اختر چرخ ادب پروین

اندیشه پروین در پردازش پروین اندیشه

مقدمه

ادبیات فارسی به داشتن چهره های شاخص  بر خود می بالد و راه های تفکر و اندیشه را بر روی عام و خاص می گشاید تا از این بحر رفع تشنگی نموده و در سایه سروهای خوش قامت آثار ادبی دمی بیاسایند و از این میان سیمای معاصرین جلب توجهی بیش تری دارد خصوصا در بازار نسبتا کساد ادبیات ناب زنانه بیت به بیت پروین همچون خوشه های پروین چشم نواز و جان فزامی گردند و روحیه مردانه ای در لباس یک زن سبب تهمت ها می گردند که بعدها شاید تهمت نهندگان بر خود پیچیده و شرمگین شده اند و ضمن بررسی اشعار این فرزانه ی روزگار مهر قبول بر او نهاده و خود او را شاعر اصلی دانسته اند که در این مقاله علاوه بر پرداختن به این موضوع به بیان اندیشه ها و احساسات مردانه ای از زبان پروین پرداخته ایم تا آن روی روح بلند این سراینده را بشناسانیم .

کلید واژه : پروین / شعر / احساسات/ نگرش ها

 

اصل مقاله

    پروين اعتصامي در 25 اسفندماه 1285 در تبريز به دنيا آ مد پدرش يوسف اعتصام الملک آشتياني، مترجم و روزنامه نگاري روشنفکر بود که با انتخاب شدن به عنوان نماينده دوره دوم مجلس شوراي ملي، در 6 سالگي پروين به همراه خانواده از تبريز به تهران مهاجرت کرد از اين پس پروين در مجالس ادبي که با حضور ملک الشعراي بهار، دهخدا، نصرالله تقوي، اقبال آ شتياني و سعيد نفيسي در خانه پدر تشکيل مي شد شرکت مي نمود. از سن 14 سالگي قطعات پروين در مجله ادبي “بهار” چاپ شد. انتشار اين اشعار قوي سبب شايعه اي در مورد جنسيت پروين شد و همه سراينده اين اشعار را “مرد” پنداشتند. پروين نيز در آخرين شماره سال دوم مجله بهار در قطعه اي به تکذيب اين شايعه پرداخت.
 از غبار فکر باطل، پاک بايد داشت دل

 تا بداند ديو کاين آ ئينه جاي گرد نيست

مرد پنداريد پروين را چو برخي ز اهل فضل

اين معما گفته نيکوتر که پروين مرد نيست

    انتشار اين اشعار قوي، تحسين و تمجيد ملک الشعراي بهار، محمد قزويني، دهخدا، لطفعلي صورتگر و سعيد نفيسي را برانگيخت اما در مقابل اعتراض هاي بسياري نسبت به ملک الشعراي بهار، نويسنده ديباچه ديوان پروين شد مبني بر اينکه چرا از روي ناآگاهي، اشعار دیگری را به پروين نسبت داده است. پس از آن عده ای هم اشعار پروين را سروده هاي “رونق علي شاه”و یا دهخدا تلقي کردند .

    نظر برخي منتقدان معاصر همچون حبيب يغمايي، عبدالحسين زرين کوب در مورد پروين اين است که سروده هاي پروين بر زبان و بينش مردانه او دلالت مي کنند و او نتوانسته هويت جنسي خويش را ثابت کند . قضاوت فرخ تميمي در اين مورد از ديگران تندتر است؛ زيرا او عقيده دارد که پروين هيچ حس مادرانه و يا هويت زنانه اي را به خواننده يا شنونده اشعارش منتقل نمي کند. همواره در آينه ي تاريخ زيبايي ها و يا زشتي ها ديده مي شود ، اما مردم روزگار  پروين با شعر و هنر او برخوردي ترديد آميز داشتند و باور نمي كردند كه دختركي كم سن و سال بتواند چنين قريحه پردازي كند و با الفاظ و كلمات به تصوير آفريني بپردازد .

