اشعار راجع به مرگ
- «اگر مرگ داد است بیداد چیست //زداد اینهمه بانگ و فریاد چیست»
-
- فردوسی
- « مرگ هر کس ای پسر همرنگ اوست // آینه ی صافی یقین همرنگ روست»
- مولوی
- «آزمودم، مرگ من در زندگی است// چون رهم زین زندگی، پایندگی است»
- مولوی
- «از دست عدو ناله? من از سر درد است// اندیشه هر آنکس کند از مرگ، نه مرد است// جانبازی عشاق، نه چون بازی نرد است// مردی اگرت هست، کنون وقت نبرد است»
- عارف قزوینی
- «ای خنک آن را که پیش از مرگ مرد// یعنی او از اصل این زر بوی برد// مرگ تبدیلی که در نوری روی// نه چنان مرگی که در گوری روی»
- مولوی
- «بابط میگفت ماهی ای در تـب و تاب// باشد که به جوی رفته باز آید آب؟// بط گفت چومن قدید گشتم تو کباب// دنیا پس مرگ ما چه دریا چه سراب»
- پندار رازی
- «بعد از این لطف تو با ما به چه ماند دانی؟// نوشدارو که پس از مرگ به سهراب دهند»
- انوری
- «بمیر ای دوست پیش از مرگ اگر می زندگی خواهی»
- سنایی
- «بمیر پیشتر از مرگ تا رسی جایی// که مرگ نیز نیاردت گشت پیرامن»
- جمالدین عبدالرزاق
- «بمیرد کسی کو ز مادر بزاد// ز خسرو چو یاد آوری تا قباد// ز مادر همه مرگ را زادهایم// به ناچار گردن بدو دادهایم// نزاید کس الا که مرده شود// به خاک سیه در سپرده شود»
- فردوسی
- «به دارو و درمان جهان گشت راست// که بیماری و مرگ، کس را نکاست»
- فردوسی
- «به نام نکو گر بمیرم رواست// مرا نام باید که تن مرگ راست»
- فردوسی
- «پیامی است از مرگ موی سفید// به بودن چهداری تو چندین امید»
- فردوسی
- «تنهایی از مرگ ناخوشتر است// هرآنکس که تنها بود بیکس است»
- فردوسی
- «جامه? مرگش آسمان دوزد// هرکه اندر زمین ز مادر زاد»
- ایرج میرزا
- «چنان زمرگ بترس از سیه سفیدی موی// که مرد مار گزیده زشکل پیسه رسن»
- جمالدین عبدالرزاق
- «چنین گفـت کز مرگ، خود چاره نیست// مرا بر دل اندیشه زین باره نیست// مرا بیش از این زندگانی تنبود// زمانه نکاهد نخواهد فزود»
- فردوسی
- «چو خواهی ستایش پس مرگ تو// خرد باید ای نامور برگ تو»
- فردوسی
- «چون زیستن تومرگ تو خواهد بود// نامرده بمیر تا بمانی زنده»
- عطار نیشابوری
- «چه خوش گفت آن نهاوندی به طوسی// که مرگ خر بود سگ را عروسی»
- نظامی
- «خانهای را که چون تو همسایه است// ده درم سیم بـدعیار ارزد// لکن امیدوار باید بود// که پس از مرگ تو هزار ارزد»
- سعدی
- «خصم را گو پیش تیغش جوشن و خفتان مپوش// مرگ را کی چاره هرگز جوشن و خفتان کند»
- قاآنی شیرازی
- «خواب را گفتهای برادر مرگ// چو بخسبی همیزنی درِ مرگ»
- اوحدی مراغه ای
- «خوشا آنکس که پیش ازمرگ میرد// دل و جان هرچه باشد ترک گیرد»
- عطار نیشابوری
- «رسول مرگ به ناگه به من رسید فراز// که کوس کوچ فروکوفتند کار بساز// کمان پشت دوتا چون به زه درآوردی// ز خویش ناوک دلدوز حرص دور انداز»
- کمال الدین
- «زندگی خواهی کرد همسرم!// و خاطره من چون دود سیاهی// پراکنده میشود در باد!// خواهر سرخ گیسوی من!// در قرن بیستم// تلخی مرگ// بیش از یکسال نمیپاید.»
