قالی بافی

۱.انواع فرش

kashan2.jpg

فرش کاشان


 6.jpg

فرش نایین


bakhtiar.jpg

فرش بختیار


marand.jpg

فرش مرند


qom1.jpg

فرش قم


qashqaei.jpg

فرش قشقایی


۲.آشنایی با دار قالی بافی و انواع آن    

دار قالی بافی در واقع مهمترین وسیله ای است که برای بافت یک فرش مورد نیاز است .اجزاء اصلی انواع دار های قالی بافی عبا رتند از

 سر دار : وظیفه مهار چله ها را دارد و در بالای سر دار قرار می گیرد .

 زیر دار : مانند  سر دار وظیفه مهار چله را بر عهده دارد ولی در پایین دار  قرار می گیرد . راست روها : در دو سمت دار قالی بافی قرار داشته و وظیفه نگهداری و مهار سر دار و زیر دار را دارد .

فندک : در پایین سر دار و به موازات آن و معمولا با فاصله ای در حدود 30 الی 50 سانتیمتر از آن قرار دارد و به جای سر دار چله ها را مهار می کند . در برخی از مانند دارهای معروف به تبریزی از ابتدا تا انتهای بافت بر روی دار حضور دارد ولی در دارهای موسوم به فارسی بسته به سنت و شیوه با فت زمان حضور آن متفاوت است .

 چوب کوجی : در میانه دار قالی و جلوی چله ها قرار می گیرد و با مهار چله های زیر به کمک نخی به نام نخ کوجی وظیفه مهم جلو گیری از کجی فرش را بر عهده دارد . از این وسیله اغلب در دارهای معروف به فارسی استفاده می شود

چوب هاف : در لابه لای چله ها قرار گرفته ، محدوده حرکت آن از زیر سر دار تا پشت چوب کوجی می باشد . وظیفه چوب هاف حفظ وتشدید فاصله و زیر و رو در میان چله ها است ، وبا قابلیت حرکت به سمت بالا و پایین ، ردیف ضربدر ها را نیز به بالا و پایین حرکت داده و موجب تسهیل عملیات پود کشی می شود .

گوه : وسیله ای است عموما به شکل مثلث که در محل اتصال سر دار و زیر دار با راست روها قرار گرفته است و با ایجاد فشار و با بالا و پایین بردن سر دار و زیر دار در نهایت وظیفه شل وسفت کردن چله ها را عهده دار است و معمولا در دارهای چوبی استفاده می شود .

از دیگر اجزائ دارهای قدیمی می توان به اهرم بالا و اهرم پایین ، کمان ، سه پایه ، پیچ و زیر سری کوجی اشاره کرد .

دارهای زمینی : دار های زمینی یا افقی قدیمی ترین انواع دار های با فندگی و به عبارتی شاید اولین ابداع بشر برای بافت انواع زیر اندازها بوده است و هنوز هم پس از گذشت هزاران سال غالب دستباف ها و منسوجات قدیمی و سنتی ایران با استفاده از دارهای زمینی با فته می شود .

در واقع دار زمینی دارای دو جزء اصلی است : 1_ سر دار  2_ زیر دار .

سایر اجزای این دار عبارتند از چوب هاف ، چوب کوجی ، میخ های مهار کننده و سه پایه .

 در این این نوع دارها در واقع میخهای مهار کننده  همان وظیفه راست روها را به شکل دیگری انجام می دهد .

 کمان جزء بسیار مهم دیگر ی است که تقریبا از روز اول بر روی تمامی دار های زمینی وجود داشته است . دارهای کمان دار زمینی در حال حاضر تقریبا رو به فراموشی رفته است و جز به طور محدود در میان عشایر فارس ، سیستان ، بهلوریهای خراسان و جنوب کرمان در میان عشایر عرب شرق جیرفت در سایر مناطق دیده نمی شود

دارهای عمودی

اين دار در جايي ثابت قرار دارد و به دليل جليگيري كمتر معمولاً در گوشه اي از فضاي موجود قرار مي گيرند. دار عمودي به سه نوع دار تقسيم بندي مي شود:

1- دار ثابت: در ساختمان اين دار، محلي براي حركت بافت نيست و بافنده خود، به وسيله نردبانهايي كه به دو طرف دار بسته شده اند و به بالا مي روند تغيير جا مي دهد. دار ثابت از ابتدايي ترين انواع دار است. در اين نوع دار گليم به اندازه كادر داخلي دار بافته مي شود.

2- دار تبريزي: اين نوع دار متداول ترين نوع دار عمودي است، در كار كرد نبا اين دار بافنده تغيير جا نمي دهد دو چوب تحتاني (زيردار) و فوقاني سردار) دارد. سردار به وسيله پيچ و مهره قابل حركت است.

 در موقع ضروري، دار شل مي شود و پس از برگرداندن قسمت بافته شده به پشت، دوباره دار محكم مي گردد. با اين دار مي توان دو برابر اندازه آن بافت. در حال حاضر اين دارها با پيچ و مهره و به صورت آهني ساخته مي شون دكه اصولي تر است. دارهاي كوچك را مي توان تمام فلزي ساخت، اما دارهاي بزرگ به دليل سنگيني، اشكال حمل و نقل و همچنين كنترل ايست آن همچنان از چوب ساخته مي شوند.

3- دار گردان: در اين نوع دار، نخ به سردار و زير دار پيچيده مي شود و از شروع بافت به تدريج از سردار باز و بافته مي شود سپس به زير دار بر مي گردد. با اين نوع دار مي توان طول تارها، در نتيجه طول گليم را به مقدار كه مي توان رساند، در اين روش بافت، آنچه بافته شده است، به دليل پيچيده بودن قابل رؤيت نيست و بعد از اتمام كار، بافته از دار باز مي شود و قابل رؤيت است.

 


 

۳.برخی اصطلاحات در فرش

فرش

كلمه‌ای است عربی و به هر آنچه كه گستردنی باشد گفته مي‌شود معادل فارسی آن قالي، قاليچه و ... مي‌باشد.

پشم
ليف پروتئينی و مجعد است كه روی پوست گوسفندان مي‌رويد و بر اثر سوختن بويی مشابه بوی موی سوخته از خود متصاعد مي‌نمايد و پس از دور كردن شعله خاموش مي‌شود و خاكستری نرم و پودر مانند باقی مي‌گذارد.

كرك
الياف ظريف لابلای موی بز يا شتر است و ليكن در فرش، به الياف ظريف و بلند پشمی (مانند پشمهای گوسفندان نژاد مرينوس در استراليا و يا بلوچ) كرك گفته مي‌شود.

پشم بهاره
پشمی است كه طی روزهای آخر زمستان يا اول بهار، قبل از بارش اولين باران بهاری بر روی گوسفندان چيده شده باشد كه بخاطر داشتن لطافت و طول زياد و نداشتن خار و خاشاك از پشم پاييزه مرغوبتر است.