پروين در جامعه اي شعر مي گويد كه هر گاه با گوشه و كنايه اي روبرو است و گاه شايعه مي سازند كه  اين اشعار سرورده ي دهخدا است اما به نام پروين منتشر مي شود و يا گاهي مي گويند اگر اين اشعار از پروين است چرا نشاني از جلوه هاي زنانگي ندارد و يا چرا همانند شعراي زن در توصيف مردان عاشقانه نسروده است و از عشق بهره ندارد . اگر مردم روزگارش منتقدي متعهد بودند حتماً متوجه مي شدند كه شعر دهخدا با تمام زيبايي هايش هرگز دقت نظر و صميميت شعر پروين را ندارد و ثانياً عشق در سراسر ديوان پروين هويداست اما نه از نوع نازل كه از چرخه ي علياي  عشق مدد يافته و آن عشقي است كه بنيان آفرينش را بر آن نهاده اند و از سويي ديگر پروين به كشش هاي جسماني و تب هاي عشقي دل نبسته بود و بهت معاصرانش بر همين پايه نيرو مي گرفت .

پروين تحصيلات خود را در دبيرستان آمريكايي دختران در تهران سپري كرده است و تسلط وي بر زبان انگليسي زمينه ي گرايش وي را به ادبيات مغرب زمين مهيا نموده كه در كنار تربيت پدر و وجود استعداد به اوج مي رسد و تأثير خود را در جهان بيني شاعر مي گذرد ( عبدالحسين زرين كوب ، با كاروان حله ، ص 184) و مفاهيم ذهني شاعر با استفاده از نقش ترغيبي زبان ، مخاطباتش را به وجد مي آورد و به آنها انگيزه  مي بخشد  كه شايد يكي از اساسي ترين هدف يك اثر ادبي همين تأثير آفريني باشد . ( كورش صفوي ، از زبان شناسي به ادبيات ، جلد دوم ، ص 47 )

 شعر پروين  در نزد انديشمندان زمانه گران سنگ مي نمود و از همين رو علامه قزويني در خطاب به يوسف اعتصام الملك مي نويسد : (( آنچه كه مايه تعجب است تنها ابداع مضامين و ارائه ي مفاهيم فلسفي و اخلاقي نيست بلكه ازديدگاه نقد فني و لفظي نيز اشعار پروين چشمگير و ارزشمند است و اين مهم در سايه ممارست فراوان وي و معاشرتش با فضلا صورت پذيرفته كه نقش شما و اطلاعات گسترده تان غير قابل انكار است . ( غلامحسين يوسفي ، چشمه روشن ، ص 287 )

پروين در خانه اي مي زيست كه رايحه ي علم همواره پرتوافكن بود و پدرش كه رياست كتابخانه ي مجلس را بر عهــده داشت ، او را با مطبوعـات جديد و نسخه هاي مهم و ارزشمند كتاب هاي مختلف آشنا مي ساخت و همين تلاش سبب مي شد ذوق پروين شكوفا گردد و راه كمال را به سرعت طي نمايد . در كنار اين خانواده ، اشخــاص بزرگي چون علي اكبر دهخدا  و ملك الشعراي بهار بودند كه تأثير رفت و آمد ها و بحث هاي مطرح بين آنـان در انديشه ي پروين اثــر مي گذاشت . حتي دهــخدا كه در آن زمان سرگرم جمع آوري امثال و حكم بود گاه  از اشعار پروين هم به عنوان شاهد مثال بهره مي برد و اين چنين شاعر جوان را در كار شعر و شاعري تشويق مي كرد و جالب آنكه شعر اغلب شاعران پس از مرگشان  رواج مي يابد ، در حالي كه پروين  شاهد شكوفايي و تأثير بخشي شعرش بود .

