مدارس بدون شکست
امروزه بسیاری از دانش آموزان در تحصیل شکست می خورند بقیه تحت فشار مفرط موجود برای موفقیت در مدارس که حتی بسیاری از محصلان کوشا و شایسته عملکرد بدی نشان می دهند از کار باز می مانندو...
مانع اصلی فلسفه ی آموزش و پرورش فعلی ماست ، فلسفه ای مبنی برعدم رابطه ی عاطفی ، عدم ارتباط بین مطالب و تأکید محدود بر روی تفکر ، آموزش و پرورش باید به طرف فلسفه ی مثبت حرکت کند . فلسفه ای مبنی بر رابطه عاطفی، ارتباط مطالب و تفکر در غیر این صورت ، نخواهیم توانست مشکلات فراوان محصلانی را که در تحصیل شکست می خورند حل کنیم . در این جا طرح هایی را برای ایجاد واقعیات رابطه ی عاطفی ، ارتباط و تفکر در مدارس ارائه می شود این طرح ها همگی به هم مربوط بوده باید به صورت یک واحد کلی به کار گرفته شوند ممکن است هر یک جداگانه دارای برخی ارزشها باشد اما در ترکیب یک برنامه ی کلی می تواند بنیادی را فراهم کند تا مدارس را براساس نیاز فرزندمان بنا کنیم .
ا – مشکل شکست : بهترین راه حل یعنی یک آموزس و پرورش موفق می تواند بیشترین کار را برای غلبه بر مشکل شکست صرف نظر از نشانه های اجتماعی آن انجام دهد این « دلیل تراشی » Rationalizajion را در مورد شکست که می گوید : «افراد جوان ، محصول وضعیت اجتماعی خاصی هستند که مانع به موفقیت رسیدن آنهاست و امروزه مورد قبول قرار گرفته و موسوم شده به دو علت مقصر دانستن عوامل خانواده ، جامعه ، فرهنگ ، سابقه و زمینه ی زندگی یا نژاد یا فقر در شکستشان یک بن بست است : 1 – این نظریه مسئولیت شخص را در شکست نادیده می گیرد . 2 – متوجه این مطلب نیست که باب موفقیت در مدرسه بالقوه در برابر همه ی افراد جوان باز است . اگر شاگردان بتوانند در مدرسه احساس مسئولیت کافی برای تلاش و کوشش بکنند و موانع موجود از پیش ساخته در راه موفقیت از همه ی مدارس برچیده شود بر بسیاری از شرایط منفی آسیب رساننده می توان غلبه کرد . (کلاسر ، ص 9 )
2 - واقعیت درمانی و شکست : برای دریافت این معنا که شکست بیش تر یک مسأله ی واحد است تا یک مجموعه و برای اینکه بتوانیم آن را در زمینه ی مناسبی قرار دهیم تا مورد استفاده ی مدارس قرار بگیرد باید نیازهای اساسی انسان را بررسی نماییم در نظریه ی واقعیت درمانی نیازهای اساسی عبارتند از « نیاز به مبادله ی عشق و محبت » و «نیاز به احساس ارزشمندی » . فرد باید دوست داشتن و مورد محبت قرارگرفتن را بیاموزد معلمان در بین انبوهی از کودکان که محتاج به عاطفه هستند غرقند ولی نمی دانند نسبت به نیاز آشکار شاگردان به محبت چه عکس العملی باید نشان دهند . ارتباط مستقیم مدارس با دومین نیاز اساسی یعنی نیاز به « احساس ارزشمندی » بسیار بیشتر است برای کسب این احساس معلومات و قدرت تفکر لازم است اگر کودکی به مدرسه رفته در تحصیل معلومات فراگیری شیوه ی تفکر و حل مشکلات شکست بخورد بعید است که خانواده یا اطرافیان او بتوانند شکست وی را جبران کنند . (همان ، ص 21 )
3 – تحمیل مدرسه : تعلیم و تربیت از بدو تولد شروع شده تا آخر عمر ادامه می یابد مدرسه بخصوص مدرسه ی ابتدایی به وجود آمده تا آموزش سالهای اولیه را تحت ضوابط و قواعد خاصی در آورد . کودکی که برای مدت پنج سال به طور رضایت بخشی عمل کرده مطمئن است می تواند در مدرسه هم چنان موفق باشد اگر در مدرسه تجربیات کودک (از 5 تا 10 سالگی )با شکست روبه رو شود اطمینان او در سن ده سالگی در هم فرو خواهد ریخت انگیزه اش از بین می رود و شروع به یافتن هویت شکست می کند . مطالبی که به هیچ طریق به زندگی دانش آموز مربوط نیست نباید آموزش داده شود اما این ارتباط باید آموخته شود اینکه از بچه بخواهیم درباره ی موضوعهای نامربوط فکر کند و از او بخواهیم دانستنی های مربوط را حفظ کند مفید نخواهد بود . ما باید فکر کردن درباره ی موضوع های مربوط را به او یاد بدهیم . (همان ، ص 33 )
