معنی درس ها ی فارسی پایه ششم

معنی درس اوّل : معرفت آفریدگار

این همه آفریده که می بینید که این قدر زیاد است،این همه را آفریننده ای آفرید که خداوند گار است و نعمت های ما از ایشان است.آفریدگار را باید بپرستیم و از نعمت او شکر گذاری و تشکر باید بکنیم. فکر کردن درباره ی کار آفریننده و آفریده شده،روشنایی و نور یه دل ها می بخشد . و فکر نکردن و نادانی کردن تاریکی به دل ها می دهد و نتیجه نادانی گمراهی است.

باد بهاری از طرف سبزه زار وزید . باز صدای پرندگان به گوش گردش روزگار رسید . بلند شو و از فرصت استفاده کن.وزیدن باد بهاری . صدای آهنگین پرندگان و بوی خوب گلها . هر چیزی که در دنیا هست،از خداوند یاد می کند بلبل و قمری و پرندگان با صدای زیبای خود چه چیزی را یاد آوری کردند یاد خداوند و آفریدگار

برگ درختان سبز،در نظر انسان عاقل مانند دفتری است که به آن نگاه می کند و به شناخت خداوند می رسد .

معنی شعر علی ان شیر خدا

حضرت علی کسی است که در را خدا همچون یک شیر شجاع می جنگید وبرترین مرد عرب بود و با تاریکی انس و الفت داشت. شب از رازهای علی باخبر است،تاریکی شب محرم رازهای الهی است شب صدای دعا و مناجات علی و همچنین عشق الهی که مانند چشمه ای در وجود او می جوشد شنیده است. دعاهایی که علی میکرده هنوز در گوش مسجد کوفه مانده است و او را از خود،بیخود می کند. خورشید از افق بالا آمده است و سینه ی آسمان را شکافت ولی چشم علی هنوز بیدار بود و به خواب نرفته بود . علی همان کسی است که در تاریکی شب به صورت ناشناس برای یتیمان غذا می برد. انسان عاشقی که خطر کرد وشب به جای پیامبر در رختخواب او خوابید. در آن سحرگاه شگفت انگیز، حلقه ی در،دست به دامن علی شد. یا علی عارفان مدهوش ولایت تو هستند.جان عالمیان به فدای تو باد

ز ورزش میاسای

تن زنده والا به ورزندگی است                  که ورزندگی مایه ی زندگی است
ارزش وجود یک انسانزنه به کوشش است .                  زیرا کوشش باعث سرزندگی و شادابی میشود
به سختی دهد مرد آزاده تن                  که پایان تن پروری بندگی است
انسان آزاده باید سختی ها را بپذیرد.                               زیرا نتیجه ی تنبلی زیر دست دیگران بودن است.

کسی کو توانا شد و تندرست             خرد را به مغزش فرو زندگی است
کسی که جسمش توانا و سلانت باشد.                              عقل و ذهن او نیز فعال تر و پویا است.

ز ورزش میاسای و کوشنده باش      که بنیاد  گیتی به کوشندگی است
از ورزش دست بر ندار پیوسته تلاش کن.           زیرا اساس جهان بر پایه تلاش و کوشش بنا شده است

نیاکانت را ورزش آن مایه داد             که شهنامه زایشان به تابندگی است
ورزش اجداد تو را به اندازه ی قدرتمند کرده            که از وجود آن ها کتاب شاهنامه ارزشمند شده است

تو نیز از نیاکان بیاموز کار
تو هم اگر میخواهی سر زنده باشی
اگر در سرت شور سرزندگی است
مانند اجداد و پدرانت این کار(ورزش) را بیاموز.

