نقد و بررسی کتاب " هفتاد سنگ قبر "
تکنیک مسلط زبان در هر مصراع ، ضعف کم رنگ بودن تخیل و تصویر را از بین می برد. چون شعر به شدت تکنیکی است . اصل پذیرش برای اعتلای شعر با آن همه طاق و رواق ، زیبایی و معرفت ومعنا – شناسی شعر می شود و پدیدار شناسی مرگ بهترین تجربه را از زندگی برابر مخاطب قرار می دهد . تا نگاه خود را در فضا سازی متن مستقر کنند . زیرا شکل گیری فرم در ارائه ی شعر ، برون زبانی
( حاشیه ) و درون زبانی ( متن ) بافت پیوسته دارند .
به این صورت اگر شعر نبود ، طرح روی سنگ بستر ساز متن نبود . واگر گستره ی سنگ حضور نداشت حاشیه ها بی طرح می شدند . به همین دلیل است که در شرح حاشیه ها ، شاعر از زبان شطح
بهره می گیرد ، بخشی که سطح زبان را می سازد .
همیشه آن که می رود کمی از ما را / با خویش می برد / کمی از خود را ، زائر / با من بگذار /
( سنگ شاد . ص 133 )
آن جا که فرم در شرایط تابعیت تکوین پیدا می کند ، توازی وجودی بین زبان و فکر ایجاد می شود .
( بحران ساختار + بحران زبان ) که هر کدام محور های خاص خود را دارند و کانون زاویه ی دید ، تشخیص مخاطب را در کشف رابطه ها آسان می کند . این هم خوانی سبب می شود که فاکتور اعتلایی
در رسیدن به " علت غایی " بر سه اصل استوار شود .
الف : غیاب ب : دیدار ج : طلب
همزاد کردن آن ها طلیعه ی تازه ی زبانی در این کتاب است .
ابعادی که طبیعت در زبان شاعر ساکن کرده است .
یک دفعه مرگ / بر من که افتاد ، دیدم / او خود ، یک دفعه است/ خود دفعه
( سنگ بایزید . ص 70 )
در این شعر ( غیبت ) زمینه ساز پرتاب به سوی ( طلب ) شده است . کشف خلاقیت و تفکر شاعرانه ، تأویل متن را آسان و سمت مناسبات تازه را برای ( دیدار ) فراهم کرده است . تا در فاصله ی سرلوحه و متن ، رؤیت های خود را از جهان مرگ بهتر دریافت کند
کثرت گسترده از حضور فیزیکی بدل به وحدتی از حضور متافیزیک در جهان دیگر ؟
" مرگ نام " یا " نام مرگ " روی سنگ نوشت .
تخاطب اجرایی برای شناخت شخصیت های غیر حقیقی که مشخص نیستند ، اما " نام مرگ " یا " مرگ نام " را روی سنگ نوشت به حود گرفته اند ، حضور شعر را چند شخصیتی کرده است .
و این کثرتی است که به سمت وحدت می رود . پدیده های تکامل یابنده که روایت انسان می کنند . اگر چه خود راوی اند ، راویانی با چند صدا ، نگاه وریتم متفاوت بیان در وزن و آهنگ کلمات با
حفظ هویت مستقل اشخاص .
وقتی از متن به حاشیه ی روی سنگ می رویم . آن جا که شاعر روایت کلام می کند . نکته ی غیاب در شعر به سادگی قابل درک می شود . این جا است که زبان به سوی آن حقیقت غایی پیش می رود .و شعر در موقعیت جدید خود فرم و ساختار تازه پیدا می کند .
زبان علیه زبان
عادت به ابداع روایت و تمهیداتی برای رفتن به سمت فرا روایت ، نکته ی تازه ای است در شعرکه زبان علیه زبان تحریک می شود . شعری که از نظر زبان سرشار از ابهام آسان است وایجازی که ایجاد پرسپکتیو در شعر می کند و شاعر با استفاده از امکانات بیان ، سبک
و قدرت زبانی خود شعر را به ژرف ساخت زیبا هدایت می کند تا مخاطب به متن اثر راه پیدا کند . بدون ارجاعات درونی وحتی بیرونی متن که گاه مخل فصاحت زبانی هستند .
در این شعر ، اثر با ارجاع به سنگ و رو خوانی سنگ نوشت کمترین نشانه ای نمی توان یافت . چگونه شعر وشرح بدون ارجاع پیوستگی خود را حفظ می کنند ؟
انگار با دو گونه زبان در متن روبه رو هستیم ( گردشی در زاویه ی دید ) که حاکی از نگاه هوشمندانه و برخورد کلیدی با کلمه در شعر و پا نوشت آن است . نمونه ها :
/ اذن = دیوار / ، / آستانه = تردید / ، / علامت = گذشته / ، / دعا = زبان دست /
که در حضور "زبان" حذف حضور دنیا بود . غیبت دنیا بود .
