زیگموند فروید

زیگموند فروید (تلفظ آلمانی:[ˈziːɡmʊnt ˈfʁɔʏt]) با نام کامل زیگیسموند شلومو فروید (به آلمانی: Sigismund Schlomo Freud)‏ ‏ (زادهٔ ۶ مه ۱۸۵۶ - درگذشتهٔ ۲۳ سپتامبر ۱۹۳۹) عصب‌شناس اتریشی و پایه‌گذار رشتهٔ روانکاوی است. برخی از منتقدان معتقدند نظریات فروید اکنون به عنوان شبه‌علم شناخته می‌شوند.[۱]

محتویات

زندگی

او زادهٔ شهر پریبورگ در جمهوری چک کنونی و امپراتوری اتریش پیشین است. خانواده وی از یهودیان اشکنازی بودند. پدرش پارچه‌فروش بود که سه سال بعد از تولد زیگموند به دلیل مشکلات مالی همراه با خانواده خود به لایپزیک رفت و پس از مدتی به وین مهاجرت کرد.[۲]

فروید به یکی از بهترین دبیرستان‌های وین رفت و آن‌جا را با درجه ممتاز به پایان رساند. نخست می‌خواست حقوق بخواند[نیازمند منبع] اما بعد در سال ۱۸۷۳ به دانشکده پزشکی دانشگاه وین رفت و در سال ۱۸۷۵ برای بورس تحصیلی در رشته جانورشناسی به تریست ایتالیا رفت.[۳] در ۱۸۸۲ مدرک پزشکی خود را گرفت و در همان زمان با مارتا برنز ازدواج کرد و در بیمارستان عمومی وین مشغول به کار شد.[۴] در ۱۸۸۵ برای تحقیقات عصب‌شناسی وارد پاریس شد و در بیمارستان سال‌پتریه با ژان مارتن شارکو که بزرگ‌ترین روان‌پزشک زمان به شمار می‌رفت آشنا شد. شارکو بر کاربرد هیپنوتیزم در درمان هیستری کار می‌کرد.[۵] سپس به وین بازگشت و مطبی باز کرد و به درمان بیماران روانی با استفاده از هیپنوتیزم پرداخت. در ۱۸۹۶ پس از تحقیقاتی چند با ژوزف برویر به بررسی و تحقیق و درمان بیماران به روشی که خود پالایش روانی نامیده می شد پرداخت.[۶]حاصل این همکاری کتابی با عنوان مطالعاتی درباره ی هیستیریاست که در آن فروید و بروئر از سرکوب جنسی و مورد آزار و اذیت جنسی واقع شدن به عنوان مهمترین علل پیدایش هیستیری نام بردند. در روش پالایش روانی عقیده بر این بود که اگر بیمار بتواند درمورد علت ناراحتی هایش صحبت کند، تخلیه ی انرژی صورت گرفته و انرژی محبوس شده به علت سرکوب روانی آزاد شده و وضع بیمار رو به بهبودی خواهد نهاد.چیزی که شاید بنیان روش فروید در تداعی آزاد و تحلیل رویاها برای تشخیص و درمان بیماران روانی باشد. او بیماران را ترغیب می‌کرد که در باره بیماری خود و خاطرات زندگی خود سخن گویند. بسیاری از آنان با سخن گفتن و یادآوری خاطرات تلخ گذشته، به ویژه دوران کودکی، بهتر می‌شدند. یکی از بیماران او نام «گفتار درمانی» را بر این شیوه گذاشت.[۷] در ۱۹۰۱ انجمن بین‌المللی روان‌کاوی و در ۱۹۰۲ جامعه روانشناسی چهارشنبه را که هر چهارشنبه در خانه او جلسه برگزار می کرد، تاسیس کرد. در ۱۹۰۹ همراه با کارل یونگ و ساندور فرنزی به دعوت دانشگاه کلارک ماساچوست به آمریکا رفت.[۸]

