آموزشگاه های بازیگری و نحوه بازیگر شدن
آموزشگاهها بازیگران را چگونه به پرده سینما میرسانند؟
قبل از خواندن مطالب زیر حتما از سایت های زیبای زیر دیدن نمایید
www.takcarpet.blogfa.com www.takcarpet.ir
بهترین هدیه و زیباترین کادو و همچنین زیباترین برای دکوراسیون خانه شما در سایت های بالا
فرهنگ > سینما - روزنامه جام جم نوشت:سینما در مقام یک هنر ـ صنعت ـ رسانه در جهان انسان معاصر به واسطه جذابیتهای ذاتی و البته وسوسههای شغلی که نام و نان را توامان به ارمغان میآورد، بیش از دیگر هنرها مورد توجه جوانان قرار گرفته است.
خیل کثیری از علاقهمندان این هنر تحت عناوین و القاب «عشق فیلم» و دیگر اصطلاحات مرسوم، همه چیز خود را به پای این آیینه جادو قربانی میکنند تا شاید نام و نان خویش را به این واسطه، رونق بخشند و منزلت اجتماعی خود را نیز ارتقاء دهند. سوگلی این کعبه آمال هم بیش از هر چیز بازیگری است.
این روزها میزان تقاضای بازیگری به حدی رشده کرده که دیگر مراکز دولتی آموزش هنر در دانشگاهها و موسسات آموزش عالی، پاسخگوی خیل عظیم متقاضیان این عرصه نیست. بر همین اساس بویژه در دهه گذشته، شاهد رشد قارچگونه آموزشگاههای آزاد بازیگری در سطح کشور و بویژه در پایتخت هستیم که البته بسیاری از آنان از سر سوداگری و سودآوری مالی بنا شدهاند و در واقع از این تقاضای فرهنگی، بهرهوری تجاری میکنند. هرچند بسیاری از هنرجویان این مراکز نیز به قصد سرمایهگذاری اقتصادی و آیندهنگری مالی به هزینههای سنگین این آموزش تن میدهند و شهریه بالای امروز را به قیمت شهرت بالاتر فردا متقبل میشوند.
آسیبشناسی آموزشی
البته در این مجال قصد نداریم با سوءظن به این آموزشگاهها نگاه بیندازیم، چه بسیار هنرمندان و بازیگران خوبی که از همین آموزشگاهها به عالم بازیگری پای گذاشتند و حتی به ستاره سینمایی بدل شدند.
بهرام رادان و ترانه علیدوستی دو بازیگر سینمایی هستند که همین مسیر را برای ستاره شدن پیمودهاند، اما تعدد و تنوع این مراکز در سالهای اخیر با توجه به بازخورد و اثربخشی آنها در جامعه هنری، موضوعی است که نمیتوان به سادگی از آن گذشت و مستلزم نوعی آسیبشناسی است.
حمید سمندریان، مدیر یکی از آموزشگاههای آزاد سینمایی معتقد است موفقیت یا عدمموفقیت یک فرد در انتخاب حرفه بازیگری در مرحله اول به خود شخص بستگی دارد و کلاسهای آموزش بازیگری، کارگاه ساخت و پرورش بازیگر نیست. او یکی از مسائل عمده گرایش افراد به هنر بازیگری را جذابیتهای ظاهری میداند و میگوید: «ملاک انتخاب افراد برای حضور در کارگاههای آزاد بازیگری اشتباه است؛ به این معنا که در مرحله اول بنا بر جذابیتهای ظاهری که در این حرفه وجود دارد و بدون کوچکترین شناخت و علاقه واقعی به هنر بازیگری رو میآورند.»
او ادامه میدهد: «هدف اغلب مراجعان به آموزشگاههای بازیگری، ستارهشدن است و مشکل از همین طرز تفکر ناشی میشود. چرا که در واقع آنان به دنبال یادگیری نیستند و میخواهند یکشبه هنرپیشه شوند.»
