نگاهی بر زندگی و آثار و افکار معمار معاصر فلیکس کاندلا Felix Candela
چکیده:
فلیکس کاندلا معمار و مهندسی بود که از طریق طراحی سازه های بتنی غیر عادی شهرتی جهانی بدست آورد. این سازه های انقلابی که در مکزیک و سایر نقاط دنیا ساخته شد به طرز مشهوری تحت عنوان "پوسته ها" شناخته شدند. این سازه ها عمدتاً در دهه ی 60 میلادی ساخته شدند و روش ساخت آنها به روشی که در آن از بتن مسلح برای ساخت استفاه می شد، تبدیل شد. سازه های پیچیده ی او، دارای فرم شبه هذلولی سهمی شکل (هایپار) هستند.
زندگی نامه:
فلیکس کاندلا اوترینو در 27 ژانویه 1910 میلادی در شهر مادرید اسپانیا به دنیا آمد. در سال 1927 میلادی در مدرسه عالی معماری مادرید ثبت نام کرد. مدت کوتاهی پس از شروع کلاس ها، کاندلا فهم عمیقی از هندسه را به دست آورد و آموزش سایر دانش آموزان در بعضی از دروس خاص را به عهده گرفت. در این سال ها، هوش بصری و استعداد ترسیمی وی در هندسه و مثلثات به او برای جلب نظر لوئیس وگاس کمک شایانی نمود. لوئیس وگاس استاد درس مقاومت مصالح کاندلا بود و به کاندلا عنوان افتخاری "دستیار لوئیس وگاس" را اعطا نمود. زمانی که کاندلا دستیار وگاس بود در مسابقات معماری زیادی شرکت کرد و در بسیاری از آنها پیروز شد. وی در سال 1935 فارغ التحصیل شده و در همین زمان برای مطالعات بیشتر در زمینه معماری به آلمان سفر کرد.
مطالعات کاندلا در آلمان همزمان با شروع جنگ داخلی در اسپانیا پایان یافت. زمانی که کاندلا برای جنگ به اسپانیا بازگشت، به نیروهای مردمی پیوسته و با فرانکو به جنگ پرداخت. وی پس از مدت کوتاهی به سمت فرماندهی یگان مهندسین ارتش مردمی اسپانیا رسید. کاندلا بعد از مدتی اسیر شد و پس از پایان جنگ در سال 1939 و پیروزی فرانکو، به همراه چند صد تن دیگر از زندانیان به مکزیک تبعید شد. در مکزیک با الادیا مارتین ازدواج کرده و دوره کاری حرفه ای او از همین زمان آغاز شد. این معمار اسپانیایی پس از سال ها تحقیق و تجربه در زمینه معماری، به خصوص در زمینه سازه های پوسته ای در 7 دسامبر 1997 میلادی در ایالت کارولینای شمالی آمریکا درگذشت. دریافت مدال طلای IstructE و جایزه ی آگوست پره از انجمن معماران بین المللی از جمله افتخارات کاندلا است.
فلیکس کاندلا (1910-1997) به عنوان یکی از طراحان و سازندگان برجسته سازه های بتنی پوسته ای جهان شناخته شده است. اگرچه او به عنوان یک معمار در اسپانیا کار کرده است، اما خود را به عنوان بهترین سازنده و مهندس سازه مطرح کرده است. در سال 1939، کاندلا به مکزیک نقل مکان کرد، جایی که او در تئوری و طراحی سازه های پوسته ای بتنی خود آموخته شد. بخشی از جامعه ی پراکنده ی اسپانیایی های روشنفکر، معمار، هنرمند و سایر متخصصین به دلیل خرابی های ناشی از جنگ داخلی به آنجا مهاجرت کرده بودند. وی در آنجا با ملتی روبرو شد که از یک دهه انقلاب و سایر نوسازی ها بیرون آمده بودند. معماران و مهندسین مکزیکی به طراحی و ساخت سازه های خلاقانه و چند عملکردی بر روی خاک ناپایدار و سست شناخته می شدند. کاندلا در چنین محیطی رشد کرد؛ عملکرد او در طراحی و ساخت پوسته های باریک منشوری ( خطی ) مدارس مونته آلپاس، کانونت و هیدالگو ( 1953 ) نشان دهنده ی نگرانی وی در مورد صرفه جویی و طراحی درست سازه ای هستند. کار بعدی وی در طراحی ایستگاههای متروی کاندلاریا و ساراگوسا نیز نمونه هایی از این دل مشغولی کاندلا هستند. ( 1967 ) عملکرد او در ساختمان های مسکونی به طرز مشابهی نشان دهنده ی تعهد وی به سادگی هستند، خواه در اجرای خانه های تک واحدی ( اقامتگاه رومرو – 1952 ) یا خانه های آپارتمانی.