4 – فکر کردن در مقابل حفظ کردن : گسترده ترین نوع تفکری که در آموزش به کار رفته تفکر برای حل مسائلی است که پاسخ های معین و صریح دارند . تفکر در مسائلی که جواب صریح و معینی ندارند تنها بخش کوچکی از برنامه های آموزشی را تشکیل می دهد . وظیفه ی آموزش و پرورش کسب اطمینان از این مطب است که هر دانش آموز پاسخ های درست سوال هایی را که مربیان تشخیص داده اند می داند . ما به تفکری نیاز داریم که به پرسش درباره ی مسائل سیاسی ، اجتماعی ، ادبی ، اقتصادی ، علمی و آموزشی منتهی شود . (همان ، ص 41 )
5 – ارتباط : علاوه بر مطالعه یعنی مهم ترین موضوع مدارس ابتدایی است که باید بکوشیم هر موضوع آموزشی ( علم از ریاضی ، علوم اجتماعی ، علوم ، بهداشت و حتی هجی کردن ، مشق خط را با آنچه بچّه ها در دنیای خارج از مدرسه انجام می دهند مرتبط کنیم . وقتی مواد درسی این ربط را نداشته باشند بچّه ها انگیزه ی یادگیری به دست نمی آورند . در دوره های بعدی مدرسه با ورود دروس پیچیده تر یعنی موضوع هایی که فقط شاگردان ، با انگیزه می توانند در آن موفق شوند شاگردان درجازده شکست می خورند . (همان ، ص 53 )
6 – آموزش و پرورش متکی بر اطلاعات عمومی و محفوظات :
روشی که بیش از همه باعث ایجاد شکست در دانش آموزان می شود روش نمره دهی است و امروزه نمره ها مهم ترین بخش آموزش و پرورش است تنها نمره های خوب قابل قبول بوده است و همین است که افراد موفق را از افراد شکست خورده در تحصیل جدا می کند . نمره ها تا آن حد مهمند که جانشین تعلیم و تربیت شده اند . لذا نمره ها جانشین یادگیری شده اند یک جایگزین نمادین برای معلومات برگه ی امتحانی فرد از معلومات وی مهم تر است . (همان ، ص 65)
7 – پیشگیری از شکست و حذف نمره ها : اگر مطمئن شویم که هر دانش آموز نهایت سعی خود را به کار می برد تا تفکر و حل مشکلات را بیاموزد دیگر نمره ها ارزشی ندارند . آنها که بر سر نمره بحث می کنند ....... چیزی می شوند که به ندرت اتفاق می افتد مبنی بر این که دانش آموزان بدون وجود نمره انگیزه ی کمی برای یادگیری دارند به عقیده خیلی ها ارتباط ، تفکر و مشارکت فعال در نظام آموزش و پرورش خیلی بیش تر از نمره ها باعث ایجاد انگیزه می شود . از آن جایی که نمره خیلی بیش تر از موفقیت روی شکست تأکید می کند و چون تقریباً اساس و ریشه ی همه ی مشکلات مدرسه است لذا از طریق روش نمره دهی هیچ شاگردی نباید در هیچ یک از مقاطع زمانی برچسب شکست خورده را بگیرد یا به سوی این باور که یک شکست خورده است سوق داده شود . (همان ، ص 99 )
8 – اهمیّت تفکّر : اگر بتوانیم تفکر را ارتقا داده و تأکید روی حفظ کردن را حذف کنیم و ارتباط را به طور اساسی و واقعی افزایش دهیم توان تعلیم و تربیت بالا خواهد رفت بنابراین باید تلاش کنیک جوانان تا با فکر کردن مشکلات را حل کنند تا بدین ترتیب در اجتماع فرد مسئولی بار بیایند . (همان ، ص 88 )
