مراسم ازدواج در ایران باستان
یکی از شئونات مهم بشری، ازدواج است که هر آیینی برای اجرای آن قالبی را پذیرفته است.
... آداب و رسوم زمانی که از هدف خود، که رسیدن به تعالی بشر است؛ خارج شود و خود اصالت و محوریت یابد، موجب دست و پاگیر شدن در زندگی می شود که در پایان جزء خستگی و وازدگی عاید دیگری ندارد. در واقع غایت آداب و رسوم برآوردن نیازهای اصلی و واقعی بشر است.
وقتی اسلام در سرزمین سوزان حجاز متولد شد هر آن چه که با یکتاپرستی مغایر بود منسوخ کرد و آداب برگزیده را پاسداشت. هم چنان که وقتی مسلمانان، اسلام را به دیگر ممالک عرضه کردند؛ آداب و رسوم ملل، رنگ و بوی دیگری به خود گرفت.
زمانی که به مقایسه اسلام با سایر ادیان یا مکاتب می پردازیم، ـ البته مکاتبی که بر مبنای نیازهای فطری بشر به وجود آمده اند ـ می بینیم هر آن چه را که در گذشته گفته شده و انسان را به آن سفارش کرده اند، در اسلام به گونه ای کامل تر و جامع تر به آن پرداخته و چنان هماهنگی با فطرت دست نخورده و ناب بشر دارد که گویی آیینه ای در برابر آن قرار داده است. از این روست که می توان یکی از رازهای جاودانگی اسلام را در شناخت صحیحِ نیازهای واقعی بشر دانست که شامل زمان و مکان نمی شود.
یکی از شئونات مهم بشری، ازدواج است که هر آیینی برای اجرای آن قالبی را پذیرفته است. در اسلام ازدواج از جایگاه بسیار ویژه ای برخوردار است چنان چه از اقوال معروف پیامبر است که ازدواج را سنت خود نامیده و هر کس از آن سر باز زند را از خود نمی داند(1) و در نقل معروف دیگری می فرماید: «ما بنی بناء فی الاسلام احب الی الله من التزویج؛ نزد خداوند هیچ بنایی محبوب تر از خانه ای نیست که از طریق ازدواج آباد گردد.»(2)
در ادیان دیگر نیز به ضرورت ازدواج تأکید شده است، برای مثال زرتشت نیز در اوستا براي ازدواج و تشكيل خانواده منزلت والائي قائل شده، ميگويد: «مردي كه زن دارد بر آن كه چنين نيست، فضيلت دارد.» شبیه به این در یَسنا آمده است: «عروس و داماد! این کلمات را به شما میگویم: زندگی سرشار از شادی داشته باشید و به حقوق یکدیگر احترام بگذارید. بی گمان زندگی شیرینی خواهید داشت.»
اسلام به صورت ظریف و زیبایی به اهمیت ازدواج و تأکید بر حفظ آن پرداخته، تا جایی که طلاق را مغبوض ترین حلال نزد خود می داند. بشر این ودیعه الهی را به دیدۀ منت پذیرفت و برای انجام آن مبادرت به ایجاد برنامه و چهارچوبی کرد و آن چه که از دلش بیرون آمد به آداب و رسوم هر ملتی شهره شد.
مقصود از آداب و رسوم، دادن چهارچوب و ضوابطِ عرفیِ مشترک، بین گروهی از انسان ها که در کنار هم زندگی می کنند. این هماهنگی باعث سهولت در امر زندگی می شود. آداب و رسوم زمانی که از هدف خود، که رسیدن به تعالی بشر است؛ خارج شود و خود اصالت و محوریت یابد، موجب دست و پاگیر شدن در زندگی می شود که در پایان جزء خستگی و وازدگی عاید دیگری ندارد. در واقع غایت آداب و رسوم برآوردن نیازهای اصلی و واقعی بشر است.
