غذاي محلي
بفرماييد غذاي محلي
تبريز، كوفتهمهم نيست ندانيد بالخ يعني ماهي. مهم نيست ندانيد اياخ يعني پا. اگر ندانيد اورييم توتولوب دي يعني دلم گرفته است هم زياد مهم نيست؛ اما اگر مسافر شهر تبريز هستيد بايد بدانيد وقتي گرسنهتان ميشود بايد سراغ خورش هويج، كوفته تبريزي، دلمه برگ، كباب تابهاي، آش دوغ يا آش گوجهفرنگي را بگيريد.
البته اگر بدانيد قرابيه، اريس، اهري، حلواي گردويي، راحتالحلقوم و نوقا هم از شيرينيها و سوغات معروف شهر تبريز است، آنوقت ميتوانيد با دست پر به شهرتان برگرديد. پس لطفا اين اسامي يادتان بماند. بستگي دارد چه جور مسافري باشيد و چقدر از تجربه كردن غذاهاي محلي شهرهاي مختلف استقبال كنيد. اما اگر پايتان به تبريز رسيد غذاهايي را كه در منوي تمام رستورانهاي ايران مشترك است، فراموش كنيد و سري به چند رستوران و هتل خوب بزنيد و طعمهاي جديد را بچشيد. اگر از ورودي شرقي وارد شهر تبريز ميشويد و ورودتان با گرسنگيتان همزمان شده ميتوانيد به رستوران ـ كافيشاپ وحيد يا رستوران تك در ورودي شرقي شهر كنار پارك صدف برويد. در اين دو رستوران حتما يكي از غذاهاي باب ميلتان را پيدا ميكنيد و فرصت به دست ميآوريد تا با رفع گرسنگي و خستگي راه براي وعدههاي بعد، رستورانهاي ديگري را انتخاب كنيد. اگر انتخابتان براي خوردن ناهار يا شام، مجتمع تفريحي پتروشيمي باشد مطمئن باشيد با يك تير دو نشان زدهايد، چون در اين مجتمع كافيشاپ، خانه پيتزا، رستوران سنتي و مدرن و آلاچيق در فضاي باغ را كنار هم تجربه ميكنيد. اگر هم طرفدار غذاهايي هستيد كه از ماهي درست ميشود حتما به رستوران باليق در گلشهر تبريز سري بزنيد و در صورتي كه اهل نشستن روي كرسي و ريختن چاي از سماورهاي قديمي هستيد به رستوران باغ بنفشه در جاده ويلايي هروي برويد. اما از اينها جالبتر رستوران و كافيشاپهاي هتل 5 ستاره پارس ايل گلي و رستوران هتل صخرهاي 5 ستاره كندوان است كه تجربه خوردن غذا در فضايي را كه بوي اصالت و تاريخ ميدهد، فراموش نشدني ميكند. فكرش را بكنيد كوفته تبريزياي كه در دل صخرهها، لاي نان تازه گذاشته شود و دلمه برگي كه در فضاي اسرارآميز داخل كوه خورده شود چه طعمي دارد. اگر هم واقعا عاشق غذا خوردن در محيطي كاملا سنتي و اصيل هستيد حتما رفتن به رستوران سنتي شهريار را در برنامهتان قرار دهيد. اين رستوران در گذشته حمامي به نام نوبر بوده كه حالا هم شكل و شمايل قديمياش را حفظ كرده، اما به جاي آنكه مردم در اين مكان تن و بدنشان را به آب بسپارند، براي خوردن غذا از دست گارسونهايي كه لباسهاي كاملا سنتي پوشيدهاند به دلشان صابون ميزنند.