در ۱۹۲۳ برای برداشتن غده سرطانی در سق دهانش مجبور به عمل جراحی می‌شود که طی آن بخش عمده‌ای از سمت راست سق دهانش برداشته می‌شود.در پی آن پزشک وی کشیدن سیگار را برای او ممنوع کرد اما فروید که سیگاری قهاری بود و روزانه ۲۰ نخ سیگار برگ می کشید به این منع وقعی ننهاد که سبب شد بر روی دهانش۳۳ بار عمل جراحی انجام گیرد. [۹] وقتی که دانشگاه عبری اورشلیم در ۱۹۲۵ برپا شد نام وی به همراه آلبرت انیشتین، مارتین بوبر و حاییم وایزمن در میان اعضای اولین هیئت مدیره آن دانشگاه بود.«تاریخچه دانشگاه عبری اورشلیم». وب‌گاه رسمی دانشگاه عبری اورشلیم، ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۵. بازبینی‌شده در ۰۴−۰۶−۲۰۰۷. با الحاق اتریش به آلمان در ۱۹۳۸ و بالا گرفتن یهودی‌ستیزی در وین، فروید تصمیم به مهاجرت گرفت و با کمک ویلیام بالیت دیپلمات آمریکایی و پرنسس بناپارت روانکاو فرانسوی در ۱۹۳۸ وین را همراه با خانواده‌اش به قصد پاریس ترک می‌کند و پس از مدتی از آنجا به لندن می‌رود و در همپستد سکنی می‌گزیند. متأسفانه او نتوانست همه ی اعضا خانواده‌اش را همراه با خود ببرد، در پی آن سه خواهر وی گرفتار کوره های آدم سوزی هیتلر شدند.[۱۰] در ۲۳ سپتامبر ۱۹۳۹ پس از تزریق مرفین بود در ساعت سه نیمه شب می‌میرد. تزریق مورفین بنابر قراردادی بین فروید و پزشکش بوده‌است.فروید که می دانست دیگر هرگز نخواهد توانست دوباره به زندگی حرفه ای اش ادامه بدهد، با دخترش آنا فروید و پزشکش که دوست ِ دیرینه‌اش بود صحبت کرد و آنها را قانع نمود که با تزریق مرفین به زندگی اش پایان دهند،سپس از پزشکش خواست تا سیگاری برگی برایش روشن کند، فروید چند پُک عمیق به سیگارش زد و این جمله ی معروفش را بر زبان آورد:«یک سیگار همیشه یک سیگار است»، اندکی بعد این بار قبل از خاموش شدن آتش سیگارش، این ذهن آتش افشان او بود که برای همیشه خاموش شد و به یک عمر زندگی علمی و پر افتخار پایان داد. اما این موضوع تا سالها مسکوت باقی‌ماند تا برای پزشکش مشکلی ایجاد نکند.[۱۱]

اندیشه‌های فروید

200px-Tavistock_and_Freud_statue.JPG magnify-clip-rtl.png بنای یادبود زیگموند فروید در همپ استد در جنوب لندن. زیگموند و آنا فروید در این مکان زندگی می‌کردند. این مکان در حال حاضر موزه زندگی و کارهای فروید می‌باشد.

به نظر او بسیاری از رفتارهای انسان تحت تأثیر انگیزه‌های ضمیر ناخودآگاه است. افکار و خاطرات بخصوص ضمیر ناخودآگاه، بویژه از نوع جنسی و پرخاشگرانه، ریشهٔ اختلالات روانی هستند، و اینگونه اختلالات روانی می‌توانند با تبدیل اندیشه‌ها و خاطرات ناخودآگاه به آگاهی از طریق معالجات روانکاوانه، درمان شوند. آرا و افکار فروید پس از انتشار کتاب مطالعاتی درباره ی هیستری(نام کنونی هیستری را بیماری روان-فیزیولوژیکی گویند) و پس از آن سه رساله درباره ی تئوری میل جنسی به شدت آماج حملات جامعه ی پزشکی وین قرار گرفت. بسیاری این کتاب را که شامل سه رساله با عناوین «میل جنسی، حیات جنسی دوران کودکی، دوران بلوغ» بود را نقطه ی عطفی در دگرگونی روانشناسی کلاسیک دانسته‌اند. آن کتاب نخست کوششی بود برای تعریف لی بی دو. لی بی دو ی فروید واژه ایست آلمانی از ریشه ی Libien به معنای عشق و دوست داشتن. البته منظور از عشق و دوست داشتن در معنای وسیع و عمومی آن قابل توجیه است که معنای اخص آن که رساننده ی تمایلات جنسی است بخش اندک از آن مفهموم کلی به شمار می رود. در زبان پارسی ممکن است این واژه را به عشق یا شهوت برگردانند اما کلمه ی شهوت مناسب تر می نماید و به طور کلی لی بی دو عبارت است از تمایل و دوستی و عشق و شهوت که به چیزی از جانب آدمی متوجه می شود و انگیزش جنسی قسمتی از آن را تشکیل می دهد. فروید خود در این باره چنین تعریف می کند: « ما قدرت و انرژی غرایز را که از حیث کمیت قابل محاسبه، اما غیر قابل سنجش و تخمین است در مناسبات آنچه که بر آن « عشق » اطلاق می نماییم تعمیم می دهیم. البته نظر ما از کلمه ی عشق، آن علاقه و عشقی است که قسمتی از آن به آمیزش های جنسی می انجامد، اما همچنان بر احساساتی چون : عشق به خود، به پدر و مادر، دوستی نسبت به کسان، عشق نسبت به بشریت و برخی مفاهیم مجرد و اشیای عتیقه نیز شمول دارد. » با معنای وسیعی که در پسیکانالیز از لی بی دو شده، معادل آنها را در سیستم های روانشناسی و فلسفی نیز می توان به روشنی مشاهده کرد. در سیستم برگسون Bergson «شور زندگی Elan Vital »، در سیستم شوپنهاور Schopenhauer « اراده Volonté -Ville » ، در سیستم افلاطون Platon « اروس Eros »، در فلسفه ی هندی « کاما Kama » ، در مکتب پل پارسا Saint Paul « نوع دوستی Agapt »، در فلسفه ی کلاسیک چین « تااو (تائو) Tao »، در مکتب ویلیام جیمز William James « فیات Fiat » و در روش مک دوگال Mac Dougal « هورمه Horme » مفاهیمی هستند معادل لی بی دو با همان کلیت و شمول. در رساله ی نخست فروید بیان می کند که : «هرکس به طور کلی دستگاه جنسی مخالف خود را به شکل رشد نیافته یی داراست و در بسیاری موارد این موضوع به ثبوت رسیده است. این موضوع در افعال و کردار و نفسانیت نیز مصداق دارد، چه بسا زنانی را می بینیم با خوی و اخلاق مردانه و مردانی را می بینیم که با صفات زنانه ای آراسته‌اند.» این نوع نگاه به انسان نگاهی بدیع در آن زمان نبود و درواقع این فروید نبود که برای اولین بار هر انسان را موجودی دو جنسی هم در بعد روانی و هم بعد فیزیولوژیکی دانست بلکه شاید اولین کسی بود که آن را به کار بست. بر طبق این دیدگاه نه زن کامل وجود دارد و نه مرد کامل.






نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط : نظرات (5) شهریار یکشنبه 22 اردیبهشت 1392 :: نویسنده : خانم مدیر


پیر اگر باشم چه غم، عشقم جوان است ای پری

وین جوانی هم هنوزش عنفوان است ای پری

هر چه عاشق پیر تر عشقش جوانتر ای عجب

دل دهـــد تاوان اگـر تن ناتـوان است ای پــــری

پیل مــاه و ســال را پهـــلو نمـــی کـــردم تهـــی

با غمت پهلو زدم، غم پهــلوان است ای پــــری

هر کتاب تازه ای کـــــــز ناز داری خـــود بخــــوان

من حریفی کهنه ام،درسم روان است ای پری

یاد ایامــــی که دلــــهــــا بود لــــــبریز امیـــــــــد

آن اوان هم عمر بود،این هم اوان است ای پری

روح سهراب جوان از آسمان ها هم گذشت

نوشدارویش، هنوز از پی دوان است ای پری

با نــواهــای جـــرس گاهـــی به فـــریادم بــرس

کیــــن ز راه افــتاده هم از کاروان است ای پری

کـــام درویشـــــان نداده خـدمت پیران چه سود

پیــــر را گــــو شــهریار از شبروان است ای پری





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
نظرات (0) شهریار جمعه 20 اردیبهشت 1392 :: نویسنده : خانم مدیر


باید از محشر گذشت

لجن زاری که من دیدم سزای صخره هاست ،

 گوهر روشن دل از کان و جهانی دیگر است ،

 عذر میخواهم پری ...

 عذر میخواهم پری ...

 من نمیگنجم در آن چشمان تنگ ،

 با دل من آسمانها نیز تنگی میکنند ،

 روی جنگلها نمی آیم فرود  

 شاخه زلفی  گو مباش ،

 آب  دریاها کفاف تشنه این درد نیست ،

 بره هایت میدوند ،

 جوی باریک عزیزم راه خود گیرو برو ...

یک شب مهتابی از این تنگنای  بر فراز کوها پر میزنم،   

 میگذارم میروم ،

ناله خود میبرم ،

 دردسر کم میکنم ...

 چشمهائی خیره می پاید مرا،

غرش تمساح می آید بگوش ،

کبر فرعونی و سحر سامریست ،

دست موسی و محمد با من است ،

میروی ، وعده آنجا که با هم روز شب را آشتیست ،

صـبـح چنـدان دور نیست ...





