بهترین متن ها و شعر ها و اس ام اس های عاشقانه
سلام سلامی از قلب شکسته
از قلبی دور افتاده همچون کبوتری سبکبال که در آسمان عشق به پروازدرآمده است
سلامی به بلندای آسمان و به زلال و خلوص چشمه ساران
سلامی به لطافت گرمای بهاری
سلامی همچون بوی خوش آشنایی
سلامی بر خواسته از دل و نشسته بر دل
روز اول گل سرخی برایم آوردی و گفتی برای هميشه دوستت دارم .
روز دوم گل زردی برايم آوردی و گفتی دوستت ندارم .
روز سوم گل سفيدی برايم آوردی و سر قبرم گذاشتی و گفتی منو ببخش فقط يک شوخی بود.
بهت نمیگم دوسِت دارم،ولی قسم می خورم که دوسِت دارم
بهت نمی گم هرچی که می خوای بهت می دم،چون همه چیزم تویی
نمی خوام خوابتو ببینم،چون توخوش ترازخوابی
اگه یه روزچشمات پرِاشک شد ودنبال یه شونه گشتی که گریه کنی،صِدام کن بهت قول نمیدم که ساکتت کنم،اما منم پا به پات گریه می کنم
اگر دنبال مجسمه سکوت می گشتی صِدام کن،قول می دم سکوت کنم
اگه دنبال خرابه می گشتی تا نفرتتو توش خالی کنی ، صِدام کن چون قلبم تنهاست
اگه یه روزخواستی بری قول نمیدم جلوتو بگیرم ، اما باهات میمونم
اگه یه روز خواستی بمیری قول نمی دم جلوتو بگیرم ، اما اینو بدون من قبل از تو میمیرم
چقدرعجيبه که تا مريض نشی کسی برات گل نمیاره
تا گريه نکنی کسی نوازشت نمی کنه
تا فرياد نکشی کسی به طرفت برنمی گرده
تا قصد رفتن نکنی کسی به ديدنت نمی ياد
و تا وقتی که نميری کسی تورو نمی بخشه
هيچكس لياقت اشكهای تو را ندارد و كسی كه چنين ارزشی دارد باعث اشك ريختن تو نمی شود . اگر كسی تو را آن طوركه ميخواهی دوست ندارد به اين معنی نيست كه تو را با تمام وجودش دوست ندارد . دوست واقعی كسی است كه دستهای تورابگيرد ولی قلب تورا لمس كند . بدترين شكل دلتنگی برای کسی ، آن است كه در كنار او باشی و بدانی كه هرگز به اونخواهی رسيد.
زندگی به من آموخت که چگونه اشک بریزم اما اشک به من نیاموخت که چگونه زندگی کنم .
با سیم ناز مژه هات یه عمره گیتارمی زنم / نگاهتو کوک نکنی من خودمو دارمی زنم
چشمات اگه رو پنجرم طرحه ستاره نزنند / دست خودم نیست دلمو به درودیوارمی زنم
تواگه نباشی من مثل اون پسرکی که گمشده / گوشه کوچه می شینم ازغم تو زارمی زنم
عجب معلم بدی است این طبیعت که اول امتحان میگیرد بعد درس میدهد .
بنام آنکه اشک را آفريد تا آتش جنگلهای عشق را خاموش کند .
هر کس به طریقی دل ما می شکند
بیگانه جدا دوست جدا می شکند
بیگانه اگر می شکند حرفی نیست
از دوست بپرسید که چرا می شکند
اي بسته به تارو پودم
من لايق عشق تو نبودم
عشقي که نهفته در دلم بود
در راه محبت تو کم بود
سکوت تنها دوستی است که هرگز خيانت نمی کند .
عشق دو دستی تقديم نمی شود
پس برای آنکه به دستش بياوری کوشش کن
هرگز نديدم بر لبی لبخند زيبای تو را
هرگز نمی گيرد کسی در قلب من جای تو را
شمع سوزان توام اينگونه خاموشم نکن
در کنارت نيستم اما فراموشم نکن
اگر در خواب می ديدم غم روز جدايي را
به دل هرگز نمی دادم خيال آشنایی را
يه دختر كوری تو اين دنيای نامرد زندگي ميكرد .اين دختر يه دوست پسری داشت كه عاشق اون بود . دختره هميشه می گفت اگه من چشمامو داشتم و بينا بودم هميشه با اون می موندم . يه روز يكی پيدا شد كه به اون دختر چشماشو بده. وقتی كه دختره بينا شد ديد كه دوست پسرش كور شده . بهش گفت من ديگه تو رو نمي خوام برو. پسره با ناراحتي رفت و يه لبخند تلخ بهش زد و گفت : مراقب چشمای من باش .
