پژوهش درعمل (تجربه خلاق در اقدام پژوهی)

پژوهش در عمل

موضوع تحقيق:            

فعالسازي دانش آموزان در درس جامعه شناسي

آموزش و پرورش شهرستان چايپاره

دبيرستان معلم

تهيه كننده :                                  

عين اله قليزاده

دبير علوم اجتماعي

سالتحصيلي 91-90

 

فعال سازي دانش آموزان در كلاس درس جامعه شناسي:

توصيف وضعيت موجود:

براي اولين بار در اين بيت و چندسال تدريسم با اين وضعيت ناخوشايند روبرو مي شدم. امسال شرايط مدرسه ام با سالهاي ديگر فرق مي كرد و سطح علمي و همچنين وضعيت اقتصادي خانواده هاي دانش آموزان نيز بهتر بود. مدرسه نيمه دولتي بود كه مديرش با توجه به سابقه خوشايند تدريسم من را بعنوان دبير علوم اجتماعي انتخاب كرده بود. ولي اكنون در تمامي 2 كلاس دوم انساني با چنين استقبال سردي روبرو مي شدم. سعي مي كردم با روشهاي جديدي كه در طول خدمتم تجربه كرده بود، به دانش آموزان تدريس كنم. ولي هر موقع كه شروع به تدريس مي كردم با واكنش هاي سرد دانش آموزان  كه با بي رغبتي چشم به من مي دوختند و در ذهن خود به جاي ديگري سفر مي كردند، و يا عده اي در آن پشت دروس ساعت ديگر خود را مطالعه مي كردند. گاهي با اخطار گاهي با نهيب زدن آن ها را از فضاي كلاس مي آوردم ولي بعد از مدتي باز كلاس درس بحالت اوليه بر مي گشت. جالب است بدانيد كه دانش آموزان سطر به سطر درس را حفظ كرده و با كسب نمره بيشتري بر جاي خود مي نشستند و اين ديگر تير خلاصي بود كه بر پيكر معلم زده مي شد. ولي اين چيزها من را هرگز راضي نمي كرد. من كلاس سرزنده و با نشاط و پر جنب و جوش كه دانش آموزان در آن فعال مايشاء باشند را مي خواستم، يك روز بعد از كلاس با خودم خلوت كردم و راهكارهاي جديدي را كه در اين كلاس ها آزمايش نكرده بودم را بررسي نمودم و پس از بررسي ديدم تقريبا تمامي آموخته هايم را آزمودم بايد راهكار جديدي را ابداع مي كردم ولي براي اينكار بايد ابتدا آسيب شناسي جدي مي كردم و بهترين افرادي كه مي توانستند بمن كمك كنند دانش آموزان و همكاران بودند. از فردايش شروع به تحقيق كردم وقتي به كلاسم رفتم به دانش آموزان گفتم، عده اي به بيراهه زدند و عده اي نيز سعي در بهم زدن كلاس برآمدند و عده اي نيز توانستند مشكلات « عدم پذيرش » را باز گويند كه در همان روز من موضوعات پيشنهادي كه عامل باز دارنده بود را جمع آوري كنم !

1-  موضوع كتاب درسي ملموس و كارگاهي نيست بيشتر ما نمي دانيم كه از چه موضوعي يا درباره چه چيزي بحث مي شود.

2-  مطالب كتاب بصورت كليشه اي نوشته شده است و قابل فهم نيست.

3-  مثالي مناسب و در خور فهم براي مطالب كتابي نوشته نشده است.

4-  احساس مي كنم كه بيشتر مطالب كتاب زايد است و در طول زندگي به درد ما نمي خورد.

5-  مي توانيم براحتي با ازبر كردن نمره بگيريم و لازم نمي دانيم كه به تدريس گوش دهم.

6-  معلمان سابق در دوره راهنمائي و ابتدائي چندان به موضوع گوش دادن اهميت نمي دادند و آنها فقط عادت داشتند كه خوب بپرسند .......... .

اگر چه مطالب گفته شد براي من كمي بر خورده بود ولي چاره ي نبود يك ساعت ناراحتي بهتر از يكسال ناراحتي  بود و اگر مي خواستم يكسال تمام عالي تدريس بكنم و شنوندگان خوب داشته باشم و بايد راه چاره را از داخل همين مطالب بايد استخراج مي كردم.

