نوشاخ قله ای متفاوت7

بدرود حاج آروم

بعد از بارک باید به سمت شهر اشکاشم که شهر مرزی بین افغانستان و تاجیکستان در حاشیه ی رود آمودریا  (رود مرزی مابین افغانستان و تاجیکستان)  بود حرکت می کردیم ولی با گرفتن اطلاعات از چند نفر از افراد محلی متوجه شدیم که بدلیل طغیان رودخانه ی بین مسیر یعنی همان رود سالنگ، جاده مسدود شده است ! به امید درست نبودن خبر و با اضطراب حرکت می کنیم بعد از حدود 4 ساعت دیگر به محلی می رسیم که صحت خبر را تأیید می کند . کمی منطقه را بررسی می کنیم ولی امکان عبور خودروی  ما وجود ندارد . حجم آب و گستردگی محدوده سیل بیشتر از آن است  که ریسک کنیم و با ماشین ون حرکت کنیم .

خدایا... گویا مشکلات تمامی ندارد ...

در واقع مسأله مهم عبور از سیل ، خرابی ماشین و تحمل شرایط سخت نبود بلکه ما در حال از دست دادن یک کالای گرانبها بودیم ... کالایی به نام " زمان "

حاج آروم نا گزیر مجبور به بازگشت بود . و ما باید چند صد کیلو بار را از یک طرف سیل به سمت دیگر آن منتقل می کردیم . طبق معمول چند نفر افغانی درست سر بزنگاه حاضر هستند  ولی برای انتقال بارها مبلغ زیادی پول طلب می کنند . ما  سعی داریم قیمت را پایین بیاوریم ولی کمبود زمان و فشار برنامه باعث  می شود که خیلی از اوقات مجبور به مصالحه شویم. اگر که بیشتر زمان را از دست می دادیم از یک طرف مجبور به تمدید ویزا بودیم و از طرف دیگر با نزدیک شدن به فصل پاییز و بارش های موسمی خطر خرابی هوا وجود داشت و ما نمی خواستیم به سرنوشت تیم های قبلی دچار شویم . و صعود را بدلیل خرابی هوا از دست بدهیم.

چانه زنی بر روی قیمت و سنگینی بارها همچنان ادامه داشت ولی ما به افغانی ها فهماندیم که اگر آنها وسایل را حمل نکنند ما خودمان توان حمل آنها را داریم . اگر چه این فقط یک بلوف بود ! حسین یکی از کیسه بارها را برداشت و با صدای بلند و طوری که همه بشنوند به من گفت: امین من این رو میبرم شما هم بقیه رو بیارید!

بنابراین آنها به این نتیجه رسیدند که اگر به توافق نرسند به هیچ پولی هم نخواهند رسید بنابراین عرض چند دقیقه با سرعتی حیرت انگیز همه ی کارها را انجام دادند و حرکت کردند .

حاج آروم هم درحالی که  نگران و در فکر ما بود تا زمانی که همه ی کارها به خوبی انجام نشد ما را تنها نگذاشت . من برای تسویه حساب و خداحافظی همراه او ماندم و بعد به دنبال بچه ها حرکت کردم . طبق گفته محلی ها چون طغیان رود در این محل در هر سال به دفعات اتفاق می افتد، بعد از گذر از سیل و رسیدن به طرف دیگر جاده همیشه ماشین هایی هستند که مسافران را تا اشکاشم می رسانند . بعد از یک ساعت حرکت با بارهای فوق سنگین به محلی می رسیم  که انتهای سیل و ادامه ی جاده به سمت اشکاشم است ولی هیچ ماشینی وجود ندارد. دو نفر از بچه ها (غلام و ایرج ) با هماهنگی با حسین به روستای بعدی که 2-3 کیلومتر با محل تخلیه ی بارها فاصله داشت رفته بودند . ساعتی در انتظار میمانیم و بعد از بازگشت بچه ها مشخص می شود که هیچ وسیله ی نقلیه ای حتی برای حمل بارها تا روستا وجود ندارد و ما مجبور به شب مانی هستیم.

چادر بزرگی را که برای نصب در (B.C) در نظر گرفته بودیم  را برقرار کرده و بارها توسط پلاستیک عایق بندی شد..

روز چهارم 18/5/1389

نیمه شب یکی از بچه ها همه را بیدار کرد چون احساس کرده بود که چند نفر بیرون چادر هستند. که بعد از بررسی مشخص شد عامل آن وزش باد بوده است . البته تا حدودی به او حق می دادم چون با پیش زمینه فکری که از فضای افغانستان و وجود طالبان داشتیم شب مانی در یک جای نا شناخته خیلی خوشایند نبود.