پروين مضامين شعرش را از سه راه تجربه هاي شخصي ، گنجينه هاي ادب جهان و تخيل خلاق كسب كرده و در سايه ي  عامل سوم كه اكتسابي هم نمي تواند باشد آثار بديعي به وجود آورد . تخيل خلاق دولتي است  كه بي خون   دل آيد به كنار و عطيه اي است رايگان كه به كسي مي بخشند و به كسي خير . اگر چه معتقديم  سه عامل ياد شده  در آفرينش يك اثر ادبي نقش تعيين كننده اي دارند اما تأثيرشان به يك اندازه نيست  و در اين ميان آنچه پروين را پروين  آسمان ادب كرده همان جوشش و غليان انديشه است و رد پايی از كوشش در آن نيست .

 پروين از چشمه ي حيات ادب فارسي روحي تازه گردانيده است و در اين مسير اصالت انديشه و پختگي تأ ملات سبب گشته كه راه بر تقليد و كهنگي بسته شود و انديشه ورزي وي جنبه هاي مختلفي را به تماشا بگذارد و اين صحنه هــا به مدد صميميت دروني  شاعر رنگ هستي يافته و متأثر از نوع نگاه وي به جهان است . نگاه هنرمندانه ي پــروين به گل و گياه ، اشيا و جانداران و سرانجام انسان با ديگران تفاوت عميقي دارد . در شعر پروين همه چيز جان مي گيرد و در پاي هدف شاعر كه بيداري و نصيحتگري جامعه است او را ياري مي كند و يادآور لافونتن فرانسوي است  . ( جواد حديد چي ، از سعدي تا آراگون ، ص 352 )


    چرا چنین ظنّی درباره ی اشعار پروین وجود دارد ؟

    دلايل مردانه دانستن اشعار پروين را از چند زاويه مي توان مورد بررسي قرار داد از جمله واژگان، مفاهيم، معاني و موضوعات شعري در ديوان او. اگر در مورد قصايد پروين که کمتر از يک سوم ديوان او را تشکيل مي دهد حکم به “مردانه بودن” کنيم، نمي توان چنين قضاوتي را کاملا نادرست تلقي کرد زيرا:

1-      پندآموزي و موعظه گري که ويژه زبان مردسالارانه است در قصايد پروين بسيار پررنگ است .

    2- در اشعار پروين اعتصامي بيش از آنچه از يک زن انتظار مي رود “خردگرايي و اتکاء به تفکر و تعقل” به چشم مي خورد. پروين همچون انديشمندي توانا در مورد انسان و ابعاد گوناگون زندگي او و مسائل اخلاقي و اجتماعي مي انديشد و حاصل تفکرات خود را با زبان قلم بيان مي کند. بي دليل نيست که ديوان اشعار خود را به عنوان “هديه فکر و شعر” به پدر بزرگوارش تقديم مي کند. اين ويژگي سبب برجستگی شعر پروين شده و او را از زنان شاعر ديگر متمايز ساخته است.
    3- استواري و رواني کلام پروين که البته بيشتر در قصايدش به چشم مي خورد معلول دو علت است:

(الف) پرهيزگاري، پاکدامني و ايمان محکم او به خالق و عظمت خلقت

ب) توجه پروين به حقايق کلي و جاودانگي هستي”  (منوچهر آتشی ، 1359 ، 37-36)

    در ذيل چند بيتي از يکي از قصايد ديوان پروين که اين سه ويژگي در آن بسيار آ شکار است ذکر مي گردد:
    گويند عارفان، هنر و علم کيمياست

و آن مس که گشت همسر اين کيميا، طلاست

فرخنده طايري که بدين بال و پر پرد

همدوش مرغ دولت و همعرصه هماست

وقت گذشته را نتواني خريد باز

مفروش خيره کاين گهر پاک، بي بهاست

تو مردي و دولت مردم فضيلت است

تنها وظيفه تو همي نيست خواب و خاست

...............
    4- شرايط روزگار پروين ايجاب مي کرد که شاعر تنها بيانگر زيبايي ها و افکار لطيف و باريک خويش نباشد. پروين، اعتراض به ظلمها و بيدادگري ها را در شعر خويش با زباني تند و کوبنده نشان مي دهد و چون مردي مبارز خواهان حق و عدالت مي شود. پس در اين مواقع ناچار است روح لطيف و بيان زنانه خود را کنار بگذارد و مردانه سخن گويد تا کلامش موثر واقع شود.