هميشه به من می گفت زندگی وحشتناک است ولی يادش رفته بود که به من می گفت تو زندگی من هستی . روزی از روزها از او پرسيدم به چه اندازه مرا دوست داری ؟ گفت : به اندازه خورشيد . در آسمان نگاهی به آسمان انداختم ديدم که هوا بارانی بود و خورشيدی در آسمان معلوم نبود . شبی از شب ها از او پرسيدم به چه اندازه مرا دوست داري گفت به اندازه ستاره های آسمان نگاهی به آسمان انداختم ديدم که هوا ابری بود وستاره اي در آسمان نبود خواستم برای از دست دادنش قطره ای اشک بريزم ولي حيف تمام اشکهايم را برای بدست اوردنش از دست داده بودم.
نمیدانم زندگی چیست؟ اگر زندگی شکستن سکوت است ، سالهاست که من سکوت را شکسته ام . اگر زندگی خروش جویبار است ، سالهاست که من در چشمه ی جوشان زندگی جوشیده ام . اما این نکته را فراموش نمی کنم که زندگی بی وفاست . زندگی به من آموخت که چگونه اشک بریزم اما اشکانم به من نیاموختند که چگونه زندگی کنم .
هر وقت که دل کسیو شکستی روی ديوار ميخی بکوب تا به يادت باشه که دلشو شکستی . هر وقت که دلشو بدست آوردی ميخ را از روی ديوار در بيار آخه دلشو بدست آوردی . اما چه فايده جای ميخ که رو ديوار مونده .
پرسید : به خاطر کی زنده هستی؟ با اینکه دوست داشتم با تمام وجود داد بزنم به خاطر تو... گفتم : به خاطر هیچ کس ! پرسید : پس به خاطر چی زنده هستی؟ با اینکه دلم می خواست داد بزنم به خاطر دل تو... گفتم : بخاطرهیچ چیز ! پرسیدم : تو بخاطر چی زنده هستی؟ در حالیکه اشک توی چشماش جمع شده بود ، گفت : بخاطر کسی که بخاطر هیچ چیز زندست !
اگه قلبمو شکستی به فدای یک نگاهت / این منم چون گل یاس نشستم سر راهت
تو ببین غبار غم رو که نشسته بر نگاهم / اگه من نمردم از عشق تو بدون که روسیاهم
اگه عاشقی یه درده چه کسی این درد ندیده /تو بگو کدام عاشق رنج دوری ندیده
اگه عاشقی گناهه ما همه غرق گناهیم /میون این همه آدم یه غریب و بی پناهیم
تو ببین به جرمه عشقت پره پروازمو بستند/ تو ندیدی منه مغرور چه بی صدا شکستم
روزی تمام احساسات آدمی گرد هم جمع می شن و غايم موشک بازی ميکنن . ديوانگی چشم ميذاره و همه می رن غايم ميشن . تنبلی اون نزديکا غايم ميشه ، حسادت ميره اون ور غايم ميشه ، عشق می ره پشت يک گل رز غایم میشه . ديوانگی همه رو پيدا مي کنه به جز عشق . حسادت عشق رو لو ميده و به ديوانگی ميگه که رفت پشت گل رز . دیوانگی هر چی صدا میزنه عشق نمیاد بیرون . ديوانگی هم يه خنجر ور ميداره و گل رز رو با خنجرش می زنه تا عشق پيدا بشه يک دفعه عشق ميگه آخ چشممو کور کردی . ديوانگی اشک می ريزه و به دست و پای عشق میفته و بهش می گه من چشم تو رو کور کردم تو هر کاري بگی من انجام ميدم . عشق فقط يک چيز از اون می خواد . بهش می گه : با من هم درد شو ! از اون وقت به بعد ديوانگی هم درد عشق کور شد و بس .