امروز به عنوان یک ایرانی، هویت اسلامی داریم؛ که بی شک به آداب ما رنگ دیگری داده است. در ایران پهناور، اشکال مختلفی از آداب و رسوم را مشاهده می کنیم که با تمام تفاوت ها، هسته ای مشترک دارند. مراسم عروسی در گذشته به صورت خواستگاری، بلهبُران ـ که به نامزدی هم شهرت دارد ـ، مراسم حنابندان و شیرینیخوران، تهیه جهیزیه و انجام خرید عروسی، جهازبران، پهن کردن سفره عقد، جشن عقد و عروسی، سائیدن کلهقند، خواندن خطبه عقد (عقدکنان) و بالاخره بردن عروس و شب زفاف که با مراسم پاتختی، مادرزن سلام و مهمانی های پاگشا به پایان می رسد. امروزه نیز مراسم ازدواج با تهیه کیک عروسی، فیلمبرداری، تزیین ماشین عروس و رفتن به ماه عسل به اتمام می رسد.
در این مقاله به مراسم ازدواج زرتشتیان می پردازیم و نقاط مشترک آن را با مردم یزد و کرمان و اهالی نقاط دیگر کویر زیبای مرکزی بیان می کنیم که به دلیل مغایر نبودن با تعالیم اسلامی به عنوان آداب و رسوم، در ازدواج به آنها عمل می شود و این از نقاط مشترک بین فرهنگ مناطق کویری با اقلیت زرتشتی ایران است. البته مراسم عروسی به خاطر ماهیت ازدواج، از کلیت هماهنگی، بین جوامع بشری برخوردار است.
خواستگاری
خواستگاری زرتشتیان به این روش است که مادر و خواهرِ داماد در صورت تمایل خانواده دختر با چند نفر از بستگان نزدیک برای خواستگاری دختر می روند. در بیشتر مواقع خانواده پسر نامه ای که دربارۀ خواستگاری از سوی پسر به پدرِ دختر نوشته شده همراه خود می برند. این نامه را بیشتر برای شگون روی کاغذ سبز رنگ و در پاکتی سبز می گذارند و با یک دستمال سبز و یک کله قند همراه با مقداری سنجد و آویشن به منزل دختر می برند. جواب نامه پس از چند روز از سوی خانواده دختر با همان روش به سرای پسر برده می شود. در این نامه پدر دختر، موافقت خود را بیان می دارد و به دنبال آن نامزدی آغاز می شود.
در یزد به مراسم خواستگاری طلبون نیز می گویند. بعد از توافق خانواده با داماد به خانه عروس می روند و هدایایی به عنوان نشانه با خود همراه می برند. خانوادۀ داماد موضوع خواستگاري را مطرح كرده و خانواده عروس براي بار اوّل به بهانهاي جواب رد مي دهند.
نامزدی
در روز نامزدی پسر همراه خانواده خود به خانه دختر می رود و همراه با بردن انگشتر نامزدی هدایایی (از قبیل کیف، کفش، پارچه، سکه طلا) به دختر می دهد. دادن این هدایا همراه با مراسم ویژه ای است. در جلوی همه این هدایا دو لاله که در داخل هر کدام یک شمع روشن قرار دارد همراه آیینه، گلاب پاش، یک کله قند و نقل با خود می برند و پس از پیش کش کردن این هدایا از سوی پسر به دختر، آنان انگشتر نامزدی را در دست همدیگر می کنند. چند روز پس از نامزدی، خویشان دختر نیز با دو لاله روشن و نقل و کله قند سبز پوش، گل، پارچه و هدایای دیگر به خانه پسر می روند و آنها را به خانواده پسر هدیه می کنند. در این دیدار، دختر همراه پدر و مادر و خویشان خود نمی رود زیرا این کار را گونه ای سبکی از سوی دختر می دانند. پسر می تواند بعد از انجام مراسم نامزدی به خانه دختر رفت و آمد کند. ولي با انجام مراسم نامزدي دختر به پسر حلال نمي شود. پس از مدتی، که به آمادگی دو خانواده بستگی دارد، روز عروسی را که باید روزی نیک و مبارک باشد بر می گزینند.
