درآمد
سه تار یکی از سازهای اصلی و شاخص در موسیقی ایرانی است که علاوه بر برخوردار بودن از صدای زیبا ، دوست داشتنی و لطیف ، در بیان احساسات هنرمندانه ایرانیان ، از قابلیت های در خور توجه بهره مند است . دیگر از خصوصیات شایان این ساز ، صمیمیت و همراهی آن است به نحوی که نوازنده را آزار نمیدهد . از این رو زنده یاد استاد ابوالحسن صبا در توصیف این ساز چه زیبا میگوید : « سه تار برای یک نفر کم و برای دو نفر زیاد است » . آنچه در این جمله کوتاه و پر معنا نهفته است ، در واقع عبارت است از حاصل تمام گفته ها و شنیده ها در زمینه سه تار . سه تار در زمره سازهای زهی مضرابی مقید است . صدای این ساز در اثر برخورد مضراب و ارتعاش سیم ها و تولید بوسیله کاسه ، تشدید می شود . بدنه سه تار از سه قسمت اصلی تشکیل شده است . این سه قسمت به طور اجمالی عبارتند از : الف – کاسه ب – دسته ج – سر ساز یا سر پنجه الف : کاسه : در این قسمت ساز صدای تولید شده ، از برخورد مضراب با سیم ها تشدید می گردد و در اثر چنین تشدیدی صدای موسیقی ایجاد میشود . کاسه سه تار( اغلب با استفاده از چوب درخت توت ) و به دو روش ساخته میشود : روش اول که در گذشته به علت کمبود امکانات صنعتی بیشتر استفاده می شده است ، تراشیدن تنه درخت توت و خالی کردن آن بوده است که سه تار تهیه شده به این طریق را اصطلاحا" یک تکه ، یکپارچه یا کنده ای گویند . در این روش که امکانات صنعتی و کارگاهی کمتری اقتضاء میکند ، سازنده ساز در تهیه کاسه با تحمل زحمت و سختی بیشتری مواجه است . مشکلات این طریق ، گذشته از صرف وقتع و نیرو برای کندن (تراشیدن) چوب ، به رعایت هماهنگی قطر کاسه در تمام قسمتها و مسائلی از این دست ارتباط دارد . روش دوم که امروزهبیشتر استفاده میشود ، ساختن کاسه سه تار از تکه چوبهای بریده شده (ترکه) است که سه تار تهیه شده به این طریق به سه تار ترکه ای معروف است . طبعا تهیه کاسه سه تار به هر کدام از دو شیوه مذکور با مشکلاتی همراه است . در این روش گرچه مشکلاتی چون هماهنگی قطر قسمتهای کاسه بسادگی قابل حل هستند ، با این حال سازنده ساز با مشکلات دیگری از قبیل وصل درست اجزا (ترکه ها) سر و کار دارد . نقش عمده کاسه ، در سه تار ، تشدید صوت است . تشدید را میتوان به فرایند افزایش و آهنگین شدن ارتعاشات صوتی پدید آمده توسط ابزاری غیر از ابزار مولد صوت تعبیر نمود . این ابزار در سازهای مختلف ، متفاوت است . در سازهایی چون سه تار ، تار و سنتور ، تشدید بوسیله کاسه یا جعبه و در سازهایی مانند نی ، تشدید به وسیله لوله ساز انجام میپذیرد . بدیهی است که در سازهای کوبی یا ضربی مانند تنبک نیز فرایند تشدید وجود دارد اما بواسطه موسیقایی نبودن صوت اینگونه سازها ، آهنگین بودن صوت در آنها مصداق ندارد . اندازه کاسه : کاسه سه تار در دو اندازه بزرگ و کوچک ساخته میشود . کاسه سه تار با صفحه چوبی پوشانده می شود . در قسمت پشت کاسه سیم گیر نصب می شود و بر روی صفحه ، خرک قرار میگیرد . در مورد هر کدام از این اجزا توضیح کوتاهی می دهیم :
1 – صفحه :
صفحه بطور افقی بر روی کاسه قرار می گیرد . جنس صفحه هم از چوب درخت توت است .
2 – خرک :
خرک بطور افقی بر روی صفحه قرار می گیرد و سیمها روی آن واقع میشود . طول مفید و قابل استفاده سیم از شیطانک تا خرک است . در واقع بدون وجود خرک ، استفاده از سیمها غیر ممکن میشود زیرا برای امکان به ارتعاش درآمدن سیمها ، لازم است از صفحه فاصله داشته باشند .
3 – سیم گیر :
در قسمتت انتهایی کاسه ، سیم گیر قرار میگیرد و سیمهای سه تار به آن وصل میشوند .
