هنر ی که عقل و دل مردم متمدن جهان را مسخر كرده است.
ویژگی ممتاز و دلیل ماندگاری هنر ایران زمین آزمون های سخت و طاقت فرسای هنرمندان آن است که با گداختگی خود هنری ماندگار ساختاند تمدن ايراني در میان تمدن هایی با ملل صاحب هنر رشد و نمو نمود اما. ايستادگي در برابر مصائب با خلق شگفتآورترین آثار هنری و شاهکارهای معماری همراه شد. در تاريخ جهان مثال ديگري نظير اين خصيصه وجود ندارد. شايد تا حدي اوضاع جغرافيايي و يا آب و هواي مساعد انگيزهي رستاخيزهاي هنریاين ملت بوده است. اما تنها دلايل مادي كافي نيست. تنها آنگاه كه علل مادي با اختصاصات روحي توأم مي شوند نيروي خلاق ملتي مانند ايرانيان اين چنين مي شكفد. و خصايص روحي و معنوي است كه عظمت ايران را تضمين كرده است.اما عامل مذهب و بهره گیری از تعالیم الهی قهرمان اسطوره ای و ادبيات بی تاثیر نبوده است. نيروي هنری و خلاقي شگرف اين ملت بود كه تربيت یافت و جهان بی هنررا تسلا داد، الهام بخشيد قرون متمادي تمدن عظيم بشري را رهبري كرد. ، با جهان بيني فلسفي و هنريش حقايق فوق حس و واقعيت را مو شكافت و از اين مو شكافي نيرو و اميد و مقصد عالي يافت. فردوسي «قلعه و پناه روح ايراني» را در گرما گرم وحشت و ويراني مغول پناه داد. عظمت و شكوه پرسپوليس كه جوابگوي سياست و مذهب و هنر دوران و زمان خود بود، قبله گاه خاور باستاني شد حجاريهاي غني اين كاخ، تصاوير بازگو كنندة جشن نوروزي و يا تصاويري كه ستايش خالص نيروي يزداني را مي رسانند و چشم اميد به سوي مبدأ دارند كه زمين آنها را از سرشاري و فراواني سيراب سازد، همه ي اين تصاوير با آرامشي اطمينان بخش بر پا ايستاده اند و شاهد صادق اعتقاد ملتي بيزداني قادر و رئوف هستند. سادگي آرام و معقول اين تصاوير بي صدا با حجاريهاي خشن و بدوي و آراسته به جزييات پر هياهوي آشوري تفاوتي عظيم دارد. صنعتگران اين زمان مهارت غير معمولي و احساس زيبائي و نبوغ خود را در بسياري از هنرها خاصه ظروف فلزي و گلي نشان دادند. ظروف گلي آنها با نقش و نگارهاي تزييني حيرت آوري ساخته شده است. تسلط هنرمند در ساختن و پرداختن اين ظروف و در آوردن آنها بصورتي كه هدف ساختمانشان را بشايد، شگفت آور است.هنرهاي ساساني با اشكال تازه اي ، عظمت، قدرت و وفور آثار هخامنشيان را ادامه داد. معماري ساساني هر چند فاقد استعمال سنگ و ساختمان بناهاي سنگي گران قيمت مانند معماري هخامنشيان بود، اما در بكار بردن مصالح ديگر و بدعت در ساختن طاق هاي هلالي و گنبدها گامي فراتر نهاده بود . و اين گام مقدمه اي بود براي حل مسئله ي انعكاس صوت كه حتي از نظر تيزبين معماران رومي مخفي مانده بود. معماران ساساني به پوشش فواصل وسيع با مواد سخت توفيق آموخته بودند و اين امر يكي از مشكل ترين و اساسي ترين اختراعات معماري بود و همين مقدمات بعدها در كليه ي آثار معماري ايراني طي قرون بعدي تكميل گرديد . بعضي از اصول معماري ساساني بود كه راه را براي ترقي معماري گوتيك يعني عامل عظمت اروپاي قرون وسطي هموار ساخت. در عهد ساساني هنرها غني ترشدندگرانبهاترين پارچه هاي بافته شدهي جهانند . نقش اين پارچهها اصيل و قوي است و در عين حال ظرافت دارد . رنگهاي آنها در عين آرامش نسبي ، خوب انتخاب شده است . تكنيك اين پارچه ها ساده اما كاملاً مناسب و بجاست و روي هم رفته معناي رمزي نقشها گويا و بيان كننده است .