این مراسم نامزدی برای یزدیان در جلسۀ دوم خواستگاری صورت می گیرد به این ترتیب که بعد از چند روز براي بار دوّم خانوادۀ داماد با همان كيفيّت مجدداً به خواستگاري رفته و بار ديگر موضوع را مطرح مي كنند، اين بارخانوادۀ عروس با اصل موضوع موافقت كرده و مهريه را مطرح مي كنند، كه معمولاً شامل يك جلد كلام الله مجيد، يك دانگ خانه، يك دانگ باغ، يك حبّه زمين مزروعي، چند رأس گوسفند، مقداري ظروف مسي، يك دست رختخواب فرنگي، يك دست رختخواب معمولي، يك تخته گليم، يك حلقه انگشتري طلا و چيزهايي از اين قبيل مي باشد. پس از توافق طرفين، يك زن از طرف داماد نزد عروس كه معمولاً خود را از انظار مخفي مي كند رفته، يك حلقه انگشتري به انگشت و يك جفت كفش به پاي عروس كرده و بدين ترتيب خواستگاري رسميّت پيدا مي كند.
عروسی
چند روز قبل از عروسی، عروس و داماد و خویشان بسیار نزدیک به خرید وسایل عروسی می روند. از سوی داماد لباس عروسی (کیف و کفش، چند قواره پارچه، طلا و لوازم آرایش …) و از سوی دختر لباس دامادی و هدایای دیگر (کفش، پیراهن ...) خریداری می شود. دو سه روز پیش از عروسی از سوی خویشان عروس جهیزیه را به خانه ای که باید عروس و داماد با هم در آن زندگی کنند می برند و خانه را خود تزیین و آماده می کنند. هم چنین در این روز همراه با بر پا کردن جشن کوچکی، با نخی که از سوی خانواده دختر فرستاده شده رختخواب عروسی به وسیله خانواده پسر دوخته می شود. گِردهمایی برای مراسم عروسی را انجمن گویند. در یزد مراسم زیبای حنابندان نیز رواج دارد و دست و پای دختر و پسر را با نقش های زیبا می آرایند.
عقد و عروسی زرتشتیان در یک روز انجام می گیرد. روز عروسی، عروس و داماد و خویشان نزدیک پیش از شامگاه برای انجام مراسم عقد در نیایشگاه حاضر می شوند. در این مراسم در پیشاپیش عروس و داماد، کتاب اوستا، دو لالۀ روشن، آیینه، نُقل سفید، انار و تخم مرغ به وسیله اقوام نزدیک به معبد برده می شود. عروس و داماد در جای ویژه ای که در جلوی سفره عقد است می نشینند.
ولی مراسم عروسی یزدیان که با تفاوت هایی به این شکل برگزار می شود؛ که به آن «عاروس بَرون» نیز می گویند. بعد از ظهر قبل از شب عروسي چند نفر زن از طرف داماد، عروس را حفه (آرايش) كرده او را به حمام مي برند، پس از استحمام به دست و پاي عروس و همراهان حنا مي گذارند و آن را با نقش های زیبا می آرایند. سپس عروس را لباس عروسي پوشانده و روسري روي سر وي می اندازند طوري كه صورتش را بپوشاند، آن گاه دو نفر زن از طرف داماد طرفين عروس را گرفته، با شادماني او را به مجلس زنانه مي برند، به همين صورت عدّه ای از جوانانِ محل داماد را نيز به حمام برده و پس از استحمام او را به دامن صحرا برده، و تا غروب به شادماني مي پردازند.
