حاشیه نشینی یا زاغه نشینی

مقدمه

   اصطلاح حاشیه نشینی یا زاغه نشینی و .. در کشورهای در حال توسعه به محلات فقیر نشینی اطلاق می‌شود که در اطراف شهرهای بزرگ به وجود آمده و ساکنین این مناطق به علل گوناگون نتوانسته‌اند جذب نظام اقتصادی- اجتماعی شهر شده تا از امکانات و خدمات شهری استفاده نمایند.

   حاشیه نشینان به کسی گفته می‌شود که در شهر سکونت دارد ولی به علل گوناگون نتوانسته است جذب نظام اقتصادی شهر شود و از خدمات شهری استفاده نماید. حاشیه نشینان بیشترافراد مهاجر و روستایی و عشایر و کمتر شهری (از شهرهای دیگر یاخود شهر) هستند که اغلب فاقد مهارت لازم شهری و بعضا غیرماهرند این افراد بیشتر بهعلت عوامل رانش زادگاه خود افزایش بی رویه جمعیت، توزیع نامتناسب و ناعادلانه امکانات در سطح کشور به بهانه عدم توجیه اقتصادی، عدم حمایت از مشاغل بومی و پایه ای در روستاها و شهرهای کوچک و از سوی دیگر پدیده های طبیعی مانند سیل، خشکسالی، سرمازدگی محصولات کشاورزی، آفات دامی، ناامنی و....و به دلیل عوامل جاذب شهری زادگاه خود را ترک کردهو به شهرها روی می آورند آنها به دلیل عدم تطبیق با محیط شهری از یک سو و بر اثرعوامل پس ران شهری از سوی دیگر از محیط شهری پس زده می شوند و به تدریج در کانونهایبه هم پیوسته و یا جدا از یکدیگر در قسمت هایی از شهر سکنی می گزینند. حاشیه نشینی عبات است از وضع زندگی تمام کسانی که در جامعه شهری ساکنند ولی از نظر درآمد، بهره‌گیری از امکانات و خدمات در شرایط نامطلوبی به سر می‌برند. در واقع کلیه‌ی کسانی که از حالت تولیدی گذشته خود بیرون آمده و به صورت مازاد نیروی انسانی در حاشیه شهرها سکنی می‌گزینند. حاشیه ، فرهنگ مخصوص به خود دارد و این فرهنگ یک شوه‌ی زندگی است. فرهنگ حاشیه نشینی بازتاب شیوه زندگی طبقات پایین اجتماع است که معمولاً فرهنگ فقر شناخته می‌شود. تقریبا اکثر کشورهای جهان اعم از پیشرفته یا عقب نگه داشته شده دوره هایی از حاشیه نشینی را در شهرهای  خود تجربه کرده‌اند اما مشکل اصلی در کشورهای جهان سوم نهفته است. *به نظر من حاشیه نشینی یا اسکان غیر رسمی از جمله پدیده های ناشی از شهرنشینی شتابان معاصر واز جلوه های بارز فقر شهری  است که در شکلی برنامه ریزی نشده و خودروی در درون یااطراف شهرها ظاهر شده اند                                                               

  مثلاَ (در هند جمعیت زاغه نشین شهرهای این کشور چیزی بین 30 تا 50 درصد کل ساکنین آنهاست و یا اینکه بیش از 24 هزار واحد مسکونی رو به ویرانی در نواحی حاشیه نشین شهرهای ترکیه وجود دارد. در حدود 54 درصد جمعیت شهر آنکارا در مناطق حاشیه ای شهر با استاندارد پایین زندگی می‌کنند. شهر بغداد در حدود 60 هزار نفر و شهر بصره 20 هزار نفر حاشیه نشین دارند. قسمت اعظم جمعیت شهر مکزیک در مناطق حاشیه‌ای زندگی می‌کنند.) پیدایش سکونتگاه های نامتعارف در جهان سوم، اولا" پدیده ای است که پس از جنگ جهانی دوم در ابعادی خیره کننده و به عنوان مساله ای شهری سربرآورده است و ثانیا" تمامی جوامع جهان سوم این پدیده را تجربه کرده اند و می کنند. حاشیه نشینی را در یک جمله میتوان چربی دور شکم یک فرد نامید که اورا از تحرک و پویایی باز میدارد و زمینه را برای انواع بیماریها فراهم میکند هر چنداین یک تعریف کامل نیست اما دیدگاهی از نظر یک کارشناس برنامه ریزی شهری است

  

   مفهوم حاشیه نشینی

   مفهوم حاشیه نشینی به موقعیتی از نابرابری اطلاق می شود که درآن طبقات مسلط اقتصادی- سیاسی به طور منظم و مداوم گروهها و طبقات تحت نفوذ وحاکمیت خود را از برخورداری منابع، منافع و امتیازات عمده اقتصادی، اجتماعی و سیاسیمحروم می دارند. موانع پیش پا گذارده شده برای جدایی گروههای حاکم و محکوم اقتصادیو سیاسی نابرابریها را دائمی کرده و اقشار پایین را به لحاظ اقتصادی- سیاسی واجتماعی حاشیه ای می کند.گاهی در فضاهای زیست انسانها شیوه های مختلفی از زیست نظیرشیوه حیات شهری، روستایی و یا کو£ نشینی حاکم است که هر یک علی رغم داشتن نقاطمشترک زیستی، تفاوتهای ساختاری دارند، چنانکه لوئیزورث در سال۱۹۳۸ از شهرنشینی بهعنوان شیوه خاص زندگی یاد می کند که با شیوه زندگی روستایی تفاوتهای بسیاری دارد.