9 - اجرای برنامه های جدید : برای تدوین فلسفه ی تعلیم و تربیت مدرسه همه ی مدارس باید برای کادر آموزش خود جلسه های منظم و برنامه ریزی شده داشته باشند وقتی در فلسفه ای که روی آن کارکرده اند توافق حاصل شد این فلسفه باید توسط روشها و فنون جدید به اجرا درآید چون اندیشه های قدیمی به کار نیامده است .و تا زمانی که معلمان نتوانند دور هم جمع شوند و در قالب کمیته های مختلف با مدیر و مسئول هر کلاس برای گسترش برنامه ها و به منظور حل مشکلات آموزشی کار نکنند هیچ چیز تازه ای به وقوع نخواهد پیوست . ( همان ، ص 117 )
10 – جلسه های کلاسی : از طریق به کارگیری هر کلاس به عنوان یک گروه حل مشکل با معلم آن در نقش رهبر گروه بهتر از هرراه دیگری با بسیاری از مشکلات اجتماعی مدرسه که برخی منجر به تأدیب شاگردان می شود می توان مقابله کرد . معلمان باید در جلسه های بین خود درست همان کاری را انجام دهند که هر کلاس در جلسه ی کلاسی خود می کنند : تلاش برای حل مشکلات فردی و گروهی آموزشی وتربیتی کلاس و مدرسه . مزیت این جلسه های کلاسی اعتماد به نفس است که شاگرد به هنگام اظهار عقیده خود در مقابل یک گروه به دست می آورد در زندگی یک فرد موقعیت های بسیاری برای صحبت کردن وجود دارد هر قدر شیوه صحبت روان و اندیشمندانه را بهتر به بچه ها بیاموزیم آنها را بیش تر برای زندگی آماده کرده ایم اگر فرد از نحوه ی صحبت کردن خود راضی و مطمئن باشد اعتماد به نفسی کسب می کند به آسانی خدشه بردار نیست .(همان ، ص 127 )
11 – اقدام به تشکیل جلسه ها : اگر تعداد جلسات کافی باشد سرانجام حقیقت ظاهر خواهد شد . سودمندی جلسه های کلاسی به اندازه ی قدرت تصور خلاقیت و انگیزه ی اداره کنندگان آن است . مدت زمان جلسه باید بر اساس تجربه ی کلاس در مورد جلسه ها و سن کلاس تعیین شود . معمولاً مدت زمان مناسب برای یک جلسه حداکثر 30 دقیقه است کلاس های چهارم و پنجم و ششم می توانند برای 30 دقیقه و بیشتر از آن جلسه داشته باشند و مباحثه های سرگرم کننده ای برگزار کنند (همان ، ص 147)
12 – تداوم بخشیدن به جلسه ی کلاسی : برنامه های جدیدی که در حال حاضر در مدارس گسترش یافته است بسیار کمتر از تعداد برنامه ها به هنگام شروع است آنها به علل گوناگون شکست می خورند مهم ترین علل این است که معلمان اهمیتی به برنامه نمی دهند یا اگر برایشان مهم است نحوه ی کاربرد آن را نمی دانند در آن موفق نشده و رهایش کرده اند معلمان در مقابل شکست بهتر از شاگردان عمل نمی کنند . اگر در یک برنامه ی جدید به موفقیت سریع دست نیابند متوقف می شوند اداره ی جلسه های کلاسی فنی که تعداد اندکی از معلمان برای آن آموزش دیده اند خواه از طریق تجربه های شخصی به عنوان یک شاگرد و خواه از طریق آموزش اغلب با مقاومت شدید از طرف معلمان رو به رو شده است . آن دسته از معلمان که با تلاش بسیار موفق به ادامه جلسه ها شده اند علاقمند و جذب کار شدند جلسه ها برای هر کسی جالب است و شاگردان نیز به همین ترتیب جذب آنها شده اند . (همان ، ص 165 )
13 - اخلاق : اخلاق یک موضوع هیجان انگیز و موجد بحث های بسیار است . ارزشهای مشخص اخلاقی در مدارس قابل تدریسند البته اگر تدریس به اصولی محدود شود که در جامعه اختلاف نظری در مورد آن نیست . به طور کلی بحث درباره ی قواعد اخلاقی مناسب در مدارس برای ما و فرزندانمان بهتر است یعنی اینکه بدون دروغ گفتن ، تقلب کردن ، رشوه گیری و دزدی زندگی کنیم ما در قبال فرزندان خود تعهد داریم که در خانه و مدرسه محیطی فراهم کنیم تا آنها بتوانند در آن بیاموزند بر طبق این قوانین رفتار کنند و آنها را عملی سازند . هر قدر ما در فراهم کردن یک چنین محیطی در منزل خود و مدرسه ناموفق باشیم فرزندان خود را با شکست مواجه می سازیم . (همان ، ص 187)