خامه
اصطلاحاً در هنر فرشبافی به نخ پشمی مورد استفاده برای پرزهای فرش است كه به صورت دو لا تهيه مي‌شود خامه گفته مي‌شود.

متريك
واحد اندازه‌گيری ضخامت خامه پشمی مورد مصرف در قاليبافی است. به عدد طولی خامه پشمی يك لا بر حسب متر كه وزن آن يك گرم باشد مي‌گويند لذا هر چه عدد متريك بيشتر بشود خامه پشمی يك لا ظريف‌تر مي‌گردد. متداولترين اعداد متريك در خامه‌ها 3 الی 10 مي‌باشند.

ابريشم
الياف بسيار بلند پروتئينی هستند كه كرم ابريشم برای توليد پيله در اطراف خود ترشح مي‌کند.

دنير
واحد اندازه‌گيری ضخامت الياف ابريشم است و به وزن 9000 متر ليف ابريشمی بر حسب گرم گفته مي‌شود لذا برعكس عدد متريك هر چه عدد دنير بيشتر شود ليف ابريشمی ضخيمتر مي‌گردد. دنير 60 الی 160 در قاليبافی مصرف دارد و ظريفتر از آن (كمتر از دنير 60) را در پارچه‌بافی استفاده مي‌نمايند.

پنبه
الياف سلولزی است كه از غوزه گياه پنبه به دست مي‌آيد و بر اثر سوختن بوی كاغذ سوخته از خود متصاعد مي‌نمايد و پس از دور شدن از آتش خاموش مي‌شود و خاكستری نرم و پودر مانند باقی مي‌گذارد.

نمره
به تعداد كلافهای (HANK) 840 ياردی (يك يارده = 44/91 سانتيمتر) نخ پنبه‌ای يك لا در يك پوند (يك پوند = 59/453 گرم) مي‌گويند و معمول] نمره نخ يك لای پنبه‌ای مورد استفاده در قاليبافی 5، 10، 20 و بعضاً 40 مي‌باشد.

تار (چله)
نخهايی هستند نازك، چند لا شده و پرتاب كه معمولاً از جنس پنبه بوده و برای بافت فرش بايستی بر روی دار بطور عمودی نصب گردند و وظيف آن نگهداری گره‌های فرش مي‌باشند. جنس چله‌ها برای فرشهای ريزبافت به منظور برخورداری از استحكام لازم، ابريشمی انتخاب مي‌شوند و در فرشهای بافت مناطق عشايری و روستايی جنس چله‌ها را به جهت مقاومت بيشتر در برابر سرما و رطوبت و همچنين ايجاد نرمی و انعطاف لازم در فرش كه برای كوچ كردن امری ضروری است از پشم انتخاب مي‌نمايند.

گره‌زدن
به تاباندن خامه‌های پشمی يا ابريشمی به دور چله‌های فرش در حين بافت گره زدن مي‌گويند.

ذرع
واحد اندازه‌گيری طول فرش از قديم مي‌باشد كه در مناطق فارسي‌باف معادل 104 سانتيمتر و در مناطق كرماني‌باف 108 سانتيمتر و در مناطق آذري‌باف 112 سانتيمتر است.

چارك
به 4/1 ذرع، چارك گفته مي‌شود كه در مناطق فارسي‌باف 26 سانتيمتر است و در مناطق آذري‌باف 28 سانتيمتر است.

گره ذرعي
به 16/1 ذرع و يا به 4/1 چارك گره ذرعی مي‌گويند كه در مناطق فارسي‌باف 5/6 سانتيمتر و در مناطق آذري‌باف 7 سانتيمتر است.

رج
به رديف طولی و عرضی گره‌ها رج مي‌گويند.

رجشمار
به تعداد رجهای بافته شده (يا گره‌های زده شده) در يك گره ذرعی رجشمار مي‌گويند. اندازه گره ذرعی بستگی به سبك بافت فرش (آذری يا فارسي) دارد.

ريشه
به پايه و اساس هر چيزی ريشه گويند كه در فرش پايه و اساس را جفت چله‌ها (يك چله زير و يك چله رو) يعنی همان ريشه‌ها انجام مي‌دهند. بديهی است كه اگر ريشه‌های فرش (جفت چله‌ها) را از ساختمان فرش خارج كنيم آن فرش كاملاً از هم گسيخته مي‌شود و اين ريشه‌ها هستند كه پس از نصب بر روی دار امكان بافت را ميسر ساخته و ابعاد و رجشمار فرش را مشخص مي‌نمايند.

طول پرز
به ارتفاع پرزهای فرش گفته مي‌شود.

چله كشي
به نصب تار بر روی دار جهت بافت فرش به صورتی كه تار‌ها يك در ميان زير و رو باشند چله‌كشی مي‌گويند چله‌های زير در پشت فرش قرار گرفته و توسط بدنه‌های پرز پوشانده مي‌شوند و چله‌های رو نيز در داخل فرش قرار مي‌گيرند عمل چله‌كشی به سه روش فارسی و‌آذری و يا تلفيقی انجام مي‌شود.

کمانه
چوب يا قطعه‌ای لوله‌ای شكل است كه محل چله‌های زير و رو را در فرش تغيير مي‌دهد و باعث مي‌شود تا يك رديف ضربدری در چند سانتيمتری دم بافت بوجود آيد.

سه لا گرد (سه لا سه گرد)
در مناطقی مانند كاشان و اصفهان و ... به منظور ايجاد استحكام در چله‌ها ابتدا نخهای نازك چله را در سه گروه و در جهت عقربه‌های ساعت (S) تاب مي‌دهند سپس اين سه گروه را روی هم گذاشته و به منظور باز نشدن تاب اوليه در جهت عكس عقربه‌های ساعت (Z) مي‌تابند. بديهی است هر چه تعداد لاها و تاب نخ بيشتر شود استحكام نخ نيز بيشتر مي‌شود.

پود
پودها نيز معمولاً از جنس پنبه مي‌باشند و به صورت افقی در بافت فرش استفاده مي‌شوند و وظيفه آن نگهداری چله‌ها در كنار يكديگر مي‌باشد پودها را معمولاً به جهت رويت بهتر (در لابلای چله‌ها) و رفع جمع‌شدگی رنگ مي‌كنند كه اين رنگرزی نيز به دليل مقرون به صرف بودن و آسانتر بودن بانيل صورت مي‌پذيرد. پودها بسته به محل عبور آنها از بالا يا زير ضربدری و يا ضخامت آنها به انواع زير تقسيم مي‌شوند.

پود زير (پود ضخيم)
در اين نوع پود كه نخها در يك جهت تابيده مي‌شوند هر چه تعداد لاهای نخ و مقدار تاب آن كمتر باشد بهتر است پود زير ضخيمتر مي‌باشد و از زير ضربدری چله‌های فرش به طور مستقيم عبور داد مي‌شود.