حجاري هاي عظيم در سينه ي كوهها كه يا نشان دهنده ي واگذاري سلطنت و يا نمودار پيروزي شاهان ساساني بر امپراطوران رومي است ، آن چنان نمايندهي يادگاريها و يادبودها هستند كه كمتر نظير آنها را مي توان يافت . در حاليكه بشقابهاي طلا يا نقره ي ساساني معجزات فن اند . ظروف برنزي به اندازه هاي سترگ و تركيب هاي خاصشان مناسب سفره ي تزيين شاهان بزرگ و درباريان آنها مي باشد . از آن همه بشقاب ها و صراحي ها و جامه كه براي نجبا در عهد ساساني ساخته شده است يكي از هزار بيشتر باقي نمانده است و آنچه تاكنون كشف گرديده است در موزه هاي معروف در عداد گنجينه هاي گرانبها قرار دارد . ظهور اسلام شورهنری جديد و ارزشهايي تازه به وجود آورد . قصور و معابد عظيم ساساني كم كم جاي خود را به مسجد داد . مسجد كه مركز اجتماع سياسي و مذهبي مردم بود ، ابتدا يعني در قرن هفتم ميلادي ساختمان مساجد بسيار ساده بود . در اين قرن مسجد بنايي بود كه در آن نماز جماعت برگزار مي شد ويا وقايع و اخبار اعلام مي گرديد . اما به زودي بيان «احساس» و «عبادت» در نقشه و ساختمان مساجد رعايت شد . در قرن هشتم ميلادي مساجد داراي عظمت مؤثر و زيبايي خاص گرديدند در عين حاليكه ساختمان آنها تا حدي ادامه ي سبك معماري ساساني با تزيينات ساده و با شكوه بود . به زودي نبوغ تزييني ايراني راه تازه اي براي ابزار يافت . گچبريها و تذهيب هاي رنگارنگ به وجود آمد . سطوح مزيَّن به طرحهاي تجريد يافته و يا طرحهاي مجرد نباتات و گلها با زيبايي هر چه تمامتر مساجد را زينت داد . اين تزيينات تا قرن چهارده روز به روز در تكامل و بدعت بود. مقابر شاهانه با برجهاي يادبودشان در غالب نقاط ايران نظر اندازههاي شاعرانه به وجود آورده اند. از همة اين بناها زيباتر بناي يادگار گنبد قابوس در گرگان است ، كه در سال 1007 م ساخته شده است . بنايي است اسرار آميز ، نيرومند و غم انگيز . شايد عاليترين مزارهاي موجود باشد . ساختمان گنبد در عهد سلجوقي به نهايت كمال رسيد و نشان اين كمال خاصه در دو گنبد مسجد جامع اصفهان مشاهده مي شود . گنبد كوچكتر اين مسجد كاملترين گنبدي است كه تا به امروز باقيمانده است . هلال طاق آن ظريفترين طاقهاي هلالي است. تزيين هماهنگ داخلي آن از قوسها و هلالهايي است كه در هم آميخته اند و با نظمي منطقي ادامه يافته اند . اين تم ها و ادامه و تكميل آنها همواره مورد توجه معماران هر مكتبي قرار گرفته است . اين بنا با عظمت خاموش و جدي و اسرارآميزش يكي از بزرگترين آثار معماري جهان است .