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط : نظرات (9) اوتیسم جمعه 20 اردیبهشت 1392 :: نویسنده : خانم مدیر دَرخودماندِگی (به انگلیسی: Autism)‏ (به لاتین: Autismus)‏ نوعی اختلال رشدی (از نوع روابط اجتماعی) است که با رفتارهای ارتباطی، کلامی غیر طبیعی مشخص می‌شود. علائم این اختلال تا پیش از سه سالگی بروز می‌کند و علّت اصلی آن ناشناخته‌است. این اختلال در پسران شایع تر از دختران است. وضعیت اقتصادی، اجتماعی، سبک زندگی و سطح تحصیلات والدین نقشی در بروز درخودماندگی ندارد. این اختلال بر رشد طبیعی مغز در حیطه تعاملات اجتماعی و مهارت‌های ارتباطی تأثیر می‌گذارد. کودکان و بزرگسالان مبتلا به اوتیسم در ارتباطات کلامی و غیر کلامی، تعاملات اجتماعی و فعالیت‌های مربوط به بازی، مشکل دارند. این اختلال ارتباط با دیگران و دنیای خارج را برای آنان دشوار می‌سازد. در بعضی موارد رفتارهای خود آزارانه و پرخاشگری نیز دیده می‌شود. در این افراد حرکات تکراری (دست زدن، پریدن) پاسخ‌های غیر معمول به افراد، دلبستگی به اشیا و یا مقاومت در مقابل تغییر نیز دیده می‌شود و ممکن است در حواس پنجگانه (بینایی، شنوایی، بساوایی، بویایی و چشایی) نیز حساسیت‌های غیر معمول نشان دهند. هستهٔ مرکزی اختلال در درخودماندگی، اختلال در ارتباط است.

ضوابط تشخیص درخودماندگی

وجود حداقل ۶ مورد از مواردی که در بندهای اول و دوم و سوم توصیف شده‌اند. لااقل دو مادّه از بند اول و یک ماده از هر یک از بندهای دوم و سوم الزامی است.

  • اختلال کیفی در تعامل‌های اجتماعی با توجه به وجود دست کم ۲ عنصر از عناصری که در پی می‌آیند:
  1. اختلال بارز در به کار بردن رفتارهای غیر کلامی متعدد مانند تماس چشمی، حالت چهره، وضع بدنی و حرکت‌ها به منظور تنظیم تعامل‌های اجتماعی.
  2. ناتوانی در ایجاد روابط با همسالان به تناسب سطح تحول.
  3. فقدان تمایل خودانگیخته به تقسیم کردن شادی‌ها، رغبت‌ها و یا موفقیت‌های خود با دیگران (برای مثال نشان ندادن، نیاوردن یا اشاره نکردن به اشیای مورد علاقه خود).
  4. فقدان تقابل هیجانی یا اجتماعی.
  • اختلال ارتباطی که براساس وجود دست کم یکی از عناصر زیر برجسته می‌شود:
  1. تأخیر یا فقدان کامل تحوّل زبان گفتاری (بدون آنکه با کوشش برای جبران آن از طریق شیوه‌های دیگر مانند حرکت یا حالت‌های چهره، همراه باشد).
  2. در افرادی که به قدر کافی از گفتار متناسب برخوردارند، اختلال بارز در آغاز یا حفظ جریان محاوره با دیگری.
  3. استفاده قالبی و تکراری از زبان یا وجود زبان غیر معمولی.
  4. فقدان بازی‌های تخیّلی (وانمود کردن) متنوّع و ارتجالی یا بازی‌های تقلیدی اجتماعی متناسب با سطح تحوّل.
  • محدود، تکراری و یا قالبی بودن رفتارها، رغبت‌ها و فعالیت‌ها با توجه به وجود دست کم یک از عناصر زیر نشان داده می‌شود:
  1. دلمشغولی متمرکز بر یک یا چند کانون رغبت یکنواخت و محدود که از نظر شدت یا جهت، نابهنجار است.
  2. چسبندگی ظاهراً انعطاف ناپذیر به عادت‌ها
  3. اطوار گری‌های حرکتی قالبی و تکراری (مانند به هم زدن یا پیچ دادن دست‌ها یا انگشتان، یا حرکت‌های پیچیده تمامی بدن).

    درمان درخودماندگی

    تا کنون هیچ روش قطعی برای درمان مبتلایان به درخودماندگی یافته نشده‌است. کارآمدترین روش درمانی توانبخشی است.

    برای آنکه بهترین سرویس را به یک کودک مبتلا به درخودماندگی ارایه دهیم باید به موارد زیر توجه نماییم:

  4. کودک ما حتماً باید توسط یک متخصص روانپزشکی اطفال و یک متخصص مغز و اعصاب اطفال ویزیت شود.
  5. به طور فشرده و ترجیحاً هر روز تحت خدمات گفتار درمانی و کاردرمانی قرار گیرد.
  6. لازم است والدین و مربی کودک روش‌های مناسب تقویت مهارتهای ارتباطی کودک را از طریق مطالعه کتابهای مرتبط و یا بوسیله جلسات مشاوره‌ای که گفتاردرمانگر کودک برگزار می‌کند فرا بگیرند.
  7. ارزیابی وضعیت حسی - حرکتی کودک بوسیله کارشناسان کاردرمانی صورت پذیرد و در صورت لزوم جلسات کاردرمانی ذهنی کودک به طور منسجم برگزار گردد.