پود رو ( پود نازك)
در اين نوع بايستی از تعداد لاها و تاب بيشتری استفاده شود تا پود ضمن نازك بودن از استحكام لازم نيز برخوردار باشد پود نازك از بالای ضربدری عبور داده مي‌شود و پس از دور زدن چله‌های زير و رو بر روی پود زير به شكل زيگزاگ قرار مي‌گيرد.


ابزار بافت
به وسايلی كه برای بافت فرش مورد استفاده قرار مي‌گيرند گفته مي‌شود كه اهم آنها عبارتند از:

دار:
به دستگاه قاليبافی كه از چوب يا فلز تهيه شده باشد اصطلاحاً دار گفته مي‌شود كه اجزا آن عبارتند از: سردار زيردار و راست روها. دارها بسته به نحوه قرار گرفتن بر روی زمين به انوع زير تقسيم مي‌شوند:
الف) دارهای افقي:
دارهايی هستند كه به موازات سطح زيمين نصب مي‌شوند و بافنده برای بافت بايستی روی آن بنشيند لذا عوارض حادی در انحنای ستون فقرات و شكل لگن خاصره ايجاد مي‌شود. دارهای افقی مورد استفاده در خانواده‌های كوچ‌نشين فاقد راست‌روها مي‌باشند تا عمل نصب و حمل و نقل به سهولت انجام شود.

ـ حاشيه:
معمولاً به دو شكل باريك و پهن اطراف طرح مركزی فرش را مي‌پوشاند و وجود يك حاشيه پهن در ميان حاشيه‌های باريك باعث مي‌شود تا تعداد آنها فرد باشد.

ـ زمينه:
بخشی است در ميان فرش كه گلها و اجزا طرح بر روی آن نقش بسته‌اند و اغلب در رنگهای لاكي، كرم و سرمه‌ای انتخاب مي‌شود.

ترنج:
به بخش مركزی فرش كه معمولاً مدور يا بيضی شكل است ترنج گفته مي‌شود.

سرترنج:
معمولاً در ابتدا و انتهای طرح ترنج قالبی به همراه اجزا طرح كشيده مي‌شود كه اصطلاحاً به آنها سرترنج مي‌گويند


۴.ابزارهاي قالي بافي

چاقوي بافت

 

اين وسيله در واقع همان كاردهای معمولی است كه در قاليبافی هنگام گره زدن ، برای بريدن نخ پرز استفاده مي شود. اما از نظر ظاهر تفاوت اندكی با كاردهای خانگی دارد. چاقوي بافندگی در 3 يا حداكثر 4 نوع وجود دارد

الف - كاردك
اين وسيله اغلب در مناطقی كه از گره های فارسی استفاده مي شود، وجود دارد.دسته كاردك از نوع چوبی است و تيغه آن از آلياژهای مقاوم ساخته مي شود. نوك كاردك ، زائده كوچك وتيزی قرار گرفته است كه از آن برای بيرون آوردن گره هايی كه معيوب و يا اشتباه هستند، استفاده مي شود
 

ب - پاكي
اين وسيله دارای شباهت نسبی با كاردك است و عمدتاً در مناطقی كه گره فارسی به كار مي برند، مورد استفاده قرار مي گيرد. تيغه پاكی كمی پهن تر از كاردك است و فاقد زايده نوك تيز. درساخت آن گاهی دسته را با استفاده از چوب مي سازند و به تيغه متصّل مي نمايند. گاهی نيز هر دوبصورت فلزی است و بصورت يكدست از يك قطعه فلز ساخته مي شود. در مناطق شرق و شمال شرق ايران تيغه آن كمی انحناء نيز دارد و ممكن است نوك تيغه همچون چاقوهای خانگی كاملاً نوك تيز باشد

پ - قلاب
قلاب شكل ديگر از انواع چاقوهای بافندگی است با اين تفاوت كه همانگونه از نام آن پيدا است ، دارای زايده ای قلاب مانند در نوك تيغه مي باشد. قلاب فقط در مناطقی كه از گره تركي استفاده مي نمايند كابرد دارد. دسته و تيغه قلاب از يك آلياژ مقاوم ساخته مي شود و هر دو بصورت پيوسته و متصل هستند. در ساخت قلاب هيچ گاه از دسته چوبی استفاده نمي گردد
 

 

ت - چاقوهای خانگي
برخی از بافندگان در سالهای اخير ترجيح مي دهند كه از چاقوهاي معمولی خانگی برای گره زدن استفاده نمايند. تعداد اين قبيل بافندگان زياد نيست و فقط در برخي مناطق اين عمل صورت مي گيرد. هر چند كه نتيجه كار هيچ تفاوتی نخواهد داشت

 

دفّه (دفتين ، كركيت ، كلوزار، دستوك )

 

 

همه اين اسامی به وسيله ای خاص اطلاق مي گردد كه وظيفة آن كوبيدن گره های فرش و همچنين پودهای آن مي باشد. دفّه از نظر فرم و ظاهر درانواع مختلف ساخته مي شود، اما كارآيی همگی يكسان است و تفاوتهای موجود به نحوی مرتبط باسنت های بافندگی نزد اقوام مختلف مي باشد. قسمت اصلی دفتين تيغه های آن است كه مركب ازتعدادی تيغة فلزی مي باشد. قسمت جلوی تيغه ها كمی باريكتر و تيزتر است تا به راحتی در داخل تارهای فرش فرو رود. دستة آن نيز ممكن است چوبی يا فلزی باشد كه به طرق مختلف مانند كاملاًعمود، مورب و يا كاملاً صاف به تيغه ها وصل مي گردد

در ميان دفتين های قديمی نمونه هايی نيز ديده شده كه تمام آن از جنس چوب بوده است . البته دفتين های چوبی عموماً برای بافت ساير دستبافتها نظر گليم كاربرد داشته است كه البته ساخت آنهاتقريباً به فراموشی سپرده شده است . در ميان دفتين های متداول در قاليبافی امروز ايران ، گروهی كه درتبريز استفاده مي شوند و به دفتين تبريزی شهرت دارند از نظر حجم و وزن سبك ترين و كوچكترين دفتين های ايران هستند و دفتين های مورد استفاده در اصفهان حجيم ترين و سنگين ترين دفتين های مورداستفاده در ايران مي باشند

قيچي

قيچی قاليبافی برای بريدن سرپرزهای اضافی حاصل از گره زدن مي باشد. صرفنظر ازظاهر و اندازه ، كارآيی تمامی قيچي های بافندگی يكسان است . مهمترين تفاوت قيچي های بافندگی باقيچي های خانگی آن است كه به جهت نحوة بريدن سرپرزهای فرش ، ساخت قيچي های بافندگی اغلب به نوعی است كه دسته ها و تيغه ها در دو سطح متفاوت قرار دارند تا عمل قيچی زدن به راحتی ميّسرگردد.

 

  هر چند كه در برخی مناطق بافندگان از قيچی هايی استفاده مي نمايند كه ويژگی فوق الذكر را نداردو حتی برخی از بافندگان ترجيح مي دهند از قيچي های معمولی خانگی استفاده نمايند. در ميان انواع قيچي های متداول در ايران گروهی به نام قيچی اصفهانی شهرت يافته اند. اين نمونه از نظر ساخت تيغه ،اندكی متفاوت است .