ب : دسته :
دسته سه تار – که معمولا از چوب درخت گردو ساخته میشود – قسمت کاسه ساز را به سر پنجه وصل میکند . دسته یکی از حساس ترین و مهم ترین بخشهای سه تار است . سیمهای سه تار در امتداد دسته کشیده میشوند و بر روی آن پرده ها بسته میشوند . مهمترین کارهای دسته آن است که با قرار گرفتن پنجه روی آن ، تغییرات ملودی ایجاد و نتیجتا ملودی بر سه تار نواخته میشود . طول و قطر دسته : همان گونه که گفته شد کاسه سه تار در دو اندازه کوچک و بزرگ ساخته میشود . طول و قطر دسته ارتباط کامل با اندازه کاسه دارد . سه تار کاسه بزرگ : در این سازها طبعا" طول دسته هم بیشتر است . سه تار کاسه کوچک : در این سازها برعکس سازهای کاسه بزرگ ، طول دسته کمتر است . البته تحقق مسائل فوق زمانی امکان دارد که تمام شرایط و پارامترهای لازم در ساز رعایت شده باشد و در مورد سازهایی که شرایط لازم را ندارد این قاعده قابل اجراء نیست .
خصوصیات و شرایط دسته :
دسته سه تار برای آنکه قابلیت استفاده داشته باشد باید دارای شرایط و خصوصیات زیر باشد:
- 1- وزن دسته نباید به اندازه ای زیاد باشد که خستگی نوازنده را در پی داشته باشد و یا به اصطلاح کله کند .
- 2- سطح دسته باید کاملا هماهنگ و بدون نا همواری باشد . در غیر این صورت صدای سیم ها خالص نخواهد بود و نتیجتا سه تار از دایره ارزش های سازی دور خواهد شد .
- 3- تراش دسته باید به گونه ای باشد که تحرک دست نوازنده را با سختی مواجه نکند .
- 4- اندازه دسته ، از طرف بالا به پایین بتدریج بیشتر میشود . کیفیت این تغییر اندازه را به بخش پروژه ساخت سه تار وا می گذاریم .
- 5- برای آنکه امکان بستن پرده ها فراهم گردد ، دسته باید از ابتدا تا انتها دارای شیاری در قسمت فوقانی باشد .
اجزای دسته :
دسته دارای اجزا و عناصری است که هر کدام در تکمیل ساختمان ساز نقشی را ایفا می کنند . مهمترین این اجزا ، پرده ها و شیطانک است . در مورد هر کدام از این اجزا توضیحاتی لازم است .
الف : پرده ها :
از آنجا که سه تار از سازهای زهی مقید است ، پرده ها در تغییرات و تولید ملودی در این ساز دارای نقش اساسی هستند . در واقع بدون وجود پرده ها نواختن سه تار غیر ممکن خواهد بود . فرایند تغییر ملودی یا تغییر نت ها بدین نحو است که چون میزان ارتعاشات سیم ها کاملا به طول آنها بستگی دارد اگر صدای سیم در حالت دست باز ( مطلق) ، دارای ارتعاش خاصی باشد وقتی انگشت روی پرده ها قرار میگیرد ، بعلت کوتاه شدن طول سیم ، ارتعاش آن تغییر خواهد کرد . تعداد پرده ها در سه تار بیست و پنج است و البته بعضی یک یا دو پرده اضافه بر این تعداد برای سه تار تعبیه می کنند . پرده های گفته شده عبارتند از دو دیز در بالای دسته و دو دیز یا لا بمل در پایین دسته . گروهی نیز سه تار را دارای بیست و هشت پرده می دانند . در مورد تعداد پرده های سه تار باید گفت بر اساس ظرفیت این ساز و با توجه به ابعاد ساز شناختی آن ، تعداد بیست و پنج پرده برای نواختن آن کفایت می کند و بستن پرده های اضافی بر این میزان لزومی ندارد . شاید علت عمده چنین گرایشی ، تمایل به نزدیک نمودن این ساز به تار باشد که در همین گفتار نادرستی آن مورد بحث قرار می گیرد . زیرا پرده های اضافه علیرغم امکان استفاده در تار ، برای سه تار تقریبا استفاده و کاربری ندارند . در مورد پرده ها چند مسئله قابل توجه است :
- 1- فاصله پرده ها در سه تارهای مختلف ، با هم متفاوت است . جای قرار گرفتن هر کدام از پرده ها به عوامل مختلف بستگی دارد . اختلاف سازها در این زمینه باعث چنین تفاوتی است.