اکثریت کارهای فلیکس کاندلا در مکزیک بین سال های 1952 تا 1968 اجرا شده است. وی تعدادی از بهترین نمونه های عملکردی آمیخته شده با حالت پلاستیک ( شکل نرم ) را اجرا کرده است که در این کشور تا به حال باقی هستند. فرم های مورد استفاده ی کاندلا بیش از حد ساده هستند و رویکرد وی به وضوح در کارهایی همچون پوسته های نازک، مخصوصاً هایپار عمارت کازمیک ریز در دانشگاه مکزیکو سیتی و طاق نماهای بورس مکزیکو سیتی قابل مشاهده هستند.
این سازه ها گواه مهارت تکنیکی و تسلط بر هندسه و نیز حس شاعرانه ی وی هستند همانند چیزی که در شاهکارهای مشهوری همچون رستوران لس مانانتیالیس ( که سازه آن شامل یک هشت ضلعی ایجاد شده از تقاطع چهار هایپار بوده و شبیه گل نیلوفری است که روی آب های شهر سوچیمیلکوی مکزیک شناور است ). و کلوپ شبانه لاجاکاراندا (که با همکاری ژوان سوردو مادالنو طراحی شده و پوسته ی خلاقانه ی آن شامل یک شش ضلعی ایجاد شده از تقاطع سه هایپار است، فرمی که در هماهنگی کامل با ساحل اطراف است) قابل رؤیت هستند.
برای بدست آوردن تجربه طراحی چنین سازه ای، او چندین سازه ی پوسته ای را به طور تجربی در مکزیک ساخت. وی با همکاری برادرش شرکت Cubiertas ALA را تأسیس کرد. شرکتی که به ساخت سازه های پوسته ای بتنی در مکزیک اختصاص داشت. این شرکت بیش از 800 کارگاه و انبار را بین سالهای 1950 تا 1960 تکمیل کرد. در میان این کارها، آنهایی که برای باکاردی و کمپانی ساخته شده بودند از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند ؛ در کارخانه ی تقطیر باکاردی ( 1955 ) و کارخانه ی بسته بندی مایعات باکاردی ( 1960 )، سازه شامل یک گنبد بزرگ و نازک بالای تانکر های تخمیر بود که از یک کره به شعاع 24 متر مشتق می شد. این کارها، همراه با مجموعه ی آزمایشگاههای کیبا ( 1953 )، کارخانه آکروس دِ مونتاری ( 1955 )، و کارخانه ی های لایف تکستایل ( 1955 )، گواه بازده قابل ملاحظه ی انرژی ها و ابتکارات خلاقانه ی اختصاص داده شده به صنعتی سازی در آن زمان و نیز تسلط در حال رشد کاندلا در توسعه ی فرم های پوسته ای است.