شيراز، دوپيازه و دمپختك
براي سعدي آمدهايد يا حافظ؟ دلتان هواي غزل كرده يا هواي نفس كشيدن در تاريخ ؟ دنبال كورش آمدهايد يا داريوش؟ براي كريمخان زند آمدهايد يا شاهچراغ ؟ شايد براي دروازه قرآن آمده باشيد يا عطر بهار نارنجي كه تا ميانه بهار بايد منتظرش باشيد. براي هر كدام از اينها كه آمدهايد شيراز بهترين انتخابي است كه ميتوانستيد داشته باشيد. در شهر شاعران حس لطيفي به آدم دست ميدهد؛ حسي به لطافت غزل و استحكام قصيده و مشام نوازي عطر برنجهاي رنگارنگ شيراز. لذت لمس تاريخ در شيراز به اوج ميرسد، اما اين حس حتما وقتي تكميل ميشود كه غذاهاي سنتي اين شهر نيز چاشني تاريخش شود، پس اين اسامي را به خاطرتان بسپاريد: شكر پلو، دوپيازه، دمپختك، آش انار، يخني نخود، يخني عدس و كلم، رب پلو، قورمه به، آب پيازك، حليم بادمجان و كوفته هلو. وقتي مهمان شهر شيراز ميشويد بايد برنج بخوريد؛ برنجي كه با گوشت فراوان و پياز زياد همراه شده است و گاهي به مغز پسته و بادام و شكر و كلم هم مزين ميشود. اگر دنبال دوپيازه هستيد بدانيد اين غذا مخلوطي از سيب زميني و پياز داغ و گوجه فرنگي و ادويه است، اما اگر قنبرپلو ميخواهيد يادتان بماند كه با فرو بردن هر قاشق در آن تركيبي از گوشت، نخودچي، مغز گردو، شيره انگور، كشمش، برنج، رب انار و پياز را خواهيد خورد. اگر در شيراز آشنا يا فاميل نداريد و زياد هم با چم و خم اين شهر آشنا نيستيد و در پول خرج كردن محدوديت زيادي نداريد ميتوانيد مهمان هتلها و رستورانهاي رنگارنگ اين شهر شويد.
هتل هما در بلوار آزادي ميتواند يكي از بهترين گزينهها براي خوردن غذاهاي سنتي باشد؛ هتلي كه در لابي آن پيانو به صورت زنده نواخته ميشود و در قهوه خانه و رستوران آن، موسيقي زنده سنتي. هتل پارس در بلوار كريمخان زند هم انتخاب خوبي است، چون ميتوانيد در رستوران سنتي آن هنگام صرف غذا، صداي نواخته شدن پيانو و گيتار را بشنويد. غذاهاي رستوران سنتي شرزه، نرسيده به بازار وكيل و رستوران سنتي صوفي در خيابان عفيف آباد هم ارزش امتحان كردن را دارد، درست همانطور كه رفتن به مجموعه زنديه و نشستن در چايخانه و ديزي سراي حمام وكيل به يكبار امتحان كردن ميارزد. اما در شيراز بعضي رستورانها به خاطر يك ويژگي خاص معروفند. پس اگر رفتن به مكانهاي خاص جذبتان ميكند يادتان بماند كه رستوران سامر به خاطر سالادهايش، رستوران پامچال به خاطر هات داگها و سس خردلش، رستوران شب چره به خاطر همبرگرهاي دوبل و سس فلفلش، رستوران زيتون به خاطر ساندويچ كالباس و قارچش و بالاخره رستوران گپ به خاطر سرو ساندويچهاي سرد در مكاني كوچك و دنج معروفند.
مشهد، شله
خستگي از گشت و گذار در بازاري كه بوي عطر و ادويه ميدهد، چانهزدن با مغازهدارهايي كه مرغشان يك پا دارد، چشم گرداندن در تسبيحها و سجادههاي رنگارنگي كه خودشان يك دنيا شدهاند با آن انگشتهاي تاول زدهاي كه از هروله در صحنهاي تودرتوي حرم ناشي شده حتما با خوردن يك غذاي مطبوع محلي در محيطي دلنواز، آرام ميشود. اگر با ماشين شخصي راه شهر مشهد را در پيش گرفتهايد و ميخواهيد در مسير دوازده سيزده ساعتهاش خودتان را با غذاهاي خانگي كه همراه داشتهايد، سير كنيد و حالا هم كه به مقصد رسيدهايد قصد داريد خودتان دست به كار آشپزي شويد و همان غذاهاي شهرتان را بپزيد و ميل كنيد، حسابتان از بحث ما جداست، چون ما با مسافراني كار داريم كه براي زيارت و تفريح به مشهد ميروند و صابون خوردن غذاهاي محلي اين شهر را به دلشان زدهاند.