به اين ترتيب كه هم تيغة بالا و هم تيغة پايين دارای لبة مضاعف مي باشند. اين لبه بصورت قائم بر تيغة اصلی عمود گرديده و وظيفة آن كنترل ارتفاع پرز فرش هنگام قيچی نمودن است . به عبارت ديگر در اين حالت سطح فرش بصورت يكدست تر و منظم قيچی مي شود. بديهی است چنانچه فرش درشت بافت تر باشد ارتفاع لبة مورد نظر بيشتر مي گردد تا ارتفاع پرز بلند گردد و بالعكس . لازم به ذكر است كه در طی 50 سال گذشته برخی از بافندگان مناطق همچون استان كرمان و شمال خراسان ازقيچی نمودن فرش در هنگام بافت خودداری مي نمايند. فرشهای اين مناطق پس از اتمام بافت آن ، دركارخانجات ويژه ای كه كار آنها قيچی نمودن فرش است توسط قيچي های بزرگ برقی پرداخت شده وگره های فرش كوتاه و يكدست مي گردند. البته از نظر دقت و ظرافت ، تمامی بافندگانی هم كه فرش خودرا هنگام بافت قيچی مي نمايند، پس از اتمام فرش ، آن را به كارخانة های مذكور مي سپارند تا يكبار نيزتوسط قيچي های برقی صاف و پرداخت نهايی گردند زيرا اين نوع از قيچي ها از توانايی بالايی براي پرداخت صاف و يكدست فرش برخوردار هستند
 

سيخ پودكشي

 

همان گونه كه از نام آن پيداست ، اين وسيله برای كشيدن پودهای فرش اعم از پود رو، و پود زير مورد استفاده قرار مي گيرد. جنس آن از آلياژهای نرم و انعطاف پذير انتخاب مي شودتا به راحتی از لابه لای تارهای فرش عبور كند. طول آن حدود 50 الی 70 سانتيمتر است . نوك اين وسيله بصورت قلاب است تا نخ پود را به دور آن چرخانده و سپس از لابه لای تارهای فرش عبور دهند.همچنين برخی از آنها دارای سوراخی در انتها مي باشند كه مي توان پود را از داخل آن نيز عبور داده و ازلا به لای تارهای فرش بكشند. البته سيخ پودكشی در همة مناطق مورد استفاده قرار نمي گيرد و برخی ازبافندگان با دست نخ پود را از ميان تارهای فرش عبور مي دهند
 

سُك (سِنگ سِنج )

وسيله ای است كاملاً قديمی كه در بخش تاريخ فرش به آن اشاره شد.از اين وسيله برای كوبيدن پود و همچنين در برخی مناطق برای كشيدن پود (مشابه سيخ پودكشي )استفاده مينمايند
 

سوزنی (پهنازن ، چوب پهنا)

وسيله ای است مشابه چنگك . از اين وسيله برای جلوگيري از كج شدن فرش در هنگام بافت استفاده مي شود. به اين صورت كه دو عدد "سوزني " را در دو طرف يك چوب قرار مي دهند. چوب مذكور با احتساب "سوزني " هايی كه در طرفين آن قرار گرفته اند، دقيقاً به اندازة عرض يا پهنای فرش مي باشند و به همين دليل به آن "پهنازن " نيز گفته مي شود. نحوة استفاده ازاين وسيله به اين شرح است كه همزمان با بافته شدن فرش و بالا آمدن رجهای آن ، "سوزني " را از پشت فرش و با فاصلة تقريبی 20 الی 30 سانتيمتر به آن نصب مي كنند. به اين ترتيب كه نوكهای تيز سوزنی ازپشت فرش به داخل شيرازه ها فرو رفته و در جای خود محكم مي شوند. البته در اين حالت هيچ گونه آسيبی به شيرازه های فرش وارد نمي شود. جهت اطمينان از استقرار محكم آن در پشت فرش ، با استفاده از سوزنهای بزرگ و نخ ، بصورت بخيه قسمت چوبی اين وسيله را به فرش مي دوزند. به اين ترتيب "سوزني " فرش را كاملاً احاطه كرده و از بيرون آمدن يا فرورفتگی كه متاثر از پودكشی است كناره هاي فرش كاملاً جلوگيری مي نمايند.
احتمال دارد در برخی از مناطق قاليبافی ايران از ابزارهای ديگری نيز استفاده شود كه كاربردمحدودتری دارند. بعنوان مثال بافندگان بختيار، بلوچ ، قشقايی و افشارهای كرمان كه دارای دارهاي قاليبافی زمينی (افقی هستند) براساس يك عادت و شايد سنت قديمی از شاخ بز برای بالا و پايی آوردن چوبی كه در لا به لای تارهای فرش مستقر است ، استفاده مي نمايند اما بافندگان ساير مناطق بدون هيچ وسيله ای و فقط با دست ، چوب مذكور را جا به جا مي كنند.
 

شانه

 

وسيله اي است جهت پيش كشي يا جلوكشي گره ها. به عبارت ديگر پس از بافتن هر رج از فرش، و قبل از كوبيدن دفتين، با كشيدن شانه كه داراي دندانه هاي تيز است ، گره ها را به سمت جلو مي كشند تا پشت فرش صاف و يكدست گردد
 

برپاكن (ديلم)

وسيله اي است كه از جهت ظاهر شبيه به پاكن مي باشد. با اين تفاوت كه لبه هاي آن تيز نيست و كمي هم بلندتر از پاكن است. برپاكن همچون شانه جهت پيش كشي و حتي كوبيدن گره ها به كار مي رود. به اين ترتيب كه لبه آن را بر روي رجهاي بافته شده مي كوبند منتهي اين عمل با حالتي انجام مي شود كه ضمن كوبيده شدن گره ها، آنها را به سمت جلو كشيده و پشت فرش صافتر و يكدست مي گردد


