نیم‌نگاهی به یک دانشگاه دوست‌داشتنی!


با توجه به استقبال شدیدی که از جوانشهر دو هفته‌ی پیش (ایده‌های میلیون دلاری) صورت گرفت، برآن شدیم که تحول شگرفی در این ستون ایجاد نماییم آن‌چنان که به معنای واقعی کلمه بترکاند! این از اولین گام. بفرمایید...
یکی از جدی‌ترین «آرزو»ها یا «اهداف»ی که خیلی از ماها از نوجوانی درسر می‌پرورانیم، امکان تحصیل در یک دانشگاه معتبر دنیا است. تعداد دانشگاههایی هم که به قول معروف، «رویایی» هستند، خیلی زیاد نیست. MIT، استنفورد، کمبریج و...
بله! می‌دانم که صحبت درباره هر کدام از این دانشگاهها مجال خیلی بیشتری می‌طلبد اما به هرحال ما نکته‌ها گوییم و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...
در اولین گام به سراغ دانشگاه معروف و معتبر «استنفورد» می‌رویم.

«یک توصیف کوتاه از یک دانشگاه دوست‌داشتنی!»   خواندن درمورد دانشگاه استنفورد، حسابی آدم را هیجان‌زده می‌کند. دانشگاهی با: یک موزه‌ی بسیار مجهز و دیدنی، کتابخانه‌ی هشت میلیون کتاب و مجله‌ای با مبل‌های چرمی و کاناپه‌های راحت برای مطالعه در حالت لمیده(!)، یک استادیوم 50هزارنفره، بزرگترین آرشیو صوتی غرب آمریکا، مرکز پزشکی با ظرفیت هزارنفر که حرف اول ژنتیک را در دنیا می‌زند، مدرن‌ترین ژیروسکوپ جهان، کلاسهایی که دانشجوها به جای زل‌زدن به استاد و فقط گوش کردن حرفهایش، آماده‌اند تا اولین جرقه‌ی ذهنشان را از طریق میکروفنی که جلویشان قرار دارد، اعلام کنند و استاد هم با بلندگو در کلاس می‌چرخد و درباره مسائل سیاسی صحبت می‌کند، کافی‌شاپ‌های کوچک و بزرگ که برخی تا 240صندلی دارند و... 

دانشگاه استنفورد در حومه سانفرانسیسکو در ایالت کالیفرنیای آمریکا قرار دارد. ساختمانی با ستون‌های بلند که ترکیبی از معماری اصیل و مدرن غربی است و به عنوان نماد استنفورد هم به کار می‌رود، یکی از اولین ساختمان‌های دانشگاه است و روبه‌روی ساختمان چند ردیف درخت نخل وجود دارد که منظره‌ی بسیار زیبایی به وجود آورده. همه‌ی اتاق‌های خوابگاه، تخت و میز و کتابخانه و کمددیواری دارند و به اینترنت متصلند تا دستورات دانشجویان به سرعت انجام شود. پشت‌بام ساختمان‌های استنفورد سرخ‌رنگ هستند چون اکثرشان با عایق‌های حرارتی از اتلاف انرژی جلوگیری می‌کنند. بعضی از پشت‌بام‌ها هم سیاهرنگند و انرژی خورشید را جذب می‌کنند. دانشگاه استنفورد در خوش آب و هواترین منطقه قرار دارد، روزانه 2.7 میلیون گالن آب مصرف می‌کند و زمین‌های چمن دانشگاه با آب دریاچه‌های مجاور به صورت قطره‌ای ابیاری می‌شوند.

«یک نگاه خودمانی به دانشگاه استنفورد!»

اما بعد از این توصیف بسیار کوتاه، اجازه بدهید کمی «خودمانی‌»تر به این دانشگاه مطرح جهان بپردازیم! دانشجویان ایرانی هم در این دانشگاه هستند؟! اووه! بله.