عمر گران مایه

دو برادر بودند یکی از ان ها در قصر سلطان خدمت می کرد و برادر دیگر اهنگر بود و با زحمت تلاش پول کسب می کرد . یک روز ان برادری که وضعش بهتر بود گفت چرا تو هم مانند من به سلطان خدمت نمی کنی تا این قدر به سختی و زحمت پول در نیاوری و از این همه سختیی نجات یابی او گفت تو چرا کار نمی کنی تا از خوار شدن نجات یابی که انسان ها ی دانا گفته اند با تلاش و کوشش خود نانی برای خوردن به دست بیاوری با این که کم است اما بهتر از ان است که کمربند طلا ببندی و به دیگری خدمت کنی .ا دست اهن داغ را مانند خمیر نرم کنی خیلی بهتر از این است که در جلوی دیگران دست به سینه بایستی . عمر ارزش مند ما با این فکر سپری می شود که تابستان چه بخوریم و زمستان چه بکوشیم ای شکم تمهکار با خوردن نانی راضی شو تا به خاطر بیشتر از ان مجبور شویم که پیش دیگران تعظیم کنیم

باران

خوشا انان که الله یارشان بی به حمد و قل هوالله کارشان بی

خوش به حال کسانی که خداوند همدم انان است و کارهایشان با ذکر و ستایش خداوند انجام می شود

خوشا انان که دایم در نمازند بهشت جاودان بازارشان بی

خوش به حال کسانی که تمام کارهایشان را با ذکر خداوند انجام می دهند و مدام در حال انجام کار های نیک هستند و برای رفتن به بهشت و بهره بردن از نعمت های ان ، در این دنیا کار های خیر و نیک بسیار انجام می دهند

خداوندا به فریاد دلم رس کس بی کس تویی من مانده بی کس

خداوندا کمکم کن تو همه ی انسان های که تنها هستند کمک می کنی ، منم جزو همان ها هستم

همه گویند طاهر کس نداره خدا یار منه چه حاجت کس

کل مردم میگویند که طاهر هیچ کس را ندارد اما خدا دوست و همه ی کس من و من دیر چه میخواهم

درخت علم

دانشمند با خنده گفت : ای نادان این درختی که تو به دنبالش هستی همان علم دانش است .

تو به دنبال صورت و ظاهر رفتی ای انسان نادان و چون به ظاهر توجه کرده ای از معنی واقعی ان دور شدی .

گاهی ان را درخت نامیدند و گاهی افتاب و گاهی ان را به دریا خواندن و گاهی ان را به ابر نامیدند .

کسی که تولیدات بیشتر داشته باشد و اثار بیشتری داشته باشد کمترین اثر او رسیدن به جاودانگی است

علم و عمل

دانش بیشتری به دست بیاوریم و بیشتر درس بخوانیم تا وقتی که اموخته هایت عمل نکنی نادانی .

اسم تو نه دانش مند است نه محقق بلکه تو مانند چهارپایی هستی که بر روی ان باری از کتاب است .

ان بی عقل برایش فرقی نمیکنه که بارش دفتر باشه یا هیزم .

وطن

ما مثل کودکانی که در دبستان پرورش پیدا می کنند در خاک پاک ایران پرورش می یابیم . همه ما یار و یاور و چون برادر وطن هستیم و مانند جسم وجان با یکدیگر مهربان هستیم . ما شریفترین و نجیب ترین ملت هستیم و یادگاری از دوران کهن و قدیمی پرافتخارمان. وطن ما مانند مادر برای ما عزیز است و ما از آن حفاظت می کنیم . خدا را شکر می کنیم که از زمان کودکی به ما درس دوست داشتن وطن را آموخته اند . چون دوست داشتن وطن جزئی از ایمان است پس حتما ما انسانهای با ایمانی هستیم .اگر دشمنی به وطن ما حمله کند جان و دلمان را بدون هیچ توقعی در راه آن فدا می کنیم

معنی درس ها ی فارسی پایه ششم

مطالب مشابه :

«معرفت آفریدگار»

معرفت افریدگار

فارسی (نوشتاری) : درس 1 معرفت آفریدگار (ششم ابتدایی) Sixth Grade

پاسخ درس اول معرفت آفریدگار پايه ي ششم

فارسی (خوانداری) : درس 1 معرفت آفریدگار

معنی درس به درس فارسی ششم

معنی درس یکم فارسی ششم

درس اول معرفت آفریدگار فارسی ششم

معنی و مفهوم ابیات درس معرفت آفریدگار

معنی درس ها ی فارسی پایه ششم