  گاه از حاشیه نشینی نیز در بطن شیوه زندگی شهری به عنوان نوعیشیوه زندگی نام برده می    شود که نسبت به سه شیوه رایج زندگی یعنی شهری، روستایی وایلاتی متفاوت بوده و با ویژگیهای اجتماعی و اقتصادی مخصوص به خود بافت فیزیکیمعینی را به وجود می آورد.حاشیه نشینان را در معنای عام شامل تمام کسانی می دانندکه در محدوده اقتصادی شهر ساکن هستند ولی جذب اقتصاد شهری نشده اند. جاذبه شهرنشینیو رفاه شهری این افراد را از زادگاه خویش کنده و به سوی قطبهای صنعتی و بازارهایکار می کشاند و اکثر آنها مهاجرین روستایی هستند که به منظور گذران بهتر زندگی راهیشهرها می شوند.

  مارشال کلینارد می گوید: حاشیه نشینی مسئله و عارضه ای شهریاست، منشا عمده بزهکاری و جرم می باشد. اشکال و انواع مختلفی دارد. هر چند حاشیهنشینی دارای انواع مختلف است. اما دارای یک الگوی مشخص جهانیمی باشد. افرادی که درمناطق حاشیه نشین زندگی می کنند، از ساختار قدرت و سیاست عمومی جامعه جدایی یافته وبه عنوان گروه “اجتماعی پست” تلقی می گردند. حاشیه نشینان به نوبه خود با تردید بهجهان نگاه می کنند. جهان حاشیه نشینی به لحاظ اجتماعی، بعد منفی دارد امری است کهاز آن تبری می جویند.

  در حقیقت حاشیه نشینی از لغت Slumer گرفته شده، زیرا تصور آناست که کسانی که در کوچه ها و خیابانهای نامعین می خوابند و چرت می زنند، از ساکنینحاشیه ها و کسانی که در حاشیه ها سکنی می گزینند، باشند. آنان به لحاظ اجتماعیدارای موقعیتی متزلزل بوده و در طبقه پایینی از اجتماع قرار دارند، فقیرند و درکوچه و پس کوچه ها و محلات کم درآمد زندگی می کنند.

  حاشیه نشینان تنها به دلیل اقتصاد نامطلوب حاشیه نشین شده اند. یعنی قیمت ارزان زمین و مسکن و نداشتن جایگاه مطلوب اقتصادی باعث اسکان آنها درحاشیه شهر گشته است و محیط و شرایط اجتماعی است که چنین شیوه زندگی را بوجود میآورد.

 تاريخچه حاشیه نشیني

  به لحاظ تاریخی، اولین مناطق حاشیه نشین در کشورهای توسعه یافتهو بخصوص ممالک،  اروپایی گتوهای یهودی نشین بوده اند. در سده های میانه یهودیها بهالزام قانون ناگزیر شده اند     در محله های جدایی به نام گتو سکونت گزینند، این گونهمحله های یهودی نشین از ویژگیهای ثابت شهرهای ایتالیا، آلمان، لهستان و سایر کشورهابودند.  بعد از انقلاب صنعتی همزمان با توسعه شهرهای انگلستان و سپسسایر شهرهای اروپایی حاشیه نشینی و زاغه نشینی فزونی گرفت. این روند در آمریکا بامهاجرتهای فزاینده اروپاییان از ممالکی نظیر انگلیس، ایتالیا، آلمان، مجارستان وایرلند به این کشورها همراه بوده است.حاشیه نشینی به مفهوم امروزی آن، در جوامع درحال توسعه از زمان شروع استعمارگری در آنها ماهیت وجودی خود را به مرور پیدا می کندو به عبارتی آن را می توان ناشی از تاثیر مستقیم سیاستهای اقتصادی- اجتماعی و درادامه نظامهای شهری جوامع استعمارگر در کشورهای تحت سلطه دانست که با حضورپرتغالیها در قرن شانزده، در قاره کهن آسیا، حاشیه نشینی در چهره شهرهای جوامع درحال توسعه امروزی سیمای حقیقی خود را نشان می دهد.

  در سده اخیر، مناطق فعال کشورهای در حال توسعه، به عنوان قطبهایجاذب جمعیت، به فراخوانی نیروی کار از نقاط مختلف کشور خویش و یا دیگر کشورهای جهانپرداخته اند و مازاد جذب نشده این نیروها را در سکونتگاههای نامناسب و یا سرپناههایی سر هم بندی شده، در نقاط بخصوصی از شهر گرد هم آمدند و در این راستا حاشیهنشینی چهره زشت را آشکار ساخت. اجرای برنامه های نو استعماری در کشورهای جهان سومتحت عنوان برنامه های توسعه، در راستای شکست ساختار اجتماعی و اقتصادی سنتی اینگونه کشورها عمل کرده و به همراه خود، پدیده شوم حاشیه نشینی را به ارمغان آورد. کشورهای جهان سوم، به دلیل تحت سلطه قرار گرفتن و عدم توانایی در غارت دیگر ملل،قادر به کنترل ابعاد روبه افزایش این پدیده نبوده و تعداد زاغه نشینان این کشورهابه طور روز افزونی افزایش می یابد.