ساعت 10 صبح سر و کله ی چند دستگاه ماشین پیدا شد ولی قادر به حمل بارهای ما نبودند چون با وجود چند صد کیلو بار توان عبور از جاده های نا هموار و بعضا بستر رودخانه های مسیر تا اشکاشم را نداشتند . بالاخره سه نفر ( غلام – حسین و من) توسط یک دستگاه تویوتا لندکروز با مقداری از بارها به سمت اشکاشم حرکت کردیم و از آنجا یک خودروی دیگر برای بقیه بچه ها فرستادیم.تا بعد از اخذ مجوز عبور با همان ماشین ها به سمت قاضی ده برویم .

 

" اشکاشم شهری کوچک و مهم "

 در اشکاشم گرفتاری های جدید شروع شد ...

به دلیل اینکه شهر اشکاشم در نقطه ی صفر مرزی افغانستان – تاجیکستان قرار دارد از لحاظ امنیتی از اهمیت خاصی برخوردار است و ورود و عبورو مرور تمام مسافرین که معمولا برای حرکت به سمت مناطق هندوکش و پامیر و بعضا برای عبور از مرز و ورود به خاک تاجیکستان به آنجا می آیند ، شدیدا تحت کنترل است .

سه ارگان دولتی و نظامی یعنی : قوماندانی [کلانتری]  پلیس سر حدی [پلیس مرزی] و  واسوالی (فرمانداری- بخشداری) وظیفه ی صدور مجوز عبور را عهده دار هستند .در اشکاشم معرفی نامه ای که باید از اداره ی توریسم کابل می گرفتیم ملاک صدور مجوزعبور بود  !

از روزی که حرکتمان را از کابل شروع کردیم نگران این بودم که بالاخره نداشتن مجوز برای ما مشکل ساز خواهد شد . به محض ورودمان به اشکاشم و قبل از اینکه پلیس ما را به خاطر نداشتن مجوز متوقف کند خودمان به اداره ی پلیس سر حدی  مراجعه کردیم . ولی قبل از آن باید هماهنگی ها در واسوالی انجام می شد .اداره ی ولسوالی ساعت 4 بعدازظهر تعطیل می شد و عدم صدور مجوز برای ما حداقل به معنی یک روز دیگر عقب افتادن از برنامه بود. در آن روز با غلام و حسین آنقدر بین این سه محل دوندگی کردیم که همگی احساس ضعف می کردیم . در این بین مشکلات کوچکی بوجود می آمد که واقعا کلافه کننده بود . مثلا برای تکمیل مدارک در والسوالی به عکس و 2 عدد کپی پاسپورت تمامی نفرات نیاز داشتیم و تنها دستگاه کپی اشکاشم با ژنراتوری کار می کرد که به دلیل نقص فنی قابل استفاده نبود ! بنابراین به خاطر گرفتن کپی مجبور به تعمیر ژنراتور برق بودیم . که بعد از یک ساعت با هر مشقتی که بود انجام شد . در نهایت بعد از چند ساعت دوندگی یک نامه دست نویس بد خط در والسوالی به عنوان مجوز عبور به ما داده شد که باید به امضای والسوا (فرماندار) می رسید . با غلام به همراه یکی از کارمندان والسوالی برای گرفتن امضایی که به اندازه یک چک سفید ارزش داشت به خانه ی او رفتیم . کارمند نامه را به یکی از افراد منزل داد تا به والسوا برساند. بعد از چند دقیقه مرد میانسال با لباس محلی و ظاهر مرتب و آراسته  بیرون آمد و با لحنی عصبانی رو به کارمند کرد و به خاطر صادر کردن مجوز بدون داشتن معرفی نامه از وزارت توریسم او را شماتط کرد . بعد از کارمند نوبت ما بود که چرا بدون مکتوب[نامه] از کابل به اشکاشم آمده ایم و ...