اگه يكیو ديدی وقتی داری رد ميشی بر مي گرده و نگاهت می كنه بدون براش مهمی
اگه يكیو ديدی كه وقتی داری ميری بر می گرده و با عجله مياد به سمتت بدون براش عزيزی
اگه يكی رو ديدی كه وقتي داری مي خندی بر می گرده و نگات می كنه بدون واسش قشنگی
اگه يكي رو ديدی كه وقتی داری گریه می كنی مياد باهات اشك می ريزه بدون دوستت داره
دروغ و خيانت رو هك كن
از انسانيت كپی بگير و سند تو آل كن
با صداقت و وفا و معرفت چت كن
از زيباترين خاطره زندگی وب بگير
تو پروفايل قلبت يه قلبه تير خورده بذار و بگو عاشق عشق هستيو عاشق عشق باشين
در مسنجر قلبت عشق رو اد كن
وبه احساسات زيبايي پي ام بده
غم رو ديلت كن
و واژه بدی رو رينيم كن
برای غرورت آف بزار و بگو بشينه آخه (دنيا دو روزه)
واسه شكستن يک دل فقط يه لحظه وقت مي خواد.
اما واسه اينكه از دلش در بياری شايد هيچ وقت فرصت نداشته باشی .
ميشه مثل يه قطره اشك بعضی ها رو از چشمت بندازی .
ولی هيچ وقت نمي تونی جلوی اشك رو بگيری كه با رفتن بعضي ها از چشمت جاری ميشه .
زندگی گل سرخی است كه گلبرگهايش خيالی و خارهايش واقعی است .
سادگی را دوست دارم چون با صداقت است ، هيچ دروغی درآن راه ندارد ، مانند کودکی است که با چشمان معصوم اش به همه نگاه ميکند وبا معصوميت اش هزاران حرف به دنيا ميزند .
زندگی کتابی است پرماجرا ، هيچ گاه آنرا به خاطر يک ورقش دور مينداز .
بخشندگی را از گل بياموز، زيرا حتی ته كفشی كه لگدمالش می كند را هم خوش بو می كند .
وقتی که ديگر نبود من به بودنش نيازمند شدم . وقتی که ديگر رفت به انتظار آمدنش نشستم .وقتي ديگر نمی توانست مرا دوست بدارد من اورا دوست داشتم . وقتی اوتمام شد من آغاز شدم و چه سخت است تنها متولد شدن مثل تنها زندگي کردن مثل تنها مردن .
سرکلاس دو خط سياه موازی روی تخته کشيد ! خط اولی به دومی گفت ما می توانيم زندگي خوبي داشته باشيم ! دومی قلبش تپيد و لرزان گفت : بهترين زندگی ! در همان زمان معلم بلند فرياد زد : " دو خط موازی هيچگاه به هم نمي رسند" و بچه ها هم تکرار کردند ! دو خط موازی هيچگاه به هم نمی رسند مگر آنکه يکی از آن دو برای رسيدن به ديگری خود را بشکند !
درشهرعشق قدم ميزدم گذرم افتادبه قبرستان عاشقان . خيلی تعجب کردم . تا چشم کارمی کرد قبربود . پيش خودم گفتم يعنی اين قدرقلب شکسته وجود دارد ؟ ناگهان متوجه قلبی شدم که تازه خاک شده بود جلورفتم . برگهای روی قبر را کنار زدم تا برایش دعاکنم وای چی ميديدم ! باورم نميشد ! اون قلبه همون کسی بود که چند ساله پيش دله منو شکسته بود .
عشق نمی پرسه اهل کجايي ، فقط ميگه تو قلب من زندگی مي کنی .
عشق نمی پرسه چرا دور هستی ، فقط ميگه هميشه با من هستی .
عشق نمي پرسه که دوستم داری فقط ميگه : دوستت دارم .
عشق تنها برای يک بار مي آيد و برای تمام عمرش می آيد .
عشق همان بود که به تو ورزيدم . حقيقتا همان يک بار حقيقتا همان يک بار و از بس بدان آويختم تا هميشه همه ی زندگی ام با آن بيش خواهد رفت بس تا هميشه عا شقت می مانم .
اگه روزی شاد بودی، بلند نخند كه غم بيدار نشه
اگه روزی غمگين بودی ، آرام گريه كن تا شادی نااميد نشه
اگر میدانستی که چقدر دوستت دارم هیچ گاه برای امدنت باران را بهانه نمی کردی رنگین کمان من .
از کسی که دوستش داری ساده دست نکش. شايد ديگه هيچ کس رو مثل اون دوست نداشته باشی و از کسی هم که دوستت داره بی تفاوت عبور نکن .چون شايد هيچ وقت ،هيچ کس تو رو مثل اون دوست نداشته باشد .
روی تخته سنگی نوشته شده بود : اگر جوانی عاشق شد چه کند؟ من هم زير آن نوشتم : بايد صبر کند.