گرد آوري اطلاعات ( شواهد 1 ):

داستان من تداعي « احتياج ما در اختراع است » شده بود. من در ابتدا سعي مي كردم كه اولا:  به درس و كتاب خود آبرو اعتبار ببخشم.  ثانيا:  بتوانم روشي پيدا كنم از موضوع قدرت با حريفانم برخورد كنم و لذا براي رسيدن به اين موضوع ابتدا كليه نقطه نظرات دانش آموزان را كه در بعضي كلاسها بصورت كتبي و محرمانه نوشته بودند. مورد بررسي و مداقه قرار دادم و مواردي كه بيشتر مد نظر دانش آموزان بود انتخاب نمودم. ابتدا موضوع را در جلسه گروه تخصصي درسي خود مطرح نمودم ولي نتيجه خوشايندي نداشتم پس موضوع را با مدير مدرسه رايزني نمودم كه ايشان در جلسه شوراي دبيران مطرح كند  تا همكاران راهكاري اگر داشتند،  بگويند ولي جلسه شوراي دبيران مثل دفعات پيشين درگير مسائل پيش پا افتاده ي بود كه براي موضوع من مثل رقص ابولهب مي ماند. ناچارم خودم دست بكار شدم كه براي مشكل خود راهكار شايسته بيابم. اتقاقا موضوعات پيشنهادي دانش آموزان جرقه اي در ذهنم ايجاد كرده بود. و من ناچارم به بايگاني ذهنم رجعت مي داد. من در طول تحصيلم از بعضي دروس مثل ادبيات، انشاء و جغرافيا و دبيرانشان بيش از حد خوشم مي آمد و از جغرافيا  و دبيرانشان بيش از حد خوشم مي آمد و از جغرافيا از بيشتر همكلاسهايم سردتر بودم و از خودم مي پرسيدم به چه دليل؟ جواب دادم بدليل اينكه من و برادرانم ديوارهاي اتاقمان را پر از انواع نقشه جغرافيايي كرده بوديم و در اوقات فراغت از روي نقشه  بازي مي كرديم. كه يك بازي ساده و در عين حال كنجكاوانه بود. يك نفرمان از روي نقشه شد خليج يا دريايي را مي گفتيم و ديگران بايد در عرض يك دقيقه آنرا پيدا مي كردند. ما چنان در كارمان استاد بوديم كه در عرض 10 ثانيه نقطه مورد نظر را پيدا مي كرديم. چون نقشه را كاملا حفظ بوديم. و از خود پرسيديم پس چرا نقشه براي تدريس استفاده نكنم. اما آيا براي كتاب مانند مطالعات اجتماعي نقشه ي ميتوان طراحي كرد. آري ميشود. نقشه مطالعات مثل نقشه جهان نما نمي تواند ولي بايد چيزي شبيه به آن باشد.

تجزيه و تحليل اطلاعات:

پس از مطالعه اسناد و مدارك و بحثهاي كه انجام گرفت، اطلاعات حاصل از اين فرايند مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتف اشكلات و كاستي هاي كلاسي درس مطالعات تا اندازه اي  مشخص و اصولي كه بايد در تدريس مورد نظر باشد تعيين شد. راهاي متعدد و مناسب روش درست تدريس كم و بيش فهرست شد. خلاصه يافته هاي حاصل از اين تجزيه و تحليل به شرح زير مدون اسناد و اطلاعات تفصيلي در پوشه اي بايگاني شد.

خلاصه يا فته هاي اوليه:

برخي از علل غير فعال بودن دانش آموزان در كلاس درسي جامعه شناسي:

1-  ناشناخته ماندن قلمرو بحثهاي كتاب

2-  آشنا نبودن دانش آموزان و گاهي معلمان با بحثهاي كتاب

3-  عدم تفهيم مطالب كتاب به شيوه هاي جديد توسط معلمان

4-  عدم آموزشي برخي از همكاران در زمينه آشنايي با فنون جديد تدريس

5-  بي توجهي به مطالب كتابي و آموخته هايم در واقع آنچه ياد گرفتيم براي اخذ نمره بود نه درك مطلب.

6-  نامانوس بود آموخته هاي معلمان با قالبهاي كليشه ي تدريس در كلاس

7-  عدم آشنائي همكاران قبلي با شيوه هاي روانشناختي تربيتيف مذهبي دانش آموزان.

8-  بي رغبتي همكاران براي كشف استعداد و شكوفا سازي خلاقيتهاي دانش آموزان.

9-  بي توجهي به علايق و انگيزه ها و توان هاي فكري دانش آموزان.

10  غير محسوسي بودن مطالب كتاب براي دانش آموزان در كارگاه زندگي.

چگونگي اجراي راه جديد:

با توجه به نتايج بدست آمده يافته هاي خود را به سه قسمت ،  الف- تجزيه و تحليل  ب-  درك و تفهيم مسئله  ج-  تداعي معاني.  تقيسم بندي نمودم و سعي نمودم موضوعات دروس را در قالب اين سه محور با كمك فراگيران كلاس انجام بدم.