تعریف‌ها

درخودماندگی یک اختلال رشدی مغز است که بوسیله آسیب در تقابلات (مداخلات)اجتماعی و ارتباط و همچنین رفتارهای تکراری و ویژه تقسیم بندی می‌شود، این علایم همگی پیش از سه سالگی کودک ایجاد می‌شود. اوتیسم بسیاری از بخشهای مغز را تحت تاثیر قرار می‌دهد و اینکه چطور این اتفاق رخ می‌دهد هنوز درک نشده‌است.

اختلال طیف درخودماندگی (ASD) همچنین شامل سندرم آسپرگرو (PDD_NOS) می‌شود که علایم و نشانه‌های خفیف تری دارند.

درخودماندگی یک نشانه ژنتیکی قوی نیز دارد که البته بسیار پیچیده‌است و بوسیله تقابل بین ژنی (گروهی از ژنها) و یا گاهی جهش ژنی ایجاد می‌شود.

در موارد نادری درخودماندگی بطور قوی با آسیب‌های اولیه در دوره رشد مرتبط است این عوامل شامل: فلزات سنگین موجود در جو، حشره کشها و واکسینه دوران کودکی می‌باشند که البته فرضیه واکسینه بطور زیستی رد شده‌است و شواهد اندکی در تایید آن وجود دارد.

شیوع (ASD) شش در هزار است و در مردان چهار برابر بیش از زنان وجود دارد، تعداد افراد مبتلا از سال ۱۹۸۰ تا کنون شدیدا در حال افزایش است که این امر می‌تواند با دلیل بهبود تشخیص و آیتم‌های بالینی نیز باشد. ولی این پرسش که آیا شیوع نیز افزایش یافته‌است همچنان جای تحقیق دارد.

والدین معمولاً به علایم موجود در دو سال ابتدایی زندگی فرزندشان توجه می‌کنندو مداخلات رفتاری شناختی زود هنگام می‌تواند به کودک کمک کند تا مهارتهای ارتباطی، اجتماعی و حمایتهای فردی را کسب کند. البته عده اندکی از این کودکان به این سطح رشدی می‌رسند.

فرهنگ برخورد با درخودماندگی رشد کرده‌است به طوریکه برخی در پی درمان ویژه هستند و برخی معتقدند که به این پدیده باید به چشم یک تفاوت و نه اختلال نگریست.

خصوصیات

درخودماندگی اختلالی شدیدا متنوع ناشی از اختلال در رشد مغز است، که در دوران نوزادی بروز می‌کند، سپس یک دوره ثابت را بدون بهبودی طی می‌کند و علایم آن تا دوره بزرگسالی ادامه پیدا می‌کند، این اختلال غالبا به شکل مسکوت بروز می‌کند.

درخودماندگی عموما به وسیله یک مجموعه سه تایی از ویژگیها مشخص می‌شود:

  1. آسیب در تقابلات اجتماعی
  2. آسیب در ارتباط
  3. علائق محدود و رفتارهای تکراری

سایر ویژگیها مثل تغذیه غیرطبیعی نیز معمول است ولی برای تشخیص ضروری نیست.

رشد اجتماعی

نقص در رشد اجتماعی، اوتیسم و اختلالات طیف درخودماندگی (ASD) را از سایر اختلالات رشدی متمایز می‌کند. بیماران اوتیستیک آسیبهای اجتماعی دارند بطوریکه نمی‌توانند احساسات سایرین را به درستی درک کنند.

رشد اجتماعی غیر معمول از ابتدای دوران کودکی قابل مشاهده‌است، بطوریکه نوزادان اوتیستیک توجه کمتری به تحریکات اطرافیان نشان می‌دهند، لبخند و نگاه کردن به اطرافیان کمتر از همتایان است و کمتر به اسم خودشان پاسخ می‌دهند، نوپایان درخودمانده، به میزان شدیدتری با نرم اجتماعی متفاوتندبرای مثال، ارتباط چشمی و نوبت گیری کمتری دارند و بیشتر دیده می‌شود که با لمس ویا «منیپولیشن» دست دیگران با آنها ارتباط برقرار می‌کنند.

کودکان اوتیستیک ۳تا ۵ ساله درک اجتماعی کمتری نشان می‌دهند. بطورخودبه خودی به افراد گرایش ندارند، احساساتی نمی‌شوند و به احساسات واکنش نشان نمی‌دهند، ارتباط کلامی و نوبت گیری نیز ندارندولی نسبت به مراقبان اولیه شان وابستگی نشان می‌دهند.