 انواع حاشیه نشینی

  حاشیه ها و حاشیه نشینی را به طور عمده می توان در دو گروه طبقهبندی و مورد بررسی قرار داد که از یک سو شامل واحدهای مسکونی با تراکم بالا درمراکز کثیف شهر و از سوی دیگر شامل سکونتگاه های خود رو می باشد که بدون هویتقانونی در اطراف شهر به طور نامنظم پراکنده شده اند.

  حاشیه های درون شهری

  این نوع حاشیه که معمولا در بخش های قدیمی تر شهر دیده می شوند،به مناطق مسکونی گفته می شود که وضعیت نا به سامانی دارد یا به عبارتی دیگر آن قسمتاز شهر است که در گذشته وضعیت مطلوب و سامان یافته ای داشته ولی به تدریج شرایط آننامناسب شده و ساکنان آن به نقاط بهتر و جدیدتری از شهر رفته و در آنجا سکنی گزیدهاند.  حاشیه های غیر رسمی یا غیر قانونی   سکونتگاه های یادشده در واقع به منطقه ای مسکونی که بدون مطالعهقانونی برای دریافت زمین و یا اجاره از سوی مقامات مربوطه برای ساختن خانه توسعهیافته است، گفته می شود

 

 حاشیه نشینی درجهان

 از سالهای 1950 بحث های مرتبط با حاشیه نشینی درجهان و به خصوص جهان سوم بصورتی گسترده مطرح شد. تحلیل های متفاوت و راهکارهای گوناگونی در این رابطه ارائه شد. اما

 هیچ یک از تجارب جهانی 50 سال اخیر منجر به حذف حاشیه نشینی نشدند. تنها در جوامع فراصنعتی حاشیه نشینان شهری دهه های 50 و 60 جای خود را به رانده شده های قافله توسعه دهه های 80 و 90 دادند. در کشورهای جهان سوم مهار و ساماندهی حاشیه نشینی همچنان ازبحث های مطرح

  آغاز هزاره سوم است. اما مهار و ساماندهی حاشیه نشینی به ابزارهای گوناگونی نیاز دارد .

  در 13 سال آینده (یعنی 2020) رقم کل حاشیه نشینان شهری جهان تقریباً به 1400 میلیون نفر افزایش خواهدیافت. میزان افزایش کشورهای صنعتی ثروتمند در این مدت حدود پنج میلیون نفر و حجم جمعیت آلونک نشین جهان درحال توسعه به رقم 1355 میلیون نفر خواهدرسید که از این مقدار حدود 75 میلیون نفر ایران به عنوان شانزدهمین کشور پرجمعیت جهان طی سالهای 1335 - 1380 جمعیتش 3/6 برابر افزایش یافته درحالی که این رشد برای جمعیت جهان کمتر از 2/3 برابر بوده است. رشد جمعیت شهری کشور طی همین مدت (45 سال) بیش از 7 برابر بوده است.

 حاشیه نشینی درايران

  در ایران بعد از وقوع اصلاحات ارضی، این پدیده رخ عیان کرد در یک بررسی گسترده که در سال 1351 در مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران صورت گرفت مشخص شد که 91 درصد از سرپرستان خانواده‌های حاشیه‌نشین در تهران روستایی بوده‌اند 72 درصد آنان قبلاً دهقان محسوب می‌شدند و 59 درصد خرده مالک بوده‌‌اند .
همچنین یافته‌های پژوهشی مشابه در سال 1345 نشان داد که 62 درصد از حاشینه‌نشینان تهران کارگر ساده، 12 درصد کارگر نیمه ماهر 14 درصد کارگر ماهر بوده‌‌‌اند. این موارد تا حدودی نشانگر ابعاد حاشیه‌نشینی در ایران پیش از انقلاب بود، در آن سال‌ها به دلیل اصلاحات ارضی و همچنین عدم کارائی اقتصاد کشاورزی روستاها، موج مهاجرت‌های گسترده‌ای به شهرهای بزرگ رخ داد که به نمود یافتن زیست حاشیه وی منجر شد. اما این روند در ایران پس از انقلاب نیز با گستردگی بیشتری ادامه یافت، موج مهاجرت و در کنار آن رشد بی‌وقفه جمعیت نیز به مثابه علتی ثانویه که باعث رقابت شدید برای تسلط بر امکانات

    شهری گردید موجب شد تا حاشیه‌نشینی، در قامت یک معضل ملی رخ بنمایاند.

