کاری خود، دیگران را در 30 ثانیه تحت تاثیر قرار دهید.
سورپریز
هشتاد درصد نامه های هرز از طرف 10 نفر توزیع می شود.
پیشنهاد فروش منحصر به فرد
راهی برای فروشندگان تنبل تا بتوانند روزی 1000 بیننده جذب کنند.جرات استفاده از این روش انحصاری را داشته باشید.
استعاره
شیب لغزان روغن. غالب افراد روغن ماشین را زودتر از زمان لازم تعویض می کنند.
داستان
پی پال حساب فردی را که 7 سال اکس باکس می فروخت بست.آیا شما 12 اشتباهی را که او انجام داد تکرار می کنید؟
سوال
آیا شایعه ای که در مورد مردان راننده اتومبیلهای گرانقیمت گفته می شود حقیقت دارد؟
ایجاد نیاز
14 مواد غذایی که هرکس برای سلامتی به آنها نیاز دارد.
نقل قول
مایکرسافت می گوید دانش آموزان می توانند نرم افزار آفیس را بدزدند... ببینید چقدر راحت می توانید از تخفیفهای قانونی استفاده کنید.
تضمین
3 ساعت به من فرصت بدهید تا 35 راه تضمینی برای افزایش کاربران سایت به شما نشان دهم.
تمامی حقوق این مقاله برای مدیر سبز محفوظ است.
رازموفقیت مایکرسافت از دیدگاه دیگران
هر ساله، فهرستي به نام «فهرست نرمافزاری 100» توسط جفري تاركر منتشر ميشود و شركتهاي نرمافزاري بر اساس درآمد سالانه رتبهبندي ميشوند. بياييد نگاهي به اين فهرست در سال 1984 و سپس به ده شركت برتر در سال 2001 بياندازيم.
با مشاهده دقيق اين دو فهرست به نتايج مهمي دست مييابيم. در سال 1984 مايكروسافت در رتبه دوم قرار داشت و در سال 2001 به رتبه اول صعود كرده است. با مقايسه اين دو فهرست، به حقيقتي عجيب و باورنكردني پي ميبريد.
به جز شركت مایکروسافت تمامي نُه شركت برتر سال 1984 از فهرست برترينهاي سال 2001 حذف شدهاند! نكته جالب ديگر، رقابت نزديك شركتها در فهرست سال 1984 است. درآمدهاي شركتها بسيار نزديك به هم بود. تنها با يك اشتباه، ممكن بود شركتي به رتبههاي پايينتر فهرست بيايد.
اكنون در فهرست دوم درآمد مايكروسافت را با درآمد شركت دوم يعني ادوبي مقايسه كنيد. آيا اين اختلاف فاحش را مشاهده كرديد؟ براي واضحتر شدن مطلب نكتهاي جالب را ذكر ميكنيم. درآمد كل شركت ادوبي برابر است با بودجهاي كه مايكروسافت هر سال براي دادن نوشابههاي غيرالكلي به كارمندان خود صرف ميكند!
يعني اگر مايكروسافت هزينه نوشابههاي كارمندان خود را به ادوبي ميداد، درآمد شركت ادوبي دو برابر ميشد! نكته جالب ديگر آن است كه درآمد مايكروسافت به تنهايي با 69 درصد درآمد كل صد شركت موجود در فهرست برابر است. هدف ما از اين گفتهها چيست؟
شخصي به نام ريك چاپمن پس از تحقيقات بسيار، دليل موفقيت مايكروسافت را چنين اظهار ميكند: «مايكروسافت تنها شركتي است كه اشتباهي بزرگ انجام نداد... به نظر بزرگترين اشتباه مايكروسافت، ساخت سنجاقي متحرك در آفيس بود كه به كاربر راهنماييهاي لازم را ذكر ميكرد!» البته اين اشتباه باعث نشد مردم Word را به كناري بگذارند و به سراغ نرمافزارهاي ديگر بروند، بلكه باعث شد، اين سنجاق را غيرفعال كرده و به كار خود ادامه دهند.
روش تحقيق ريك چاپمن اينگونه بود كه به جاي بررسي شركت مايكروسافت، به مطالعه عواملي بپردازد كه باعث حذف نُه شركت ديگر از فهرست برترينهاي 1984 شدند. مطابق تحقيقات او، هر كدام از اين نُه شركت در روند فعاليتهاي خود اشتباهي فاحش و غيرقابل جبران انجام دادند.