آموزش، شرط لازم برای بازیگرشدن
مهدی فخیمزاده، کارگردانی که در اغلب مجموعههای تلویزیونی از هنرجویان بازیگری کارگاه آموزشی خود استفاده میکند و لیلا برخورداری در مجموعه تلویزیونی «خواب و بیداری» یا انوشیروان فاطمی در «بیصدا فریاد کن» نمونههای عینی آن هستند، درباره کارکرد آموزشگاه آزاد بازیگری میگوید: «تحصیلات آکادمیک برای حضور در حرفه بازیگری یا هر رشته هنری لازم و ضروری است، اما شرط کافی نیست، کما این که بسیاری از بازیگران خوب ایرانی از تحصیلات آکادمیک بیبهرهاند، اما بازیگران قابلی از آب درآمدند.»
او تاکید میکند: «به نظر من آموزش بازیگری امری غیرقابل انکار در سینماست؛ اما مسئلهای که در هنر بازیگری وجود دارد این است که فرد فینفسه نمیداند برای بازیگرشدن ساخته شده است یا خیر و تا آموزش نبیند، متوجه این مطلب نمیشود.»
رسول صدرعاملی، کارگردانی که ترانه علیدوستی را برای بازی در فیلم «من ترانه 15 سال دارم» از یکی از آموزشگاههای سینمایی انتخاب کرده، معتقد است طی سه دهه گذشته کیفیت کار بازیگری به شکل چشمگیری افت کرده و اغلب بازیگران حاضر در حرفه نمایش در ارائه نقشهای خود دچار تکرار شدهاند.
این کارگردان در توضیح کیفیت کارگاههای آموزشی آزاد سینما بویژه در حوزه بازیگری میگوید: «در بخش خصوصی بجز چند آموزشگاه بازیگری که واقعا کاربلد هستند، بقیه صرفا به دلیل انبوه متقاضیان برای ورود به حرفه بازیگری تاسیس شدهاند و متاسفانه در اغلب آنها هم شاهد بودهایم که با تکیه بر اسم یک هنرپیشه معروف در تبلیغات، جوانان علاقهمند را جذب کلاسهایشان کردهاند و متاسفانه در بسیاری موارد بازده هم نداشته است.»
محمود عزیزی، بازیگر باسابقه تئاتر و سینما نیز در این باره میگوید: «در کجای دنیا که بگردید این تعداد از آموزشگاههای آزاد را نمیبینید و هیچکس در هیچ گوشه دنیا نیز نمیتواند بگوید بعد از دو الی سه ماه میتوان بازیگر شد.»
این استاد دانشگاه تهران میافزاید: «از سوی دیگر مگر ما در کل کشورمان چقدر استاد و معلم دانشآموخته و معتبر داریم که اینقدر ادعای داشتن آموزشگاههای آزاد را داریم و در نهایت آیا به تعداد این آموزشگاههای آزاد که در هر ترم حداقل 40 الی 50 نفر را جذب میکند ما خروجی بازیگر حرفهای هم داریم؟»
در تایید صحبتهای این استادان و هنرمندان سینما باید گفت بسیاری از این آموزشگاهها نه از سر درد و دغدغه هنری یا پاسخ علمی به تقاضای زیاد جامعه که به خاطر سودآوری مالی آن سر برآوردهاند و تعداد زیادی از آنها نیز مجوز قانونی این مراکز را ندارند.
علیاکبر عالمی، مدرس دانشگاه با اشاره به این که هر زمان و در هر مکان باید بر کار آموزش بازیگری نظارت کرد، معتقد است: «بازرسان و ناظرانی صاحب صلاحیت باید بر کار آموزشگاههای سینمایی نظارت کنند. این ناظران و بازرسان باید اشراف کافی به حرفه سینما داشته باشند و هر کدام در شاخههای تخصصی فعالیت کرده باشند.»