در حالی که کاندلا در ابتدا اکثر فرم های بتنی پوسته ای همچون طاق های استوانه ای و کششی را تجربه کرد، شکل هندسی که در اکثریت کارهایش استفاده کرده شکل شبه هذلولی سهمی شکل یا همان هایپار است. چنین فرمی از طریق دو انحنا قدرت را به سازه اضافه می کند و حسن آن، این است که سطوح منحنی را به وسیله ی خطوط راست تولید می کند، بنابراین به سمت صرفه جویی در ساخت و اجرا از طریق محو فرم های منحنی هدایت می کند. اولین سازه هایپار که توسط کاندلا ساخته شده عمارت کازمیک ریز (تابش های کیهانی) بود که در دانشگاه ملی خود مختار مکزیک (UNAM) در سال 1951 ساخته شد. این سازه یکی از نازک ترین سازه هایی بود که تا به آن زمان ساخته شده بود در حالی که فقط 1.5 سانتی متر (0.625 اینچ) ضخامت داشت. این عمارت به خوبی توسط عموم مردم و نیز جامعه ی مهندسی و معماری مورد پذیرش و تحسین واقع شد و آوازه ی آن به بسیاری از جاها رسید. این سازه شروعی بود بر دوره ی ترقی کاندلا به عنوان یک طراح و سازنده سازه های هایپار پوسته ای بتنی که نوعاً دارای ضخامت 4 سانتی متر (1.5 اینچ) بود. پیرو ساخت عمارت کازمیک ریز (تابش های کیهانی)، شرکت کاندلا چندین پیشنهاد برای کار دریافت کرد. تدریجاً از این زمان حرکتی رو به جلو در ظرافت و سبک به عنوان اولین رد پاهای سازه های کاندلا دیده شد. همانند مهندسین سازه ی برجسته ای که قبل از وی آمدند، او از تقلید (از طرح ها و سازه هایی که در مقالات و کتب در موردشان خوانده بود) به سمت ابداع (استفاده از هایپار در مواردی که قبل از آن تلاشی برای به کارگیری این نوع سازه در آنها نشده بود) و نیز به سمت الهام بخش بودن رفت. همزمان با اواخر عمر وی، زمانی که از وی سوال شد که سازه های مورد علاقه ی وی کدام ها بودند، او در جواب کلیسای معجزه ی ویرجین (1955)، رستوران لس مانانتیالیس (1958) کلیسای لوماس دِ کارواناکا (1958) و کارخانه باکاردی روم (1960) را گفت. این سازه ها نشان می دهد که تداوم الهام بخشی او در نتیجه ی سالها مطالعه و تجربه در مورد ساخت پوسته های نازک بوده است.
کاندلا از کامپیوتر برای تجزیه و تحلیل یا طراحی این سازه ها استفاده نکرد، اما به جای آن از فرضیه ی پوسته استفاده کرد و فرضیه ای که او فهمید به خوبی با روش های تجزیه و تحلیل سازه ای برای تعیین سازه ها (استفاده از فرضیات ساده برای تعیین حالات) مطابقت دارد. کاندلا طرح هایش را به واسطه ی تجربه ساخت آنها بهینه سازی کرد، نه به وسیله ی تجزیه و تحلیل پیشرفته کامپیوتری از سازه ی نامعلوم همانند کاری که ما امروزه می کنیم.
کاندلا در تمام دوره حرفه ای خود، روی ماهیت محدود معماری تاکید کرد. بر خلاف سایر معماران و مهندسانی که در مکزیک پس از انقلاب کار می کردند، همچون ریکاردو لگورتا، آوارو آبورتو، انریک دل مورال وسایرین، کاندلا به اینکه معماری باید مشکلات پیچیده جامعه را اصلاح کند، اعتقادی نداشت. همچنانکه کارهای او از گنبد های کششی تجربی به پوسته های استوانه ای و سایبان های گوناگون به هایپار بدون لبه پیشرفت می کرد و نیز در همکاری با معماران سرشناسی همچون انریک دل مورا و ماریو پانی، به تاکید خود بر روی کارآمدی و مقرون به صرفه بودن ادامه داد. کار آخر کاندلا در مکزیک یعنی کاخ Palacio de Deportes برای بازی های المپیک 1968مکزیک، نشان دهنده استعداد وی در طراحی و مکانیک سازه ای است. در عین حال به کار او نمی توان به عنوان یک کار صرفا عملکردی نگریست.
بهینه سازی فرم کاندلا:
کاندلا از تکنیک های بهینه سازی سازه ای همانند آنهایی که امروزه مورد استفاده هستند، برای توسعه ی فرم و ابعاد طرح های پوسته ای خود استفاده نمی کرد. با این وجود مدارکی پیدا شده است که نشان می دهد او فرم هایش را برای ایجاد کار آمدی، برای کنترل پیچش، برای ملاحظه بهای انرژی و نیز برای سیالیت و روانی فرم بهینه سازی می کرد. شهرت کاندلا فقط به خاطر کیفیت زیبایی شناختی کارهایش نیست، بلکه به خاطر توانایی او در ساخت مقرون به صرفه ی سازه هایش است. از آنجایی که مقدار هر دو ماده فولاد و بتن در پوسته ها حداقل است، بهای ساخت چنین سازه هایی مقرون به صرفه است. برای فهم پروسه شکل گیری یک سازه شبه هذلولی سهمی شکل در ساخت، اولین چیزی که باید درک شود ویژگی های هندسی ذاتی این فرم هندسی است که در ادامه به آنها پرداخته خواهد شد.