شركت MicroPro كه زماني قدرتمندترين شركت كامپيوتري جهان بود، تصميم گرفت به جاي بهروزرساني نرمافزار خود به نام Wordstar، ساختار جديدي را براي معماري چاپگر طراحي كند. اين كار مانند آن بود كه خانهاي را در حال اتمام بنا رها كرده و به ساخت خانهاي جديد در جاي ديگر بپردازيد.
هزينه عظيم اين پروژه و عدم موفقيت آن، باعث شكست اين غول نرمافزاري شد. جالب است بدانيد Wordstar روزگاري پرفروشترين نرمافزار ويرايش متن بود كه بعدها Word شركت مايكروسافت جايگزين آن شد. اگر شركت MicroPro توسعه Wordstar را به طور جدي ادامه ميداد، شايد اكنون روي كامپيوترها به جاي آفيس، نرمافزار Wordstar نصب بود.
شركت لوتوس يك سال و نيم از وقت و بودجه خود را تلف كرد تا نرمافزار معروف 3-2-1 روي كامپيوترهاي با حافظه640KB اجرا شود. مشكل اين جا بود كه نرمافزار 3-2-1 نياز به حافظه بيشتري براي كاركرد سريع داشت و در آن زمان حداكثر حافظههاي موجود 640KB بودند.
شركت لوتوس از اين حقيقت مهم چشمپوشي كرد كه صنعت حافظه به سرعت در حال پيشرفت است و به زودي حافظههايي با ظرفيت بيشتر در دسترس خواهند بود. زماني كه شركت لوتوس پروژه خود را به پايان رساند، حافظههاي 640KB از رده خارج شده و كامپيوترهاي با حافظه بسيار بيشتر وارد بازار شده بودند كه نرمافزار Excel (كه نياز به حافظه بيشتري دارد) به راحتي نصب ميشد.
شركت «ديجيتال ريسرچ» تمام قواي خود را براي ساخت سيستمعاملي براي كامپيوترهاي CPM86 به كار گرفت و اين فرصت بزرگ را از دست داد تا سيستمعاملي براي كامپيوترهاي شخصي بسازد. شركت VisiCorp اعلام ورشكستگي كرد. چند شركت بزرگ ديگر روي «تشخيص دست نوشته توسط كامپيوتر» كار كردند كه همگي به شكست و اتلاف سرمايه انجاميد.
در همين دوران، بيل گيتس، رئيس شركت مايكروسافت روي پروژههاي بسيار عمليتر و در دسترستري كار ميكرد. او در آن زمان در حال طراحي نرمافزاري بود تا بتوان متون را با فونتها و اندازههاي مختلف نوشت. بله؛ درست حدس زديد.
نرمافزار Word در حال شكلگيري بود. يكي از شركتهاي معروف ديگر در فهرست صد شركت برتر، شركت Netscape بود. او در حالي كه نود درصد بازار فروش مرورگرهاي اينترنتي را در دست داشت، به يك باره تصميم گرفت به جاي بهبود بخشيدن به كد نرمافزار مرورگر اينترنتي، آن را از ابتدا بنويسد. در مدت كوتاهي سهم او از بازار فروش به چهار درصد كاهش يافت.
اگر تمامي اين نكات را جمعبندي كنيم، به نتيجهاي ساده و مشخص ميرسيم. يكي از دلايل موفقيت مايكروسافت آن است كه در طول فعاليتهاي خود هيچگاه مرتكب اشتباهي بزرگ و غيرقابل جبران نشد و اشتباهات بزرگ رقباي او باعث شد تا مايكروسافت يكهتاز اين ميدان شود.
از اين مقاله كوتاه درمييابيم كه مهمترين بخش يك شركت كامپيوتري، برنامهنويسان حرفهاي يا بازاريابهاي متخصص نيستند، بلكه مديران باهوشي هستند كه ديدي واضح و روشن از وضعيت فعلي و همچنين از آينده دارند.