این کارشناس سینما درباره مدرسان آموزشگاهها اظهار میکند: «صلاحیت مدرسان این آموزشگاهها باید بررسی شود. منظورم از صلاحیت مدرسان این است که توانایی تدریس، استعداد در تدریس و دانش هر استاد در نظر گرفته شود.»
اظهارات بازیگران تازه ترین فیلم داودنژاد در «هفت»
از خواب عجیب رضا داودنژاد تا روایت بازیگر «مرهم» از جایزه عرب ها
فرهنگ > سینما - دو بازیگر فیلم سینمایی «مرهم» به کارگردانی علیرضا داودنژاد مهمان جمعه شب 23 اردیبهشت ماه برنامه هفت شدند.به گزارش خبرآنلاین، کبری حسن زاده بازیگر نقش مادربزرگ و رضا داودنژاد یکی دیگر از بازیگران فیلم با حضور در برنامه زنده «هفت» از جریان تولید این اثر و ساخت فیلم های خانوادگی و اولین تجربه بازیگری حسن زاده که مورد استقبال قرار گرفته، سخن گفتند.
کبری حسن زاده در مورد حضور در «مرهم» اظهار داشت: «فقط به خاطر علیرضا داودنژاد در این فیلم بازی کردم و پیس از آن هیچ گاه فکر نمی کردم قرار است روزی بازی کنم و مقابل دوربین بروم.»
او در مورد نحوه کار مقابل دوربین گفت: «گاهی اوقات دیالوگ ها یادم می رفت و یا کار خراب می شد، خیلی ناراحت می شدم، اما آقای داودنژاد هیچ وقت نمی گذاشت من غصه بخورم. می گفت این کار من است و مهمترین چیز برایش این بود که من ناراحت نشوم.»
او در مورد بداهه گویی دیالوگ ها گفت: «معمولا بر اساس فیلمنامه سرصحنه صبحبت می کردیم، البته بعضی وقت ها هم کلماتی اضافه می شد.»
حسن زاده که مادربزرگ علیرضا داودنژاد است، درباره دریافت جایزه از جشنواره فیلم دبی گفت: «در مراسم پایانی جشنواره نشسته بودیم. قبل از من دو دختر روی صحنه رفتند و فکر کردم حالا نوبت من است که بروم. یکدفعه دیدم نوه ام به من می گوید شما را صدا کردند و باید برای گرفتن جایزه بروم. جایزه ام را گرفتم و فقط تشکر کردم. اما آن ها می خواستند با من عکس بگیرند و با من صحبت کنند.»
رضا داودنژاد نیز درباره ساخت فیلم با اعضای خانواده گفت: «قطعا در مورد این قضیه پدر درست تر صحبت می کنند، اما مطمئن باشید چنین نیست که فیلم ساختن با اعضای خانواده خیلی راحت باشد. پدرم از سال 87 درگیر ساخت «مواد» بود که به نتیجه نرسید و وقتی دیدم مادربزرگ و مامان اتی (احترام السادات حبیبیان) را با خود به شمال می برد و در تهران این طرف و آن طرف می روند و تمرین می کنند متوجه شدم قرار است کار جدیدی شروع کند. که به این ترتیب «مرهم» ساخته شد.»
او در مورد اولین همکاری خود در فیلمی خانوادگی گفت: «زمانی که «مصائب شیرین» را با حضور مامان اتی کار کرده بودیم خیلی نگران بودم. شب قبل از نمایش فیلم در سینما عصرجدید خواب دیدم بعد از پخش فیلم من و مامان اتی با هم از سینما بیرون می آییم و تماشاگران به سمت ما میوه پرت می کنند. اما خوشبختانه آن فیلم مورد توجه قرار گرفت و مامان اتی برای بازی در آن فیلم سیمرغ جشنواره فجر را گرفت.»