شبه هذلولی سهمی شکل (هایپار):
کاندلا عنوان کرده است که "در میان همه ی شکل هایی که ما می توانیم در ساخت پوسته ها به کار گیریم، آسانترین، سودمندترین و عملی ترین شکل برای ساخت همان شبه هذلولی سهمی شکل (هایپار) است" می توان فهمید که این شکل به بهترین نحو در زین اسب وجود دارد که در آن جهت قوس ها در یک مسیر است و جهت کابل ها یا قوس های معکوس در مسیر دیگر. این شکل به وسیله خطوط راست مشخص می شود. مرزها یا حاشیه های هایپار همانند شکل (2b) راست و یا همانند شکل (2a) دارای انحنا می باشند. کاندلا از هر دو لبه ی راست و منحنی برای ایجاد طرح هایش استفاده کرده است.
تصویر2
بهینه سازی از طریق ساختمان:
ساختارهای "نان و کره" ای کاندلا، که یکی از دلایلی بود که شرکت او را در تجارت و بازار نگه داشت و اغلب هم تکرار شد انواع سایبان بود که لبه های راست داشت. یک ربع از یک سایبان (به نام پوسته) در تصویر(2b) نشان داده شده است. با قرار دادن چهار عدد از این پوسته ها در کنار هم، یک سازه سایبانی شکل می گیرد، مانند تصویر (3).
کاندلا پوشش های سقفی بزرگی را با قرار دادن این سایبان ها پشت سر هم ایجاد کرد. کاندلا با استفاده از تجارب خویش که به واسطه ی آزمایشات در مقیاس واقعی به دست آورده بود ابعاد سایبان ها را بهینه سازی کرد. اولین سایبانی تجربی کاندلا در حدود سال 1952 ساخته شد و در سال 1953 کاندلا دومین سایبان تجربی خود را ساخت. پیچش کنج سایبان دوم بعد از چند هفته تحت بار خودش به چندین سانتی متر رسید.
بعد از ایستادن چندین مرد بر روی سایبان پیچش افزایش نیافت، بنابراین کاندلا پذیرفت که این پیچش ها در نتیجه ی افزایش ارتفاع سایبان کوچک می شود. کاندلا به این تجارب اشاره می کند: "به عنوان درسی برای پیدا کردن ارتفاع بهینه که به محدوده ی تحت پوشش سایبان بستگی دارد. از آنجایی که محاسبات لازم ماده و ابتدایی هستند، موفقیت در طراحی این گونه سازه ها به این نسبت ساده بستگی دارد." وی مطرح کرد که چون ارتفاع سایبان با محدوده ی تحت پوشش آن متناسب است، اگر محدوده بزرگ تر شود، ارتفاع سایبان بزرگ تر می شود، بنابراین این تناسب ما را به سمت گنجایش (فضای) بیشتر هدایت می کند که این خود نیازمند گرمایش بیشتری است. بعلاوه، در سایبان ها بزرگ تر ممکن است کنترل پیچش مشکل باشد.
علاوه بر توجه به ایمنی و انرژی، کاندلا فرم هایش را برای جذابیت بصری بیشتر بهینه سازی می کرد. مطالعات میدانی از سازه های کاندلا حرکتی رو به جلو آشکار می شود به عنوان مثال کمال و بلوغ در حال توسعه ای در فرم های او قابل مشاهده است. همزمان با پیشرفت کارهای او، سیالیت در فرم، از طریق حذف اختلالات بصری سفت شدگی تیرها قابل مشاهده است. یکی از فرم های بسیار کامل کاندلا کلیسای لوماس دِ کارناواکا است که در ادامه به طور مفصل در مورد آن بحث خواهد شد.
کلیسای لوماس دِ کارناواکا:
استفاده از روش عنصر محدود برای حل مسائل بهینه سازی در مقیاس بزرگ، یکی از سازه های کاندلا (کلیسای لوماس) را شکل داد، جور کرد و دست آخر تشریح کرد. سازه به دلیل توزیع ضخامت و شکل آن، بهینه سازی شده است. در هر بهینه سازی تلاشی برای کاهش تنش کششی کل و پیچش سیستم در حالی که محدودیت های ساختار فیزیکی سازه توسعه پیدا می کرد، شده است. تجزیه و تحلیل کامپیوتری نشان می دهد که ضخامت بتنی توزیع شده، فشار بدنه و پیچش و محدوده ای که سازه می تواند بزرگتر شود بدون اینکه تمامیت ساختاری آن به خطر بیافتد را کاهش می دهد.