دو نفر زن براي دعوت زنان و دو نفر مرد براي دعوت مردان، از طرفين (عروس و داماد) مردم را براي عروسي (سوري) دعوت ميكنند، سوري ها در دو مجلس زنانه و مردانه در جشن شركت می کنند، پس از پذيرايي و صرف شام عده اي از جوانان داماد را به خانۀ عروس مي برند تا عروس را برای رفتن به خانۀ داماد همراهی کنند.
سفرۀ پیمان، گواه یا عقد
سفرۀ عقد یا گواه بر روی زمین گسترده می شود. این سفره از ترمه یا مخمل و ابریشم است و از سوی مادر عروس نسل به نسل نگه داری شده است. سفره باید رو به خاور یا بر آمدن خورشید گسترده شود و بر روی آن این چیزها دیده می شود: گل سرخ، سینی از هفت سبزه، دو کله قند، کاسۀ عسل، سکۀ طلا، شاخ یا کاسه نبات، منقل برای اسفند، برنج، سبزی خشک، نمک، رازیانه، چای، کندر، خشخاش، انار، سیب، نانی محلی که بر آن مبارک باد نوشته اند.
این سفره نحوۀ دیگری نیز چیده می شود: سفره سفيدي كه روي ميز گسترده شده در روي آن كتاب اوستا، آئينه شمعدان، يك سيني محتوي شيريني سفيد (نقل) گل، يك مجمر آتش در حالي كه روي آن عود ميسوزد، تخم مرغ، انار، قيچي، ريشه شرابه سبزرنگ (ريشهاي كه اغلب دور كوسن ميدوزند) و يك سيني لورك Lork (آجيل) قرار دارد.
در یزد بر سفره خوانچه نیز میگذارند. خوانچه مانند تپه ای بلند از نقلهای درشت بیدمشک است که به هم پیوسته اند و بسیار زیباست.
اوستا. آینۀ بخت. (لاله شمعدان)
عروس و داماد رو به روی هم می نشینند. بر فراز سرشان توری از حریر سپید نگه می دارند و دو کله قند را به هم می سایند تا مراسم بله برون یا بله گفتن عروس به پایان رسد و می خوانند:
مِسابم و مِسابم! ...
چی چی مِسابی؟
مهر و محبت مِسابم! ...
برای کی مِسابی؟
برای عروس و دوماد!
داماد لباس سفید چین دار و عروس ساری چین دار سفید می پوشد. بر گردن آنها گلوبندی از گل آویزان می کنند و بر پیشانی آنها خالی سرخ رنگ می گذارند. نخست عروس بر تخت می نشیند و سپس داماد را دوستان و خویشان به نزد او می آورند و به هنگام عروسی در دهان یکدیگر با انگشت عسل می گذارند. بنا بر «دینکرد» به هنگام عروسی و برای آگاهی همگان طبل و شیپور می نوازند. این مراسم را شاه جان گویند. رو به روی عروس و داماد موبد و کنارشان خانواده های نزدیک می نشینند. آن گاه مراسم عقد در حضور دو شاهد که یکی از خانواده دختر و دیگری از خانواده پسر می باشد انجام می گیرد. سپس موبد شروع به خواندن بخش هایی از اوستا نموده و اندرز زناشویی می دهد. بعد از طرفین می پرسد که آیا به ازدواج با هم خوشنود هستند یا نه پس از شنیدن جواب بله از هر دو، نوشتن ازدواج در دفتر رسمی رزتشتیان انجام می گیرد و عروس و داماد و شاهدان آن را گواهی می کنند. پس از پایان مراسم عقد، تخم مرغی که در سر سفره عقد بوده به وسیله (ده موبد)(3) به پشت بام پرتاب می شود. با این کار موبد حقوقی را که پدر نسبت به دختر خود داشته با قیچی بریده به این تخم مرغ مصالحه کرده از خانه بیرون می اندازد با این هدف که پدر دیگر حقی به دختر ندارد.