۵.مراحل مقدماتی بافت قالی

پس از پایان چله کشی مراحل مقدماتی بافت قالی آغاز می شود. نخستین مرحله در بافت قالی را صوف می گویند و آن عبارت است از رشته نخی دولا همانند نخهای چله که با بافتی ساده از میان چله ها یک در میان از زیر و رو می گذرد. انجام این کار برای جلوگیری از فروپاشی و حفظ استحکام رجهای اولیه و نظم تارهای قالی و ثابت شدن فاصله میان آنها و آماده ساختن دم کار است. بین این قسمت و اصل قالی، گاهی دو سه رج با چله و نخ رنگی به نام ملیله بافته می شود.
● ملیله کشی (دندان موشی)
به منظور حفظ و نگهداری گره ها در پایین قالی قبل از گلیم بافی و در بالای قالی بعد از گلیم، با نخهای رنگی انجام می شود. بدین ترتیب که دو رشته نخ رنگی از میان تارهای چله که شش تار، شش تار و یا سه تار، جدا کرده اند گذرانیده می شود به طوری که نخهای رنگی به تناوب در زیر رو روی نخهای چله قرار می گیرند. انتخاب تعداد تارهایی که در زیر و روی نخ رنگی قرار می گیرد اختیاری و به دلخواه بافنده است.
گلیم بافی، کرباس بافی، ملیله بافی و شله بافی
همة اینها منظور واحدی را افاده می کنند و آن عبارت است از بافت ساده ای به اندازة سه تا چهار سانتیمتر که با نخ پنبه ای سفید از جنس نخ تار می بافند. این عمل که به نام مهر یا قفل قالی نامیده می شود از ریزش گره ها جلوگیری می کند.
با توجه به اهمیت گلیم بافی اینکار به وسیلة استادکار انجام می شود. بی دقتی و بی توجهی در این کار موجب عارض شدن عیبهایی چون گوشه دار شدن و کجی فرش (سره داشتن) و بالاخره شانه انداختن خواهد شد. به همین جهت دم کار گلیم بافی باید صاف و یکنواخت باشد و به اصطلاح بالا و یا پائین نباشد.
● پودکشی بخش گلیم باف (پود دادن)
برای انجام گلیم بافی از پود ضخیم استفاده می شود اینکار در ترک بافی با استفاده از سیخ پودکشی انجام می شود، بدین شکل که در فاصله دم کار تا محلی که تارها بصورت زیگزاگ درهم فرو رفته اند، سیخ پودکشی را از سمت قلابدار، به آرامی و از کنار فرش به داخل چله ها (بین چله های زیر و چله های رو) در سرتاسر عرض چله داخل نموده و سرپود را به قلاب آن آویخته و مجدداً (در جهت عکس) سیخ را بیرون می کشیم. سپس با شانه یا کرکیت که در دست داریم پود را بدون چین خوردگی به طرف پایین محکم می کویند. در مراحل اولیه کار حتماً باید نحوه کوبیدن طوری باشد که دم کار صاف بوده و کوتاه و بلند نباشد.
پس از کوبیدن اولین پود نخها زیر رو رو را با فشار کف دست روی چله ها عوض نموده و مجدداً شروع به پودکشی به روش فوق الذکر می نماییم.
در بافت گلیم نخهای پود و چله با هم حالت بعلاوه یا زیگزاگ را دارند یعنی یکی از زیر و یکی از رو بوده و اگر خوب تنظیم و کوبیده شوند حالت پارچه را پیدا می کنند. در بافت بصورت فارسی بجای استفاده از سیخ پودکشی از انگشتان دست برای عبور پود استفاده می شود.
گلیم بافی در فرش از ۳ تا ۶ سانتیمتر با توجه به اندازه فرش بعد از تنظیم تارها باید انجام شود. معمولاً مقدار گلیم بافی برای پشتی ۶ رج، برای قالیچه ۱۲ رج، برای پرده بافی ۳×۲ متر ۲۵ رج و برای ۴×۳ متر ۳۰ رج خواهد بود). با بالابردن هاف و جابجایی دوباره تارهای چله نخستین مرحله بافت و زدن گره آغاز می شود و قالیباف با پیروی از نقشه مورد نظر کار گره زدن را آغاز می کند. اولین قسمت، بافت کناره است که به صورت ساده و بدون طرح همچون نواری دور تا دور فرش را در برمی گیرد و معمولاً در حدود ۱۰ رج است و برای انجام آن از گره ترکی و یا فارسی همانطور که مفصلاً در مبحث گره توضیح دادیم استفاده می شود. بافنده از سمت چپ، کار بافت را آغاز می کند و پس از اتمام بافت یک رج کامل و جلوکشی گره ها که عبارت از گرفتن پرزها و کشیدن آن بطرف پایین است به دوانیدن پود ضخیم همانطوری که قبلاً از آن بحث رفت، اقدام می نماید. پس از دوانیدن پود با استفاده از ضربات دفتین یا شانه که دندانه های آن به اندازه فاصله تارهاست، پود را کاملاً در بین تارها جایگیر نموده و بر روی ردیف گره ها می خوابانیم.
آنگاه با فشار دست بر روی چله ها و پایین آوردن چوب هاف بطور همزمان، چله های رو و زیر را تعویض نموده و زیگزاگ چله ها را بطور یکدست و یکنواخت به دم کار نزدیک می کنیم و چوب هاف را به جای خود برمی گردانیم؛ اکنون نوبت کشیدن پود نازک است. این پود که اغلب رنگی بوده و در جهت عکس پود اول بطور مارپیچ از لابه لای چله ها عبور می کند در ترکیب با پود زیر (پود ضخیم) استحکام خاصی به فرش می دهد. کوبیدن پود نازک از بالای زیگزاگ به سمت پایین و با شانه سبک تری بنام کرکیت صورت می گیرد، در صورتی که بافنده در کوبیدن آن دقت نداشته باشد، پشت فرش تمیز و یکدست نبوده و بین رجهای بافته شده در پشت فرش فاصله ایجاد می گردد. لذا برای عبور این پود باید از یک طرف فرش با دقت شروع نمود و با گوشه شانه یا کرکیت آن را آرام آرام به خورد فرش داد و قسمت دیگر پود که عموماً با دست چپ بافنده آزاد می شود باید طوری رها باشد که به راحتی بر روی پود زیر و پرز ریشه ها بخوابد و در پشت فرش بین رجهای بافته شده فاصله نیفتد.
در پودکشی و کوبیدن آن ها دقت کافی نیاز است. بی دقتی در کوبیدن پودها سبب جمع شدن پود در دور تارها و ایجاد فاصله ای بین پود و ردیف گره ها خواهد شد که از پشت فرش کاملاً قابل تشخیص است و ملاکی در جهت نامرغوبی فرش به شمار می آید.
ناگفته نماند، انتخاب شیوة تخت باف و یا لول باف که اختلافشان در تعداد پود و نحوة دوانیدن آنهاست، در همین مقطع اتخاذ شده و با توجه به آن بافت قالی صورت می پذیرد.
● چله شیرازی، شیرازه، کنارپیچ، لور
با اتمام اولین رج از بافت کناره بافنده با استفاده از خامه ای به رنگ کناره سه یا چهار تار انتهایی را به خامه ای به رنگ خامة مورد استفاده در طره گره زده و با دوران آن به دور تارها موجب پیدایش شیرازه یا کنارپیچ می شود.
