جشنواره ی مادر نوزاد و کودک

5شنبه با شنیدن اخبار بد جوری هوای نمایشگاه زد به سرم
اما بابا گفت چون ماشین فعلا خرابه نمیتونیم بریم
ناراحت نشدم من؟؟؟!
کمر همت بستم که خودم ببرمت امیرعلی
البته دوست داشتم تنها نباشم،برای همین با مامان زهره هماهنگ شدیم و
فردای 5 شنبه یعنی دیروز رفتیم نمایشگاه!

اولش که کلی راه رفتیم تا رسیدیم به سالن 38A،ولی به درد من و نی نی نمی خوردبه خاطر قیمتهای خوشمزه اش!
از اونجا رفتیم سالن 22 که پر از اسباب بازیهای رنگی رنگی بود
قیمتها هم مناسب بودن

اما همچین میگم مناسب،نزدیک 150 هزار تومن برای پسر گلم اسباب بازی خریدم تا بزرگتر شد استفاده کنه

حدودا 11 صبح که ما رسیدیم محوطه ی سالن نیمه خلوت بود
اما وای وای وای....از بعد از ظهر!غلغله....
در هر حال روز خوبی بود

ازمامان مهربون و صبورم هم ممنونم که همراهیم کرد و البته فراوون کمکم بودتا من به خریدم برسم

امیرعلی رو صندلیه کارتونی نشته
اولش انقدر ذوق کرد که نزدیک بود بیافته و من نتونستم عکس بگیرم

امیرعلی بغل عمو دلقک مهربان
تو عکس من نگاهش پایین بود
اما برای عکس اون خانمه کاری کردم نگاه کنه دوربین رو
گفتن میذاریم تو سایت نی نی سایت
اما کووووو؟؟؟