- ناظم حکمت
- «سخنگو سخن سخت پاکیزه راند// که مرگ به انبوه را جشن خواند»
- نظامی
- «شعر من و مرگ فقرا، عیب بزرگان// این هر سه متاعی است که آوازه ندارد»
- ناشناس
- «کسی کو نکونام میرد همی// ز مرگش تاسف خورد عالمی»
- اسدی طوسی
- «گر بیبرگی به مرگ مالد گوشم// آزادی را به بندگی نفروشم»
- از مقدمه محمدبن علی الرقا بر حدیقه سنایی
- «گر غم مرگ را به سنگ سیاه// بنویسند از او برآید آه»
- مکتبی شیرازی
- «گویی رگ جان میگسلد زخمه ناسازش// ناخوشتر از آوازه مرگ پدر آوازش»
- سعدی
- «لباس مرگ بر اندام عالمی زیباست// چه شد که کوته و زشت این قبا به قامت ماست»
- عارف قزوینی
- «مر سگان را عید باشد مرگ است// روزی وافر بود بی جهد و کسب»
- مولوی
- «نشنیدی حدیث خواجه بلخ// مرگ بهتر که زندگانی تلخ»
- سعدی
- «نگفتم زلف تو دزد است از کیدش مباش ایمن// به مرگ گله راضی شو چو گرگی را شبان کردی»
- قاآنی شیرازی
- «نوشدارو که پس از مرگ به سهراب دهند// عـقل داند که بدان زنده نگردد سهراب»
- ناشناس
- «نیست مرگ است، هست، هست حیات// نیست کفر است و هست، هست ایمان// مرگ جهل است و زندگی دانش// مرده نادان و زنده دانایان»
- ناصر خسرو
- «همان به که نصیحت یاد گیریم// که پیش از مرگ یک نوبت بمیریم»
- نظامی
مطالب مشابه :
شعر درباره مادر - -fereydoun moshiri-madar -sher-irani
Sherhaُُ - شعر درباره مادر - -fereydoun moshiri-madar -sher-irani - -شعر-ترانه Sher -taraneh به وقت زادن تو مرگ خود را .
شعري در رابطه با مقام مادر
مادر؛ زيباترين شعر خدا - شعري در رابطه با مقام مادر مصيبتي به جهان همچو مرگ مادر نيست
داستاني از عشق يك مادر فداكار
مادر؛ زيباترين شعر خدا - داستاني از عشق يك مادر فداكار - تقديم به روح آسماني مادر رنج كشيده
شعر زيبايي به نام مادر از ابوالقاسم حالت
مادر؛ زيباترين شعر خدا مصيبتي به جهان همچو مرگ مادر نيست با سلام من حميد(محسن)
اشعار راجع به مرگ
اشعار راجع به مرگ «بمیرد کسی کو ز مادر بزاد// ز خسرو چو یاد «شعر من و مرگ فقرا، عیب
مادر (شعري از حسين منزوي)
مادر؛ زيباترين شعر خدا - مادر (شعري از حسين منزوي) - تقديم به روح آسماني مادر رنج كشيدهام
ياد ايامي كه مادر داشتيم
مادر؛ زيباترين شعر خدا - ياد ايامي كه مادر داشتيم مصيبتي به جهان همچو مرگ مادر نيست
خدا نگهدارت مادر
مادر؛ زيباترين شعر خدا مصيبتي به جهان همچو مرگ مادر نيست با سلام من حميد(محسن)
مادر: خداحافظ ای نوبهار همیشه
مادر؛ زيباترين شعر خدا - مادر: خداحافظ ای نوبهار همیشه مصيبتي به جهان همچو مرگ مادر نيست
يك نمونه از مهر مادر: آغوش مادر نوزاد مرده را زنده کرد
مادر؛ زيباترين شعر خدا - يك نمونه از مهر مادر: مصيبتي به جهان همچو مرگ مادر نيست
برچسب :
مرگ مادر شعر