ده موبد در حالی که گلاب و آیینه در دست دارد جلو مهمانان آمده همراه با نگاه داشتن آیینه رو به روی آنان به آنها گلاب می دهد و یک نفر دیگر که پشت سر ده موبد حرکت می کند به مهمانان شیرینی می دهد. آن گاه ده موبد سینی بزرگ پر از لورک یا آجیل را برداشته به تقسیم آن بین مهمانان که بیشتر سهم خود را به خانه می برند می پردازد. پس از انجام مراسم عقد، موبد، عروس و داماد را در معبد دور آتش مقدس می گرداند. آن گاه عروس و داماد به مجلس جشن عروسی می روند و پس از پایان مراسم جشن، عروس و داماد به وسیله خویشان نزدیک به خانه داماد برده می شوند.
در این مجلس موسیقی زنده نواخته می شود و مهمانان با ترانه های بومی به رقص و پایکوبی می پردازند. انار و هندوانه و شیرینی می خورند. غذا بیشتر گوسفند بریان کرده، مُرصع پلو و شیرین پلو می باشد. مراسم بین سه تا هفت روز به درازا می کشد. گاه نیز با آوردن مطرب ها به اجرای گونه ای نمایش های رو حوضی می پردازند. حوض میان خانه پر از سیب و انار و هندوانه است و بر تختی روی حوض، مردمان به تماشای نمایش کمدی و شادی می پردازند. در چند عروسی دیدم که زنی با بستن چند قاشق به انگشتان پای خود، که بر هر کدام صورتی را نقاشی کرده بودند، بر پشت نیم پرده ای خوابیده و نمایش شاد عروسکی را اجرا می کرد. در مراسمی دیگر دو شخصیت نمایش، یکی در نقش عروس و دیگری در نقش داماد برای هم می خواندند:
* آی دخترک ترگُلک ورگُلک خوش قد و بالا
ـ عقدت می کنم، عقد مدارا
* تو که عقدم می کنی، عقد مدارا
ـ منم آهو می شم، می رم به صحرا
* تو که آهو می شی، می ری به صحرا
ـ منم علف می شم سر در می آرم
* تو که علف می شی سر در می آری
ـ منم بزی می شم علفو می چینم
* تو که بزی می شی علفو می چینی
ـ منم قصاب می شم جونتو می گیرم
* تو که قصاب می شی خونمو می گیری
ـ منم شیشه می شم، خونتو می گیرم
* تو که شیشه می شی خونمو می گیری
ـ منم دستمال می شم رو شیشه می شینم
* تو که دستمال می شی رو شیشه می شینی
ـ منم موش می شم، دستمالو می چینم
* تو که موش می شی دستمالو می چینی
ـ منم گربه می شم موش رو میگیرم
* تو که گربه می شی موش رو می گیری
ـ منم عروس می شم حجله می شینم
* تو که عروس می شی حجله می شینی
ـ منم دوماد می شم، پهلوت می شینم
بادا بادا مبارک بادا ... ای یار مبارک بادا ...
در یزد و کرمان در مراسم عروسی، از زن و شوهران جوان ديگر نيز اسم مىبرند و بعد با نخ و سوزن پارچه سفيدى را مىدوزند و همراه آن این شعر را همخوانی می کنند:
چى چى مىدوزي؟
مهر و محبت مىدزوم
براى کى مىدوزي؟
براى عروس و داماد ...
به اين مراسم پيش از آمدن داماد نزد عروس «روس کردن» مىگويند. آن گاه داماد را کنار عروس رو به روى آئينه مى نشانند. داماد براى ديدن عروس رونما مى دهد و خويشان عروس و داماد به آن دو رونما مى دهند. مادرزن حلقه انگشتر را به دست داماد مى کند و داماد هم به دست عروس حلقه مى گذارد. سپس يکى از نزديکان عروس، ظرف آبى آورده و داماد مشتى پول درون آب مى ريزد. آب را درون راهرو ريخته و پول را به عنوان شگون بر مى دارند. رقص، آواز، شادى و عربونه زدن ساعت ها ادامه مى يابد.