    5- بسياري از منتقدان نتوانسته اند رقابت “زني” را در ميدان سخنوري با بزرگمردان شاعر باور کنند و همين مسئله باعث شده که کلام پروين را سروده هاي يک شاعر “مرد” بدانند.  غافل از اينکه اين قصايد اگرچه گاه از لحاظ ظاهر و ساختار مردانه است؛ اما وقتي در آن عميق مي شويم و با ديد روانشناسانه به آن مي نگريم به اين نتيجه مي رسيم که اين اشعار فقط مي تواند سروده هاي يک “زن” باشد.

    6- پروين اعتصامي از عناصر زنانه که وجودشان تنها با وجود زن معنا مي گيرد ، استفاده شخصي نمي کند؛ يعني آنها را در توصيف زيبايي خود يا زنان ديگر به کار نمي برد؛ زيرا برخلاف بسياري از زنان به جاي توجه افراطي به آراستگي ظاهر، تمام ذهن خويش را متوجه کار شعر کرده و چون اين گونه سخن گفتن برخلاف تصور مردان از بيان زنان است، شعر پروين “مردانه” تلقي مي شود. مثلاژاله قائم مقامي، مادر مرحوم پژمان بختياري در شعر خويش از “آئينه” که عنصري زنانه محسوب مي شود، استفاده شخصي مي کند و از آن مي خواهد که ژاله را زيباتر از آنچه هست به او جلوه دهد:

اي آئينه ما را زغم آزاد توان کرد               يک ره به دروغي دل ما شاد توان کرد

ويران نشود قصر دل انگيز حقيقت             ما را به دروغي اگر آباد توان کرد

اما همين عنصر “آئينه” در قطعه “آئين آئينه” در ديوان پروين اعتصامي در خدمت بيان يک مسئله اخلاقي (صداقت و يکرنگي) قرار مي گيرد:

وقت سحر به آئينه اي گفت شانه اي

کاوخ فلک چه کجرو و گيتي چه تندخوست

ما را زمانه رنجکش و تيره روز کرد

خرم کسي که همچو تواش طالعه اي نکوست

هرگز تو بار زحمت مردم نمي کشي

ما شانه مي کشيم به هر جا که تار موست

ما با آنکه جفاي بتان بيشتر بريم

مشتاق روي توست هر آن کس که خوبروست

..................................................

    7- عشق به معناي معمول آن که زميني و مبتذل و مادي است به هيچ وجه در کلام پروين اعتصامي يافت نمي شود و اين مسئله، هم برخلاف انتظار مردان از زنان است و هم با سابقه زنان شاعر که پيش از پروين، همزمان با او و پس از او همواره سخن از عشق مادي گفته اند ، مغايرت دارد. مثلايکي از دلايلي که باعث مي شود شعر فروغ فرخزاد، زنانه دانسته شود و شعر پروين، مردانه، همين نکته است؛ زيرا فروغ از عشق زميني و مادي سخن مي گويد ولي همان طور که ذکر شد چنين عشقي در ديوان پروين نيست.

       عشق پروين وابسته به حقــــايق و معنويات است و با همه عظمت و پاکي در ميان کلمات و اشارات او جلوه گر مي شود. بهار در ديباچه ديوان پروين، علت خالي بودن ديوان او را از عشق مادي در قالب دو نکته مطرح مي کند:

    الف) عزت نفس و عصمت و عفاف پروين ب) حقيقت گويي شاعر البته ديگران علل مثبت يا منفي ديگري را نيز براي اين مسئله مطرح کرده اند از جمله اينکه:


