پیک صبا
سلامی چو بوی خوش آشنایی
درود و دو صد بدرود به همه ی بروبکس باحال و با صفای پردیس!
حال شما؟ احوال شما؟
اگر از احوال من بپرسید ، ملالی نیست جز دوری شما! همه چیز بر وفق مراد و دماغمان هنوز هم چاق!
ولی جدا حالا که ازتون دور شدم، قدرتون رو بیشتر میدونم و خیلی دلم براتون تنگ شده.
این نامه را از راه دور برایتان می نویسم که هم یادی از شما کرده باشم و هم اندر احوالات یزد مطلبی به سمع و بصر دوستداران برسانم...! اولین نامه من یه کم جنبه ی جامعه شناسی داره تا معماری ولی بد نیست بدونین :
روزهای اول که اینجا اومدم دایم خون دماغ میشدم و از خشکی پوست عاجز. هوای اینجا واقعا خشکه.
دانشکده هنر و معماری یزد از دانشکده بقیه رشته ها(عمران، برق، ادبیات، پزشکی و....) جدا ودر مرکز شهره (جایی لا به لای کوچه پس کوچه های یزد تقریبا روبه روی میدون امیر چخماق). دوتا خونه ی قدیمی که جزئ آثار میراث فرهنگی یزد و موقوفه ی آقای رسولیان و خانم دکتر مرتاض ه، دانشکده معماری، شهرسازی و نقاشی دانشگاه یزد شده. حال و هوای این خونه قجری، به لطف بچه های هنرمندش خیلی با صفا و صمیمیه. تعداد زیادی از بچه های یزدی که الان مهمان پردیس اصفهان هستند، اعتقاد دارن جو رسولیان از توحید خونه خیلی بهتره. ولی اگه نظر منو بخواین ، خیلی فرقی نمیکنه و من در هر دو دانشگاه یه مدل بودم.
کلاسها و آتلیه های ما اسم های جالبی دارن : مطبخ،3دری، 5 دری ،7دری، تالار و....
اینجا حیاط خونه رسولیانه و اون هم کلاس ۷دری
یه چیز جالب انگیز اینکه :اگه توی خیابون های یزد پیاده روی کنی( منظورم پیاده رو هاشه ها)، تعداد زیادی آدم هایی که به تالاسمی یا بیماری منگولیسم دچار هستند رو میبینی. روزهای اول که من از خوابگاه به دانشگاه میرفتم، تعداد زیاد این آدم ها برام خیلی تعجب آور و باعث سوال شده بود.
وقتی با بچه یزدی های دانشگاه بیشتر صمیمی شدم، متوجه جو بسته و عدم ارتباط اجتماعی دخترها با پسرها شدم!
(جالبه که پسرها یا دخترهای یزد با دخترها یا پسرهایی که یزدی نیستن، راحت ارتباط برقرار میکنن ها! مثه اینکه خودشون با خودشون یه مشکلی دارن!!!!)
با وجود همین فرهنگ،تعداد خیلی زیادی دختر عمو پسر عمو، دختر خاله پسر خاله، و از این دست رابطه ها رو شناختم که جدا عاشق همدیگه شده بودن (و گاهی با وجود مخالفت شدید والدین) قصد ازدواج داشتنن. شاید به دلیل جو بسته، دختر پسرها فقط توی مهمونی های خانوادگی همدیگر رو می بینن و ممکنه با هم حرف بزنن. وبعد fall in love….
اون موقع بود که دلیل تعداد زیاد آدم های کوتاه قد توی خیابون رو فهمیدم.
خب بچه های گل! سرتون رو درد نیارم. البته باید این رو هم اضافه کنم که یزدی ها خصوصیات خوب زیاد دارن که انشالله تو فرصت های بعدی براتون می نو یسم.
در آخر کتابی با عنوان "خاطرات شازده ی حمام" رو بهتون معرفی می کنم. این کتاب راجع به اوضاع اجتماعی یزد نوشته شده و بیشتر اساتید اینجا این کتاب رو به معماری ها توصیه میکنن. به نظر من فوق العاده اس! اگه شد یه قسمتی از کتاب رو توی پست های بعدی میذارم.
همین طور از خانم مراحمی بابت زحماتی که برای وبلاگ میکشن واقعا ممنونم.
بازم براتون نامه مینویسم. منتظر نظرات شما می مونم. به امید دیدار.
دوست و هم کلاسی کوچک شما مینا معمار اردستانی
حالا جدا جای من خالی هست یا نه....؟
مطالب مشابه :
معرفی سرپرست دانشکده جامع علمی کاربردی فرهنگ و هنر یزد
هنر هشتمی ها - معرفی سرپرست دانشکده جامع علمی کاربردی فرهنگ و هنر یزد - (( روابـط عمـومی
رفتن امامی میبدی از حوزه هنری قطعی شد!
مبنی بر چاپ و انتشار دانشنامه فرهنگ و تمدن استان و راه اندازی دانشکده هنر یزد و رفع
دانشگاه یزد....
انجمن علمی نساجی دانشگاه یزد دانشکدهها دانشگاه یزد از ۱۴ دانشکده هنر و معماری ۱۲
هفت اصل طراحی
شهرسازی یزد - هفت اصل طراحی - شهرسازی -دانشکده هنر و معماری - دانشگاه یزد - شهرسازی یزد
پیک صبا
مهندسی معماری دانشگاه هنر اصفهان دانشکده هنر و معماری یزد از دانشکده بقیه رشته ها
نقشه های دانشکده هنر و معماری بهمراه سه بعدی
تخصصی معماری - نقشه های دانشکده هنر و معماری بهمراه سه بعدی - به وبلاگ تخصصی معماری خوش آمدید
انجمن علامی معماری جهاد دانشگاهی یزد
انجمن علمی مجتمع هنر و معماری دانشگاه سایت مرکزی جهاد دانشگاهی یزد سایت دانشکده هنر و
بهشته نصیری راد (عضو هیئت علمی و انتخاب آثار دومین جشنواره ملی صنایع دستی قرآنی )
کارشناسی ارشد " صنایع دستی"،دانشکده هنر . جهاد دانشگاهی استان یزد ، مرکز آموزش عالی
برچسب :
دانشکده هنر یزد