کلاف خامه ای که برای دوران به دور سه یا چهار تار شیرازه استفاده می شود همیشه بصورت مستقل در کنار دار باقی می ماند و بافنده پس از هر بار دوران آن بدور شیرازه با به کار بردن سلیقه و رد کردن کلاف از بین نخهای دوران یافته و کشیدن آن شیرازه را محکم کرده کلاف را برای استفادة دوباره در کنار دار باقی می گذارد، با استفاده از بالا و پایین شدن هاف یا نیزه و رد کردن ارقج کلفت و نازک و یا پود زیر و رو بخش شیرازه شده به متن فرش متصل می شود. با اتمام یک رج بافنده گره ها را سرکش می کند. در این عمل که به آن سرکشی، جلوکشی، پایین کشی می گویند، بافنده برای قرارگیری و استحکام گره ها، سرپرزها را گرفته به طرف خود می کشد تا گره ها در جای خود محکم شود. در بافت فرشهای بسیار نفیس این کار بسیار با دقت انجام گرفته حتی در موقع لزوم با استفاده از ذره بین و با توجه به پشت فرش پایین کشی و هم ردیفی گره ها کنترل می شود.
● مقراض کاری
در فرشهای ظریف پس از پودگذاری و قبل از شروع به بافتن رج جدید باید رج بافته شده را قیچی کرد. یعنی خامه های اضافی آن را برید. برای انجام این عمل که به مقراض کاری یا به طور خلاصه مقراض موسوم است، نخست به کمک یک شانة چوبی یا یک ابزار فلزی شانه مانند، رشته های خامه را شانه می کنند تا همة پرزها در یک جهت قرار گرفته و عمل بریدن خامه ها یک نواخت و منظم انجام گیرد. آنگاه قیچی را در دست راست گرفته سطح آن را کاملاً بر روی قالی می چسباند و با انگشت دست چپ که در دو طرف سرتیغه ای قیچی قرار گرفته، در به هم آوردن لبه تیغه ها به دست راست کمک می دهند. پس از هر چند بار قیچی زدن، یعنی حدود بیست سی رج یکبار بدنة قیچی را بر روی قسمت بافته شده می کشند تا خورده نخهای اضافی بریزد و اگر پرز اضافی از دهانة قیچی گریخته و باقی مانده باشد قیچی شود. در پاره ای نقاط بافندگان در گره زدن و مقراض، ریشه ها را بلند قطع می کنند و در نتیجه قالیهای این گونه مناطق پر پشم، سنگین و پرگوشت است و طرح آنها کاملاً پدیدار نیست.
عمل مقراض کاری اهمیت مخصوصی داشته و انجام آن به طور صحیح بر مرغوبیت فرش می افزاید و کار کمتری برای پرداخت ایجاب می کند.
اگر این عمل یکنواخت و هم سطح انجام نشود، در پاره ای موارد موجب ضایعات جبران ناپذیری خواهد شد. کوتاه کردن پرزها گرچه موجب پدیدار شدن طرح قالی می شود لیکن کوتاهی بیش از حد آنها نخ فرش را نمایان می کند، حالتی که به آن ذرتی شدن می گویند.
قیچی کاری برای فرشهای ۶۰ تا ۷۰ رج معمولاً هر ۴ رج یا ۵ رج و در فرشهای ۴۰ رج هر ۱۵ تا ۲۰ رج و در فرشهای ۳۰ رج پس از بافت هر ۳۰ رج مقراض می شود.
● پایین کشی و دوخت یا گرداندن قالی
بعد از بافته شدن قسمتی از قالی باید آن را پایین کشید تا بافندگان بتوانند به بافت بقیة قالی ادامه دهند. برای پایین کشیدن باید به چله دوان یا نجار متخصص این کار مراجعه کرد. در دارهای «چرخان» نوع تبریزی قالی به دور تیرهای افقی بالا و پایین (سردار و زیردار) می چرخد و بدین سان قسمت بافته شده در پشت دار قرار می گیرد. بعلت آسانی گردش، قالی پس از بافت هر ۳۰ الی ۴۰ سانتیمتر پایین کشی می شود. ممکن است این عمل تا پنج بار برای بافت یک قالیچه تکرار شود که البته صاحبنظران معتقدند این به ضررر قالی بوده و انضباط چله ها را بهم می زند و هر قدر هم وقت صرف شود کار مثل اول قرار نمی گیرد. پس هر قدر تعداد حرکت قالی کمتر باشد سلامت فرش تضمین بیشتری دارد.
در دارهای ثابت اینکار با باز کردن چله ها از سردار و شل کردن گروه ها انجام می شود و قسمت بافته شده پس از آنکه به پشت دار رانده شد به زیر پیچ یعنی قسمت طناب پیچ شده زیر دار دوخت می شود. بدین ترتیب که با تسمة چرمی و با استفاده از میخهایی ریز ۱۰ سانتیمتر مانده به آخرین رج بافته شده را به چوب زیردار میخکوب می کنند در چله های فارسی باف ذرع و نیم یک بار پایین کشی شده و دوخت می خورد. در فرشهای بزرگتر از قبیل ۳×۲ متر و ۴×۳ متر بیشتر از دو بار این عمل انجام می شود و بافنده موظف است تا آنجا که دست لای کار برود به بافت ادامه دهد زیرا بعلت نزدیک شدن چله ها به یکدیگر و بخصوص بعد از بافت ده سانتیمتر بالاتر از نیمة فرش اینکار بسیار مشکل خواهد بود.
● پرداخت ماشینی
پس از اتمام قالی باید آن را با ماشین پرداخت کرد تا عمل مقدماتی پرداخت روی دار تکمیل شود و خواب متن قالی یکنواخت و صاف گردد. هر گاه خامه قالی به رنگهای جوهری رنگین باشد، برای تثبیت رنگ و براق کردن آن، فرش را به کارگاه های شستشو برده، دواشور می کنند.
● دارکشی یا دستگاه بندی
قالیهای معیوب و سرکج دار را بعد از اینکه از دستگاه پایین آوردند، نخست اصلاح کرده و پس از برطرف ساختن سرکجی، آنها را به بازار عرضه می کنند. این عمل را دارکشی یا میخ کشی می نامند. طرز عمل به شرح زیر است:
پس از آنکه جهت بدست آوردن اندازه حقیقی قالی و پناخت مقدار کجی و سمت کشش، قالی را نخ بندی نمودند، کناره های صاف قالی را میخکوب نموده آنرا نم می زنند، سپس تا اندازه ای که پاره نشود آنرا در جهت برطرف نمودن سرکجی می کشند و آنگاه آنرا محکم می کنند و در آفتاب قرار می دهند تا خشک شود. سپس آنرا هر دفعه نم می زنند تا پودها در جهت کشیده شده بایستد. چنانچه اندازه دلخواه تأمین شد کار تمام است والا آنرا مجدد در جهت اولیه کش می دهند. اینکار ممکن است چندین بار و در طی چند روز انجام شود تا قالی در مکان اصلی و به اندازه دلخواه قرار گیرد. برای خشک کردن قالی گاه از کوره های هوای گرم نیز استفاده می شود. لیکن تجربه نشان داده است که نوع آفتابی آن بهتر و دوام آن بعد از رها کردن فرش در حالت عادی بیشتر است. به همین منظور در شهرهایی نظیر کاشان که آفتاب کافی دارند اینکار صحیح تر انجام می پذیرد.
● زنجیره
پس از اتمام بافت قالی، تارهای انتهایی که قدری فراتر از بخش گلیم باف بریده شده اند، در دسته های چندتایی به طرق مختلف به یکدیگر بسته می شوند. این عمل نه تنها باعث استحکام و جلوگیری از فروپاشی بخش گلیم باف قالی است بلکه به زیبایی سر و ته دستبافت نیز می افزاید.
 