کلیسای لوماس دِ کارواناکا در سال 1958 در شهر کارواناکای مکزیک ساخته شد. تنها یک هایپار "اغراق آمیز" برای تولید فرم این کلیسای کوچک مورد استفاده واقع شده است. به وسیله ی برش قسمت جلویی سطح هایپار توسط یک صفحه ی مایل، فرم ورودی کلیسا شکل گرفته است. صفحه ی دیگری موازی سطح زمین کناره های شبه هذلولی مانند کلیسا را شکل داده است. تصویر (5) طرح کاندلا را برای کلیسا نشان می دهد جایی که می توان خطوط مستقیم شکل دهنده ی سطح منحنی را دید.
تصویر5
تصویر (6) نشان می دهد که خطوط مستقیم برای ساخت فرم زین مانند کلیسا استفاده شده اند که به وضوح بازتاب دهنده ی خطوط راست مولد هایپار نشان داده شده در شکل (5b) است.
کاندلا توانست بیشتر سازه را از بتنی بسازد که فقط 4 سانتی متر (1.5 اینچ) ضخامت داشت. در فونداسیون کناره ها، کاندلا تشخیص داد که سازه نیازمند تقویت شدن است و در نتیجه به مقدار کافی این کناره ها را برای کاهش تنش ضخیم کرد. درجه بندی دقیق ضخامتی مستند نیست اما مطالعات میدانی نشان می دهد که ضخامت شالوده ی ورودی جلویی در حدود 52 سانتی متر (20 اینچ) است. کاندلا سازه کلیسا را از طریق یک تیر بزرگ که در ورودی کوتاه تر عقبی سازه وجود دارد، فشرده سازی لبه ی ورودی جلویی و زدن شمع در کناره های جلو و عقب کلیسا، تقویت کرده است. علاوه بر این، او آرماتور تقویتی را به شالوده ی دهانه ی جلویی اضافه کرده است جایی که تجزیه و تحلیل ها نشان می دهد بالاترین تنش های فشاری و بزرگترین قابلیت خمش در آنجا وجود دارد.
در اولین طرح کلیسا ورودی جلویی ارتفاعی برابر با 24 متر (فوت 79) را داشته است که در حین ساخت فرو ریخته است. در طراحی مجدد ارتفاع ورودی 18 متر (فوت 59) پیشنهاد شده است. دست آخر، سازه با ارتفاعی در حدود 21 متر ساخته شده است. به جای استفاده از یک قوس تقویت شده در ورودی، در طرح پیشنهادی مجدد، کلیسا از طریق ضخیم کردن کناره ها ساخته شد. دهانه عقبی پوسته یک تیر عمیق دارد که تحلیل ها نشان می دهد غیر ضروری است و شاید بیشتر از آنکه برای سازه مفید باشد مضر است چون نیروی کششی ایجاد می کند. مطالعات میدانی اخیر نشان می دهد که سازه ی موجود بعد از 50 سال در بهترین شکل خود است و هیچ تهدیدی برای خرابی آن وجود ندارد. به علاوه، بهینه سازی این طرح نشان می دهد که طرح کاندلا می توانست به منظور کاهش مواد مصرفی و افزایش ایمنی، بهبود یابد.