این کودکان بطور معمول کمتر از معمول وابستگی امنیتی دارند، این ویژگی در کودکان با رشد ذهنی بیشتر و یا شدت کمتر ASD دیده می‌شود. کودکان بزرگتر و بزرگ‌سالانASD در آزمونهای بازشناسی چهره و احساسات، امتیاز کمتری کسب می‌کنند. برخلاف اعتقادات معمول کودکان درخودمانده تنهایی را ترجیح 'نمی‌دهند'. بلکه ایجاد و حفظ دوستی‌ها غالبا برای آنها مشکل است، برای آنها 'کیفیت دوستی هاو نه تعداد دوستان پیشبینی کننده آن است که چه میزان احساس تنهایی می‌کنند. دوستی‌های عملکردی(دوستی‌های اجباری) مثل دوستی‌هایی که در هنگام دعوت شدن به میهمانی ایجاد می‌شوند کیفیت زندگی آنها را بیشتر تحت تاثیر قرار می‌دهد. بسیاری گزارشات فردی (غیر تحقیقاتی) در رابطه با وجود خشونت و پرخاش در افرادASD وجود دارد.

اطلاعات محدودی پیشنهاد می‌کند که در کودکان اوتیسم، وجود عقب ماندگی با خشم، کج خلقی و ویران کردن وسایل مرتبط است.

طبق یک مطالعه در سال ۲۰۰۷ که در آن با والدین ۶۷ کودک درخودمانده (ASD) مصاحبه شده بود گزارش نمود که ۶۰ درصد کودکان یک دوره زمانی از کج خلقی شدید داشته‌اند و مابقی آنها تاریخچه‌ای از خشونت، همراه با کج خلقی نشان داده‌اند. خشونت همراه با کج خلقی بیشتر در کودکانی با تاریخچه آسیب زبانی شایع است.

طبق مطالعه‌ای در سوئد (۲۰۰۸) بیماران ۱۵ ساله و یا بزرگ‌تر با تشخیص ASD که مرتکب خشونت شده بودند، بطور معنی داری سایر شرایط اختلالات روانشناختی مانند سایکوز را نشان داده‌اند.

ارتباط با محیط بیرون

در حدود ۳۰ درصد تا ۵۰ درصد افراد درخودمانده مهارت های گفتاری طبیعی کافی برای مقابله با نیازهای ارتباطی روزمره شان را کسب نمی‌کنند. تفاوت در نحوه برقراری ارتباط از نخستین سال زندگی مشاهده می‌شودو ممکن است شامل: تاخیر در آغاز babbling، اشارات و حالات غیر معمول، کاهش حساسیت و واکنش محیطی مناسب و طرح‌های صوتی که هماهنگی با محیط ندارد، شوند.

در طی ۲و ۳ سالگی، کودکان درخودمانده کمتر از سایر همسالان صداسازی به صورت منفرد و تکراری، همخوان، کلمه و مجموعه کلمات دارند. حالات بدنی آنها با کلمات هماهنگ و ترکیب نمی‌شوند، کودکان اوتیستیک کمتر درخواستهایشان را مطرح می‌کنندویا در تجاربشان با دیگران شریک می‌شوندو بیشتر به نظر می‌رسد که کلمات سایرین را تکرار می‌کنند(echolalia) و یا ضمایر را معکوس بیان می‌کنند، جلب توجه کودک، برای شرکت در گفتار بین فردی لازم است. نقص توجه نیز کودکان ASD را متمایز می‌کند برای مثال این کودکان ممکن است به دستی که طرح را می‌کشد بیشتر توجه نشان دهند تاطرحی که کشیده می‌شود. همچنین برای این کودکان توجه به یک شی و سپس استفاده از آن ویا صحبت راجع به آن شی مشکل است. همچنین کودکان درخودمانده در بازی انتزاعی تخیلی و استفاده از نمادها در زبان مشکل دارند.

در دو مطالعه که در آنها کودکان اوتیستیک با عملکرد بالادر سن ۸ تا ۱۵سال و بزرگسالان شرکت داشتند، در تمرین‌های پایه‌ای زبان که لغت و هجی کردن را در بر می‌گیرد. کودکان نتایج یکسان و بزرگسالان نتایج بهتری نسبت به گروه کنترل کسب کرده‌اند. هر دو گروه اوتیستیک در تمرین‌های مهارتی پیچیده مثل زبان کنایه‌ای، درکی و استنتاجی عملکرد نامناسب تری نسبت به گروه کنترل داشته‌اند. این مطالعات نشان می‌دهند که افرادی که با کودکان اوتیستیک صحبت می‌کنند معمولاً درک آنها را بیش از میزان واقعی آن تخمین می‌زنند.