الف- تجزيه و تحليل و آناليز مسئله :  بر خلاف همكاران كه فعاليتهاي كتاب را در دفتر جداگانه اي براي فراگيران تكليف مي كردند. بعضي از فعاليت هاي كتابي را در قالب مزايا و معايب از دانش آموزان مي خواستم و ضمن اينكه در ابتدا توضيحات لازم را مي دادم و آنها را در گروهاي همطراز تقسيم بندي مي كردم و آنها بايد در همان كلاس درس بصورت ميزگرد در مورد يك مسئله ده مورد مزايا و ده مورد معايب مي نوشتند، تا ياد بگيرند. در جامعه به قضايا تك بعدي نگاه نكنند.

ب-  درك و تفهيم مسئله:  با اجراي مسابقه نقاشي يا عكس در مورد موضوعات درسي، فراگيران مجبور مي شدند با دقت متون و بحثهاي كتاب را دنبال كنند. و عمق خواسته كتاب را فهميده و متناسب با آن موضوع عكسي تهيه كنند. جالب است كه تعداد عكسهاي تهيه شده آنقدر زياد بود كه ناچار بودم بخشي از آنها را كه از لحاظ كيفي در سطح پايين بودند حذف نمايم.  و در پايان ترم نيز يك نمايشگاه عكس در يكي از سالنهاي شهر به راه انداختم كه البته عكسها بنام دانش آموزان و به سليقه فراگيران بود.

ج-  تداعي معاني :  اين بخش بعهده خودم بود، خودم را موظف كرده بودم كه براي هر موضوع درسي داستان متناسبي بيابم و يا درس را بصورت داستان گونه بگويم. اين امر با استقبال عمومي دانش آموزان روبرو شد. آنان بي صبرانه به درس گوش مي دادند تا داستان جديد را ياد بگيرند. گاهي اين  استان هاي كوتاه ( چند سطري ) را در ارزشيابيهايي شفاهي مدنظر قرار مي دادم و در ارزش گذاري دخالت مي دادم. در ضمن چون مطالب كتاب شبيه به هم بود، داستانهاي اختراعي وجه افتراق مطالب بود.

گرد آوري اطلاعات ( شواهد 2 ):

   رفتار و عملكرد فراگيران نسبت به كتاب و مطالب جامعه شناسي 1 تعديل شده بود. دانش آموزان با بنيش صحيح به مطالب درسي نگاه مي كردند و سعي مي كردند نگاهشان به رفتارهاي اجتماعي نيز عادلانه باشد گاهي آنان بجاي من خاطرات داستان واره متناسب با مطالب كتاب مي گفتند، گويا خودشان را مكلف مي دانستند كه درس را آنها تدريس خواهند كرد. آنها سعي مي كردند كه دروس را قبل از من بخوانند و براي درس آنها نيز مطالب عكسي و داستاني آماده بكنند ولي نتايجي كه در نهايت جمع بندي مي كرديم بدين منوال بود.

1- روش تدريس جديد با اقبال عمومي روبه رو شده بود و دانش آموزان انتظار داشتند كه معلمان ديگر نيز بصورت كار گاهي تدريس بكنند.

2-  ميزان انحراف ذهني و اشتباه در جواب گويي فراگيران به حداقل رسيده بود.

3-  دانش آموزان در يك قوه ابتكار دست يافته بودند كه به تمام مسايل زندگي خود عادلانه نگاه مي كردند.

4-  فراگيران چشم بسته كسي را محكوم نمي كردند يا تنها عيوب آنها را نمي ديدند.

5-  والدين دانش آموزان با ارسال پيا مهاي شخصي رضايت خود را از چنين روش تدريس اعلام مي نمود.

تجديد نظر در روشهاي انجام گرفته و اعتبار بخشي آن:

تمام روشهاي در هر 5 كلاس جواب مطلوب نداده بود. به مرور كم و كاست و نقاط ضعف و قوت روشهاي نوين و مواردي كه فراگيران را به بيراهه مي كشيد  و يا عاملي براي بي نظمي در كلاس مي باشد را بايد حذف مي كردم. و به جاي ؟آنها از روشهاي موفق استفاده مي كردم.  براي همين خاطر باز به گذشته خود گريز خودم و از ذخيره  روزهاي تحصيلم نكته ي برداشت نمودم.