- 2- در صورتی که ارتفاع (ضخامت) پرده ها بیشتر از حد معلوم باشد ، صدای ساز بیشتر (و البته خشک تر) خواهد بود . در بستن پرده های سه تار باید تناسب ضخامت پرده و صدای ساز رعایت شود زیرا ضخامت بیش از حد پرده ها می تواند باعث ایجاد مشکلاتی در اجرای تکنیک های دسته مانند ویبره و گلیساندو می شود .
- 3- برای پرده بندی سه تار ممکن است مواد مختلفی از قبیل نخ نایلون ، نخ بخیه (اصطلاحا کات کوت ) و نخهای موجود در بازار توصیه و مورد استفاده واقع شود . باید توجه داشت که بهترین نخ ببرای بستن پرده سه تار ، نخهای موجود در بازار( از جنس روده گوسفند) است . شاید به نقش عاملی مانند پرده در کیفیت سه تار ، ظاهرا توجه زیادی نشود اما با دقت و تفحص در جزئیات ، اهمیت تک تک عوامل بر ما روشن میشود . تهیه کنندگان نخهای معمولی موجود در بازار – که از دیدگاه ما بهترین مواد برای پرده بندی هستند – زحمات زیادی را متحمل می شوند و طبعا کارشان قابل تقدیر است .
- 4- برخی از سازندگان سه تار بحث بستن پرده های ثابت یا فلزی را مطرح می کنند و بعضا در این زمینه سوالاتی برای نوازندگان نیز پیش می آید . باید گفت متاسفانه هیچ کدام از این دو پیشنهاد به دلایل زیر درست نیست :
پرده های ثابت : با تعمق در اصول تئوری موسیقی و آگاهی یافتن از علم فواصل ، به سادگی می توان به نادرستی سیستم پرده ثابت وقوف یافت . ماهیت فواصل ، در موسیقی به گونه ای است که گاه تغییرات جزیی در آنها لازم می آید . به عنوان نمونه ممکن است پرده چهارم سه تار که در سیم اول دارای صدای می کرن است برای نواختن سه گاه می کرن منسب باشد و زمانی که سه گاه لاکرن نواخته می شود ، صدای پرده گفته شده برای اجرای گوشه مخالف سه گاه کم یا زیاد باشد (یعنی لازم باشد مقدار کمی پایین تر یا بالاتر رود ) . بنابراین ثابت بودن پرده سه تار برخلاف اصول است و قطعا باعث می شود ساز ، کارایی لازم را نداشته باشد . برای رعایت این شرط ، سازندگان و نوازندگان سه تار باید در زمان بستن پرده دقت کنند که سفتی پرده ها به اندازه ای نبا شد که تکان دادن آنها با سختی همراه باشد . پرده های فلزی : همانگونه که گفتیم نقش پرده در سه تار ، ایجاد تغییرات در صدای این ساز است . انگشتان نوازنده با قرار گرفتن بر روی پرده ها و فشار دادن سیم ، باعث چنین تغییراتی می شوند . صدای ساز بوسیله سیم – که خود از جنس فلز است – تولید می شود . فشرده شدن فلز بر روی فلز باعث ایجاد صدای نا موزون و نا خالص شده ، منجر به دور شدن سه تار از دایره ارزش های سازی میگردد .
ب : شیطانک :
شیطانک دسته سه تار را از سر پنجه جدا میکند . فاصله خرک تا شیطانک طول سیم را در بر می گیرد .
ج : سر پنجه :
سر پنجه به قسمتهای انتهایی دسته سه تار یعنی از شیطانک تا آخر دسته گفته می شود . بر روی سر پنجه ، گوشی های سه تار قرار می گیرد . نقش گوشی ها تنظیم سیمهای ساز از نظر کوک است .
تاثیر سه تار بر رشد و تحول موسیقی
سه تار بواسطه صمیمیت و لطافت صوت ، یکی از سازهای شاخص و اصلی در موسیقی ایرانی بشمار می آید . این ساز ، با جای گرفتن در میان توده های مردم ، قطعا چون دیگر سازهای ایرانی باعث دوام و بقای این هنر گردیده است . چنین باوری درست از آن جهت که سازها جملگی ابزارهای بیان بخشی از فرهنگ یک ملتند و بدون وجود آنها ، بقای آن فرهنگ ، غیر ممکن می نماید . موسیقی آمیزه ای از دانسته ها و ابداعات یک ملت است که در قالب ملودی های زیبا و به وسیله سازهای متفاوت و آواز حفظ و نگهداری می شود . اما باید توجه داشت که اثر تمامی این عناصر در رشد ، تحول و ماندگاری موسیقی ، برابر نیست . شاید در مملکت ما بواسطه آوازی بودن ساختار ردیف در دوره های خاصی از تاریخ موسیقی ، آواز و آوازه خوانان به ظاهر در صدر گروه موسیقی دانان قرار گرفته اند ( و به حق که آواز ، تاثیرات بسزا و شایان توجهی در انتقال و نگهداری موسیقی ایرانی داشته است ). اما باید توجه داشت که اثر سازها و بویژه سه تار و تار در شکل گیری ردیف و انتقال آن به نسل ما بیشتر است .