۶.گره‌هاي مورد استفاده در قاليبافي

به طور كلي در قاليبافي ايران دو نوع گره متداول است :

ـ گره تركي : (پيشينه تاريخي): براي انتخاب وجه تسميه قيورد و سنه، دلايل كافي در دست نيست، زيرا گرچه قصبة قيورد سابقه‌اي طولاني در قاليبافي دارد، اما اين نمي‌تواند دليل كافي براي انتساب گرة تركي به اين قصبه باشد. چون قاليها و قاليچه‌هاي مناطق مختلفي مثل شيروان، گنجه، قره‌باغ، قفقاز، تبريز، هريس و همدان و انواع مختلف دستبافتهاي عشاير فارس، با اين گره بافته مي‌شوند و نيز دليل قاطعي در دست نيست كه اين گره اولين بار در قيورد بافته شده باشد. بنابراين، چون اين نوع گره در مناطق ترك به كار برده مي‌شود، اگر آن را تنها گرة تركي بناميم منطقي‌تر خواهد بود


ـ گره فارسي: يا سنه‌ گره‌اي است كه به وسيلة قاليبافان ايراني هژاد و قاليبافان فارسي‌زبان مانند اراك، مشهد، بيرجند، كرمان، اصفهان، نائين، كاشان و قم به كار مي‌رود، قالي‌هاي سنه (سنندج) برخلاف تصور مانند كلية قاليچه‌هاي كردباف، با گره تركي بافته مي‌شود، بنابراين كلمه‌ «سنه» براي گرة فارسي اسمي بي‌مسمي و انتخابي نامعقول است و تنها مي‌توان بر اين باور بود كه سير تاريخ و وقوع حوادث و جريانهاي تاريخي و مهاجرت اقوام به ديگر نقاط مسائلي را فراهم مي‌آورد كه به تبع آن استفاده‌كنندگان از هر يك از دو گرة مورد بحث، در مقاطي مجزا از گروه ديگر قرار گرفتند

 گره تركي: طرز عمل
اين گره روي دو تار رو و زير به كار مي‌رود. بدين ترتيب كه بافندة خامه يا پرز، را در دست چپ گرفته و به صورت عمود يا خط مستقيم بر روي تارهاي رو و زير قرار مي‌دهد.

 هر يك از دو سر خامه به پشت يكي از تارها رفته پس از پيچيدن به دور آنها از بين دو تار بيرون آمده به طرف بافنده كشيده مي‌شود.

اين نوع گره كه تركي (متقارن) ناميده مي‌شود بيشتر به كمك قلاب انجام مي‌گيرد و نسبت به ساير بافتها محكمتر است. گرة تركي در تركيه و آذربايجان و همدان و ديگر نقاط ترك‌نشين به كار مي‌رود، ولي در سطح جهاني كمتر مورد استفاده است
اين گره با استفاده از قلاب تبريزي بدينصورت انجام مي‌شود كه ابتدا يك جفت چلة زير و رو را به كمك قلاب جلو كشيده، بخشي از خامة موردنظر را در دست چپ گرفته يك سر خامه را به كمك قلاب بين دو چله برده و آنرا از پشت تار اول بيرون آورده از روي دو تار عبور مي‌دهيم، آنگاه آنرا پشت تار دوم برده و سپس سر خامه را از بين دو تار مجدداً بيرون مي‌آوريم و هر دو سر را با هم بطرف پايين مي‌كشيم و اضافه آنرا با لبة تيز قلاب قطع مي‌كنيم. (بافندگان زبده به نحوي عمل مي‌كنند كه از يك سمت نياز به بريدن سرپرز ديگر گره نباشد و تقريباً پرز به اندازه مورد نياز بيرون آمده و فقط قسمت بلند آنها بريده مي‌شود).


 

اين گره با استفاده از قلاب تبريزي بدينصورت انجام مي‌شود كه ابتدا يك جفت چلة زير و رو را به كمك قلاب جلو كشيده، بخشي از خامة موردنظر را در دست چپ گرفته يك سر خامه را به كمك قلاب بين دو چله برده و آنرا از پشت تار اول بيرون آورده از روي دو تار عبور مي‌دهيم، آنگاه آنرا پشت تار دوم برده و سپس سر خامه را از بين دو تار مجدداً بيرون مي‌آوريم و هر دو سر را با هم بطرف پايين مي‌كشيم و اضافه آنرا با لبة تيز قلاب قطع مي‌كنيم. (بافندگان زبده به نحوي عمل مي‌كنند كه از يك سمت نياز به بريدن سرپرز ديگر گره نباشد و تقريباً پرز به اندازه مورد نياز بيرون آمده و فقط قسمت بلند آنها بريده مي‌شود).

ضمناً بايد دقت شود كه در موقع جلو كشيدن دو سر گره اندازه آنها يكسان باشد و يكي كوتاهتر و ديگري بلندتر نباشد

 

حالات فرعي
(متقارن 2 ـ متقارن 3)
حالتهاي فرعي متناسب با ميزان كشش و ضخامت پود ضخيم در تغيير است. پس از بافت يك رج و عبور پود ضخيم از روي رديف گره‌ها، برحسب ميزان ضخامت و كشش پود، گره‌ها در دو حالت قرار مي‌گيرند. عبور ود ضخيم سبب مي‌شود كه تار زير به طرف پايين و پشت فرش و تار رو به طرف سطح قالب و رو به بافنده رانده شده، در نتيجه تارهاي زير و رو در دو سطح متفاوت نسبت به پشت و روي قالي قرار مي‌گيرد (رجوع كنيد به شيوه‌هاي بافت لول و تخت در بخش پودها).

 بر حسب آنكه خامة دوران يافته به دور تار سمت راست در موضعي پايين‌تر و يا بالاتر نسبت به تار سمت چپ قرار گيرد، نوع گره به ترتيب به متقارن نوع دوم و در حالت عكس به گرة متقارن نوع سوم موسوم خواهد شد


 گره فارسي (سنه) يا نامتقارن يا گره ميان دررفته


در اين نوع گره خامه يا پرز گره تنها به دور يك تار پيچيده و سر ديگر آن از پشت تار دومي آزاد مي‌گذرد. بدين طريق كه بافنده ابتدا مقداري از خامه (نخ پشمي) را از توپك جدا كرده در حالي كه چاقوي فارسي بافت را بدست راست دارد با دو انگشت سبابه و مياني دست چپ سرخامه جدا شده را نگه مي‌دارد. سپس بوسيله سرانگشت سبابه دست راست يك جفت چله (زير و رو) را جلو آورده و ضمن اينكه حدود 2 سانتيمتر خامه از بين انگشتان دست چپ بيرون آمده، آنرا از پشت چله اول رد نموده و پس از خم كردن سر آن، خامه را از روي چله دوم به سمت پشت آن عبور داده و از ما بين 2 تار به سمت روي فرش جلو كشيده و كاملاً پايين مي‌آورد.