در اصفهان آنقدر ديدني وجود دارد كه حيف است لذت چند روز اقامت در آن با برياني كامل نشود. اين غذا شكلي شبيه همبرگر دارد، اما در اصل مخلوطي از گوشت گوسفند و جگر سفيد است كه با ادويههاي تند و خوشبو در هم آميخته است
معروفترين غذاي شهر مشهد شله است؛ خوراكي آماده شده از لوبياي سفيد، قرمز و چيتي به همراه نخود، بلغور گندم، برنج و گوشت كه پس از چند ساعت غل زدن روي اجاق چيزي شبيه حليم ميشود. البته پيدا كردن غذاهاي محلي در شهرها اين روزها كار سختي شده، چون حتي در مشهد هم منوي غذاها، انتخاب مشتريان را به چلوكباب و جوجه كباب محدود ميكند. ولي در شهري به اين بزرگي براي پيدا كردن شله زياد هم نبايد نااميد بود. گفته ميشود رستوران سيكات مشهد ـ كه به خاطر پخت و پز با روغن گياهي معروف است و انواع غذاهاي ايراني، فرنگي و دريايي را سرو ميكند ـ شله مشهدي را هم در منويش دارد. پس اگر به اين شهر رسيديد و هوس شله كرديد راهتان را به سمت خيابان سناباد كج كنيد. البته شايد اين غذا را نپسنديد و ترجيح دهيد دوباره به سراغ غذاهاي گوشتي برويد. پس اگر مبلغ غذايي كه ميخوريد برايتان مهم نيست سري به مجموعه رستورانهاي پديده شانديز بزنيد و از خوردن شيشليك معروف و خوراك ماهيچه و كباب آن لذت ببريد. اما ممكن است بچهها به خاطر اين غذاها بهانه بگيرند و دلشان هواي فست فودهاي مضر اما خوشمزه را بكند. پس اگر چارهاي جز انتخاب فستفودها نداريد سري به مجموعه غذايي جامجم مشهد در بلوار وكيلآباد، بلوار كوثر بزنيد تا در فضايي دلپذير ـ كه فضاي بازي مخصوص بچههاي آن دغدغه بزرگترها از بيتابي بچهها را كم ميكند ـ خاطرهاي خوش از سفر به مشهد را در ذهنتان ثبت كند.
اصفهان، برياني
چهارباغ هنوز هم مسحور كننده است حتي اگر دود اتوبوسهاي درون شهري فضاي اطرافش را پر كرده باشد. سي و سه پل را هنوز بعد از قرنها نميشود با جاي ديگري عوض كرد. انگار هنوز هم وقتي شب ميشود و ماه در ميآيد شاهعباس همان دور و برها راه ميرود. چهلستون و طراوت ميدان نقشجهان و بازار قيصريه هم كه حكايت خودش را دارد. ولي گويا نام اصفهان با برياني تند و پر ادويهاش بدجوري گره خورده است. در اصفهان آنقدر ديدني و خريدنيهاي جذاب وجود دارد كه حيف است لذت چند روز اقامت در آن با برياني كامل نشود. اين غذا شكلي شبيه همبرگر دارد، اما در اصل مخلوطي از گوشت گوسفند و جگر سفيد است كه با ادويههاي تند و خوش بو در هم آميخته و وقتي با دوغ غليظ پر نعنا و نان داغ تازه از تنور درآمده خورده ميشود، لذتش را با كمتر خوراكياي ميشود مقايسه كرد. پس اگر عزمتان براي خوردن برياني جزم است و ميخواهيد بهترين برياني در بهترين مكان را بچشيد برياني اعظم در خيابان كمالاسماعيل را انتخاب كنيد، همانجايي كه ميگويند معروفترين برياني شهر اصفهان است. البته در رستورانهاي هتل كوثر، هتل عاليقاپو، هتل آسمان، هتل ستاره و هتل سفير هم ميتوانيد برياني بخوريد، اما اگر گذرتان به بازار سنتي اصفهان هم افتاد رستوران اطلس در بازار را فراموش نكنيد. رفتن به رستوران همشهري در خيابان وليعصر و رستوران خلوت دل در اتوبان ذوبآهن هم ميتواند يكي از انتخابهاي شما باشد؛ رستورانهايي كه ميتوانيد كوفته سبزي، كاله جوش يا اماج و آش سماق را در آنها پيدا كنيد. نگوييد كه در اصفهان هم ميخواهيد فستفود بخوريد و بوي سوسيس و كالباس را با بوي ترخون و گشنيز و نعناي آش سماق عوض كنيد، اما اگر اصرار به اين كار داريد ما نميتوانيم جز دادن چند پيشنهاد كاري بكنيم. گفته ميشود خانه كنتاكي در چهار باغ بالا، مرغ سوخاريهاي خوشمزهاي دارد و پيتزا فروشي كاريز در چهارباغ خواجو هم كش لقمههاي باب طبعي ميپزد. پس اگر خواستيد طعم غذاهاي سنتي اصفهان را با غذاهاي غربي عوض كنيد در خيابان چهارباغ خيلي كار داريد.