   براساس مطالعات جامعه‌شناختی، 67 شهر کوچک و بزرگ کشور در 16 استان در سال 1380 (بدون احتساب تهران، آذربایجان شرقی و مرکزی) با پدیده حاشیه‌نشینی مواجه هستند، در این محدوده‌ها که بیش از دو میلیون نفر ساکن هستند، تراکم جمعیت مناطق حاشیه‌نشین به طورمتوسط حدود 200 نفر در هکتار است .همچنین مطابق با برآوردهایی که در پژوهش حاشیه‌نشینی در ایران توسط مرکز مطالعات و تحقیقات معماری شهرسازی ایران، صورت پذیرفت، جمعیت حاشیه‌نشینی در 10 شهر بزرگ ایران نظیر تهران، مشهد، شیراز، اهواز حدود 5/3 میلیون نفر تخمین زده شد که اکنون قطعاً بسیار بیشتر از این رقم است.
  موردی که از لحاظ جامعه شناختی و اصول شهرسازی فوق‌العاده حائز اهمیت است روند  برابر شدن کمیت و کیفیت شهرهای ایران با حاشیه‌های خود است، چه آنکه با استمرار روند فعلی تاچند سال آینده جمعیت حاشیه‌های هر کلان شهر اختلاف اندکی با جمعیت کلان شهرها پیدا نمی‌کند. هم اکنون 34 درصد از جمعیت حاشیه نشین کل کشور در حاشیه کلان شهرها استقرار یافته‌اند که روز به روز بر تعداد آنها اضافه می‌شود،عدم پویایی مدیریت شهری درکلان شهرهای ایران نیز مزید بر علت شده تا حاشیه‌ شهرها همانند متن شهر ارتقای عمرانی پیدا نکند. به همین دلیل هم اکنون از لحاظ عمرانی بعضی از نقاط کلان شهرها هیچ فرقی با حاشیه خود ندارند و از لحاظ جمعیتی نیز، افزایش روز افزون جمعیت حاشیه نشین باعث می‌شود که در آینده‌ای نه چندان دور حاشیه و متن از هر لحاظ برابر شوند! تبعات حاشیه نشینی و معضلات ملی حاشیه نشینی در ایران براساس دلایل بیشماری اکنون یک معضل ملی محسوب می‌شود که با ادامه روند فعلی بی شک به یک فاجعه ملي منجرخواهد شد. ابعاد معضلاتی که حاشیه نشینی باعث نشو و نمای آنها شده است، بسیار فراتر از عدم هماهنگی در بافت فیزیکی شهرها است.
حاشیه نشینان که متشکل از مهاجران روستایی هستند که از روستا به شهر روی آورده‌اند حامل خصلت‌های اجتماعی
communal هستند که با خصایص جامعوی social شهر هیچ سنخیتی ندارد.

 علل عمده پديده حاشيه نشيني


  در خصوص ايجاد پديده حاشيه نشيني علل مختلفي مي تواند موثر باشد از جمله :
1- كمي در آمد روساي خانوار و بالا بودن بهاي زمين و هزينه ساخت و ساز رسمي و گراني اجاره بها
2- دافعه هاي مبدا ( مثل بي چيزي، نداشتن زمين ) موجب گريز ساكنين آن از زادگاههاي خويش و سرازير شدن آنها بسوي شهر ها مي شود و هزينه بالاي زندگي شهري موجب پديد آمدن كانونهاي حاشيه نشيني مي شود.
3- عامل ديگر قطعه بنديهاي بزرگ زمين است كه موجب افزايش قيمت زمين شده و امكان خريد زمين توسط افراد كم در آمد و كم بضاعت گرفته مي شود و بناچار به مناطق حاشيه نشيني پناه مي برند.
4 - فقدان منطقه بندي و كاربري نا مناسب زمين. اگر شهرها بصورت مناسب منطقه بندي و توسعه نيابند زمينه براي ساخت و ساز هاي غير مجاز فراهم شده و محلات زاغه نشيني بوجود خواهد آمد. همچنين چنانچه زمينهاي مناسب براي خانه سازي به كاربري صنايع و يا ديگر موارد كاربري اختصاص يابد ممكن است محلات فقر نشين شكل بگيرند.
5 - مهاجرت، از عوامل موثر در شكل گيري حاشيه نشيني است مهاجرت اعم از مهاجرت افراد از روستاها و شهر هاي كوچك به شهر هاي بزرگ و نيز مهاجرت افراد از هسته داخلي شهر به حواشي آن مي باشد.
  6- در شكل گيري مناطق حاشيه نشيني حداقل در گسترش آن نقش و تاثير عملكرد ادارات و دستگاههاي دولتي و عمومي را نبايد ناديده گرفت.

  اوصاف عمومي مناطق حاشيه نشيني

  سيماي نامطلوب : عمده ترين نماد جهاني حاشيه نشيني سيماي نامطلوب آن است كه احساس و وجدان و ديدگان آدمي را مي آزارد، ساختمانها تخريب شده و فرسوده شده نشان مي دهد. گذرگاهها ومعابر پرپيچ‌وخم و كم عرض بوده و معمولا راه دسترسي خودروهاي امداد اعم از آتش‌نشاني، اورژانس و پليس در مواقع بروز حوادث و خطرات وجود ندارد.