واقعا کلافه و خسته هستم  و هیچ حرفی نمی زنم ولی در عین حال از جر و بحث غلام با لهجه ی گرگانی و والسوا که افغانی حرف می زند خنده ام گرفته است . بعد از کلی جر و بحث بالاخره والسوا گوشی تلفنش را از جیبش بیرون می آورد ، با دقت شماره ای را می گیرد و در حالی که وانمود می کند که یک مکالمه ی بسیار مهم و حساس را انجام می دهد شرایط ما را برای طرف مقابل توضیح می دهد و بعد از کمی خوش و بش و صحبت در مورد وضعیت افغانستان ، اوضاع حکومتی و انتخابات ، خداحافظی و بعد از چند ثانیه مکث رو به ما کرد و گفت که برای اولین و آخرین بار به یک تیم اجازه می دهد که بدون داشتن مکتوب مجوز عبور بگیرند و نامه را با خودنویس مخصوص خودش امضای وزینی کرد و به ما داد . انگار دنیا را به من داده بودند .. نفسی عمیقی کشیدم و نامه را به یک چشم به هم زدن از دست والسوا گرفتم..

با گرفتن مجوز و کارت هایی مخصوص عبور ، احساس سبکی خاصی به من دست داد و مطمئن شدم که دیگر از شر کارهای دست و پا گیر اداری خلاص شده ایم . حالا دیگر وارد مرحله ی جدیدی از برنامه می شدیم . در اشکاشم خیلی اتفاقی ملنگ جان را ملاقات کردیم . او یکی از دو نفر افغانی بود که در سال ۱۳۸۹برای اولین بار نوشاخ را صعود کرده بود . در برخورد اول مغرور و گستاخ به نظر می رسید و به ما گفت که چطور او را نشناخته ایم چون او آدم خیلی معروفی است و از ما خواست که برای هماهنگی باربرها در قاضی ده حتما با او هماهنگ کنیم . ملنگ مردی با تقریبا 35 سال سن و اندامی متوسط بود و صورت سوخته اش حاکی از آن بود که به تازگی در برنامه کوهنوردی بوده است به گفته ی خودش تیمی اروپایی را برای پیاده روی به ارتفاعات پامیر برده بود .از آنجایی که تیم های سال قبل هم دل خوشی از او نداشتند ، تصمیم گرفتیم به توصیه ی آنها عمل کنیم و مستقیما با کدخدا و بزرگ قاضی ده هماهنگ کنیم .

بعد از رسیدن بچه ها و خرید آخرین اقلام از بازارچه ی کوچک شهر حرکت ما در امتداد رود عظیم آمودریا[ رود مرزی بین افغانستان و تاجیکستان ] ادامه پیدا کرد . عظمت این رود هر بیننده ای را محو خود می کند وبا توجه به اینکه در حال حاضر ما در فصل خشک قرار داریم آمو دریا قابل تصور نیست!عرض این رود در برخی نقاط به بیش از چند صدمتر می رسیدو  جاده ی حاشیه رود به مراتب از مسیر فیض آباد تا شهر اشکاشم هموار تر بود و گهگاه از میان مزارع کاورزی و درخت های پراکنده می گذشت...

آمودریا بی اختیار مرا به یاد شعر معروف رودکی می انداخت و تا مدتی آن را زیر لب زمزمه می کردم .

بوی جوی مولیان آید همی      یاد یار مهربان آید همی

ریگ آموی و درشتیهای او     زیر پایم پرنیان آید همی..

 


مطالب مشابه :


براي كسب مجوز حمل سلاح شعبات متعددي در سراسر كشور داير شده است.

براي كسب مجوز حمل سلاح شعبات شرایط پرداخت کمک هزینه آنها به حبس از پنج تا 10




نحوه صدور پروانه دفاترپیشخوان خدمات دولت اعلام شد

موبنا- سازمان تنظیم مقررات وارتباطات رادیویی شرایط و نحوه مجوز فعالیت پلیس + 10 سامانه




تقاضای ویزای سوئد

به کشوری که قصد دارید پس از بازدید از سوئد به آن سفر کنید دارای مجوز شرایط پیرامون




دستورالعمل صدور، تمدید، تعویض و لغو برگ فعالیت

دفترچه یا برگه‌ای که مطابق ضوابط مندرج در این دستورالعمل بعنوان مجوز پلیس ‌راه به




شرایط دریافت گواهینامه رانندگی در اتریش

شرایط دریافت که مجوز انجام این معاینات تعیین میشه که برای گرفتن گواهینامه




اعلام تعارض در آراء صادر شده از شعب دیوان عدالت اداری(شاکی آموزش وپرورش استان مرکزی)

از آن جا که کلیه شرایط گونه مجوز قرار گرفتن نسبت به مجوز شماره 22




نوشاخ قله ای متفاوت7

بود حرکت می کردیم ولی با گرفتن اطلاعات تحمل شرایط سخت از اخذ مجوز عبور




برچسب :