رویای بزرگترین کتابفروش آنلاین
نویسنده: ژان بقوسیان
جف بیزاس در سال 1964 بدنیا آمد. پدرو مادر او کمی بیش از یکسال با هم زندگی کردند و پس از آن طلاق گرفتند. هنگامی که جف 5 سال داشت ، مادرش با مردی ازدواج کرد که از کوبا به ایالات متحده آمده بود و در دانشکاه درس می خواند و پس از اتمام تحصیلات در شرکت اکسون بعنوان مهندس شروع به کار کرد. جف بیزاس در کودکی علاقه زیادی به موضوعات مختلف علمی داشت. او یک آژیر الکتریکی به در اتاقش وصل کرده بود تا خواهران و برادرانش وارد اتاق نشوند! گاراژ خانه تبدیل به آزمایشگاهی برای پروژه های علمی جف شده بود. با نقل مکان خانواده به ایالتی دیگر جف وارد دانشگاه شد و شروع به مطالعه فیزیک کرد، ولی بلافاصله به رشته مورد علاقه خود پرداخت و در رشته علوم کامپیوتر و مهندسی برق فارق التحصیل شد.
پس از اتمام تحصیلات او در چندین شرکت کار کرد. او برای شرکت فیتل بر روی پیاده سازی شبکه کامپیوتری کار کرد. سپس در یک شرکت کامپیوتری دیگر بنام Shaw مشغول بکار شد. در این دوران بود که ایده ای در ذهن او شکل گرفت. بیزاس به ناگهان توجهش به رشد بی نظیر شبکه جهانی وب معطوف شد. او در کمال تعجب دید که رشد استفاده از اینترنت در سال 1994، نسبت به سال قبل 23 برابر شده است. او شروع به تحقیق در زمینه شرکتهایی کرد که کالاهایشان را از طریق پست ارسال می کردند، و لیستی از 20 شرکت برتر در این زمینه تهیه کرد. پس از بررسی مشاهده کرد هیچ شرکتی از طریق پست کتاب نمی فروشد. دلیل آن نیز واضح بود. کتابهای موجود بسیار متنوع بودند و تهیه کاتالوگ کاملی از کتابها بسیار گران تمام می شد چون به چند هزار صفحه می رسید. روش کار شرکتهای فروش پستی اینگونه بود که ابتدا کاتالوگ خود را به آدرس مشتری ارسال می کردند و مشتری اقدام به سفارش کالا از روی کاتالوگ می کرد.
بیزاس بلافاصله به فکر ساخت یک وب سایت برای فروش کتاب افتاد. با وجود وب سایت دیگر نیازی به چاپ کاتالوگ چند هزار صفحه ای برای مشتریان نبود. او شروع به مطالعه در زمینه تجارت کتاب کرد. و حتی شروع به شرکت در همایش سالانه کتابفروشان کرد. وقتی جف طرحش را با به رییسش مطرح کرد و گفت قصد دارد برای ایجاد کتابفروشی آنلاین کارش را ترک کند، رییسش او را به تجدیدنظر تشویق کرد و گفت روزی از اینکار پشیمان خواهد شد. بیزاس به او گفت "حتی اگر شکست بخورم اظهار پشیمانی نخواهم کرد، ولی اگر اینکار را امتحان نکنم تمام عمر پشیمان خواهم بود." بعدها او در مصاحبه با مجله تایم گفت:" به خود می بالیدم از اینکه ریسک بزرگی می کردم که هیچکس حاضر به انجام آن نبود. تمام پایه کار را بر روی چیز جدیدی بنام اینترنت می گذاشتم که معامله خطرناکی بود."
والدین بیزاس از ایده او پشتیبانی کردند و تمامی 300000 دلاری را که برای بازنشستگی ذخیره کرده بودند به دست پسرشان سپردند تا شاهد نتیجه عمل جسورانه پسرشان باشند.( البته بعدها پاداش کارشان را گرفتند، زیرا میلیاردر شدند.) . بیزاس نام Abracadabra را برای سایت برگزید ولی دوستانش او را قانع ساختند که نام مناسبی نیست. و بالاخره نام آمازون انتخاب شد. رود آمازون بزرگترین رودخانه جهان است و بیزاس اعتقاد داشت سایت او روزی بزرگترین کتابفروشی جهان خواهد شد. بیزاس و همسرش برای آغاز رویای خود به سیاتل رفتند و شرکت خود را در سال 1994 تاسیس کردند و بلافاصله یک برنامه نویس فوق حرفه ای بنام کافان را تشویق کردند تا در شرکت استخدام شود. یکسال بعد یعنی در سال 1995 اولین نسخه وب سایت در اینترنت قرار گرفت و از تاریخ 16 جولای 1995 رسما این سایت کار خود را آغاز کرد. بیزاس می گوید: " از همان روزهای اول مشخص بود که رشد خواهیم کرد." بزودی توجه رسانه ها به این سایت آغاز شد و همین باعث افزایش سریع خریداران شد.