  پايين بودن سطح بهداشت عمومي و سلامتي : حاشيه نشينها فاقد بهداشت عمومي و خصوصي در حد واندازه استانداردهاي جهاني و حتي ملي هستند و اقدام عليه بهداشت عمومي و محيط زيست در چنين مناطقي شايع است. انباشت زباله ها و عدم جمع آوري آنها، جريان فاضلاب منازل در كوچه ها و عدم دفع بهداشتي آن، آلودگي هاي صوتي و آلودگي هوا و غيره در اين محلات مشهود است.

   فقدان شغل رسمي و در آمد كافي : اكثر خانواده هاي حاشيه نشيني شغل رسمي براي تامين معاش خود ندارند و چون اين افراد عموما فاقد مهارت وتخصص و سرمايه گذاري مي باشند به مشاغل كاذب و بعضا مجرمانه مثل دست فروشي، كوپن فروشي، تكدي گري، زباله دزدي، خريد وفروش مواد مخدر و مشروبات الكلي روي مي آورند. بر حسب آمارهاي موجود حدود 20 در صد افراد اين مناطق فاقد شغل مي باشند.

  وجود خرده فرهنگهاي خاص مناطق كوچك : در مناطق حاشيه نشين خرده فرهنگهاي خاص مناطق كوچك هر يك از خانوارها كه قبلا ساكن آن بودند مشاهده مي شود. اين فرهنگها بسيار دير جذب فرهنگهاي شهري مي شوند و اين امر و نيز فقر فرهنگي افراد امكان نفوذ از نظر فرهنگي و اجتماعي را در انها براي اجراي برنامه هاي مختلف اجتماعي، چون بهداشت و تنظيم خانواده و غيره مشكل مي كند.

  5 - اعتياد : از عوامل گرايش به اعتياد، فقر، بيكاري، فقدان برنامه صحيح جهت پر كردن اوقات فراغت، نابرابريهاي اقتصادي و اجتماعي و در دسترس بودن مواد مخدر را مي توان نام برد معمولا در مناطق حاشيه نشين بسياري از اين عوامل قابل رؤيت است و بدان جهت اعتياد به مواد مخدر در بين جوانان اين مناطق و همچنين خريد و فروش مواد افيوني روز به روز افزايش مي‌يابد.

 چگونگي فرم گرفتن زندگي درحاشيه شهرها

  توجه به عوامل ذكر شده در قبل (رشد طبيعي جمعيت و مهاجرت به صورگوناگون) و كمبود مسكن متناسب با توان و نياز متقاضيان، مخصوصا اقشار آسيب پذير و كم درآمد، اين افراد براي تامين سرپناه با استفاده از راه حلهاي ممكن و سهل (نه قانوني و منطقي) اقدام مي نمايند. تدريجا با توسعه اين سكونتگاه هاي غيررسمي و نامطمئن نقاط جمعيتي جديد در حاشيه شهرها شكل گرفته و مالكين

  ياد شده ضمن گذر از انجام عمل ناممكن تفكيك اراضي زراعي و باغات و كسب درآمدهاي كلان و

  نامشروع، متقاضيان درمانده را در مقابل قانون و دستگاهاي اجرائي قرارمي دهند.در فرآيند اين

  توسعه ناخواسته يك اتفاق تلخ و ناگوار ديگر اما پنهان رخ مي نمايد و در حال وقوع است:در گستره كشور ما با توجه به مشخصات اقليمي و جغرافيايي، قسمت اعظم سرزمين ما را كوه ها، تپه ها، درياچه ها درياها، رودها، رودخانه ها و... و قسمت عمده اي را اراضي كويري و شوره زارها شكل داده و قسمت محدودي، اراضي با خاك زراعي و مناسب كشاورزي به شكل مزرعه، مرتع، جنگل و... وجود دارد كه متاسفانه هر سال سطح قابل توجهي از اين اراضي با ارزش به كويرتبديل شده و از سطح اراضي كشاورزي كاسته مي شود.

  تأثير حاشيه‌نشين‌ها براي تهديد امنيت اجتماعي

  حاشيه‌نشين‌ها جزء مناطق مستعد ارتكاب جرم هستند، فقدان نظارت امنيتي كافي وجود تعداد زيادي افراد نيازمند و بيكار، سطح پايين سواد، فقدان روشنايي كافي در معابر و وضعيت جغرافيايي بعضي مناطق همه باعث مي‌شود مجرمين به راحتي در آنجا پناه گيرند و تا زماني كه اين عوامل زمينه‌ساز وجود داشته باشد اين مناطق بالقوه جرم‌خيز خواهند ماند. جوانان حاشيه‌نشين با فرهنگ ويژه روزها عازم مركز شهر مي‌شوند تا كاري دست و پا كنند. با توجه به فقدان تخصص و آموزش كافي، عمدتاً به كار دستفروشي، پهن كردن بساط، سيگار فروشي،كار در ميدان تره بار و... مي پردازند و به اين ترتيب به صورت زائدة فعاليتهاي شهري در مي آيند. اين مشاغل غير تخصصي و زائد خود به عنوان يك عامل سوق دهنده بسوي جرم عمل مي كنند. به عنوان مثال در يك مطالعه مربوط به مشاغل افراد معتاد، همة افراد نمونه مشاغل كاذب و غير تخصصي داشتند. از ديگر جرائم مطرح در حاشيه نشين ها وجود دارد منكراتي است كه به دليل بروز بيماريهاي تناسلي و ايدز، اهميت خاص دارد.