الف : پروين توجه به خويش و از خود سخن گفتن را صفت مردم کوته نظر مي داند و عقيده دارد:
    پر خود سوختم و دم نزنم
    گرچه پيرايه پروانه، پر است
    کس ندانست که من مي سوزم
    سوختن، هيچ نگفتن هنر است
    ب : برخي علت را در احترام گذاشتن به پدر که در حکم استاد پروين بوده است جستجو مي کنند
    ج:  گروهي عقيده دارند که پروين از عشق وحشت داشته است
    د:  عده اي بر اين باورند که عمر کوتاه پروين به او مجال تجربه عشق مادي را نداده است
    ه : بعضي نيز مي گويند که محيط بسته و نبود شرايط مساعد اجتماعي باعث مي شده که از عشق سخن گفتن، يک گناه محسوب بشود و به همين دليل است که پروين از اين گونه عشق سخن به ميان نياورده است.
    اما حقيقت آن است که عشق در ديوان پروين به معناي “انسان دوستي” است و “مهرورزي نسبت به تمام انسانها” بدون توجه به زمان يا مکاني خاص. پروين عشق را در نظر خويش به بهترين شکلي توصيف مي کند:
    کتاب عشق را جز يک ورق نيست
    در آن هم نکته اي جز نام حق نيست
    بهره مندی شعر از احساسات زنانه :
    پروين در قطعات، مثنويات و مناظراتش بسيار صميمي تر و بي رياتر از احساسات زنانه خود سخن مي گويد و با دنياي مادي اطراف خويش، ارتباط نزديکي برقرار مي سازد. هرچيز بي جان در شعر او جان مي گيرد و خواننده به آن احساس نزديکي مي کند مايه هاي زنان در کلام پروين عبارتند از:
    1- هشت شعر از ديوان پروين به طور کامل اختصاص به توصيف کودکان يتيم و بدبختي هاي آنان دارد. در ديوان هيچ شاعر مردي اين اندازه توجه به کودکان ديده نمي شود. در ذيل چند بيتي از قطعه “قلب مجروح” از ديوان پروين ذکر مي گردد:
    دي کودکي به دامن مادر گريست زار
    کز کودکان کوي، به من کس نظر نداشت
    طفلي مرا کز پهلوي خود بي گناه راند
    آن تير طعنه، زخم کم از نيشتر نداشت
    اطفال را به صحبت من از چه ميل نيست
    کودک مگر نبود کسي کاو پدر نداشت
    2- پروين اگرچه هيچ گاه مادر نشد، اما در قطعاتش کاملامادرانه سخن مي گويد .حس مادرانه در نهاد همه دختران وجود دارد وقتي دختر بچه اي عروسک خود را همچون مادري در آغوش مي گيرد، بر او لباس مي پوشاند و نسبت به او دلسوزي مي کند، هيچ گاه مادري را تجربه نکرده؛ اما اين حس و حال را کاملادرک مي کند. پروين هم دقيقا همين حالت را دارد. نمونه آن قطعه “حديث مهر” است که در آن به زيبايي تمام، لذت مادر شدن را از زبان کبوتري براي گنجشکي بازگو مي کند، به گونه اي که گويي خود، بارها مادري را تجربه کرده است:
    گنجشک خرد گفت سحر با کبوتري
    کآخر تو هم برون کن از اين آ شيان، سري
    آفاق، روشن است چه خسبي به تيرگي؟
    روزي بپر، ببين چمن و جويي و جري
    بنگر من از خوشي، چه نکو روي و فربهم
    ننگ است چون تو مرغک مسکين لاغري
    گفتا حديث مهر بياموزدت جهان
    روزي تو هم شوي چو من اي دوست، مادري
    گرد تو چون که پر شود از کودکان
      ...........................................
    در شعر فروغ فرخزاد از واژه هاي احساسي - عاطفي خاص جنس زن بسيار استفاده شده است اما در شعر پروين واژه هايي که بيان کننده احساسات مادرانه - زنانه هستند خود را بيشتر نمايان مي سازند و محققين، بدون توجه به اينکه احساسات مادرانه هم بعدي از ابعاد وجودي يک زن است و زنانگي او را به تصوير مي کشد، حکم به مردانه بودن شعر پروين مي دهند.
    3- نکته سنجي و باريک بيني از ويژ گي هاي زنان است. پروين نيز به تبع زن بودن خويش در وراي هرچيز، نکته اي مي بيند و آن را به نيکويي بازگو مي کند. به عنوان مثال وقتي قطعه “تيره بخت” را در ديوان او مي خوانيم، تفاوت نگرش و بيان پروين را به عنوان يک زن با يک مرد سخنور کاملا درک مي کنيم. سخنوران مرد هرچقدر هم که باريک بين، نرم دل و دلسوز باشند، نمي توانند به شيوه پروين، بي مهري نامادري اي را نسبت به دختري بيچاره بازگو کنند :
    دختري خرد شکايت سر کرد
    که مرا حادثه بي مادر کرد
    ديگري آمد و در خانه نشست
    صحبت از رسم و ره ديگر کرد
    دختر خويش به مکتب بسپرد
    نام من کودن و بي مشعر کرد
    اشک خونين مرا ديد و همي