رستوران لس مانانتیالیس:
در سال 1958، فلیکس کاندلا یکی از شاهکارهای خود به نام رستوران لس مانانتیالیس را در شهر سوچیمیلکوی مکزیک کامل کرد. این سازه در حاشیه ی یک راه آبی عریض قرار دارد که توسط باغچه های معلق احاطه شده است. اما امروزه، موقعیت رمانتیک اطراف رستوران از بین رفته، کانال آب خشک شده و باغچه های شناور ناپدید شده اند سازه این رستوران شامل یک قوس هشت گوش متقاطع است که خود این قوس از تقاطع چهار شبه هذلولی سهمی شکل (هایپار) زین اسبی تشکیل شده است. مشابه قوسها، پوسته ها هم می توانند برای ایجاد شکلهای متقاطع با هم برخورد داشته باشند. این رستوران (1958: سوچیمیلکو، مکزیک، مهندس معمار: جی و افاوردونز، مهندس سازه : اف کاندلا) شاید بزرگترین موفقیت کاندلا در طراحی پوسته ها، طاقهای متداخل هشت ضلعی متشکل از چهار هایپار متقاطع می باشند .فرم زیبا ومعمارانه آن بر روی یک سطح با قطر 150 فوت (46 متر)گسترده شده است .از آنجایی که لبه های نازک و مورب پوسته به سطح زمین می رسند ،منحنی قبل از اینکه دوباره به مسیر رفت وبرگشتی خود باز گردد، به سرعت تغییر شکل می دهد. ارتفاع در مرکز 19 فوت و در بالای لبه بیرونی به 33 فوت می رسد. سازه این ساختمان عملکرد قوسی داشته و نیروهای فشاری به متابعت از منحنی محدب در محلهای تقاطع (خط القعرها)جمع می شوند، جایی که با عملکرد قوسی به تکیه گاهها منتقل شده اند. نیروی رانش بیرونی در پایه با عملکرد قوسی که از طریق تیرهای مهار فولادی ایجاد می شوند در پی ها خنثی می گردند. در نتیجه، پی ها فقط بارهای عمودی را نگاه می دارند. طره ها بوسیله ترکیبی از قوس محدب و آویز مقعر در طول خط الراس نگاه داشته می شوند. پوسته با ضخامت متفاوت از 10.6 اینچ تا 1.2 اینچ به طرز شگفت آوری نازک میباشد و تمامی آن بوسیله شبکه فولادی به قطر 0.3 اینچ به اضافه دو میله فولادی اضافی به قطر 0.63 اینچ در اطراف پوسته تقویت گردیده است. تیرهای مهاری، پی متشکل از 5 میله فولادی به قطر 1 اینچ می باشند.
کلیسای معجزه ی ویرجین:
فلیکس کاندلا یک ریاضی دان، مهندس، معمار و پیمان کار است. اغلب شهرت و اعتبار کاندلا به خاطر مهارت وی در معماری پوسته ای است. کاندلا تجربیاتی در زمینه ی سازه های مخروطی شکل، پوسته های تاشده و بام بیضوی دارد. استفاده از هایپار به عنوان نشان و علامت تجاری این معمار است. از کاندلا نقل قول شده است که گفته "من اسیر هندسه بودم".
کلیسای معجزه ویرجین فقط می تواند اوج دیدگاه اصلی کاندلا باشد. پروژه ی مذکور یک کلیسای گوتیک سه گوش همره با تأکید قوی بر روی عناصر عمودی آن است. ماهیت سلسله مراتبی همراه با مقیاس متفاوت و فرم های تکراری در ساختمان به وضوح خودنمایی می کند.
قوس ها، پوشش ها و دهانه ها بی قاعده هستند ولی هنوز در مجموعه ی هندسی و متقارن خود زیبا و دل انگیز هستند. روی ستون های داخلی حجاری شده و به خوبی با حرکت رو به بالا آنها تا رسیدن به سقف و ایجاد اتحاد بصری ادغام شده است.
عمارت کازمیک ریز:
عمارت کازمیک ریز ( تابش های کیهانی ) یکی از اولین تجربه های کاندلا با سازه های سهمی شکل بود. این سازه ی دو انحنائی از یک لایه ی بسیار نازک بتن ساخته شده است که نشان دهنده ی قابلیت های طراحی و سازه ای آن است. این ساختارهای ریاضی پیچیده، معماری محبوب طراح عمارت یعنی فلیکس کاندلا را تعریف می کند.
این سازه که متعلق به دانشگاه ملی مستقل سیوداد است دارای دو فضای آزمایشگاهی است که به سنجش تابش های کیهانی و فروپاشی هسته ای اختصاص دارد. پوسته ی نازک قابل ملاحظه ی این سازه کاملاً متناسب است.
در ضخیم ترین نقطه سازه، ضخامت آن فقط 0.62 اینچ است که این یکی از نازک ترین پوسته های ساخته شده تا به حال است. ساخت این سازه در سال 1951 میلادی به عنوان پیشرفتی مهم در معماری پوسته های بتنی مطرح شد. دیوارهای عمودی خارجی از بتن مسلح دارای شکل موج دار ساخته شده است. فونداسیون پوسته روی سه پایه ی قوسی شکل اصلی که تا زیر پایه ستون های بتنی ادامه پیدا کرده اند، قرار گرفته است.
ورود به ساختمان از طریق راه پله ای که از سطح زمین به سمت اولین طاق نمای داخلی بالا رفته است، امکان پذیر است. دو طاق نما توسط سه قوس اصلی ایجاد شده اند؛ یک سهمی شکل اصلی با دو هایپار که مابین شان توسط بتن پوشیده شده با پارچه ، پر شده است.