با شروع کار سایت، بیزاس و همکارانش بلافاصله اقدام به وفق دادن آن با مشتریان نمودند. ابتدا ایده خرید با یک کلیک را پیاده سازی کردند و سپس بخش نظرات خریداران را اضافه کردند. در سال 1997 فروش سهام آمازون از طریق سایت آغاز شد و همچنین کار آمازون به چند کشور دیگر مانند ژاپن، کانادا، انگلستان و فرانسه گسترش یافت. تاکید بیزاس همواره بر برآورده ساختن نیازها و سلایق مشتریان بود و بدین ترتیب فروش کتاب هرروزه با استقبال بیشتری همراه می شد. مشتریان کم کم شروع به ارسال ایمیل هایی نمودند که در آنها درخواست خرید اقلام دیگری مانند سی دی و لوازم خانگی از آمازون را داشتند. بیزاس بلافاصله دست به کار شد و بخش فروش لوازم دیگر نیز به راه افتاد.
در سال 2000 شرکت امتحان سختی را گذراند. در آن سال بسیاری از فروشگاهای اینترنتی شروع به تحمل ضرر و خارج شدن از صحنه کردند.( ظاهرا خبرهای زیادی مبنی بر مشکلساز شدن کامپیوترها در سال 2000 باعث مردم از خرید آنلاین فاصله بگیرند.) قیمت سهام آمازون نیز افت شدیدی کرد و از 106 دلار در دسامبر 1999 به 41 دلار در سپتامبر 2000 رسید. بیزاس بیکار ننشست. او به هیچ قیمتی حاضر به چشمپوشی از رویای خود نبود. او 1300 نفر از کارمندان شرکت را کم کرد. وسایلی را که فروش کمی داشتند و سودآور نبودند حذف کرد و شروع به بستن قراردادهایی برای خدمات بهتر به مشتری و حمل آسان کرد. آمازون نه تنها شکست نخورد بلکه در سال 2003 درآمد خالص آن به 2/73 میلیون دلار رسید. مجله فوربس اعلام کرد درآمد بیزاس در سال 2007 میلادی، 7/8 میلیارد دلار بوده است و او 35-مین مرد ثروتمند جهان می باشد. در فرصتی دیگر به شیوه مدیریت بیزاس خواهیم پرداخت. عوامل موفقیت بیزاس بنظر من ، داشتن رویایی روشن و بزرگ و اقدام سریع برای رسیدن به آن است. بسیاری از افراد ناموفق نیز از ایده ها و فرصتهای خوب برخوردارند ولی هیچگاه جرات نمی کنند در راه رسیدن به رویای خود، دست بکار شده و هر سختی را بپذیرند.
موانع موجود بر سر راه مدیریت زمان
نوسنده: ژان بقوسیان
در زندگی افراد موفق یک مشخصه مهم به چشم می خورد و آن استفاده مناسب از وقت است. براستی آیا تا بحال اندیشیده اید که باارزشترین سرمایه شما زمانی است که در اختیار دارید. فرض کنید شخصی هر روز 86400 تومان به حسابتان واریز نماید و شما فقط در آن روز اجازه خرج کردن آنرا داشته باشید ، و اگر از این پول استفاده نکردید موجودی حساب خودبخود از بین برود و روز بعد مجددا فقط 86400 تومان در حسابتان باشد. وقت شما چنین وضعیتی دارد. در هر شبانه روز 86400 ثانیه در اختیار دارید که می توانید از آن به هر نحو دلخواه استفاده کنید. و در هر صورت آن روز تمام می شود و زمان قابل ذخیره سازی نیست. بنابرین اررزش این سرمایه بی نظیر را درک کرده و برای استفاده از آن برنامه ریزی کنید.
مدیریت زمان مهارتی است که توسط آن می توانید از وقت خود به بهترین نحو در راه رسیدن به هدفهای خود استفاده کنید. کتابهای بیشماری در این زمینه چاپ شده اند که به مفاهیم تیوری و عملی این موضوع می پردازند. به جای پرداختن به روشهای مدیریت زمان ، می خواهم در مورد رایج ترین مشکلاتی را که باعث عدم استفاده مفید از وقت می شود صحبت کنم. این نتایج را با سالها مشاهده و بررسی شرکتها ، بدست آورده ام که با خواندن آن شاید مشکل شرکت شما نیز کمتر شود.