    خنده ها با پسر و دختر کرد
    ................................
        4- اشعاری در ديوان پروين اعتصامي اختصاص به توصيف پيرزنان فقير و بيوه زنان محروم دارد. هيچ کدام از شاعران مرد به اندازه پروين به اين موضوع نپرداخته اند؛ زيرا او از ديدن فقر و بيچارگي پيرزنان به خاطر احساسات لطيف زنانه اش بيش از مردان متاثر مي شود. نمونه آن قطعه “اندوه فقر” است در ديوان پروين:
    با دوک خويش پيرزني گفت وقت کار
    کاوخ! ز پنيه ريشتنم موي شد سپيد
    از بس که بر تو خم شدم و چشم دوختم
    کم نور گشت ديده ام و قامتم خميد
    جز من که دستم از همه چيز جهان تهي است
    هرکس که بود برگ زمستان خود خريد
    از رنج پاره دوختن و زحمت رفو
    خونابه دلم ز سرانگشتها چکيد
    ..........................
    5- وقتي که در مورد چگونگي رفتار زن در مقابل همسرش سخن مي گويد مثلادر قطعه “فرشته انس”:
    توان و توش ره مرد چيست؟ ياري زن
    حطام و ثروت زن چيست؟ مهر فرزندان
    زن نکوي، نه بانوي خانه تنها بود
    طبيب بود و پرستار و شحنه و دربان
    به روزگار سلامت، رفيق و يار شفيق
    به روز سانحه، تيمار خوار و پشتيبان
    ز بيش و کم، زن دانا نکرد روي ترش
    به حرف زشت نيالود نيکمرد دهان
    6- وقتي از حقوق زنان دفاع مي کند خواستار استقلال شخصيت زن در جامعه مي شود؛
    زن در ايران پيش از اين گويي که ايراني نبود
    پيشه اش جز تيره روزي و پريشاني نبود
    زندگي و مرگش اندر کنج عزلت مي گذشت
    زن چه بود آن روزها گر زانکه زنداني نبود؟
    کس چو زن اندر سياهي، قرنها منزل نکرد
    کس چو زن در معبد سالوس قرباني نبود
    ............................
    7- استفاده بسيار پروين اعتصامي از محسوسات زنانه که اجازه ورود به ساحت شعر را نداشتند به شعر او به عنوان يک شاعر زن تشخص بخشيده و اين هنجارشکني سبب ايجاد نوعي نوآوري گشته است.پروين براي بيان مفاهيم اخلاقي يا مسائل اجتماعي مورد نظر خويش، مناظراتي را ميان محسوسات زنانه اي همچون نخود و لوبيا، سير و پياز، ديگ و تاوه، عدسي و ماش، سوزن و نخ و ... برقرار مي کند. در اينجا نيز، اين نکته بيني و جزئي نگري زنانه است که سبب مي شود محسوساتي که در طول شبانه روز، همه کس از کنارشان با بي توجهي عبور مي کنند، در نظر پروين حرفهاي زيادي براي گفتن داشته باشند.
    به قول مرحوم ملک الشعراي بهار در ديباچه ديوان پروين، هنر پروين آنجا است که از زبان همه چيز سخن مي گويد. او با استعداد نادر و ذهن آزاد، زاينده و پرورده خود توانسته معاني بلند مورد نظر خويش را با ملموس ترين و نزديک ترين اشياي اطراف بازگو کند. مثلالزوم نظر داشتن به عيب خويش و نيز زشتي تکبر را در قطعه “سيه روي” که مناظره اي ميان ديگ و تاوه است اين گونه توصيف مي کند:
    به کنج مطبخ تاريک، تابه گفت به ديگ
    که از ملال نمردي، چه خيره سر بودي
    زدوده پشت تو مانند قير گشته سياه
    ز عيب خويش ، تو مسکين چه بي خبر بودي
    همي به تيرگي خود فزودي از پستي
    سياه روز و سيه کار و بدگهر بودي
    تمام عمر در اين کارگاه زحمت و رنج
    نشسته بودي و بي مزدکارگر بودي
     ..................................
    استفاده پروين از اين محسوسات همچون عناصر زنانه، استفاده اي غيرشخصي است، در حالي که پيش از پروين، ژاله قائم مقامي وقتي در شعر خود “سماور” را که از محسوسات زنانه است مي آ ورد از آن استفاده شخصي مي کند:
    اي همدم مهرپرور من
    اي يار من اي سماور من
    در زمزمه تو شد مي آلود
    اجزاي لطيف ساغر من
    .....................
    در مقابل فروغ فرخزاد که به ميزان زيادي از “عناصر زنانه” استفاده مي کند، در ديوان پروين “محسوسات زنانه از بسامد بالايي برخوردارند؛ زيرا پروين به دليل کمرويي از واژه هايي که ظاهر زن را توصيف کند همچون گوشواره، خلخال، شانه، دامن، نقاب، گلوبند و .. به ميزان کمتري استفاده مي کند و چون عناصر زنانه بيش از محسوسات زنانه، تجلي گر زنانگي هستند. منتقدين هم با يک نگرش افراطي، شعر فروغ را “زنانه” و شعر پروين را “مردانه” قلمداد کرده اند.