اعتقاد به اسلام كه ميان غالب ايرانيان بنا به رغبت شخصي بود هنر نوي را كه در نظر شرقيان هنري بس مهم بود به وجود آورد و تقدير آن بود كه اين هنر در ايران به اوج خود برسد . و آن هنر خطَّاطي بود . احترام به كلام مقدس خداوند كه چاوش سعادت و زندگي جاويد بود باعث به وجود آمدن احترامآميزترين كتابها شد . خط بدوي عرب به ظرافت گراييد و توسعه يافت و اولين پيشرفتهاي هنر خط در شهر كوفه انجام گرفت و خط كوفي منسوب به اين شهر به واسطه ي ظرافتش شهرت زياد يافت . الفباي قوي و اصيل مدون شد كه عظمت كلام الهي را شايسته باشد . نبوغ ايراني اين الفبا را معقول و متناسب ساخت تا به جايي كه خط كوفي تزيينيترين و گوياترين خطوط گرديد . ذوق به خط خوش كه اين چنين انگيخته شده بود به اشتياقي منجر شد كه حتي به وسواس كشيد . آتش اين اشتياق مدت هزار سال در دل مسلمين افروخته بود . ضمناً هنر ديگري كه باز در آن ايرانيان به نهايت مهارت رسيدند بوجود آمد و آن صنعت ظروف سفالي بود . شايد پيشرفت ظروف سفالي لعابدار تا حدي بواسطه ي منع مذهبي ظروف فلزي گرانبها (طلا و نقره ) تسريع گرديد . در پايان قرن هشتم م. در مشرق ايران ظروف سفالي ممتاز با نقشهاي جالب و رنگهاي بديع بوجود آمد و در قرون نهم و دهم ميلادي در غالب نقاط ايران ظروف عالي ساخته گرديد . اما در هنگام تأثير هنر چيني بر اين ظروف كاشي آشكار بود و اين نفوذ مخصوصاً در بكار بردن لعابهاي طلايي و قهوهاي و سبز آشكارا احساس مي شود . در واقع بسياري از نمونههاي صنعتي اين عهد چنان شباهتي به مدلهاي چيني دارد كه تشخيص ظروف ايراني از چيني جز با آزمايش فني امكان ناپذير است. ايرانيان به كمك نبوغ خود و تجاربي كه از آزمودن سبكهاي ديگران كسب كردند عاليترين انواع ظروف سفالي لعابدار را بوجود آوردند كه تنها چينيها و يونانيها تاب رقابت با آنها را داشتند و تازه از بعضي جهات صنعت سفال ايراني عاليتربود . سفال ساز ايراني به موادي كه در صنعت خود بكار مي برد وفادار بود . جنس گلي را كه بكار مي رود پنهان نمي داشت بلكه آن را فريباتر و رنگين تر عرضه مي داشت . ظروف سفالي ايراني سبك وزن و ظريف است . تزيينات با جنس مادهي اصلي متناسب است . اشكال و رنگها با مجموعه مي خواند . نقشهاي غني حيوان و گل و اشكال هندسي در نقاط مختلف ايران با سبك و رنگ محلي تكميل گرديده است . فن كتاب نويسي در ايران با استنساخ نسخهي اصلي اندرزنامهي كيكاوس بن و شمگير (قابوس نامه ) كه در1090 م. خاتمه يافت آغاز گرديد . اين كتاب اولين كتاب مصور فارسي است و بعدها اين فن ادامه يافت . قسمتي از تصاوير شاعرانه و زيباي اين نسخه اينك در موزه ي «سين سيناتي » و بقيهي آن در اختيار مؤسسهي گورگيان است. ايرانيان در هنر تصوير كتب خطي روز بروز ماهرتر شدند . نشان اين مهارت را در تصاوير حيوانات كتاب منافع الحيوان كه در كتابخانهي مورگان نگهداري مي شود و همچنين در تصاوير حزن انگيز و قوي شاهنامه معروف «دموت»مي توان ملاحظه كرد . سير تكاملي نقاشي ايران بهنگام سلطنت تيموريان در اواخر قرن پانزده ميلادي به اوج خود رسيد. هنر مينياتور و تذهيب و جلد سازي در اين زمان بود كه بحد اعتلا رسيد. طرحها و نقاشيهاي اين زمان به جلال و تازگي رؤيا مانندند. رؤياي جهان كاملي كه در آن ابهام سايهها وجود ندارد . صنعت نساجي نيز به تكاملي نظير كمال نقاشي ايران رسيده است . اين صنعت در زمان آل بويه و سلاجقه به نهايت قدرت خود رسيده است. چنانكه مثل دسته اي از هنر هاي ايراني ديگر بوجود آوردن نظاير آنها امكان نيافته است . هفتاد نقش موجود كه از آن زمانها مانده است تنها نشان ممارست فني نيست . اين نقشها از نظر مقياس بحد متوسط تعديل يافته اند و بعلاوه طوري تعبيه گرديده اند كه زيبايي جامهها را عميق تر جلوه بدهند. ذوق هنري و وسواس، آزمودن نقش هاي گوناگون را ايجاب کرده است. ملائک مقرب ، هروتات و امرات (خرداد و مرداد) که در فردوس برين در انتظارند تا ارواح در گذشتگان دنيوی را خوش آمد گويند ، حيوانات چالاک ، خطوط حيرت آور کوفی ، اشکال قوي هندسي ، تمام اين ها با مهارت بيمانندي نقش گرديده اند. رنگ اين نقشها تيره است اما تأثيري هيجان آور دارد .در فلز کاري و نقش روي فلز سابقه ي مهارت ايرانيان بفلز کاريهاي لرستان (700 تا 1400 ق.م.) ميرسد. اما فلز کاری ايران در هر زمانی سبکي نو و زيبايي حيرت آور و شاعرانه اي يافته است و غالبأ بنهايت کمال فني ساخته و پرداخته گرديده است .