ارزش های سازی سه تار
سه تار و نحوه انتخاب آن
از نظر یک ذائقه متکامل و دیدگاه علمی خصوصیات ساز مطلوب را می توان تحت عناوین ذیل برشمرد :
الف : خصوصیات شکلی
این خصوصیات به شکل و ظاهر فیزیکی ساز ارتباط دارند و اجمالا عبارتند از :
- 1- تناسب شکلی : بدین معنا که ظاهر و شکل ساز از چا چوب های مربوطه تجاوز نکرده باشد همانگونه که در بحث مربوط به پروژه ساخت سه تار خواهیم دید ، میان شکل و اندازه اجزای اصلی سه تار یعنی کاسه و دسته تناسب دقیق فیزیکی وجود دارد . عدم رعایت چنین تناسبی باعث خارج شدن سه تار از اسلوب های مورد نظر است .
- 2- هماهنگی و تناسب وزنی : میان اجزای اصلی سه تار (کاسه و دسته) از نظر وزنی تناسب برقرار باشد . به نحوی که در موقع نوازندگی تعادل ساز به طور کامل برقرار باشد . یعنی از نظر فیزیکی به گونه ای طراحی شده باشد که در حین نواختن نیازی به صرف نیروی انسانی برای نگهداشتن آن نباشد . عدم ثبات ساز هر چند نشانه بارز وجود مشکلات دیگر چون رعایت نشدن وزن و بطور کلی فقدان تناسب میان اجزای سه تار است ، طبعا باعث عدم کنترل ، ایجاد خستگی و ناراحتی برای نوازنده است و بر کیفیت کار هنری تاثیر منفی می گذارد . یکی از مهمترین نتایج عدم ثبات ساز ، سختی اجرای واریاسیون ها و تکنیک های پنجه ای است .
- 3- دارا بودن نرمش های لازم روی دسته برای اجرای تکنیک های دسته همچمون ویبره و. . .
یکی از مهمترین عوامل نرمش دسته ، تعادل پوزیسیونی است . یعنی در سازهایی که تعادل پوزیسیونی برقرار باشد نرمش دسته بیشتر است . به علاوه نرمش دسته از دو جهت قابل توجه است ، یکی نرمش سیم ها روی دسته در برخورد با مضراب و دیگری خوش دست بودن دسته از نظر جرم و وزن و شکل .
- 4- هماهنگی فیزیکی با جسم نوازنده : از این نظر ساز باید به نحوی طراحی شود که از لحاظ اندازه و سایر خصوصیات ظاهری با جسم نوازنده هماهنگ باشد ، مثلا برای خردسالان ساز بزرگ و برعکس برای افراد تنومند نیز ساز کوچک به علت عدم تناسب جسمی مناسب نیست .
- 5- کاسه سه تار باید به صورت همگون و متناسب تراشیده شده باشد ، به طوری که تمام قسمتهای آن با زدن ضربه ای صدای هماهنگ بدهد . گود بودن و گسل غیر منطقی اصطلاحا باعث ایجاد صدای مرگ در ساز می شود .
ب : خصوصیات مربوط به صوت
این خصوصیات که مربوط به نوع و شخصیت صدای ساز هستند ، اجمالا عبارتند از :
- 1- سلامت صوت از نظر عاری بودن از اصوات مزاحم .
- 2- تناسب حجم صدا : به نحوی که نه آنقدر کم باشد که نیازمند وسایل مصنوعی تقویت صوت باشد و نه آنقدر زیاد که شنیدن آن شنونده را آزاری بیش نباشد .
- 3- موسیقایی بودن جنس صدا : موسیقایی بودن همان نزدیکی صدای ساز به طبیعت و احساس انسانی است .همانگونه که اصوات انسانها با هم متفاوتند سازها را نیز طبیعتا صداهای متفاوت و مختلف است . به دیگر سخن با جوش خوردن صرف چند قطعه چوب و شکل گیری آن صدای حاصله لزوما صدای موسیقی نخواهد بود و چه بسا طنین ساز در حد تشدید بی محتوای ارتعاش چند رشته سیم باقی بماند ، یعنی ترکیب ناپخته چوب و فلز که نه تنها کافی نیست بلکه گوش خراش و آزار دهنده نیز هست .