برای بار دوم که از آنجا گذر کردم زير نوشته ی من کسی نوشته بود: اگر صبر نداشته باشد چه کند ؟
من هم با بی حوصلگی نوشتم : بميرد بهتر است.
برای بار سوم که از آنجا عبور مي کردم ، انتظار داشتم زير نوشته من نوشته ای باشد. اما زير تخته سنگ جوانی را مرده يافتم .
هر کس به طریقی دل ما می شکند
بیگانه جدا دوست جدا می شکند
بیگانه اگر می شکند حرفی نیست
از دوست بپرسید که چرا می شکند
اي بسته به تارو پودم
من لايق عشق تو نبودم
عشقي که نهفته در دلم بود
در راه محبت تو کم بود
زندگي شهد گلی است که زنبور زمانه می مکدش آنچه می ماند عسل خاطره ها ست .
بچه که بودم فقط بلد بودم تا 10 بشمرم . نهايت هر چيزی همين 10 تا بود . از بابا بستنی که می خواستم 10 ، میخواستم مامانمو دوست داشته باشم 10 . خلا صه ته دنيا همين 10 تا بود و اين 10 تا خيلی قشنگ بود . حالا نمي دونم که دنيا چقدره . نهايت دوست داشتن چندتاست . ده تا بستنی هم کفافمو نمی ده . خيلی هم طمعه کار شده ام اما مي خوام بگم دوستت دارم ! می دونی چقدر؟ به اندازه ی همون ده تای بچگی !
انقدر از زندگانی دلگير و دلسردم که روزی اگر بميرم مر گ خود را جشن می گيرم .
هميشه کسیو انتخاب کن که اونقدر قلبش بزرگ باشه که نخوای برای اينکه تو قلبش جا بگيری خودت رو کوچک کنی
به چشمانت بياموز ، که هرکس ارزش ديدن ندار
دبه دستانت بياموز ، که هرگل ارزش چيدن ندارد
به قلبت بياموز ، که هر کس کنج آن جايی ندارد
اگر مدیر بودم یکی از شرایط ثبت نام را عشق می گذاشتم .
اگر دبیر ریاضی بودم عشق را با عشق جمع می کردم .
اگر معمار بودم قصری از عشق می ساختم .
اگر سارق بودم فقط عشق می دزدیدم .
اگر بیمار بودم تنها شربتی که می نوشیدم فقط شربت عشق بود .
اگر درجه دار بودم فقط به عشق سلام می دادم .
اگر پلیس بودم هرگز عشق را جریمه نمی کردم .
اگر خلبان بودم در آسمان عشق پرواز می کردم .
اگر دبیر ورزش بودم به بچه ها می گفتم با عشق نرمش کنید .
اگر خواننده بودم فقط از عشق می خواندم .
اگر ناخدا بودم همیشه در ساحل عشق لنگر می انداختم .
اگر نجار بودم عشق را قاب می گرفتم .
زندگی چیست؟ زندگی مانند اتوبوس شلوغی است که جایی برای نشستن نیست و وقتی خلوت میشود و می خواهی بشینی راننده داد می زند پیاده شوید آخر خط است .
در غرور اشک من همیشه یاد تو بود در سکوت سینه فریاد تو بود .
می گن قسمت ٬ گفتم : نه ، خواستن .می گن قسمت نباشه خواستن بی ارزشه٬گفتم خب نمی خوام تا قسمت بی ارزش بشه اما...قسمت لعنتی!من خواستم که نخواهم اما نشد و خواستم ٬ ولی قسمت نخواست ومن ازقسمت شکست خوردم وقسمت با ارزش شد و من....
در این دنیا نکردم من گناهی / فقط کردم به چشمانت نگاهی
اگر باشد نگاه من گناهی / مجازاتم کن هر طور که خواهی
مطالب مشابه : متن ها ونوشته های قشنگ عاشقانه
متن ها ونوشته های قشنگ دوستت دارم ای عاشقانه ترین شعر زندگی ام ، و مینویسم برای تویی که
بهترین متن ها و شعر ها و اس ام اس های عاشقانه
بهترین متن ها و شعر ها و اس ام اس های 10 تا بود و اين 10 تا خيلی قشنگ متن و شعر
شعر عاشقانه و قشنگ
شعر عاشقانه و قشنگ - متن های دل تو شکوهت میان دختر ها ، ای نجیب اصیل شعر عاشقانه و قشنگ.
برچسب :
متن ها و شعر های قشنگ