يورش مغول با خشونت بي سابقه اي بناهاي آباد و بيشمار پيشينيان را ويران ساخت، اما سلاطين اخير مغول مانند غازان خان و الجوايتو كه تربيت يافته تمدن ايراني بودند با توجه بهسنت ايرانيان بناهاي با عظمت ساختند كه از نظر شكل و مقياس ساختمان و شكوه تزئينات در عداد شاهكارهاي معماري جهان قرار گرفت . مزار غازان خان (كه اينك ويران گشته) مسجد عليشاه (ارك تبريز)با طاقي كه چهار صد پا پهنا داشت، يعني 34 پا از وسيعترين طاقهاي اروپايي وسيعتر بود و مقبرهي الجايتو در سلطانيه با گنبد عاليش كه با بناهاي با عظمت پرسپليس و طاق كسري در تيسفون و معابد و حمامهاي رومي و كاتدرالهاي عظيم اروپايي كوس برابري ميزند، از آثار اين سلاطين است يورش تيمور لنگ در آخر قرن چهارده ميلادي از نو اين مملكت رنجيده را از پا در آورد. چهل سال سلطنت اجامر و جنگهاي داخلي روحيه اين ملت نجيب را ضعيف ساخته بود اما بار ديگر فاتحان مغلوب ورام ذوق سليم و شاعرانه و لطافت اجتماعي تمدن ايراني گرديدند. و سلاطين تيموري به پيروي خود تيمور بساختن مساجد و مقابر با عظمت پرداختند. عاليترين نمونههاي اين آثار مسجد گوهرشاد در مشهد (1418 م .) و مسجد كبود تبريز است. زينت اين بناهاي عالي كاشي كاريهايي است كه اينك به كمال رسيده بود. رنگ آميزي اين كاشيها در نهايت هم آهنگي . آبي لاجوردي و آبي فيروزه اي كه در كنار سفيد عاجي و زرد كمرنگ جلوه مي كنند و در كنار سبز زمردين و سياه صيقلي پررنگ بنظر مي آيند، قطعات كاشي اين آثار را بصورت تابلوهاي نقاشي هم آهنگي در آورده اند. بناهايي با چنين رنگهاي مطبوع : رنگهائي كه فقط قطعات كوچكي را رنگين ساخته اند تا در كنار قطعات كوچك ديگر طرحهاي ظريف گلها و بته ها و اسليميها را تكميل كنند، جلالي آسماني دارند . چنين جمالي بچشم ايرانيان آشنا و عادي است اما ديده ي ديدار كنندگان ديگر ديارها را از حيرت خيره ميسازد. تزئينات درون اين بناها هم آهنگ با زيبايي برون است. گچبريهاي رنگارنگ نقش اساسي تزئيني را بر عهده دارند، بدنه ستونها و محراب مقدس با كاشيهاي شفاف و منقش كه اختراع خاص ايرانيهاست پوشيده شده است. صيقل درخشان اين سطوح در نور چراغها با شعله هاي طلايي و اسرار آميز متلألي مي گردد. بعد از اين همه ابداع و ابتكار بي نظير – آدمي منتظر است كه مهارت معماران ايراني به فرسودگي گرائيد باشد. اما باز در زمان شاه عباس اول (1587 – 1629 م.) ناگهان بناهاي با عظمتي بر پا مي گردد كه اصفهان پايتخت صفويه را زيباترين شهرهاي جهان مي سازد. اين ساختمانهاي عظيم طبق سنت قديم ايران از خاك، اين ماده ي ناچيز و خاضع و خاموش، برپا گشته است. مانند مسجد شاه (1611 م.) و مسجد شيخ لطف الله (1623 م.) اما همين مواد بيجان در دست معمار ايراني چنان جاني گرفته است كه كاملتري بناهاي جهان در برابر آنها فسرده و بيرون مينمايد . از قالي و گليم معروفترين صادرات ايراني چه بگوييم؟ قالي ايراني نشانه تجمل شاعرانه در سر تا سر جهان است. شاهكارهاي قالي ايران از عهد ساساني شروع مي شود. فرش بهارستان و هم چنين زمستان خسرو، فرشي ابريشمين با تارها و پودهاي زرين و سيمين بود و با جواهرات زينت يافته بود. اندازه ي آن به بزرگي 76×121 پا بود و چنانكه از فروش قطعات آن بوسيله فاتحان عرب بر مي آيد، قيمت آن مي بايستي بالغ بر صد ميليون دلار بوده باشداز قاليهاي ايراني كه ارزش هنري داشته باشد قبل از اوايل قرن شانزدهم ميلادي چيزي باقي نمانده است. در اين زمان در عهد سلطنت شاه اسمعيل و شاه طهماسب (1524ـ1576 م.) نقشه ظريفترين قاليهاي كه جهان به خود ديده است كشيده شد و بافت اين قاليها در همين زمان انجام گرفت. شاه طهماسب نه تنها خبره و قالي شناس بود بلكه خود از نقشه كشي و طرح قالي اطلاع داشت. طراحان و بافندگان هيچ كشوري در طرح روشن و دقيق و در تخيلات شاعرانه و در بافت ظريف به پاي قاليبافان و طراحان عهد صفويه نمي رسند. اگر بعضي از قاليهاي آسياي صغير و هندوستان از جهت رنگ عميق تر و رنگين تر از قاليهاي صفويه بوده است اما هيچ فرشي از نظر تنوع و كمپوزيسيون و رنگ آميزي به پاي قاليهاي مساجد و قصور شاهان ايراني نمي رسد. تمام اين قاليها اينك در موزهها نگاهداري مي شوند. ارزش اين قاليها همانند بهاي كاخهاست. اين قاليها محصول رنج دسته جمعي مذهبان و رنگرزان و بافندگان و طراحان هستند. مانند يك قطعه موسيقي سمفوني هم آهنگ و از اجزاء متنوع فراهم آمده اند. طرحهاي دروني و درجه دوم با رنگهاي حيرت آور با نقشهها و طرحهاي اصلي در هم آميخته اند. هر چند محصول قاليهاي هنري و عالي تقريباً در اوايل قرن هفده پايان يافته بود اما اين صنعت بديع در ايران از نوع احيا شده است و در شهرهاي كرمان و بيرجند و مشهد در حال حاضر قاليهايي بافته مي شود كه از نظر رنگ و نقش اين قاليها با اصالت و غناي مدلهاي اوليه نباشد اما باز مي توان آنها را وارث صنعت باستاني ايراني دانست. ايران به كمك هنر خود عقل و دل مردم متمدن جهان را مسخر كرده است.
مطالب مشابه :
سفالگری 2
سفالينه زرين فام نقوش و طرحهاي گوناگون بر سفال از گل نرم يا خاك چيني، خمير شيشه و
سفالگري و سراميك سازي
نقوش ظروف سفالين اين دوره بيشتر شامل كاسه، بشقاب، تنگ و غيره طرحهاي زرين فام، ظروف چيني
تاريخ هنر ايران(2)...
در عهد ساساني ظروف فلزي زرين و براي اولين با تأثير هنر چيني را در ولي طرحهاي ظروف
هنر ی که عقل و دل مردم متمدن جهان را مسخر كرده است.
اما در هنگام تأثير هنر چيني بر اين ظروف و پودهاي زرين و طرحهاي دروني و درجه
برچسب :
طرحهاي چيني زرين