سبك پروين يادآور شاعراني چون انوري ، ناصر خسرو ، نظامي و خاقاني است اما زبان پروين نسبت  به انوري صيقل خورده و عاري از لغات و تركيبات نأموس است و مفهومي عظيم  را در كلماتي اندك گنجانيده و در مقايسه ي با ناصر خسرو ايجاز ، طرح مسائل مردم و سادگي زبان پروين برجسته ي مي نمايد و هر فارسي زباني با اندك سواد خواندن  و نوشتن از زمزمه ي آن لذت مي برد ، همچنين در كلام پروين  نه فخامت سخن خاقاني  به چشم مي خورد  و نه استعــارات بديع نظامي اما اشعارش از حيث معناي مترتب بركلمات بي شك در رديف شاهكار هاي ادب فارسي است و ستايش هايي هم كه از قلم استادان سلف و معاصر در حق او تراويده ناشي از همين معني است .

 گويي ابر و باد و مه و خورشيد و فلك دست در دست هم مي نهد تا كودكي هشت ساله به ساحت فرح بخش شعر قدم بگذارد و ستاره اي در آسمان ادب فارسي درخشيدن بگيرد و از هر منظري كه به آن بنگريم نشانه هاي يك روح بزرگ و متعهد را مي بينيم و افسوس مي خوريم كه پدر پير فلك بايد چقدر صبور باشد .