که در دعای تنها یان بود . سنگ زرتشت : ص 128
فردا که نیست ، مرگ با لب من می خندد . سنگ لعیا : ص123
مرگ های من ، این جا با منند . سنگ خواجه بهمن : ص 121
سن = وقت / ، / گور = جا / ، / وقت = جا / سنگ شهاب : ص 96
هنوز نمی دانم از کجا / می آیم سنگ مهدی : ص67
طرحی برای منظری از آن که منتظر خویش است ، با صدای مهدی که در خطاب به خود گفت : ای غین ، ای سین ، ای همیشه همین .
( برای امام زمان ) و تزیین مقبره با غیبت وسکون . این نمونه ها بود که گفتم مخاطب را در حوزه ی زبانی دیگر می اندازد .
حتی خوانش این دو زبان انگار تفاوت های دیگر دارند . ( ظاهر متن + مطالعه ی متن ) تعویض فضا در دو زبان ، جسارت های زبانی هرکدام و اجزای عناصر سازنده ی آن ها ( دو عنصر متفاوت زبانی ) است که حاصل تفکر جدید رویایی در کتاب "هفتاد سنگ قبر" است .
فراخوان حاصل جمعی از زندگی به سوی مرگ ، از توقف تا پرواز و از دوایرظلمت تا هزار شعاع منور جهت ایجاد تلاطم تصویری ، برای تجمع تصاویر ، تا تکرار متن از حقیقت شخصی بدل به فراخوان جمعی شود . کثرت
نماد ها و نشانه ها
برای ایجاد پرسش های ذهنی و پیش زمینه برای درک و در یافت جدید وایجاد سرعتی در مکانیزم اثر ، علامت ها و نشانه هایی وجود دارد تا یک موقعیت در موقعیت دیگر خلق شود
و شعر در کل پیکره چشم شود تا اجزای سازنده ی شعر ، دیدن
و این هر دو تابع جنون ماندگار در تفویض و پاس شعر از حوزه ای به حوزه ی دیگر هستند
"من" که زمانی بودم / حالا هستم / پس آن که بود کیست که دیگر نیست / و آن که نیست کیست که دیگر هست .
سنگ شهاب : ص 143
سکوت عادت ما می شود / و خواب ، سعادت ما / و در این هردو ، ما / چهار می شویم .
سنگ رابعه
هیچ کس هیچ نگفت / و یا که هیچ کسی هیچ نگفت / در گوشه ی اطاق عزیز/ وقتی که گوشه ی لبانش / از آخرین واژه بالا رفت . گوری برای مادر : ص 110
رویایی ابتدا با ساخت زمینه ها ی مناسب در سر لوحه به شرح نام پرداخته ، آن گاه پیام خود را به شیوه ی هنر کلامی در شعر به مخاطب انتقال داده است . نشانه یا دلالت های ویژه که درزبان پنهان شاعر نهفته است ( سرشت حقیقی شاعر در نهانی های بود ) آشکارا به چشم می خورد . نام ها و نماد های روی سنگ خبر از جهان مرگ می دهد که با همین نشانه ها درک می شود . و مخاطب از کشف معنای ظاهری به درک حقیقی از زندگی صاحب نام در روی سنگ آ شنا می شود آن گاه برای درک باطنی و کشف معنا های بی شمار به ضمیر خود نفوذ می کند تا با دیدن خویشتن به درک درون و درون مایه ی شعر برسد .و به شاعر
شرح خود را پیدا کن / اگر می جویی / باید که بنشینی / ای دیگر ای خجل / در تََرک اسم / در شکستن نام از نام /
سنگ "خورشید" : ص 138
مطالب مشابه :
نوشته سنگ قبر و شعر سنگ قبر
شعر سنگ قبر ۳۷. گل های بهشت سایبانت مادر یک دسته ستاره ارمغانت مادر. دیگر چه طرح سنگ قبر 1.
بررسی سنگ نبشته های مزار شهدا
که در بسیاری از شهرها به خصوص در سال های ابتدایی پس از جنگ تحمیلی سنگ قبر طرح های سنگ
متن سنگ قبر افراد مشهور دنیا
متن سنگ قبر افراد مشهور دنیا فلش های usb با طرح های جالب . . . Praise اهل دانشگاهم
نقد و بررسی کتاب " هفتاد سنگ قبر "
نقد و بررسی کتاب " هفتاد سنگ قبر " نبود ، طرح روی سنگ بستر های روی سنگ خبر از جهان
برچسب :
طرح های سنگ قبر