14 – نظم و اداره ی مدرسه : یک مدرسه نمی تواند بدون وجود مدیریتی موثر و قادر به تدوین قوانین معقول و منطقی و اجرای آن فعالیت کند . دانش آموزان باید در تهیه ی قوانینی که به آنها مربوط می شود سهمی داشته باشند وقتی قوانین برقرار شدند آنگاه از دانش آموزان توقع می رود که از قوانین پیروی کنند . همه ی دانش آموزان باید به عنوان کسانی که با توانایی بالقوه در نظر گرفته شوند نه به عنوان افرادی که به واسطه ی محیط خویش ناتوان شده اند ما نمی توانیم محیط پیرامون آن ها را در گذشته یا حال تغییر دهیم ولی می توانیم فرصت برخورداری از یک آموزش خوب را به آنها بدهیم تا زمانی که آنها از این موقعیت استفاده نکنند و شخصاً بر موانع راهشان چیره نشوند در زندگی شکست خواهد خورد . (همان ، ص 193 )
15 – کلاسهای بالاتر : بچه هایی که در مدرسه ابتدایی خوب درس نمی خوانند در دبیرستان نیز همان مقدار بی توجهی را نسبت به برنامه ، معلمان یا فلسفه ی تعلیم و تربیت دارند . اما از میان بچه هایی که مدرسه ی ابتدایی را با یک تعلیم و تربیت کاملاً خوب پشت سر می گذرانند بسیاری از آنها در دبیرستانی که فاقد یک برنامه ی مرتبط و اندیشمندانه می باشد شکست خواهد خورد . (همان ، ص 213 )
16 – کمبود انگیزه : کمبود انگیزه در انجام کاری خاص خود را در حواس پرتی و عدم شرکت در فعالیت ها ، عدم مقاومت ، کج خلقی ، تنبلی آشکار ، سمبل کاری و بی میلی نشان می دهد . بعضی بچه ها عملکردی را ارائه می کنند که مسلماً از میزان توانمندی شان پایین تر است مشکل لزوماً پایین بودن انگیزه نیست بلکه مسئله آن است که بچه ها با دلایلی نامربوط به شوق می آیند از میان انواع منفی انگیزه برخی انگیزه ها جلو شکست را می گیرد .(دنیس م ، ص 12 )
17 – تأثیر معلم : این که یک دانش آموز در انجام فعالیت های آموزشی چه قدر خواهان موفقیت است و تا چه اندازه برای آن ارزش قائل است بر انگیزه و دستیابی به هدف تأثیر می گذارد . همه خواهان موفقیت اند و از شکست دوری می کنند این تمایل از طریق انتظار فرد برای موفقیت می برد و از شکست دوری می کند نسبتاً پایدار است . به هر حال این عوامل به دو متغیر بستگی دارد : ارزش تکلیف محول شده در نظر فرد و انتظاری که فرد برای موفقیت یا شکست دارد هر دو این عوامل در معرض تغییرات محیطی است و تحت تأثیر آموزگار قرار می گیرد .
18 – راه کارهای منفی مورد استفاده ی دانش آموزان ناموفق برای اجتناب از شکست ، برخی دانش آموزان ناموفق از شرکت در فعالیت ها خودداری کرده یا وقت شان را به بطالت می گذرانند . معلم ممکن است کم کاری بچه ها را مورد سرزنش قرار دهد یا این کا به آنها بفهماند که با تلاش بیشتر عملکرد بهتری در آینده خواهند داشت . این سرزنش از یک جهت احساس خوبی به دانش آموزی دهد زیرا در کل نشان می دهد معلم بر این باور است که دانش آموز توانایی خوبی دارد به بیان دیگر دانش آموز با تلاش نکردن تعریف دیگری از شکست ارائه می دهد . (دنیس م ، ص 42 )
19 – راهکارههای کاذب تضمین « موفقیت » از سوی دانش آموزان ناموفق : دانش آموزان معمولاً در کلاس و در موفقیت های رقابتی از روش های مختلفی برای حفظ احساس ارزشمندی استفاده می کنند تمام این راهکارهای رقابتی متناقض با انگیزه و یادگیری مثبت و موثر است مطمئناً شما گاهی به این موارد در کلاس خود برخورد کرده اید به جای اینکه بگذارید این کارهای نادرست بیش تر و بیش تر جا باز کند باید ارزش یادگیری راههای برخورد با مشکلات و شکست موقت را به دانش آموزان نشان دهید . (دنیس م ، ص 44 )