  جهات تاثير گذار محيط زندگي بر ارتكاب جرايم:

  قطعا در وقوع جرم محيط اعم از محيط اجتماعي و محيط زندگي تاثير بسزايي دارد. و اين امر به اثبات رسيده و در حال حاضر جرم شناسان، جامعه شناسان و حقوقدانان آن را مورد پذيرش قرار داده اند و نظريات و نتيجه تحقيقاتي كه انجام شده و به برخي از آنها اشاره شد مبين تاثير گذاري محيط در وقوع جرايم مي باشد

 اعمال مجرمانه يابزهكارانه در بعد از شكل  گرفتن حاشيه   

                                                                                    سرقت:سرقت از جمله جرايم عليه اموال    است و جرم شناسان عللي را براي آن برشمرده‌اند از جمله فقر و نياز مالي، بيكاري، اعتياد، انتقامجويي و كينه و حسد. بيشتر علل ياد شده را مي توان در مناطق حاشيه نشين مشاهده نمود. در بيشتر موارد اين افراد در محلهاي مرفه نشين، يا متوسط شهر اقدام به سرقت مي‌نمايند. در مناطق حاشيه نشين سرقت برق، آب و گاز و تلفن نيز شايع است. چون اين مناطق خصوصا در مراحل اول شكل گيري آن فاقد خدمات فوق هستند به نحوي از انحاء و با انجام سيم كشي ها و لوله كشي هاي پنهاني اقدام به سرقت آب، برق، گاز و تلفن از نزديكترين محل ممكن ( اعم از مسكوني، صنعتي، تجاري و خدماتي) مي نمايند.                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                              سرقت:سرقت

  قتل عمد: تعارض خرده فرهنگها، خصومت و اختلافات ديرينه، سودجويي و تحصيل اموال، جريحه دار شدن غيرت و آبرو و نزاعهاي اتفاقي و اعتياد از جمله علل وقوع قتل مي باشد. اين علل و عوامل به روشني در مناطق حاشيه اي قابل رويت مي باشد. بيشتر قتلهاي اتفاق افتاده يا در اين مناطق صورت مي گيرد يا توسط كساني كه در اين مناطق زندگي كرده اند به وقوع مي پيوندد.

  نزاع هاي دسته جمعي: از جرايم شايع در مناطق حاشيه اي مي باشد چون ساكنين اين مناطق معمولا مهاجرين از روستاها و ايلها مي باشند و معمولا در يك محل و در نزديك هم سكني مي گزينند و در مواقعي به سبب درگيري هاي جزئي حادث شده بين دونفر و حتي كودكان نزاعهاي دسته جمعي شديدي كه معمولا منجر به كشته و زحمي شدن عده اي از منازعه كنندگان مي شود، رخ مي دهد.

  4-تهديد عليه بهداشت عمومي و آلودگي محيط زيست: ماده 688 قانون مجازات اسلامي چنين مقرر داشته است: «هر اقدامي كه تهديد عليه بهداشت عمومي شناخته شود از قبيل آلوده كردن آب آشاميدني يا توزيع آب آشاميدني آلوده، دفع غيربهداشتي فضولات انساني و دامي و مواد زايد، ريختن مواد مسموم كننده در رودخانه، زباله در خيابان ها و كشتار غيرمجاز دام، استفاده غيرمجاز فاضلاب خام يا پس آب تصفيه خانه‌هاي فاضلاب براي مصارف كشاورزي ممنوع مي باشد و مرتكبين چنانچه مطابق قوانين خاص مشمول مجازات شديدتري نباشند به حبس تا يكسال محكوم خواهند شد ». در مناطق حاشيه نشيني، فاضلاب منازل در كوچه ها       رها شده، جدول كشي و كانال كشي مناسبي جهت هدايت اين آبهاي كثيف وجود ندارد و اين  آبها در سطح كوچه ها در جريان است. خدمات شهري مثل جمع آوري و دفع زباله به آن شكلي  كه در داخل شهرها وجود دارد در اين مناطق ديده نمي شود و در برخي از منازل احشام نگهداري مي شود و فضولات آن در منزل و محله منتشر مي شود. كشتارهاي غيرمجاز و غير بهداشتي در اين مناطق صورت مي‌گيرد و همه اين موارد از مصاديق جرم تهديد عليه بهداشت عمومي و محيط زيست مي‌باشد كه قابل تعقيب كيفري هستند. همچنين تخلفات بهداشتي كه در اماكن عمومي مناطق حاشيه اي مثل مغازه ها و نيز آلودگي هاي صوتي و آلودگي هوا كه در اين مناطق مشهود است نيز از همين نوع مي باشد.

   اعتياد و خريد و فروش مواد مخدر و مشروبات الكلي: توزيع مواد مخدر در اين مناطق به راحتي امكان پذير است و آن هم ناشي از احساس امنيتي است كه توزيع كنندگان اين مواد در       آن مناطق دارند. و بلحاظ فقر علمي و آگاهي ساكنين اين مناطق و بيكاري وسيع و جهت رهايي يافتن مقطعي از برخي فشارهاي روحي و غيره ميل به استعمال مواد مخدر در اين مناطق بيشتر مي باشد. برخي از جوانان بيكار و حتي نوجوانان شغل و حرفه خود را خريد و    فروش مواد مخدر قرار داده اند و يا مكان و وسايل استفاده از آن را در اختيار متقاضيان قرار  مي دهند و از اين راه به كسب سود نائل مي آيند.