رفتارهای تکراری

افراد درخودمانده نمونه‌های زیادی از رفتارهای تکراری و محدود نشان می‌دهند که در جدول بازبینی شده رفتارهای تکراری (RBS-R) به این نحو طبقه بندی شده‌است:

  1. رفتارهای کلیشه‌ای (stereotypy): این رفتارها شامل رفتارهای تکراری مثل حرکات پرزدن با دست، صداسازی، چرخش سر و تکان دادن بدن هستند.
  2. رفتارهای اجباری (compulsive): این رفتارها از یکسری قوانین پیروی می‌کنند مانند مرتب کردن اشیا در یک مسیر مشخص.
  3. یکسان سازی (sameness): مقاومت در برابر تغییر است برای مثال در مقابل جابه جا کردن اثاثیه منزل مقاومت می‌کنند ویا از تغییروضعیت موجود سرپیچی می‌نمایند.
  4. رفتارهای آیینی (Ritualistic): در این حالت فرد فعالیتهای روزانه را همواره به یک صورت انجام می‌دهد برای مثال این رفتارهای تشریفاتی در هنگام غذا خوردن و لباس پوشیدن دیده می‌شوند. این آیتم بسیار نزدیک به یکسان سازی است و از برخی جهات با آن در ترکیب است.
  5. رفتارهای محدود (Restrict): به معنی محدودیت در علایق، تمرکز و فعالیت‌هاست برای مثال علاقه کودک به یک برنامه تلوزیونی یا اسباب‌بازی خاص محدود می‌شود.
  6. خودآزاری (self-injury): که شامل رفتارهایی هستند که آزاردهنده هستند یا باعث آسیب به کودک می‌شوند برای مثال ضربه به چشم و یا سیخونک به پوست ویا ضربه به دست (با شئ نوک تیز) ویا ضربه به سر. نتایج یک مطالعه در سال ۲۰۰۷ گزارش کرد که برخی نمونه‌های خودآزاری حدود ۳۰ درصد از کودکان ASD را در بر می‌گیرد.

هیچ رفتار تکراری خاصی به تنهایی نشانه و دلیلی برای درخودماندگی نیست ولی هریک از رفتارهای ذکر شده ممکن است به میزان متفاوتی در کودکان اوتیست دیده شوند.

  1. دلمشغولی دایم نسبت به برخی از اجزای اشیا.





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط : نظرات (3) معارفه جمعه 20 اردیبهشت 1392 :: نویسنده : خانم مدیر نفر بعدی انتخاب شد خانم سپیده فرج پور
سپید بدو بیا
53.gif




نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
نظرات (211) جملات ناب جمعه 20 اردیبهشت 1392 :: نویسنده : خانم مدیر هیچ وقت این دو جمله رو نگو :
١(ازت متنفرم ٢)دیگه نمیخوام ببینمت
هیچ وقت با این دو نفر همصحبت نشو :
١(از خود متشکر ٢)وراج
هیچ وقت دل این دو نفر رو نشکن :
١(پدر ٢)مادر
هیچ وقت این دو تا کلمه رو نگو:
١(نمیتونم ٢)بد شانسم
هیچ وقت این دو تا کارو نکن :
١(دروغ ٢)غیبت
…هیچ وقت این دو تا جمله رو باور نکن :
١(آرامش در اعتیاد ٢)امنیت دور از خانه
همیشه این دو تا جمله رو به خاطر بسپار:
١(آرامش با یاد خدا ٢)دعای پدرو مادر
همیشه دوتا چیز و به یاد بیار:
١(دوستای گذشته رو٢)خاطرات خوبت رو
همیشه به این دو نفر گوش کن:
١(فرد با تجربه ٢)معلم خوب
همیشه به دو تا چیز دل ببند :
١(صداقت ٢)صمیمیت


ارسال کننده : آقای میرانی





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط : نظرات (10) اردبیل حکیملری پنجشنبه 19 اردیبهشت 1392 :: نویسنده : خانم مدیر تخصص مغز و اعصاب و اعصاب و روان 1 - دکتر محسن ابوالحسن زاده  بورد تخصصی اعصاب  فوق تخصص بیماریهای عصبی جسمانی طب سایکوسوماتیک سرچشمه - کوی طوی - ساختمان پزشکان نوید - طبقه پائین  تلفن 2253038

2 - دکتر بهبود معصوم زاده  متخصص اعصاب و روان و علوم رفتاری  مطب 2252124  همراه 09143512506

3- دکتر داور الطافی متخصص مغز و اعصاب و ستون فقرات سونوگرافی داپلر عروق مغز - الکترومیوگرافی- الکتروانسفالوگرافی - سرچشمه کوی معصومین     تلفن 2254655

4- دکتر بهزاد اسکندراوغلی    دارای بورد تخصصی مغز و اعصاب دیسک و ستون فقرات و درد اندامها سرچشمه کوی معصومین  ساختمان پزشکان مهر  تلفن 2246439