20 – تقویت احساس موفقیت (زمینه ی ایجاد انگیزه در همه ی دانش آموزان )
با توجه به تفاوت های فردی دانش آموزان کلاس انتظارها و توقع ها در ارزش یابی باید بر اساس توانمندی ها و استعدادها تعدیل و متناسب گردد . در ارزش یابی توصیفی امکان بها دادن به تلاش و کوشش دانش آموز هرقدر هم کم باشد نیز میسر است انگیزه مند کردن همه ی دانش آموزان با دادن تقویت کننده های نوشتاری و تأکید بر روی نقاط قوت هریک و ایجاد احساس موفقیت در همه ی دانش آموزان – تحلیل واقعی عملکرد دانش آموز بر احساس توانایی ها و ضعف ها و زمینه سازی علمی برای تلاش بیشتر و زمینه سازی برای تقویت خلاقیت و دانش آموز باید صورت گیرد . (فرهادیان ، ص 60 )
- نتیجه گیری برخی از طرح هایی که در این جا ارائه گردید امید آن است که آموزش و پرورش به هدف اصلی و اولی بازگردد. هدف اولیه عبارت است از (( پرورش انسان اندیشمند ، خلاق ، سرزنده ، بانشاط و شجاع )) انسانی که می خواهد برای حل مشکلاتی که در دنیای خود با آن روبه رو است تلاش کند هر چند نمی تواند همه ی آنها را حل کند ولی به حل پاره ای از آن موفق خواهد شد با اعتمادی که او در نتیجه ی موفقیت های خویش به دست آورده ممکن است برای مدتی شکست بخورد ولی می داند رسیدن به حدی از موفقیت امکان پذیر است و اگر موفقیت به راحتی حاصل نشود مأیوس و دل سرد نخواهد شد . اگر انسان بتواند فکر کند و بتواند همنوع خود را برقرار کند و اگر بتواند قدر زیبایی ها خلق شده توسط انسان و طبیعت را بشناسد برای خوشحالی و برای احساس ارزشمند بودن شانسی دارد . آموزش و پرورش بیشتر از این نمی تواند برای انسان کاری انجام دهد بقیّه ی راه به عهده ی خود اوست ، معلمین مخصوصاً معلمین مدارس ابتدایی باید بدانند که پیشگیری از مشکلات به مراتب آسانتر از ترمیم شکستهاست پس اگر در جلوگیری از شکست کمکی به کودکان و جوانان کنیم به مقصود خود نائل گشته ایم .
مطالب مشابه :
چارچوب و محورهای مستند سازی تجربیات کارمندان برای ارتقاء به رتبه شغلی عالی
تجارب موفق یا عوامل موفقیت یا عدم موفقیت تجارب حاصله ناشی از انجام امور محوله: (بیان و
120 قانون در رابطه با چگونگی دستیابی به موفقیت
این عدم توانایی قانون عوامل ضروری موفقیت کارهایی را که منجر به موفقیت یا شکست شما
مدارس بدون شکست
برای موفقیت در مدارس دانستن عوامل خانواده برای موفقیت یا شکست دارد
راهنمای تکمیل فرم هاي ارزیابی عملکرد کارکنان سال تحصیلی 92-91
انجام کار، عناوین تجارب ، تبیین تجارب ، عوامل موفقیت و یا عدم موفقیت تجارب حاصله ناشی
راهنمای تکمیل فرم هاي ارزیابی عملکرد کارکنان سال تحصیلی 92-91
انجام کار، عناوین تجارب ، تبیین تجارب ، عوامل موفقیت و یا عدم موفقیت تجارب حاصله ناشی
عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
علاوه بر آن فاکتورهای دیگری نیز وجود دارد که در موفقیت و یا عدم تجارب موفقیت عوامل
چه افرادی موفق تر هستند ؟ روشهای موفقیت و رسیدن به هدف
شکست عشقی و عدم موفقیت در عشق و موفقیت در ازدواج یا آنها از تجارب گذشته پند می گیرند و
دلایل موفقیت و شکست شهرداران در دست یابی به اهداف شهرداری
و برنامه ریزان شهری و تجارب موفقیت و یا یکی از عوامل موثر در موفقیت شهرداران
برنامه ریزی آموزشی چیست ؟
به عبارت دیگر موفقیت یا عدم موفقیت خود را تجارب و اطلاعات از عوامل تاثیر
بروز رسانی مقالات ارتقای شغلی رتبه عالی
1.مقدمه 2.ارزیابی عمومی 3.روش های انجام کار 4.عناوین تجارب 5. عوامل موفقیت و عدم و یا بانک
برچسب :
عوامل موفقیت یا عدم موفقیت تجارب