تازه یک گروه هم درست کرده‌اند به نام «PSA» یا « انجمن دانشجویان ایرانی دانشگاه استنفورد» با بیش از 150عضو که برنامه‌های مختلفی برای دانشجویان ایرانی ترتیب می‌دهند از سخنرانی‌ گرفته تا جشن‌های مناسبتی مانند نوروز و مسابقات ورزشی و تورهای تفریحی مانند تور 4 روزه‌ی اسکی که همین هفته‌ی پیش بود و جالب اینکه هزینه‌ی این تور برای دانشجویان تازه‌وارد 65 دلار، برای قدیمی‌‌ها 100 دلار، برای ایرانی‌های غیردانشجوی استنفورد 135دلار و برای غیردانشجویان غیرایرانی 160دلار بود!

در قسمتی از سایت این انجمن، افتخارات دانشجویان ایرانی دانشگاه، لیست شده و نام دانشجویان ایرانی‌ که در هر امتحان نمرات برتر را کسب می‌کنند، نوشته‌می‌شود. مثلاً در ژانویه2007 «محمدرضا علیزاده» در امتحان مهندسی الکترونیک، رتبه اول را کسب کرده. راستی! 17 مهرماه هرسال هم، انجمن یک میهمانی شام سالیانه دارد که در معرفی آن، این طور نوشته‌اند:« دوباره 9 اکتبر فرارسید و انجمن میزبان شماست در «شام خوش‌آمدگویی پاییزی» ساعت 7 شب.

مثل همیشه یه عالمه غذای خوشمزه، یک گردهمایی خوب و شانس ملاقات با دوستان قدیمی و تازه‌واردان انجمن را خواهیم داشت.» در قسمتی از سایت انجمن هم، زبان فارسی آموزش می‌دهند. اما کار بسیار مفیدی که بچه‌های انجمن انجام داده‌اند این است که در قسمتی از سایتشان توصیه‌های لازم را برای کسانی که قصد تحصیل در این دانشگاه را دارند، قرار داده‌اند. پس لطفاً قبل از رفتن، دو فایل پی‌دی‌اف «چند توصیه کوچک قبل از سفرتان به استنفورد» و «راهنمای دانشجویان ایرانی در استنفورد» را بخوانید. توصیه‌های جالبی از این دست هست:« یادتان باشد که معاینات پزشکی در اینجا، نسبتا گران است پس مدارک کامل پزشکی‌تان را بیاورید. حواستان باشد که دفترچه‌بیمه‌ای که دانشگاه به شما می‌دهد را نمی‌توانید برای دندان و چشم پزشکی استفاده کنید و هزینه‌ی این دو با خودتان است. در سال اول زیاد وقت خریدرفتن و اینها ندارید پس لباس اضافی بیاورید.

مخصوصاً که آب و هوا در زمستان بسیار سرد و در تابستان بسیار گرم است. برف نمی‌بارد ولی باران زیاد داریم. همیشه هم باید چند لایه لباس بپوشید چون دما بسیار متغیر است. اگر می‌خواهید «homestay» شوید، میزبانانتان در فرودگاه به دنبالتان می‌آیند در غیر این صورت به ما خبر بدهید تا برای استقبال به فرودگاه بیاییم. وقتی آمدید، شما را با بچه‌های دیگر آشنا می‌کنیم تا راه و رسم زندگی در اینجا را یاد بگیرید. دانشجویان سال بالایی به شما کمک خواهند کرد. البته طبیعیه که شما با سوالات زیادی به اینجا می‌آیید ولی نگران نباشید ما همیشه برای کمک به شما حاضریم.»

«درباره دانشجوی جوان نابغه ایرانی»amir alam ghazanfarian
 اما عبارت جالبی که در سایت جلب توجه می‌کند این است:«برای گرامی‌داشت یاد دوست عزیزمان امیراعلم غضنفریان». زندگی‌نامه‌ی این دانشجوی نابغه‌ی ایرانی دانشگاه استنفورد هم بسیار خواندنی و تاثیرگذار است. به طوری که اشک آدم را درمی‌آورد، احساس پوچی به آدم دست می‌دهد و...