اولین عامل که مانند سدی جلوی پیشرفت شرکتها را می گیرد ، تصورات اشتباه در مورد مدیریت زمان است. رایج ترین تصور اشتباه آن است که پرمشغله بودن نوعی استفاده مفید ازوقت است. حتی بسیار می شنوم که مدیران با افتخار می گویند که حتی برای صرف ناهار فرصت ندارند. اگر لیست کاهای روزانه شما خیلی بیشتر از زمان کاریتان است خوشحال نشوید بلکه بدانید که نیاز به مطالعه در زمینه مدیریت زمان دارید. تصور اشتباه رایج دیگر آن است که اگر چندین کار را بطور همزمان انجام دهیم بازدهی بیشتری داریم. این تصور اشتباه را آقای بیل گیتس با معرفی Multitasking بوجود آورد. البته این روش برای کامپیوتر بسیار کارامد است ولی نه برای انسان. شما هم حتما افرادی را دیده اید که در هنگام نوشتن گزارش بر روی صفحه کامپیوتر ، با تلفن نیز قرار کاری می گذارند و هر چند ثانیه یکبار لقمه ای از ساندویچ را می بلعند. تحقیقات دانشمندان نشان داده است که در صورت عدم تمرکز ، کارایی مغز انسان به 25% کاهش پیدا می کند. یعنی اگر تهیه یک گزارش کاری در صورت تمرکز کامل 15 دقیقه وقت اشغال کند، در حالت انجام همزمان چندین کار، به یک ساعت وقت نیاز است.
عامل بازدارنده دیگر ، عدم تفویض اختیار به دیگران است. مدیران معمولا تصور می کنند هیچکس قادر نیست کارها را با سرعت و کیفیت خودشان انجام دهد. بنابرین سعی می کنند تا آنجا که ممکن است انجام کارها را بدست گیرند و خود را درگیرر موارد کم اهمیت می سازند. این طرزتفکر باعث توقف رشد مجموعه خواهد شد. تصور کنید اگر هنری فورد سعی می کرد تمامی اتومبیلها را خود مونتاژ کند ، آیا می توانست میلونها اتومبیل تولید کند!؟ تفویض اختیار مهارتی است که در صورت استفاده ، باعث رشد سریع شرکت می شود.
راز دیگری که باعث سبقت جستن از رقیبان می شود، صرف مقداری از وقت روزانه برای کارهای مهم و غیرفوری است. یکی از دوستانم از چند سال قبل در فکر راه اندازی یک وب سایت برای شرکت است، ولی هیچگاه زمان لازم را پیدا نمی کند! چون کارهای فوری تری برای انجام وجود دارند. یک مدیر موفق حداقل نیمی از زمان کاری خود را صرف برنامه ریزی و توسعه می کند. ولی اگر هرروزه درگیر کارهای روال و تکراری هستید، انتظار پیشرفت زیادی نداشته باشید.
مطالب مشابه :
درباره ما
فروش قسطی لوازم خانگی فروش اقساطی انواع لوازم خانگی ،لپ تاپ انواع دوربین عکاسی و
پرینتر جیبی شرکت DELL
Wasabi از Pictbridge هم پشتیبانی می کند و می توان آن را مستقیما به دوربین عکاسی قسطی نوت بوک
چرا دختران جوان دوست دارند آرایش کنند؟
دوربین,دوربین مداربسته,.,'.'., عکاسی, لپ تاپ ,پيش فروش, قسطی,فروش قسطي,
روش های بازار یابی
همین موضوع باعث می شود که وقتی شخصی یک دوربین عکاسی خرید صورت قسطی فروش سهام
چگونه برای سوال خود جواب پیدا کنیم؟
رایانه اینترنت امنیت عکاسی دیجیتال فروش: تا 5 عصر آیا می توان آن را قسطی هم خرید و برای
کلمات کلیدی
Mp4 player X-Micro 512mb قسطی 10 ماهه 85 تومن ،،، بخرم یا تاثیر اشعه بروی دوربین عکاسی,در D2+ برای فروش
مبدل برق اتومبيل به 220 ولت شهری از جا فندکی یا باتری سیار
بودن خودرو، انواع دوربین های عکاسی و فروش ویژه انواع خریدار قسطی پراید
چت روم سکسی
,فروش آپارتمان دوربین, sony ericsson,.,'.'., فروش خط تولید,اجاق گاز ,ايران خودرو,373,خودرو قسطی,'.'.
برچسب :
فروش قسطی دوربین عکاسی