لذا تصميم گرفتم براي اداره و كنترل كلاس و اعتبار بخشي بيشتر به عملكرد دانش آموزان استفاده كردم. كلاس را به چند گروه 5 نفره تقسيم بندي كردم كه يكي از آنها به عنوان و يكي از آنها معاون و بقيه زير گروه شدند. آنها بصورت دسته جمعي فعاليت مي كردند و من تنها با سرگروه طرف حساب بودم و فقط به سرگروه نيز به زير گروه خويش نمره مي داد. بدينسان سر گروه از اختيارات بيشتري برخوردار مي شد. هدف من از تقسيم بندي ، آزاد كردن انرژي پتانسيل دانش آموزان بود تا استعدادهاي نهفته دانش آموزان شكوفا بشود. من نيز سعي كردم كه به داستان هاي خويش اعتبار بخشم، خودم را ملزم كردم، داستان هاي را انتخاب كنم كه به دانش آموزان جهت بدهد و اين فرصت مناسبي بود كه افكار آنها را در سمت و سوي قرار بدهم. آنها خود به خود ذهن خود را در اختيار من گذاشته بودند و حالا نوبت من بود كه به ذهن آنها پاداش مناسبي بدهم و آنها را در مسيري كه والدين، آموزش و پرورش و هدف غائي هر انساني است هدايت نمايم. لذا براي همين موضوع سعي نمودم داستانها را از قرآن و كتابهاي مذهبي انتخاب كنم كه اولا آنها را با ناشناخته هاي ديني خود آشنا كنم، ثانيا به آنها بفهمانم كه دين ما چقدر ثروتمند و غني است.

نتايج:

-       دانش آموزان به كتاب و درس جامعه شناسي 1 علاقمند شدند و نشاط و شوق آموختن به كلاسي بازگشت

-       اكثر دانش آموزان در كلاس فعال مايشاء و براي اجراي بهتر دست به ابتكاراتي زدند.

-       كلاس ها براي من و دانش آموزان خسته آور و ملال انگيز نبود.

-       فرصتي براي دانش آموزان ضعيف و كسانيكه مطالب كليشه ي كتاب براي آنها ثقيل بود، پيش آمد تا استعدادهاي خود را شكوفا كند.

-       فرصتي پيش آمد كه تا دانش آموزان بفهمند ميان خواندن عمقي و طوطي وار چقدر فاصله است.

-       همكاراني جديدي به قافله اين روش نوين پيوستند و سعي نمودند كه با اين روش آسان تدريس كنند.

-       مشاركت در ميان دانش آموزان و معلمان افزايش يافت.

نتيجه گيري:

در نهايت فراگيران به اين نقطه نظر رسيدند كه اولا هر درسي به هر دليلي اهميت دارند و علت اينكه دانش آموزان به درسي رغبت نشان نمي دهند. يكي اينكه درس براي آنها خوب تفهيم نمي شود. دوم اينكه دانش آموزان بدليل عدم درك مفاهيم كتاب، احساس نياز نمي كند. ولي وقتي روشهاي جديدي براي تدريس باشد كه دانش آموزان را خود فعال كنيم و او را وادار كنيم كه به خواندهايش تعمق بخشد آنوقت دانش آموزان نيز پي مغز يا هدف نهايي كتاب پي خواهد برد. شايد پايان مناسبي براي اين روش باشد كه هيچ كتابي بيهوده نوشته نشده است.

                                                                                                                     پايان

 

 

                    

 


مطالب مشابه :


نمونه تجربیات خلاق

كلينيك مجازي علوم اجتماعي ناحيه يك تجربيات اوليا مسائل اجتماعي، اقتصادي




پاسخ فعاليت هاي كتاب علوم اجتماعي پيش دانشگاهي(بخش دوم)

روزنه اي براي يك انسان - تبادل تجربيات اقتصادي لغات و اصطلاحات مطالعات اجتماعي.




پژوهش درعمل (تجربه خلاق در اقدام پژوهی)

را بعنوان دبير علوم اجتماعي مي خواستم، يك روز بعد از مطالعات اجتماعي نقشه




طرح درس مطالعات اجتماعی پایه هفتم متوسطه اول

مطالعات اجتماعي دوره‌ي نام دبير : يادگيري و تعامل تجربيات ]




شیوه نامه درس پژوهی

گروه مطالعات وب مطالعات اجتماعي درس ،زمان انجام فيلمبرداري،تعيين دبير




راهنمايي تحليل محتواي كتب درسي

گروه مطالعات اجتماعي محتواي يك درس يا سال94-93 و دبير مطالعات اجتماعي




در همايش مشاغل نوين راهكاري براي اشتغال جوانان عنوان شد،جوانان از تكنولوژي هاي نو و مشاغل جديد استقب

توسط مركز مطالعات اجتماعي تجربيات جديدي يك سرمايه اجتماعي در




جامعه شناسی پدیدار شناسی

در زبان جامعه شناسي، پديدار يك واقعيت اجتماعي است مطالعات پديدار به تجربيات واقعى




نگاهی اجمالی بر مقاله نویسی برای مطبوعات

پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات اجتماعي كه از تجربيات نسل هاي يك رويداد




نقدي بر نظريات دانيل لرنر پيرامون توسعه در جهان سوم

است كه در يك نظام اجتماعي، شبكه از تجربيات جديدي كه دبير يك روزنامه




برچسب :