- 4- نرمی (خشک نبودن) و عدم خشوت صوت
- 5- شیرینی صوت : شیرینی به معنای حالت خوشایند بودن صوت است که به علت پخته و منظم بودن هارمونیک ها بوجود می آید . صدای شیرین از نظر طبع متکمل قابل پذیرش است . شیرینی یا عدم شیرینی صدای ساز ممکن است تحت تاثیر عوامل مختلف باشد بعلاوه شیرینی صوت تقریبا نسبی است . مثلا صدای برخی سازهای کوبی مانند سنج و دهل در شرایط خاصی از شیرینی و دلپذیری قابل توجه ای بر خوردار است حال آنکه در شرایط عادی پذیرش آنها برای گوش انسان بسختی ممکن است . بهترین راه حل برای سنجش شیرینی واقعی صوت را میتوان احساس نوازنده حرفه ای و شنونده آگاه دانست .
- 6-تعادل : منظور از تعادل ، همگونی و برابری است . تعادل که به بالانس نیز تعبیر می شود ، دارای جنبه های مختلف است . یعنی ساز باید در جنبه های مذکور دارای تعادل باشد . این جنبه ها عبارتند از :
الف : تعادل ارزشی : یعنی میان ارزش های سازی مورد لزوم از قبیل نرمی و شیرینی صوت و یا سبکی و تناسب شکلی ، تعادل برقرار باشد . به دیگر سخن بطور مثال هر حجم صدا میزانی از نرمی را می طلبد و بالعکس . ب : تعادل پوزیسیونی : به معنای هماهنگی پوزیسیونهای چند گانه ساز از نظر کیفیت ، جنس و شخصیت صدا .
- : تعادل (تناسب) حجمی : به معنای هماهنگی ساز از نظر حجم صدا ، اگر حجم صدا کم و زیاد شود تعادل پوزیسیونی دچار اختلال می گردد . کم شدن حجم صدا باعث خشکی صدا و زیاد شدن آن باعث کدری و نرمی مفرط سیم می شود .
انواع سه تار
از نظر اختلاف شیوه ها و روش های نوازندگی برخورد فیزیکی نوازنده خود از دو جهت قابل بحث است .
- 1- نحوه استفاده از مضراب .
- 2- نحوه ترکیب مضراب و پنجه .
بر عکس سبکها و مکاتب ، روش های نوازندگی سه تار در موسیقی ایرانی تنوع گسترده ای ندارد . از آنجا که این روش ها در برگیرنده گونه های برخورد فیزیکی نوازنده با ساز هستند ، طبعا به واسطه نوع چنین برخوردی ، امکان تنوع این روش ها نسبت به مکاتب و سبک های موسیقی – که بیشتر به جنبه گرایش فکری هنرمند توجه دارد – کمتر خواهد بود .
- 1- روش های نوازندگی سه تار بر مبنای نحوه استفاده از مضراب : از این نظر دو روش در نوازندگی سه تار قابل تصور است :
- 1-1 : روش ترکیبی نوازی یا استفاده از هم آوایی همه سیم ها که اصطلاحا به پرسیم نوازی نیز معروف است .
- 2-1 : روش تک سیم نوازی
- 1-1 : روش ترکیبی نوازی : منظور از ترکیب نوازی استفاده از ظرفیت و تونیک تمام سیم ها در حین نواختن است .
روش عمومی که از زمان قدیم رایج بوده همین روش بوده است . امروزه نیز این روش رونق دارد . علت رونق و استفاده بیشتر از این روش این است که نوازنده با اجرای آن توانایی به کار بردن تکنیک و ابداعات تکنیکی را بیشتر پیدا می کند . با ترکیبی نوازی امکان استفاده از هم آوایی سیم های دیگر نیز وجود دارد . در تصادم ناخن بطور مستقیم با سیم مورد نظر و برخورد غیر مستقیم با سیم های دیگر نوعی صدای مطبوع و دل نشین بوجود می آید . البته بوجود آمدن این صدای مطبوع بستگی به وجود هماهنگی هارمونیک در ساز دارد .
- 2-1- روش تک سیم نوازی : در این روش نوازنده احساسات خود را با نواختن تک سیم ابراز می کند . گفته شد که روش ترکیبی نوازی قدیمی تر از این روش است . در دوران معاصر استاد فقید احمد عبادی که خود نیز زمانی به روش ترکیبی ، ساز می نواخت ، روش جدید تک سیم نوازی را در دل روش قدیم جای داد .