كرمانشاه، دنده كباب
شهري كه افسانهها ميگويند طهمورث ديو بند آن را ساخت، شهري كه تاريخ، سندش را به نام بهرام پادشاه ساساني زده، ديارعشاق، شهر شيرين و فرهاد، خطه معبد آناهيتا، غارحاجي، قلعه هژير، حمام پاچمن، مقبره كيكاووس، پل خسروي، حوض سنگي هرسين، پل كهنه، طاقبستان، تپه جغاگاودانه و ... حتما خيلي خوش سليقه ايد كه كرمانشاه را براي سفر نوروزيتان انتخاب كردهايد.
كرمانشاه بوي تاريخ ميدهد، بوي اسطوره و حماسه اما طاق بستانش خودش يك دنياست بخصوص وقتي با بوي كباب دنده و دود خوش بوي چربيهاي كباب شده روي ذغال پرمي شود. حتي آنها كه تا به حال به كرمانشاه نرفتهاند هم خوب ميدانند معروفترين غذاي اين شهركباب دنده است. گوشتي خوش ظاهر كه شبيه شيشليك است، اما آنها كه طعمش را چشيده اند ميگويند داستان طعم شيشليك با كباب دنده خيلي فرق دارد.
پس اگر در كرمانشاه هستيد قبل از خوردن هر غذايي، كباب دنده يا دنده كباب را امتحان كنيد و يادتان باشد بهترين كبابيها را انتخاب كنيد تا توي ذوقتان نخورد. مردم محلي ميگويند رستورانهاي طاق بستان كباب دندههايشان حرف ندارد، اما كبابهاي رستوران حيدري و جمشيد چيز ديگري است. اما نگوييد كه خودتان يا بچههايتان كباب دنده دوست نداريد، چون بايد در يكي از رستورانهاي طاق بستان در محوطه دلانگيز آنها بنشينيد و غذاهاي ديگري بخوريد. كرمانشاهيها غذاهاي محلي زياد دارند از خورشت خلال بادام كه با گوشت گوساله و پياز و زعفران و زرشك تهيه ميشود تا ترخينه و پرشت و خمارآشي كه بيشتر وقتي مريض ميشوند ميپزند؛ هرچند بعيد است در طاق بستان بتوانيد اين غذاها را پيدا كنيد.
البته اگر خيلي هوس خوردن چنگال كردهايد و كسي برايتان تعريف كرده كه كرمانشاهيها نان ساجي را در روغن حيواني سرخ ميكنند و بعدا رويش شكر ميپاشند و به آن چنگال ميگويند يا دلتان سيب پلو كه برنج مخلوط شده با شويد و سيب زميني است ميخواهد باز هم بعيد است در رستورانها آنها را پيدا كنيد. پس اگر فاميلي در كرمانشاه داريد از او بخواهيد برايتان از اين غذاها بپزد تا آن وقت با تمام وجود حس كنيد به كرمانشاه آمده ايد.البته ممكن است در كرمانشاه غريبه باشيد و فاميل يا آشنايي نداشته باشيد، ولي نگران نباشيد چون ميتوانيد با رفتن به رستورانهاي چلچله در ميدان 22 بهمن، ياس در بلوار شهيد بهشتي و رستوران كسري در خيابان كسري بهترين غذاهاي موجود در كرمانشاه را ميل كنيد.
اما سوغات كرمانشاه را ميتوانيد خيلي راحت تر از غذاهاي محلي پيدا كنيد، چون كافي است بدانيد بايد دنبال نان برنجي، نان خرمايي، كاك و نان شكري بگرديد و آن وقت به بهترين مكانها براي خريدشان برويد يعني به بازار كرمانشاه، چهار راه اجاق و چهارراه جوانشير.