اين كار با انگشت مياني و سبابه دست راست صورت مي‌گيرد، سپس بوسيله لبه كاردك سرنخ اضافي را مي‌برند. گره فارسي را گره نامتقارن نيز مي‌نامند، زيرا گره بطور متقارن به دور هر دو تار پيچيده نمي‌شود و تنها بدور يك تار پيچيده مي‌شود

 


حالات فرعي
گرة نامتقارن بر دو نوع است: اگر خامه به دور تار راست پيچيده و از پشت تار چپ بيرون آمده باشد آن را گرة نامتقارن راست و اگر خامة دور تار چپ پيچيده از پشت تار راست بيرون آمده باشد آن را گرة نامتقارن چپ مي‌گوييم
همانطور كه در مورد گرة تركي نيز بيان شد، پس از عبور پود ضخيم و به هنگامي كه بر اثر كشش پود، تارهاي سمت راست و يا چپ در موضعي عقب يا جلو نسبت به يكديگر و يا پايين و بالا نسبت به پشت روي قالي قرار مي‌گيرند دو حالت مدنظر است
اگر گره دوران يافته به دور تار سمت راست، در موضعي پايين‌تر از دنبالة خودش كه از پشت تار سمت چپ گذشته قرار گيرد گره نامتقارن نوع سوم ناميده مي‌شود، و اگر عكش اين حالت باشد به آن نامتقارن نوع چهارم مي‌گويند

 



گرة جفتي : تقلبي
در پاره‌اي موارد به جاي اينكه پرز خامه تنها به دور يك تار بپيچد، گاهي چهار تا شش تار را دربرمي‌گيرد. به اين نوع گره، گرة جفتي ايلمه و يا گرة تقلبي مي‌گويند. از تصاوير دو نوع گرة اصلي مي‌شود استنباط كرد كه تغييرات جزئي در اين دو گره را نمي‌توان به صورت انواع مختلف آن تلقي كرد، چه روش گره زدن يكي است، فقط به جاي آنكه گره‌ها به دو رشته تار بسته شود به چهار رشته اتصال مي‌يابد.

 بستن اين نوع گره مخصوص كسامي است كه به مرغوبيت فرش نمي‌انديشند و قصد دارند در مدتي كوتاه كار بافت فرش را تمام كنند. يعني به جاي دو گره تنها يك گره به كار مي‌برند و به اين ترتيب به كيفيت فرش زيان وارد آورده و كميت آنرا به نصف تقليل مي‌دهند. در نتيجه جنسي كه بدين سان تهيه مي‌شود نصف تراكم لازمه را خواهد داشت و مقاومت آن كم خواهد بود و خيلي زود ساييده و فرسوده مي‌شود
تشخيص اين موضوع در قاليهاي ريزباف قبل از گذرانيدن پود مشكل است و پس از گذرانيدن آن تقريباً غيرممكن خواهد بود و تنها با لمس كردن قالي اين موضوع را مي‌توان فهميد؛ چون در قالي يا قاليچه‌اي كه در بافت آن تعداد زيادي از گره‌ها به جاي بسته شدن به دو تار به چهار تار بسته شود تراكم تارها و وزن قالي كمتر مي‌شود و اين خود از دوام آن به ميزان قابل‌ملاحظه‌اي مي‌كاهد
گرة جفتي گاه تنها در مركز فرش استفاده مي‌شود و اين از چشم خريداراني كه اغلب كنار فرش را مدنظر قرار مي‌دهند دور است. بعضي بافندگان ديگر گرة جفتي را در زمينه و بخشهايي از قالي كه خالي از نقشهاي ظريف است، به كار مي‌برند. كاربرد گرة جفتي در بخشهايي كه داراي نقشهاي ريز و ظريف است، سبب مي‌شود نقشها درهم رفته، از جلوة لازمه بي‌بهره شوند

 


بافت گرة كمانشي بي‌گره‌بافي
نوع ديگري از بافت فرش است كه اصطلاحاً بافت بدون گره كمانشي (كمانه‌شيب) ناميده مي‌شود. بدين نحو كه نخ بعد از اينكه دور چله گردش كرد، بدون اينكه گره بخورد بر روي رج محكم شده همچنان رها مي‌شود و در نهايت با پايين آوردن كمان (نيره به اصطلاح كاشانيها و كوجي به اصطلاح ترك‌زبانان) و تغيير چله چيزي شبيه گره حاصل مي‌شود و بر روي رج محكم شده همچنان رها مي‌شود. گرة بافت كمانشي گرچه از پشت فرش قابل تشخيص نيست اما به راحتي مي‌توان آن را از پشت فرش كشيد. فرشهايي كه با اين طريقه بافته مي‌شوند، قبل از كهنه‌شدن از بين مي‌روند

 


گرة تك‌تاري
گرة تك‌تاري همان طوري كه از نامش پيداست تنها بر روي يك تار انجام مي‌گيرد. در بسياري موارد در بافت قاليهاي ظريف و بخصوص تصويري براي اجراي كامل نقطه‌ها و خطوط ظريف نظير اجزاي چشم، گره تنها بر روي يك تار اعمال مي‌شود.

 گرة تك تاري مي‌تواند، در مواردي كه يكي ا


مطالب مشابه :


سوالات تستی از کتاب قالیبافی

گروه فرش شهر تهران - سوالات تستی از کتاب قالیبافی - 2- مقدمه ای بر صنعت قالی بافی است . 1)




قالی بافی

هنر و فرهنگ - قالی بافی - زیر مجموعه www.shivaazimi.blogfa خوش آمدید!کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.




نمونه سوالات قالی بافی و گلیم بافی

مرکز آزمون مجتمع مراکزآموزشی فنی حرفه ای - نمونه سوالات قالی بافی و گلیم بافی - آخرین اخبار و




صنایع دستی آذربایجان شرقی

صنایع دستی برجسته استان شامل قالی بافی، گلیم بافی، هنرهای چوبی ، نمدمالی، کتاب آرایی




قالی بافی

قالی بافی از پیشینه بافت قالی گره و پرزدار ایران در فصل هنر عصر هخامنشی یاد شد. بدیهی است كه




صنایع دستی

صنایع دستی برجسته استان شامل قالی بافی، گلیم بافی، هنرهای چوبی ، نمدمالی، کتاب آرایی




قالی بافی

دار قالی بافی در واقع مهمترین وسیله ای است که برای بافت یک فرش دانلود کتاب قصه های هزار




قالی بافی کودکان

کتاب‌خانه سیار روستایی تفت و مهریز - قالی بافی کودکان - کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان




تاریخچه قالی بافی

اوراق تاریخ - تاریخچه قالی بافی - معرفی کتاب. ایران57. اسامی و اصطلاحات تاریخ ایران و جهان (1)




برچسب :