بوجود آمدن این این روش نه به دلیل غلط بودن روش قدیم ، بلکه بنا به ضرورت هایی بوده است . چنانکه مرحوم استاد عبادی نقل کرده اند که هر گاه صدای سه تار را از رادیو می شنیدم شلوغی و سر و صدای این ساز مرا آزار می داد و به این نتیجه رسیدم که سه تار را باید به صورت تک سیم نواخت . از این رو شاید بتوان یکی از دلایل عمده بوجود آمدن این روش را ضعف رادیو دانست . زیرا شلوغی و ابهام صدای سه تار نه بعلت ضعف این ساز بلکه بعلت نقص از پخش رادیو بوده است . طبعا در حال حاضر که سیستم های فرستنده و گیرنده امواج رادیویی از پیشرفت قابل توجهی برخوردارند چه بسا روش ترکیبی نوازی مناسب تر از روش (تک سیم) نوازی باشد .
تاثیر اختلاف این روش ها در انتخاب سه تار
در مورد تاثیر اختلاف روش های فوق بر انتخاب سه تار می توان گفت ، هر چند ایده آل های نوازنده بر انتخاب ساز بی تاثیر نیستند ، با این حال در انتخاب ساز نوازندگان حرفه ای تفاوت آنچنانی ندارند ، تنها موارد اختلاف مربوط به جزئیات است . برای نوازنده به هر روشی که ساز بنوازد معیارهای ساز خوب در همه موارد همان واجد شرایط بودن ارزش های سازی است . استفاده از سازهای کاسه بزرگ ، کاسه کوچک و . . . برخاسته از علاقه شخص است و جنبه علمی قابل ارائه ندارد . نکته باقی مانده آنکه در روش تک سیم نوازی اگر سه تار مقداری سفت باشد قابل استفاده است ، اما در ترکیبی نوازی نرمش و انعطاف بیشتر سیم ها لازم است و باید مورد توجه واقع شود .
2- روش های نوازندگی سه تار بر مبنای نحوه ترکیب مضراب و پنجه : از نظر ترکیب پنجه و مضراب ، سه شیوه مهم برای نوازندگی سه تار قابل بحث است :
1-2- شیوه ای که در آن بیشترین نقش با مضراب است . در این شیوه تکنیک ها و تولید صدا عمدتا با مضراب صورت می گیرد . 2-2- شیوه ای که در بیشترین نقش با پنجه است . در این شیوه مضراب نقش کمتری دارد و پنجه با کمک گرفتن از نرمش سیم ها در تولید صدا نقش دارد و تکنیک ها هم عمدتا پنجه ای هستند . از جمله تکنیک های مزبور می توان به گلیساندو ، پنجه کاری و ویبراسیون اشاره کرد . 2-3- شیوه ای که در آن پنجه و مضراب نقش تقریبا برابر دارد .
تاثیر اختلاف این شیوه ها در انتخاب سه تار
بدیهی است که هر کدام از شیوه های گفته شده به علت اختلافاتی که در اجرا دارند یک نوع سه تار را اقتضا می کند . در شیوه اول که بیشترین نقش با مضراب است ، بهتر است از سازی استفاده شود که دارای حساسیت بالا ، صدای صاف و اصطلاحا بدون گز و سیم های نرم باشد . در شیوه دوم که نقش پنجه بیشتر است ، علاوه بر لازمه های گفته شده بهتر است صدای ساز زنگ دار باشد و خیلی نیازمند مضراب نباشد . در شیوه سوم که آمیزه ای از شیوه های اول و دوم است طبعا سه تار باید زیادی حجم صدا و نرمش را تواما (و البته هر دو در سطح بالا و برابر) داشته باشد .
گونه های نوازندگی
نواختن سه تار در گونه ها و به منظور های ذیل قابل تصور است :
- 1- نوازندگی محفلی (استفاده از سه تار در محافل)
- 2- نوازندگی به صورت اجرای کنسرت
- 3- نوازندگی برای ضبط اثر
حال هر یک از موارد بالا را توضیح مختصری می دهیم :
1- نوازندگی محفلی
اجرای موسیقی در این روش به صورت زنده و در اتاق یا سالن کوچک و صرفا برای شنیدن حضار به عمل می آید . سازی که در این روش مورد استفاده قرار می گیرد باید دارای حجم صدای بالاتر باشد ، به نحوی که نوازنده در حین نواختن ، در عین ظرافت ، صوتی زیبا و دل نشین به گوش شنونده برساند و بدین منظور از دایره ارزش های سازی تخطی نکند . با توجه به اینکه حساسیت گوش انسان در این حالت کمتر از حالت کنسرت است (یعنی به علت عدم استفاده از لوازم تشدید صوت ، حساسیت های ساز کمتر به گوش می رسند) می توان در حد معقول ، مقداری از حساسیت ساز صرفنظر کرد و به افزایش حجم صدا توجه نمود . در این روش نوازنده برای رسانیدن صدای ساز به گوش حضار ، گاه مجبور است ، ساز را با مضراب های قوی تر بنوازد ، کیفیت ساز مورد استفاده باید به گونه ای باشد که شده احتمالی مضراب ، باعث خشونت صدای ساز نشود .