پاینداز (پاگشا)
در یزد و کرمان زرتشتیان عروس را با آداب ویژه ای به خانۀ داماد می برند. بدین ترتیب که سمت راست عروس، خواهر داماد و سمت چپ او خواهر عروس (یا یکی از زنان خانوادۀ عروس) قرار گرفته زنان فامیل در حالی که صف چهار یا پنج نفری تشکیل داده اند پشت سر عروس به سوی خانه داماد حرکت می کنند. چون به کوچه ای باریک ( کوچۀ آشتی کنان) می رسند، می ایستند و می خوانند:
این کوچه تنگه؟ بله ...... عروس قشنگه؟ بله
دست به زلفاش نزنید .... مروارید بنده. بله
بادا بادا مبارک بادا ....... ای یار مبارک بادا
همراهان عروس از جلوی منزل هر زرتشتی عبور کنند، در برابرش، آتش افروخته بر روی آن اسفند و کُندُر دود می کنند. زنان شاباش می کشند. بدین گونه که سر در گوش و دوش یکدیگر نهاده و فریاد شادمانه بر می آورند. در جلوی در خانه، مقابل پای عروس و داماد آتش می افروزند. خانواده داماد برای ورود عروس پاگشا یا پانداز می دهند که بیشتر پول و طلاست. در خانه به مهمان ها شربتی به نام (شربت درِ حجله) می دهند. در هنگام ورود عروس و داماد به حجله مادرشوهر هدیه ای (گوشواره، انگشتر، دست بند و سینه ریز) به عروس می دهد. پس از ورود عروس و داماد به حجله، در حضور عده ای از زنان خانواده نزدیک آنها، عروس و داماد به پاشویی یکدیگر می پردازند. ابتدا سینی را در زیر پای عروس و داماد قرار می دهند. عروس و داماد از ظرفی، مقداری سبزی که به آن (مور و مرو) یا مورد سبز می گویند، و مقداری شیر و آب که همه با هم مخلوط شده برداشته هر دو پای عروس را با آن می شُوید و سپس عروس پای داماد را می شُوید به این نشان که مانند گیاه مورد همیشه زندگی آنها سبز و خرم باشد و مانند آن شیر همواره از گناهان پاک گردند و مانند آن ریشه (مورد) زندگیشان دراز و پردوام باشد. در این هنگام مهمانان عروس و داماد را تنها می گذارند. عروس و داماد اناری شیرین را که در روی سفره گواه بوده در اتاق حجله با هم می خورند تا به اندازه دانه های آن دارای اولاد گردند. بامداد روز دیگر رختخواب عروس و داماد به وسیله خواهر شوهر (یا خواهرزن) بزرگ تر جمع می شود. رسم است که داماد سکه ای برای خواهر خویش در رختخواب می گذارد و خواهر شوهر موقع جمع کردن رختخواب، آن را بر می دارد. بامداد همان روز نیز از طرف خانواده عروس مقداری ماست (به عنوان روسفیدی) همراه شیرینی و پشمک (برای شیرین کامی) برای خانواده های نزدیک عروس و داماد فرستاده می شود.