بزرگداشت مقام هنري چنين شاعر پاكدامني كه ضمن پرداختن به مسائل مختلف در حضيض خاك گرفتار نيامده ، بزرگداشت تمام زنان عفيف ايراني كه به حق شايسته ي چنين اكرامي هستند و مايه ي مباهات خواهد بود اگر دختران  امروز كه به قول پروين مادران فردايند ، او را سرمشق خود قرار  دهند .
    نتيجه گيري:
    پروين اعتصامي، بانوي شريفي است که در شعر هدفي به جز اصلاحات اخلاقي و اجتماعي ندارد و همواره با همنوعان خويش همدردي مي کند:
    دل براي مهرباني پروراندن لاجرم
    جان به تن تنها براي جانفشاني داشتن
    ناتواني را به لطفي، خاطرآوردن به دست
    ياد عجز روزگار ناتواني داشتن
    بنابراين حکم به “مردانه بودن” زبان، بيان و نگرش پروين اعتصامي تنها در مورد کمتر از يک سوم ديوان او يعني قصايدش - آن هم فقط در پوسته و ظاهر - مي تواند صحيح باشد و تعميم دادن اين حکم به بيش از دو سوم باقيمانده ديوان پروين (قطعات، مثنويات و مناظرات) به هيچ وجه منطقي به نظر نمي رسد.
    پروين اعتصامي اگر هم “مرد” تلقي شود، بايد اين مردانگي را در ميدان فصاحت و بلاغت سخن او مطرح نمود نه در مورد کاربرد زبان، بيان، موضوع، مفاهيم و معاني شعري او

 

منابع :

1- آشوري ، داريوش ، شعر و انديشه ( 1380 ) ، نشر مركز ، تهران ، چاپ سوم .

2-  جوادي ، حسن ، تاريخ طنز در ادبيات فارسي ( 1384 ) ، انتشارات كاروان ، تهران ، چاپ اول .

3- حديدچي ، جواد ،  از سعدي تا آراگون ( 1373 ) ، مركز نشر دانشگاهي ، تهران ، چاپ اول .

4- ديوان پروين اعتصامي ، به كوشش محمد تقي بابايي ( 1363 ) ، انتشارات نمونه ، تهران ، چاپ اول .

5- زرين كوب ، عبدالحسين  ، با كاروان حله ( 1372 ) ، انتشارات علمي ، تهران ، چاپ هفتم .

6- صفوي ، كورش ، از زبان شناسي به ادبيات  ( 1380 ) انتشارات حوزه هنري ، تهران ، چاپ اول .

7- ناظر ، نگرشي بر اشعار پروين اعتصامي ( 1360 ) انتشارات سروش ، تهران ، چاپ اول .

8- يوسفي ، غلامحسين ، چشمه روشن ( 1376 ) ، انتشارات علمي ، تهران ، چاپ هفتم .

9- يوسفي ، غلامحسين ، كاغذ زر ( 1363 ) ، انتشارات يزدان ، تهران ، چاپ اول  .


مطالب مشابه :


پروين

بايست در هر مورد در ذيل صفحهي پروين اعتصامي در اين سالها مقالات و قطعات




نگاهي به زندگي و اشعار پروين اعتصامي (ادبي)

پروين اعتصامي در كودكي با چنانکه استاد بهار در مورد اشعار وی می در مجموعه مقالات




پروین اعتصامی شاعره شهیر آدربایجان

اشعارش در مورد ظلم بودن پروين اعتصامي بود. » در شعر مقالات چاپ شده ام در مورد




یکی از ماندگارترین اشعار پروین اعتصامی

شناختند، در مقالات و اظهار معاصر، در باره پروين اعتصامي اشعار او مورد توجه




زندگي نامه پروين اعتصامي

اين شعر در "شعراءالغري" و نيز در "مجموعه مقالات را مورد شك و ترديد پروين . پروين اعتصامي




اختر چرخ ادب پروین

پروين اعتصامي در 25 اسفندماه 1285 زرين کوب در مورد پروين اين است که مقالات آموزشي و




ترجمه عربي ديوان پروين اعتصامي

فهرست نشریات و مقالات مورد توجه ايراني، پروين اعتصامي است. در ادامه




پروین اعتصامی

او نیز مورد حال، از مقالات استادان فن در کتب پروين اعتصامي در قطعات




نظر فريدون مشيري در مورد شعر

نظر فريدون مشيري در مورد اشعار و مقالات و به طور از خانم پروين اعتصامي ياد كرده




برچسب :