2- نوازندگی در کنسرت
در این روش ، برای رساندن صدا به گوش شنونده ، از واسطه هایی چون آمپلی فایر و بلند گو یا دیگر دستگاه های الکترونیکی استفاده می شود . با توجه به تقویت صوت ، لازم نیست که صدای سه تار مورد استفاده ، از حجم بالایی برخوردار باشد . از سویی دیگر ظرافتهای سه تار ضبطی نیز برای این دسته از سازها مورد نیاز نیست . زیرا نحوه اجرای کنسرت و وسایل تقویت کننده صوت بسیاری از محدودیت های ساز را مخفی می کنند . همه فاکتور ها در این سازها باید به اندازه باشند . چون صوت سه تار ، به وسیله سیستم صوتی تشدید می شود ، لازم نیست صدای ساز از حد معمول بیشتر باشد . رعایت سلامت صوت ، نرمش و تعادل پوزیسیون ها و سیم های مختلف در این سازها کافی است .
3- نوازندگی برای ضبط اثر
ساز ضبطی به علت نیاز به ظرافت بیش از حد ، معیاری برای سنجش دیگر سازهاست . زیرا ظرافت و حساسیت دستگاه های ضبط اقتضا می کند که صدای ساز عاری از هر گونه صدای مزاحم باشد و چه بسا حتی ذره ای نا منظم بودن ساز منتهی به مختل شدن ضبط ملودی شود . در این زمینه باید توجه داشت که سازی که تازه در دست نوازنده قرار گرفته است و دوره گذار transition)) را طی نکرده است ، به واسطه تازگی صوت و عاری نبودن از اصوات مزاحم برای این نوع استفاده مناسب نیست . ساز مورد استفاده برای ضبط ، باید شخصیت حقیقی خود را یافته باشد . بدین منظور گذشت حداقل شش ماه لازم است .
تزئین چه رابطه ای با کیفیت سه تار دارد ؟
تزئین و آرایه ساز که تنها جنبه ظاهری آن را زیباتر و مقبول تر جلوه می دهد ، در بر گیرنده تمامی افزوده ها و تغییرات خارجی (بصری) است . این آرایه ممکن است با افزودن صدفی زیبا یا نوشتن قطعه شعری بر پیکره ساز یا به هر طریق دیگر انجام شود . تزئین هر چند بنا به اقتضای روح انسانی بسیار پسندیده و پذیرفتنی است اما همانگونه که به دفعات اشاره شد لازمه ساز وجود ارزش های سازی است . بدون وجود ارزش های سازی هیچ گونه زیبایی دیگری ساز را قابل پذیرش نمی داند و در این صورت ساز به وسیله ای زیبا مبدل می شود که به منظوری غیر از منظور اصلی و فلسفه وجودی خود مانند استفاده نمایشگاهی و ویترینی به کار می آید .
سه تار کتابی چیست ؟
سه تار کتابی همان گونه که از نامش پیداست ، گونه ای از ساز سه تار است که در آن قسمت کاسه سه تار ، نه به شکل منحنی بلکه بطور صاف ساخته می شود . این ساز در زمان حاضر نیز بعضا مورد استفاده قرار می گیرد . در مورد این ساز باید ابتدا علت تفاوت شکل را بررسی کرد و سپس وارد بحث لازم بودن و نبودن آن شد . علت تفاوت شکل سه تار کتابی با شکل اصلی سه تار علت تفاوت شکل سه تار کتابی با سه تار مورد استفاده در زمان حاضر را باید در پیشینه تاریخی این ساز جستجو کرد . استفاده از این ساز مربوط به دوره ای از تاریخ موسیقی است که به علت خفقان و محدودیت های موجود برای اهل موسیقی ، حتی حمل و نقل ساز نیز خود با مشکلاتی همراه بوده است و بناگزیر نوازندگان مجبور به حمل مخفیانه ساز می شده اند. چنین ضرورتی منتهی به ساختن ای گونه سه تار – که به سادگی و اصطلاحا در زیر عبا حمل می گردید – شد . در زمان های بعد که محدودیت های موسیقی کم رنگ تر گردید ، سه تار کتابی همچنان باقی ماند و هر چند کمتر مورد استفاده واقع شد اما کاملا از میان نرفت .