در پایان این بخش از برنامه «هفت» کبری حسن زاده اعلام کرد باز هم علاقمند است با علیرضا داودنژاد در فیلمی همکاری کند. او همچنین در سخنان خود یادآوری کرد که از میان فیلم های داودنژاد فقط «نیاز» را دیده است و پیش از این چندان اهل سینما و فیلم دیدن در سالن نبود.
بازیگرانی که از دورزدن قانون بدشان نمیآمد
وبلاگ > حدادی، محسن - شب گذشته _ شنبه 24 اردیبهشت _ شبکه سوم سیما مستند «مکث» را به ماجرای کلاه برداری یک جوان از هنرپیشههای مشهور و نیمه مشهور کشور اختصاص داد؛ از مهران رجبی و پولاد کیمیایی و امیر جعفری گرفته تا الناز شاکردوست و حمید ماهی صفت و حتی نیکبخت واحدی. مسیر مستند تهیه شده هم بر مبنای جعل عنوان جوان زبلی بود که خود را برادرزاده سردار احمدی مقدم _ فرمانده نیروی انتظامی _ جا زده بود و به دوستان مذکور گفته بود «کاری داشتین؛ مدیونین به من نگین!»مستند جالبی بود؛ ضمن اینکه نبوغ یک جوان 17 ساله را نشان میداد که حالا 20ساله شده است و با انبوه شکایت هایی روبروست که فصل مشترکی دارد: او ما را فریب داد!
شاکیان ویژه این پرونده نیز یک حرف مشترک دارند؛ اینکه جوانک چطور برای بازیگرانی که به گفته خود عمری است برای مردم، نقش بازی میکنند؛ آنقدر خوب نقش بازی کرده که همه او را «باور» کردهاند.
جالب اینکه از تهیه آرم طرح ترافیک تا کارت پایان خدمت و صفر کردن خلافی ماشین و تهیه گواهینامه و شوکر و...همه نوع درخواستی به این جوانک یک لا قبا سفارش شده بود!
شیوه کار او هم جالب بود؛ همه را با هم دست میانداخت و از نام دیگران به خوبی برای جلب اعتماد آنها استفاده میکرد؛ مثلا هنرمندان را با نام بردن از همکاران هنریشان در هتلی به صرف شام جمع میکرد و بعد همزمان با تجار و سرمایه گذارانی قول و قرار میگذاشت؛ آن جماعت از رفاقت و همنشینی این جوانک با هنرمندان؛ و هنرمندان هم از رفت و آمد و نشست و برخاست آدمهای با وجهه اجتماعی بالا با او، هشدار شک را از ذهن خود پاک میکردند و با او طرح همراهی میریختند.
به هر ترتیب، جوانک به خوبی همه را سر کار گذاشته و مبالغ سنگین و سبکی از ایشان دریافت کرده و حالا هم دارد آب خنک این عرق ریزان حرفهای جعل و جهل را میخورد اگر البته در زندان خودش را مامور مخفی اطلاعات جا نزند و با ماموران ساخت و پاخت نکند و ...
اما این مستند دو نکته مهم و مستتر هم داشت:
اول اینکه، در کل مستند پخش شده ما هیچ تصویر روشنی از فرد یاد شده دریافت نکردیم؛ «کیست؟ چه کاره است؟ اهل کجاست؟ تحصیلاتش چیست؟ چرا خود را با این نام معرفی کرده؟ چطور این همه سال کسی او را دستگیر نکرده؟ کجا زندگی میکرده است و...» به عبارتی مختصات زندگی این جوانک جاعل و نابغه هرگز برای مخاطب باز نشد. علتش را خوش بینانه میگذاریم به حساب ناشی بودن کارگردان مستند!