مراسم پاینداز در میان یزدیان به این صورت است؛ زنان عروس را از مجلس زنانه بيرون آورده و پشت سر مردان قرار گرفته دسته جمعي به سمت خانۀ داماد حركت مي كنند، مردان در حين حركت اين جملات را هم صدا و آهنگين مي خوانند: «صفاي قدم مردم، كورچشم نامردم، پيغمبر خدا را صلوات» هر چند قدمي كه مي آيند زنان عروس را از حركت باز مي دارند تا پاينداز (هديه ای) بگيرد، در اين حال يكي از اقوام داماد نزد عروس رفته قول پاينداز را مي دهد، مثلاً مي گويد: «يك دانگ خانه پاينداز، عروس بفرما»، اين عمل در طول راه چند بار اتفاق مي افتد، تا نزديك خانۀ داماد مي رسند، در اين موقع داماد بايد پاينداز بدهد، لذا داماد جلو آمده اين جملات را ميخواند: «خوش آمدي به خوش آمدنت، صدجان گراميم فداي هر قدمت» و قول يك هديه را مي دهد، آن گاه عروس را وارد حجله كرده و روي اِشكَنج (تشك مخصوص عروس) مي نشانند در حالي كه پشت سرعروس پرده اي آويخته و آينه اي روي آن نصب است داماد كه مي خواهد وارد حجله شود، افرادی که به عروس پاينداز داده اند جلو او را گرفته و نمی گذارند وارد حجله شود تا عروس پايندازها را پس دهد، عروس پايندازهاي آنها را می بخشد، به جز پاينداز داماد كه اين قول بايد اجرا شود، آن گاه داماد وارد حجله شده و عروس جلو او بلند مي شود، داماد نيز نزد عروس رفته و پاي او را به آرامی لگد مي كند تا در آينده عروس بر وي مسلّط نشود، سپس داماد سمت چپ عروس نشسته و دست راست خود را به گردن عروس مي گذارد، زنان نيز مدتي مقابل زوج مذكور به رقص و پايكوبي مي پردازند و پس از آن اتاق حجله را ترك مي كنند.
هنگامي كه زنان حجله را ترك كردند، زن دلاكه ای که مراسم عروسی را کنترل می کند يك تشت و قوري آب به دست داماد داده مي گويد: «دست عروس را بشور و با دامن قبايت خشك كن»، پاي راست عروس نيز به همين ترتيب شسته مي شود، دلاكه تشت را كه از آب شستشوي دست و پاي عروس جمع شده جلو داماد گرفته، داماد نيز به اندازه وسع خود مقداري پول داخل تشت براي دلاكه مياندازد، در اين هنگام يك نفر از طرف داماد ميگويد: «عاروسون ما شد تموم، همگي بِرِد پا خونمون»، دلاكه نيز با پولي كه از داماد گرفته همراه ُدو عدد نان و يك ظرف آبگوشت با خود به خانه مي برد.
پا تختی
داماد عصر همان روز (که روز پاتختی است) قبل از آمدن مهمانان به وسیله چندتن از مردان فامیل همراه موبد با دو لاله روشن و مقداری شیر که با برگ گل و آب مخلوط می باشد بر سر آب روان می رود و پس از خواندن پاره هایی از اوستا به وسیلۀ موبد، آن را در آب روان می ریزد تا بدین ترتیب هر گونه آلودگی قبل از زناشویی او شسته شود و مانند آب و شیر و گل پاک باشد.
در بازگشت، داماد برای دست بوسی و سپاس از رنج هایی که پدر برای دختر خود کشیده است به خانه پدرزن می رود و با بوسیدن دست مادر و پدرزن خود از تلاش آنها در تربیت دخترشان که حالا زن اوست سپاسگزاری می نماید. پدرزن هدیه ای به داماد می دهد. سپس داماد به خانه خود باز می گردد.
در بازگشت داماد، در پاگرد خانه، عروس کاسه ای از نقل و شیرینی به نشان پذیرایی از داماد به سر او می ریزد. در این هنگام خویشان و دوستان هدایایی را که آماده کرده اند به عروس و داماد می دهند. آن گاه داماد به نشان شیربها، اناری را که به آن 33 یا 101 سکه زده شده همراه یک جفت کفش به مادرزن هدیه می کند و یک جفت کفش نیز به خواهرزن می دهد.
روز سوم عروسی روز آش رشته است. رشته این آش باید به دست عروس بریده شود و به دست داماد به دیگ ریخته شود. این آش را نیز همراه با برگزاری جشن کوچکی بین دوستان و خویشان بخش می کنند.