سه تار کتابی دارای چه خصوصیاتی است ؟
خصوصیات اینگونه سه تار را می توان به شرح زیر برشمرد :
- 1- از نظر صوتی : به علت دارا بودن شکل خاص ، تشدید صدای تولید شده به نحو متفاوتی به عمل می آید و اغلب صدایی گرفته ، خشک و فاقد طنین واقعی سه تار است .
- 2- از نظر فیزیک ساز : قرار گرفتن این ساز در دست نوازنده به علت شکل ظاهری متفاوت آن غالبا با مشکل همراه است . همانگونه که در بحث ارزش های سازی سه تار گفتیم یکی از ارزش های اساسی لازم برای این ساز ، ثبات آن (یعنی استقرار آن در حین نواختن) است .سه تار کتابی متاسفانه از این نظر دارای مشکل است .
- 3- از نظر سایر ارزش ها و خصوصیات : طبعا بسیاری از خصوصیات و ارزش های ساز به رعایت لازمه های فیزیکی در کاسه آن بستگی دارد . بر این اساس می توان گفت قطعا سه تار کتابی دربرگیرنده تمام ارزش های لازم برای سه تار نیست .
از آنچه گفتیم می توان به این نتیجه منطقی رسید که سه تار کتابی که زمانی بر حسب ضرورت ساخته شده است در زمان حاضر به علت فقدان ارزش های لازم ، مورد نیاز نبوده ، باید در غیر از مواردی چون تحقیق یا تفنن یا بر حسب سلیقه خاص از ساختن آن خود داری کرد .
- 4- سه تار افراد چپ دست باید چگونه باشد ؟
معمولا دیده می شود که بعضی از معلمان موسیقی ، جای سیم های سه تار افراد چپ دست را تغییر می دهند تا هنر جو قادر باشد از دست راست بعنوان پنجه استفاده کند . از دیدگاه نگارنده چنین روشی صحیح نیست . هر چند در ابتدای امر این برخورد درست می نمای اما به تجربه ثابت شده است که اگر هنر جویان چپ دست نیز از ابتدا مانند سایرین (افراد راست دست) از سه تار استفاده نمایند ، هیچ مشکلی پیش نمی آید و چه بسا قانع کردن این هنر جویان به گرفتن و نواختن بر عکس ساز نتیجه معکوس در بر داشته باشد . البته اگر قرار باشد هنر جو به صورت چپ دست ساز بنوازد ، باید در ساخت ساز (چپ دست) نکاتی رعایت شود که از آنجمله ، برعکس گذاشتن صفحه ، برعکس کردن گوشی ها و همچنین شیار روی دسته جهت بستن پرده ها است .
- 5- نو آوری و تغییر شکل در اجزایی و شکل سه تار چه جایگاهی دارد ؟
در اواخر دهه چهل ، که بازار نو آوری و ابتکار گرم بود ، گروهی درصدد ایجاد تغییراتی در سازهای مختلف برآمدند . بعضا تغییر شکل هایی در ساختمان سازها از جمله سه تار دادند . البته شمار زیادی از این تغییرات دوامی نیاوردند و به فراموشی سپرده شدند . باید توجه داشت که تغییر شکل در اجزایی هر کدام از سازهای ایرانی در مرحله نخست مستلزم اشراف بر تمام زوایای ناشناخته آن است . شرط دیگر آن است که پس از شناخت این زوایا به بن بست رسیدن آنها ما را به نوآوری وادارند . تمام زوایای سه تار بعنوان یکی از سازهای شاخص در موسیقی ایرانی ، تاکنون شناخته نشده است ، در کمال این ساز هم تردیدی نیست . البته این مانع از تحقیقات بیشتر در زمینه شناخت این ساز نخواهد بود . تحقیق و پژوهش همیشه پسندیده و دارای نتایج تحول آفرین است . با این حال ، متزلزل کردن ارکان این ساز ، به بهانه ایجاد تحول ، مقبول نیست . برای ایجاد تغییرات و به تکامل رسانیدن سه تار ، در حال حاضر گروهی از سازندگان در پی ایجاد تغییر در طول ، عرض و سایر خصوصیات ظاهری سه تار هستند . طبعا در صورتی که تغییرات مزبور با توجه به ظرفیت ها و پس از شناخت ماهیت و قابلیت های سه تار و از همه مهمتر ، شناخت نقاط ضعف احتمالی این ساز بعمل آید ، در جای خود پسندیده خواهد بود در غیر این صورت نتیجه معقولی در بر نخواهد داشت . |