نکته دوم که به نظر مهمترین بخش مستند پخش شده بود؛ روی دیگر سکه است؛ روایت داستان از زاویه ای دیگر. در این مستند ما از زاویه دید یک شهروند به کلاهبرداری یک جوان از هنرمندان نگاه کردیم؛ حالا اگر زاویه دیدمان را دانای کل قرار دهیم؛ داستان عوض میشود. به این ترتیب که با عرض پوزش باید گفت هنرمندان ما _ بازیگران عنوان بهتری است البته _ برای دور زدن قانون و پیمودن راه میانبر غیر قانونی؛ بدجوری آماده اند. این البته برای همه مردم ما صادق است و تراژدی کوئست بهترین مصداقش. اما در این مستند ما از هنرمندان فرشتگانی ساختیم که انگار واقعا بی گناه بودهاند و تنها و تنها فریب خوردهاند!
در حالی که اگر این افراد فریب خورده؛ در ذهن خود میگفتند «ما اهل پارتی نیستیم و با مردم عادی زیاد تفاوت نداریم که بخواهیم از طریق پارتی و یا عوامل نفوذی کارمان را راه بیاندازیم و یا برای راحتی خودمان و بدون عبور از معابر قانونی، یک اقدام غیرقانونی انجام دهیم» آنوقت این اتفاقات هم نمیافتاد. یا فرض بگیرید؛ نامبرده دست بر قضا برادرزاده سردار احمدی مقدم بود؛ آنوقت همه چیز حل میشد دیگر؟! کسی هم از کسی شکایتی نداشت و همه خوش و خرم...
داستان «رانت خواهی» در کشور ما و البته هر نقطه از عالم؛ یک معادله دوطرفه است؛ مانند بازار عرضه و تقاضا. تا تقاضای دورزدن قانون و پارتی بازی نباشد؛ میدان جولان برای اینگونه افراد هم وجود نخواهد داشت و یا میتوان اینطور گفت: تا زمانی که آدم ها در کشور ما دنبال راه میان بر فوری و فوتی هستند و دنبال کارچاق کن و دلال و آشنا و البته دور زدن قانون؛ میدان برای ویراژ این جوان ها باز باز است. خدا کند قدر صندلیها و اعتبار نام هایمان را بدانیم و برای خلافی ماشین و طرح ترافیک و...در جستجوی آشنا و میانبر نباشیم.
و البته یک نکته حاشیهای که با صدای آهسته مینویسم: چه اتفاقی در مجاری قانونی کشور افتاده است که مردم از دور زدن و میانبر به شدت استقبال میکنند؟!
مطالب مشابه :
* آموزش بافت فرشهای نفیس و تابلو فرش *
آموزش بافت تابلو فرش با ساده ترین
آموزش چله كشي
جمع آوري مطالب در ارتباط با فرش گليم گبه تابلو فرش از اتمام بافت فرش چله تمام یا به
عیوب احتمالی در بافت فرش،قالی و تابلوفرش
در بافت فرش گره باید کاملاً کشیده شود و خامه در صورتی که فرش به عنوان تابلو فرش
چله کشي فارسي
است و افتخار دیگر نسل فرشهای دیواری به نام تابلو فرش است . بافت تابلو فرش با ساده
پیش به سوی رابطه ی زنا شویی موفق
پیش به سوی رابطه ی زنا شویی موفق. بافت تابلو فرش چهره شما تابلو فرش تک. اغلب مراجعان این
آموزشگاه های بازیگری و نحوه بازیگر شدن
بافت تابلو فرش چهره تزئین با تابلو فرش تابلو فرش بهترین
آموزش تزئینات و دکوراسیون خانه
بدون نور، نه فرم را احساس می توان کرد، نه رنگ را و نه بافت را. بافت تابلو فرش چهره
راه صحیح اصلاح صورت با تیغ و جلوگیری از خراشیدگی پوست
بافت تابلو فرش چهره تزئین با تابلو فرش تابلو فرش بهترین
مهارت های شاد زیستن در زندگی
تابلو فرش سلمان خان بازیگرفیلمهای شرکت بافت تابلو فرش خرید کادو و
برچسب :
طریقه بافت تابلو فرش