بندرعباس، مهياوه
در حاشيه خليج هميشه فارس و در قلب استان هرمزگان، درست جايي كه نيلي دريا چشم را نوازش ميكند غير از خوردن ماهي و غذاهاي دريايي بايد چه كرد؟ آيا ميشود جز رفتن به بندر لنگه، كنگ، جاسك و ميناب فكر ديگري داشت؟ آيا ميشود ديدن كاروانسراي بستك، عمارت كلاه فرنگي، معبد هندوها، آب گرم گنو، موزه آب، جنگل حرا، شهر سيبه يا بندرعباس را از ياد برد؟ مگر ميشود به بندرعباس رفت و از سبدها و حصيرهاي بافته شده از برگ نخل چشم پوشيد يا چند كيلو مركبات و خرما با خود به خانه نبرد؟
در بندرعباس بايد تسليم شرايط شد. بايد تمام طعمهاي ماهي را در آن چشيد و آن وقت قضاوت كرد كه آيا ميشود گفت بندرعباس با تمام زيباييهايش يكطرف و غذاهاي دريايياش يك طرف؟ در اين شهر بايد سراغ چند غذا را بگيريد: پلو ماهي، چلو ميگو، ماهي سرخ كرده و قليه ماهي. هر كدام از اين غذاها مزه خاص خودش را دارد، طعمي منحصربهفرد كه شايد فقط بشود در بندرعباس آن را تجربه كرد؛ اما در بين تمام غذاهاي بندرعباسي هيچ كدامشان به اندازه مهياوه شهرت ندارند. مهياوه كه به آن مهيابه، ماهياوه، مهيوه، مهوه يا موه هم ميگويند يك نوع غذاي آبكي تيره رنگ با طعمشور و تند است كه آن را از يك نوع ماهي ريز به نام موتو، متو يا حشينه درست ميكنند و با نان يا همراه ساير غذاها ميخورند. درست كردن اين غذا خيلي هم زمانبر است و اگر هنگام خوردن به زحمتي كه براي تهيهاش كشيده شده فكر شود، حتما با اشتهاي بيشتري خورده ميشود. براي تهيه مهياوه، ماهيهاي مورد نظر را روي شن و ماسه كنار دريا خشك ميكنند و بعد از اينكه حسابي خشك شد آن را ميكوبند و الك ميكنند و سپس پودر به دست آمده را با زردچوبه، فلفل و دانهاي به نام راز، گشنيز و خردل مخلوط ميكنند و دوباره ميكوبند و در مخلوط آب و نمك ميريزند و درون شيشه يا خمره مخصوص به مدت 20 تا 30 روز زير نور و گرماي آفتاب نگهش ميدارند تا جا بيفتد.
مهياوه را تقريبا ميشود در تمام رستورانهاي بندرعباس پيدا كرد، اما هر روز كه نميشود مهياوه خورد پس ميتوانيد كلمبا زيتون يا موفلك براي خودتان سفارش دهيد. موفلك غذايي تهيه شده از گندم يا جوي پرك شده است كه همراه پياز سرخ شده و ماهي بي استخوان خيس شده در نمك و زردچوبه سرو ميشود. اين غذا را هم ميشود در بيشتر رستورانهاي بندرعباس پيدا كرد اما اگر واقعا قصد لذت بردن از طعم غذاهاي بندري را داريد سري به هتل هرمز و رستورانهاي سنتي داخلش بزنيد با اين شرط كه براي رسيدن به هتل هرمز راهتان را به سمت خيابان امام خميني، ميدان انقلاب درست به سمت قلب شهر بندرعباس كج كنيد.
همدان، ديزي و كماج
آش برنج ميخواهيد، برويد همدان. آش بروش ميخواهيد، برويد همدان. تله كنجي ميخواهيد، برويد همدان. سركوله ميخواهيد، برويد همدان. برساق و سوجوق و باسوق و پيكه چوك و نان نارگيلي ميخواهيد هم برويد همدان. ديگر چه بگوييم كه مطمئن شويد همدان يكي از بهترين انتخابها براي سفر نوروزي است. بازهم بگوييم؟ هنوز راضي نشدهايد؟ اگر كماج ميخواهيد برويد همدان، اگر انگشت پيچ ميخواهيد برويد همدان و اگر قيسي، مويز، شيره انگور و حلوا زرده ميخواهيد باز هم برويد همدان.