«امیر اعلم غضنفریان» در 25بهمن‌ماه 1350 در زنجان به دنیا آمد. در 17 سالگی اولین مدال نقره المپیاد جهانی ریاضیات را برای ایران به ارمغان آورد و همان سال وارد دانشگاه شریف شد. دوره کارشناسی برق را در عرض 3.5سال با معدل 19.05 و دوره کارشناسی ارشد الکترونیک را در عرض سه ترم با معدل 19.20 به پایان رساند و راهی دانشگاه استنفورد شد. مدرک دکتر‌ایش را در کمتر از سه سال با معدل 4 از 4 دریافت کرد و بیش از 7 مقاله علمی در کنفرانس‌ها و مجلات معتبرمنتشر کرد. او بیشتر درآمدش را به ساخت یک بیمارستان در زنجان اختصاص داد. دوستان و خانواده‌اش هم سرمایه‌اش را افزایش دادند تا با آن یک دبیرستان به مدیریت پدر امیر که دبیر ریاضیات است، در زنجان بسازند.

اما... در سال 77 علائم سرطان غدد لنفاوی در وی ظاهر شد و 9ماه بعد در حالی که 27 سال بیشتر از عمر با ارزشش نمی‌گذشت، در آمریکا دارفانی را وداع گفت و در زنجان به خاک سپرده‌شد. کسی که در تمام مدت کوتاه عمرش، «ستاره» بود و دوستداران فراوانی داشت.

پ.ن: این مطلب را برای انتشار در ستونم(جوان‌شهر-صفحه جوان-روزنامه اصفهان زیبا- شنبه‌ها) آماده کرده‌بودم اما متاسفانه به دلایل قشنگی(!) اجازه انتشار ندادند! و مجبور شدم برای جلوگیری از مرحوم شدن ستونم، مطلب دیگری آماده کنم و خب از آنجا که اصولاً عادت ندارم مطالبم را( آنهم مطالبی که به شدت برایشان زحمت کشیده‌ام و دوستشان دارم) برای مدت زیادی در فولدر"ready to publish" نگه دارم، این مطلب را در این تریبون دوست‌داشتنی طفلکی کم‌محدودیتم منتشر می‌کنم. باشد که به زودی «قابلیت انطباق با هر سیستمی را پیدا نمایم! ان‌شاالــلـه!»...

منابع: دایره‌‍‌المعارف ویکی‌پدیا(صفحات دانشگاه استنفورد و امیراعلم غضنفریان)، سایت انجمن دانشجویان ایرانی دانشگاه استنفورد www.stanford.edu/group/psa)) سایت دانشگاه استنفورد، وبلاگ «شهر من زنجان» و مقاله «یک روز در استنفورد» به قلم «بزرگمهر شرف‌الدین».

لینکهای مرتبط:انجمن دانشجویان ایرانی دانشگاه استنفورد، نوروز در دانشگاه استنفورد


مطالب مشابه :


نان کشمشی (نان طلایی ایتالیایی)

وقتی داشتم فولدر من پرتقال رو رنده ریز کردم تا جایی که به سفیدی پوستش نرسه شکل توپ چرمی




آموزش نصب بازی های دارای دیتا در آندروید

کیف چرمی کیبورددار اگر بازی متعلق به دیگر شرکت ها بود ، فولدر بازی در SD Card و فولدر Android و




اس ام اس عاشقانهlove

فولدر 98. کنکوری های 92. اگر به هم فروشگاه کیفهای چرمی




برنامه نويسي

فروشگاه اینترنتی ستاره - برنامه نويسي - خوش آمديد. صفحه ی نخست; Email; آرشیو مطالب; عناوین مطالب




شعر کامپیوتری

آیکن و فولدر دلیت و چپ آموزش کیف های چرمی.




نیم‌نگاهی به یک دانشگاه دوست‌داشتنی!

مجهز و دیدنی، کتابخانه‌ی هشت میلیون کتاب و مجله‌ای با مبل‌های چرمی و فولدر"ready to




انواع کاغذهای فانتزی

به آن طرح پوست ماری گفته می شود و در لوازم فانتزی و تبلیغات لوازم چرمی مورد طراحی فولدر




برچسب :