 راهكارهاي مناسب براي جلوگيري از گسترش حاشيه نشيني

  در اين زمينه بايد به دو اصل توجه داشت يكي ريشه يابي مشكلات اجتماعي نظير حاشيه نشيني و  ديگري برنامه ريزي علمي براي بر طرف نمودن موانع و عوامل پيدايي و گسترش يك پديده اجتماعي است.
در برخورد با پديده حاشيه نشيني بايد به جاي توجه به معلول،بروز علت ها را مورد بررسي قرار داد و با برنامه ريزي جامع و علمي براي بر طرف كردن اين پديده تلاش كرد.بنابراين امكان از بين بردن اين معضل اجتماعي وجود دارد به شرط اينكه شناخت و برنامه ريزي علمي جانشين برنامه ريزي مقطعي،ظاهري و يا ساده پنداري شود.
اختلاف سطح توسعه در زمينه هاي اقتصادي،اجتماعي و فرهنگي ميان شهر و روستا يكي از عوامل عمده مهاجرت روستاييان به شهرها و در نتيجه بروز گسترش پديده حاشيه نشيني است و تا زماني كه اين اختلاف سطح از بين نرود، همچنان مهاجرت از روستا به شهرها و نيز ايجاد مناطقي به نام حاشيه ادامه دارد.
از بين بردن اختلاف سطح ميان روستا و شهر بدين معنا نيست كه روستا ها به شهر تبديل شوند و يا همه امكاناتي كه در شهر ها وجود دارد بايد در روستاها فراهم شود بلكه بايد امكانات در زمينه هاي ياد شده كه موجب اين اختلاف سطح گرديده در معياري معقول و مناسب در روستا ايجاد شود تا موجب اقامت و ماندگار روستاييان در روستاها و نيز مانع مهاجرتهاي انبوه آنان به شهرها شود.

در زمينه هاي چهار گانه اقتصادي، اجتماعي، سياسي و فرهنگي بايد اول اولويت با روستا ها

باشد تا اختلاف سطح توسعه از بين برود و پس از اينكه در زمينه هاي ياد شده ميان شهرها و روستاها ي كشورمان به سطحي برابر دست يافتيم آنگاه مي توانيم بطور مساوي شهرنشينان و روستاييان را از امكانات توسعه بهره مند سازيم.در صورت محقق شدن اين هدف، روستاييان بصورت توده اي نيازي به مهاجرت به شهرها براي خود نمي بينند.

 

پيشنهاد ياراهكارهاي مناسب براي جلوگيري و كاهش جرم در حاشيه

  ارتقاء كيفيت سكونت از طريق اعطاء برخي امكانات و تسهيلات و سعي در تطبيق منازل و محلات با اصول و معيارهاي شهرسازي صورت پذيرد. سرمايه گذاري در اين مناطق به صورت تبرعي و بدون هيچگونه چشم داشت و بدون توجه به توجيه اقتصادي و درآمدزايي براي دستگاههاي مربوط از جمله شهرداريها صورت پذيرد.

  احداث معابر و گذرگاهها در اين مناطق كه امكان دسترسي آسان و فوري پليس و نيروهاي انتظامي و امنيتي و اكيپ هاي امداد مثل خودروهاي آتش نشاني و اورژانس و غيره را فراهم نمايد.

  ايجاد روشنايي كافي در كوچه ها و معابر. تجربه نشان داده كه در مكانهاي تاريك امكان ارتكاب جرم از جمله سرقت و جرح و قتل بيشتر از مكانهاي روشن است و وجود روشنايي كافي در                                                            اين                                                                                                                                                                                                                                                                                                       

  مناطق خود في النفسه عامل و رادعي در ارتكاب جرايم ذكر شده خواهد بود.

  شناسايي ارازل و اوباش و مجرمين سابقه دار اين مناطق و تشكيل شناسنامه براي نامبردگان و تحت كنترل قرار دادن آنها از طريق احضارهاي اتفاقي به مراجع انتظامي.  بالا بردن ضريب امنيتي مناطق ياد شده توسط مراجع انتظامي و امنيتي از طريق ايجاد كلانتريها و مراكز انتظامي و حضور مرتب گشت هاي سيار در محلات و معابر.

  6-تعطيلي سريع مراكز صنفي فاقد مجوز و پروانه كسب و الزام آنها جهت اخذ مجوز و پروانه كسب و الزام آنها جهت اخذ مجوزهاي لازم و سپس نظارت كامل و دقيق نسبت به فعاليت مراكز ياد شده و برخورد قاطع با افراد متخلف توسط واحدهاي اماكن عمومي نيروي انتظامي.

  زيباسازي ظواهر ساختمانها و بناهاي موجود در اين مناطق چرا كه ثابت شده مسكن بد و كثيف تاثير در وقوع جرم دارد.