اينها تازه جاذبههاي خوراكي همدان هستند، چون اگر سفال، سراميك، چرم، فرش، گليم و جاجيم هم ميخواهيد بايد برويد همدان. اگر شيفته تاريخ و تمدن هم باشيد بايد راهي شهرهمدان شويد. برويد به سرزمين مادها، زادگاه ميرزاده عشقي، شهرشيرسنگي، كتيبه گنجنامه و خواهر خوانده كارلس روهه آلمان. لطافت شعرهاي باباطاهر و فلسفه سينايي را هم بايد درهمدان لمس كرد، درست در كنار مقبرههايشان؛ اما مگر ميشود به همدان رفت و طعم ديزيهاي سنتياش را نچشيد؟ غير از غذاهايي كه قبلا اسمشان را آورديم، ميگويند همدان غذاي سنتي خاصي ندارد. حتما منظور گويندهها اين است غذاي خاصي كه باب دندان مشتريها باشد در رستورانها سرو نميشود، چون حتما انواع آش چيزي نيست كه مردم بخواهند در مسافرتها بخورند.
اما به هر حال اگر در همدان هستيد يا قصد رفتن به آنجا را داريد، ديزي همداني يادتان نرود. بهترين جا براي خوردن آن نيز اين نشاني است: ابتداي خيابان باباطاهر تابلوي راهنمايي وجود دارد كه مسير دسترسي به حمام قلعه را نشان ميدهد. اين حمام مجموعه تاريخي متعلق به دوره قاجار است كه با تغيير كاربري به موزه مردمشناسي و سفره خانه سنتي تبديل شده است. در اين سفره خانه ميتوانيد يكي از بهترين ديزيها را پيدا كنيد.
البته رفتن به اين مجموعه تاريخي ميتواند فقط كار شما را براي يكي دو وعده راه بيندازد. پس اگر قصد داريد چند روزي در همدان بمانيد به اينجاها كه ميگوييم نيز سري بزنيد.پيشنهاد ما بام همدان است؛ جايي كه از شير سنگي تا آنجا با ماشين فقط 10 دقيقه است. براي رسيدن به آنجا بايد وارد بلوار ارم شويد و به باغهاي همدان، كوهپايههاي الوند و تپههاي عباس آباد برسيد. ميگويند شام خوردن در فضاي باز تپههاي عباس آباد لذتي وصف نشدني دارد، چون هم ميشود درون رستوران واقع در ميدان شام خورد و هم بساط غذا را روي چمنهاي بيرون از آن پهن كرد.
اما مردم همدان حكايت ديگري از رستورانهايشان دارند. به اعتقاد آنها بهترين غذاهاي همدان را ميشود در رستوران كاكتوس و چلوكبابيهاي ميثم، ديانا، سان و آتيش ميل كنيد؛ ولي همه مردم اتفاق نظر دارند كه بهترين سوغات شهر همدان شيريني سنتياش يعني كماج است كه بهترينها و تازه پخت ترينشان را ميشود در خيابان بوعلي و منطقه 600 دستگاه پيدا كرد.
مطالب مشابه :
کوفته هلو
آشپزی - کوفته هلو - آموزش آنلاین شیرینی پزی و آشپزی ایرانی و ملل
سفره ی شیرازی
نخود، یخنی عدس و كلم، رب پلو، قورمه به، آب پیازك، حلیم بادمجان و كوفته هلو. کوفته هلو
رنگین کمانی ازجنس غذا
کوفته هلو، رب پلوشیرازی و کلم پلوی شیرازی هم دیگر غذاهای معروف شیرازی اند. مثلا کوفته هلو
برنامه غذای نوزاد (از 7 تا 11 ماهگی)
هاي كوچك و نرم شده ماكاروني، ميوه هاي سالم و رسيده فصل مانند سيب، هلو كوفته
جاذبه های استان فارس
فارس مي توان آش كارده، آش سبزي صبحانه،كلم پلوي شيرازي، كوفته هلو، آلو دو پيازه، كوفته
اقليد: شهر آبشارها و برکه ها
مسافر کوچولو وبلاگ blog گزارش شهرستان / اقليد: شهر آبشارها و برکه ها / ارسال گزارش از: رقيه
غذاي محلي
تبريز، كوفته نخود، يخني عدس و كلم، رب پلو، قورمه به، آب پيازك، حليم بادمجان و كوفته هلو.
برچسب :
كوفته هلو