کلیسای ویرجین دلا مدالا میلاگروسا:
در طراحی وی برای کلیسای ویرجین دلا مدالا میلاگروسا (1953) او از شبه هذلولی سهمی گون برای ایجاد پوشش بتنی فقط با 4 سانتی متر ضخامت، استفاده کرده است، که این خود نشانه ای از استعداد تکنیکی وی است. با این وجود، فضای داخلی حاصله، چیزی بیش از آن را به نمایش گذاشته است. این فضای داخلی هیبت و اسرار آمیزی معماری گوتیک را القا می کند؛ یک بازی دراماتیک با نور و سایه که عبادت کنندگان را احاطه کرده و به یک فضای متفاوت منتقل می کند.
کارخانه با کاردی روم:
تصویر13
کاندلا در کارخانه با کاردی روم، محدودیت مقیاس را برای ایجاد یک راه حل مناسب و زیبا در راستای حل مشکل پوشش فضای صنعتی نادیده گرفت.
زمانی که از کاندلا پرسیده شد که از پروژه ی با کاردی چه چیزی یاد گرفته است در جواب گفت: "من یاد گرفتم که محدودیت این نوع سازه ها چیست ... اگر مقیاس افزایش یابد، اندازه افزایش می یابد و گنجایش بیشتر می شود. این مسئله یک محدودیت هم را ایجاد می کند ...چون در مکزیک ما این مشکل را نداشتیم، به خوبی آن را احساس نکردیم اما از سوی دیگر ساخت این فرم ها گران تمام می شد و مشکلات تغییر شکل و بعضی از دیگر مشکلاتی که ممکن بود رخ دهد در مقیاس بزرگتر بسیار شاخص و بحرانی می شد ... بنابراین این است که می گویند همیشه یک حد فراتر از آن چیزی که پذیرفته نمی شود وجود دارد."
آثار شاخص کاندلا:
منابع:
1.محمود گلابچی، 1382 «درک رفتار سازه ها» نوشته: فولر مور، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ ششم، شماره 2502 .2-Noah Burger and David P. Billington., 2007, “Felix Candela, Elegance and Endurance an Examination of the XOCHIMILCO Shell”, Department of Civil and Environmental Engineering, Princeton University, Princeton, NJ, USA
.3
-Christin E. Holzer, Maria E. M. Garlock and Jean H. Prevost., 2008, “Structural Optimization of Felix Candela’s Chapel Lomas De Cuernavaca”, Brisbane, Australia
.4
R. Stephen Sennott, Encyclopedia of 20th-Century Architecture
.5
.6
.7
www.SEnews.com
مطالب مشابه :
سایبان ها
از انواع بسیار اما آنچه در تهیه و دوخت سایبان ها اهمیت معماری ایرانی - سایبان ها
سایبان ها در مناطق گرم
سایبان ها در سایبان در گذشته فقط یکی از انواع امروزه معماری و طراحی سایبان ها
دانلود پاورپوینت ” سایبان در معماری “
این سایبان ها اغلب از پارچه هاى انواع سایبان, دانلود پاورپوینت سایبان در معماری,
سایبان
انجام پروژه های دانشجویی مهندسی معماری سایبان ها هایی در مورد کارایی انواع مختلف
انواع قوس های معماری ایران قبل و بعد از اسلام
انواع قوس های معماری ایران قبل دانلودقوس ها, + نوشته شده در شنبه ۱ بهمن۱۳۹۰ساعت 20:38
پنجره و نقش آن در معماری سنتی ایران (معرفی کتاب های معماری)
در ادامه در فصل 2 از بخش 1 (انواع پرده، سایبان و ها در یک دهانه در معماری سنتی
نکاتی در مورد نمای ساختمان
در معماری غرب نماهای تماماً شیشه در صورتی که سایبان خواص کامپوزیتها در
نگاهی بر زندگی و آثار و افکار معمار معاصر فلیکس کاندلا Felix Candela
هم تکرار شد انواع سایبان بود در سایبان ها بزرگ تر مهم در معماری
تنظیم شرایط محیطی
شرایط لازم برای مقابله با آفتاب در معماری : 1. شبکه بندی پنجره ها در تمامی انواع سایبان . 1.
برچسب :
انواع سایبان ها در معماری