  ايجاد فضاهاي تفريحي و فراغتي سالم جهت پركردن اوقات فراغت ساكنين مناطق حاشيه‌نشين.

  بازرسي و نظارت كافي كارشناسان بهداشت و محيط زيست از مناطق حاشيه نشيني و جلوگيري از انجام اقدامات عليه بهداشت عمومي و محيط زيست.

  درتصويب طرحها و برنامه هاي و پروژه هاي مهم شهري از نظريه جامعه شناسان،

  حقوقدانان و علي الخصوص جرم شناسان استفاده شود.

  پيشنهاد راهكارهايي جهت پيشگيري و كاهش جرايم در مناطقي كه هنوز حاشيه نشيني در آن رواج نيافته ولي مستعد براي حاشيه نشيني مي باشد.

 

  نتيجه گيري

   آنچه كه اكنون بعنوان حاشيه نشيني شناخته شده جزء جريان ديرپا و تاريخي مهاجرت جمعيتي جوياي كار و رفاه و گريزان از روستاها و شهرهاي كوچك بلحاظ دافعه هاي آن و نيز پس رانده شدن فقرا از درون شهرها به حاشيه آن، چيز ديگري نيست و اين فرايند معلول طبيعي توسعه است و تا زماني كه حاشيه ها در برابر شهرها قرار گيرد حاشيه نشيني پديده اي ناهنجار و ناپذيرفتني است ولي زماني كه به پيشينه تاريخي اين پديده نگريسته شود آن را يك جريان دائمي، ماندگار و گريز ناپذير و حتي به عقيده برخي كارشناسان لازم و مفيد براي توسعه مي دانند. پس اين عقيده كه بايد مناطق حاشيه نشيني را تخريب كرد قابل دفاع نمي باشد و مي بايست با ساماندهي آن و فراهم كردن امكانات مورد نياز براي حاشيه نشينان و كم كردن فاصله و خلاء موجود بين آنها و شهرنسينان اقدام كرد و اين امور كه از لوازم و مقدمات پيشگيري و كاهش ميزان جرايم در اين مناطق است امكان پذير نمي باشد مگر با مشاركت و همكاري و همدلي كليه دستگاه هاي مسئول.
اگر چنين مشاركتي صورت پذيرد و راهكارهاي توصيه شده در قبل بكار گرفته شود مطمئنا نظاره گر ايجاد و گسترش حاشيه نشيني در كشور و به تبع آن گسترش جرم و جنايات نخواهيم بود. مناطق حاشيه نشين در شهرها هر چند كه به صورت بي رويه، كنترل و سازماندهي نشده بوجود آمده است ولي از ديد اجتماعي ضروري است كه با شناخت مسايل و مشكلات حاشيه نشينان به طور عام و كنترل و تنظيم خانواده به طور خاص راه حل اساسي در ارتباط با رفع نيازهاي بهداشتي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي اين قشر عظيم كه بصورت بيمارگونه در شهرها بوجود آمده است جستجو و اعمال گردد. تا ضمن رفع مسايل و مشكلات فردي و خانوادگي به حل مسايل و مشكلات شهري هم تا حدودي مساعدت شود. از طرفي ديگر امروزه هر چند مسئولين به امر تنظيم خانواده دقت و توجه خاصي دارند، اما در مناطق حاشيه نشين به دلايل ساختار فرهنگي و اجتماعي و اقتصادي هنوز سطح باروري زنان در مقايسه با ساير زنان شهري از ميزان بالاتري برخوردار مي باشد كه اين امر در بلند مدت در گسترش حاشيه نشيني و افزايش ان تاثيركذاراست

   

·    منابع و مآخذ

  ·  برزگر، محمد رضا؛بازشناسی هویت شهری،مجموعه مقالات همایش مسایل شهرسازی،جلد اول، ساخت کالبدی شهر،1383

 ·  رجبي،محمد،حاشيه نسيني وهويت شهرها

 ·سايت هاي اينترنتي

 


مطالب مشابه :


حاشیه نشینی؛ از متن تا حاشیه

حاشیه نشینی؛ از متن تا حاشیه. عارضه زندگی شهری و نابرابری اقتصادی- اجتماعی. مفهوم حاشیه




ایجاد حاشیه در برنامه Word با فونت

وبکده - ایجاد حاشیه در برنامه Word با فونت - انواع کتاب و نرم افزارهای موبایل با فرمت جاوا




حاشیه دالبر لباسهای بافتنی

هنردر خانه - حاشیه دالبر لباسهای بافتنی - مجموعه ایی از کارهای دستی و هنرهای خانگی




انواع علف تراش , یونجه چین , حاشیه زن , شمشادزن , چمن زن و ...

مرکـــز تخصصی موتورآلات کشـاورزی صنعتــی - انواع علف تراش , یونجه چین , حاشیه زن , شمشادزن




حاشیه -زلزله بروجرد را لرزاند

طعم خوش آشپزی - حاشیه -زلزله بروجرد را لرزاند - وبلاگ آشپزی و شیرینی پزی ساناز با طبخ انواع




حاشیه نشینی یا زاغه نشینی

مجموعه مقالات جغرافيا و برنامه ريزي شهري - حاشیه نشینی یا زاغه نشینی - برای یاری دوستان این




برچسب :