5 - دکتر ابوالفضل شیرازیان   متخصص بیماریهای مغز و اعصاب الکترودیاگنوستیک نوار مغز، نوار عصب و عضله میدان سرچشمه کوی شمس ساختمان پزشکان بابک     تلفن 2247137

6- دکتر مهدی صمدزاده  متخصص بیماریهای اعصاب و روان الکتروانسفالوگرافی(نوار مغزی) سرچشمه اول کوی شمس(لطفی آذر) جنب آزمایشگاه دکتر دیده ور تلفن 2255578  همراه 09385450501

7- شاهین حامد علی   روانشناس بالینی مشاور ،روان درمانگر سرچشمه کوی معصومین طبقه فوقانی رادیولوژی دکتر پرنیا   تلفن 2252124

8-دکتر پرویز مولوی   فوق تخصص روانپزشکی کودک، نوجوان و خانواده متخصص اعصاب و روان بزرگسالان  کوی شمس ساختمان پزشکان بابک طبقه دو  واحد 3 تلفن 2232537 - 2234557


9- دکتر رضا کاظمی متخصص اعصاب و روان تلفن 2240374





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط : نظرات (6) جملات ناب چهارشنبه 18 اردیبهشت 1392 :: نویسنده : خانم مدیر اگر کسی به تو بخندد تو میتوانی به او مهربانی کنی ولی اگر تو به او بخندی
 نمیتوانی از گناه خود در گذری اگر کسی به تو بدی کرد میتوانی آن را فراموش
 کنی ولی اگر تو به او بدی کنی نمیتوانی هیچ وقت آن را فراموش بکنی مطمئن
 باش این شخص دوم ذات توست اما با حساسیت بیشتر در جسمی دیگر
(منبع:کتاب ماسه و کف از جبران خلیل جبران)

ارسال کننده : آقای شکیبا




نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
نظرات (5) روانشناسی بالینی سه شنبه 17 اردیبهشت 1392 :: نویسنده : خانم مدیر


روان‌شناسی بالینی شاخه‌ای از روان‌شناسی است که به درک، پیش‌بینی و درمان نابهنجاری، ناتوانی و آشفتگی‌های شناختی، هیجانی، زیست‌شناختی، روان‌شناختی، اجتماعی و رفتاری کمک می‌کند و در گستره وسیعی از جمعیت‌های در جستجوی درمان کاربرد دارد. (رزنیک، ۱۹۹۱). نقش‌های شش‌گانه آن عبارت است از: ارزیابی و تشخیص، مداخله و درمان، مشاوره، آموزش و نظارت بر کار روان‌درمانگرها، پژوهش و مدیریت. غالب کارهای روانشناس بالینی در راستای درمان و تشخیص، آموزش و پژوهش است (دادستان و منصور، ۱۳۶۶).

بیشترین شمار روان‌شناسان در این رشته کار می‌کنند، یعنی رشته‌ای که سر و کارش با کاربرد اصول روان شناختی در امر تشخیص و درمان مشکلات عاطفی و رفتاری است. مثلاً بیماری روانی، بزهکاری نوجوانان، رفتار جرم‌آفرین، اعتیاد دارویی، عقب‌ماندگی ذهنی، کشمکش‌های زناشویی و خانوادگی، و سایر مشکلات خفیف سازگاری.

روان‌شناسان بالینی می‌توانند در بیمارستان‌های روانی، دادگاه‌های کودکان یا سازمان‌های نظارت بر بزهکاران، درمانگاه‌های بهداشت روانی، نهادهای ویژه با روان‌پزشکی


مطالب مشابه :


کتاب آموزش هیپنوتیزم برای روانشاسان و پزشکان

پزشک و روانشناس گستره روانپزشکی و روانشناسی این برای پزشکان ،روانشناسان و




اگر کسي تهديد به خودکشي کرد،‌ چه کار کنيم؟

وبلاگ روانشناسی شفای اختلالات روانپزشکی و توصیه های خاطرات یک دکتر روانشناس.




زیگموند فروید

های روانشناسی و روانپزشکی کودک، نوجوان و دکتر رضا کاظمی متخصص




12 عامل کاهنده میل جنسی

خاطرات یک دکتر روانشناس. جنسي در خانم‌ها و باشند و مراجعه به پزشک متخصص و




به هنگام شکست عشقی چه باید کرد؟

وبلاگ روانشناسی شفای اختلالات روانپزشکی و توصیه های خاطرات یک دکتر روانشناس.




مشاور ... روانکاو ... روانپزشک ؟ ...؟...؟

این افراد که دکترای پزشکی دارند و تخصص روانپزشکی را یک متخصص روانشناسی و




آلزایمر

وبلاگ روانشناسی مریم باباخانی روانشناس بالینی هستم.امید اختلالات روانپزشکی و




برچسب :