اما در میان یزدیان روز سوم، روزی است که جهیزیه عروس را به داماد تحويل مي دهند و اقوام عروس و داماد به خانۀ آنها رفته ضمن عرض تبريک هداياي (اصطلاحاً جا خاليبا) خود را به زوجين مي دهند. شب سوم عروسي پدر و مادر عروس زوجين را همراه با خانواده دامام براي شام دعوت (اصطلاحاً خونه برون) مي كنند، بعد پدر و مادر داماد همين كار را انجام مي دهند، پس از آن اقوام همه به نوبت عروس و داماد را خونه برون مي كنند.
زیارت و مهمانی
رسم است که عروس و داماد پیش از رفتن به جای دیگر همراه خویشان خود به زیارتگاه و مکان مقدسی به نام (شاورهرام ایزد) و در یزد به پیر سبز و چکچک و پیر بانو می روند. پس از زیارت، در یک روز خوب هفته، مادرشوهر و پدرشوهر، عروس و پسرشان را به خانه خود مهمان می کنند و هنگام ورود آنها هدایایی به نشان پاگشا به آنها می دهند. همین کار را مادرزن و پدرزن نسبت به داماد و دختر خود انجام داده و هدایایی به نشان پاگشا به آنها می دهند. پس از آن خویشان نزدیک عروس و داماد را به خانه هایشان مهمان می کنند. گاهی این مهمانی ها به درازا می کشد، زیرا عروس و داماد هر هفته در خانه یکی از خویشان مهمان می شوند. این مهمانی ها نیز همراه با تشریفات ویژه ای است. هنگام ورود عروس و داماد یک شاخه گل و گیاه سبزی یا یک دانه انار (یا سیب و یا نارنج) به آنها داده مقداری (آویشن) که با شیرینی و سنجد و بادام و غیره مخلوط است بر سر آنها می ریزند و چندین مرتبه با صدای بلند که همراه با خوش حالی است نسبت به عروس و داماد شادباش می گویند. زدن دف و خواندن ترانه های شادمانه و خوردن انار و هندوانه و شیرینی نیز در تمام این مراسم رایج است.
پاورقی:
1) النکاح سنتی فمن رَغب من سنتی فلیس منی؛ ازدواج راه و روش من است، هر کسی از سنت من روی گردانند از من نیست.[بحارالانوار، ج 103، ص 220.]
2) مستدرک الوسایل، ج 14، ص 153.
2) پیشوا و پیر آتش پرستان.
تهیه و تنظیم: م. شکیبی نژاد
مطالب مشابه :
بله برون - سفره نامزدی- شاخه نبات
گل آرایی میزهای نامزدی و بله برون. طراح زیباترین شاخه نبات و گیفت های نامزدی سفره ساده نامزدی
تزیینات بله برون
این شاخه نبات و تخم مرغه. تزیینات بله برون.: تزیین و آموزش انواع غذا و
تزیین یخچال عروس
یخچال عروس, تزیین جهاز بله برون - سفره نامزدی- شاخه نبات.
مزون گلدن نایت
پیچیدن خنچه های عقد- بله برون- یادبودهای نامزدی. کاسه نبات و شاخه تزیین یخچال
نون و پنیر عروس
بله برون - سفره نامزدی- شاخه نبات. سفره نامزدی. تشریفات مجالس عروسی. تزیین حمام و
سفره نامزدی
شب نامزدی, کاسه نبات, بله برون - سفره نامزدی- شاخه تزیین یخچال
مراســم ازدواج زرتشتیان و ایران باستان
سکه ی طلا. شاخ یا کاسه نبات. منقل سایند تا مراسم بله برون یا بله یک شاخه گل و
اداب و رسوم همدانيها
شروع می شد و پس از آن نوبت بله برون،رخت بران چون نقل و نبات یا اشرفی تزیین
مراسم ازدواج در ایران باستان
امروزه نیز مراسم ازدواج با تهیه کیک عروسی، فیلمبرداری، تزیین برون یا بله شاخه گل و گیاه
برچسب :
تزیین شاخه نبات بله برون